چه ارتباطی میان وهابیت و بهاییت وجود دارد؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه ارتباطی میان وهابیت و بهاییت وجود دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به عزیزان و دوستان حاضر در این جمع

چه ارتباطی میان وهابیت و بهاییت وجود دارد؟

موفق باشید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صفا

صجبان;456083 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به عزیزان و دوستان حاضر در این جمع

چه ارتباطی میان وهابیت و بهاییت وجود دارد؟
موفق باشید

با سلام و عرض ادب

پاسخ اجمالی
وجه اشتراک هر دو انحرافی بودن هر دو جریان از خط اصیل اسلام است . هر دو توسط کشور های بیگانه( روسیه و انگلیس) در زمان قاجاریه متولد شدند. وهابیت ادعای قرائت اصیل از اسلام و بهائیت ادعای به پایان رسیدن دوران اسلام گرایی و شروع عرصه بهائیت دارد.

صجبان;456083 نوشت:
چه ارتباطی میان وهابیت و بهاییت وجود دارد؟

سلام
هر دو ساخته و پرداخته ی انگلیس و دشمنان اسلام و در راستای مخالفت با حقایق راستین اسلام هستند.
و الله الموفق

ملاصدرا;600710 نوشت:
هر دو ساخته و پرداخته ی انگلیس خبیث هستند.

با سلام و عرض ادب
در این باره مراجعه شود به:
http://www.askdin.com/thread8092.html
http://www.askdin.com/thread944.html

تولّد شوم(بابیّت و بهائیت)

مقدّمه
یکی از برنامه های استعمار در راه تضعیف جریانات اصیل فکری، مسلک سازی و فرقه سازی و ایجاد موانع و مشکلاتی درونی برای یک جریان میباشد برای اینکه آن تفکر با مشکل درونی خود درگیر شده و به عنوان مانع و معضلی در مقابل استعمار ظهور نیابد جاسوسان کشورهای استعمارگر، با همین مبنا در فعالیّت بوده که مبادا تفکرات مسلمین بخواهند در آینده معضلی برای استعمار و حکومت آن­ها بشوند. از میان این جاسوسان می­توان به کینیاز دالگورکی روس و همفر انگلیسی اشاره نمود.

باب و سودای ریاست
دالگورکی جاسوسی روسی بود که وارد ایران شده بود هدف او پیدا نمودن فردی برای ایجاد و رهبری فرقه­ای جدید در کنار تشیع بود. او پس از مجاهده فراوان توانست علیمحمد باب را برای هدف خویش آماده کند و علیرغم میل ابتدایی باب، زمینه ساز ادعای مهدویت از جانب او شد[1]. باب که در زمان ولیعهدی ناصرالدین شاه قاجار می­زیست، بر اثر اغلاط شیخ احمد احسایی و اشتباهات سید کاظم رشتی و تحریک جاسوس روسی کینیاز دالگورکی در سال ۱۲۶۰ با بنا گذاشتن بابیت و ادعای مهدویت، در ادامه ادعاهای دیگری چون نبوت و رسالت و الوهیت نیز نمود[2]. امّا پس از مدتی دستگیر و به اشتباه خود اعتراف و به توبه اقرار نمود.[3]
نوشتن توبه نامه به معني پايان ماجرا نبود، باب تا روزي که زنده بود در حال افزايش دادن مقامات دروغين خود بود و از سوي ديگر طرفدارانش نيز با حمايت بيگانگان آشوبهائي را در گوشه و کنار مملکت براه انداخته که تحمل آن براي دولتمردان ممکن نبود. شوق رياست و روان بيمار سيد علي محمد باب او را تا آنجا سوق داد که ديگر راهي براي باز گشت از آن منجلاب برايش باقي نماند و مرحوم ميرزا تقي خان امير کبير ناچار به صدور دستور اعدام شد. سيد علي محمد باب در روز بيست وهشتم شعبان ۱۲۶۶ مطابق اول تموز در ميدان صاحب الزمان تبريز به دار آويخته و تير باران شد[4]

بهائیت فرزند ازدواج نامشروع
پس از باب پیروانش به نزدیک به ده فرقه­ مختلف تقسیم شدند. اما دو گروه عمده آن­ها ازلیان و بهائیان بودند. صبح ازل(میرزا یحیی) و بهاء(ميرزا حسينعلي بهاء) که از نزدیکان باب و مبلغان بابیّت بودند بعد از او بر سر جانشيني اختلاف مي­كنند. در ابتدا با توجه به اينكه باب، به ميرزا يحيي توجه بيشتر داشته، عده اي از طرفداران باب او را جانشين باب مي­دانند و ازليان به همين دليل در آغاز، اكثريت را تشكيل مي­دهند، ولي بعدها تدابير بهاء الله موجب شد ازليان در اقليت قرار گيرند و به تدريج منقرض شوند.
يكي از عوامل پيروزي بهاء الله حمايت انگليس است. وقتي بهاء به عراق تبعيد شد دولت انگليس به افراد فعّال احتياج زيادي داشت و ميرزا بهاء الله به تدريج با سياست انگليس ارتباط پيدا كرده تا جايي كه نظر دولت انگليس را به سوي خود جلب مي كند. شاهد اين امر اين است كه وقتي در سال ۱۲۷۸ ميلادي «آرنولد با روز كمبال» ژنرال كنسولي دولت انگليس با ميرزا حسينعلي ديدار مي كند، پيشنهاد حمايت و تابعيت دولت انگلستان و مهاجرت به هند استعماري يا هر نقطه ديگر را به وي مي دهد و نظير همين تقاضا را نايب كنسول فرانسه در «اورنه» به ميرزا بهاء مي دهد تا مورد حمايت و تقويت قرار گيرد. و ديگر اينكه در ايام اقامت ميرزا بهاء و بابيها در عراق و استانبول مقرّري تعيين شده بود كه بعدها حسينعلي از اين امر اظهار پشيماني مي كند.
حمايت انگليس از ميرزا بهاء تا آخر عمر او بوده و زماني كه سردار بريتانيايي در سال ۱۹۱۸ ميلادي حيفا را فتح مي كند، هنگام ورود به شهر، فرمان خاصي از طرف امپراطور انگليس مبني بر ديدار ميرزا بهاء دريافت مي كند و پادشاه انگليس درجه نجابت و بزرگي به او مي دهد كه البته نشاني دادن به شخص ميرزا بهاء از طرف انگليس آن هم در روزهاي اول فتح و غلبه بر دولت عثماني، بايد در مقابل سوابق ممتد و خدمات مفصلي باشد[5]. و بدين سان به علت خلأهاي بذر بد فرجام بهائيت با حمايت دولت­هاي استعماري مثل روسيه و انگليس پاشيده شد و نهال کج اندام آن پرورش يافت.


