از این دنیا سیر شده ام ، انگیزه ای برای ادامه حیات نمی یابم

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از این دنیا سیر شده ام ، انگیزه ای برای ادامه حیات نمی یابم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام علیکم

بنده دختری جوان هستم که جدیدا حالتی روحی و روانی به سراغم آمده ؛ در واقع سیر شدن از این دنیا.
به حمدلله از لحاظ مالی , غنی هستیم و هر چیزی که نیاز داشتم یا دارم فراهم است.و به تجربه یقین پیدا کردم اگر چیزی را هم بخواهم(یا آرزو کنم) می دانم که بعد از رسیدن به آن ،دلم را میزند.در کل هیچ چیز ار این دنیا و آفریدگارش(الله الرحمن) نمیخواهم.
از طرفی هم قانون مکافات یا کنش و واکنش در این دنیا ، تعادل روحی و روانی را از من گرفته است.یعنی به تجربه یقین پیدا کردم اگر نعمت جدیدی دریافت کنم؛ نعمت دیگری را از دست خواهم داد.و فکر می کنم اگر ازدواج کنم و فردی وارد زندگی من شود ، قطعا کس دیگری را از دست خواهم داد.
به طور کل انگیزه ای برای زندگی نمی یابم.بسیار بسیار زود رنج و پرخاشگر شده ام.
(از نوجوانی دوست داشتم ازدواج کنم اما شرایط محیا نبود.بدون غرض و آگاهی به استشهاء رو آوردم.
اکنون بعد از 3 سال سعی در ترک این گناه کبیره دارم.این مطلب را گفم شاید این مرحله از ترک تاثیری در روح و روان گذاشته است)
امیدوارم پاسخ کارشناس محترم ،برایم قانع کننده باشد و کمک بزرگی بکند.

سپاس ویژه از کارشناس بحث و ارجاع کننده.

یاحق

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

طاهر;664717 نوشت:
سلام علیکم

بنده دختری جوان هستم که جدیدا حالتی روحی و روانی به سراغم آمده ؛ در واقع سیر شدن از این دنیا.
به حمدلله از لحاظ مالی , غنی هستیم و هر چیزی که نیاز داشتم یا دارم فراهم است.و به تجربه یقین پیدا کردم اگر چیزی را هم بخواهم(یا آرزو کنم) می دانم که بعد از رسیدن به آن ،دلم را میزند.در کل هیچ چیز ار این دنیا و آفریدگارش(الله الرحمن) نمیخواهم.
از طرفی هم قانون مکافات یا کنش و واکنش در این دنیا ، تعادل روحی و روانی را از من گرفته است.یعنی به تجربه یقین پیدا کردم اگر نعمت جدیدی دریافت کنم؛ نعمت دیگری را از دست خواهم داد.و فکر می کنم اگر ازدواج کنم و فردی وارد زندگی من شود ، قطعا کس دیگری را از دست خواهم داد.
به طور کل انگیزه ای برای زندگی نمی یابم.بسیار بسیار زود رنج و پرخاشگر شده ام.
(از نوجوانی دوست داشتم ازدواج کنم اما شرایط محیا نبود.بدون غرض و آگاهی به استشهاء رو آوردم.
اکنون بعد از 3 سال سعی در ترک این گناه کبیره دارم.این مطلب را گفم شاید این مرحله از ترک تاثیری در روح و روان گذاشته است)
امیدوارم پاسخ کارشناس محترم ،برایم قانع کننده باشد و کمک بزرگی بکند.

سپاس ویژه از کارشناس بحث و ارجاع کننده.

یاحق

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت خدمت پرسشگر محترم و عرض تشکر از برادر گرامی طاهر

پایداری چنین ذهنیتی بیانگر افسردگی شما خواهر محترم خواهد بود. افسردگی می تواند از دو منشاء ناشی شود یا ناکامیهای مکرر و یا فراهم بودن همه امکانات و عدم تجربه ناکامی!

در عین حال روشن است که عمل غیر اخلاقی استشهاء بی ارتباط با وضعیت روانی شما نیست! افسردگی و خودسرزنشگری افراطی می تواند زمینه ساز این رفتار شود. بنابراین ضرورت دارد تا از نزدیک با یک روانشناس مشورت نمائید و در صورت لزوم تحت مراقبت دارویی نیز قرار بگیرید.

در کنار این واقعیت به نظر می رسد وضعیت موجود معلول افکار غیر منطقی و نیز پیش بینیهای منفی شما است. پیش بینی های منفی شما، باعث می شود که نسبت به آینده دچار بدبینی شوید و همین امر سبب سرد شدن انگیزه و کاهش امید شما می شود.
لازم است تا باور نادرستی که پایه چنین پیش بینی های منفی است را به چالش بکشید تا به تبع آن این افکار و پیش بینی های منفی نیز به چالش کشیده شود. این باور نادرست چیزی نیست جز اینکه " به تجربه یقین پیدا کردم اگر نعمت جدیدی دریافت کنم؛ نعمت دیگری را از دست خواهم داد.و فکر می کنم اگر ازدواج کنم و فردی وارد زندگی من شود ، قطعا کس دیگری را از دست خواهم داد ".
هرچند مبنای باور شما برخی تجارب گذشته است، اما لازم است به خوبی و با دقت بیشتر شفاف نمائید که آیا چنین تجاربی قابل تعمیم به همه موقعیتها است؟ به تعبیری آیا واقعا همه موارد و موقعیتها، فرض شما را اثبات می کند و هیچگونه مورد نقضی ندارد؟ پس اگر مورد نقض دارد چگونه آن را به همه موقعیتها تعمیم می دهید؟
حتی بر فرض اینکه تا کنون همه موراد و بدون هیچ استثنایی، موید باور شما باشد، تنها گذشته را پوشش می دهد، چه دلیلی برای تعمیم ان به آینده دارید؟
ضمن اینکه اگر انشاءالله 10 الی 20 سال بعد به زمان فعلی نگاه کنید، چه بسا حساب خاصی روی تجربه چندساله فعلی خود باز نکنید!

