آیا با این شرایط می توانم نامزد کنم؟

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا با این شرایط می توانم نامزد کنم؟

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و عرض ادب و خسته نباشید خدمت همه اساتید ، اعضا و بازدیدکنندگان محترم
من پسری 18 ساله هستم که بسیار احساس تنهایی میکنم و شدیدا به شخصی از جنس مخالف نیاز دارم ( متاسفانه چون با خواهرم و مادرم به قول معروف از این حرفا نداریم ، نمیتونم که احساساتم رو باهاشون در میون بذارم :-")

پیش دانشگاهی رشته ریاضی-فیزیک و جزو نفرات برتر کلاس هستم و چون یکی از دوتا برادرام ( که متاهل هست ) کابینت و mdf میسازه ، این کار رو هم حدود 6 سالی هست که انجام میدم و بلدم .
حدود 7 سال با اینترنت سر و کله زدم توی همین تابستان ( 1395 ) یک فروشگاه اینترنتی همواره تخفیف راه اندازی کردم که به خاطر مشغله درسی و کاری فعالیتش رو کم کردم اما بعد کنکورم میخوام که بسیار گسرشش بدم. از لحاظ ارتباطات اجتماعی هم خوب عمل میکنم و یک سال عضو شورای دانش آموزی شهر بودم و مقدار کمی هم در قسمت تولید محتوا آموزش و پرورش شهرستان فعالیت کردم و بعد به خاطر مشغله هام رهاشون کردم. ( من تو خونه استقلال دارم و خانواده چون از کارام مطمئن بودن خیلی وقت ها پیش منو آزاد گذاشتن و من هم خدا رو شکر پامو کج نذاشتم )
من مطمئن هستم که میتونم بعد از کنکور به یک در آمد مستقلی برسم چون برنامه های زیادی دارم
در حال حاضر شغل پدرم آزاده اما قبلا بنا بود . مادرم هم گاهی وقتا کار میکنه
برادر دیگم ( مجرد ) مدیر یک شرکت هست و خواهرم ( متاهل ) هم لیسانس مامایی و شاغل.
وضعیت مالی متوسط هست.
قسمت پایین شهر زندگی میکنیم و از خودمون خونه داریم
بقیه اقوام همه پولدار هستن و بالای شهر زندگی میکنن.
از لحاظ اخلاق هم توی کار خیلی سختگیر و سخت کوش و بین دوستان و اقوام خیلی مهربون و مودب . معمولا دوست دارم از پولی که در آوردم لذتش رو ببرم حالا چه تنهایی و چه با دوستان یا خانواده Fool
حالا میخوام بدونم که آیا با این تعاریفی که از خودم و خانوادم کردم ، میتونم با یک نفر که ویژگی های مناسبی با من داره ازدواج کنم؟ ( البته در این سن فعلا به صورت نامزدی )
تا به حال دوست دختر نداشتم و نمیخوام داشته باشم.
تشکر از همه عزیزان
در پناه حق

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام عليكم
از اعتمادتان به اين مركز صميمانه سپاسگزارم
اين كه خودپنداره تان را خوب توصيف كرديد و احساس رضايت و ارزشمندي داريد خوب است. براساس نكاتي كه فرموديد كمالات خوبي در شما هست مانند موفقيت تحصيلي، ارتباط خوب با خانواده، اهل تلاش و كار بودن، مؤدب بودن، حرفه كابينت سازي به طور نسبي و كسب اينترنتي، اهل روابط مشروع و..
براي ازدواج بلوغ و باليدگي لازم را بايد كسب كرد مانند: بلوغ جنسي و هويت جنسي، بلوغ رواني (شناختي، هيجاني، رفتاري)، بلوغ اجتماعي، بلوغ اقتصادي، بلوغ ديني و معنوي(غير از بلوغ جنسي است).
خوشناسي
در بلوغ رواني ما بايد اولا شناخت خوبي از شخصيت خودمان داشته باشيم يعني بتوانيم بيان كنيم كه ما درونگرا هستيم يا برونگرا، تندخو يا كمرو هستيم يا قاطع و مقتدر، مديريت هيجاني داريم يا هيجان طلب و دمدمي هستيم، ماجرا جو هستيم يا خطرگريز، اهل ريسك هستيد در مشاغل يا محتاط، كار و تلاش تان زياد از حد است يا براي كار و تفريح و ارتباطات و عبادت برنامه هاي جداگانه و متعادل داريد، دنبال علم هستيد با توجه به رغبت استعداد يا خواهان ثروت هستيد و كاري به علاقه نداريد، خودشيفته هستيد يا خودكم بين يا متعادل، احساساتي هستيد يا خونسرد يا خشك و بي عاطفه و ناتوان از بيان احساس و ابراز هيجان (آلكسي تايمي)، با تلاش خواهان مديريت هستيد يا زندگي بي دردسر و ساده و گريزان از مسؤوليت؟

