نگرانی‌های رهبر حکیم انقلاب در مورد فرهنگ

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نگرانی‌های رهبر حکیم انقلاب در مورد فرهنگ

به مناسبت سالروز تشکیل شوراى عالى انقلاب فرهنگى به فرمان حضرت امام خمینى(ره) فرازهایى از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب در ادامه می‌آید. این نوشتار خلاصه‏اى از ارزیابى عملکرد کشور در مقابله با تهاجم فرهنگى دشمن است که ارزیابى آن، صرفا برگرفته از بیانات مقام معظم رهبرى است و هیچگونه کار گزینشى با جهت‏دهى خاصى در آن وجود ندارد، بلکه صرفاً به‏دلیل مختصرشدن، تلخیص شده است.

الف. هشدارها، انذارها و مطالبه‏ هاى رهبرى‏

تهاجم عظیم فرهنگى، مثل سیل به راه افتاده‏

در حال حاضر، یک جبهه‏بندى عظیم فرهنگى که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه‏ها همراه است، مثل سیلى راه افتاده تا با ما بجنگد، جنگ هم جنگ نظامى نیست. آثارش هم به‏گونه‏اى است که تا به خود بیاییم، گرفتار شده‏ایم، مثل یک بمب شیمیایى نامحسوس و بدون سروصدا عمل مى‏کند. الان در مدرسه‏ها و داخل خیابانها و جبهه‏ها و حوزه‏هاى علمیه و دانشگاههاى ما، ناگهان نشانه‏هاى این تهاجم تبلیغى و فرهنگى را خواهید دید. الان مقدارى هم آن‏را مى‏بینید و بعداً هم بیشتر خواهد شد.(1)

بودجه‏ هاى فرهنگى را در آخر لیست نگذارید

در کار فرهنگى نباید مسأله پول و بودجه، یک مشکل عمده به‏حساب آید، به این معنا که مشکلات و نقایص فرهنگى را در ردیف نیازهاى بودجه‏اى و در آخرهاى لیست قرار ندهیم، بلکه در اولهاى لیست - اگر نگوییم در ردیف اول - قرار بدهیم.(2)

عده‏اى گذشته نظام را زیر سؤال مى‏برند

احساس مى‏شود که در سینما، در مطبوعات، حتّى در رادیو تلویزیون - که متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آن‏طورى در آن‏جا حضور دارند - در سالنهاى فرهنگى، در جشنواره‏ها و در جابه‏جاى مناطق فرهنگى، یک بخش یا یک مهره از آن مجموعه در آن‏جا حاضر است و دارند کار مى‏کنند. اول هم فرهنگى محض حرکت کردند، اما حالا سیاسى‏اش هم کرده‏اند؛ به دولت انتقاد بکنند، به نظام انتقاد بکنند، روى گذشته نظام علامت سؤال بگذارند، این‏کار انجام شده است.(3)

بى‏تفاوتى عناصر مطرود نسبت به تهاجم دشمن‏

در حال حاضر و به‏خصوص پس از شکست کامل مارکسیزم، استکبار غرب براى گسترش سیطره سیاسى و الحادى خود بر ملتهاى انقلابى، عمدتاً از محورها و شیوه‏هاى فرهنگى بهره مى‏گیرد. معارضه شایسته با تهاجم فرهنگى غرب در ابعاد مختلف، باید در صدر برنامه‏هاى رسانه‏هاى عمومى قرار گیرد. بى‏تفاوتى و مسامحه در برابر این تهاجم فرهنگى که گاه با قلم عناصر مطرود و خودباخته داخلى صورت مى‏گیرد، زیانهاى جبران‏ناپذیرى در بر خواهد داشت.(4)

دشمن در حال یک جنگ تمام‏عیار فرهنگى است‏

این‏که ما مکرر گفته‏ایم و مى‏گوییم که توطئه فرهنگى در جریان است و من آن‏را به عیان در مقابل خودم مشاهده مى‏کنم، متکى به استدلال است. شعار نمى‏دهم؛ من این‏را مشاهده مى‏کنم. امروز دشمن با شیوه بسیار زیرکانه‏اى در داخل، در حال یک جنگ و مبارزه تمام‏عیار فرهنگى علیه ما است.(5)

کار دشمن؛ «تهاجم»، «شبیخون»، «غارت» و «قتل‏عام» فرهنگى‏

دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى میکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مى‏کند، یک «تهاجم فرهنگى»، بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى»، یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل‏عام فرهنگى» است. امروز دشمن این‏کار را با ما میکند.(6)

مسؤولیت همه؛ امر به معروف و نهى از منکر

دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى مى‏کند جوانهاى ما را از ما بگیرد. امروز دشمن این‏کار را با ما مى‏کند. چه کسى مى‏تواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مى‏تواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. لذا چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند».(7)

