๑۩๑ عزای امت اسلام 12๑۩๑

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

گرچه مدينه، در رحلت پيامبر به سوگ نشست و محشر غم و قيامت اندوه برپا شد، ولى در رواق چشمهاى اشكبار، انعكاس جاودانگى او هويدا شد. كدام پرچم بر بلنداى بشريّت، همچون اسلام، در اهتزاز است؟
يارسول اللّه! وقتى تو رفتى، دستهاى فتنه از آستين عصبيّت جاهلى بيرون آمد و كينه هاى احزاب و بدر و حُنين، زنده شد. اهل بيت، هم از داغ رحلت تو مى سوختند، هم از درد زنده شدن دوباره جاهليت.
يا رسول اللّه! تو رفتى ولى «قرآن و عترت»، يادگار هميشه زنده تو، ماند.
امروز مدينه اى به وسعتِ جهان، هر صبح و شام بر رسالت تو شهادت مى دهد. نامت، فاتح جانها و جهانها و زمينها و زمانهاست.
حجة الاسلام والمسلمین جواد محدثی

چشمایی كه هنوز نگران امت است

مرور می‏کنی خاطرات هزار ساله نوح را، تنهایی آدم را، زخم‏های ایوب را و امتحان ابراهیم را. با آمدن آدم علیه‏السلام آمده‏ای و بعد از عیسی علیه‏السلام به پیامبری رسیده‏ای.
فرشته‏ها صدایت می‏کنند؛ اما هنوز دلتنگ و نگران امتت هستی.
پس از تو
چه می‏توان گفت از آن همه کلمه‏ای که در صدای سکوت علی علیه‏السلام ، پس از تو خاموش ماندند؟ پس از تو، غیر از نفس‏های غمگین علی علیه‏السلام و اشک‏های ناتمام فاطمه علیهاالسلام ، هیچ نفسی به تو نرسید و هیچ اشکی از نام تو سرچشمه نگرفت.
کاش سلمان‏ها و ابوذرها و... در باران تکثیر می‏شدند تا خطبه‏های علی علیه‏السلام را عملی کنند! کاش....!
لب به سخن گشودی و فرمودی: «نورانی‏ترین شما در روز قیامت، کسی است که آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را بیشتر دوست بدارد.» اما باور نمی‏کنی که امت تو چگونه به وصیت تو عمل کردند. کاش از دست‏های گرمی نپرسی که هیچ‏گاه پس از تو، دست‏های تنهای علی علیه‏السلام را در صبحگاهان غربت نفشرد و هیچ جوابی، پرنده‏های سلامش را نرسید! کاش از شانه امنی نپرسی که پس از تو هیچ شانه‏ای هق هق گریه‏های دختر دردانه‏ات را نداشت! کاش از دوست‏داشتن مپرسی که هیچ خانه‏ای همسایه دوستی مهربانانه آل تو نشد!
کاش...!