14شهریور سالروز شهادت آیت الله قدوسی و سرتیپ دستجردی توسط منافقین کوردل1360

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
14شهریور سالروز شهادت آیت الله قدوسی و سرتیپ دستجردی توسط منافقین کوردل1360



در دوازدهم مرداد 1306 شمسى ، در شهر كوچك نهاوندفرزندى به دنيا آمد كه نامش را على ناميدند. پدرش (ملااحمداز علماى بزرگ شهر بود كه پس از سالها تحصيل در حوزهعلميه نجف به درجه اجتهاد نايل شد و بهزادگاه خود برگشت و به ارشاد مردم پرداخت .
على دوران كودكى و نوجوانى را تحتتربيت درست خانواده سپرى كرد. با خواندن ، نوشتن ، قرآن ، نماز و احكام شرعى آشناشد و در پانزده سالگى سال ( 1321)وارد حوزه علميه قم شد و در مدرسه فيضيه حجره اى تهيه نمود.
على در حوزه علميه قم بهتحصيلات خود ادامه داد و در نهايت تنگدستى از تحصيل دست برنداشت . مقدمات علوم اسلامى رانزد استادانى فرزانه مانند آية الله صدوقى فراگرفت و از محضر استادان اخلاق حوزهعلميه قم بهره جست . او از ابتداى طلبگى به تهذيب اخلاق ، ساده زيستى ، نظم واستفاده از فرصتها اهميت بسيار مى داد. پشتكار او موجب شد تا دروس مقدمات و سطححوزه را به پايان برساند و وارد عالى ترين مرحله دروس حوزه شود. على سالها در درسخارج آية الله بروجردى و امام خمينى شركت كرد و از خرمن دانش آنها، خوشه هاچيد.
بسيارى از خطبه هاى نهج البلاغه را حفظ بود. علاقه بسيارى به اهل بيت داشتو همواره در مجالس سوگوارى شركت مى كرد. بسيار محتاط بود و از غيبت و دروغ بسيارپرهيز مى جست و به درس و بحث علاقه وافرى نشان مى داد.

گلىدر بوستان حوزه
علامه طباطبايى با ورود به حوزهعلميه قم فلسفه را در حوزه احيا كرد، قدوسى مقدمه اى از دروس هيئت و فلسفه را نزداو فراگرفت. اخلاق ، علم و فروتنى علامه طباطبايى همه شاگردانش را شيفته خود ساختهبود. وى پس ‍ از آشنايى با سجاياى عالى عرفانى استاد، از هر فرصتى استفاده مى جست واز رهنمودهاى اخلاقى آن عارف وارسته ، براى تهذيب نفس استفاده مى نمود.
شهيدقدوسى روز به روز به علامه طباطبايى علاقه مندتر مى شد. او از رهنمودهاى سازندهاخلاقى استاد بخوبى استفاده كرد و بدين سان توانست تحت تربيت او، به خود سازىبپردازد.

