خودش و حرفاشو باور ندارم!

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خودش و حرفاشو باور ندارم!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام
خانوم بیست و چهار ساله ای هستم کهیه پسر چهار ساله دارم
به تازگی دچار مشکل شدم
شوهرم تو شرکت کار می کرد بعداز مدتی با رییس شون به بحث و جدل می پردازه و در نتیجه اخراج میشه و از کار بیکار میشه
حدود نه ملیون هم بدهی دارند
وقتی خانواده شون موضوع و متوجه شدن بنده رو سرزنش کردند که همه ی این مشکلات تقصیر بنده اس
ایشون هم هیچی نگفتن و از من حمایت نکردند و سکوت اختیار کردند
چقدر اون لحظه ها به شنیدن یه حرف که در دفاع از من گفته بشه احتیاج داشتم
ناراحتی اون حرف هایی که شنیدم یه طرف ....اون سکوت وحشتناک همسرم هم یه طرف
بد تر از همه
وقتی به خونه اومدیم همون حرفا رو تایید کردند و همه ی تقصیرا رو رو دوش من گذاشتن
به همین علت بحث شدیدی بینمون اتفاق افتاد
واقعا که خیلی دهن بین هست
اصلا با من درست حرف نمی زنه
احساس میکنم دروغ میگه واصلا حرفهاشو باور ندارم نمیدونم چرا اصلا دست خودم نیست
یا حق

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
بزرگوار شما را درک می کنیم و می دانیم در چنین شرایطی داشتن بدهی از یک طرف و نداشتن شغل و مدیریت زندگی و تامین مخارج آن طرف دیگر مشکلات، واقعا مرحله ای سخت از زندگی است، باید با توکل به خدا و با صبوری وحلم برای رفع آن تلاش کرد.
نکته ای که هست همیشه در پس مشکلات و ومسائل زندگی هنر در این است که زن و شوهر همدیگر ار یاری کنند، نه اینکه با بهانه ها و کینه های دیگران و حرف های بیجا و... شما هم شعله آتش اختلافات را بیشتر کنید. در آن شرایط اگر همسرتان حرفی نزده از این استفاده نمی شود که این بدهی و مشکلات را شما سبب شده اید و عامل اصلی شما هستید، گاهی سکوت بهتر است از دفاع کردن است، اشتباه شما این بوده که به جای صبوری و کمک روحی به همسرتان که فعلا از لحاظ روحی در اوج ناراحتی هستند، و نیاز به هم دلی و یاری دارند و واقعا برای یک مرد خیلی سخت و غیر قابل است که شغلی نداشته باشد، شرمنده خانواده باشد، و همین فشار مالی برای او بس است.
( گاهی برای قضاوت بهتر است با کفش دیگران چند قدمی راه برویم،( خود را در جای او بپنداریم) آن موقع خواهیم فهمید که خوب قضاوت نکرده ایم)
شاید می دانست اگر با خانواده خود مقابله می کرد، مشکلات دیگری را به وجود می آورد و کار بدنتر می شد.
تو این شرایط باید
آن قدر رابطه شما گرم و صمیمی شود، و همدیگر را دوست داشته باشید که دیگران از این گرم بودن شما و درک همدیگر، در تعجب باشند و نتوانند ذره ای نفوذ کنند( و خصوصا حسودان بترکند).
پس بهتر است با مهربانی همسرتان را درک کنید، او را با محبت خود لبریز کنید، به او روحیه بدهید بگویید سلامتی تو برای من خیلی مهم است؛ بگو خدا روزی رسان است، نگران نباش، حتما یک مصلحتی بوده، شاید بهتر از این نصیب ما بشود، نیاز همسرتان این است و شما در این برهه باید اینها را انجام بدهید در این صورت زندگی شما بهشت می شود، یاد تان باشد اگر با همدیگر مانوس و عاطفی تر و گرم باشید، زندگی برایتان لذت بخش خواهد بود و پای دیگران از زندگی شما قطع خواهد شد.
زندگی مثل حرکت یک قطار است که باید از پستی ها و بلندیها بگذرد، شما یکبار می توانید با آه و ناله و فریاد بگذرید و یکبار دیگر با لبخند و تبسم.
پس به جای دعوا و مشاجره همسرتان را درک کنید و محبت و علاقه خودتان را زیاد کرده و صبوری خودتان را نشان بدهید تا یک زندگی خوبی را بسازید و از پل مشکلات به راحتی بگذرید.( الان او در شرایط روحی بسیار وخیم به سر می برد و نیاز به کمک شما دارد)