[/HR][1] - سفينة النجات في المهلکات و المنجليات، ص ۵۰۲

[2] بهائيت در ايران، ص ۱۹۵

[3] - کشف الغطا، ص ۲۰۵ - ۲۰۴

[4] - چهار رساله تاريخي درباره قره العين، ص۴۲

[5] - فرق و مذاهب كلامي، رباني گلپايگاني

تولّد شوم2 (وهابیت)

ریشه نامبارک
محمد بن عبد الوهاب متولّد سال ۱۱۱۵ ق در شهر عیینه در صحرای نجد عربستان است[1] پدر او ازعلماء شهر بود برحسب این شرایط محمد نیز در آغاز از محضر جمعی از عالمان مکه و مدینه بهره برد و به سلک عالمان حنبلی مذهب در آمد اما در همان زمان مطالبی بر زبان او جاری می‌شد که اساتید صالح نسبت به آینده او بدبین بودند و پیش‌بینی می‌کردند که وی در آینده، مردم را نیز به گمراهی خواهد کشیدبه به همین سبب پدرش از او راضی نبود و مدام او را سرزنش می‌کرد و مردم را از اطاعت او بر حذر می‌داشت. حتی برادرش «سلیمان بن وهاب» از مخالفین جدی وی بوده و علاوه بر این‌که سخنان او را باطل می‌دانست، کتابی نیز در ردّ حرف های او نوشت[2].سرانجام محمد بن عبدالوهاب بر اثر فشارهای عالمان و اساتید خود، مجبور به ترک سرزمین پدری و رفتن به بصره شد. البته با رفتن محمد بن عبدالوهاب علمای اهل سنت با ارسال نامه‌هایی مردم بصره را از عقاید انحرافی وی آگاه ساخته و ایشان را از همراهی با وی برحذر داشتند.

آشنایی شیطانی
در آن ایام، استعمارگران انگلیس در مناطق اسلامی در صدد یافتن راه‌هایی برای از میان بردن اتحاد امت اسلامی بودند. برابر دستور حکومت بریتانیا، جاسوسان وظیفه داشتند در کشورهای اسلامی برای ایجاد مذاهب ساختگی، به نوع اختلاف‌های مسلمانان دامن بزنند. بر این اساس «مستر همفر» (یکی از اعضای سازمان جاسوسی بریتانیا در ایران) برای گسترش اختلاف در بین گروه‌های اسلامی به دنبال شخصی مناسب برای اجرای اهداف خود بود که در بصره با «محمد بن عبد الوهاب» آشنا شد و با برنامه ریزی دقیق، آرام آرام با او طرح دوستی ریخته و خود را به وی نزدیک کرد. کم کم دوستی میان آن دو به حدّی شدت گرفت که گاه برای تفریح با هم به خارج از شهر می‌رفتند و در پی این دوستی این دو با یکدیگر، هم‌خانه و هم‌غذا نیز شدند و در یک اتاق استیجاری، با یکدیگر زندگی می‌کردند. در این میان چون بضاعت مالی ابن عبدالوهاب خوب نبود «همفر» تمام لوازم مورد نیاز او از قبیل: خوراک، پوشاک و غیره را فراهم می‌کرد تا این‌که محمد به تدریج بنده و مطیع این جاسوس انگلسی شد و ضمن توافق با او در هیچ مسئله‌ای با وی مخالفت نمی‌کرد. و بدین سبب بود که محمد بن عبدالوهاب به یکی از مهره‌ها و مستعمره‌های انسانی بریتانیا تبدیل شد و از آن پس همانند یک برده مطیع، اوامر دولت انگلستان را عملی می‌کرد[3].