مجاهد پيرو امام
آية الله قدوسى با انديشه هاى سياسى امام خمينى بخوبى آشنا بود. او پس ‍ از افشاگيريهاى امام خمينى در سال 1341 كه عليه لايحه كاپيتولاسيون و ديگر مصوبات خائنانه دولت و مجلس صورت پذيرفت ، هماره همدوشهمفكرانش به پشتيبانى از قيام همت گماشت . او در قيام 15 خرداد 1342 و تبعيد امام خميني (ره) در13 آبان 1342 همراه همه طلبه ها، استادان و مردم انقلابى به صحنه آمد و به مبارزه با رژيم پهلوى پرداخت .
اوج مبارزات آية الله قدوسى در آن دوران ، همكارى گسترده او با هياءت مدرسين بود. هيات مدرسين نخستين تشكيلات منسجم روحانيت بود كه در سال1337 در زمان مرجعيت آية الله العظمى بروجردى تاءسيس شده بود. اين هيات در سالهاى 1341 - 1342 بسيار فعال بود. اعلاميه هاى فراوان از سوى هياءت مدرسين در سراسر كشور پخش و جنايتهاى رژيم پهلوى برملا شد. هيات مدرسين با انتشار اعلاميه ها و پشتيبانى اساتيد حوزه علميه قم، نهضت امام خمينى (ره ) را به مردم آشكار ساخت .
اين هيات كه بعد به گروه يازده نفرى شهرت يافت (و امروزه با نام جامعه مدرسين شناخته مى شود) نخستين هسته مبارزه مخفى عليه رژيم پهلوى بود و در پوشش اهداف اصلاحى نظام آموزشى حوزه علميه قم ، به فعاليتهاى سياسى مى پرداخت . آية الله قدوسى از بنيانگزاران اين هيات بود. هيات مدرسين در سال 1345 به دست ساواك كشف و افراد آن تحت تعقيب ماموران پهلوى قرار گرفتند. آية الله قدوسى در اين ماجرا دستگير شد. اما چون ساواك نتوانسته بود مداركى عليه او پيدا كند، پس از چند ماه از زندان آزاد شد.
آية الله قدوسى پس از آزادى ، در تابستان 1345 به زادگاه خود برگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع نهاوند پرداخت . او پس از نماز منبر مى رفت و هميشه در ضمن سخنرانى از امام خمينى (ره ) ياد مى كرد. ساواك چند بار به وى تذكر داد كه نبايد اسمى از امام برده شود اما او نمى پذيرفت . بدين علت سخنرانى او تعطيل شد و آية الله قدوسى به قم برگشت .


از پايگاه فضيلت تا شهادت
ايام پديدارى مدرسه حقانى از فصول درخشان زندگى آية الله قدوسى است . آية الله قدوسى با همفكرى برخى از استادان برجسته انقلابى حوزه علميه در پى تغييرات بنيادى در ساختار ادارى - آموزشى حوزه علميه قم برمى آيد. بدين خاطر تصميم مى گيرند نقشه خود را ابتدا در مدرسه اى آغاز نمايند تا پس از موفقيت ، در سراسر حوزه هاى علميه اجرا نمايند. آية الله العظمى ميلانى كه با برنامه هاى اصلاحى آنان موافق بود مدرسه علميه اى را در قم به آنها واگذار مى نمايد.
مدرسه حقانى در سال 1343 با مديريت آية الله قدوسى و با همكارى شهيد بهشتى ، آية الله مصابح يزدى و آية الله جنتى آغاز به كار مى نمايد. آية الله قدوسى با دعوت از اساتيدى با تجربه و انقلابى مانند آية الله مشكينى ، آية الله جنتى و سايرعلما بنيه علمى مدرسه را تقويت نمود. نظم در حوزه هاى علميه در جايگاه خود قرار نداشت . مدرسه حقانى نخستين مدرسه علميه قم بود كه بسيار منظم بود. آية الله قدوسى نظم شديدى را در مدرسه به اجرا درآورد. و در مدت چهارده سال اداره مدرسه ، هماره به رعايت مقررات مقيد بود.
حضور و غياب در كلاس ، برگزارى امتحانات و پيگيرى مدام رشد علمى - اخلاقى طلاب از امتيازات اين مدرسه بود.
اندك اندك آوازه مدرسه حقانى به همه جا پخش شد. بسيارى از جوانان به اين مدرسه روى آوردند و تجمع انبوه استادان جوان و انقلابى در مدرسه ، ساواك را به هراس انداخت . مدرسه حقانى پايگاه مبارزان شناخته شده بود. ساواك بارها به مدرسه حمله كرد، اما به دليل مديريت كارآمد آية الله قدوسى كارى از پيش نبرد
.