[="Navy"]وقتي مقصر نيستي دنيا هم بهت بگن مقصري نبايد ناراحت بشي
در رابطه با شوهرت هم به جاي بحث و جدل بشين باهاش صحبت كن بگو دلايلي كه من مقصر هستم رو بگو كلي صحبت نكن
اينكه حس ميكني دروغ ميگه تا مطمئن نشدي نبايد منفي فكر كني ولي بيشتر حواست رو جمع كن تو رفتارهاش دقت كن اگه مطمئن شدي دروغ ميگه باز هم منطقي و اروم بهش تذكر بده
[/]

با سلام

به نظر من خودتون هم به خرج ومخارجتون نگاهی بندازید ببینید آیا خودتون هم در این بدهی که بالا اومده مقصر هستید یا نه ؟

با نام و یاد دوست

سلام

کاربر سوال کننده از من خواستند تا این مطلب را از طرف ایشون در تاپیک ارسال نمایم:


نقل قول:

سلام
من الان شوهرم کار پیدا کرده و سرکار میره ولی احساس می کنم اصلا مسولیت پذیر نیست
الان با خانواده اش که قهر بودیم اشتی کردیم ولی اصلا حرفها ی آنها خیلی خیلی منو اذیت می کنه و این مشکل باعث شده من اصلا رابطه جنسی خوبی با شوهرم نداشته باشم
احساس می کنم خیلی از فاصله گرفتم آخه حدود این یک سال که من با فامیل شوهر ام اختلاف داشتیم از لحاظ مالی اونها خیلی پیشرفت کردن ولی ما هیچ پیشرفتی نداشتیم واین باعث شده من هر روز با شوهرم دعوا کنم
ممنون از راهنمایی خوبتون

در پناه قرآن و عترت موفق باشید


طاهر;808352 نوشت:
سلام
من الان شوهرم کار پیدا کرده و سرکار میره ولی احساس می کنم اصلا مسولیت پذیر نیست
الان با خانواده اش که قهر بودیم اشتی کردیم ولی اصلا حرفها ی آنها خیلی خیلی منو اذیت می کنه و این مشکل باعث شده من اصلا رابطه جنسی خوبی با شوهرم نداشته باشم
احساس می کنم خیلی از فاصله گرفتم آخه حدود این یک سال که من با فامیل شوهر ام اختلاف داشتیم از لحاظ مالی اونها خیلی پیشرفت کردن ولی ما هیچ پیشرفتی نداشتیم واین باعث شده من هر روز با شوهرم دعوا کنم
ممنون از راهنمایی خوبتون

با سلام
چند تا سوال:
اولا: چرا مقایسه( از لحاظ مالی دارید) می کنید؟!
دوما: خوب مشکل مالی شما خوب شده، چس چرا رابطه تون بدتر شده؟!
سوما: بعد از آشتی، چرا رابطه باز بدتر شده؟ خوب توضیح ندادید.
اینکه مسئولیت پذیر نیست، یعنی چه، چه کارهایی انجام می دهد؟
خانواده همسرتان چه برخوردهایی می کنند که شما ناراحت می شوید؟

با نام و یاد دوست

سلام

کاربر سوال کننده در پاسخ سوالات کارشناس محترم این پاسخ ها رو ارسال نمودند:

نقل قول:

سلام

سوال اول اخه اونا از ما سطح مالیشون پایین تر بودن الان حدود.یک سال همه خانواده شوهرم از ما بالاتر هستن

سوال دوم همش دعوا می کنم نمی دونم برای چی

رابطه مون همش بدتر میشه به خاطر خانواده اش مادر شوهر ام ادم دروغگویی هست.همش بین عروس ها فرق میذاره

نمیدونم احساس می کنم اصلا مسولیت پذیر نیست به فکر زندگی نیست.


با تشکر

در پناه قرآن و عترت موفق باشید