غالب افراد وقتي مي گوييم خودتان را توصيف كنيد شناخت خوبي نسبت به لايه هاي هفتگانه شخصيت خود يعني جسم و ظاهر، شناخت، احساس، هيجان، اجتماعي، رفتاري، تجسمي ندارند.
از سويي ديگر ما ممكن است ناخواسته گرفتار خودتحريفي ذهن شويم يعني قابليت هايي داشته باشيم ولي خودكم بين باشيم يا برعكس قابليت هاي زيادي نداشته باشيم ولي خودشيفته باشيم
بنابراين بايد ابتدا در خود كنكاش كنيم و با خودكاوي لايه هاي شخصيت خود را بشناسيم و براي تكميل شناخت خود از علاقه ها و دوستان و تجارب قبل و خانواده و اقوام و والدين كمك بگيريم و مشاوره ازدواج برويم تابا مصاحبه و آزمون باليني و شخصيت نسبت به خودشناسي خود اطمينان بيشتر پيدا كنيم و شناختمان عميق تر شود.
بعد از شناخت خود بايد دنبال فردي باشيم كه تناسب داشته باشد با ما و بعد از گفتگوها و تحقيقات متعدد از كانال مختلف با هم مشاوره ازدواج برويد تا از انتخاب خود مطمئن شويد.
طبيعي است خودشناسي گام بسيار بلندي در شناخت ديگران است چون آنها هم مانند ما انسان هستند و لايه هاي مختلف شخصيتي دارند ولي ما بايد بدانيم كه افراد شخصيت منحصر به فردي دارند و جنس مقابل و مكمل ما روان شناسي خاص خودش را دارد كه اگر آن را ندانيم در زندگي گرفتار مشكل مي شويم
بنابراين گفتگوهاي متعدد و تحقيقات مفصل و مشاوره و مطالعه درباره روان شناسي زن به گزينش دقيق ما كمك مي كند.
البته بلوغ اقتصادي هم لازم است اگر مشكل اقتصادي نداريد كه چه بهتر ولي ولي نبايد انتظار داشته باشيم اول زندگي خودمان همه چيز داشته باشيم و همسرمان جهيزيه است خيلي گرانقيمت و جامع و كامل باشد بايد همسري گزينش كنيد كه سازگار باشد و روحيه قناعت داشته باشد.

خودمديريتي
شخصيت باليده خودكنترلي و خودمديريتي دارد. فردي كه مي خواهد ازدواج كند ولي نمي تواند هيجان شادي و غم و خشم خود را كنترل كند مانند كسي است كه با ماشين بدون ترمز و با پدال گاز گير كرده مسافر كشي هم مي كند. بنابارين به جاست و عاقلانه است ابتدا مديريت هيجاني و خودكنترلي خود را با كمك روان شناس تقويت كند و بعد دنبال همسرگزيني باشد

اشكال
برخي به بنده اشكال مي كنند كه اين نكاتي كه مي گوييد خوب است ولي در جامعه عملا افراد نادري دنبال اين كارها هستند. بنده پاسخ مي دهم كه به همين دليل است كه مشاجرات و طلاق هاي عاطفي و فيزيكي خيلي زياد است بنابراين بايد بدانيم ازدواج تحقيق نشده ارزش شروع ندارد
كسي كه طاوس خواهد جور هندوستان را با جان و دل بكشد
ما براي پيتزا براي گردش هزينه مي كنيم براي گرفتن گواهي نامه رانندگي هزينه مالي و وقتي مي كنيم ولي براي ازدواج كه بايد به آرامش برسيم با آن و قرار است عمري در كنار شريك زندگي خود باشيم ساده نگر هستيم[/]

سلام بهتر این است در این مدت دنبال شناخت روحیات دختر و کتابهایی در مورد خواسگاری بروید و اینکه شهاب مرادی از مشاوران ازدواج
ازدواج زیر سن 20 سال برای پسرها رو توصیه نمیکنند پس صبر کن و تقوا پیشه ساز!

حامی;881142 نوشت:

درونگرا هستيم يا برونگرا

كار و تلاش تان زياد از حد است يا براي كار و تفريح و ارتباطات و عبادت برنامه هاي جداگانه و متعادل داريد

با سلام جناب حامی
استاد شما دو موضوع بالا را در نظر بگیرید

یک مثال: شخص متدینی را در نظر بگیرید که با هر کسی رفت و آمد نمی کند و متاسفانه در اطراف و فامیل و دوستان و ... به ندرت افراد متدین هستند. خب این شخص با افراد زیادی که در یک طرف هستند و متدین نیستند به خاطر مسائلی, شاید در حد یک سلام و علیک یا نشست و برخاست خیلی کوتاه داشته باشد و از طرفی چون افراد متدین هم در یک طرف فامیل کم هستند و آشنایی زیادی وجود ندارد که خب طبیعتا به خاطر این آشنایی کم, با این ها هم اونطور رابطه ای وجود ندارد.

خب اینجا شاید این ذهنیت برای اون افراد زیاد غیر متدین به وجود بیاید که این فرد درون گرا هستش یا اینکه با کسی رفت و آمد ندارد و مشکلی دارد و از آنجایی که آن افراد کم متدین هم از ماهیت موضوع خبر نداشته باشند, به آن ها هم این ذهنیت های غلط منتقل شود و نسبت به آن فرد تغییر موضع بدهند, در حالی که اینطور نیست و این فرد به خاطر رعایت نکردن مسائل از طرف افراد با این افراد زیاد رفت و آمد آنچنانی ندارد و ممکن هست که دوست داشته باشد رفت و آمد کند و حتی به بیرون بروند یا به گردش و تفریح و کوه و استخر و ... بروند, ولی نمی شود.