آغاز خرابی
وی پس از مرگ پدرش به عیینه بازگشت و عقاید خود را با امیر آن‌جا -عثمان بن احمد بن معمر- مطرح کرد. امیر ضمن قبول سخنان او، از وی دعوت کرد با یک پیمان، هریک از آن دو، یاور یکدیگر باشند. برای این‌که رابطه این دو باهم مستحکم‌تر گردد، محمد بن عبدالوهاب با خواهر امیر ازدواج کرد و بدین سبب، روابط میان آن‌ها قوی‌تر شد. با امضاء این قرار داد، شیخ که عقایدش را بی‌پروا مطرح می نمود، سرانجام بخاطر خراب کردن چندین بارگاه و قیام مردم و دستور دولت مرکزی، امیر عیینه نیز به ناچار شیخ را از این شهر بیرون کرد. شیخ نیز پس از خروج از آن‌جا، منطقه درعیه، زادگاه «مسیلمه بن کذاب» را برگزید و در سال ۱۱۶۰ به آن‌جا منتقل شد.

گردهمایی یاران شیطان
وی پس از ورود به درعیه با امیر آن منطقه (محمد بن مسعود نیای خاندان سعودی) تماس گرفت و همان پیمانی را که با امیر عیینه بسته بود با او تجدید نمود.[4] امیر شهر درعیه نیز به‌خاطر تحکیم روابط دختر شیخ را به ازدواج پسر خود در آورد. بنابراین پیوند میان آن دو قوت گرفته و این رابطه در شعاع گسترده‌تری تا به امروز نیز استمرار دارد[5].بعد از این پیمان عبدالوهاب روئسای تمام قبائل و مردم نجد را به پذیرش مذهب خود فرا خواند. شیخ با عنوان جهاد علیه کفر و شرک و بدعت‌گذاران با حمله به شهرها و روستاهای مسلمان نشین، مردم را به خاک و خون کشید و اموال آن را غارت کرد[6].بدین ترتیب «فرقه وهابیت» علیه کسانی که همگی گوینده «لا اله الا الله، محمد رسول الله » بودند با نقش آفرینی فعال انگلیس بوجود آمد. او در سال ۱۲۰۶ ق نیز دیده از جهان فرو بست[7].


[/HR][1] - حیاه الشیخ محمد بن عبدالوهاب, ص ۵۵

[2] - کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب, ص۷

[3] - وهابیت ایده استعمار, صص ۷۰-۱۲۶

[4] - تاریخ نجد, صص ۸۱-۸۷

[5] - تاریخ آل سعود, ج ۱, ص ۳۰

[6] - وهابیان, صص ۱۳-۷۶

[7] - الاصلاح فی عصر الحدیث, ص ۱۰

بهائیت انحراف از اصل اسلام
با مطالعه آراء و اندیشه های بهائیان بخوبی می توان انحراف آنها را از اصل اسلام یافت. اموری به عنوان امور مشترک تمام مذاهب اسلامی وجود دارد که بهائیان در مورد آن­ها نگرش دیگری دارند. در مباحث ذیل به برخی از آنها اشاره می­کنیم.

خدای شیطانی
نقطه اشتراک مذاهب اسلامی و ادیان ابراهیمی غیر انسان بودن خداوند است حال آنکه بهاء خود را خدا معرفی نموده می گوید: «لا اله الا انا المسجون الفرید»[1]؛ همچنین می نویسد: «قل لا یری فی هیکلی الا هیکل الله و لا فی جمالی الا جماله و لا فی کینونیتی الا کینونیته و لا فی داتی الا ذاته و...»[2]

قبله شیطانی
تمام مسلمین کعبه مقدسه را به عنوان قبله می دانند حتی در تقدّس کعبه تقریباً بین ادیان ابراهیمی اختلافی نیست. امّا بهائیان نظر دیگری دارند. بهاء در کتاب اقدس می­نویسد: «و اذا اردتم الصلاه ولّوا و جوهکم شطری الاقدس المقام المقدس الذی جعله الله مطاف الملاء الاعلی و مقبل اهل مدائن البقاء و مصدر الامر لمن فی الارضین و السماوات؛ هر گاه خواستید نماز بخوانید، صورتهای خود را برگردانید به سوی مقام مقدسیکه (محل بهاء) خدا قرار داده است؛ آن جا را محل طواف ملائکه علویین و محل توجه اهالی شهرهای بقاء و مصدر امر است برای مردم آسمان ها و زمین»[3] محمد علی قائنی نیز در دروس الدیانه می­نویسد: «قبله ما اهل بهاء، روضه مبارکه است در مدینه عکا که در وقت نماز خواندن باید رو به روضه مبارکه بایستیم و قلباً به جمال قدم جل جلاله (میرزا بهاء) و ملکوت ابهی باشیم»[4].

عبادت شیطانی
شیعه اثنی عشری و مذاهب چهارگانه اهل سنت در ساختار کلی نماز و تعداد رکعات واجبی و.. اتفاق نظر دارند امّا بهاء نماز دیگری (البته با تخفیف) آورده است. می گوید: «قد كتب علیكم الصلوة تسع ركعات لله منزل الایات حین الزوال و البكور و الاصال و عفونا اخری امرا فی كتاب الله» ؛ «نوشته شد بر شما نماز ۹ ركعت از برای خدایی كه فرود آورنده ی نشانی ها است هنگام غروب آفتاب و در پگاه و مغرب و بخشیدیم شماره های دیگری را به موجب فرمان در كتاب خدا؛ زیرا او فرمانده ی توانا و مختار است»[5].
شیعه اثنی عشری و مذاهب چهارگانه اهل سنت در استحباب اقامه نماز بشکل جماعت نیز اتفاق نظر دارند امّا بهاء آن­را حرام می­داند، بهاء می­گوید: «كتب علیكم الصلوة فرادی قد رفع حكم الجماعة الا فی صلوة المیت انه لهو الامر الحكیم»؛«نوشته شده است برای شما اینكه نماز خودتان را به حالت انفراد بخوانید و برداشته شده است حكم نماز جماعت مگر در نماز میت و خداوند امر كننده و حكیم است»[6].