جهت کلى برنامه‏هاى صدا و سیما؛ مقابله با تهاجم‏

در همه برنامه‏ها، جهت کلى، مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى و خبرى استکبار باشد. این اصل مهم، نه تنها در خبر که در گزارشها، برنامه‏هاى علمى و اجتماعى و سیاسى و به‏خصوص در برنامه‏هاى هنرى و سرگرم‏کننده، مانند نمایش و داستانهاى یکه یا دنباله‏دار باید رعایت شود. این نکته به‏درستى براى همه کارکنان روشن گردد که فرهنگ مهاجم بیگانه از راه نمایشها و برنامه‏هاى سرگرم‏کننده، بیش از گفتگوى رویاروى، بر ذهن و عمل مردم اثر مى‏گذارد و از این اثرگذارى ناخواسته هوشیارانه و خردمندانه جلوگیرى شود.(8)

دیرباورترین اشخاص نیز تهاجم فرهنگى را مى‏بینند

امروز حتى دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخورده انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را در صحنه پر ماجراى تهاجم فرهنگى، به‏وضوح مشاهده مى‏کنند.(9)

بعضى از مطبوعاتْ کشور را به ابتذال مى‏کشانند

من بعضى از این مطبوعات و روزنامه‏ها و آدمهاى نو به میدان رسیده بى‏خبر از همه‏جا - حمل بر صحّتش، بى‏خبر است و الّا مغرض - را مى‏بینم. اینها خیال مى‏کنند این هنرى است که ما کشور را به حالت ابتذال قبل از انقلاب بکشانیم. در این جهت سعى مى‏کنند. چقدر غفلت است! چقدر تأسّف‏آور است!(10)

براى مقابله با تهاجم، تمسک به فرهنگ خودى‏

این حالت عفت و نجابت و سلامت و حیا و این چیزى که طبیعى ایرانیها هم هست، اسلام هم همین را توصیه کرده است. این‏را ما هم باید در محیط ورزش و در محیطهاى دیگر حاکم کنیم. این، فضاى معنوى فرهنگى ورزش خواهد شد؛ همان‏چیزى خواهد شد که شما مى‏گویید براى رفتن به مصاف تهاجم فرهنگى، بایستى متمسک به فرهنگ خودى شویم و کاملاً درست است.(11)

ترویج فرهنگ غربى به بهانه جذاب‏کردن تلویزیون؟ نه‏

تنوع و جذابیت در صدا و به‏خصوص سیما، شرط لازم توفیق آن رسانه است، ولى این نباید موجب گرایش به شیوه‏هاى زیان‏بخش و مخرب گردد. ترویج فرهنگ غربى و استفاده ابزارى از جاذبه‏هاى جنسى یا استفاده از موسیقیهاى لهوى و حرام و چیزهایى از این قبیل نباید به بهانه جذاب‏کردن تلویزیون، به این دستگاه مؤثر - که در معرض دید همه قشرها و خانواده‏ها است - راه یابد.(12)

بعضى از این انجمنهاى اسلامى، فاسد و ضد اسلامند!

جریانى در محیط دانشگاه در صدد این است که عناصر مؤمن و انقلابى دانشگاه را در انزوا و فشار قرار دهد، اسم آن جریان فشاردهنده، هرچه مى‏خواهد باشد؛ ولو اسم انجمن اسلامى! بعضى از این انجمنهاى اسلامى، نه این‏که اسلامى نیستند، اصلاً فاسدند! بعضى از آن‏ها ضدّ اسلامند!(13)

صف ‏آرایى فرهنگى در مقابل دشمن‏

من توقعم از همه حضرات عزیز و دوستانى که در این مجموعه (شوراى عالى انقلاب فرهنگى) تشریف دارند، این است که مسأله فرهنگ و مسأله صف‏آرایى فرهنگى در مقابل دشمن را جدى بگیرید. این وظیفه ما است، این آن چیزى است که بنده هم اگر در راه آن کشته شدم، احساس مى‏کنم که در راه خدا کشته شده‏ام. هر کس در این راه کشته شود، در راه خدا کشته شده و هر کس در این راه، زحمتى متحمل شود، در راه خدا متحمل شده است.(14)

دستگاه هاى مختلف، صف‏آرایى را نشان دهند

اگر مشاهده شود که کسانى حقیقتاً وارد میدان مى‏شوند و صف‏آرایى فرهنگى مى‏کنند، بنده خوشحال مى‏شوم که آن حرفها بیش از آنچه که حالا گفته مى‏شود، گفته شود. منتها مهم این است که ما این صف‏آرایى را مشاهده کنیم. وزارت ارشاد، وزارت آموزش عالى، وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و صدا و سیما بایستى نشان دهند که یک صف‏آرایى دارند. آرایش نیروهاى فرهنگى بایستى یک آرایش دینى، اسلامى و انقلابى باشد؛ این بُروبرگرد ندارد.(15)


تهاجم فرهنگى را جدى بگیرید

عزیزان من! مسأله تهاجم فرهنگى را - که من هفت، هشت سال پیش مطرح کردم - جدى بگیرید. شبیخون فرهنگى، شوخى نیست.(16)