و حتی این موضوع ممکن است که در تحقیق ازدواج از اون فرد هم اثرات منفی داشته باشد و به خاطر ذهنیت غلط, افراد و همسایه ها هم, کد غلطی به خانواده دختر یا پسر بدهند و حتی اینکه به خاطر این موضوع قضیه به هم بخورد.

به نظرتان مشکل از کجا و چه کسی است؟

با تشکر از شما

*taha*;881368 نوشت:
به نظرتان مشکل از کجا و چه کسی است؟

سلام
ببخشید من زودتر از جناب حامی جواب میدم
مشکل از خود شخص است باید رفتارش رو اصلاح کند
ایشان دچار خودبزرگ بینی شده اند دیگران را در حد شان و منزلت خود نمی بینن به همین علت رفتارشون رو با آنها قطع کرده یا کم کرده
شخص متدین باید رفتارش به گونه ای باشد که برای دیگران الگو قرار گیرد نه اینکه ترک دنیا کند و جوری رفتار کند که انگار دیگران گناهگارن
من هم بودم همچون اطرافیان ایشان فکر میکردم مسلما اگه کسی هم از من راجع به ایشان میپرسد میگفتم ادم منزوی، گوشه گیر، کم رو و ... هستند

شبـنم;881370 نوشت:
سلام
ببخشید من زودتر از جناب حامی جواب میدم
مشکل از خود شخص است باید رفتارش رو اصلاح کند
ایشان دچار خودبزرگ بینی شده اند دیگران را در حد شان و منزلت خود نمی بینن به همین علت رفتارشون رو با آنها قطع کرده یا کم کرده
شخص متدین باید رفتارش به گونه ای باشد که برای دیگران الگو قرار گیرد نه اینکه ترک دنیا کند و جوری رفتار کند که انگار دیگران گناهگارن

من هم بودم همچون اطرافیان ایشان فکر میکردم مسلما اگه کسی هم از من راجع به ایشان میپرسد میگفتم ادم منزوی، گوشه گیر، کم رو و ... هستند

سلام
خانم در این موضوع اصلا این موضوعات (خود برتربینی و ترک دنیا و ...) مطرح نیست. بله معلوم هستش که شخص باتقوا باید برای دیگران الگو باشد.
ولی رابطه با افرادی که به قول معروف دائما الگناه هستند درست هست؟ آیا رابطه با افرادی که مسائل مختلف اعم از رعایت حجاب, حریم محرم و نامحرم و ... را رعایت نمی کنند, درست هست؟ آیا رفت و آمد باید هر جوری شده باشد ولو اینکه فرضا 100 تا هم گناه کند؟ آیا در جمع افرادی که غیبت و ... می کنند ما رفت و آمد کنیم و بنشینیم و بخندیم به هر بهانه ای ولو اینکه چندتا هم غیبت و مسخره کردن صورت بگیرد؟ آیا فرد را به عروسی های گناه دعوت می کنند و نمی رود آیا اشتباه است؟

در ظاهر این موضوعات, انسان های مختلف ممکن هست که فکر کنند این شخص مشکلی دارد و منزوی هست در حالی که اینطور نیست و اگر فرد بخواهد این موضوعات را به راحتی قبول کند اونوقت از چشم خدا می افتد و از نظر خدا مردود می شود.

جالب این هست که همین افراد موجود در این مجالس آدم را متهم به این مسائل می کنند در حالی که اگر شخص به حرف این افراد گوش بدهد و همراهی کند دیگر گوشه گیر نیست, به نظرتان از دیدگاه چه کسانی مهم هست, عموم انسان های اینطوری یا انسان های متدین؟

*taha*;881373 نوشت:
خانم در این موضوع اصلا این موضوعات (خود برتربینی و ترک دنیا و ...) مطرح نیست. بله معلوم هستش که شخص باتقوا باید برای دیگران الگو باشد.
ولی رابطه با افرادی که به قول معروف دائما الگناه هستند درست هست؟ آیا رابطه با افرادی که مسائل مختلف اعم از رعایت حجاب, حریم محرم و نامحرم و ... را رعایت نمی کنند, درست هست؟ آیا رفت و آمد باید هر جوری شده باشد ولو اینکه فرضا 100 تا هم گناه کند؟ آیا در جمع افرادی که غیبت و ... می کنند ما رفت و آمد کنیم و بنشینیم و بخندیم به هر بهانه ای ولو اینکه چندتا هم غیبت و مسخره کردن صورت بگیرد؟ آیا فرد را به عروسی های گناه دعوت می کنند و نمی رود آیا اشتباه است؟

خوبه خودتون هم قبول دارید باید الگو باشد
میشه بفرمایید چطوری باید الگو باشه ؟ وقتی یه کُنج رفته عُزلت گزینی میکنه ؟
وقتی با عالم و آدم قطع رابطه کرده ؟
شما میفرمایید همه گناه میکنن خوب شما در جمعشون نکن نمیشه تو یه مجلس بود و حجاب رو رعایت کرد حتی اگه بقیه رعایت نکنن
دیگران محرم و نامحرم نمی کنن خوب شما رعایت کن اینجوری تاثیرش بیشتره تا اون ترک دنیایی که مدنظر شماست


به نظر من مهمترین عامل در ازدواج بلوغ فکری و عاطفی هست .