در آن زمان آموزش زبان انگليسى در حوزه هاى علميه مطلوب نبود اما در مدرسه حقانى براى آشنايى طلاب با زبانهاى خارجى ، به اين مهم اقدام ورزيد. برخى از دروس دانشگاهى مانند جامعه شناسى ، روان شناسى و اقتصاد نيز در اين مدرسه از سوى استادان دانشگاه تدريس مى شد.
برخى از كتابهاى درسى حوزه ، كتابهاى آموزشى نبودند. سبك نگارش آنها براى تدريس مناسب نبود و بسيار از متون درسى براى قرنهاى پيشين تدوين شده بود. مدرسه حقانى نخستين گام را براى تغيير كتب درسى برداشت . كتاب صرف ساده ، بسيار شيوا و روان از سوى دو تن از استادان مدرسه تدوين شد و به عنوان متن درسى در مدرسه تدريس ‍ گرديد.
آية الله قدوسى هماره طلبه ها را به تهذيب اخلاق سفارش مى كرد. درسهاى اخلاق او، هر هفته روح تشنه طلاب را با پندهاى آسمانى سيراب مى ساخت . خطبه همام و برخى ديگر از سخنان روح بخش امام على عليه السلام را براى طلبه ها، از حفظ مى خواند و با صدايى لرزان و چشمانى گريان طلاب را با اوصاف پرهيزگاران آشنا مى ساخت.

قدوسى با تمام توان در راه پيشبرد هدفهاى اصلاحى مدرسه تلاش مى كرد. رهبر انقلاب ، حضرت آية الله العظمى خامنه اى در اين باره فرموده است :
" چند خصوصيت در ايشان وجود داشت . كه نه تنها من ، بلكه همه را جذب مى كرد، يكى از آنها صداقت و صفاى اين مرد بود... خصوصيت دوم پركارى و پشتكارى ايشان بود... اگر رياست مدرسه حقانى با كسى غير از آقاى قدوسى بود من باور نمى كردم كه اين مدرسه به اين اندازه از ارزش و آثار مى رسيد.
مدرسه حقانى از زمانى كه آية الله قدوسى مديريت آن را بر عهده گرفت ، تا پيروزى انقلاب اسلامى ، يكى از سنگرهاى مبارزه در برابر رژيم پهلوى بود. طلاب مدرسه همگى مقلد امام بودند. ساواك بارها به مدرسه يورش برد و شمارى از طلبه ها را دستگير كرد. بسيارى از اعلاميه ها در اين مدرسه تكثير مى شد.
مدرسه حقانى ، مدرسه علميه نمونه قم بود. نظام آموزشى و ادارى مدرسه چنان به موفقيت رسيد كه متوليان بسيارى از مدارس علميه قم و مشهد از الگوى موفق اين مدرسه درس گرفته ، و به اصلاح نظام ادارى - آموزشى مدارس پرداختند.
بسيارى از طلاب جوان ، با علم ، خوشفكر، متقى و آگاه به مسائل سياسى اين مدرسه ، پس از پيروزى انقلاب اسلامى در مسؤ وليتهاى اجرايى ، قضايى و سياسى ، خدمتهاى شايانى به انقلاب نمودند.
"

اين مجاهد نستوه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، از طرف امام خميني (ره ) به دادستاني کل انقلاب اسلامي ، منصوب شد و در اين سنگر به خدمت پرداخت . سرانجام اين عالم رباني در اثر انفجاري توسط منافقين کوردل به فيض شهادت نائل آمد و در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد . روحش شاد و يادش گرامي باد .

