تفسیر قرآن برای نوجوانان

تب‌های اولیه

1054 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 3 إلى5

✨ اسلام، دینى جامع است و همه‏ ى نیازهاى طبیعى و روحى انسان را مورد توجّه قرار داده و نظر صریح مى‏ دهد.
✨در نظام توحیدى، ذبح حیوان هم باید رنگ الهى داشته باشد، وگرنه حرام مى ‏شود.
✨گرچه گوشتى كه از راه تیرها وچوبه ‏هاى قمار تقسیم مى ‏شود حرام است، ولى به نظر مى‏ رسد نه گوشت خصوصیّتى دارد ونه وسیله تقسیم وچوبه‏ هاى تیر، بلكه هر درآمدى از راه قمار حرام است.
✨ مهم‏ترین روزنه ‏ى امید كفّار، مرگ پیامبر بود كه با تعیین حضرت على‏ علیه السلام به رهبرى، آن روزنه بسته شد.
✨ اگر رهبر غدیر در جامعه باشد، مسلمانان نباید ترسى داشته باشند.
✨اگر دشمن خارجى هم شما را رها كند، دشمن داخلى وجود دارد كه باید با خشیت از خدا به مقابله او رفت.
✨ اگر مسلمانان از خط رهبرى غدیر دست برنمى ‏داشتند، هیچ خطرى، از سوى كفّار متوجّه آنان نمى‏ شد.
✨ كفّار، از دینِ كامل مى ‏ترسند، نه دینى كه رهبرش تسلیم، جهادش تعطیل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند.
✨نصب على علیه السلام به امامت، اتمام نعمت است، «اتممت علیكم نعمتى» و رها كردن ولایت او كفران نعمت و ناسپاسى نعمت، عواقب سوئى دارد.
✨قانونى كامل است كه به همه‏ ى حالات و شرایط انسان توجّه داشته باشد، مخصوصاً حالت اضطرار و مخمصه. آرى، در احكام اسلام، بن‏بست نیست.
✨ شرایط ویژه‏ ى اضطرار، نباید زمینه‏ ساز گناه و آزاد سازى مطلق شود، بلكه باید به همان مقدار رفع اضطرار اكتفا كرد.
✨ پیامبران، پاسخگوى سؤال‏ها و نیازهاى طبیعى جامعه‏ اند.
✨ سؤال، یك ارزش ونشانه ‏ى احساس مسئولیّت است. سؤال، زمینه‏ ى نزول تدریجى آیات قرآن است.
✨هر غذایى كه حرام شده، به خاطر پلیدى آشكار یا نهان آن است.
✨چون اسلام دینى فطرى است، آنچه را كه دل بپسندد و فسادى نداشته باشد حلال مى ‏كند.
✨ دانش، حتّى به سگ ارزش مى ‏دهد و كارآیى آن را بیشتر مى ‏كند. «تعلّمونهنّ» سگ با اندكى آموزش، یك عمر شكار خود را به معلّمش هدیه مى‏ كند. «أمسكن علیكم» ولى بعضى انسان‏ها كه همه چیز را از خدا فرا گرفته ‏اند، «علّمكم اللّه» براى خدا چه مى ‏كنند؟
✨ رعایت مقرّرات الهى در مصرف گوشت جلوه‏ اى از تقواست.
✨توجّه به معاد وحسابرسى سریع الهى، یكى از انگیزه ‏هاى تقواست.
✨ در بیان احكام و قوانین، از عنصر زمان نباید غافل بود.قوانین تشریع با نظام تكوین هماهنگ است.
✨ پاكدامنى زن، در هر مذهبى كه باشد، یك ارزش است. پاكدامنى، هم براى مردان وهم براى زنان، شرط است.
✨در انتخاب همسر به اصل ایمان وپاكدامنى توجّه شود.
✨ اغفال و كلاهبردارى، حتّى نسبت به غیر مسلمان ممنوع است. زن، حقّ مالكیّت دارد، چه مسلمان و چه غیر مسلمان.
✨پرداخت اجرت به زن باید به خاطر ازدواج باشد، نه به خاطر زنا و روابط نامشروع.
✨ ابتدا راه حلال را نشان دهید سپس راه انحرافى را ببندید.
✨ برقرارى روابط نامشروع و پنهانى، حتّى با غیرمسلمان ممنوع است.
✨خوردن طعام اهل‏ كتاب وگرفتن همسر پاكدامن از آنان حلال است.
✨ اختلاط با اهل‏ كتاب و زندگى در میان آنان و سفر به كشورشان، یكى از لغزشگاه‏هاست. از این رو، در این آیه، پس از جواز ارتباط، هشدار مى ‏دهد كه مواظب باشید روابط اقتصادى و خانوادگى، اعتقاد شما را عوض نكند و به خاطر رسیدن به همسر، ایمانتان را از دست ندهید.

[=113][=#800000]

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 10إلى13

✨ یاد نعمت‏هاى خدا بر مؤمنین لازم است
✨ دفع خطرات دشمن، از مهم‏ترین نعمت‏هاى خداست. با تقوا و توكّل و ایمان، لطف خدا را به خود جلب، و خطر دشمنان را دفع كنیم.
✨ لازمه ‏ى ایمان و تقوا تكیه بر خداست.تقوا وتوكّل داشتن، اثر یاد خداوند و ایمان است.
✨نماز، زكات، یارى انبیا و انفاق، در برنامه ‏هاى ادیان الهى دیگر نیز بوده است.
✨ همراهى خداوند با ما چند شرط دارد: نماز، زكات، ایمان، نصرت انبیا، انفاق.
✨ایمان به انبیا به تنهایى كافى نیست، یارى آنان هم لازم است.
✨انجام همه‏ ى واجبات كارساز است، نه فقط بعضى از آنها.
✨ كمك به خلق خدا، كمك به خداست. قرض دادن باید به شیوه‏اى نیكو باشد.
✨قرار گرفتن موضوع قرض در كنار امورى مانند: نماز و زكات و ایمان به رُسل و یارى انبیا، وترتّب مغفرت وپاداش الهى بر آن، نشانگر اهمیّت فوق ‏العاده ‏ى آن است.
✨رهبر جامعه باید از سوى خدا تعیین شود، و برگزیدگان انبیا هم باید به فرمان خداوند باشند.
✨ نماز و زكات و انفاق، در كنار پذیرش و یارى رهبران الهى مفهوم دارد.
✨ بهشت، جاى آلودگان نیست، ابتدا باید پاك شد، آنگاه به بهشت رفت.
✨ بعد از اخذ میثاق و اتمام حجّت و بیان شرایط دریافت الطاف الهى، راه عذر و بهانه براى كسى نیست.
✨پیمان‏شكنى، عامل محرومیّت از لطف الهى و زمینه ‏ى پیدایش سنگدلى است.
✨ در برخورد با دشمن، انصاف را فراموش نكنیم.عفو و صفح، از مصادیق احسان است.
✨عفو وگذشت از كافر نیز احسان ونیكى است. نیكوكار، محبوب خداست.

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 14إلى17

✨ ادّعا بسیار است، امّا عمل اندك.هركس ادّعایى دارد باید مسئولیّتى را بپذیرد.
✨نتیجه‏ ى فراموشى تذكّرات الهى و بشارات عَهدَین، تفرقه و عداوت است.
✨ تفرقه و دشمنى، از عذاب‏هاى الهى است.
✨اسلام، دینى جهانى است و همه ادیان را به حقّ دعوت مى ‏كند.
✨ در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهل‏ كتاب هم مأیوس نشویم.
✨ جهان منهاى قرآن، تاریك است.
✨برخى حقایق تورات و انجیل، كتمان شده است.
✨ از شیوه‏ هاى ارشاد، بیان مطالب به قدر ضرورت است. پیامبر وقرآن، بسیار با عظمت هستند.
✨كسانى قابل هدایتند كه در پى تحصیل رضاى حقّ باشند، نه دنبال مقام و مال و هواى نفس و انتقام.
✨هدایت به راه‏هاى سلامت و سعادت، در گرو كسب رضاى خداست و هر كس در پى راضى كردن غیر او باشد، در انحراف است.
✨ راه حقّ یكى و راه‏هاى باطل (شرك، كفر، نفاق و تفرقه و...) متعدّد است.
✨هدف، یكى است ولى راه‏هاى رسیدن به آن متعدّد است.
✨ مكتب وحى، سلامت و سعادت فرد و جامعه و روح و جسم را تضمین كرده است.
✨بشر در سایه قرآن، به همزیستى و صفا در زندگى مى ‏رسد.
✨براى رسیدن به صراط مستقیم، تنها پیامبر و كتاب كافى نیست، لطف و اراده‏ى خدا هم لازم است.
✨ نه جبر، نه تفویض بلكه امر بین الامرین. انسان انتخاب‏گر است؛ «اتّبع رضوانه» امّا رسیدن به هدف بدون اراده خدا نمى ‏شود.
✨قرآن، داروى شفابخش همه ظلمات است. تاریكى ‏هاى جهل، شرك، تفرقه، توحّش، شبهات، شهوات، خرافات، جنایات واضطراب‏ها را به نور علم، توحید، وحدت، تمدن، یقین، حقّ، صفا وآرامش تبدیل مى ‏كند.
✨اسلام، با كفر، شرك و خرافه در هر مكتبى كه باشد مخالف است.
✨اگر مسیح خدا باشد، خدا كه در شكم زن قرار نمى ‏گیرد.احتمال فنا و نیست شدن، با خدایى سازگار نیست.
✨عیسى، مادرش و همه مردم زمین در انسان بودن و ناتوان بودن در برابر قدرت خداوند، یكسان مى ‏باشند.
✨ ادّعاى خدایى براى غیر خدا نظیر مسیح، نشانه عدم شناخت واقعى مسیحیان نسبت به خداوند است.
✨قدرت الهى، محدود به نظام خاصى نیست و مى‏ تواند حتّى بدون پدر هم، فرزند خلق كند.


پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 18إلى23

✨نژادپرستى، امتیازطلبى و حقّ را منحصر در خود و حزب و گروه خود دانستن، ممنوع است.
✨هیچ فرد، قوم، نژاد و امّتى، نباید مطمئن به آمرزش خدا باشد، چنانكه نباید از رحمت او مأیوس باشد.
✨اسلام اهل‏ كتاب را به سوى ایمان فرا مى‏ خواند.
✨بیان حقایقى كه كتمان یا تحریف و یا فراموش شده ‏اند، یكى از رسالت‏هاى انبیاست.
✨ بعثت، راه عذر و بهانه را به روى انسان مى‏ بندد. بشارت و انذار، از شیوه ‏هاى تبلیغى انبیاست.
✨ انسان در انتخاب راه آزاد است، انبیا فقط بشارت و هشدار مى‏ دهند واجبار و اكراهى ندارند.
✨ براى دعوت مردم، باید از اهرم عاطفه استفاده كرد.
✨ باید پیش از دستورات الهى، مردم را با ذكر الطاف الهى، آماده كنیم.
✨ قبل از حضرت موسى نیز در میان بنى ‏اسرائیل پیامبرانى وجود داشته كه حضرت موسى وجود آنان را به عنوان نعمت یادآورى مى‏ كند.
✨ از تاریخ عبرت بگیریم. قوم موسى پس از برخوردارى از لطف ویژه الهى و رسیدن به حكومت، گرفتار ذلت و مسكنت شدند.
✨رابطه‏ ى رهبر و مردم، باید عمیق و عاطفى باشد.
✨سرزمین‏هاى مقدّس را باید از چنگ نااهلان بیرون آورد.
✨ همه جاى زمین یكسان نیست، برخى جاها قداست دارد.
✨ممنوعیّت عقب‏نشینى از جنگ، نشانه‏ ى روحیّه‏ ى عصیان‏گرى گروهى از بنى ‏اسرائیل مى ‏باشد.
✨ بودن نااهلان در جایى، دلیل كناره ‏گیرى افراد شایسته نیست.
✨ باید دشمن را بیرون كرد، نه آنكه صبر كرد تا خودش بیرون رود.
✨ راحت‏ طلبى، ممنوع است باید اقدام كرد و امداد خواست تا دشمن را بیرون راند.
✨توقّع پیروزى بدون مبارزه، تفكّرى نادرست است.
✨خداترسى، زمینه ‏ى فراهم شدن الطاف و نعمت‏هاى الهى است.
✨ آنكه از خدا بترسد، احساس مسئولیّت مى‏ كند وپیروى از فرمان پیامبر خدا را واجب مى ‏داند ودر برابر قدرت‏هاى دیگر تسلیم نمى‏ شود.
✨خوف الهى و تقوا، به انسان بصیرت و نیروى تحلیل صحیح و روشن از مسائل مى ‏دهد.
✨ توكّل، باید مخلصانه و تنها بر خدا باشد.
✨اگر اهل ایمان با شهامت وارد شوند، منحرفان میدان را ترك مى‏ كنند.
✨اصل در موفقیّت تنها امكانات مادّى نیست، بلكه ایمان و توكّل، تصمیم و جرأت نیز لازم است.
✨توكّل به تنهایى كافى نیست، بلكه همراه با تلاش ما را به مقصد مى‏ رساند.
✨ توكّل، تنها به لفظ نیست، بلكه روحیّه ‏اى برخاسته از ایمان است.

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 24إلى31

✨ بنى‏ اسرائیل، نمونه‏ ى بى ‏ادبى، بهانه‏ جویى، ضعف و رفاه ‏طلبى بودند.
✨مردم باید خود به اصلاح جامعه بپردازند، نه آنكه تنها از خداوند و رهبران دینى توقّع اصلاح داشته باشند.
✨غالب دعاهاى قرآنى با استمداد از اسم ربّ است.
✨در حالى همه‏ ى مردم از ما بریده‏ اند، به نجات دهنده‏ ى اصلى متوسّل شویم.
✨ شكایت پیامبران به خداوند و نفرین، وقتى است كه از ایمان واطاعت مردم مأیوس شوند.
✨ سرپیچى از جهاد، فسق است.
✨ یكى از بلاهاى اجتماعى دور شدن مردم از اولیاى خدا ومحروم شدن از فیض وجودشان است.
✨ یكى از بلاها و سختى‏هاى مؤمنان، زندگى با فاسقان و در میان آنان بودن است.
✨ قاعدین و فراریان از جبهه، باید از بعضى امكانات و مزایا محروم باشند.
✨ براى فاسقان دلسوزى نكنید.انبیا، دلسوز مردمند.
✨باید تاریخ گذشتگان را براى عبرت گرفتن خواند و بررسى كرد.
✨در نقل تاریخ باید به مسائل مهم پرداخت.
✨ اصل، تقرّب به خداوند است نه قربانى، قربانى هرچه كه مى ‏خواهد، باشد.
✨ پسر پیامبر بودن نقشى در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یكى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد.
✨ تاریخ قتل وخونریزى همزمان با تاریخ انسان است. گاهى حسادت، تا برادركشى هم پیش مى‏ رود.
✨ به تهدید كننده به قتل هم باید منطقى جواب داد.
✨ ملاك پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع كار
✨ تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس تقواست، نه تبعیض.
✨ در برخورد با حسود، آرام سخن بگوییم و آتش حسد را با نرمش در گفتار، خاموش كنیم.
✨ یكى از راه‏هاى نهى از منكر، آن است كه به او اطمینان دهى كه به او تجاوز و تعدّى نخواهى كرد.
✨ عالم، مظهر ربوبیّت الهى است.
✨گناهان مقتول، به قاتل منتقل مى‏ شود.
✨در درگیرى‏ ها مسئول خسارت آغازگر است.
✨ ایمان به معاد، جزو عقاید اوّلیه انسان‏هاى روى زمین بوده است.
✨قاتل، هم به خود ظلم مى ‏كند، هم به مقتول، هم به خانواده‏ ى مقتول و هم به جامعه.
✨نفس انسان، با وسوسه، تلقین و تزیین، انسان را رام و خام مى‏ كند و به گناه مى ‏كشد.
✨هواى نفس مى ‏تواند عواطف برادرى را نیز سركوب كند.
✨فطرت پاك انسانى، از آدم كشى بیزار است، ولى نفس، این كار را خوب جلوه داده و انسان را به قتل وا مى ‏دارد.
✨ مرگ انسان در زمین، با شهادت آغاز شد.
✨پیروى از هواى نفس، خسارت است.
✨گاهى حیوانات مأمور الهى ‏اند و حركت آنان به فرمان او و در مسیرى است كه او مى ‏خواهد.
✨خداوند، گاهى انسان را با حیوانات كوچك آموزش مى‏ دهد تا بفهماند زاغ هم مى‏ تواند وسیله آموزش انسان باشد، پس نباید مغرور شد.
✨مرده‏ ى انسان نیز كرامت دارد ونباید خوراك حیوانات شود، بلكه باید دفن شود.
✨ندامت، نشانه‏ ى حقّ‏ طلبى فطرت‏هاست.

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 32إلى36

✨ گاهى حوادث تاریخى، عامل صدور فرمان‏هاى الهى است.
✨احكام الهى حكمت دارد وگزاف نیست.
✨براى جلوگیرى از سنگدلى وپرهیز از تكرار حادثه، كیفر ومجازات لازم است.
✨جان همه ‏ى انسان‏ها از هر نژاد و منطقه كه باشند، محترم است. اعدام مفسد، در قانون بنى ‏اسرائیل نیز بوده است.
✨ خودكشى و سقط جنین، از نمونه ‏هاى «قتل نفس» و حرام است.
✨جان كسى كه در زمین فساد مى ‏كند یا براى جان مردم ارزشى قائل نیست و آنان را به قتل مى‏ رساند، بى ‏ارزش است و باید از بین برود.
✨ كشتن انسان در دو مورد جایز است:
الف: به عنوان قصاصِ قاتل. «بغیر نفس»
ب: براى از بین بردن مفسد. «او فساد»
✨ وظیفه‏ ى نظام و حكومت، حفظ امنیّت شهرها، روستاها، جاده ‏ها و برخورد با متخلّفان است.
✨ جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنكه با مردم طرف شود، گویا با خداوند طرف است.
✨ نافرمانى از دستورات پیامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است.
✨مخالفان ولایت رسول اللّه كه قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگند، باید به سخت‏ترین كیفر مجازات شوند.
✨ راه توبه به روى همه باز است. مغفرت خداوند همراه با رحمت است نه توبیخ و تحقیر.
✨ ایمان «آمنوا»، تقوا «اتّقوا اللَّه»، شفاعت «وابتغوا الیه الوسیلة» و جهاد «وجاهدوا فى سبیله»، راه سعادت و رستگارى است.
✨ كارآیى اموال، تنها در دنیاست و در آخرت، ثروت بى ثمر است.

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 37إلى41

✨عذاب كافران، نه با فدیه دفع مى‏ شود، نه با گذشت زمان قطع مى ‏گردد.
✨ كسى كه در دنیا با آن همه برهان و ارشاد، ازظلمت‏هاى شرك و جهل بیرون نیاید، در آخرت هم از دوزخ بیرون نخواهد آمد.
✨كیفر زن و مرد دزد یكسان است. در قوانین كیفرى اسلام، علاوه بر تنبیه مجرم، عبرت دیگران هم مطرح است.
✨در اجراى حدود الهى، نباید تحت تأثیر عواطف قرار گرفت.
✨مالكیّت شخصى و امنیّت اجتماعى به قدرى مهم است كه به خاطر آن، باید دست دزد قطع شود.
✨فرمان قطع دست دزد، جلوه‏اى از عزّت و قدرت خداوند است.
✨براى انسان خطاكار، همیشه راه بازگشت و اصلاح، باز است.
✨ توبه، تنها یك ندامت درونى نیست، بلكه باید همراه با جبران مفاسد گذشته باشد.
✨ اگر انسان توبه كند، خداوند هم توبه او را مى‏ پذیرد. مجرمان را باید به راه خدا دعوت و امیدوار كرد.
✨ مجرمان بدانند كه راه فرارى ندارند و باید به سوى خدا بازگردند. خداوند نیازى به توبه‏ ى بندگان ندارد، چون همه‏ ى هستى از آن اوست.
✨ انسان باید در حالتى میان بیم و امید باشد. عفو یا عذاب، هردو نمونه‏ اى از قدرت اوست
✨ انبیا نسبت به گمراهان دلسوزند.
✨دشمنان، در كفر و نفاق شتاب دارند، چرا مسلمانان در راه حقّ باید سستى كنند؟
✨ایمان، با پذیرش قلبى است، نه اظهار زبانى. ایمانى ارزش دارد كه در قلب، راسخ باشد.
✨كفّار، عوامل نفوذى و جاسوس در میان مسلمانان دارند، مبلّغان دینى نباید همه‏ ى شنوندگان را خوش نیّت بپندارند.
✨ كلمات آسمانى هر یك جایگاه مخصوص دارد. ما باید تسلیم اوامر خدا باشیم، نه آنكه احكام الهى مطابق خواسته ‏هاى ما باشد.
✨ منافقان، از شفاعت پیامبر محرومند. حتّى رسول اللّه براى متعصّبان لجوج و هوسباز، نقشى ندارد.
✨ قهر الهى بدنبال سوء رفتار انسان است. قلب سرسخت و لجوج، از دریافت الطاف حقّ محروم است.
✨عذاب دنیا نسبت به عذاب آخرت چیزى نیست. منافقان، هم بدبختى دنیوى دارند، هم عذاب بزرگ قیامت در انتظارشان است.

اِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهٖ اِلّا اِناثاً وَ اِنْ یَدْعُونَ اِلّا شَیْطاناً مَریٖداً 117/نساء

ترجمه: مشرکان به جای خدا، جز بتهای خنثی یا مادینه را به دعا نمی خوانند و جز شیطان سرکش را نمی خوانند

تفسیر: مشرکین معبودهایی را می خوانند که خنثی و بی اثر هستند و به احتمال دوم همه ی موجودات جز خدا انثی هستند یعنی می زایند و از هم زاییده می شوند لذا لایق پرستش نیستند.مردم غیر از خدا هر کس دیگری را بخوانند و اطاعت کنند در حقیقت شیطان طغیانگر را پرستیده اند چون در منطق قرآن اطاعت همان پرستش است

اِنَّ اللهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرِکَ بِهٖ وَ یَغفِرُ ما دُونَ ذٰلِکَ لِمَن یَشاءُ وَ مَن یُشرِک بِاللهِ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً بَعیٖداً 116/ نساء

ترجمه: خدا این را که به او شرک آورده شود، نمی آمرزد و فروتر از آنرا بر هر که بخواهد می بخشد و هر کس به خدا شرک ورزد قطعاً دچار گمراهی دور و درازی شده است

تفسیر: عظمتِ معصیتِ ستیزه کردن با پیامبر و خروج از طاعت او را گوشزد می کند: این معصیت، شرک به خداست و خدا نیز شرک را نمی آمرزد چون همانطور که یک بیماری وقتی مرکز اصلی بدن یعنی مغز را مورد هجوم قرار دهد امید بهبودی از بین می رود، شرک نیز چون مرکز حساس روح آدمی را از کار می اندازد هر امید نجاتی را از بین می برد. پس اگر حقیقتِ یکتاپرستی که سرچشمه ی هر فضیلت و حرکتی است، در وجود آدمی زنده باشد امید به بخشش بقیه ی گناهان نیز همواره وجود دارد

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 42إلى45

✨علماى یهود، رشوه‏ خوار بودند، «أكّالون للسُّحت» و عوامشان مشتاق شنیدن دروغ.
✨ همزیستى مسلمانان با اهل كتاب، تا حدّى بود كه آنان براى قضاوت، نزد پیامبر اسلام مى ‏آمدند.
✨پیامبرصلى الله علیه وآله غیر از مسئولیّت نبوّت، مسئولیّت حكومت نیز داشت.
✨ شعاع حكومت اسلامى، اهل كتاب را نیز در برمى‏ گیرد.
✨اگر حاكم اسلامى براى داورى بین كشورهاى غیر اسلامى انتخاب شد، باید عدالت، جرأت و صراحت را كاملاً مراعات كند.
✨مسائل نژادى، منطقه ‏اى، تعصب‏هاى گروهى، تمایلات شخصى و تهدیدها نباید در قضاوت‏ها تأثیر بگذارد.
✨كاش اهل كتاب، نسبت به احكام كتاب خودشان پایبند بودند.
✨ علامت ایمان، تسلیم بودن در برابر قانون است.
✨ ضمن توجّه به تحریف تورات موجود، باید از اصل كتب آسمانى تجلیل كرد.
✨گرچه تورات بر موسى علیه السلام نازل شد، ولى همه‏ ى انبیا و علماى پس از او مأمور بودند طبق آن حكم كنند.
✨ اسلام (تسلیم خدا بودن)، دین همه‏ ى موحّدان است، انبیاى بنى ‏اسرائیل هم با جمله‏ ى «أسلموا» توصیف شده ‏اند.
✨تورات، قوانین قضایى و حكومتى دارد و محور قضاوت بوده است.
✨ نور و هدایت زمانى در جامعه جریان پیدا مى‏ كند كه بر اساس كتاب آسمانى، قضاوت و حكومت شود.
✨عالمان و قضات، دو رسالت بزرگ بر دوش دارند:
الف: حكم خدا را از ترس مردم تغییر ندهند. «فلا تخشوا النّاس»
ب: به طمع مال دنیا، دچار كتمان و لغزش نشوند. «و لاتشتروا بایاتى ثمناً قلیلاً»
✨در قضاوت، صراحت، جرأت وقاطعیّت لازم است ونباید تحت تأثیر تهدید و جوّسازى ‏ها قرار گرفت.
✨ تحریف، سكوت، كتمان و حكم به غیر فرمان خدا، اگرچه به قیمت بدست آوردن همه ‏ى دنیا باشد خسارت است.
✨ ترس و حرص سبب انحراف در قضاوت و انحراف در قضاوت سبب كفر است.
✨همه‏ ى انسان‏ها، از هر نژاد و قبیله، فقیر و غنى، در مقابل قانون یكسانند، و خون كسى رنگین‏تر از دیگرى نیست.
✨صدقه، تنها انفاق مالى نیست، عفو و گذشت از مجرم هم نوعى صدقه است.
✨در اسلام همراه مسائل كیفرى، مسائل اخلاقى هم مطرح است. عفو ما از مجرم، عفو الهى را بدنبال دارد.
✨جریمه‏ ى مالى و حبس، به تنهایى نمى ‏تواند عاملى براى بازداشتن مجرم از جرم باشد.
✨ اگر حكم خدا جارى نشود، ظلم جامعه را فرا مى‏ گیرد.

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 46إلى50

✨گرچه انبیا و كتاب‏هاى آسمانى براى هدایت همه مردمند، ولى تنها اهل پروا و تقوا در پرتو این نور، هدایت مى ‏شوند.
✨ معیار شناخت حقّ و باطل در ادیان الهى، آن چیزى است كه از جانب خدا نازل شده است.
✨در انجیل قوانین حكومتى وجود دارد.
✨ هر كس به هر انگیزه‏اى بر اساس قانون الهى حكم نكند و یا از داورى حقّ كناره ‏گیرى نماید فاسق است.
✨قرآن، سراسر حقّ و پیراسته از هر باطلى است. قرآن در عصر پیامبر نیز به صورت مكتوب بوده است.
✨خطرى كه رهبران را تهدید مى ‏كند، پیروى از تمایلات مردم و نادیده گرفتن حقّ است.
✨ یكى از ابزار آزمایش الهى، آمدن شریعت جدید است، تا روشن شود چه كسى ایمان مى ‏آورد وچه كسى كفر و تعصّب مى ‏ورزد.
✨ به جاى سرسختى ‏هاى منفى، و پیش از آنكه فرصت را از دست بدهیم در كارهاى خیر سبقت بجوییم.
✨ داورى و قضاوت از شئون پیامبرى است.
✨پیامبر اسلام علاوه بر مسلمانان، بر یهود ونصارى نیز ولایت دارد.
✨ توجّه به خواسته ‏هاى نفسانى مردم یكى از خطرهاى بزرگ براى قاضى و حاكم است.
✨هشدارهاى الهى، عامل مصونیّت و عصمت انبیاست.
✨ وقتى رسول خدا صلى الله علیه وآله باید از توطئه‏ هاى كفّار در بیم باشد، تكلیف دیگران روشن است.
✨مخالفان هم بعضى از دستورهاى الهى را مى‏ پسندند. خطر اعراض و تحریف در بعضى احكام است.
✨ باید طبق وحى داورى كنیم، گرچه احتمال اِعراض مردم را بدهیم.
✨هدف وسیله را توجیه نمى ‏كند. نباید به خاطر مسلمان شدن گروهى، از داورى و قضاوت ناروا كمك گرفت.
✨ ریشه‏ ى اعراض كافران فسق است، وگرنه در آیین الهى نقصى نیست.
✨بعضى از مردم (مشركان، اهل كتاب) خواستار داورى پیامبر بر اساس قوانین جاهلیّت بودند.
✨فسق و گناه، انسان را به سوى فرهنگ جاهلى سوق مى ‏دهد.
✨آنان كه با داشتن احكام الهى از آن روى مى ‏گردانند و سراغ قوانین بشرى مى ‏روند، در مسیر جاهلیّت گام برمى ‏دارند.
✨ زمان جاهلیّت، مخصوص یك دوران نیست، هرگاه كه مردم از خدا جدا شوند، دوران جاهلیّت است.
✨ آنان كه تنها چشم به قوانین بشرى دوخته ‏اند و آن را راه كمال مى‏ دانند، در ایمان و یقین خود شك كنند.