مسؤولان، مبارزه با اباحى‏گرى را جدى بگیرند

همه باید مسائل فرهنگى را جدى بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحى‏گرى است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهاى خلاف اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد مى‏شود. اینها چیزهایى است که همه مسؤولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگى نیست.(17)

فورى‏ترین هدف دشمنان؛ تسخیر پایگاههاى فرهنگى‏

امروز هیچ‏کس نمى‏تواند انکار کند که فورى‏ترین هدف دشمنان جمهورى اسلامى، تسخیر پایگاههاى فرهنگى در کشور است. آنان در صددند بدین‏وسیله، باورهاى اسلامى و انقلابى را که اصلى‏ترین عامل ایستادگى ملت ایران در برابر نظام سلطه استکبارى است، از ذهنها و دلها بزدایند و باورهاى سلطه‏پذیرى و فرودستى در برابر غرب را به‏جاى آن بنشانند.(18)

مکرر تهاجم فرهنگى را به مسؤولان هشدار داده‏ام‏

دشمنانى که با اساس جمهورى اسلامى مخالفند، امروز بهترین راه اعمال مخالفت خود را در این پیدا کرده‏اند که امنیت کشور را به خطر بیندازند. علاوه بر امنیت اخلاقى و فرهنگى که چند سال است دشمن روى آن با شدت کار مى‏کند که مکرر به‏عنوان هشدار به مسؤولان، تهاجم فرهنگى دشمن را یادآور شده‏ایم - و علاوه بر امنیت سیاسى که دشمن در حرکت سیاسى کلان نظام مى‏خواهد اختلالاتى ایجاد نماید، امروز در صدد است امنیت اجتماعى و مدنى مردم را از بین ببرد.(19)


دستگاه‏هاى فرهنگى! در مقابل تهاجم فرهنگى چه کردید؟

باید دستگاه‏هاى فرهنگى کشور - چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیرمجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما - روشن کنند که در مقابل تهاجم گسترده فرهنگى دشمنان، چه تدابیرى را براى اعتلا و بارورکردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عمومیت‏بخشیدن به نقاط برجسته آن به‏کار بسته‏اند.(20)

مبارزه با آمریکا؛ مقاومت برابر جریان‏سازى فرهنگى‏

جوانان عزیز ما متوجّهِ جریان فرهنگى‏اى که مى‏خواهند راه بیندازند، باشند، یعنى تزریق لاابالى‏گرى و اباحى‏گرى و کشاندن به هرزگى و بى‏اعتنایى به اخلاق منضبطِ دینى و اسلامى. هم جوانان، هم مسؤولان علمى، هم آموزش وپرورش و هم کسانى‏که به مسائل جوانان مى‏پردازند، باید مراقب این موارد باشند. امروز مبارزه با آمریکا این‏جاها است، امروز مبارزه با آمریکا عبارت است از مقاومت در مقابل این جریان‏سازى سیاسى و فرهنگى. همه حواسشان جمع باشد.(21)

بیشترین تلاش دشمن، تلاش فرهنگى است‏

بیشترین تلاش دشمنان بر روى جامعه و ملت و کشور ما، تلاش فرهنگى است، این مبالغه نیست! بیشتر و پُرحجم‏تر و مؤثرتر از تلاشهاى سیاسى و امنیتى، تلاش فرهنگى است.(22)

از بخش فرهنگ، رفع مظلومیت کنید

از بخش فرهنگ، رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. واقعاً مسأله فرهنگ را دست‏کم نگیرید.(23)

به دنبال کارهاى محتوایى باشید، نه ویترینى‏

در زمینه‏هاى فرهنگى، دنبال کارهاى تشریفاتى و ویترینى نباشید. نمایش‏دادن کار فرهنگى، نه این‏که فایده‏اى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینه فرهنگ باید دنبال کارهاى محتوایى و اصیل و واقعى رفت که امروز نیاز عمده کشور هم این است.(24)

از ابتذال فرهنگى و اخلاقى به‏شدت پرهیز کنید

یکى از چیزهایى که من به جد توصیه مى‏کنم، پرهیز از ابتذال در کارهاى فرهنگى و هنرى است. مراقب باشید. از ابتذال فرهنگى، ابتذال اخلاقى به‏شدت پرهیز شود و با آن مواجهه بشود، با این بایستى مواجهه کرد، مقابله کرد؛ البته مقابله صحیح، که این یک نوع ایستادگىِ بسیار ارجمند در مواجهه با نقشه‏هاى استکبار است.(25)

فرهنگ را خیلى جدى بگیرید

آنچه من لازم مى‏دانم به دوستان دولت توصیه کنم، این است که مسأله فرهنگ را خیلى جدى بگیرید. اگر چنانچه ما کارهاى اقتصادى را - همچنان‏که در برنامه هست و آرزوهاى ما متوجه به آن است - انجام بدهیم، اما در زمینه کار فرهنگى عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید. فى‏الجمله دوستان توجه داشته باشند که کار فرهنگ، کار بسیار مهمى است؛ با ملاحظه جهت‏گیرى‏هاى انقلابى و اسلامى. در زمینه فرهنگ، دچار رودربایستى نشوید. در همه شعبه‏هاى فرهنگى - چه در موضوع کتاب، چه در کارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى - جهت‏گیرى‏ها را انقلابى و اسلامى قرار بدهید.(26)