ره یافت
هر چند انحرافات بهائیّت از عقاید و احکام بسیار زیاد است ولی همین اندک ارائه شده نشان میزان تفاوت بهائیت سیاه با اسلام نورانی و منوّر است.


[/HR][1] - کتاب مبین، ص ۲۲۹

[2] - کتاب مبین، ص ۱۳

[3] - اقدس، ص ۳

[4] - دروس الدیانه، درس نوزدهم.

[5] - اقدس، صفحه ۳

[6] - اقدس، ص ۸

وهابیت خط انحرافی در قرائت اسلام
لام به تذّکر است؛ مقصود از انحراف وهابیّت، صرف مخالفت با نظر شیعه نیست بلکه مخالفت با نظر اتفاقی شیعه و اهل سنت است بحث پیرامون انحرافات وهابیت بحث مفصلی است که باید در موضع خود به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد اما در مطلب ذیل به یکی ا مهمترین انحرافات این فرقه از قرائت اتفاقی شیعه و اهل سنت می پردازیم:

کج اندیشی در توحید

اصطلاحات
توحید ربوبی: انسان خداپرست معتقد است؛ همه امور به دستور خداوند انجام می‌پذیرد و هیچ‌کدام از این امور به بنده‌ها واگذار نشده است. برعکس، انسان مشرک، معتقد است همه و یا حداقل بعضی از امور تکوینی به ربّها واگذار شده است. بر همین مبنا است که از ستاره‌ها، بتها، طلب باران، شفاعت، یاری رساندن و پیروزی در جنگ طلب کمک می‌کنند. زیرا معتقد است این امور بطور کامل به آن­ها تفویض شده است.

توحید عبادی: یکی از مراتب توحید، توحید در عبادت است. به این معنی که عبادت و پرستش مخصوص ذات باری تعالی است. و به جز او کسی شایستگی پرستش را ندارد.

عبادت: عبادت در لغت بمعنی خشوع است[1] اما با استفاده در آیات قرآن می‌توان عبادت اصطلاحی را چنین تعریف کرد: عبادت، عبارت است از کرنش در برابر موجودی که او را اله[2] و خالق جهان هستی و مسلط بر همه امور[3] و ربّ تمام عالمیان[4] می‌دانیم.

نکته
با توجه به این تعاریف، معیار اساسی در توحید و شرک در عبادت روشن می‌شود. اگر موجودی بر اساس اعتقاد به الوهیت یا ربوبیت یا به عنوان خالق جهان هستی که تمام امور در دست اوست، پرستیده شود، عبادت است و در مقابل، اگر کرنش انسان بدون قصد و اعتقاد باشد، این کرنش، عبادت نیست. بلکه تعظیم و بزرگداشت به حساب می‌آید. بنابراین در این حالت انسان خاضع مشرک نبوده و عمل او نیز شرک آمیز نیست.

نگاه تک چشمی
تفاوت اساسی میان وهابیت و شیعیان و حتی دیگر فرقه‌های مسلمانان، در مسئله توحید عبادی است. وهابیت توحید عبادی را این گونه تعریف می کنند: «توحید عبارت است از منحصر دانستن خداوند سبحان به عبادت»[5] سپس در تعریف عبادت می‌گویند: «عبادت، نهایت خضوع و خاکساری است و این کلمه تنها در مورد خضوع برای خداوند به کار می‌رود.»[6]

خسارت نگاه اعوری
مشکل اساسی وهابیت در این است که در معنای عبادت، فقط به معنای لغوی آن (مطلق خضوع و خاکساری) بسنده کرده‌اند. چون طبق این مبنا، دایره شرک بسیار گسترده خواهد شد. زیرا بر اساس این تعریف (عبادت) هرگونه کرنش و خاکساری در برابر غیر خداوند، شرک محسوب می‌شود و دیگر فرقی میان کرنش با اعتقاد به الوهیتی که برای مخضوع‌له باشد و یا با این قصد نباشد، نیست. بر طبق این تعریف نادرست، آنان هرگونه زیارت قبور، توسل، شفاعت از پیامبران و اولیاء را «شرک» توصیف می‌کنند.



[/HR][1] - صحاح اللغه و لسان العرب ماده «عبد»

[2] - «لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلىَ‏ قَوْمِهِ فَقَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَاهٍ غَيرْه»،(اعراف:۵۹)

[3] - «ذَالِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ خَلِقُ كُلّ‏ِ شىَ‏ْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلىَ‏ كلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ وَكِيل»،(انعام:۱۰۲)

[4] - «.. قالَ الْمَسيحُ يا بَني‏ إِسْرائيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ»،(المائدة : 72)

[5] - الجامع الفرید, ص ۲۱۹

[6] - همان, ص ۲۱۸

با سلام و عرض ادب
در مباحث پیشین با اشتراکات بهائیت و وهابیت در زمینه نحوه شکل گیری و تفکرات انحرافی از اسلام اشاره نمودیم در بحث پیش رو به اشتراک این دو جریان در وحدتشان با اسرائیل می پردازیم.