به خدای بزرگ اعتماد و توکل بیشتری داشته باشید و با فاصله گرفتن از افکار کمال گرایانه، سعی کنید از زندگی خود لذت بیشتری ببرید.

در پناه خدای بزرگ موفق باشید

بسمه تعالی...از خیلی وقت پیش تا حالا : اکثر جوونا مشکلات مشابهی دارند.و خیلی ها انگیزه ندارن.فعلن بی خیالی طی کن تا یه راهی برات پیدا کنم.والسلام علیکم و رحمته اله و برکاته

سلام
افسرده شدی
باید زیر نظر پزشک دارو مصرف کنی...در غیر اینصورت شاید بدتر هم بشی...
داروهات اگه گیاهی باشه بهتره اما طول درمانش بیشتره

و از طرف دیگه باید شناخت درمانی بشی
یعنی افکار و باوراهای منفی و بی پایه اساستو بشناسی و اونارا با افکار درست جایگزین کنی که اینم با تمرین و گذر زمان ممکنه..
یدفه نمیشه

در کل امیدوار باش
خوب میشی
حتما

واقعا این طور نیست که اگر نعمت جدیدی بهتون برسد نعمت دیگری ازتون گرفته شود. احتمالا در محاسباتتان دچار اشتباه هستید.بعدش هم این که خیلی مسلم است که اگر ازدواج کنید شخص دیگری را ازدست می دهید. بالاخره شما که نمی توانید باچند نفر ازدواج کنید. اگر منظورتون از شخص دیگر مثلا یکی از اعضای خانواده است باید بگم اشتباه می کنید.
نظر من درباره ی نامه ی شما این است که شما افسرده نشده اید. بلکه وارد مرحله ی جدیدی از حیات شده اید. این که انگیزه ای برای زندگی نمی یابید نشان می دهد که دارید بزرگ می شوید و می خواهید از بدویت در بیایید. این مسئله بسیار مبارک است.اما بدانید یک خورده طول می کشد تا واقعا هدف زندگی را درک کنید. من به شما توصیه می کنم مطالعاتتان را زیاد کنید. علی الخصوص آثار علامه جعفری رو. مخصوصا کتاب حیات معقول ایشان. بسیار کتاب کمک کننده ای است. اگر مورد خوبی پیش آمد وشرایط همواربود حتما ازدواج کنید.

سلام

من خودم یه دخترجوون هستم تا امروز صبح همین احساس شما رو داشتم.نگران نباش به زودی خوب میشی .از هر کسی یا چیزی که ناراحتت میکنه دوری کن.
در حقیقت اینجوری نیست که انگیزه ای برای ادامه حیات نداشته باشی .تو فقط گیچ شدی(خودمم اینجوری بودم.خیلی زیاد)لازم نیست به این فکر کنی که آینده ممکنه از چیزی که الان دوست داری سیر میشی فقط کاری که لازمه رو انجام بده چون ممکنه اصلا اینده ای نباشه...
اگه احساس بی خاصیت بودن داری برای خودت کار پیدا کن
من هر چی رو که بخوام نمیتونم داشته باشم .حالا که فرصتشو داری لطفا شاد زندگی کن.

:okey:

یعنی ارضا نشدن امیال جنسی باید چقدر فشار آورده باشه که در یه دختر خانم که معمولاً خانمها به مسائل جنسی اهمیت چندانی نمیدن باعث بشه به استشها روی بیاره. ...اون وقت وضع آقایون رو خدا میدونه....
یعنی این سوال رو که خوندم از ناراحتی میخوام سرمو بکوبم به دیوار:ghati:

mehrant;665553 نوشت:
یعنی ارضا نشدن امیال جنسی باید چقدر فشار آورده باشه که در یه دختر خانم که معمولاً خانمها به مسائل جنسی اهمیت چندانی نمیدن باعث بشه به استشها روی بیاره. ...اون وقت وضع آقایون رو خدا میدونه....
یعنی این سوال رو که خوندم از ناراحتی میخوام سرمو بکوبم به دیوار:ghati:

خدا به هممون رحم کنه. ای کاش پدر ومادر ها می دیدند این سایت ها رو ومی دانستند جوان های ما چه زجری رو دارند می کشند.