لیست کارهاى فرهنگى را که به دولت دادم، دنبال کنید

اولویتها را در اینجا(27) ملاحظه کنید، چون منابع بالاخره محدود است، منابع دچار محدودیت است. با توجه به محدودیت منابع، نگاه کنید ببینید اولویتها چیست. البته من یک مجموعه‏اى را به نحو پیشنهاد به دولت ارائه کردم که اگر این‏چیزها در کار فرهنگ مورد توجه قرار بگیرد، با توجه به نگاهى که ما در زمینه فرهنگ داریم، اینها اولویت خواهد داشت، یعنى اینها تأثیراتش بیشتر خواهد بود. اینها را باید دنبال کنید تا ان‏شاءاللَّه تحقق پیدا کند.(28)

به کارهاى عمیق‏تر و بنیانى‏تر برسید، نه سطحى‏

در زمینه فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفا کرد. به کارهاى عمیق‏تر، کارهاى بنیانى‏تر، کارهایى که از یکى‏شان دهها کار صادر مى‏شود و نشأت مى‏گیرد، توجه کنید.(29)

مراقب باشیم به فرهنگ مهاجم کمک نکنیم‏

در باب فرهنگ باید به‏شدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت مى‏کند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مى‏آیند خرابش مى‏کنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.(30)


ادامه دارد ..

ب. ارزیابى رهبرى از عملکرد مسؤولان در مقابله با تهاجم‏

واقعاً امروز مسایل فرهنگى کشور زمین افتاده‏

واقعاً امروز مسایل فرهنگى کشور زمین افتاده است. همه خودشان را فرهنگى مى‏دانند، همه نسبت به مسایل فرهنگى اظهار شوق و علاقه مى‏کنند و آن‏را در بیانات و اظهاراتشان مهم نشان مى‏دهند، اما حقیقتاً کار فرهنگى در کشور، متناسب با پیشرفت و ریشه دواندن انقلاب در جامعه نیست.(31)

چرا کار فرهنگى را خبره‏ها نباید انجام بدهند؟!

همه کارها را خبره‏ها انجام مى‏دهند. چرا کار فرهنگى را خبره‏ها نباید انجام بدهند و هر کسى وارد میدان کار فرهنگى بشود و چیزى بگوید و نظرى بدهد و اقدامى بکند؟ متأسفانه خیلى از کسانى‏که مى‏توانند کار فرهنگى بکنند، به کارهاى اجرایى و یا سیاسى مشغولند، یا حتّى اگر با نام فرهنگى هم حضور دارند، باطن کار، با کار سیاسى است. بیش از کار سیاسى، باید کار فرهنگى براى شما اهمیت داشته باشد.(32)

در اداره فرهنگ اسلامى جامعه، دچار غفلت و بى‏هوشى شده‏ایم‏

امروز به نظر من، از همه خطرناکتر در داخل، روشهاى فرهنگى است. از اساسى‏ترین مسائل ما، مسائل فرهنگى است و من احساس مى‏کنم که در زمینه اداره فرهنگ اسلامى این جامعه، داریم دچار یک نوع غفلت و بى‏هوشى مى‏شویم - یا شده‏ایم - که بایستى خیلى سریع و هوشیارانه، آن‏را علاج کنیم.(33)

حقاً باید قبول کنیم در زمینه‏هاى فرهنگى کم‏کارى داریم‏

با این‏که نظام جمهورى اسلامى، از آغاز بر یک مبناى فرهنگى بنیان شد و رهبر و پدیدآورنده این نظام، یک عنصر بیش از همه‏چیز فرهنگى بود و مسؤولان این نظام هم در طول این مدت، تقریبا همیشه همین‏طور بوده‏اند، در عین حال باید اعتراف کنیم که در زمینه‏هاى فرهنگى، آن کار مطلوب و مورد انتظار را خیلى انجام نداده‏ایم، نه این‏که کس خاصى یا جمع خاصى مورد سؤال باشد؛ نه، مجموعاً در زمینه‏هاى فرهنگى، ما کم‏کارى داریم، حقاً این‏را باید قبول کنیم.(34)

کار اصلى اکثر اعضاى شوراى عالى، این نیست‏

به نظر مى‏رسد که شوراى عالى انقلاب فرهنگى، یک نقیصه دارد و آن، این است که کار اصلى اکثر اعضاى آن، این نیست. البته بحمدالله همه شما آقایان، شاید بدون هیچ استثنایى، اهل فن و اهل فرهنگ و اهل کار هستید و در بین شما جماعتى هم هستند - اگرچه خیلى کم - که بیشتر کارشان، یا یکى از مهمترین کارهایشان، این کار است. براى بعضیها - مثل مسؤولان اجرایى کشور یا وزرا و یا بعضى از آقایان دیگر - این‏کار واقعاً در حاشیه است و کار اصلى‏شان نیست، اما بعضى از آقایان هم هستند که یکى از کارهاى اصلى‏شان این است. حالا آن کس که تنها کار اصلى‏اش این باشد، من الان در بین جمع آقایان، چنین کسى را نمى‏بینم، شاید هم در یادم نباشد. پس، از این جهت یک نقیصه وجود دارد.(35)