- نظر حضرت آیت الله خامنه ای درباره ی شهید قدوسی
آیت الله خامنه ای به لحاظ روابط خانوادگی ومبارزات سیاسی ارتباط نزدیکی با مرحوم شهید قدوسی داشت . ایشان پس از شهادت شهید قدوسی درباره ی وی می فرمایند:
« آشنایی من با شهید قدوسی بسیار قدیمی است، ما به طور خانوادگی با خانواده ی مرحوم علامه طباطبایی ارتباط نزدیکی داشتیم، چون مرحوم علامه با پدرم دوستی دیرینه ای از نجف داشتند در سفرهایی که ایشان بارها به مشهد داشتند به طور خانوادگی با ما در تماس بودند ووقتی شهید قدوسی داماد خانواده ی علامه شدند با ایشان هم آشنایی پیدا کردیم. اوایلی که من به قم رفتم با شهید قدوسی به عنوان یک دوست مراوده داشتم البته هر چه می گذشت ارتباطات دوستانه ی ما با ایشان قوی تر ومحکم تر می شد وبعدها که ایشان مدرسه ی حقانی را اداره کردند وبا مرحوم شهید بهشتی وآقای جنتی هم کاری نزدیکی داشتند گاهی هم به مشهد می آمدند ودرباره ی مسایل مدرسه ما بارها با هم صحبت کردیم وهنگامی که انقلاب اسلامی در سال 1341 آغاز شد وقم محور مرکزی برای حرکت انقلابی بود در قم تشکیلاتی را به وجود آوردیم که پس از 15 خرداد اولین تشکیلات حوزه ی علمیه ی قم و اولین سازمانی بود که با اتکا به عناصر حوزه ی علمیه به وجود آمد. در این تشکیلات آقای هاشمی رفسنجانی ونیز آقای قدوسی و... نیز شرکت داشتند. با گذشت زمان این ارتباطات بیشتر گردید تا این که انقلاب پیروز شد ودر جریانات دستگاه قضایی دادسرا وداستانی انقلاب در سطح گسترده ای فعالیت مشترک داشتیم تا هنگامی که ایشان به شهادت رسیدند.»

ایشان درباره خصوصیات اخلاقی شهید قدوسی می فرمایند:
« یکی از خصوصیات ایشان صداقت وصفای این مرد بود که هیچ کلکی در کار ایشان نبود. مردی بود صادق ونسبت به آنچه احساس وظیفه می کرد به شدت پی گیر وفعال بود. یک روحانی باصفای خالص بود که من گمان می کنم مهم ترین خصوصیتی از ایشان که شهید بهشتی را هم به ایشان علاقه مند کرده بود به دلیل همین صفا وصمیمیت بود. خصوصیت دوم، پرکاری وپشتکار شهید قدوسی بود .او اولاً از کار خسته نمی شد وثانیاً این طور نبود که یک کار را نیمه تمام رها کند وبه سراغ کار دیگری برود. نمونه ی این خصوصیت ایشان درمشکلات ومسایل مربوط به مدرسه ی حقانی بود. این لزوم بود که در آنجا نشست وحواسش را جمع کرد واز همه ی کارهای حوزه برید تا این مدرسه را به این نحو ثمر رساند که از لحاظ شکل ومحتوا در حد مطلوب وقابل توجهی قرار دارد. از خصوصیات دیگر ایشان این بود که مثبت وخوش بین بود. حالت ها ی منفی گرایی که در بسیاری از افراد وجوددارد در ایشان نبود. به آینده ی هر کاری امیدوار بود وبا دلگرمی آن را دنبال می کرد. شخص بسیار متواضعی بود .من در آقای قدوسی واقعاً هیچ نشانی از تکبر وغرور نمی توانستم پیدا کنم. در مورد راست گویی، ایشان مردی صادق بود . از لحاظ اخلاقی مردبسیار برجسته ای بود ویک توفیقی که آقای قدوسی داشتند این بود که ایشان داماد علامه طباطبایی بودند وعلامه مظهر اخلاق بود وایشان از لحاظ اخلاقی از علامه تأثیر گرفته بود.»

سالگرد شهادت سرتيپ وحيد دستجردي, رئيس وقت شهربانی کشور (1360 ش)


سرهنگ هوشنگ وحيد دستجردي در سال 1304 در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از پشت سر گذاشتن دروس ابتدايي و متوسطه، در سال 1328 وارد آموزشگاه شهرباني شد و پس از 32 سال خدمت در پست هاي مختلف باز نشسته شد.

اين شهيد بزرگوار که از طرفداران نهضت اسلامي به رهبري امام خميني (ره) به شمار مي رفت، پس از پيروزي انقلاب، در اسفند 1357 به خدمت دعوت گرديد و در 24 اسفند 1359 به رياست شهرباني کل کشور منصوب شد. سرهنگ وحيد دستجردي سرانجام در واقعه انفجار دفتر نخست وزيري در 8 شهريور 1360 به شدت زخمي شد و شش روز بعد بر اثر جراحات وارده، به شهادت رسيد.
ياد اين شهيد بزرگوار گرامی و راه مقدسش پر رهرو باد.