[=113][=#800000]

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 58إلى64

✨از رابطه و دوستى با كسانى كه اذان (وشعائر دینى) را مسخره مى‏ كنند بپرهیزید.
✨ براى نماز، باید ندا سر داد تا همه جمع شوند.در جامعه‏ ى اسلامى، باید براى نماز، فریاد زد و تبلیغ كرد و هیچ كس نباید مانع آن گردد.
✨با مخالفان هم باید جدالى نیكو داشت. استدلال آمیخته با سؤال‏هاى عاطفى.
✨ دشمنى دشمنان با مؤمنان، فقط به خاطر ایمان آنهاست.
✨دشمنى اهل كتاب با مسلمانان، تاریخى وبا سابقه است.
✨ كیفرهاى الهى عادلانه است و اگر گروهى به میمون و خوك تبدیل مى ‏شوند سزاى عملكردشان است.
✨اطاعت كنندگان از طاغوت، هم ردیف مسخ شدگانند.
✨ بیان سرنوشت شوم بدكاران تاریخ یكى از روش‏هاى ارشاد و تبلیغ قرآن است.
✨ حرمت شكن، حرمت ندارد. عقوبت سنگین براى انحراف سنگین است.
✨ اظهار ایمان افراد، شما را فریب ندهد. خداوند، از خود انسان‏ها هم به ضمیرشان آگاه‏تر است.
✨ كسانى كه منافقانه اظهار ایمان مى ‏كنند، بدانند كه خداوند از درون آنان آگاه است.
✨در انتقاد از منحرفان، باید انصاف داشت.
✨ سیماى جامعه اسلامى، سبقت در خیرات است،
✨بدتر از فساد اخلاقى «اثم» و فساد اجتماعى «عدوان» و فساد ادارى «سُحت»، عادت به فساد و سرعت در آن است.
✨بدتر از آلودگى به گناه، غرق شدن در گناه است.
✨ مسئولیّت امر به معروف و نهى از منكر، در درجه اوّل متوجّه علماست. سكوت و بى ‏تفاوتى علما، زمینه‏ ى ترویج فساد است.
✨علما باید قدرت داشته باشند تا بتوانند علاوه بر موعظه و دعوت، جلوى مفاسد را بگیرند. اگر نهى از منكر، جلوى گناه را نگیرد، لااقل جلوى سرعت آن را مى‏ گیرد.
✨سكوت عالم، بدتر از گناه خلافكار است. تظاهر به گناه، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوّع در گناه و... هیچ یك دلیل بر سكوت علما نیست.
✨ رضایت به گناه دیگران، شركت در آن است.
✨ پاسخِ شبهه را باید قوى ‏تر از شبهه داد.
✨ همان گونه كه قرآن براى افراد متّقى، نور و هدایت است، براى افراد لجوج، طغیان و كفر مى ‏آورد.
✨یهودیان، همواره فتنه مى‏ كنند، ولى شكست مى ‏خورند.
✨هم القاى كینه و دشمنى به عنوان كیفر از جانب خداست، هم خاموش ساختن آتش جنگ از اوست.

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 65إلى70

✨اهل كتاب در عصر پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مردمى بى ‏ایمان و بى‏ تقوى بودند.
✨ ایمان منهاى تقوا، كارساز نیست. براى دریافت الطاف الهى، باید ابتدا از گناهان پاك شد. خداوند، علاوه بر عفو، لطف هم دارد
✨براى دعوت دیگران به اسلام، به اعتقادات و مقدّسات صحیح آنان لطمه نزنیم.
✨تنها تلاوت كتاب آسمانى كافى نیست، اقامه ‏ى آن نیز لازم است.
✨همه‏ ى كتب آسمانى، محترم است. قرآن، براى همه‏ ى امّت‏هاست، نه فقط مسلمانان.
✨ در نظام هستى، ایمان افراد، در حاصلخیزى زمین و بارش باران و رشد كشاورزى و محصولات، نقش دارد.
✨جامعه ‏ى فاسد، انسان را مجبور به فساد نمى ‏كند. در میان انبوه بدكاران، گروهى هم معتدلند.
✨ كثرت جمعیّت، نشانه‏ ى حقّانیّت نیست.
✨نوع خطاب، باید با نوع هدف، هماهنگ باشد. چون هدف، رسالت و پیام رسانى است، خطاب هم «یا أیّها الرّسول» است.
✨ گاهى ابلاغ پیام الهى باید در حضور مردم و مراسم عمومى و با بیعت گرفتن باشد، ابلاغ ولایت با سخن كافى نیست، بلكه باید با عمل باشد. «و ان لم‏تفعل» به جاى «ان لم تبلغ»
✨ احكام و پیام‏هاى الهى، همه در یك سطح نیست. گاهى كتمان یك حقیقت، با كتمان تمام حقایق برابر است.
✨ اگر رهبرى صحیح نباشد، مكتب نابود و امّت گمراه مى ‏شود. ركن اصلى اسلام، امامت و حكومت است. انكار ولایت، نوعى كفر است.
✨ ادّعاى ایمان كافى نیست، قیام و اقدام عملى لازم است. قوانین آسمانى باید محور عمل باشد و بر كرسى قدرت بنشیند.
✨در تبلیغ، ابتدا به معتقداتِ درست دیگران احترام بگذاریم، سپس راه خود را نشان دهیم.
✨از اصول مشترك همه ادیان آسمانى، ایمان به خدا و قیامت و رسالت انبیا است.
✨ ملاك سعادت در همه ادیان آسمانى، ایمان و عمل صالح است، نه ادّعا و نام. ایمان از عمل جدا نیست.
✨بنى ‏اسرائیل، علاوه بر حضرت موسى، پیامبران دیگرى نیز داشتند. راه انبیا مطابق تمایلات نفسانى نیست. ریشه‏ ى تكذیب و كشتن انبیا، هواى نفس بنى‏ اسرائیل است.
✨پیمان‏شكنى، پیامبركشى، تكذیب و لجاجت، از صفات بنى ‏اسرائیل است.
✨در جامعه‏ ى فاسد، یا شخصیّت مردان خدا ترور مى ‏شود (تكذیب)، یا شخص آنان (قتل).
✨ انبیا در راه خدا تا پاى جان پیش مى ‏رفتند.

لَیْسَ بِاَمٰانِیِّکُمْ وَ لٰا اَمانِیِّ اَهْلِ الْکِتٰابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهٖ وَ لٰا یَجِدْلَهُ مِنْ دُونِ اللهِ وَلِیّاً وَ لٰا نَصیٖراً 123/نساء

ترجمه: فضیلت به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست، هر کس مرتکب ناشایستی شود جزای آنرا می یابد و برای خود در برابر خدا ولیّ و یاوری نمی یابد

تفسیر: مؤمنان اصرار داشتند پیامبر در مشاجرات از ایشان حمایت نماید چون همانند اهل کتاب خیال می کردند بخاطر ایمانی که دارند حقی بر خدا یا پیامبر دارند امّا آیه ضمن اینکه گمان آنها را آرزو می نامد (چون در خارج هیچ اثری بر آن مترتب نیست) به یک اصل ثابت اشاره می کند: ارزش وجودی افراد و پاداش و کیفر آنها هیچ ربطی به ادعاها و آرزوهای ایشان ندارد بلکه فقط وابسته به عمل و ایمان است و به این ترتیب آب پاکی را روی دست همه می ریزد تا دل به ادعا و امتیازات خیالی و نژادی نبندند و تنها متکی به ایمان و عمل به احکام خدا باشند. اگر سیئه را مقدّم بر حسنه ذکر کرد بخاطر اینست که اشتباه مسلمانان درباره ی سیئه بود. بنابراین هر کس که عمل بد انجام دهد کیفرش را چه در دنیا و چه در آخرت خواهد دید و چون خدا تنها ولیّ و یاور بندگان است هیچکس نمی تواند کیفرهای دنیوی و اخروی را برگرداند. معلوم می شود شفاعت نیز حتماً به اذن خداست و هیچکس در این کار مستقل عمل نمی کند

✨﷽✨

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 83إلى89

✨ نشان افراد دل آماده و متواضع آن است كه به مجرد شنیدن حقّ، منقلب مى ‏شوند.
✨ اشك، اگر همراه معرفت باشد، نشانه ‏ى كمال است.
✨ روح و فطرت انسان، شیفته‏ ى حقیقت است و چون به معشوق رسید، اشك شوق مى‏ ریزد.
✨ در دعا، از كلمه‏ ى مقدّس «ربّنا» استمداد كنیم.
✨شناخت و معرفت، اشك و اعتراف به نواقص خود، نشانه ‏ى رشد و تربیت معنوى است.
✨ دعا، در كنار اقرار و ایمان اثر دارد.
✨ایمان موقّت كارساز نیست، باید دائمى، تثبیت شده و با حسن عاقبت همراه گردد.
✨ نشانه ‏ى آرزوى صحیح، ایمان و اقدام عملى است.
✨ ایمان به خداوند، از ایمان به وحى جدا نیست. پاداش ایمان، بهشت است.
✨بعد از شناخت حقّ، «ممّاعرفوا» هیچ عذرى براى ردّ آن نیست. هم نشینى با صالحان، آرمانى مقدّس است.
✨ اهل ایمان باید از چیزهاى پاكیزه و طیّبات استفاده كنند.
✨ ایمان، با تغییر و دست بردن در احكام الهى سازگار نیست.
✨ اسلام، آیین فطرت است و فطرت كشى ممنوع است.
✨ ایمان، با افراط وتفریط سازگار نیست.
✨ در مكتب اسلام، انزوا، رهبانیّت، افراط و تفریط ممنوع است.
✨ محروم‏كردن خود از طیّبات، یك تعدّى و تجاوز است.
✨در بهره ‏گیرى از حلال‏ها، اسراف و زیاده روى نكنیم.
✨ افراط و تفریط، سبب محروم شدن از محبّت خداست.
✨رزق همه به دست اوست، پس عجله و حرص و حرام‏خوارى نداشته باشیم.
✨ برداشتن جریمه از سوگندهاى بى ‏هدف، یك تفضّل و لطف الهى است.
✨در اسلام، جریمه ‏ى مالى هم وجود دارد.
✨ قوانین اسلام در مسیر فقرزدایى است و احكام فردى اسلام با مصالح جامعه هماهنگ است.
✨جریمه باید با وضع مالى افراد متناسب باشد.
✨ انجام تكلیف منوط به توان و قدرت است.
✨ در جریمه و كفاره، باید حد وسط زندگى روزمرّه و معمولى افراد را به حساب آورد، نه روزهاى استثنایى.
✨در پرداخت كفّاره، روحیّه و شخصیّت فقرا را نشكنیم و آنان را مانند خانواده ‏ى خود حساب كنیم.
✨براى نام مقدّس خداوند، حریم قائل شویم. یا سوگند نخوریم، یا حتماً عمل كنیم یا با پرداخت كفّاره جبران كنیم.
✨ بعضى خیال نكنند كه حقّ دارند هر لحظه قسم بخورند و جریمه بپردازند
✨ كسى كه توان مالى ندارد، باید از توانایى جسمى خود مایه بگذارد.
✨باز بودن راه جبران كوتاهى ‏ها، نعمتى الهى و شایسته سپاسگزارى است.