کسى به کارهاى ضداسلامى روشنفکرجماعتِ اهل هنر اعتراضى نکرد

طبیعى بود که انقلاب در آغاز، روشنفکرجماعتِ اهل هنرِ اهل کارهاى روشنفکرى‏اى را که با دین و ایمان و روحانیت و تقوا و امثال اینها سر و کارى نداشتند، نتواند جذب کند، البته بعضى‏شان جذب انقلاب شدند، چون وجدانهاى بیدارى داشتند که آن‏ها را جذب انقلاب کرد. عده‏اى هم کنار ماندند و انقلاب نتوانست آن‏ها را جذب کند. در سالهاى اول انقلاب، اینها جرأت نفس‏کشیدن نداشتند. این جماعت - که من از پیش از انقلاب هم از نزدیک آن‏ها را خیلى مى‏شناختم و از روحیات و خصلتهایشان آگاه بودم - طبیعتشان این است که اهل خطر و اهل واردشدن به صحنه‏هاى سخت و دشوار و خطرناک نیستند. اوایل انقلاب، آن طوفان انقلاب، اینها را وادار کرده بود که به خانه‏هایشان بروند؛ حداکثر در پشت درهاى بسته، درد دلى با همدیگر بکنند. تدریجاً که نشریه‏اى راه انداختند، قلمى زدند، در جایى حرفى زدند، کسى به نفعشان چیزى گفت، یک‏جا شعرى درآوردند و کسى اعتراضى نکرد، اینها دیدند مثل این‏که در این فضا مى‏شود سازماندهى کرد و کارى انجام داد.(36)

گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگى» مى‏زنند، اما بعضى نمى‏فهمند

من یک‏وقت گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگى» مى‏زنند. این ادّعا راست است و خدا مى‏داند که راست است. بعضى نمى‏فهمند، یعنى صحنه را نمى‏بینند. کسى‏که صحنه را مى‏بیند، ملتفت است که دشمن چه کار مى‏کند و مى‏فهمد که شبیخون است و چه شبیخونى هم هست!(37)

در باب فرهنگ، احساس نگرانى عمیقى دارم‏

در عرصه فرهنگ، بنده به‏معناى واقعى کلمه، احساس نگرانى مى‏کنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‏هایى است که آدمى به‏خاطر آن، گاهى ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه‏اى دارم. البته در سخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت، اما نمى‏شود که به شما نگویم. حقیقتاً در باب فرهنگ، احساس نگرانى عمیقى دارم.(38)

از کارکرد شورا، حقیقتاً و قلباً راضى هستم‏

من انتظار و خواهشم از شوراى عالى انقلاب فرهنگى این است که مسأله تهاجم فرهنگى را بحث کنید. ستاد اصلى مقابله با این تهاجم، اینجا است. البته من باید اقرار کنم که از کارکرد شورا، حقیقتاً و قلباً راضى هستم، یعنى این مجموعه با ارزشى که الان دور هم جمع شده‏اید، شاید واقعاً با این سنگینى و با این وزانت علمى، هیچ مجموعه‏اى را در کشور نداشته باشیم، یعنى مجموعه‏اى رسمى نداریم.(39)

برخى در تلویزیون ما گفتند: «نه آقا! تهاجم فرهنگى خیالات است»!

بنده یک‏وقت، شش، هفت سال قبل از این، بحث «تهاجم فرهنگى» را مطرح کردم که بحث‏برانگیز شد و بعضیها درباره‏اش حرف زدند، شاید بعضى از شما یادتان باشد. همان‏وقت در تلویزیون جمهورى اسلامى میزگردى در این‏باره تشکیل دادند که سه چهار نفر آن‏جا بودند. یک نفر با آن نظرى که بنده ابراز کرده بودم، موافق بود و حمایت مى‏کرد. چند نفر دیگر هم به‏کلّى آن‏را رد مى‏کردند که «نه آقا! اینها خیالات است، اینها باطل است»!(40)

بعضى تهاجم فرهنگى را بر انگیزه‏هاى سیاسى حمل کردند!