[="Tahoma"][="Navy"]دقت در مصرف بیت المال و حق الناس
شهید قدوسی درباره بیت المال و حق‏الناس دقت شگفتی داشت. او از چای، نهار و امکانات اداری استفاده نمی‏کرد و تمامی حساب‏های دادستانی را به منزل می‏برد و شخصا به آنها رسیدگی می‏کرد. در امور حق الناس آن‏قدر دقت داشت که وقتی مشروبات الکلی را توقیف می‏کردند و محتوای شیشه‏های مشروب را به دستور ایشان می‏ریختند، توصیه می‏کرد شیشه‏های آنها به صاحبشان برگردانیده شود و می‏گفت مشروب الکلی حرام است و می‏توان آن را از میان برد، ولی شیشه‏ها شامل این حکم نمی‏شود. با احتیاط بسیار، جلو هر نوع راهی را که امکان داشت ناحق باشد، می‏بست و به همین دلیل، از پذیرش هرگونه هدیه‏ای پرهیز داشت. در طول مدت مسئولیت دادستانی، هرگز حقوقی برای خود در نظر نگرفت و از امکانات و مزایایی که حق او بود، استفاده نکرد، با اینکه جواز استفاده مشروع از این وسایل را خود صادر می‏کرد. او همواره می‏کوشید افرادی را بر بیت‏المال بگمارد که کاملاً متوجه باشند آنچه در اختیارشان است، نزد خداوند حساب و کتاب دقیق دارد و مربوط به عموم مردم است، نه گروهی خاص.
[/]


منبع عکس: تبیان

شهيد قدوسي، در كنارجهاد، به اجتهاد مي انديشيد و شتاب درســــي را همراه با عمق تحصـــــيلي مي خواست و عرفان را مسلّح مي كرد و همراه با « دعـــوت روزانه»، آموزگـــار « دعاي شبانه» بود، گذشت و قاطعّيت را با هم داشت، عزّت نفس و مناعت طبع را با سعۀ صدر و والا انديشي توأم داشت، بي ريـا بود و متواضــــع، پركار و كم حرف، سخت كوش و نستوه.

مي گفت: روحاني بايد دقيق و عميق، منظّم و وقت شناس باشد و متقّي و مبارز، درس خوان و آگاه به زمان، متجهد و مجاهد، اديب و مؤدب، با شور و شعور، فقيه و فيلسوف، ناطق و كاتب، « زبان» دان و « زمان» شناس ... و ... خود، تجسمّي از ارزشهاي متعالي بود .

درسهاي اخلاقش، سازنده و تكان دهنده بود. هنوز آجرهاي مسجد مدرسه منتظريه، طنين سخنانش را، كه اكثراً از خطبه هاي پرشور نهج البلاغه مايه مي گرفت، به گوش آگاهان بصـــير مي رساند. فضائل و ملكات اخلاقي، برايش در حدّ « ملكه» بود. خلوص و اخلاص و بي ريائي و... را در اوج داشت. اين مقوله نياز به بحث تشــريحي دارد، كه مي گذريم.
فرزند بزرگ ايشان، كه دانشجوي دانشگاه مشهد و از دانشجويان پيرو خط امام بود، در درگيــري هاي 17 شهريور مجروح شده بود و پس از انقلاب، در دفتر تحكيم وحدت فعـــاليت مي كرد كـــه با شروع جنگ تحميلي، به كربلاي خوزستان شتافت و يكي از 160 شهيدي بود كه در ماجراي هويزه، دسته جمعي بشهادت رسيدند .
صبر و شكيبائي وروحيۀ شهيد قدوسي در شهادت فرزند، مايۀ اعجاب و شگفتي همگان گـــــرديد.او ابراهيمي بود كه اسماعيلش را به « مذبح» فرستاد و صابر و ثابت قدم ماند.