چون جوان در سنین پایین ثبات فکری و عاطفی کمی داره لذا میتونه تصمیمی امروز بگیره و فردا احساس متفاوتی داشته باشه.

بنابراین ازدواج و انتخاب در سن پایین باید دقت بیشتری شود تا در اینده دچار مشکل نشود

حالا اصلن کو زن !!!!!!!!کو ازدواج !!!!!!! لذت دنیا رو ببر ازدواج میخایی چیکار هی شب و روز بهش فکر کنی مثل ما اعصابت بریزه بهم

من ده سال هست قصد ازدواج رو دارم !!!!! پس خیلی نگران نباش و غصه نخور ............

karemebanoo;881396 نوشت:
حالا اصلن کو زن !!!!!!!!کو ازدواج !!!!!!! لذت دنیا رو ببر ازدواج میخایی چیکار هی شب و روز بهش فکر کنی مثل ما اعصابت بریزه بهم

راه حلال باز باشه بله! مثلا صیغه! در این صورت مام میشینیم لذت دنیا رو میبریم فعلا راه حلی نیست جز گناه، که سوای مسائل شرعی هزار تا مشکل دیگ هم برای آدم درست میکنه.

abolfazl-fth;879384 نوشت:
تا به حال دوست دختر نداشتم و نمیخوام داشته باشم.

خب پس مشکلی نیست من کر کردم یه مشکل بزرگ وجود داره تو زندگیشون خواستم کمک کنم که الحمد لله حل شد
خدا رو شکر که تا حالا دنبال گناه نبودید و قصدش هم ندارید چون زیر بنای زندگی معنویتون اگر از حالا خراب باشه دنیایی براتون نمی مونه چه برسه به آخرت
من البته زیاد کمکی نمیتونستم بکنم چونسنم کم هست وسوادی هم ندارم
اما بجز وبلاگم و سایتهای مشاوره که زیر نظرم کار میکنه و 45نفری که کارمندم هستند ادعایی جز همون 2500 نفر که با من در پروژه هسته ای همراه و همگام هستند ندارم
در ساخت هواپیماهای بدون سرنشین
uav
, ....هم یکم ماهرم در شعر و شاعری هم که ید طولائی دارم و ...
اما چون مشکلشما حل شده دیگه نظری ندارم شبتون خوش و مهتابی باد

سنت کمه صب کن بزرگترشی

زهراجاان;881662 نوشت:
سنت کمه صب کن بزرگترشی

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم رحمه الله و برکاته چرا سنش کمه؟

اگر 3 سال پیش بالغ شده باشه از نظر جسمی می تونه ازدواج کنه(ابتدای امر) حالا می رسه به بلوغ های دیگر که باید بررسی شود.

که خب اگر شرایط ازدواج دائم نباشد پیشنهاد ازدواج موقت داده می شود به ایشان تا شرایط دائم رو پیدا کنند (البته اگر بتوانند صبر کنند وعفت پیشه کنند تا ازدواج دائم رو اول بکنند اید بهتر باشد.).ان شاء الله

یا علی

رستگاران;881663 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم روحمه الله وبرکاته چرا سنش کمه؟

اگر 3 سال پیش بالغ شده باشه از نظر جسمی می تونه ازدواج کنه(ابتدای امر) حالا می رسه به بلوغ های دیگر که باید بررسی شود.

که خب اگر شرایط ازدواج دائم نباشد پیشنهاد ازدواج موقت داده می شود به ایشان تا شرایط دائم رو پیدا کنند (البته اگر بتوانند صبر کنند وعفت پیشه کنند تا ازدواج دائم رو اول بکنند اید بهتر باشد.).ان شاء الله

یا علی

علیکم السلام و رحمه الله و برکاته
منظورتون از روحمه الله و برکاته چیه؟
از کجا متوجه شدین که سه سال پیش از نظر جسمی بالغ شدن؟
بله بلوغ های دیگه باید بررسی بشه که در درجه اول از نوع حرف زدنش حس کردم که میسر نشدن و در درجه دوم چون همش ازین شاخه به اون شاخه پریدن بازم حس کردم میسر نشده.
پیشنهاد ازدواج موقت هم که گفتین از نظر هر کسی برای یه بچه دبیرستانی چیز خنده داریه شاید مشروع باشه ولی کلی مضرات داره از جمله وابستگی عاطفی تنوع طلبی تابو اجتماعی به خطر انداختن موقعیت های ازدواج بعدی و ..... که بهتره داده نشه همچین پیشنهادی
علی یارت

زهراجاان;881670 نوشت:
منظورتون از روحمه الله و برکاته چیه؟

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

اشتباه تایپ شده است.

زهراجاان;881670 نوشت:
منظورتون از روحمه الله و برکاته چیه؟
از کجا متوجه شدین که سه سال پیش از نظر جسمی بالغ شدن؟
بله بلوغ های دیگه باید بررسی بشه که

یکی از شروط بلوغ 15 سال قمری تمام است(رجوع شود به رساله مراجع و مکلف)

٢٢٥٢ بچه‏اى كه بالغ نشده شرعا نمى‏تواند در مال خود تصرف كند. و نشانه بالغ شدن يكى از سه چيز است: اول: روييدن موى درشت زير شكم بالاى عورت. دوم:بيرون آمدن منى. سوم: تمام شدن پانزده سال قمرى در مرد و تمام شدن نه سال قمرى در زن.
http://farsi.khamenei.ir/treatise-imam-content?id=508&tid=99

زهراجاان;881670 نوشت:
بله بلوغ های دیگه باید بررسی بشه که در درجه اول از نوع حرف زدنش حس کردم که میسر نشدن و در درجه دوم چون همش ازین شاخه به اون شاخه پریدن بازم حس کردم میسر نشده.

