پدر کشتگی مراجع تقلید با من و شما (روح پزشکان غریب)

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پدر کشتگی مراجع تقلید با من و شما (روح پزشکان غریب)

باز هم سلام
بالاخره شما یه روز من رو می کشید
برای چی؟
برای این همه لطف تون
برای این همه بزرگواری تون که همراهم هستید
راستش حضور و نفوذ روحیه افراد پاک سیرتی مثل شماست که به من روحیه می ده
که به بزرگوارانی درس پس بدهم
برای خوبانی همدردی کنم و با صالحانی همدلی
و با مؤمنانی تذکر اتی را مرور کنیم
بلکه
آره بلکه شاید اینها با همه دست به دست هم بده و من و امثال من با دعای شما و لطف ائمه و عنایت حضرت حق تبارک و تعالی آدم بشیم
خب دیگه باید مرده خوری ازمون بر بیاد دیگه حداقل تو ماه مبارک رمضان:
چرا؟
چون شیطون در غل و زنجیر است
یه آیه قرآن ثواب یک ختم قرآن داره خواب و نفس کشیدنمون هم تسبیح حضرت حق و عبادتش است.
خوب فرصتیه ها
مگه این که خودمون استاد شیطون باشیم
اخه میگن
یه نفر یه گناهی کرد نمی گم چه گناهی. سایت را قفل می کنند
بخشید فیل تر( فیلتر) می کنند البته الان هر چی رو دارند فیلتر می کنند چون فرهنگ سازی نیست و ممنوعیت و محرومیت است اون در واقع فیل تر(بزرگ تر و مورد توجه تر) واقع می شود(دست خودم نیست یه قطره ای ذوق خدا توی کاسه گدایی احساسم انداخته)
خب داشتم می گفتم
خلاصه
به قول آیت الله ناصری که عطر بوی آیت الله بهجت ازشون استشمام میشه، الحاصل این فرد کرسی پایی گذاشت و رفت کنار شتره و گناه کرد همین را سربسته بدانید
بعد پشیمان شد و گفت: لعنت بر شیطان
شیطان در نزد او مثل غول چراغ جادویی ظاهر شد و گفت: در خدمت گذاری حاضرم ارباب.
گفت: من اربابم یا شما؟
شیطان گفت: ای تو روحت سگ....این کاری رو که تو کردی من
نه اکتسابی بلد بودم و نه در اصلاب اجدادمان به شکل ژنتیکی بوده مسلمه که تو استادی...

ادامه دارد...

برای شروع یه تمرین بدهم؟
خب حالا که اصرار دارید می دهم:

دو فرد زیر را تصور کنید:

الف) مرده شور: که غسل و کفن یکی از اموات نزدیک ما را انجام داده

ب) عاقد: که عقد شما یا خواهر یا برادر شما را خوانده است.
احساس شما به هر دو یکی است؟


تمرین دوم
پزشک1: می روی نوبت می گیری و منتظر می نشینی تو نوبت تان شود بعد می گوید باید این کار را بکنی به من ربطی نداره از این به بعدش خود دانی؟

پزشک2: پزشکی که وقتی حال بد شما را می بیند متأثر می شود و اشک هم می ریزد و اصرار دارد که شما باید خوب شوید و هزینه ای هم در قبال تخصص و ویزیتش از شما نمی گیرد؟

احساس ما نسبت به این دو پزشک چگونه است؟ یکسان؟

تمرین بعدی
شما مریض هستید
الف: پزشک اولی: این داروها را بخور و این پرهیزها را رعایت کن تا خوب بشی
ب: پزشک دوم: هر چی عشقت میکشه بخور حالش رو ببر.( دارو هم اگه تلخه نخور)