✨﷽✨

پيامهای قرآنی سوره مباركه مائده آيات 90إلى95

✨ ایمان، با شراب‏خوارى و قماربازى سازگارى ندارد.
✨ شراب و قمار، در ردیف بت ‏پرستى است.
✨ اسلام از پلیدى ‏ها نهى مى ‏كند.
✨نه تنها شراب نخورید، گرد آن هم نروید.
✨لقمه ‏ى حلال و دورى از حرام‏خوارى، در سعادت و رستگارى انسان مؤثّر است.
✨ هر كس كه عامل كینه و عداوت در میان مردم شود، مانند شیطان است.
✨تحریكات شیطان دائمى است. جامعه ‏اى كه در آن عداوت باشد، شیطانى است.
✨ از الفت و وحدت پاسدارى كنیم و با هر چه آنها را از بین مى ‏برد مبارزه كنیم.
✨ قمار و شراب، ابزار كار شیطان براى ایجاد كینه و دشمنى است.
✨نماز برترین سمبل یاد خداست.
✨ با تمام عواملى كه باعث ایجاد كینه و دشمنى مى ‏شود باید مبارزه كرد. برخى از مسلمانان در صدر اسلام كه على رغم تحریم شراب و قمار، باز بدان مشغول بودند، مورد توبیخ خداوند قرار گرفتند.
✨فرمان‏هاى حكومتى رسول خدا صلى الله علیه وآله همانند فرمان‏هاى الهى، اطاعتش واجب است.
✨ از خطر سرپیچى فرمان خدا و رسول بترسیم. انسان در انتخاب راه، آزاد است.
✨با تخلّف و روى‏گردانى، به كسى جز خود لطمه نمى‏ زنیم.
✨ شرط ابلاغ احكام الهى پذیرش مردم نیست، ما باید اتمام حجّت كنیم. وظیفه ‏ى پیامبر، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار و تحمیل.
✨خلاف‏هاى پیشین مؤمنان به شرط عدم تكرار و رعایت تقوا در آینده، قابل عفو و بخشش است.
✨اگر بعد از شنیدن حكم الهى باز هم گناه كنند خداوند بر گناهان قبلى هم مؤاخذه مى ‏كند.
✨ احسان ونیكوكارى، بالاترین مرحله‏ ى كمال و سبب محبوبیّت نزد خداوند است.
✨آزمایش مؤمنان، یك سنّت قطعى پروردگار است. خداترسى آنجا آشكار مى ‏شود كه زمینه ‏ى گناه فراهم باشد و انسان خطا نكند.
✨ نعمت‏هاى در دسترس، وسیله‏ ى آزمایشند. هر چیزى كه دست ما به آن مى ‏رسد، رزق و حلال نیست.
✨ ملاك تقوا، خوف باطنى است، نه تنها حیاى ظاهرى. تكلیف و مسئولیّت، بعد از ابلاغ است.
✨ امنیّت در حال احرام، حتّى براى حیوانات نیز باید حفظ شود. فلسفه ‏ى تحریم یا حلال ساختن، همیشه ذاتى و مربوط به خود موارد نیست، بلكه گاهى به اقتضاى شرایط زمانى و مكانى است، پس زمان و مكان، تاریخ و جغرافیا، در حكم الهى تأثیر دارد.
✨اسلام براى حالات خاص، دستورات ویژه‏اى دارد. قوانین اسلام براى همه است. خطرناكتر از عمل و تخلّف، انگیزه و هدف و سوء قصد آگاهانه است.
✨كیفر، باید عادلانه باشد. پرداخت كیفر و جریمه باید دقیق باشد اسلام به عدالت در همه جا توجّه دارد.
✨ اسلام به هر مناسبتى به مسئله ‏ى گرسنگان و فقرزدایى توجّه دارد. حیواناتى كه در مكّه ذبح مى ‏شوند، هدیه هستند.
✨دست مجرم را در انتخاب نوع جریمه (قربانى، اطعام، روزه) باز بگذاریم و شرایط مالى و توان جسمى او را نادیده نگیریم.
✨ كیفر قانون‏شكنى به قدرى سنگین است كه اطعام شصت فقیر یا گرفتن شصت روزه تنها گوشه ‏اى از آن است، نه تمام آن.
✨ در تكرار شكار، علاوه بر جریمه، انتقام و قهر الهى نیز وجود دارد.
✨ اصرار بر گناه و تكرار آن، بسیار خطرناك وعقوبت سختى در پى دارد.
✨ تهدیدات الهى را جدّى بگیریم.

وَ قَفَّیْنٰا عَلیٰ اٰثٰارِهِمْ بِعیٖسَی ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْریٰةِ وَ ٰاتَیْنٰاهُ الْاِنْجیٖلَ فیهِ هُدیً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْریٰةِ وَ هُدیً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقیٖنَ 46/مائده

ترجمه: و بدنبال ایشان عیسی بن مریم را فرستادیم که مصدِّق تورات بود که قبل از او بود و به او انجیل دادیم که در آن هدایت و نور بود و مصدِّق تورات و هدایت و موعظه برای متّقین بود

تفسیر: بدنبال پیامبران و ادیان پیشین، عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که نشانه هایش با نشانه های تورات تطبیق داشت و از طرفی به حقانیت تورات اعتراف داشت همانطور که تمام انبیاء به حقانیت پیامبران گذشته معترف بودند. انجیل مثل تورات هدایت کننده به حق بود و مانند نور منشأ حرکت و حیات و نیرو بود و همانطور که عیسی، موسی و توراتش را تصدیق کرد انجیل نیز تورات را تصدیق می کرد. انجیلِ حقیقی، آنهایی را که حق طلب بودند هدایت می کرد و اندرز می داد و البته لجوجان بهره ای از آن نداشتند

وَ اَنْزَلْنٰا اِلَیْکَ الْکِتٰابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتٰابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمٰا اَنْزَلَ اللهُ وَ لٰا تَتَّبِعْ اَهْوٰاءَهُمْ عَمّٰا جٰاءَکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْناٰ مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاٰجاً وَ لَوْ شٰاءَاللهُ لَجَعَلَکُمْ اُمَّةً واحِدَةً وَ لٰکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی مٰا ٰاتیٰکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرٰاتِ اِلَی اللهِ مَرجِعُکُمْ جَمیٖعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ فیٖهِ تَخْتَلِفُونَ 48/ مائده

ترجمه: و کتاب آسمانیِ قرآن را به حق بر تو نازل کردیم که مصدِّق کتابهای قبلی است و بر آنها حاکم و نگهبان است پس در میان آنها بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری کن و به جای حقّی که بر تو نازل شده از هوی و هوس آنان پیروی نکن. برای هر یک از شما راه و روشی معین داشته ایم و اگر خدا می خواست شما را امت یگانه ای قرار می داد ولی چنین نکرد تا شما را در آنچه در آن اختلاف می ورزیدید آگاه خواهد ساخت

تفسیر: "مُهیمن" بودن قرآن به اینست که کتب گذشته را تصدیق می کند امّا نه تمام مطالبشان را بلکه اصول ثابتشان را حفظ و فروعی را که تغییرپذیر است محو و نسخ می کند تا مناسب حال انسانهای تکامل یافته باشد. پس میان مردم بر طبق قرآن که کاملترین کتاب است داوری کن و بخاطر پیروی از میل آنها از حقی که بسویت آمده رو نگردان. ما برای هر یک از یهود، مسیحی و مسلمان شریعت و روشی را قرار دادیم البته اگر خدا می خواست می توانست همه ی مردم را امّت واحد و پیرو یک آیین سازد امّا چون مراتب استعدادهای بشر در طول زمان متفاوت است پس باید در هر مرحله آیینی متناسب با ظرفیت آنها باشد تا مردم را بیازماید و استعدادهای آنها را پرورش دهد بخاطر همین، شریعتها و آیینها نیز متعدد می شوند. حال بجای پرداختن به اختلافاتی که بین شما و دیگران وجود دارد بهتر است به شریعت اسلام که جامع ترین شریعتهاست بپردازید و در انجام تکالیف و احکام آن از هم سبقت بگیرید زیرا بازگشت همه بسوی خداست و او بین شما داوری عادلانه کرده و شما را از آنچه در آن اختلاف می کردید آگاه می سازد

وَ اَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما اَنْزَلَ اللهُ وَ لا تَتَّبِعْ اَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ اَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ ما اَنْزَلَ اللهُ اِلَیْکَ فَاِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ اَنَّما یُریٖدُ اللهُ اَنْ یُصیٖبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ اِنَّ کَثیٖراً مِنَ النّاسِ لَفاسِقُونَ 49/مائده

ترجمه: و در میان آنان بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری کن و از هوی و هوس ایشان پیروی نکن و از آنان برحذر باش مبادا ترا با فتنه گری از بعضی از آنچه خدا بر تو نازل کرده غافل و منحرف کنند و اگر روگردان شدند بدان که خدا می خواهد آنان را به کیفر بعضی از گناهانشان دچار کند و بسیاری از مردم فاسقند