خب از کجای سخن حس کردید بلوغ دیگر رو ندارند؟

اما در مورد از این شاخه به اون شاخه پریدن رو از کجا تشخیص دادید؟
(از اینکه کابینت سازی بلدند و فروشگاه زدند و کنکور دارند می دهند ودیگر فعالیتشان؟)

برفرض حدس شما رو صحیح در نظر بگیریم(حق دفاع برای شروع کننده موضوع محفوظ است.)

در مورد شاخه به شاخه پریدن الزاما هرکس اینطور بود یعنی ثبات ندارد؟
اینکه کسی به طور قطع بگوید کسی شغل عوض می کند ثبات ندارد نیاز به بررسی دقیق دارد. و باید به طور مستقیم با خود فرد سوال کرد و دلایل اش رو بررسی کرد بعد نظر داد به راحتی حکم به این قضیه دادن بنظر صحیح نیست.

مهارت داشتن چیز مطلوب و خوبیه مخصوصا برای زمان هایی که ثبات شغلی وجود ندارد.(این طور فکر نمی کنید؟)

زهراجاان;881670 نوشت:
پیشنهادی

شما از افراد دبستانی ها چه انتظاری دارید؟
شرایط شما رو نمی دانم اما اگر در یک دبیرستان پسرانه باشید و بدانید در بین افراد چه می گذرد
اینکه دنبال رابطه نامشروع هستند(البته نه همه اما یکم اطراف رو نگاه کنید روابط نامشروع مختلف توی این سنین قابل انکار نیست)

حال ایشان در صدد ازدواج هستند و از رابطه نامشروع بدشون می آید و از نظر عاطفی نیاز شدید دارند و همین طور ممکن است شرایط ازدواج دائم رو نداشته باشند(خانواده ایی رو پیدا نکنند که حاضر باشند شرایط ایشان را بپذیرندو..)
خب چرا ازدواج موقت نکنند؟
تنوع طلبی یک بخشیش مربوط به شخصیت خود فرد است که بتواند آن را مهار کند و از راه درستش اقدام کند.
این ازدواج هم مثل ازدواج دائم نیاز مند به رعایت اصولش است مثل اذن پدر و رضایت دخترو پسر تعیین مهریه و البته در این ازدواح تعیین مدت زمان(برای شرایط دیگر و جزئیات این طرح نظر مراجعتون رو بپرسید.)
خب اگر شرایط ازدواج موقت رعایت شود تنوع طلبی به صرف عمل می آورد؟
این ازدواج هم مثل ازدواج دائم است صرف موقت بودن این نیست که لازم باشه حتما تبدیل به دائم نشود؟
خب آدم عاقلی هستند شرایط رو می سنجند سعی می کنند تو این ازدواج هم انتخاب درست کنند که اگر وابستگی پیش امد و از هم خوششان آمد و شرایط دائم رو پیدا کرند ازدواج رو به دائم تبدیل می کنند؟

اما تابو اجتماعی بحث است
یک سوال
الان تابو روابط دختر و پسر به شکل نا مشروع ریخه شده است؟ یا خیر؟
الان تابو طلاق ریخته شده است یا خیر؟
اگر این تابو ها ریخته شده
چرا باید از نشر حلال خدا اجتناب کرد؟(حلال خدا با گناه یکی نیست )

یا علی(یارتان)

شهره22;881659 نوشت:
خب پس مشکلی نیست من کر کردم یه مشکل بزرگ وجود داره تو زندگیشون خواستم کمک کنم که الحمد لله حل شد
خدا رو شکر که تا حالا دنبال گناه نبودید و قصدش هم ندارید چون زیر بنای زندگی معنویتون اگر از حالا خراب باشه دنیایی براتون نمی مونه چه برسه به آخرت
من البته زیاد کمکی نمیتونستم بکنم چونسنم کم هست وسوادی هم ندارم
اما بجز وبلاگم و سایتهای مشاوره که زیر نظرم کار میکنه و 45نفری که کارمندم هستند ادعایی جز همون 2500 نفر که با من در پروژه هسته ای همراه و همگام هستند ندارم
در ساخت هواپیماهای بدون سرنشین
uav
, ....هم یکم ماهرم در شعر و شاعری هم که ید طولائی دارم و ...
اما چون مشکلشما حل شده دیگه نظری ندارم شبتون خوش و مهتابی باد

من احساس میکنم در حق شما ظلم زیادی شده :-"

زهراجاان;881670 نوشت:

پیشنهاد ازدواج موقت هم که گفتین از نظر هر کسی برای یه بچه دبیرستانی چیز خنده داریه شاید مشروع باشه ولی کلی مضرات داره از جمله وابستگی عاطفی تنوع طلبی تابو اجتماعی به خطر انداختن موقعیت های ازدواج بعدی و ..... که بهتره داده نشه همچین پیشنهادی

خود ارضایی چطور؟ خنده داره؟
زِنا چطور؟ خنده داره؟

[="Tahoma"]