ما امروز مورد تهاجم هستیم. ما بایستى مسائل تهاجم فرهنگى را از لحاظ علمى و اصولى دنبال کنیم. البته آن زمانى که من مطرح کردم، بعضیها حمل کردند بر انگیزه‏هاى سیاسى، ولى بیننا و بین الله، هیچ انگیزه‏اى غیر از انگیزه الهى وجود نداشت. هیچ انگیزه سیاسى نبود؛ حقیقت قضیه بود، چون من با مجلات آشنا هستم و با فرهنگ مکتوب این کشور، خیلى انس دارم.(41)

من از وزارت ارشاد توقّع دارم، البته آقاى «مهاجرانى» - ظاهراً - نیستند و خودشان را راحت کردند از این‏که بیایند و حرفهاى ما را بشنوند! به‏هرحال، فرق نمى‏کند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است - این اعتراض را بارها هم گفته‏ام، الان هم در جمع شما مى‏گویم - وزارت ارشاد در این دو سالى که ایشان در رأس این‏کار هستند، هیچ کار اسلامى به‏عنوان اسلامى ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است.(42)

کمتر هفته‏اى است به صداوسیما پیغام تندى ندهم‏

فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفته‏اى است که اعتراضى و اوقات‏تلخى‏اى نداشته باشم و پیغام تندى ندهم، اما صدا و سیما کارهاى زیادى را به‏عنوان کار اسلامى انجام داده، برنامه‏هاى اسلامى و برنامه‏هاى هنرى اسلامى درست کرده و برنامه‏هاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن‏طرف هم تلاش و کار دارد.(43)


حقیقتاً از بعضى بخشهاى دولتى گله دارم‏

قبل از انقلاب، آن کسانى‏که توان کارهاى تبلیغى دینى را داشتند، به قدر تلاش خودشان کارهایى مى‏کردند، امروز آن تلاشها باید هزاران برابر شود. من حقیقتاً از بعضى بخشهاى دولتى گله دارم و گله خودم را گفته‏ام. من معتقدم کم‏کارى انجام مى‏گیرد.(44)

از رفتار وزارت ارشاد راضى نیستم‏

من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب براى تقویت تفکّر اسلامى به‏وجود آورده؟ چند تا فیلم براى تقویت مبانى فکرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایى اجرا مى‏شود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانى رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. حالا اگر در کنار دو سه نمونه تئاتر از این‏گونه نمونه‏ها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مى‏دادند که ما این تئاتر را به‏وجود آوردیم یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضى نمى‏کردم. مى‏گفتم بالاخره «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسى اللَّه ان یتوب علیهم»! اما این‏طور نیست؛ هرچه هست، از آن‏طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نیستم.(45)

فرض کنید در مورد کتابهاى رمان، بنده همیشه اهل رمان‏خواندن بودم، امروز هم با رمان بى‏ارتباط نیستم و از دنیاى رمان خبر دارم که چه خبر است. امروز فاسدترین رمانها منتشر مى‏شود! البته این سه چهار ماه اخیر، تا حدودى (متوقّف) شد - ظاهراً به‏خاطر همین حملات مجلس و اعتراضهاى این‏طرف و آن‏طرف، این‏کار انجام شد، خوب، وزارت ارشاد، دست‏اندرکار چند کتاب رمان شده و پول و امکانات به افرادى که آماده هستند، داده است - مسلّم هم داریم - که بنشینند و یک رمان انقلابى یا چند رمان راجع به جنگ بنویسند؟ چند تا از این کارها کردند؟! این سؤال ما است.(46)

من احساس خطر مى‏کنم‏

من به بعضى از مسؤولان تبلیغاتى کشور بارها گفته‏ام، آن روزى که شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبلیغاتى دشمن را داشته باشید، آن کسى که بیش از دیگران میدان‏دار تکثر مطبوعات و روزنامه‏ها و کتاب و فیلم و غیره باشد، بنده هستم، اما شما بگویید ببینم در مقابل آن فیلمى که پایه‏هاى فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دین مردم، روحیه انقلابى و ایثار و شهادت را در مردم متزلزل مى‏کند - که نه یکى، نه دو تا، نه ده تا است - چند فیلم ساخته‏اید؟! این‏جا است که من احساس خطر مى‏کنم.(47)

اگر کسى اعتراضى بکند، فوراً انگ و تهمت بخورد!!

از تمام شیوه‏هاى دشمن‏شادکن و دشمن‏آموز براى مقابله با تفکر انقلاب استفاده شود، اگر کسى هم مخالفت و مقابله کند، فوراً انگ و تهمت بخورد! این‏که آزادى نشد، این‏که عاقلانه و خردمندانه نیست، این‏که مدیریت کشور نیست.(48)

تقصیر مسؤولان مسائل هنرى و فرهنگى‏

این خدمت به ملت ایران است که در تهاجمى که به مرزهاى او، به شخصیت او، به عزت او، به تاریخ او، به هویت ملى او شده است - این‏گونه مردانه ایستاده و این‏طور شجاعانه دفاع کرده - ما بیاییم آن‏را زیر سؤال ببریم؛ آن هم با زبان هنر؟! این کارها را مى‏کنند. اینها به نظر من تصادفى هم نیست، یعنى نمى‏شود گفت حالا یک هنرمند به این فکر افتاده که مى‏شود این‏گونه عمل کرد؛ نه، به نظر من غیرعادى مى‏آید. البته تقصیر از مسؤولان و سردمداران مسائل هنرى و فرهنگى کشور است؛ آن‏ها هم باید سازماندهى کنند، باید کار کنند.(49)