احساس مان به این دو پزشک چه طور؟


حجت الاسلام دکتر آقاتهرانی می گفتند آمریکا بودیم. در مسیری شک کردیم که از کدام خیابان برویم از فردی که کنار جاده نشسته بود سؤال کردم. راهنمایی کرد وقتی تشکر کردم و خدا حافظی کردم که بروم من را صدا زد گفت: مزد من را بدهید. مراجع تقلید روح پزشکان غریب هستند که سالها تلاش می کنند قوانین فردی و اجتماعی زندگی را از قرآن حدیث کشف کنند و علمشان را رایگان در اختیار ما بگذارند.
پذیرش دین تشریفاتی سبب شده ما مراجع را زیاد به عنوان متخصص نگاه نکنیم
برخی از متدینان با این که ده کتاب دینی قوی هم نخوانده اند راحت درباره مسائل اسلامی اظهار نظر می کنند.
خانمی مداحی می کرد گفته بود نظر مراجع درباره موسیقی فلان است اما نظر من این است.....(از قیاسش خنده آید خلق را)

از متخصصان بعید است
یکی از متخصان می گفت: باید از تعصب دست برداشت برخی مسائل ریز را نباید گیر داد مثلا ریش تراشیدن مسأله مهمی نیست لزومی ندارد بسیاری از مراجع بگویند حرام است.
گفتم: مثل این است که کسی از شما بپرسد من در کارگاه ریخته گری کار می کنم که سمومی هم متصاعد می شود. شما به عنوان پزشک چه می گویید؟
آیا می گویید: به این مسائل جزیی اهمیت ندهید یا می گویید همین مقدار هم برای سلامتی جسم شما
در حد خودش هم ضرر دارد؟

حکم خدا یک چیز است حالا اگر بر فرض محال مراجع به خاطر خوشایند دل من و شما بگویند ایرادی ندارد موضوع تغییری می کند؟
مراجع تعصبی خودخواهانه ندارند تعصب روی قوانین علمی فقهی و اصولی و نصوص قرآن دارند و این امتیاز است. اگر تعصب هوس آلود داشتند متناسب با زمان و میل و ذوق مردم و جوانان احکامی را بیان می کردند اتفاقا مشتری و مرید زیادی هم داشتند. این که حاضرند بد و بیراه هم بشنوند ولی از حکم خدا دست برندارند این امتیاز این رهبران دینی است.
مراجع حکم خدا را می گویند می پرسند آیا خلوت کاری با یک زن جوان برای دراز مدت اشکالی دارد؟
ایشان می فرمایند اگر سلامت دینتان را می خواهید بله ضرر دارد. حالا ما بگوییم شرایط کاری سخت است کار بد گیر می آید. آیا این حکم عوض می شود؟ نه
مراجع در برابر به مسؤولان گوشزد می کنند که فرصت شغلی ایجاد کنند
از خانم ها می خواهند شما که نفقه از شوهرتان دریافت می کنید بهتر است فرصت شغلی جوانان بیکار را نگیرید.
به مدیران می گوید کاری کنید خانم ها اختلاط شغلی نداشته باشند
به افراد توانمند می گویند زیر بال جوان را بگیرید با زکات به افرادی نیازمند از آنها حمایت کنید
و....

باز می پرسند الان با قدیم فرق کرده جاذبه های جنسی در فضای مجازی و دنیای واقعی زیاد است و شرایط ازدواج سخت شده خود ارضایی را حلال کنید.
مراجع می فرمایند این حکم خداست دست من و مراجع دیگر که نیست که حکم خدا را عوض کنیم.
با گناه هم نمی شود جلوی گناه را گرفت.
در برابر مراجع توصیه های دینی زیادی می کنند که اگر رعایت شود این مشکلات تا حدود زیادی رفع می شود.
اجتناب از اشرافیگری، و اسراف
پرهیز از چم و هم چشمی
ازدواج آسان
استفاده از خانواده پدری در سال های اوائل زندگی و حمایت مالی پدر دختر و پدر عروس در همان سال ها.
ورزش و کار فکری و عملی
اجتناب از محرک های جنسی (بویایی، شنوایی، دیداری، خوراکی، تخیلی و..)
اجتناب از همنشینان بد و ارتباط و معاشرات با خدا و افراد معنوی
پرداخت زکات به افرادی که توانایی ازدواج را ندارند.
برخورد قانونی با هنجار شکنان جنسی
ازدواج موقت (نه برای هوسرانی ) برای اجتناب از گناه در مواردی که راهی نیست.
و...