پنج فرزند ديگر ثمرۀ زندگي شهيد قدوسي بود، كه يكي هم اكـــنون درس دينـــــي مي خواند و ادامه دهندۀ راه پدر و برادر شهيدش است ، سال 60 ، سال شهادت بود .

بدنبال شهادت آيت الله بهشتي و يارانش در 7 تير و بدنبال شهادت رئيس جمهور رجائي و نخـــــسـت وزير باهنر اين دو ققنوس عشق و دو پرندۀ مهاجــــر خونين بال، در 8 شهــــريور، شهـــيد قدوسي، حالتِ«انتظار» داشت .

نزديكانش مي گويند: در روزهاي آخر حيات، يك حالتِ عرفاني خاصّي داشــــت و دائـــماً در انتظار شهادت بود سرانجام، او هم به آرزوي خويش رسيد .

14شهريور 60، صبح در ساختمان دادستاني انقلاب بود كه با انفـــــجار بمـــــب، كه عوامل سرسپردۀ منافقين كار گذاشته بودند، به شـــــــــهادت رســـــيد و به لقاء الله و ديدار يارانش شهيــــدش شتافت نامش جاويد و خاطره اش معطّر باد.

«نشود زمزمۀ خون شهيدان، خاموش ******سوز عرفاني اين نغمه، ز سازي دگر است »

منبع: شهيد آيت الله علي قدوسي - دادستانی کل کشور


هوشنگ وحید دستجردی در سال1304 در اصفهان متولد شد و پس از پشت‌سر گذاشتن دروس ابتدایی و متوسطه، در سال 1328 وارد آموزشگاه شهربانی شد و بعد از گذشت 32 سال خدمت در پست‌های مختلف باز نشسته شد.

شهیددستجردی از طرفداران جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رفت و پس از پیروزی انقلاب، در اسفند 1357 به خدمت دعوت شد و در 24 اسفند 1359 به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد.

پس از به بار نشستن انقلاب پرشکوه اسلامی در ایران، گروهک مجاهدین خلق که خود را در رسیدن به اهدافش ناکام میآ‌دید، ترور مسوولان رده بالای جمهوری اسلامی ایران را در صدر کارهایش قرار داد. گروهک منافقین از انجام ترورها، سرنگون کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی را در سر داشت. آن گروهک پس از منفجر کردن ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی در میدان سرچشمه تهران در هفت تیر 1360 و به شهادت رساندن 72 تن از برجستگان رده‌ بالای نظام اسلامی، در هشتم شهریور 1360 به انفجار دیگری در ساختمان نخست‌وزیری آن شهر دست یازید. مسعود کشمیری، عضو گروهک مجاهدین خلق، پیشتر به شیوه منافقانه‌ای در شورای امنیت کشور رخنه کرده بود. وی در آن روز با بمب جاسازی شده در کیفش، بی‌آنکه بازرسی شود، وارد ساختمان نخست‌وزیری شد. او چون دبیر نشست شورای امنیت ملی کشور هم بود، درست نزدیک به شهید محمدعلی رجایی و شهید حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد باهنر نشست.


تیمسار وحیددستجردی در این حادثه کنار دست آقای باهنر نشسته بود ... . آقای دستجردی در این حادثه سوختگی زیادی داشت
کشمیری پس از خواندن قرآن و به کار انداختن بمب ساعتی، از اتاق بیرون می‌رود. ناگهان بمب منفجر می‌شود و رییس جمهور و نخست‌وزیر شهید می‌شوند. وحیددستجردی هم که در آن نشست حضور داشت، به سختی زخمی می‌شودد، خود را به مهتابی ساختمان می‌رساند و به پایین‌می‌پرد. شش روز پس از آن، در چهاردهم شهریور 1360 در اثر سوختگی شهید به شهادت می‌رسد. محمدمهدی کتیبه، شاهد آن رویداد، می‌گوید: «تیمسار وحیددستجردی در این حادثه کنار دست آقای باهنر نشسته بود .... آقای دستجردی در این حادثه سوختگی زیادی داشت ... .»
پیکر پاک شهید دستجردی، در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.