بعضى به‏شدت آزرده شدند و گفتند: چرا مى‏گویید تهاجم فرهنگى!؟

این مسأله تهاجم فرهنگى‏اى که ما مطرح کردیم، بعضى کسان به‏شدت از آن آزرده شدند و گفتند چرا مى‏گویید تهاجم فرهنگى!؟ در حالى که تهاجم فرهنگى، وسط میدان مشغول مبارزطلبیدن است، بعضى کسان سعى کردند آن‏را در گوشه و کنار پیدا کنند!(50)

نمى‏شود گفت کارکرد دستگاههاى فرهنگى کلاً ناموفق بوده است‏

البته نمى‏شود گفت کارکرد دستگاههاى فرهنگى، کلا ناموفق بوده است؛ نه، موفقیتهاى زیادى هم داشته‏اند. معمولا آدمها، نیمه خالى لیوان را مى‏بینند، ولى به نیمه پر چندان توجه نمى‏کنند. دستگاههاى فرهنگى کشور کارکردهاى موفق هم داشته‏اند، اما آن‏جاهایى که موفقیتى نبوده، ناشى از چند عامل بوده است که کم‏کارى و کم‏ابتکارى از جمله آن‏ها است. اینها به مدیریتها مربوط مى‏شود؛ مدیریتهاى ضعیف، معمولاً کارشان، ابتکارشان و گزینش انسانهاى کارآمدشان کم است یا این‏که در مقابل امواج فرهنگى غرب تسلیم مى‏شوند. این‏را دست‏کم نگیرید.(51)

صدا و سیما یک‏تنه ایستاده و الحمدلله از عهده هم برآمده‏

من در آن جلسه به مدیرانمان عرض مى‏کردم که امروز آرایش رسانه‏اى و فرهنگى که در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارد، بسیار آرایش پیچیده، متنوع، متکثر، کارآمد و فنى و پیشرفته است. صدا و سیما یک‏تنه در مقابل این آرایش عظیم ایستاده و الحمدلله از عهده هم تا حالا برآمده است و من هم مى‏خواهم به شما بگویم که تا حالا از عهده برآمده‏اید.(52)

بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى!

در باب تهاجم فرهنگى، ما یک روزى گفتیم دارد تهاجم فرهنگى انجام مى‏گیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من مى‏خواستند که تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من که با چشم خودم کأنه دارم تهاجم فرهنگى را مى‏بینم، مى‏توانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانى نشان هم دادم، اما بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى! گفتند: نه آقا! چنین چیزى وجود ندارد!(53)


بعد که قبول کردند، به‏دنبال بحثهاى ذهنى رفتند!

بعضى این‏طورى‏اند؛ چشمشان را روى هم مى‏گذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، به‏دنبال بحثهاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مى‏شود و چه چیزهایى را شامل نمى‏شود؟». ما به اینها چه کار داریم؟!(54)

بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است‏

بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الآن در گزارش آقاى رئیس‏جمهور، اصلًا اسمى از فرهنگ نیامد یا در اولویت‏بندى‏ها، این اولویت فداى اولویت‏هاى دیگر شد و آن‏ها تقدم پیدا کرد که در کوتاهى وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر. واقعاً مسأله فرهنگ را دست‏کم نگیرید.(55)

دستگاههاى فرهنگى! کالاى فرهنگى تولیدى ما رسا نیست‏

کالاهاى فرهنگىِ تولیدى ما رسا نیست. با این‏که ما هنرمند خوب داریم، نویسنده خوب داریم، بازیگر خوب داریم، اما نمایش متناسب با خواسته‏هاى فرهنگى‏مان کم به‏وجود مى‏آید. اشکال، اشکال واردى است، من هم این اشکال را دارم؛ هم به صدا و سیما، هم به وزارت ارشاد، هم به سازمان تبلیغات و حوزه هنرى. ما با اینها نشست و برخاست هم داریم. من مى‏نشینم بحث مى‏کنم، استدلال مى‏کنم، یعنى کارى که بعضى از مسؤولین اجرایى باید بکنند، متأسفانه من ناچار خودم این‏کار را بر عهده مى‏گیرم.(56)

در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده مى‏شود

یکى دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسأله فرهنگى از دستگاه دولتى یک گله‏اى کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس مى‏کند که در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده مى‏شود؛ بودجه‏هاى فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهاى گوناگون و تکرار مسائل فرهنگى و اینها خوب است، انسان این اهتمام را مشاهده مى‏کند، خرسند مى‏شود.(57)

از نحوه مصرف و جذب رقم کلان سنگین بودجه فرهنگى نگران شدم‏

اوایل امسال یا پارسال بود - یادم نیست- که وقتى راجع به همین بودجه فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئیس‏جمهور گفتم که من وقتى شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگى را تصویب کردید، از نحوه مصرف و جذب آن نگران شدم، با این‏که قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتى‏که بودجه فرهنگى زیاد مى‏شود. مدیران ما دوست دارند که بودجه‏اى که به آن‏ها داده مى‏شود، جذب کنند، چون مى‏دانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبرى نیست، لذا ناچارند جذب کنند.(58)

اولویت فرهنگى، آبادکردن کاروانسراى شاه عباسى بوده؟!