«دوستمان با هزار احترام و ادب ما را به یک مهمانی بزرگ و بزم با شکوه دعوت کرده ­است. وقتی می­ رویم با خوش ­آمدگویی به استقبال ما می­ آید. در مهمانی، گوشه­ ای از سالن پذیرایی را به ما نشان می­ دهدکه انواع و اقسام غذاها، میوه‌ها،شیرینی­ ها و نوشیدنی­ ها چیده شده­ است. با تبسم می­ گوید: راحت باشید و از خودتون حسابی پذیرایی کنید، فقط یک نکته را دقت کنید، از بین همه خوردنی­ ها و نوشیدنی­ ها از آن طَبَق هرگز چیزی مصرف نکنید، به ظاهر قشنگ­ شان نگاه نکنید، فاسد و سمّی هستند. می­ دانید که من خیرتان را می­ خواهم، بنابراین از آن سینی کنار آن هم، بهتر است چیزی ننوشید و نخورید.» برای میزبانی که این همه مال و ثروت دارد و عاشق ما است، سلامت ما مهم است و اگر ما را از آن دو ظرف منع کرده برای نفع رساندن یا دفع ضرر از ما است. در این مهمانی آیا از میزبان مهربان و دست و دلبازمان تشکر نمی­ کنیم؟ نسبت به آن طَبَق و سینی که منع شده ­ایم، چه حسی داریم؟ نسبت به میزبان دلسوز چه طور؟ وقتی می­ دانیم که میزبان واقعاً عاشق ماست و خودش با جان و دل ما را به این جشن و بزم فراخوانده، به ذهن مان می­گذرد، چرا جلوی لذت ما را می­ گیرد؟ اگر فرد ناشناسی در مهمانی به ما از آن خوراکی­ های ممنوع تعارف کند و بگوید خیلی خوشمزه است، به حرف او گوش می­ دهیم یا به سخنان میزبان مهربان؟ میزبان از سلامت و فساد خوراکی­ ها و نوشیدنی ­ها مطلع است یا دیگر مهمانان؟

ادامه دارد...

با سلام
یه مثال دیگه مثال معلمه
که به دانش آموزاش میگه فلان قدر تکلیف بنویسین
اون به خاطر اینکه دانش آموزاش درس رو خوب بفهمن و قویتر بشن میگه فلان
وگرنه بیشتر معلما که مرض ندارن دور از جونشون
اونا خیر دانش آموز رو میخان