زهراجاان;881670 نوشت:
شاید مشروع باشه ولی کلی مضرات داره از جمله وابستگی عاطفی تنوع طلبی تابو اجتماعی به خطر انداختن موقعیت های ازدواج بعدی و ..... که بهتره داده نشه همچین پیشنهادی

سلام
این مسائلی که به عنوان مضرات ازدواج موقت مطرح کرده اید بر فرض ثبوت مروبط به نفس ازدواج موقت نیست و حتی در ازدواج دائم هم ممکن است مضرات فراوانی وجود داشته باشد ثانیا بحث بین بودن و نبودن ازدواج موقت است حتی اگر ازدواج موقت مضرات فرضی ذکر شده را هم داشته باشد باید قیاس شود با نبود ازدواج موقت که برابر است با سرکوب نیاز جنسی که مضرات آن بسیار بیشتر است و یا اینکه شخص به سمت گناه سوق پیدا کند.

در واقع جواب کلی که ما به این آسیب تراشی های می دهیم این است که شارع مقدس در تشریع ازدواج موقت همه جوانب و لوازم آن را لحاظ کرده است. اگر ملاحظه مذکور، موجب محدودیت در توصیه به این ازدواج بود شارع هم استحباب آن را مطلق جعل نمی کرد.
حتی اگر برخی تبعاتی که برای یک حکم به نظر ما می رسد صحیح باشد ولی وقتی می بینیم شارع آن را مطلق جعل نموده است می فهمیم که مصالحی وجود داشته است که غالب بر این تبعات بوده و آن مصالح ایجاب کرده که آن حکم مطلق باشد.

shsina;881427 نوشت:
راه حلال باز باشه بله! مثلا صیغه! در این صورت مام میشینیم لذت دنیا رو میبریم فعلا راه حلی نیست جز گناه

چطور راهی نیست؟ شما گشتید و نبود؟happy

علــی;881676 نوشت:

سلام
چطور راهی نیست؟ شما گشتید و نبود؟happy

سلام

گشتم نبود، نگرد نیست!

shsina;881677 نوشت:
سلام

گشتم نبود، نگرد نیست!


سلام
گشتم و بود! فقط قسمت من نبود! بگرد هست، شاید قسمت تو باشد :Nishkhand:

نظر شهید مطهری:
ازدواج دائم مسؤولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین تولید می‏کند. به همین دلیل پسر یا دختری نمی‏توان یافت که از اول بلوغ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار می‏گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است. اگر در دوران ساده قدیم یک پسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر به عهده او گذاشته می‏شد بر می‏ آمد، در دوران جدید ابداً امکان پذیر نیست. یک پسر موفق در دوران تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد، در 25 سالگی فارغ التحصیل می‏گردد و از این به بعد می‏تواند درآمدی داشته باشد. قطعاً سه چهار سال هم طول می‏کشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گردد. همچنین است یک دختر موفق که دوران تحصیل را می‏خواهد طی کند.

جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی‏:
شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسی او به اوج خود رسیده است تکلیف به ازدواج بکنید، به شما می‏خندند. همچنین است یک دختر محصل شانزده ساله. عملًا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مسؤولیت یک زندگی را- که وظایف زیادی برای آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان آینده‏شان ایجاد می‏کند- بپذیرند.

کدامیک؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم. جنسی یا ازدواج موقت؟
از شما می‏پرسم: آیا با این حال، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم؟ آیا طبیعت‏ حاضر است به خاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه نمی‏دهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم دوران بلوغ را به تأخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ ایم غریزه جنسی از سر ما دست بردارد؟.
آیا جوانان حاضرند یک دوره «رهبانیت موقت» را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانی که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟ فرضاً جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد، آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می‏شود و روانکاوی امروز از روی آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟.

دو راه بیشتر باقی نمی‏ماند: یا اینکه جوانان را به حال خود رها کنیم و به روی خود نیاوریم؛ به یک پسر اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد، و به یک دختر اجازه دهیم با ده ها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند، یعنی عملًا کمونیسم جنسی را بپذیریم؛ و چون به پسر و دختر «متساویاً» اجازه داده ‏ایم، روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کرده ‏ایم، زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیاری از کوته فکران این است که زن و مرد اگر بناست به جهنم دره هم سقوط کنند دوش به دوش یکدیگر و بازو به بازوی هم و بالأخره «متساویاً» سقوط کنند.
آیا اینچنین پسران و دخترانی با چنین روابط فراوان و بیحدی در دوران تحصیل، پس از ازدواج دائم مرد زندگی و زن خانواده خواهند بود؟.
راه دوم ازدواج موقت و آزاد است. ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود می‏کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد. بدیهی است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست. وقتی که هر زنی به مرد معینی اختصاص پیدا کند قهراً هر مردی هم به زن معینی اختصاص پیدا می‏کند، مگر آنکه از یک طرف عدد بیشتری باشند. بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را می‏گذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند.


ادامه دارد...