برادران ناتنی1 (وهابیت+اسرائیل)
یک سند تاریخی نشان می‌دهد بنیان گذار عربستان سعودی، در دوران سلطنت خود بدون داشتن هرگونه حق قانونی سرزمین‌های فلسطینی را به دولت انگلیس اهدا کرده است! به گزارش "شیعه نیوز" به نقل از فردا، در سندي که اخیرا در برخی محافل رسانه‌ای عربی منتشر شده و منسوب به عبدالعزيز بن سعود بنيان‏گذار سلطنت خاندان سعودي است، آمده است: «من سلطان عبدالعزیز بن عبدالرحمن السعود نزد سر پرستی کاکس نماینده بریتانیای کبیر هزار بار اذعان داشته و اقرار کردم هیچ مانعی از سوی من برای اعطای فلسطین به شهروندان یهودی و یا غیر از آنان هرطور که بریتانیا صلاح بداند وجود ندارد و تا روز قيامت هم از اين نظر عدول نخواهم كرد.»

این سند در مجله الحرس عربستان سعودی که وابسته به مخالفان حاکمیت بوده در همایش علمای حجاز در ۲۱ ژوئیه سال ۱۹۹۱ منتشر شده بوده است.
عبدالعزیز بن عبدالرحمان بن فیصل بن ترکی بن عبدالله بن محمد بن سعود معروف به ملک عبدالعزیز اولین پادشاه و بنیان‌گذار کشور عربستان سعودی بود.


جان فشانی های بعدی:

فهد بن عبدالعزیز در اکتبر 1981، طی طرحی هشت ماده ای خواهان به رسمیت شناخته شدن موجودیت رژیم اسرائیل در جهان اسلام شد. به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی مجدداً در طرحی دیگر(در سال 1999)از سوی دیگر اميرعبداله ارائه گردید. این وابستگی ها ادامه می یابد تا جایی که کشور عربستان کنونی با افزایش تولید نفت جهت ضربه زدن به جریان مقاومت و میهن اسلامیان از سویی و خوش خدمتی به اسرائیل و آمریکا از سوی دیگر هزینه کسری بودجه هنگفتی را متقبل می شود.

با سلام و عرض ادب

برادران ناتنی2 (بهائیت+ اسرائیل)

همانطور که حسینعلی نوری(بهاء الله) ارتباط وثیقی با انگلیس مادر ناخلف اسرائیل داشت و مورد تفقّد دولت وقت انگلیس قرار گرفته بود، پیروان او نیز با اسرائیل ارتباط تنگاتنگی دارند

یکی از شواهد بارز همکاری این دو غدّه سرطانی امکان تبلیغ بهائیت در اسرائیل است، بطوری که مقبره بهاء(قبله بهائیان) و بیت العدل اعظم بهائیان در اسرائیل ساخته شده است.

مقبره باب

تکمیل
بحث درباره ارتباط وهابیت و بهائیت با استکبار جهانی بسیار بحث دامنه داری است که در این مختصر به گوشه بسیار کوچکی از آن اشاره شد.

صفا;652367 نوشت:
آشنایی شیطانی
در آن ایام، استعمارگران انگلیس در مناطق اسلامی در صدد یافتن راه‌هایی برای از میان بردن اتحاد امت اسلامی بودند. برابر دستور حکومت بریتانیا، جاسوسان وظیفه داشتند در کشورهای اسلامی برای ایجاد مذاهب ساختگی، به نوع اختلاف‌های مسلمانان دامن بزنند. بر این اساس «مستر همفر» (یکی از اعضای سازمان جاسوسی بریتانیا در ایران) برای گسترش اختلاف در بین گروه‌های اسلامی به دنبال شخصی مناسب برای اجرای اهداف خود بود که در بصره با «محمد بن عبد الوهاب» آشنا شد و با برنامه ریزی دقیق، آرام آرام با او طرح دوستی ریخته و خود را به وی نزدیک کرد. کم کم دوستی میان آن دو به حدّی شدت گرفت که گاه برای تفریح با هم به خارج از شهر می‌رفتند و در پی این دوستی این دو با یکدیگر، هم‌خانه و هم‌غذا نیز شدند و در یک اتاق استیجاری، با یکدیگر زندگی می‌کردند. در این میان چون بضاعت مالی ابن عبدالوهاب خوب نبود «همفر» تمام لوازم مورد نیاز او از قبیل: خوراک، پوشاک و غیره را فراهم می‌کرد تا این‌که محمد به تدریج بنده و مطیع این جاسوس انگلسی شد و ضمن توافق با او در هیچ مسئله‌ای با وی مخالفت نمی‌کرد. و بدین سبب بود که محمد بن عبدالوهاب به یکی از مهره‌ها و مستعمره‌های انسانی بریتانیا تبدیل شد و از آن پس همانند یک برده مطیع، اوامر دولت انگلستان را عملی می‌کرد

سلام
لطفا اینجا را مطالعه کنید:

خاطرات مستر همفر جعلی است و مستر همفر وجود خارجی ندارد!!!

عصران;652473 نوشت:
سلام
لطفا اینجا را مطالعه کنید:

خاطرات مستر همفر جعلی است و مستر همفر وجود خارجی ندارد!!!

با سلام و عرض ادب

ایشان این را نگفتند!:

خاطرات مستر همفر جعلی است و مستر همفر وجود خارجی ندارد!!!