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
خداوند هیچ وقت با دادن نعمتی نعمت دیگر را نمی گیرد... یک حدیث داریم البته مضمونش این بودش :
ناسپاسی و کفران نعمت باعث میشه نعمت گرفته شود و گرنه خداوند میفرماید شکر کنید تا نعمتهایم را زیاد کنم .
البته باید مواظب باشید تلقین در زندگی انسان بسیار تاثیرگزار است یعنی کسی که همش با خودش تلقین میکنه که من بدبختم من بدشانسم واقعا
هم بدشانس میشود .. افکار و وسوسه های فکری همش از سمت شیطان هستش توکل بر خدا سعی کنید مطالب و کتابهایی مطالعه کنید که امید بخش و
دارای انرژی مثبت باشد همچنین دوستان و رفقای خوب داشتن هم بسیار تاثیر گزار است . تشکر:Gol:

سلام ...
کلا حرفاتون خیلی قلمبه سلمبه بود ک خیلی ازش چیزی نفهمیدم فقط این یقیناتون منو کشته مگه چن سال تونه ک با این یقین ک دکترا و عرفا هم نمیتونن صحبت کنن صحبت میکنی و دم از تجربه میزنی آدم نمیتونه تجربه هاش غلط از آب دربیان؟
درد جوون های ما بیماری نیس بیکاریه طرف هزار جور درگیری داشته باشه آخه ب این چیزا فکر میکنه خدا وکیلی؟ ...
تازشم بابا منم هزار تا چیز جدید میخرم بعد از کلی ذوق و شوق و خریدش یه مدت بعد ازش خسته میشم و ول اش میکنم ب امان خدا ... دیگه اینکه مریضی نیس بابا ...
شما سعی کن یه کم ب زندگیت آب و رنگ بدی با دوستات برو گردش یه کاری یه درسی وقتی همش یه جا بشینی و همه چی هم واست فراهم باشه و ب نوعی خوشی بزنه زیر دلت معلومه ک مریض هم میشی ... تازه سعی ب ازدواج هم بد نیس ... از مجردی آدم هزار تا بلا میاد سراغش :khaneh:
موفق باشی ...

الا بذکر الله تطمئن القلوب
با سلام
به نظر بنده حقیر سعی نمایید به خداوند و اهل بیتش علیهم السلام نزدیکتر شده و آرامش زندگی خود را با بودن در کنار آنها پیدا کنید
با تشکر فراوان
التماس دعا
یا علی مدد

[="Tahoma"][="Black"]به نام خدا
سلام

من نميدونم چرا ورزش رو ،راه حل به اين سادگي رو، ملت فراموش مي كنند.كارشناسان هم آنطور كه بايد تاكيد نمي كنند بر ورزش.
ورزش به خصوص ورزش هاي رزمي اراده انسان رو خيلي بالا ميبره.ورزش رو در زندگي دستكم نگيريد.
خصوصا ورزش دسته جمعي كه صد برابر ورزش فردي مفيد هست.

ورزش دسته جمعي رو حتما تجربه كنيد:Ealam: در ورزش با ترشح مورفين شادي و نشاط آدم بالا ميره،انرژي و كالري زيادي مصرف ميكنه و فوايد بسيار زيادي كه نمي نويسم تا خودتون تجربه كنيد.[/]

با سلام
به نظر بنده ی حقیر یکی دیگر از دلایل این میتواند باشد که شما احتمالا وقت بیکاری در زندگی روزانه ی خود زیاد داشته که همین باعث میشود افکار شما درگیر این جور مسائل شود که راه حل آن هم این است که سر خود را به عبادت و کار و یا درس و تفریح و.... مشغول کنید تا ذهنتان درگیر این جور مسائل نشود
در ضمن یکی از راه های موثر هم می تواند ازدواج باشد که اگر شما به استقلال فکری رسیده باشید میتوانید پس ازدواج طوری رفتار نمایید که هیچکس را از دست ندهید و اگر بحثی میان خانواده و همسر شما پیش آمد با کمی صبر و فکر کردن این شر را از بین برده و باعث رنجیده خاطر شدن اطرافیان خود و از دست دادن آنها نشوید
و مطمئن باشید که ازدواج به شما بسیار کمک خواهد کرد ، چرا که خود خداوند فرموده است برای رسیدن به مودت و رحمت و آسایش و آرامش ازدواج کنید
و دیگر اینکه مطمئن باشید شهوت زیاد و روی آوردن به گناهان شاید در ابتدای امر خوشایند باشد ولی پس از مدتی در روح و روان انسان تاثیر گذاشته و روح و روان آدمی را پژمرده میکند چرا که انسان پس از مدتی متوجه خواهد شد که سرانجام و نهایت این کار ها پوچ و بیهوده میباشد ، به همین دلیل است که در زمان حال ما شاهد گرایش جمعیت زیادی از اروپاییان به دین اسلام و معنویت درمانی هستیم ، چرا که آنها تمامی این راه های اشتباه و خطا را رفته و دیده اند که سرانجام این مسیر خطا و اشتباه جز پژمرده شدن روح و روانشان چیز دیگری نبوده است ، به همین دلیل باید بدنبال آرامش ابدی و نه زودگذر بوده که آن آرامش همیشگی و ابدی را در معنویت و دین اسلام یافته اند ، حال شما این نعمت بزرگ را دارید و از آن غافل هستید
ان شاء الله که بتوانید از این افکار نجات پیدا کرده و به آرامش همیشگی دست پیدا کنید
التماس دعا
یا علی مدد