ادامه کلام شهید مطهری:

ازدواج آزمایشی

این ضرورت، اختصاص به ایام تحصیل ندارد، در شرایط دیگر نیز پیش می آید. اصولاً ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم به طور دائم ازدواج کنند و نتوانسته اند نسبت به یکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند به عنوان ازدواج آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند. اگر اطمینان کامل به یکدیگر پیدا کردند ادامه می دهند و اگر نه از هم جدا می شوند.
من از شما می پرسم: اینکه اروپاییان وجود یک عده از زنان بدکار را در محل معین از هر شهری تحت نظر و مراقبت دولت لازم و ضروری می دانند برای چیست؟ آیا جز این است که وجود مردان مجردی را که قادر به ازدواج دائم نیستند خطر بزرگی برای خانواده ها به حساب می آورند؟

راسل و نظریه ازدواج موقت

برتراند راسل فیلسوف معروف انگلیسی در کتاب زناشویی و اخلاق می گوید:
... در واقع اگر درست بیندیشیم، پی می بریم که فواحش، معصومیت کانون خانوادگی و پاکی زنان و دختران ما را حفظ می کنند. هنگامی که این عقیده را لکی در بحبوحه عصر ویکتوریا ابراز کرد اخلاقیون سخت آزرده شدند، بی آنکه خود علت آن را بدانند. اما هرگز نتوانستند خطای عقیده لکی را به ثبوت رسانند. زبان حال اخلاقیون مزبور با تمام منطقشان این است که اگر مردم از تعلیمات ما پیروی می کردند دیگر فحشاء وجود نمی داشت اما ایشان به خوبی می دانند که کسی توجه به حرفشان نمی کند.
این است فرمول فرنگی چاره جویی خطر مردان و زنانی که قادر به ازدواج دائم نیستند و آن بود فورمولی که اسلام پیشنهاد کرده است. آیا اگر این فرمول فرنگی به کار بسته شود و گروهی زن بدبخت به ایفای این وظیفه اجتماعی! اختصاص داده شوند آن وقت زن به مقام واقعی و حیثیت انسانی خود رسیده است و روح اعلامیه حقوق بشر شاد شده است؟
برتراند راسل رسماً در کتاب خود فصلی تحت عنوان ازدواج تجربی باز کرده است. وی می گوید:
قاضی لیندزی، که سالیان متمادی مأمور دادگاه دنور بوده و در این مقام فرصت مشاهده حقایق زیادی داشته پیشنهاد می کند که ترتیبی به نام ازدواج رفاقتی داده شود. متأسفانه پست رسمی خود را (در امریکا) از دست داد. زیرا مشاهده شد که او بیش از ایجاد حس گناهکاری در فکر سعادت جوانان است. برای عزل او کاتولیکها و فرقه ضد سیاه پوستان از بذل مساعی خودداری نکردند.
پیشنهاد ازدواج رفاقتی را یک محافظه کار خردمند کرده است و منظور از آن ایجاد ثباتی در روابط جنسی است. لیندزی متوجه شده که اشکال اساسی در ازدواج، فقدان پول است. ضرورت پول فقط از لحاظ اطفال احتمالی نیست، بلکه از این لحاظ است که تامین معیشت از جانب زن برازنده نیست. و به این ترتیب نتیجه می گیرد که جوانان باید مبادرت به ازدواج رفاقتی کنند که از سه لحاظ با ازدواج عادی متفاوت است: اولا منظور از ازدواج تولید نسل نخواهد بود. ثانیا مادام که زن جوان فرزندی نیاورده و حامله نشده طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق مستحق کمک خرجی برای خوراک خواهد بود... من هیچ تردیدی در موثر بودن پیشنهادات لیندزی ندارم و اگر قانون آن را می پذیرفت تأثیر زیادی در بهبود اخلاق می کرد.
آنچه لیندزی و راسل آن را ازدواج رفاقتی می نامند گرچه با ازدواج موقت اسلامی اندک فرقی دارد، اما حکایت می کند که متفکرانی مانند لیندزی و راسل به این نکته پی برده اند که تنها ازدواج دائم و عادی وافی به همه احتیاجات اجتماع نیست.
مشخصات قانون ازدواج موقت و ضرورت وجود آن و عدم کفایت ازدواج دائم به تنهایی برای رفع احتیاجات بشری بالاخص در عصر حاضر مورد بررسی قرار گرفت. اکنون می خواهیم به اصطلاح آن طرف سکه را مطالعه کنیم. ببینیم ازدواج موقت چه زیانهایی ممکن است در برداشته باشد. مقدمتاً می خواهم مطلبی را تذکر دهم:
در میان تمام موضوعات و مسائل و زمینه های اظهار نظر که برای بشر وجود داشته و دارد هیچ موضوع و زمینه ای به اندازه بحث در تاریخ علوم و عقاید و سنن و رسوم و آداب بشری گنگ و پیچیده نیست. و به همین جهت در هیچ موضوعی بشر به اندازه این موضوعات، یاوه نبافته است و اتفاقا در هیچ موضوعی هم به اندازه این موضوعات شهوت اظهار نظر نداشته است.
از باب مثال اگر کسی اطلاعاتی در فلسفه و عرفان و تصوف و کلام اسلام داشته باشد و آنگاه پاره ای از نوشته های امروز را - که غالباً اقتباس از خارجیها و یا عین گفته های آنهاست - خوانده باشد می فهمد که من چه می گویم. مثل این است که مستشرقین و اتباع و اذنابشان، برای اظهار نظر در این گونه مسائل همه چیز را لازم می دانند مگر اینکه خود آن مسائل را عمیقاً بفهمند و بشناسند.
مثلاً در اطراف مسأله ای که در عرفان اسلامی به نام وحدت وجود معروف است، چه حرفها که زده نشده است! فقط جای یک چیز خالی است و آن اینکه وحدت وجود چیست و قهرمانان آن در عرفان اسلامی از قبیل محیی الدین عربی و صدرالمتألهین شیرازی چه تصوری از وحدت وجود داشته اند؟