بلکه گفته اند:

اصل قضیه درست است که انگلیسی ها در پیدایش این فرقه دست داشته اند. ولی این که مستر همفر یک شخصیت حقیقی باشد برای من ثابت نشده است. در هر صورت این مطلب می تواند وصف حال باشد. اگر شخصیت واقعی بود زندگی نامه او را نیز می نوشتند.

نکته: بین استنباط و عنوان بندی شما با کلام اصل ایشان تفاوت زیادی است!!

صفا;652483 نوشت:
لکه گفته اند:
اصل قضیه درست است که انگلیسی ها در پیدایش این فرقه دست داشته اند. ولی این که مستر همفر یک شخصیت حقیقی باشد برای من ثابت نشده است. در هر صورت این مطلب می تواند وصف حال باشد. اگر شخصیت واقعی بود زندگی نامه او را نیز می نوشتند.

نکته: بین استنباط و عنوان بندی شما با کلام اصل ایشان تفاوت زیادی است!!


سلام
من به حرف ایشان کاری ندارم چون ایشان هیچ دلیلی برای گفته ی خود نیاوردند.بالایش خودم این همه استدلال آوردم. حکم فقهی نخواسته بودیم که یک نفر روحانی بدون هیچ دلیلی درباره چیزی حکم صادر کند.
درست است که وهابیت بد است ولی دلیل نمی شود که برایشان دروغ ببافیم.

صفا;652483 نوشت:
انگلیسی ها در پیدایش این فرقه دست داشته اند

اگر می توانید فقط یک مدرک معتبر برای این جمله بیاورید.البته توجه داشته باشید که قضیه لورنس عربستان برای پیدایش وهابیت نیست بلکه برای کمک به آل سعود بود پس این دو را با هم خلط نکنید.

عصران;652489 نوشت:
من به حرف ایشان کاری ندارم چون ایشان هیچ دلیلی برای گفته ی خود نیاوردند.بالایش خودم این همه استدلال آوردم. حکم فقهی نخواسته بودیم که یک نفر روحانی بدون هیچ دلیلی درباره چیزی حکم صادر کند.
درست است که وهابیت بد است ولی دلیل نمی شود که برایشان دروغ ببافیم.

با سلام
اولاً: شما ارجاعتان به کلام ایشان بعنوان سند استدلاتان بود لذا این چرخش سریع فایده ای ندارد
ثانیاً: اگر ایشان استدلال نکرده اند چرا برای ردّ کلام بنده به سخن ایشان متوسل شدید!
ثالثاً: انکار یا قبول این مطلب که همفر وجود دارد یا ندارد خارج از حوصله بحث است ولی برای اثبات امکان وجود چنین شخصی، کافی است دقتی در نحوه انتخاب رضاخان، سید ضیاء طباطبایی و.... توسط انگلیس داشته باشیم.
رابعاً: افرادی که از مهندسی استنباط حکم شرعی بی اطلاعند طبیعی است که فکر کنند علماء بدون دلیل حکم صادر می کنند.
خامسآً: برای اثبات وجود امثال همفر کافی است در مورد فیلم«لورنس عربستان» به کارگردانی «دیوید لین»[=Tahoma, Iranian Sans, DejaVu Sans, Noto Kufi Arabic, Droid Arabic Kufi, sans-serif] ساخته کشور انگلیس دقتی داشته باشیم
[h=2]خلاصه داستان[ویرایش][/h]تی.ئی.لارنس، افسر دون پایه ی ارتش بریتانیا که اطلاعات زیادی راجع به سیاست و فرهنگ کشورهای خاورمیانه دارد، استخدام می شود تا ببیند در باب ساماندهی قبایل پراکنده ی عرب چه کار می تواند انجام دهد. در این مرحله از جنگ جهانی اول، بریتانیایی ها به کمک و شراکت اعراب در جنگ علیه ترک ها، که متحد آلمان ها هستند، نیاز دارند. لارنس مجذوب و مسحور آن بیابان های بکر و دست نخورده و مردان یکدنده و لجوج قبایل عرب است و بلافاصله پس از آن که شاهزاده فیصل از وی قول همکاری می گیرد، تبدیل به یک عرب تمام عیار می شود. لارنس به اتفاق دوست جدیدش شریف علی، بندر حیاتی عقبه را فتح می کند و همچون قهرمانی مورد استقبال قرار می گیرد. لارنس حالا آنقدر جسارت پیدا کرده که بخواهد دست به اعمال نامحتمل بزند. ترک ها او را به خاطر جاسوسی می گیرند و شکنجه می دهند. همین تجربه او را به سلحشوری بی رحم و بی ملاحظه تبدیل می کند که به خاطر لذت کشتن، می کشد. او به گونه ای معجزه آسا موفق می شود برای فتح دمشق قبایل عرب را گرد آورد ولی کینه های کهنه به رویاهایش پایان می دهند. لارنس که خود را به خاطر آنچه بدان تبدیل شده (یعنی مردی ناموفق در انجام ماموریت اش، که وجدان خود را نیز زیر پا گذاشته، ملامت می نماید) خاورمیانه را ترک می کند...(منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%B3_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%28%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%29)

عصران;652493 نوشت:
اگر می توانید فقط یک مدرک معتبر برای این جمله بیاورید.البته توجه داشته باشید که قضیه لورنس عربستان برای پیدایش وهابیت نیست بلکه برای کمک به آل سعود بود پس این دو را با هم خلط نکنید.