با سلام
پیشنهاد میکنم این داستان زیبا را بخوانید ، بنظرم خیلی جالب است :
《 می گویند روزی شیطان تصمیم گرفت که از کار خود دست بکشد، بنابراین اعلام کرد که می خواهد ابزارش را به قیمتی مناسب به فروش بگذارد. پس وسایل کارش را به نمایش گذاشت که شامل خودپرستی، نفرت، ترس، خشم، حسادت، شهوت، قدرت طلبی و غیره می شد.
اما یکی از این ابزار ها، بسیار کهنه و کار کرده به نظر می رسید و شیطان حاضر نبود که آن را به قیمت ارزان بفروشد. کسی از او پرسید : این وسیله گران قیمت چیست؟ شیطان گفت : این ناامیدی و افسردگی ست.
پرسیدند : چرا این همه گران است؟
شیطان گفت : زیرا این وسیله برای من بیشتر از ابزار های دیگر مؤثر بوده است. هرگاه سایر وسایلم بی اثر می شوند، تنها با این وسیله می توانم قلب انسان ها را بگشایم و کارم را انجام دهم. اگر بتوانم کسی را وادارم که احساس ناامیدی، یأس، دلسردی، مطرود بودن و تنهایی کند، می توانم هرچه که می خواهم با او بکنم. من این وسیله را روی همه ی انسان ها امتحان کرده ام و به همین دلیل این همه کهنه است. 》
نتیجه گیری از این داستان زیبا را به عهده ی خود شما بزرگوار میگذارم
التماس دعا
یا علی مدد

سلام علیکم
استاد این جمله تون خیلی جالب بود

اميدوار;665454 نوشت:
افسردگی می تواند از دو منشاء ناشی شود یا ناکامیهای مکرر و یا فراهم بودن همه امکانات و عدم تجربه ناکامی!

با اینکه قبول دارم واقعیته، ولی راه حل چیه؟ ایجاد تعمدی ناکامی در زندگی؟

سلام خدمت دوست عزیزم
تو از نظر روانشناسی مدرن افسرده شدی
واز نظر روانشناسی دینی آلوده به گناهی
هر حس بد و نا امیدی ناشی از گناهان ماست و شاید همان گناه قبلی تو موجب آن شده است
اما به هیچوجه نگران نباش
چون خدا فرموده بسیار توبه پذیر و مهربان است
شبی با خدای خودت خلوت کن و عقده دلتو پیش خودش بگشا و سیر گریه کن و از اشتباهات گذشته ات توبه کن،نماز شب بخون و قران زیاد بخون،بسیار آرامش و امید میدهد.
هر زمان هم احساس غم داشتی تسبیح رو بردار و با توجه صد تا استغفار بگو
این ها واقعا کمک کننده اند
تاثیرش رو بسیار دیدم
و خودم در بازه ای از زندگی ام در شرایطی سخت تر از تو بودم
اما به لطف خدا،نجات پیدا کردم والان آرومم
به شهدا و ائمه توسل کن
برای ازدواج هم نماز جعفر طیار رو با دعای سفارش شده بعد از آن بخون،تو گوگل سرچ کن.خیلی راحته
از آیت الله بهجت نقل شده و بسیار مجربه.تا زمانی که به آرزویت نرسیدی مدام بخوان،هم ارامش عجیبی دارد و هم امید و هم ان شاءالله گشایش در امور
اما صبر داشته باش و در وهله اول توبه بکن و آرامشت رو به دست بیار،همه چیزت را به خدا بسپر،خودش همه چیزو به عجیب غریب ترین شکلش درست میکند.
موفق باشی
یاعلی

منم از این دنیا سیر شده ام چون این عالم سلطانی ندارد. شاید هم سلطان خوابیده است.

طاهر;664717 نوشت:
با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:


آی خدا قربون حکمتت برم که به یکی مثل ایشون پول میدی نمیتونه استفاده کنه و این مدلی افسردگی میگیره به امثال من هم پول نمیدی انگیزه و هدف میدی ما هم این مدلی افسردگی میگیریم
کلا هممون یه جور گرفتاریم

سلام عزیزم

اول از همه بدون تا خودت نخوای هیچی حل نمیشه

به حرفهای کارشناس گرامی توجه کن

برو پیش مشاور

افکار منفی و کمال گرایانه رو کنار بزار

تلقین مثبت کن( میتونی رو چنتا کاغذ جمله های مثبت بنویسی و روی دیواری که هر روز میبینی بچسبونی)

به خدا توکل کن

به ائمه متوسل شو

ذکر بگو

ورزش کن (حتما)

نفستو مشغول کن قبل اینکه مشغولت کنه( یه کاری رو شروع کن ، هرچی .میتونی کارای هنری کنی یا چیزی که بهش علاقه داری)

شاد زندگی کن. زندگی همه چیش قشنگه از لبخند ادمای دورو برت گرفته تا یه چای خوردن درو همی .

و بدون این روحیه گذراست.مطمئن باش:ok:

یه یا علی بگو دختر و همه منفی بافی های گذشترو بریز دور .

ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺍﻯ ﻏﻼﻣﺶ ﺭﺍ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻯ ﺩﺍﺩ. ﻏﻼﻡ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻏﺒﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ. ﺧﻮﺍﺟﻪ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﻼﻡ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻛﺎش ﻧﻴﻤﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩﻡ. ﺑﺪﻳﻦ ﺭﻏﺒﺖ ﻭ ﺧﻮﺷﻰ ﻛﻪ ﻏﻼﻡ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ؛ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻭ ﻣﺮﻏﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻏﻼﻡ ﮔﻔﺖ: ﻳک ﻧﻴﻤﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﺲ ﺧﻮﺵ ﻣﻰﺧﻮﺭﻯ.
ﻏﻼﻡ ﻧﻴﻤﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺩﺍﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻗﺪﺭﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺧﻮﺭﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻠﺦ ﻳﺎﻓﺖ. ﺭﻭﻯ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻏﻼﻡ ﺭﺍ ﻋﺘﺎﺏ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺑﺪﻳﻦ ﺗﻠﺨﻰ، ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻯ؟!
ﻏﻼﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﺧﻮﺍﺟﻪ؛ ﺑﺲ ﻣﻴﻮﻩ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ. ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﻴﻮﻩ ﺍﻯ ﺗﻠﺦ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻭﻯ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻛﺸﻢ ﻭ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺮﻁ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﻯ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﻰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﺻﺒﺮ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻠﺨﻰ ﺍﻧﺪک؛ ﺳﭙﺎﺱ ﺷﻴﺮﻳﻨﻰ ﻫﺎﻯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻳﺪ...

ﺧﺪﺍﻳﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺗﻠﺨﻴﻬﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺻﺒﻮﺭ ﮔﺮﺩﺍﻥ؛
تا قدردان ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﻴﺮینی هایی باشم که ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩه ای

طاهر;664717 نوشت:
از این دنیا سیر شده ام ، انگیزه ای برای ادامه حیات نمی یابم

شما تنها نیستید.

طاهر;664717 نوشت:
بنده دختری جوان هستم که جدیدا حالتی روحی و روانی به سراغم آمده ؛ در واقع سیر شدن از این دنیا.
به حمدلله از لحاظ مالی , غنی هستیم و هر چیزی که نیاز داشتم یا دارم فراهم است.و به تجربه یقین پیدا کردم اگر چیزی را هم بخواهم(یا آرزو کنم) می دانم که بعد از رسیدن به آن ،دلم را میزند.در کل هیچ چیز ار این دنیا و آفریدگارش(الله الرحمن) نمیخواهم.

سلام علیکم
فرق دنیا و آخرت در این است که تخیل دنیا، هوس انگیزتر و هولناک تر از واقعیت آن است. تصوری که انسان برای لذتها و یا رنجها دارد همیشه هیجان بیشتری را در انسان بر می انگیزاند تا واقعیت آنها. برعکس آخرت که هرچه انسان بتواند لذت و رنج آن را دقیق تخیل کند ولی وقتی با آن روبرو می شود، خواهد دانست که هیچ شباهتی با آنچه تخیل می کرده است نداشته است.
بر همین اساس آنها که در زندگی دچار محرومیت هستند، بیشتر با تخیلِ دنیا زندگی می کنند تا با واقعیت آن! لذا در زندگی از نشاط بیشتری برخوردار هستند.
طاهر;664717 نوشت:
از طرفی هم قانون مکافات یا کنش و واکنش در این دنیا ، تعادل روحی و روانی را از من گرفته است.یعنی به تجربه یقین پیدا کردم اگر نعمت جدیدی دریافت کنم؛ نعمت دیگری را از دست خواهم داد.و فکر می کنم اگر ازدواج کنم و فردی وارد زندگی من شود ، قطعا کس دیگری را از دست خواهم داد.

اگر قرار بود در دنیا قانون مکافات بطور کامل پیدا شود، یک روزه همه هلاک میشدند. خداوند که ستار العیوب است فقط عیبهای ما را از چشم دیگران نمی پوشاند بلکه جلوی تأثیر آنها را در جهان پیرامونمان نیز می گیرد. «یعفوا عن کثیر» یعنی همین.
در میان گناهان، ستم به دیگری خصوصا اگر دیگری ناتوان هم باشد، بزودی آثارش را انسان می بیند ولی این مال همه گناهان نیست. ما همه تجربه این واقعیت را داریم.
این که انسان اثر ذره اعمال خود را می بیند (من یعمل مثقال ذره شر یره) مال آخرت است. آیه قبلش می فرماید: یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم.
قانون خداوند در دنیا پوشش است. فرصت دادن است.
چقدر آموزه های اسلامی ما را توصیه به عفو و ترک غیبت و تغافل و تحمل و حلم و غیره نموده اند؟ خیلی زیاد! آیا می شود خداوند ما را به اموری این چنین توصیه کند و بعد خود طوری دیگری عمل کند؟ آیا این توصیه با این سخن شما که دنیا قانون کنش و واکنش دارد می سازد؟ این سخن را نه معارف دین اسلام تأیید می کند و نه تجربه شاید بشود با قانون عقل هم آن را محکوم نمود.
طاهر;664717 نوشت:
به طور کل انگیزه ای برای زندگی نمی یابم.

انسانهایی که دچار محرومیتهای مادی هستند مشکلی با «انگیزه برای زندگی» ندارند. آنها با آرزو نمودن و آرزو داشتن و نیز تلاش برای رفع محرومیتها برای زندگی خود انگیزه می سازند.
ولی آنها که دچار محرومیت نیستند برای انگیزه چاره ای جز داشتن اهدف بالاتر ندارند. مثلا حریص بودن می تواند قسمتی از این هدف بالاتر را تأمین کند تا در نتیجه مشکل «آرزو» و «تلاش» و کلا «انگیزه» حل شود. این حرص می تواند برای تحصیل مال باشد، و یا تحصیل امور دیگری مثل علم، شهرت، قدرت سیاسی، قدرت جسمی، خلق اثر هنری و ...
انسانهای برجسته، همیشه به دنبال اهداف بالاتر هستند. آنها اگر هم دچار محرومیتهای مادی باشند، نمی گذارند تا رفع این محرومیتها همه همّ و غم آنها را تشکیل دهد. و اسلام بهترین کمک را به این گروه می کند: هدفهای متعالی را برایشان توصیف می کند، برای رسیدن به آن تشویقشان می نماید و مسائل و مشکلات مسیرِ رسیدن به اهداف متعالی را برایشان تبیین می سازد.
طاهر;664717 نوشت:
بسیار بسیار زود رنج و پرخاشگر شده ام.

سطح تحمل انسانها کاملا در ارتباط با نحوه تحلیل آنها نسبت به پدیده های پیرامون است. هرچه تحلیل پدیده ها درست صورت گیرد، سطح تحمل بالاتر می رود. و هر چه سطح تحمل زیادتر شود، از سنگینی بار مشکلات کاسته می شود. همیشه نمی شود مشکلات را حل نمود بلکه در مواجه با بسیاری از مشکلات باید قدرت تحلیل را بالا برد و به این وسیله بر شرح صدر افزود. خداوند اثر شرح صدر پیامبر را در از بین رفتن سنگینی بار رسالت می داند. (سوره انشراح با تدبر مطالعه کنید) اگر نمی شود مکشل را کوچک کرد، خود را بزرگ کنیم!
اصلا مشکلات آمده اند تا تمرینی باشند برای انسان که بتواند آنها را با عقلی که توسط وجی تقویت شده است بدرستی تحلیل کند و حل نماید.
هرچه عقل با این تمرین بیشتر قدرت پیدا کند انسان می تواند سیر کمالی خود را بعد از مرگ سرعت ببخشد. چون سیر کمالی انسان با مردن ادامه می یابد و این سیر تا ابدیت ادامه دارد منتها این که این سیر با چه سرعتی باشد بسته به قدرتی است که عقل در دنیا پیدا می کند. البته ممکن است بجای عقل، جهل و حماقت رشد یابد و انسان در سیر قهقرایی پیشتاز شود که البته این سیر نیز پس از مرگ و بعد در قیامت و در دوزخ همچنان ادامه می یابد.
وقتی انسان نتواند از تحلیل درست پدیده های پیرامون برآید با آنها در می افتد و می خواهد بجای حل مشکل صورت مسئله را پاک کند. و همین سبب برخورد تند فیزیکی با افراد و حتی اشیاء پیرامون می شود و پرخاشگری خود می نماید.
طاهر;664717 نوشت:
از نوجوانی دوست داشتم ازدواج کنم اما شرایط محیا نبود.بدون غرض و آگاهی به استشهاء رو آوردم.
اکنون بعد از 3 سال سعی در ترک این گناه کبیره دارم.

خود ارضایی همیشه برای طغیان شهوت نیست بلکه بعضی از مواقع راهی برای انتقام گرفتن از جامعه پیرامون است. فرد با خود ارضایی هنجار شکنی می کند. در عینی که می داند برایش مضر است اما می خواهد با هر قانونی در بیافتد. فکر می کند قانون با او عادلانه برخورد نکرده است. فقط به او امر و نهی نموده است. او را درک نکرده است.
یا حتی این فکر را هم نمی کند فقط می خواهد به خلسه فرو رود تا از اینهمه دعوایی که در ذهنش وجود دارد برای مدت کمی هم که شده خلاص شود. درست مثل آنها که معتاد به مواد مخدر هستند.
خودارضایی بخصوص در دختران بیشتر به افسردگی و پرخاشگری انها کمک می کند زیاد غالبا دختران بر خلاف پسران، از این طریق ارضاء نمی شود بلکه بیشتر ملتهب می گردند التهابی که راهی برای فرونشاندن آن ندارند.
طاهر;664717 نوشت:
این مطلب را گفم شاید این مرحله از ترک تاثیری در روح و روان گذاشته است

ترک هر تخدیری، ظاهرا بر مشکلات فرد می افزاید و لذا کمتر این ترک دوام می یابد مگر این که فرد در کنار ترک هر تخدیری و از آن جمله خودارضایی، راهی برای «آرزو داشتن» و در نتیجه تلاش برای رسیدن به آن بکند. مشکل انگیزه اش را برای زندگی در کنار ترک تخدیر حل کند و الا این ترک دوام نخواهد داشت بلکه مشکلات فرد را افزایش خواهد داد.
این که در آموزه های اسلامی برای ترک گناه از «توبه» سخن گفته شده است برای این است که وقتی فردی می خواهد از گناه برگردد باید بداند قرار است رو بسوی چه بکند. توبه یعنی برگشت از گناه و رو نمودن به خداوند. «ربّ» را جایگزین «نفس» نمودن. خداوند یعنی همه اهداف درست اعم از اهداف مادی و یا معنوی!
**
در آخر توصیه من به این خواهر گرامی این است که اگر آنچه این حقیر مرقوم داشتم مشکلی را حل ننمود با مشاوری خبره و امین و آشنا با مبانی اسلامی مشکل خود را در میان بگذارند تا طی چند جلسه مشاوره کم کم از این مرحله از زندگی بسلامت و دستی پر از تجربه عبور کنند. ان شاء الله. برایتان دعا می کنم!