اگر کسی به سخنان میزبان اهمیت ندهد و بگوید: «یه شب هزار شب نمی­ شود.»، یا یواشکی از آن طَبَق و سینی بخورد و بیاشامد، به میزبان ضرر زده یا به خود؟ در زندگی دنیا نیز خدای مهربان میزبان ماست و ما باید به دستوراتش که سراسر به سود خودمان است با جان و دل گوش کنیم. در مثال بالا طَبَق، از «محرمات الهی» حکایت می­کند و سینی از «مکروهات». ما به جای تشکر از خداوند بخشنده، هستی بخش و مهربان چه می­کنیم؟ بسیاری از ما دستوراتش را خشکی و بی­لذتی می ­دانیم و چشم­مان را به روی این همه نعمت و هدیه الهی می­ بیندیم و اصرار به خوردن از آن دو ظرف ممنوع می ­کنیم؛ خدا گفته همه چیز برای تو حلال، طیّب، طاهر و پاک است، مگر این که با رهنمود عقل و شرع یقین کنی، چیزی نجس و حرام است.
همه دیدنی­ ها برای تو آزاد است، مگر مواردی که من دورشان را خط کشیدم.
همه شنیدنی­ ها برایت مجاز است، مگر مواردی که من مجوزشان را صادر نکرده ­ام.
همه خوراکی­ ها و نوشیدنی­ ها برای تو حلال است، مگر مواردی که
من زیرشان مهر تأیید نزده ام و...
استفاده از این طَبَق محرمات و سینی مکروهات و بی توجهی به راهنمایی­ های رفیق و هستی بخشمان، خدا، که از همه بیشتر به خیر و صلاح ما آگاه است و عاشق ماست، به سلامت روان و جسممان ضرر می زند، برخی از ناپرهیزی ها ما را گرفتار اضطراب و افسردگی می­کند، به طوری که اگر در زندگی آسایش هم داشته باشیم، طعم آرامش را نمی­ چشیم و اگر با سرعت غیرمجاز، ورود ممنوعی را به خیال زرنگی رد کنیم، به دره ناسپاسی و آلودگی خواهیم افتاد. متأسفانه برخی از نافرمانی­ها ما را به کام اژدهای مرگ می­ کشاند. اولیاء و عرفای الهی با رعایت همین دستورات آرامش، نشاط دائم و عمر دراز و با برکت دارند و از سلامت جسمی، ذهنی و روحی بالایی برخوردارند. پس بیاییم با میزبان­مان؛ خدای مهربان، در بزم زندگی مهربان باشیم و رفیق.

هیچ کُنجی بی­ دد و بی­ دام نیست
جز به خلوتگاه حق آرام نیست




ادامه دارد

اگر میزبان یا پزشک به ما از مسموم بودن غذایی خبر دهد، از او تشکر می­ کنیم. اگر فردی گل در کادوی محبت به ما هدیه دهد، از خاطرمان نمی رود. آیا از انبیاء، ائمه و جانشینان ایشان یعنی مراجع و عالمان ربانی که پزشک روح ما هستند تشکر می­ کنیم؟
آن‌ها ما را از نیّات، باورها، افکار ، رفتار و گفتار زهرآلود و سمّی بر حذر می دارند. در واقع رسالت پزشکان روح خیلی سنگین ­تر و مهم­ تر است، چون موضوع کار آن‌ها روح جاوید و ماندگار است.
به اسكندر گفتند: «
چرا مربّى و معلّمت را بيشتر از پدرت احترام مى ‏كنى؟ جواب داد: چون پدرم، علّت حيات و زندگى جسمانی و فانى من است و مربّى من، علت زندگى جاويد و روحانیم.»
امام زمان-که خداوند ظهورشان را نزدیک کند- فرمود: «در مشکلات و حوادث زندگی به راويان حديث ما (مراجع و نمایندگان­شان) مراجعه كنيد، زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم». وقتی شبهات و شایعات از سوی دشمنان روی مَراجع تقلید زیاد است و دوستان ناآگاه هم همان­ها را تکرار می­ کنند، به معنی این است که جایگاه مهم این بزرگواران در هدایت ما به سبک زندگی دینی و نقش الگویی ایشان، برای دشمن زیرک روشن است. به همین دلیل، در پرتکل­های سرّی سیاسی دشمنان، ترور شخصیت مَراجع، دین ­گریز کردن جوانان، خدشه دار کردن فرهنگ انتظار و منحرف کردن عزای بر سالار شهیدان، تفرقه بین مردم و روحانیون، جدا کردن مداحان از عالمان ربانی، فرقه ­سازی و وحدت­ سوزی، در صدر اسلام ستیزی آنها قرار گرفته است. اگر در زمان امام علی(ع) دشمن بدون ماهواره و اینترنت و گوشی همراه و...کاری کرده ­بودند که مردم تعجب کردند علی در محراب چه می­کرده که آنجا شهید شده؟ امروز با جانشینان غریب ایشان با این ابزارهای مدرن چه می­کنند. بله ما در قبال گفتار و رفتار و نقل قولهای­مان مسؤولیم.