خودتان اعتراف می کنید قضیه لورنس عربستان برای کمک به آل سعود بود. در حالی که طبق پیمانی که بین آل سعود و عبدالوهاب بسته شده است آل سعود بازوی سیاسی و آل شیخ بازوی دینی آن حکومت بود. حتی این پیمان هم اکنون نیز جریان دارد و مفتی اعظم از آل شیخ و پادشاه از آل سعود است. نقش آفرینی انگلیس در روی کار آمدن آل سعود که پشتوانه اجرایی تفکرات وهابیت است به اذعان شما کاملاً مسلم است و این خود دلیلی بر حمایت انگلیس از این تفکر است.

صفا;652498 نوشت:
اً: شما ارجاعتان به کلام ایشان بعنوان سند استدلاتان بود لذا این چرخش سریع فایده ای ندارد
ثانیاً: اگر ایشان استدلال نکرده اند چرا برای ردّ کلام بنده به سخن ایشان متوسل شدید!

سلام
من به حرف ایشان متوسل نشدم بلکه به نوشته ها و استدلالاتی که خودم در همان لینک دادم شما ارجاع دادم اگر می توانید آنها را رد کنید.بقیه مطالبتان هم با کمال احترام هیچ ربطی به حرف من ندارد.

اگر خیلی علاقه دارید که وقایع تاریخی را با احکام فقهی اشتباه بگیرید اینجا را نیز مطالعه کنید:

برای روشن شدن اين مطلب پای صحبت حجت الاسلام و المسلمین سید محمدکاظم طباطبایی نشسته ایم. ایشان علاوه بر تحصیلات حوزوی مدرک كارشناسي ارشد در رشته های فقه و اصول از دانشگاه رضوی مشهد، فلسفه و کلام از دانشگاه قم، و نیز كارشناسي تمدن ملل از دانشگاه فردوسی مشهد را نیز دارا هستند که تحقیقات زیادی در مورد سه فرقه شیخیه و بابیه و بهائیه داشته اند در این مصاحبه سعی شده است مباحث بگونه ای مطرح شود که هم از نظر درمان و هم از نظر پیشگیری مورد استفاده خواننده محترم قرارگيرد. ترجمه هایی از کتاب های انگلیسی و عربی نیز از ایشان منتشر شده است.
سخن: بیشتر کتابهایی که در مورد بهائیه نوشته شده کتب تاریخی است و درباره فعالیت های امروزین آنها کمتر پرداخته شده با توجه به تحقیقات شما فعالیتهای آنها را در دوره کنونی چگونه می بینید؟

طباطبایی: دو كتاب مهم و مشهور در مورد بهاییت و یا وهابیت نوشته شده اند. خاطرات کینیاز دالگورکی و مستر همفر انگلیسی. برای معرفی وهابیت اینكه اين دو کتاب اعتبار تاریخی و علمی ندارند. من در قم بودم به من گفتند که کتاب مستر همفر را ترجمه کن گفتم این کتاب ترجمه شده است، گفتند که ما می خواهیم شما هم ترجمه کنید من گفتم به شرطی ترجمه می کنم که نسخه اصل آن را به من بدهید. گفته می شود اصل آن انگلیسی است و بعد به زبان فرانسه و بعد به زبان عربی ترجمه شده و حالا نیز به زبان فارسی ترجمه شده است، من گفتم منبع دست چندم نمی خواهم نسخه انگلیسی آن را بدهید یا نسخه فرانسه آن را، گفتند فقط نسخه عربی آن موجود است. من ترجمه کردم بعد از آن یکی از اساتید ما در مشهد به من گفت طباطبایی این چه کاری بود کردی؟ جریان را برای ایشان نقل کردم ایشان گفتند این کتاب اساسا اعتباری ندارد و تو با این کار خودت را ضایع کردی من گفتم من فقط مترجم هستم و حتی اسم من نیز پشت کتاب نیست؛ بعد از آن به این نکته پی بردم که این دو کتاب اساسا ساختگی است. شما وقتی خاطرات دالگورکی را مرور کنید مي بينید که او در کتاب می گوید من علی محمد باب را در کربلا پیدا کردم روی او کار کردم بعد مذهب بابیت درست شد. من نظرم این است که کسی نمی آید شخصی را برای ساخت مذهب بسازد به عقیده من در ابتدا شخصی وجود دارد که زمینه های انحراف در او هست. او ابتدا ادعاهایی می کند و برخی نیز او را کشف می کنند نه آنکه او را برای ساخت فرقه تحریک کنند. مثلا همین مرضیه (خواننده) می گفت من روضه خوان بودم، شخصی که صدای من را شنیده بود به من گفت که تو صدای خوبی داری بیا خواننده شو. در واقع آن شخص مرضیه را کشف کرد من تا همین چند وقت پیش نظرم این بود که روسها علی محمد باب را کشف کرده‌اند، اخیرا مطالعاتی درباره یهود داشتم که موجب شد نظرم درباره این موضوع عوض شد و به این نکته مهم رسیدم که این فرقه را یهودیان ساخته اند این مساله اول.

http://sokhanonline.ir/fa/news/23261/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D9%87%D9%85%D9%81%D8%B1-%D8%AC%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