اهم اگر اهدافی ندارید میتونید اهدافی انتخاب کنید

1- ظهور نزدیک است بسیار نزدیک است میتونید برای ظهور زمینه سازی کنید و 80 وظیفه رو عمل کنید
2- تحصیل در دین خوندن احادیث و عشق به اهل بیت شناخت تخصصی احکام و.. لذت بخش است
3- تازه کردن دین میتونید با فعالیت و جنبش سعی در زنده کردن دین کنید
4- نوشتن کتاب و یا ساخت برنامه ای چیزی
5-انگیزه ایی بیشتر از تقرب به خدا و دوستی با اهل بیت ونزدیکی با امام زمان ؟

طبق گفته های شما شما در واقع به نظر میرسد که شاید افراط کرده باشید مثلا کسی که هنوز به نماز عادی عادت ندارد بخواهد نماز شب را بر خود زور کند اشتباه است هیچ چیز جز ضرر و یاس نمیبیند دست کشید از لذات دنیوی و.. هم همینطور است و در آخر درمورد اینکه شما ازدواج کنید یکی رو ازدست میدهید درست ولی قرار نیست که شما تا ازدواج کردید یکی بمیره!! اگ اینطور بود که تا الان هیچ کی زنده نبود باو

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...
ندا آمد بر در خانه ام بیا ، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...
وقتی بر در خانه اش رسیدم هر چه گشتم در بسته ای ندیدم !
هر چه بود باز بود...
گفتم : خدایا بر کدامین در بکوبم؟
ندا آمد : این را گفتم که بیایی وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم ... کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک ...
مهربان خدایم دوستت دارم...
.
.

منم سیر شدم

آیا از زندگی سیر شده اید؟
آیا از دنیا دلگرفته شده اید؟
آیا دیگر امید به زندگی ندارید؟
آیا از اضافه وزن رنج می برید؟
از در مردودی در امتحانات رنج می برید؟
تن تاک
من به شما تن تاک رو معرفی می کنم
با تن تاک همه مشکلات شما حل می شوند

واقعا توی همه تبلیغات تلویزیون به شعور همه مردم توهین می کنن

هیچ فقط خواستم فضا یکم عوض بشه

تسنیـم;669416 نوشت:
شما تنها نیستید.

هیچکس تنها نیست.همراه ....:khaneh:

مسائل احساسی اجتماعی
اخبار گوش کنید، سریال ببینید، رمان بخوانید، با دوستانتان به گردش بروید، از خود بیرون بیایید و از درد مردم آگاه شوید. تا انگیزه یابید و بفهمید که ...

تسنیـم;669416 نوشت:
شما تنها نیستید.

iranimij;672078 نوشت:
منم سیر شدم

صاعقه;668557 نوشت:
منم از این دنیا سیر شده ام

دیگران نیز از این مشکلات دارند. راه حلش را از آنها بپرسید. همدردی بسیار تسکین دهنده است.

مسائل احساسی فردی
قبل از هر چیز:

ناگفته هاي ناب;666322 نوشت:
در ورزش با ترشح مورفين شادي و نشاط آدم بالا ميره،انرژي و كالري زيادي مصرف ميكنه.

ورزش انگیزه هم ایجاد می‌کنه. لذت از تنفس و تغذیه و خواب رو هم بالا می‌بره.
20 دقیقه دویدن در روز مورد توافق تمام متخصصین تربیت بدنی است.

طاهر;664717 نوشت:
قانون مکافات یا کنش و واکنش در این دنیا ، تعادل روحی و روانی را از من گرفته است.

پس خودتون هم میدونید این یک مشکل روحی روانی است.
طاهر;664717 نوشت:
از لحاظ مالی , غنی هستیم و هر چیزی که نیاز داشتم یا دارم فراهم است.

من با این همه بی‌پولی ماهی یک بار میرم مشاوره و روانپزشک.
شما با این وضع مالی خوب الان چرا تو دفتر مشاور نیستید؟

طاهر;664717 نوشت:
بنده دختری جوان هستم که جدیدا حالتی روحی و روانی به سراغم آمده ؛ در واقع سیر شدن از این دنیا.

این نشانه‌ی افسردگی غیر مزمن است
طاهر;664717 نوشت:
به تجربه یقین پیدا کردم اگر چیزی را هم بخواهم(یا آرزو کنم) می دانم که بعد از رسیدن به آن ،دلم را میزند.

این نشانه‌ی کمبود ترشح دوپامین در مغذ است.
طاهر;664717 نوشت:
به طور کل انگیزه ای برای زندگی نمی یابم.بسیار بسیار زود رنج و پرخاشگر شده ام.

این هم نشانه‌ی کمبود سروتنین (یعنی ترشح سرترالین) در مغذ است.
طاهر;664717 نوشت:
(از نوجوانی دوست داشتم ازدواج کنم اما شرایط محیا نبود.بدون غرض و آگاهی به استشهاء رو آوردم. اکنون بعد از 3 سال سعی در ترک این گناه کبیره دارم. این مطلب را گفم شاید این مرحله از ترک تاثیری در روح و روان گذاشته است)

این می‌تواند چرخه‌ی ترشح آندروژن‌ها را به هم بزند. اما باید از متخصص پرسید.

مشکل شما یک اختلال هورمونی ساده است. با مراجعه به روانپزشک حل می‌شود.

مسائل منطقی فردی
توصیه‌ی من: از مشکلات زندگی به نفع خود سوء استفاده کنید!!! :Cheshmak: مثلا:

kobram;667209 نوشت:
ولی راه حل چیه؟ ایجاد تعمدی ناکامی در زندگی؟

خیر. راهش تحصیل (کسب علم) یا اشتغال (پول در آوردن) است. خودبخود طعم شکست و موفقیت را خواهید چشید.

طاهر;664717 نوشت:
به تجربه یقین پیدا کردم اگر نعمت جدیدی دریافت کنم؛ نعمت دیگری را از دست خواهم داد.

همچنین اگر از نعمتی غیر ضروری صرف نظر کنید، نعمتی ضروری‌تر می‌آید و جای آن را پر می‌کند. پس همین امروز یک خانه تکانی انجام دهید و هر چیزی که یک سال استفاده نکرده اید
یا الکی انبار کرده‌اید
یا تا یک سال دیگر استفاده نخواهید کرد
یا دیگر برایتان مهم نیستند و نمیخواهید را

دور بیندازید و یا به کسی دیگر ببخشید. مثلا: لباس، پتو، لوازم آرایش، ... در این زمینه بی رحم باشید. اما اگر دور انداختن چیزی خیلی ضرر دارد (مثلا لوازم الکترونیک سالم یا اصل) آن را جمع کنید و مثلا بگذارید بالای کمد.
طاهر;664717 نوشت:
فکر می کنم اگر ازدواج کنم و فردی وارد زندگی من شود، قطعا کس دیگری را از دست خواهم داد.

به مشاور خانواده مراجعه کنید و مساله را خوب شرح دهید.
طاهر;664717 نوشت:
به تجربه یقین پیدا کردم اگر چیزی را هم بخواهم(یا آرزو کنم) می دانم که بعد از رسیدن به آن، دلم را میزند.

خیلی عالی است. پس قبل از رسیدن دلتان را نمی‌زند. اکنون هدفی تعیین کنید که رسیدن به آن دشوار باشد و ازدواج برای آن کافی نباشد. مثلا مستقل شدن در زندگی یا رسیدن به درجه‌ای شعلی مانند استاد، سرمایه‌گذار، وکیل، قاضی، دیپلمات، ...
مثال دیگر:
mousavi928;672323 نوشت:
اگر بیکار باشید بی انگیزه میشید

من شخصا تنبل هستم. برای فرار از کارهای خیلی مهم‌، می‌روم کارهای مهم و ورزش‌های سخت و تمرینات هنری سخت مثل ساز زدن انجام می‌دهم و به هیچ وجه به خود استراحت نمی‌دهم. پس از خستگی شدید مجبور می‌شوم برای استراحت سراغ آن کار خیلی مهم بروم.

خانم محترم
سلام
تن تاک رو شوخی کردم ولی اینو جدی به شما و بقیه میگم
برنامه و نظم
این خیلی مهمه
من وقتی تو اوج درس بودم همه کارام رو مرتب انجام می دادم و می گفتم ای کاش یکم وقت آزاد داشتم تا زبان کار کنم
اما حالا که بیکار شدم نه تنها زبان کار نمیکنم، اون برنامه منظمم رو هم از دست دادم
اگر بیکار باشید بی انگیزه میشید
پس همیشه واسه خودتون کار و برنامه و نظم داشته باشید

بالاترن تفریح کار کردن است
امام علی (ع)

به حج روید تا بی نیاز شوید و سفر کنید تا سالم بمانید
محبت به چیزی آدم رو کور و کر می کند
پیامبر اکرم (ص)

پس توصیه دو بزرگ برتر به شما: کار و برنامه داشته باشید، سفر برید، ازدواج کنید

mousavi928;672323 نوشت:
من وقتی تو اوج درس بودم همه کارام رو مرتب انجام می دادم و می گفتم ای کاش یکم وقت آزاد داشتم تا زبان کار کنم
اما حالا که بیکار شدم نه تنها زبان کار نمیکنم، اون برنامه منظمم رو هم از دست دادم

سلام .دقیقا! ما همیشه بهترین کارهامونو زمانی انجام میدیم که سرمون بیشتر شلوغه .
یادمه استادمون همیشه میگفت تا الان سرتون شلوغه برنامه ریزی کنید و نگید بعدا به این کارها میرسیم . راست هم میگفت . هرچی بود همون موقع بود

سلام علیکم
سیری از دنیا به معنای اقناع و ارضاء نکردن , میل باطنی و روح آسمانی انسان
یک خصلت و یک حالت معنوی از حالات کمال است. و وجه کمال آن جایگزینی رغبت و توجه به سرای آخرت هست.
که فی الجمله در روایات ائمه علیهم السلام سفارش به زهد و بی رغبتی به دنیا و توجه به سرای آخرت شده است.
لیک سیری از دنیا منهای رغبت و توجه به سرای آخرت و لقای پروردگار

هر چند ممکن است در مواردی دعوت خدا باشد برای شروع به و توفیق به معنویات

ولی بنفسه علامت بیماری روحی و روانی فرد است.
که دوستان به آن اشاره کردند.