********************
شهید در نگاه امام


حضرت امام:doa(2): به مناسبت شهادت شهید دستجردی و شهید آیت‌الله شیخ‌علی قدوسی، پیامی فرستادند که بدین شرح است:«اینجانب، شهادت دادستان کل انقلاب(شهید قدوسی) و سرهنگ وحید دستجردی که در راس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام وظیفه بودند و به این تحفه الهی نایل شدند، را به ملت ایران، به حوزه علمیه قم و قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض می کنم و از خدای متعال، رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترمشان خواستارم.»

بنیاد شهید و امور ایثارگران در سالگرد آن شهید و طی بیانیه‌ای یادآور می‌شود: «شهید معزز سرتیپ وحید دستجردی، از جمله افراد مومن، متعهد و انقلابی بود که به آرمان‌های مقدس انقلاب اسلامی عشق می‌ورزید. شهید دستجردی در فاجعه بمب‌گذاری نخست‌وزیری در هشتم شهریور 1360 مجروح شد و در چهاردهم شهریور همان سال بر اثر جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نایل آمد.»

منبع: تبیان به نقل از سایت ساجد



[h=1][/h]


[/HR]
در دوازدهم مرداد 1306 شمسی، در شهر كوچك نهاوند فرزندی به دنیا آمد كه نامش را علی نامیدند. پدرش «آخوند ملا احمد» از علمای بزرگ شهر بود كه پس از سال‌ها تحصیل در حوزه علمیه نجف و استفاده از درس بزرگانی چون آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی، آیت الله میرزا حبیب الله رشتی و آیت الله آخوند خراسانی به درجه اجتهاد نایل شد و به زادگاه خود برگشت و به ارشاد مردم پرداخت.


[/HR]
قدوسی در آستانه ورود سید روح‌الله خمینی به ایران، از اعضای فعال کمیته استقبال بود. با توجه به سابقه مدیریت و توانایی‌های او، برخی از مسئولیت‌های حساس به وی سپرده شد.
اندکی پس از پیروزی انقلاب، سید روح‌الله خمینی در حکمی او را مأمور ستاد انقلاب اسلامی و دیگر مسائل شهرستان قم کرد. او همچنین به فرمان سید روح‌الله خمینی ماموریت پیدا کرد تا در دادگاه‌های انقلاب تهران حاضر شده و متصدی مقام قضاوت شود. عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل انقلاب، از دیگر مسئولیت‌های او بود.
نحوه شهادت
در نهایت پس از 31 ماه خدمت در مقام قضاوت، بر اثر انفجار یک بمب آتش زا در دادستانی کل انقلاب در 14 شهریور 1360، جان سپرد.
فردی نفوذی از کارمندان دادستانی زیر اتاق قدوسی بمبی تعبیه نموده و از این مکان خارج می‌شود تا آن که در ساعت هشت و چهل دقیقه روز شنبه 14 شهریور 1360 انفجار مهیبی رخ می‌دهد به نحوی که دیوار پشت سر او جدا شده و او از اتاقش در طبقه دوم به کف حیاط پرتاپ می‌شود. در ابتدا او را به بیمارستان 501 ارتش انتقال می‌دهند و سپس برای معالجه دقیق‌تر به بیمارستان شهدا انتقال می‌یابد و تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد، اما اقدام پزشکان ناموفق است و ضربه و خونریزی مغزی باعث جانباختن وی می‌گردد.
امام خمینی نیز به مناسبت شهادتش، پیامی صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد».

در روز بعد پیکر علی قدوسی به دوش مردم قرار گرفت و پس از آن که مسافتی را در میان اندوه و خشم مردم طی کرد، به سوی قم حمل شد تا در جوار بارگاه فاطمه معصومه به خاک سپرده شود. امام خمینی نیز به مناسبت شهادتش، پیامی صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد».