روضه حضرت زهرا(س) از زبان مبارك خودشان
تبهای اولیه
روضه حضرت زهرا(س) از زبان مبارك خودشان
ديلمي ميگويد: زهرا(س) ماجراي خود را به تفصيل بيان فرموده است. از جمله فرمود:
«...
سپس قنفذ را با عمر بن خطاب و خالد بن وليد به خانه ما فرستادند تا پسرعمويم علي را براي بيعت زيانبار خود به سقيفه بنيساعده بيرون برند. علي كه مشغول انجام وصيّت رسول خدا(ص)، درباره همسران او، تأليف قرآن و پرداخت هشتاد هزار درهم به سفارش آن حضرت بود، با آنان بيرون نرفت. پس هيزم زيادي در مقابل در خانه ما جمع كردند و آتش آوردند تا خانه، و ما را به آتش كشند. من پشت در ايستادم و آنان را به خدا و پدرم قسم دادم كه دست از ما بردارند و ما را ياري كنند. عمر، تازيانه را از دست قنفذ - غلام ابوبكر - گرفت و با آن به بازويم زد، چنان كه تازيانه همچون بازوبند به دور بازويم حلقه زد. عمر لگدي به در كوبيد و آن را به طرف من فشار داد و من كه آبستن بودم، به صورت روي زمين افتادم. آتش شعله ميكشيد و صورتم را ميگداخت. عمر چنان به صورتم سيلي زد كه گوشنوارهام بر زمين افتاد و درد زايمان به سراغم آمد. پس محسن را كشته بيگناه سقط كردم. اين است امّتي كه ميخواهد بر من نماز بخواند؟! در حالي كه خدا و رسول از آنان بيزاري جستهاند. من نيز از آنان برائت ميجويم». بحار الانوار، ج 30، ص 348 - 350، به نقل از ارشاد القلوب ديلمي.