در بعضى از آن دوره‏هاى قبل مى‏خواستند کار فرهنگى بکنند، گفتند بودجه فرهنگى؛ بنا کردند کاروانسراهاى شاه عباسىِ بین راه را به‏عنوان کار فرهنگى، آبادکردن! بله، آبادکردن کاروانسراى شاه عباسى چیز خوبى است، اثر باستانى هم هست، اما آیا کار اولویت‏دار فرهنگى ما همین است؟ در مقابل این حرکت فرهنگى و این تهاجم عظیم فرهنگى که مى‏خواهند روح انقلاب را، روح استقلال را، روح دین را از ما بگیرند، اولویت فرهنگى ما این است که برویم حالا فرضاً کاروانسراى شاه عباسى را آباد کنیم؟! این یعنى اشتباه‏کردن در تشخیص آن قلمِ کار فرهنگى؛ این یک اشکال است.(59)

هفده هجده سال قبل، پیغام دادم، توجهى نشد

یکى از چیزهایى که من به جد توصیه مى‏کنم، پرهیز از ابتذال در کارهاى فرهنگى و هنرى است. مراقب باشید. من نمونه‏هایى از این مسأله را سراغ دارم. البته نه حالا، حدود هفده هجده سال قبل. من همان‏موقع اطلاع پیدا کردم که یک مجموعه دانشجویى در دانشگاه، در بعضى از مراسمشان رگه‏هایى از ابتذال وجود دارد. همان‏وقت به آن‏ها پیغام دادم - با ما هم بى‏ارتباط نبودند - توجهى نشد. بعد هم دنباله‏هاى خوبى پیدا نکرد.(60)

غفلت از تهاجم فرهنگى، جزو گناهان و نقاط ضعف ما مسؤولان است‏

نقاط ضعف ما، هم در زمینه‏هاى اقتصادى است، هم در زمینه‏هاى فرهنگى است. ما خطاها داشتیم، ضعفها داشتیم، بر بعضى از چالشها نتوانستیم غلبه کنیم؛ این واقعیتى است. حتّى در همان تهدیدهایى که مستقیماً از طرف دشمن هست، اگر ما ضربه‏اى خوردیم، تقصیر خود ما است، کوتاهى‏هاى خود ما است. غفلت از روحیه جهادى و ایثار، غفلت از تهاجم فرهنگى دشمن، غفلت از در کمین بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضاى رسانه‏اى کشور، بى‏مبالاتى نسبت به حفظ بیت‏المال؛ اینها گناهان ما است، اینها نقاط ضعف ما است.(61)

در مقابله با تباه‏شدن جوانان توسط دشمن، مقابله درستى نداشتیم‏

چند سال پیش من در یکى از مجلات آمریکایى دیدم که مصلحینى در آنجا پیشنهاد کرده بودند که این فیلمهاى رائجِ غالبِ هالیوودى را که در آن‏ها یا شهوت بود یا خشونت، یواش یواش کم کنند و فیلمهاى خانوادگى، فیلمهاى معصومانه و نجیبانه را رائج کنند. آن‏ها به فکرند، حالا ما تازه از آن‏ها یاد گرفته‏ایم! عدم مقابله درست و منطقى با تباه‏کردن نسل جوان، یکى دیگر از مشکلات ما است. یک نقشه، تباه‏کردن نسل جوان است. ما در این خصوص تا حالا مقابله درستى نداشته‏ایم و موفق نشده‏ایم.(62)

منبع

[SPOILER]
1) 7/9/1368
2) 21/9/1368
3) 23/5/1370
4) 2/7/1370
5) 25/6/1370
6) 22/4/1371
7) همان‏
Dirol 24/11/1372
9) 14/9/1375
10) 7/2/1377
11) همان‏
12) 5/3/1378
13) 23/9/1378
14) همان‏
15) همان‏
16) 19/4/1379
17) 11/5/1380
18) 10/6/1380
19) 7/4/1382
20) 21/11/1382
21) 23/8/1382
22) 6/6/1385
23) 4/6/1386
24) 8/6/1389
25) 19/5/1390
26) 6/6/1390
27) کار فرهنگى‏
28) 6/6/1390
29) 2/6/1391
30) همان‏
31) 12/10/1368
32) همان‏
33) 14/9/1369
34) 19/9/1369
35) همان‏
36) 23/5/1370
37) 15/2/1372
38) 22/4/1373
39) 4/11/1376
40) 12/6/1377
41) 23/9/1378
42) همان‏
43) همان‏
44) همان‏
45) همان‏
46) همان‏
47) 19/4/1379
48) همان‏
49) 6/7/1379
50) 9/12/1379
51) همان‏
52) 28/2/1383
53) 18/8/1385
54) همان‏
55) 4/6/1386
56) 31/5/1389
57) 8/6/1389
58) همان‏
59) همان‏
60) 19/5/1390
61) همان‏
62) 16/5/1390 [/SPOILER]