ادامه دارد... (اما خودتان ادامه کتاب را بخوانید)

علــی;881680 نوشت:

سلام
گشتم و بود! فقط قسمت من نبود! بگرد هست، شاید قسمت تو باشد :Nishkhand:

کجارو گشتی؟ بگو مام بریم بگردیم، شاید قسمت ما باشه

[="Teal"]

زهراجاان;881662 نوشت:
سنت کمه صب کن بزرگترشی

با عرض سلام و ادب

به نظر بنده هم سن ایشون هنوز کمه و حداقل اگه بتونند تا دوساله دیگه تحمل کنند بهتره چون حداقل از روی احساسات و عواطف تصمیم نگرفتند ضمن اینکه ایشون الان کنکور دارند و میتونند با درس خوندن این موضوع رو یه جورایی فراموش کنند البته اگه خودشون بخوان.
به نظرم الان و توی این سن هرچه قدر به این موضوع بیشتر فکر کنید کمتر نتیجه میگیرید پس بهتره روی کنکورتون تمرکز کنید.[/]

به نام خدا
سلام به همه دوستان عزیز
ممنونم که وقت گذاشتید و در پرسشی که من مطرح کردم شرکت فرمودید و پاسخ دادید.
من تصمیم به ازدواج رو به تاخیر انداختم تا ابتدا بتونم کنکور رو بدم و بعد کنکور کارم رو شروع کنم و ببینم که درآمد من میتونه کفاف یک زندگی مشترک رو ( حتی به صورت نامزدی ) بده یا نه.
از خدا براتون آرزوی توفیق دارم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

*taha*;881368 نوشت:
با سلام جناب حامی
استاد شما دو موضوع بالا را در نظر بگیرید

یک مثال: شخص متدینی را در نظر بگیرید که با هر کسی رفت و آمد نمی کند و متاسفانه در اطراف و فامیل و دوستان و ... به ندرت افراد متدین هستند. خب این شخص با افراد زیادی که در یک طرف هستند و متدین نیستند به خاطر مسائلی, شاید در حد یک سلام و علیک یا نشست و برخاست خیلی کوتاه داشته باشد و از طرفی چون افراد متدین هم در یک طرف فامیل کم هستند و آشنایی زیادی وجود ندارد که خب طبیعتا به خاطر این آشنایی کم, با این ها هم اونطور رابطه ای وجود ندارد.

خب اینجا شاید این ذهنیت برای اون افراد زیاد غیر متدین به وجود بیاید که این فرد درون گرا هستش یا اینکه با کسی رفت و آمد ندارد و مشکلی دارد و از آنجایی که آن افراد کم متدین هم از ماهیت موضوع خبر نداشته باشند, به آن ها هم این ذهنیت های غلط منتقل شود و نسبت به آن فرد تغییر موضع بدهند, در حالی که اینطور نیست و این فرد به خاطر رعایت نکردن مسائل از طرف افراد با این افراد زیاد رفت و آمد آنچنانی ندارد و ممکن هست که دوست داشته باشد رفت و آمد کند و حتی به بیرون بروند یا به گردش و تفریح و کوه و استخر و ... بروند, ولی نمی شود.

و حتی این موضوع ممکن است که در تحقیق ازدواج از اون فرد هم اثرات منفی داشته باشد و به خاطر ذهنیت غلط, افراد و همسایه ها هم, کد غلطی به خانواده دختر یا پسر بدهند و حتی اینکه به خاطر این موضوع قضیه به هم بخورد.

به نظرتان مشکل از کجا و چه کسی است؟

با تشکر از شما

سلام
فرد متديني كه برون گرا است به فاميل ارتباط قوي دارد با رعايت مسائل ديني. يعني فاميل متوجه مي شوند او خيلي اجتماعي است چون اقوام مناسبت هاي اجتماعي مختلفي دارند مانند ديد و بازديد عيد، گرفتاري هاو بيماري ها و عزا و زيارت ها و جشن ها.
از سويي ديگر فرد مذهبي هم در منزل خيلي گرم از آنها استقبال مي كند و در حد وسع خود در پذيرايي و احترام كم نمي گذارد.
فردي كه اجتماعي است در جامعه به شيوه هاي مختلف اين نياز خود را در مساجد و هيأت ها و...جبران مي كند مثلا وقتي مي رود كتابخانه يا مسجدي حتي دور دست سريع با افراد همتايي خود دوست مي شود.
نكته مهمي كه نياز به تأكيد دارد اين است كه در تحقيقات دختر و پسر هم بايد فعال باشند يعني كاري كنند كه زمينه شناخت خود و طرف مقابل فراهم شود خودش درباره خودش توضيح مي دهد، دوستان و معرف هاي معتبر معرفي مي كند تا براي شناخت افراد مغرض كار را خراب نكنند و يا سوءگيري ها از بين برود[/]

موضوع قفل شده است