سلام
همه فرقه های اسلامی همدیگرابکفر متهم می کنند درحالیکه همشان پیرو اخوندهاهستند.
اخوندهاهم بجای قران حدیث جعل می کنند.
شیعه وسنی قرنهاست باهم جدل دارند بعدهم که در درونهمه اینها هزارتا فرقه جور واجور امدبیرون اره استعمارنقش داره ولی مگه استعمار فقط تو بهایت وبابیت کثیف هست ؟
چرانمی گوید به چه دلیل شیعه وسنی خلاف فقه قران هزارتا احکام متضاد بوجوداوردند؟
برخلاف قران رای می دهند مرتد وکافر بیچاره بزور اعدام کنند ..
برخلاف قران رای می دهند که سودهای بانکی حلال است ..
برخلاف قران رای می دهند فلان ازدواج حرام وقلان عقد حرام ...
برخلاف قران میگن باید ب سنت عمل کرد فلانی رابخاطر رابطه نامشروع سنگسارکنیم ..
برخلاف قران بجای تدبر درقران فقط سرقبر مرده قران می خوانند انهم بخاطر ثوابش انقدر قران مهجور مانده که نامی ازمسلمانی دربین مردم نیست ..
فلان اخوند فتوامی دهد همه سم بکم می شوند فکرمی کنن فقط اخوندها ازجانب خدا وپیغمبر امده اندهیچکس حق ندارد درایات قران تامل کند..
مگر همین وهابی ها که فتوا ی قتل می دهند نمونش در احکام شیعه وسنی نیست فقط اینها دل وجراتشا دارند وتقیه نمی کنند ..
ریشه وهابیت همین احادیث جعلی وصحابه پرستی هست وریشه بابیت هم اخوندهای افراطی دوره قاجارند که تنها دین وخداشان موعود گرایی هست

یهود هزارسال با روایت های بنی اسرائیلی دربین شیعه وسنی تفرقه ایجاد کرده ومابی خبریم ..
نمونش این تفاسیر وکتب حدیثی بخارایی اصول کافی هست .
ما اهل قرانیم هرحدیثی بدون سنجش عقل وقران قبول نیست

من چندتا روایت خواندم علمای اهل سنت درقدیم اهل لواط بودند خوب حالا چیه میگن وهابیت تازه امده روکار..
یامامون خلیفه عباسی که هزارتا فسق وفجور مرتکب شد ..
یامسئله نکاح کودکان همه فرق مخصوصا در شهرهای مرزی ایران مدشده است

صفا;652498 نوشت:
ثالثاً: انکار یا قبول این مطلب که همفر وجود دارد یا ندارد خارج از حوصله بحث است

سلام
اگر این طور است پس چرا از اول در این باره ایراد گرفتید.به نظر من این را فقط برای فرار از جواب دادن گفتید.

صفا;652498 نوشت:
ولی برای اثبات امکان وجود چنین شخصی، کافی است دقتی در نحوه انتخاب رضاخان، سید ضیاء طباطبایی و.... توسط انگلیس داشته باشیم.

یعنی چون انگلیس رضاخان و سید ضیا را سر کار آورده پس حتما ماجرای مستر همفر هم حقیقت دارد چه استدلال کاملی! آیا از نظر شما شهادت امام حسین هم توطئه انگلیس بود؟

صفا;652498 نوشت:
رابعاً: افرادی که از مهندسی استنباط حکم شرعی بی اطلاعند طبیعی است که فکر کنند علماء بدون دلیل حکم صادر می کنند.

این حرف شما هم هیچ ربطی به بهاییت یا وهابیت ندارد پس جوابش را نمی دهم.

صفا;652498 نوشت:
برای اثبات وجود امثال همفر کافی است در مورد فیلم«لورنس عربستان» به کارگردانی «دیوید لین» ساخته کشور انگلیس دقتی داشته باشیم

آخر لورنس عربستان چه ربطی به مستر همفر دارد.این یک مغالطه است.مثل این است که من بگویم برای اثبات وجود هلوکاست همین کافی است که دقتی در مورد فیلم هیتلر داشته باشیم.

صفا;652499 نوشت:
خودتان اعتراف می کنید قضیه لورنس عربستان برای کمک به آل سعود بود. در حالی که طبق پیمانی که بین آل سعود و عبدالوهاب بسته شده است آل سعود بازوی سیاسی و آل شیخ بازوی دینی آن حکومت بود. حتی این پیمان هم اکنون نیز جریان دارد و مفتی اعظم از آل شیخ و پادشاه از آل سعود است. نقش آفرینی انگلیس در روی کار آمدن آل سعود که پشتوانه اجرایی تفکرات وهابیت است به اذعان شما کاملاً مسلم است و این خود دلیلی بر حمایت انگلیس از این تفکر است.

اصلا می دانید وقتی که لورنس عربستان آمد چند سال از پیدایش فرقه وهابیت گذشته بود و همچنین قضیه لورنس عربستان هم آن طوری نیست که شما فکر می کنید.متاسفانه نه شما کارشناس تاریخ هستید و نه اینجا انجمن تاریخ است.انشاء الله یک موضوع در همین رابطه در انجمن تاریخ ایجاد می کنم و لینکش را اگر اینجا را قفل نکرده باشید در همین جا قرار می دهم.

آیا در نظام جمهوری اسلامی، به بهائیان ظلم می شود؟

http://nasr1212.blogfa.com/post/326

مسئله اعدام بهاییان درایران؟

http://nasr1212.blogfa.com/post/324

http://www.bahairesearch.ir/html/modules.php?op=modload&name=News&file=article&sid=504

موضوع قفل شده است