معیار های عجیب خمس و زکات

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معیار های عجیب خمس و زکات

به نظر من معیار های خمس و زکات عجیب به نظر می رسد ( و خیلی قدیمی) . از چند جنبه :
1- چرا موارد زکات فقط به محصولات خاصی (که احتمالا در زمان اسلام تنها این محولات بوده) محدود شده :
گندم, جو, خرما و كشمش ( !!!!! ). در دامها: گوسفند, شتر و گاو

بر چه اساس و معیاری سایر محصولات کشاورزی با این همه تنوع شامل آن نمی شود. اگه بگوییم سود حاصل از آنها هم شامل خمس می شود . در مورد همین محصولات هم این کار را انجام میدادند .

2- با توجه به منابع خمس و زکات ، به نظر می رسد منابعی که از خمس بدست می آید بسیار بیشتر باشد . اما نیم این بخش به سادات که حتی 0.5 درصد جمعیت جهان را هم تشکیل نمی دهند تعلق گرفته آن هم به مساکین این قشر که بسیار کمتر است !!!! با توجه به جهانی بودن اسلام واقعا عجیبه . هر چند گفته بشه میتوان از این بخش کم کرد.

3- در کشوری روی هر چیزی و خدماتی مالیات گرفته می شود . چرا گرفتن خمس زکات !
و سوالات دیگر که اجازه بدهید در ادامه مطرح شود . از مدیران هم می خوام اگه جای سوالم مناسب نیست . بهم اطلاع بدن کجا باید مطرحش کنم . پاکش نکنید!

یه تاپیک هم دارم اگه لطف کنید سری بزنید و پاسخ یا انتقادی دارید مطرح کنید با تشکر

http://www.askdin.com/thread20236.html

برچسب: 

limbo;236525 نوشت:
به نظر من معیار های خمس و زکات عجیب به نظر می رسد ( و خیلی قدیمی) . از چند جنبه : 1- چرا موارد زکات فقط به محصولات خاصی (که احتمالا در زمان اسلام تنها این محولات بوده) محدود شده : گندم, جو, خرما و كشمش ( !!!!! ). در دامها: گوسفند, شتر و گاو بر چه اساس و معیاری سایر محصولات کشاورزی با این همه تنوع شامل آن نمی شود. اگه بگوییم سود حاصل از آنها هم شامل خمس می شود . در مورد همین محصولات هم این کار را انجام میدادند . 2- با توجه به منابع خمس و زکات ، به نظر می رسد منابعی که از خمس بدست می آید بسیار بیشتر باشد . اما نیم این بخش به سادات که حتی 0.5 درصد جمعیت جهان را هم تشکیل نمی دهند تعلق گرفته آن هم به مساکین این قشر که بسیار کمتر است !!!! با توجه به جهانی بودن اسلام واقعا عجیبه . هر چند گفته بشه میتوان از این بخش کم کرد. 3- در کشوری روی هر چیزی و خدماتی مالیات گرفته می شود . چرا گرفتن خمس زکات ! و سوالات دیگر که اجازه بدهید در ادامه مطرح شود . از مدیران هم می خوام اگه جای سوالم مناسب نیست . بهم اطلاع بدن کجا باید مطرحش کنم . پاکش نکنید!

با سلام و عرض ادب

لطفا برای دریافت پاسخ تاپیک های زیر را مطالعه کنید اگر ابهامی ماند،موضوع را پیگیری نمایید:
http://www.askdin.com/thread8280.html
http://www.askdin.com/thread14357.html
http://www.askdin.com/thread7211.html

موفق و موید باشید.

نور;236640 نوشت:
لطفا برای دریافت پاسخ تاپیک های زیر را مطالعه کنید اگر ابهامی ماند،موضوع را پیگیری نمایید:

متاسفانه در اون تاپیک ها هم به هیچ چیز مشخصی نرسیدن .
تازه دو سوال هم برایم مطرح شد !!

1- آیه ای که در مورد خمس به آن استناد می شود . تنها در مورد غنایم جنگی صحبت کرده . و زکات چندین بار در قرآن اومده !؟
2- بحث اونجا خیلی به سمت قرآن رفت و برداشت ها از کلمات اما من می خوام بیشتر عقلی با این قضیه برخورد کنیم !؟

limbo;236907 نوشت:
متاسفانه در اون تاپیک ها هم به هیچ چیز مشخصی نرسیدن . تازه دو سوال هم برایم مطرح شد !! 1- آیه ای که در مورد خمس به آن استناد می شود . تنها در مورد غنایم جنگی صحبت کرده . و زکات چندین بار در قرآن اومده !؟ 2- بحث اونجا خیلی به سمت قرآن رفت و برداشت ها از کلمات اما من می خوام بیشتر عقلی با این قضیه برخورد کنیم !؟

با تشکر از اظهار نظر حضرت عالی

1. لطفا برای پاسخ به این سئوال تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید:

http://www.askdin.com/thread13410.html

2. در حوزه فروعات دینی و احکام شریعت ، بحث صرف عقلی ، منطقی و نتیجه بخش نیست چرا که ماهیت دین و شریعت بر اساس دستورات الهی و خواست خداوند برای شیوه زندگی است و برای کشف حکم خداوند ، صرف تفکر راه به جایی نمی برد از این رو باید کلمات قرآن و اهل بیت علیهم السلام در زمینه مورد نظر محل بحث و بررسی دقیق قرار گیرد که همان اجتهاد نامیده می شود .