تفسیر: به پیامبر امر می کند بین مردم قضاوت عادلانه داشته باشد و از پیروی هواهای مردم برحذر باشد و مراقب باشد تا آنها با فتنه گری سعی نکنند حضرت را از حق و عدالت منحرف سازند. البته این، معصومیتِ حضرت را نفی نمی کند زیرا معصوم کسی نیست که گناه کردن برایش محال باشد چون دیگر مقامِ عصمت قضیلت نیست بلکه بمعنای اینست که در عین قدرت بر گناه بخاطر تذکّرات الهی و علم قطعی هیچگاه گناه نمی کند. می فرماید: اگر از حکم تو روبرگرداندند، غمگین مباش چون خدا بر کارش مسلّط است و اوست که بواسطه ی پاره ای از گناهانشان که موجب فسقشان است، آنها را گرفتار ساخته است. البته بیشتر مردم فاسقند و مشمول این گمراهی می شوند. در واقع به پیامبر تعلیم می دهد وقتی باید محزون شود که خدا در دعوتش مغلوب شود و چون خدا هرگز عاجز نمی شود پس دلیلی برای اندوه نیست. اگر فرمود به بعضی از گناهانشان مجازات می کنیم برای اینست که در زندگی دنیا فقط قسمتی از گناهان، دامن انسان را می گیرد و بقیه به جهان دیگر موکول می گردد

یا اَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفرِ مِنَ الَّذینَ قالُوا ٰامَنّا بِاَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذینَ هادُوا سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمّاعُونَ لِقَوْمٍ ٰاخَرینَ لَمْ یَاْتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهٖ یَقُولُونَ اِنْ اُوتیتُمْ هٰذٰا فَخُذُوهُ وَ اِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ یُرِدِ اللهُ فِتنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللهِ شَیْئاً اُولٰئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللهُ اَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْاٰخِرَةِ عَذٰابٌ عَظیمٌ 41/ مائده

ترجمه: ای پیامبر! کسانی که در کفر از هم سبقت می گیرند ترا اندوهگین نکنند، اینان از کسانی هستند که به زبان می گویند ایمان آورده ایم ولی دلشان ایمان نیاورده است و نیز از یهودیان، که زیاد گوش می دهند تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند و جاسوسان قومی دیگرند که به نزد تو نیامده اند. اینان کلمات را از مواضعش تحریف می کنند و به همدیگر می گویند اگر حکمی به نفع شما داد بپذیرید و اگر داده نشد از او کناره بگیرید و کسی که خدا عذابش را خواسته باشد هرگز برای او در برابر خدا کاری نمی توانی کرد، اینان کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند، در دنیا خواری و در آخرت عذابی عظیم دارند

تفسیر: به رسول دلداری می دهد. باید دانست سبقت در کفر غیر از سبقت بسوی کفر است و نشان می دهد که آنها در کفر غوطه ورند و برای رسیدن به مرحله ی نهایی کفر از یکدیگر سبقت می گیرند. پس از منافقین، حالا رسول را متوجه دشمنان بیرونی یعنی یهود می کند: بر یهود نیز غمگین نباشد چون 1. زیاد به سخنانت گوش می دهند امّا نه برای اطاعت بلکه برای یافتن دستاویزی تا تکذیبت کنند
2.برای جمعیتی دیگر جاسوسی می کنند
3. آیاتی از کلام الله را که مخالف میل آنهاست تحریف می کنند
4.برای اینها معیار پذیرشِ احکام، حق بودن آنها نیست بلکه موافقت آنها با امیال نفسانی ایشان است لذا قبل از اینکه نزد تو بیایند تصمیم گرفته اند که اگر محمّد (صل الله علیه و آله و سلم) حکمی موافق خواست ما گفت بپذیرید و الّا از آن دوری کنید. خدا حتماً مجازاتشان خواهد کرد و کسی قادر به دفاع از آنها نیست. خدا قلبشان را پاک نمی کند چون آنها خودشان نمی خواهند پاک باشند لذا در دنیا رسوا و در آخرت کیفر عظیمی دارند

[=#a52a2a][=113]

اِنّا اَنْزَلْنَا التَّوْریٰةَ فیٖها هُدیً وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذیٖنَ اَسْلَمُوا لِلَّذیٖنَ هادُوا وَ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْاَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النّاسَ وَاخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِاٰیاٰتیٖ ثَمَناً قَلیٖلاً وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما اَنْزَلَ اللهُ فَاُولٰئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ 44/ مائده

ترجمه: ما تورات را نازل کردیم، در آن هدایت و نوری بود که پیامبرانِ اهل تسلیم با آن برای یهودیان حکم می کردند و عالمانِ ربّانی نیز بر طبق آنچه از کتاب الهی به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند داوری می کردند پس، از مردم نترسید و از من پروا کنید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند کافرند

تفسیر: اهمیت تورات را بیان می دارد که هم بسوی حق هدایت می کرد و هم نور بود تا ظلمت جهل را برطرف سازد لذا پیامبران الهی که تسلیم محض خدا بودند بعد از نزولش مطابق آن حکم می کردند بعلاوه علماء با ایمانِ یهود که مأمور نگهبانی احکام خدا هستند و بر صدق آن گواهی دادند نیز مطابق آن داوری می کردند. پیامبران را با «تسلیمِ خدا بودن» توصیف کرده تا نشان دهد تمام ادیان الهی فقط یک دین هستند و آن هم اسلام است یعنی تسلیم خدا شدن و مطیع حق بودن. اگر انبیاء و علماء مطابق تورات حکم می کنند و در همه حال از خدا می ترسند و آیات الهی را به بهای ناچیزی نمی فروشند، پس شما نیز اینچنین باشید یعنی چیزی از احکام الهی را کتمان یا تغییر ندهید و هر کس طبق احکام الهی حکم نکند جزء کافران است.

سَمّٰاعُونَ لِلْکَذِبِ اَکّٰالُونَ لِلسُّحتِ فَاِنْ جٰاءُوکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ اَوْ اَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ اِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئاً وَ اِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُم بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطیٖنَ 42/ مائده

ترجمه: بسیار گوش دهنده ی سخنانت هستند تا تکذیبت کنند، بسیار حرام خوار هستند پس اگر به نزد تو آمدند در میان آنان داوری کن یا از آنان رو بگردان و اگر از آنها روگردان شدی بدان که هرگز به تو زیانی نخواهند رساند و اگر داوری کردی پس بینشان به عدل داوری کن که خدا دادگران را دوست دارد

تفسیر: مراد از "سحت" در اینجا رشوه است. می فرماید: با اوصاف زشتی که این یهودیان دارند اگر آنها برای قضاوت نزد تو آمدند مختاری که مطابق مصلحت بپذیری یا نپذیری، اگر آنها را به حال خود واگذاری نمی توانند به تو زیانی برسانند و اگر خواستی بین آنها قضاوت کنی باید حتماً از عدالت پیروی کنی زیرا خدا عادلان را دوست دارد. معلوم می شود قضات اسلام می توانند با شرایط خاصی درباره ی جرایم غیرمسلمانان داوری کنند

اَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ 50/مائده

ترجمه: آیا حکم عهد جاهلیت را می پسندند؟ و برای اهل یقین داوری چه کسی بهتر از خداست؟

تفسیر: آنها که از حکم تو روگردانند آیا نمی دانند حکمِ اسلام از جانب خداست و غیر از آن هر حکم دیگری باطل است؟ آیا حکم باطل و جاهلیت را که از هواپرستی ناشی می شود، از تو می خواهند؟ اگر راست می گویند که به خدا ایمان دارند پس باید به احکامش نیز یقین داشته و بپذیرند هیچکس بهتر از خدا حکم نمی کند

[=113][=#006400]



[=113][=#800000]