منبع: م. ح قدیری، ویژه نامه خانه خوبان، مرداد 92، ش55


پزشک


پزشک وارد اتاق بیمارستان می شود و به پرستار می گوید که بنویس به اولی کباب بده، به دومی شیر برنج، به سومی نان خالی و به چهارمی چیزی نده. حالا اگر چهارمی به سر دکتر داد و بیداد کند و یک سیلی هم به گوش او بزند که چرا به من غذا ندهند، دکتر هم می گوید: او را ببرید دارالمجانین ( دیوانه خانه) امّا اگر عاقل باشد از دکتر تشکر می کند و پول هم به او می دهد چرا که می داند فردا باید او را عمل کنند و پزشک خیر او را می خواهد.
ما انسان ها مریض هایی هستیم که خداوند متعال دکتر ماست، خیر و صلاح ما را او می داند، به بعضی ثروت می دهد چرا که اگر فقیر شود کافر می گردد و به بعضی فقر می دهد چون اگر خود را ثروتمند ببیند طغیان می کند.
إنّ الإنسانَ لَیَطغی* أن رَآهُ استَغنَی. فقر و ثروت هر دو امتحان هستند.

گربه مسکین اگر پر داشتی ***تخم گنجشک از زمین برداشتی

(سعدی شیرازی)



قال النبی ( صل الله علیه و آله و سلم): یا عباد اللهِ أنتم کَالمَرضي وَ ربُّ العالمینَ کَالطبیب فَصَلاحُ المَرضیَ فیما یَعلَمه الطبیبُ وَ تدبیرُه به لا فیما یشتَهیه المریضُ وَ یَفتَرحُهُ اَلا فَسَلّموا لله اَمرَه تکونوا مَنِ الفائزین ( بحار الانوار/7/107)؛
ای بندگان خدا! شما مریض هایی هستید و پروردگار عالمیان طبیب است، پس صلاح مریض ها را طبیب می داند نه اشتهاء و درخواست بی مورد مریض، بدانید تسلیم امر خدا شوید نا رستگار گردید.

خدایا دکتر دردم تویی تو

شفا بخش رخ زردم تویی تو


ندیدم من به غیر از تو طبیبی

[=microsoft sans serif]به هر سویی نظر کردم تویی تو

[="Tahoma"][="Black"]

حامی;459808 نوشت:
حالا اگر چهارمی به سر دکتر داد و بیداد کند و یک سیلی هم به گوش او بزند که چرا به من غذا ندهند، دکتر هم می گوید: او را ببرید دارالمجانین ( دیوانه خانه)

مثال خیلی خیلی قشنگ و قابل تعاملی بود ..هزاران بار سپاس استاد[/]

سلام
البته اين مثال از آيت الله مجتهدي تهراني بود.
هنر من نقل و نقالي بود و النقال كالبقال:Nishkhand:

با سلام خدمت همگی بخصوص استاد حامی!
من با نظر شما کاملا مخالفم
مثلا آقایی با علنی لعن کردن خلفا باعث میشه عده ای از این رفتار سوء استفاده کرده و با فیلم این پزشک روح فرزانه وهابیت رو تحریک کنند تا سر زن و بچه مردم رو تو پاکستان ببرند!!!(عجب پزشک روحی افراد رو سریع به لقا الله می رسونه!!!!)
یا مثلا فرد دیگری با ساخت شبکه ای به نام امام حسین(ع) از قمه زنی که احمقانه ترین کار ممکن در زمان فعلی هست حمایت می کند !!!باعث میشه تلاش مبلغان شیعی در سراسر جهان خنثی بشه و...
همین آقا تو شبکش هفته وحدت رو هفته برائت می نامد و خدا می داند خون چند نفر از زن و بچه مردم گردنشه
آقای حامی شما به این جور افراد که... میگید پزشک روح !!!!!!
برای همینه که من از ادمایی که سه واحد درس تو دانشکده علوم سیاسی نگذراندند و سنشان +70 تبعیت نمی کنم!

موضوع قفل شده است