راز اُذکُر ؟؟؟ شگفتیهای قرآن کریم !!!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راز اُذکُر ؟؟؟ شگفتیهای قرآن کریم !!!

سلام
قرآن کتاب شگفتی هاست به قول امیر مومنان ع لا تفنی عجائبه . یکی از این عجایب تعابیر قرآنی است . از جمله تعبیرات عجیب قرآن دستور اذکر ( بیاد آر ) به پیامبر اکرم ص است . البته از اگر موضوع یادآوری یکی از وقایع زندگی آن انسان بزرگ بود عجیب نبود . اما این بیاد آورها در مورد وقایعی است که قرنها پیش اتفاق افتاده است .
به نظر شما این تعبیر چه معنایی می تواند داشته باشد ؟ پیامبر اکرم ص باید چگونه باشد که بتواند وقایع صدها سال پیش را به یاد آورد ؟
نظرتان چیست ؟
والله الموفق

سلام
در سوره مبارکه یوسف هم خدای تعالی نبی اکرم ص را غافل از قصه یوسف می شمارد وغافل در مورد کسی قابل طرح است که به اصل موضوع علم دارد اما بدان توجه ندارد لذا قصه یوسف ع در قرآن برای نبی اکرم صرفا یادآوری است و نه تعلیم
این به معنای اطلاع و آگاهی نبی اکرم از این جریان تاریخی است . اما چگونه ؟
والله الموفق

سلام
در قرآن کریم هیچ استعاره و مجاز ووو غیره وجود ندارد همه آنچه در قرآن است حقیقت است . مشکل آنستکه ما حقایق را نمی شناسیم
قرآن کریم در سوره زخرف آیه 45 می فرماید :
واسئل من ارسلنا من رسلنا
از پیامبران گذشته ما سوال کن
خوب مفسرین به زحمت افتاده اند چطور این بیان را با تفکر و اندیشه خود سازگار کنند
برخی گفته اند از امت پیامبران بپرس یا در کتاب پیامبران ببین ووو
این حرفهانیست اگر ما می خواهیم قرآن را معلم خود قرار دهیم باید سخنش را همانطور که می فرمایدمعنا کنیم و آنوقت تا حد معرفت او بالا برویم نه اینکه آنرا در حد فهممان نازل کنیم
قرآن می فرماید از پیامبران بپرس
خوب چه اشکالی در کار است
اشکال آنستکه ما از به اصطلاح مردگان نمی توانیم سوال کنیم بعد در قیاسی مع الفارق خاتم رسل را به خود تشبیه می کنیم و می گوییم این که نمیشود پس منظور چیز دیگری است
اما اگر بخواهیم در حدی که قرآن می خواهد بالا بیاییم باید قبول کنیم که از پیامبراعظم ص ساخته است از پیامبران گذشته بپرسد
جالب است که ما قائل به معراج هم هستیم اما مطالب را نمی گیریم
امثال این مشکلات بسیار است
والله الموفق

سلام
راز اذکر این است که ما نمی خواهیم این را قبول کنیم که انسان در ارتقاء وجودی خود ، به کل حقایق عالم متصل می گردد لذا بطور بالقوه به همه چیز داناست و فقط لازم است بخواهد به چیزی توجه کند تا متذکرش شود .
ائمه علیهم السلام این معنا را برای ما شیعیان با یک جمله ساده کردند که هروقت حجج الهی بخواهد چیزی را بدانند می دانند :
اذا شاووا ان علموا علموا
این است راز اذکر و راز پرسیدن از انبیاء گذشته و راز بسیاری از حقایق قرآن کریم بلکه باید گفت :
اذا شاووا ان عملوا عملوا
هروقت اراده کنند کاری انجام دهند انجام می دهند
همه معجزات الهی انبیاء و اولیاء علیهم السلام زیر این قانون قرار می گیرد
والله الموفق

سلام
و اما نحوه ارتباط و اتصال انسان به حقایق به نحوی که به همه آگاه می گردد آنستکه
انسان در ارتقاء وجودیش یا همان بالفعل شدن ابعاد تجردی اش مرزها و دیوارهایش با وجودات دیگر برداشته می شود و او خود را متصل به تمام حقایق هستی می یابد همانطور که در یک فضا انوار متعددی می توانند حضور داشته و به هم متصل باشند لذا همین که اراده کند چیزی را تفصیلا دریابد کافی است بدان توجه کند بلافاصله آن حقیقت در صفحه وجودش متمثل شده و آنرا تفصیلا در می یابد
و اما در درک حقایق مادی هم لازم است بدانیم نسخه ای معنوی از تمام حقایق مادی در عالم مجردات موجود است لذاست که می توان به همه وقایع گذشته و آینده اطلاع یافت
والله الموفق

حامد;326622 نوشت:
سلام
و اما نحوه ارتباط و اتصال انسان به حقایق به نحوی که به همه آگاه می گردد آنستکه
انسان در ارتقاء وجودیش یا همان بالفعل شدن ابعاد تجردی اش مرزها و دیوارهایش با وجودات دیگر برداشته می شود و او خود را متصل به تمام حقایق هستی می یابد همانطور که در یک فضا انوار متعددی می توانند حضور داشته و به هم متصل باشند لذا همین که اراده کند چیزی را تفصیلا دریابد کافی است بدان توجه کند بلافاصله آن حقیقت در صفحه وجودش متمثل شده و آنرا تفصیلا در می یابد
و اما در درک حقایق مادی هم لازم است بدانیم نسخه ای معنوی از تمام حقایق مادی در عالم مجردات موجود است لذاست که می توان به همه وقایع گذشته و آینده اطلاع یافت
والله الموفق

سلام
استاد گرانقدر در صورت امکان قدری ساده تر و عبدالرحیم فهم توضیح می دهید؟

عبدالرحیم;346676 نوشت:
استاد گرانقدر در صورت امکان قدری ساده تر و عبدالرحیم فهم توضیح می دهید؟

سلام
بحث در چگونگی اطلاع از گذشته و آینده و حقایق هستی است
در اینجا بحث به دو بخش اطلاع از حقایق مجرد و موجودات مادی تقسیم شده و نحوه اطلاع از هریک توضیح داده شده است
در اطلاع از مجردات گفته شد که حضور انسان در عالم مجردات مثل حضور نورهای مختلف در فضاست که همه هستند و در همند و در عین حال با هم آمیخته نیستند همین با هم و در هم بودن امکان اطلاع از دیگری را فراهم می آورد کافی است که توجهی حاصل شود این توجه با اتحاد همراه شده و درک موجود معنوی را امکان پذیر می کند بخصوص برای روح انسانی که بسیار لطیف است
و اما در خصوص اطلاع از امور مادی گذشته باید بدانیم که نسخه ای مجرد از آن هست که قابلیت اطلاع بدان را برایمان فراهم می کند و اما موجودات آینده را نیز در اتصال و اتحاد با علم الهی می توان درک کرد
والله الموفق

ایا می توان این اطلاع نبی از اخبار و اوضاع گذشتگان همان مکاشفه ای باشد که برای اولیاء الهی هم اتفاق می افتد

عبدالرحیم;352764 نوشت:
ایا می توان این اطلاع نبی از اخبار و اوضاع گذشتگان همان مکاشفه ای باشد که برای اولیاء الهی هم اتفاق می افتد

سلام
بله ولی کشف معصوم معتبرتر است
والله الموفق