پيامهای قرآنی سوره مباركه شعرا آيات207الی227

در هنگام قهر الهى، همه‏ ى اسباب كامیابى بى‏ فایده است.
رفاه مخالفان دین، شما را غمگین نكند كه روزى آن را خواهیم گرفت.
قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. تنبیه باید بعد از تذكّر باشد.
در هر امّتى اولیاى خدا هستند كه آنان را هشدار دهند.
وظیفه‏ ى انبیا هشدار است و در قبول یا ردّ مردم مسئولیّتى ندارند.
انسان فطرتاً حقایق را درك مى ‏كند، لكن چه بسا غفلت او را فرا مى ‏گیرد، و درمان غفلت، تذكّر و هشدار است.
تنبیه قبل از تذكّر، ظلم است.
شأن الهى از ظلم دور است.
تهمت‏ها را قاطعانه پاسخ دهید.
قداست وحى، از خباثت شیاطین دور است.
قدرت جن و شیاطین محدود است.
ورود بیگانگان به مراكز قدسى ممنوع است.
اگر قابلیّت و پاكى و ظرفیّت باشد، فرشته را به نزول وا مى ‏دارد.
هدف نهایىِ نزول قرآن، توحید است.
خداوند پیامبر را از شرك نهى مى‏ كند، تا ما بیاموزیم وگرنه پیامبر لحظه ‏اى به سراغ غیر خدا نرفت.
عصمت انبیا، با آزادى واختیار آنان منافاتى ندارد.
رهبران توحید باید خود اوّلین موحّدان باشند.
غیر خدا، هر چیز وهركس باشد، قابل پرستش نیست.
شرك، سبب هلاكت امّت‏هاى پیشین گردیده است.
به سراغ غیر خدا رفتن، بیچارگى و عذاب به دنبال دارد.
آیات الهى، به شخصیّت‏هاى بزرگ نیز هشدار مى ‏دهد.
پیوند خویشاوندى سبب مسئولیّت بیشترى مى‏ شود.
در مكتب وحى، همه‏ ى مردم در برابر قانون خدا یكسانند ونزدیكان پیامبر نیز مورد هشدار قرار مى‏ گیرند.
ارشاد و تبلیغ باید با صراحت باشد.
روابط فامیلى نباید مانع نهى از منكر باشد.
هشدار به نزدیكان، زمینه‏ ى پذیرش حقّ را در دیگران تقویت مى‏ كند.
در میان بستگان نیز اولویّت مطرح است.
در بین بستگان به خاطر شناخت عمیق واعتماد، زمینه‏ ى پذیرش حقّ بیشتر است.
هشدار باید با سوز و محبّت همراه باشد.
تواضع در برابر یاران، پیروان و زیردستان، از صفات لازم براى رهبر و مبلّغ است.
با مؤمنین تواضع، از مشركان برائت.
در اهمیّت تواضع همین بس كه خداوند پیامبر را به آن فرمان مى ‏دهد.
لازمه‏ ى ایمان به خداوند، پیروى از پیامبر است.
مؤمنان، به قدرى مقام دارند كه رسول اللّه صلى الله علیه وآله مأمور به فروتنى در برابر آنان مى ‏شود.
ملاك برخوردها، ایمان و كفر است، نه فامیل بودن.
تواضع، تنها با زبان نیست، فروتنى در عمل نیز لازم است.
میزان تولّى و تبرىّ، اطاعت از رسول خداست.
تنفّر قلبى از كفر كافى نیست، اعلام قولى لازم است.
به كسى تكیه كنیم كه قدرتمند ودوستدار ما باشد.
خداوند با یادآورى نظارت خویش، از پیامبرش دلجویى مى ‏كند.
انسان در حال نماز مورد توجّه خاصّ خداوند است.
سجده مهم‏ترین ركن نماز است.
بر خدایى توكّل كنیم كه علاوه بر داشتن عزّت و رحمت، شنوا و آگاه است و حركت‏ها و عبادت‏هاى مارا مى ‏بیند.
در شیوه ‏ى تبلیغ، با سؤال كردن زمینه‏ ى توجّه و شنیدن را در مخاطبین زنده كنیم.
روحیّه‏ ها، ظرفیّت‏ها و لیاقت‏هاى گوناگون، نزول‏هاى گوناگونى را به همراه دارد.
بدتر از گناه، تكرار و عجین‏ شدن آن با خُلق وخوى آدمى است.
نشانه‏ ى گناهكار آلوده آن است كه گوش خود را در اختیار هر سخنى مى ‏گذارد.
دروغ، سرچشمه‏ ى بسیارى از گناهان و خطرناك‏تر از آنهاست و لذا قلب دروغ ‏ساز، فرودگاه شیطان مى ‏شود.
جذب مردم مهم نیست، مهم این است كه چه افرادى و به چه هدفى جذب شوند.
اسلام با هنر مخالف نیست، با شعر بى ‏هدف مخالف است.
آنچه مورد انتقاد است، گمراه كردن مردم و سرگرم نمودن آنان به امور مختلف است.
اگر شعر و هنر در كنار ایمان قرار نگیرد، بسترى مناسب و مسیرى هموار براى حركت منحرفان خواهد شد.
یكى از شیوه ‏هاى امر به معروف و نهى از منكر، معرّفى الگوهاى حقّ و باطل است.
ایمان بر عمل مقدّم است و اعمال نیز باید صالح باشد تا كارساز شود.
یاد خدا، به زمان و مكان و مقدار، محدود نیست.
هر كجا خطر لغزش زیاد است باید یاد خدا نیز زیاد باشد.
با هنر وشعر، به مقابله ‏ى ستمگران برویم.
خداوند در كمین ستمگران است.

✨﷽✨

پيامهای قرآنی سوره مباركه نمل آيات64الی76

همان قدرتى كه در آغاز آفرید، باز هم مى‏ تواند آن را برگرداند.
معاد، جسمانى است.
با سؤال، وجدان‏ها را بیدار كنید.
مخالفان شما اگر برهان دارند بپذیرید.
اسلام، دین برهان است و از مخالفان خود هم برهان مى ‏طلبد.
انكار معاد، كفر است.
اگر حقیقتى را ما نپذیرفتیم، دلیل آن نیست كه واقع نمى ‏شود یا وجود ندارد.
تكرار سؤال، همراه با ناباورى، نشانه‏ ى انكار است.
یكى از كارهاى دشمنان، ایجاد شك در مسایل عقیدتى است.
قدیمى بودن حرف، نشانه‏ ى ضعف آن نیست.
همه‏ ى انبیا وعده‏ ى معاد مى‏ دادند.
خلافكار، دنبال یافتن شریك جرم است.
افسانه خواندن سخنان انبیا، یكى از حربه‏ هاى كافران است.
بازدید از آثاز بجا مانده از ستمگران تاریخ، یكى از ابزار رشد و تربیت است.
تاریخ بشر، اصول، قانون و سنّتى دارد كه بر اساس آن اصول، عبرت‏هاى گذشته مى ‏تواند براى امروز درس باشد.
سفرها باید هدفدار باشد.
حفظ آثار گذشتگان، براى پندگیرى آیندگان لازم است.
مناطقى كه با قهر خدا قلع و قمع شده، مناطق ملى است و بازدید از آنها باید براى همگان بدون مانع باشد
مجرمان، بد عاقبت هستند.
گناه، كیفر دنیوى و اُخروى دارد.
وقتى كه عاقبت مجرمان، قلع و قمع شدن است، چرا براى لجاجت و عناد آنان محزون باشیم؟
پیامبر حتّى براى هدایت دشمنان مكّار دلسوز بود.
پیامبران، تحت حمایت الهى هستند.
دشمنان اسلام، دائماً مشغول حیله و توطئه هستند.
كفّاربراى مشاهده‏ ى عذاب، شتابى همراه با مسخره دارند.
ریشه‏ ى سؤال از زمان وقوع قیامت، شك در نبوّت است.
عجله‏ ى مردم در نزول عذاب بر كافران، حكمت خدا را تغییر نمى ‏دهد.
دنیا جاى كیفر كامل نیست.
كیفرهاى الهى داراى نظام و زمان‏بندى و مرحله به مرحله است.
بیم و امید، در كنار هم سازنده است.
چشیدن گوشه‏اى از عذاب دنیوى مى ‏تواند وسیله‏ ى هوشیارى وتوبه و نوعى فضل الهى باشد.
تأخیر در كیفر، یكى از شیوه ‏هاى تربیت ونشانه ‏ى لطف الهى وفرصتى براى توبه است.
اكثریّت ناسپاس، مسیر لطف خدا را تغییر نمى‏ دهد.
در علم خدا شك نكنید.
وقتى كه خداوند همه چیز را مى‏ داند، گناه و نفاق براى چه؟
ربوبیّت خداوند، مستلزم آگاهى كامل اوست.
چه بسیار امورى كه حواسّ بشرى از ادراك آنها عاجز است.
تمام هستى، زیر نظر خداوند است وحساب وكتاب دارد.
یكى از بركات قرآن، حل اختلافات است.
اختلاف از مردم است، وگرنه مكاتب الهى اختلاف ندارند.

✨﷽✨

پيامهای قرآنی سوره مباركه نمل آيات36الی44

انگیزه ‏ى اولیاى خدا مادّیات نیست.
كافر، همه را به كیش خود پندارد.
مال دنیا چیزى نیست.
گاهى بیان قدرت خود، لازم است.
بهترین اهرم براى طرد مال حرام، توجّه به الطاف الهى است.
اولیاى خدا با الطاف الهى به آرامش مى‏ رسند.
علم و حكمت، بهتر از مال است.
بعد از منطق، نوبت قدرت‏نمایى است.
در برابر كسانى كه تنها به قدرت متكى هستند، با صلابت سخن بگویید.
جهاد، در ادیان قبل نیز مطرح بوده است.
تبلیغ و ارشاد، بدون هجرت و قدرت كارساز نیست.
كسى كه از مادّیات بگذرد، مى ‏تواند با قدرت سخن بگوید و از حقّ دفاع كند.
رهبر باید از قواى مسلح خود اطمینان كافى داشته باشد.
قدرتِ نظامى اهل حقّ باید بیش ‏از قدرت اهل باطل باشد.
تحقیر و به ذلّت كشاندن حكومت‏هاى كفر وشرك جایز است.
در شرایط مناسب از توانایى دیگران استفاده كنید.
ملاك، لیاقت و توانایى است، نه جنسیّت.
كارهاى فوق‏ العاده باید با هدف عالى همراه باشد.
حضرت سلیمان علم غیب داشت.
در یك نظام و حكومت موفّق، باید از همه ‏ى نیروها در جاى خود استفاده كرد.
جنّ مى‏ تواند به انسان كمك كند.
سرعت، قدرت و امانت، شرط انجام كارهاى بزرگ است.
در كابینه ‏ى سلیمان، دانشمندترین چهره ‏ها وجود داشتند.
در شیوه ‏ى دعوت، تملّق ممنوع است.
دارایى و سخاوت در كنار هم، ارزش است.
اولیاى خدا بر اموال مردم ولایت دارند.
گاهى براى آزمایش هوش، تغییر وتحوّل جایز است.
در برخوردهاى ابتدایى، حرف آخر را اوّل نزنید.
مكتبى ارزش دارد كه بر اساس علم باشد.
محیط، جامعه وعقائد خرافى، مانع از ایمان واقعى است.
سوء سابقه، دلیل داشتن آینده‏ ى بد نیست.
مقام رسالت، با جلال و شكوه و حكومت منافاتى ندارد.
در ارشاد وتبلیغ، هر كس را باید به شیوه‏اى هدایت كرد.
از مهمانان كافر با حُسن‏ خلق پذیرایى كنید.
شأن افراد را در پذیرایى ‏ها حفظ كنید.
گاهى انسان مى‏ بیند، امّا اشتباه تشخیص مى‏ دهد.
كاخ نشینان كافر را در برابر صنعت و ابتكار و هنر و زیبایى ‏هاى نظام خود، به كرنش وادارید.
سابقه‏ ى آینه‏ كارى و استفاده از شیشه در معمارى، به زمان حضرت سلیمان بر مى ‏گردد.

[=113][=#8b4513]

پيامهای قرآنی سوره مباركه قصص آيات 36الی43

تهمت، بزرگ‏ترین حربه ‏ى مستكبران علیه مصلحان است.
تعالیم پیامبران الهى، تابع آداب ورسوم گذشتگان نیست.
در پذیرش عقاید، منطق وبرهان ملاك است، نه سیره ‏ى پدران.
برخى انسان‏ها، منطق روشن را فداى گذشته تاریك مى ‏كنند.
در برابر تكذیب كفّار كه معجزات را سحر مى ‏خوانند، باید به خدا توكّل كرد.
ادّعاهاى پوچ را با شعارهاى الهى خنثى سازیم.
خدا هیچ مردمى را بى ‏راهبر و راهنما نگذاشته است.
هدایت‏ یافتگان، خوش عاقبتند.
توجّه به معاد، در رأس برنامه‏ هاى انبیا بوده است.
كسانى كه انبیا را ساحر مى ‏نامند، ستمگرانى بد عاقبت ‏اند.
روحیّه‏ ى استكبارى، مانع پذیرش حقّ است. فرعون گفت: جز خودم هیچ خدایى براى شما نمى ‏شناسم.
مستكبران، عقاید و افكار خود را به دیگران تحمیل مى ‏كنند.
شعار مستكبران این است: هر چه را من نمى‏ شناسم، پس وجود ندارد.
توقّع دیدن خداوند با چشم ظاهرى، تفكّر فرعونى است.
قدرت‏نمایى، عوام‏فریبى با ژست تحقیق و بررسى، و منحرف كردن افكار عمومى، از شیوه ‏هاى مستكبران است.
مستكبران، خود را محور همه چیز مى‏ دانند.
مردم از دین حاكمان پیروى مى‏ كنند.
معیار ستایش‏ها و انتقادهاى قرآن، حقّ است.
غفلت از گذرا بودن دنیا و گمان به جاودانگى، زمینه ‏ساز خوى استكبارى است.
عدم اعتقاد و توجّه به معاد و حساب، زمینه‏ ى شكل ‏گیرى استكبار است.
كیفرهاى الهى، اختصاص به آخرت ندارد.
یاران فرد ستمكار، در سرنوشت او سهیم و شریكند.
سرانجام مستكبران، ذلّت و قهر است.
براى ریشه ‏كنى فساد، باید هر چیزى كه آلوده باشد از بین برود.
به حوادث تاریخى به دیده ‏ى عبرت بنگریم.
ستمگران، سرنوشت مشتركى دارند.
مهم عاقبت كار است، نه جلوه‏ هاى زودگذر آن.
روحیّه‏ ى استكبارى، انسان را رهبر دوزخیان مى ‏سازد.
نقش حكومت‏ها را در شكل‏ دهى ساختار فرهنگى و عقیدتى جامعه نمى ‏توان نادیده گرفت.
تبلیغات مستكبران، در واقع دعوت به دوزخ است.
مستكبرانى كه امروز به عِدّه و عُدّه دل خوش دارند، در قیامت، بى ‏كس ویاور خواهند بود.
كیفرهاى الهى، مخصوص آخرت نیست.
لعنت ونفرین مردم، تبلور قهر الهى است.
نفرین بر ظالم حتّى بعد از نابودى او لازم است.
زشت كارى ‏هاى دنیوى، به زشت ‏روئى ‏هاى اُخروى مى ‏انجامد.
با شكست طاغوت، زمینه براى صالحان فراهم مى‏گردد.
پایان كار مستكبران، هلاكت و نابودى است.
دیندارى باید براساس بصیرت باشد.
ارسال كتب و رسل، بر اساسِ رحمتِ الهى است.
كتب آسمانى، عامل بصیرت و هدایت است.
تا انسان بصیرت پیدا نكند، هدایت نمى‏ شود و تا هدایت نشود، لطف و رحمت الهى را دریافت نمى ‏كند.
دین، جزو فطرت انسان‏هاست و كتب آسمانى آن فطرت را غبارزدایى مى ‏كنند.
با وجود كتب آسمانى و پیامبران، باز هم گروهى از انسان‏ها هدایت را نمى ‏پذیرند.

قُلْ هَلْ اُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذٰلِکَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللهِ مَنْ لَعَنَهُ اللهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنٰازیرَ وَ عَبَدَ الطّاٰغوُتَ اُولٰئِکَ شَرٌّ مَکٰاناً وَ اَضَلُّ عَنْ سَوٰاءِ السَّبیلِ 60/ مائده

ترجمه: بگو آیا شما را آگاه کنم از کسانی که در نزد خدا از این هم بدسرانجام ترند؟ اینان کسانی اند که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و گروهی از آنها را بصورت بوزینه و خوک درآورد همانهایی که طاغوت را پرستیدند، اینان موقعیتشان بدتر و از راه راست گمراهترند

تفسیر: برای تسلیم کردن آنها، از منطق خودشان علیه خودشان استفاده می کند؛ به فرض که ایمان به خدا و کتب آسمانی غلط و شرّ است امّا اگر قرار باشد شرّ مورد استهزاء قرار گیرد نخست باید چیزی استهزاء شود که از هر شرّی بدتر است و اتفاقاً آن شرّ، راه و روش خودِ شماست چون لعنت خدا شامل حالتان شد و بصورت میمون و خوک مسخ شدید، شما که پرستش طاغوت کردید. بر فرض بپذیریم که ایمان ما به خدا و کتب او عیب است آیا در برابر عیبهای شما بسیار ناچیز نیست؟

پيامهای قرآنی سوره مباركه قصص آيات 78الی84

غرور علمى، گاهى آنچنان انسان را خودمحور مى‏ سازد كه دیگر نقش هیچ كس یا هیچ چیز را قبول ندارد.
به علم خود نازیدن، اخلاق قارونى است.
ثروت و قدرت را احسان الهى بدانیم، نه محصول علم و تلاش خود.
آشنایى با تاریخ، بهترین درس عبرت است.
قلع و قمع گردنكشان، از سنّت‏هاى خداوندى است.
قدرت وثروت، سعادت‏ آفرین نیست.
دست بالاى دست بسیار است.
هشدار! اگر قهر الهى فرا رسد، دیگر فرصتى براى سؤال و جواب و چون و چرا نخواهد بود.
قدرت و ثروت در دست انسان‏هاى غافل، سبب فخرفروشى، خودنمایى وتجمّل ‏گرایى است.
به رخ كشیدن ثروت، صفتى قارونى است.
قارون صفتان، خود را برتر از دیگران مى ‏دانند.
اشرافى ‏گرىِ حاكمان، مى ‏تواند فرهنگ مردم را تغییر دهد.
ظواهرِ زیباى دنیا، دامى براى جذب و انحراف كوته ‏فكران است.
آرزوى قارون شدن، آرزوى دنیاپرستان كم‏ خرد است.
دلباختگان دنیا سزاوار سرزنش و نكوهش‏ اند.
خداوند از فرزانگان بنى ‏اسرائیل به ‏خاطر برخورد با دلباختگان دنیا ستایش مى ‏كند.
علم واقعى، انسان را به سوى آخرت و تقوى و عمل صالح سوق مى ‏دهد.
عالم آگاه كسى است كه زرق و برق دنیا او را مجذوب نسازد و دنیاگرایان را تحقیر كند.
علما باید مردم را از عشق به دنیا برحذر دارند.
اگر چیزى را از كسى منع مى ‏كنیم، در صورت لزوم و توان، بهتر از آن را به او عرضه نماییم.
ایمان و عمل صالح، زمانى سعادت آفرین است كه انسان بر آن پایدار باشد.
نتیجه ظلم، هلاكت است.
زمین، گاهى مأمور قهر خداوند است.
سرانجام ثروت‏ اندوزى، بخل، غرور و هلاكت است.
ثروت، وسیله‏ ى نجات نیست.
در برخورد با مسائل، زود قضاوت نكنیم.
هرگز نخواهیم كه مانند ثروتمندانِ مغرور و غافل باشیم.
به جاى تمنّاى ثروت دیگران، به داده‏ هاى الهى قانع باشیم.
همه آرزوها، به صلاح نیست.
گاه، مستجاب نشدن دعا و برآورده نگردیدن آرزو، بزرگ‏ترین لطف و منت الهى بر انسان است.
حوادث، سبب بیدارى فطرت‏ها و تغییر پندارها و خواسته‏ هاى غلط است.
ثروتى كه انسان، آن را از جانب خدا و براى او نداند، او را به كفر مى ‏رساند.
سراى آخرت بس عظیم است.
هرگونه برترى ‏طلبى، ممنوع است.
منشأ فساد، برترى ‏جویى است.
پرهیزكار كسى است كه اراده‏ ى تفاخر وبرترى بر دیگران ندارد.
كار نیك، مطلوب و پسندیده است، از هر كس و به هر مقدار كه باشد.
مهم‏تر از انجام كار نیك، به سلامت رساندن آن به صحنه‏ ى قیامت است.
انسان‏ها در انتخاب راه زندگى خود آزادند.
حتّى در گفتار، سخن خویش را از خوبى‏ ها آغاز كنیم.

لَوْ لا یَنْهیٰهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْاَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْاِثْمَ وَ اَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ 63/مائده

ترجمه: چرا علمای ربّانی و احبار، آنان را از سخنان ناشایسته شان و حرام خواری شان نهی نمی کنند؟ چه بد است کاری که می کنند!

تفسیر: علماء و روحانیون اهلِ کتاب را سرزنش می کند که چرا با سکوت خود آنها را به گناه تشویق می کنند با اینکه می دانند که اینگونه کارها گناه و نافرمانی خداست. آنها با ترک امر به معروف و نهی از منکر همان سرنوشت گنهکاران را پیدا می کنند زیرا شریک جرم آنها محسوب می شوند. علی (علیه السلام) فرمودند اگر اقوام گذشته نابود شدند به جهت گنهکاری مردم و سکوت علمای آنها و ترک امر به معروف و نهی از منکر بود

وَ تَریٰ کَثیٖراً مِنْهُمْ یُسٰارِعُونَ فِی الْاِثْمِ وَ الْعُدْوٰانِ وَ اَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ 62/مائده

ترجمه: و بسیاری از آنان را می بینی که در گنهکاری و ستمگری و حرام خواری از هم سبقت می گیرند، چه بد است آنچه انجام می دهند

تفسیر: بسیاری از اهل کتاب را سرزنش می کند که با چه سرعتی در راه گناه و ستم و حرام خواری گام برمی دارند و بدون هیچ حیایی سعی می کنند از یکدیگر سبقت بگیرند. آیه بطور کلی هر گناهِ آنها را مذمّت می کند ولی روی خوردن مال مردم به باطل تأکید بیشتر می کند. تعبیر "کانوا یعملون" می فهماند انجام این اعمال اتفاقی نبوده بلکه آگاهانه و مکرراً آنها را انجام می دهند.