موفق و مؤید باشید

limbo;236525 نوشت:
به نظر من معیار های خمس و زکات عجیب به نظر می رسد ( و خیلی قدیمی) . از چند جنبه : 1- چرا موارد زکات فقط به محصولات خاصی (که احتمالا در زمان اسلام تنها این محولات بوده) محدود شده : گندم, جو, خرما و كشمش ( !!!!! ). در دامها: گوسفند, شتر و گاو بر چه اساس و معیاری سایر محصولات کشاورزی با این همه تنوع شامل آن نمی شود. اگه بگوییم سود حاصل از آنها هم شامل خمس می شود . در مورد همین محصولات هم این کار را انجام میدادند . 2- با توجه به منابع خمس و زکات ، به نظر می رسد منابعی که از خمس بدست می آید بسیار بیشتر باشد . اما نیم این بخش به سادات که حتی 0.5 درصد جمعیت جهان را هم تشکیل نمی دهند تعلق گرفته آن هم به مساکین این قشر که بسیار کمتر است !!!! با توجه به جهانی بودن اسلام واقعا عجیبه . هر چند گفته بشه میتوان از این بخش کم کرد.


با توجه به پاسخ قبلی عرض می کنم :

زکات غیر از اقلام کشاورزی به طلا و نقره و برخی حیوانات هم تعلق می گیرد. مشهور بین فقهاى امامیه وجوب زکات در موارد نه‏ گانه است و تنها در خصوص موارد منصوصه، زکات واجب است که عبارتند از:
1 / چهار پایان سه ‏گانه «شتر، گاو و گوسفند»
2 / طلا و نقره
3 / غلات اربعه: «گندم، جو، خرما و مویز» که مجموعا نه چیز می شود.
این امور به طور مسلم «مواد زکوى‏»، نامیده مى‏ شوند اما در غیر از امور نه‏ گانه، زکات واجب نیست و مشکلات جامعه اسلامى از طریق وجوب خمس در سود حاصل از کسب و غنائم و گنج و غواصى و مانند آن بر طرف مى‏ گردد.
کسى که میلیون ها تومان پول دارد از طریق وجوب خمس بدهکار مى‏ شود . نظر به اینکه مصارف خمس و زکات چندان تفاوتى ندارد، مشکل نظام اسلامى حل مى‏ شود. امام خمینى مى‏ فرمود:
خمس به مراتب بیشتر از زکات مشکلات حکومت اسلامى را تامین مى‏ کند و باعث رشد و شکوفائى و تعالى جامعه اسلامى مى‏ گردد. افزون بر اینکه ایشان معتقد بود در خمس، سادات صرفا یکى از موارد مصرف هستند و سهم سادات در خمس تعینى ندارد. اینکه گاهى عده‏ اى با ناباورى می گویند چطور مى‏ شود کسى چهار تا شتر داشته باشد باید زکات بدهد اما اگر کسى ده ها کارخانه و ماشین و میلیاردها پول نقد داشته باشد ،زکات ندارد ،جوابش روشن است زیرا مورد مصرف هر دو تامین مخارج جامعه اسلامى است .
نظر به اینکه کار خانه و ماشین و اوراق نقدیه‏ و مانند آن مشمول وجوب خمس و مصداق (انما غنمتم من شیى‏ء فان لله خمسه وللرسول و ..) است ،در مشکل گشایى جامعه اسلامى و توسعه نظام رهگشاست و نیاز جامعه اسلامى را تامین مى‏کند .
از این ناحیه مشکلى نمى‏ ماند. براى بر طرف کردن دیگر مشکلات جامعه اسلامى در عرصه فرهنگ و آموزش و پژوهش و مانند آن از خمس همچون زکات مى‏ توان استفاده کرد. بنابر این زکات منحصر به اشیای نه‏ گانه است. البته در صورت ضرورت حاکم اسلامى مى‏ تواند زکات را به امور دیگر نیز توسعه دهد و این صرفا از باب ضرورت است .گسترش، و تخصیص از آن به تشخیص مورد و ضرورتى است که پیش مى‏ آید، آن هم با صلاحدید ولى فقیه جامع الشرائط امکان پذیر است.
در مورد سهم سادات

نیز همان طور که اشاره شده ، حکم مشهور تخصیص آن به عنوان سهم است ولی در مقابل آن فقهایی هم هستند که سهم سادات را سهم نمی دانند و سادات فقیر را تنها یک مورد مصرف از خمسی می دانند که نزد حاکم اسلامی است علاوه بر این در کتب فقهی ذکر شده است که حاکم می تواند در صورت عدم کفاف سهم سادات از سهم امام برای سادات استفاده کند و قطعا عکس این حالت هم متصور است که اگر سهم ساداتی زیادتر از مورد مصرف است با صلاحدید حاکم اسلامی می تواند در مسیر اداره جامعه مورد استفاده قرار گیرد .

موفق و مؤید باشید

سجاد;237249 نوشت:
نظر به اینکه مصارف خمس و زکات چندان تفاوتى ندارد

اگه تفاوت داره که نمی تونی چنین چیزی بگی و اگه نداره چرا 2 تاش کردیم و این همه بحث و تفسیر در موردش . خب راحت یکیش کنیم بره . در ضمن با توجه به بحثی که تو اون تاپیک کرده بودین می خواستین بگین مصارفش فرق میکنه که !!؟؟

حالا من یک مثال می زنم . من باغ خرما دارم و فلانی باغ سیب هر دو 5 میلیون محصول داریم . من باید 10 درصدش رو بدم حالا یک مقدارم شاید از آن کسر شود . اما باغدار سیب اول پول بدهی هایش را میدهد و مابقی را اگر کامل خرج کند یا مقدار کمی بماند مجبور نیست چیزی زیادی بپردازد . حالا خمس را هر چیزی در نظر بگیریم مالیات یا چیز دیگر این یک نوع فرار مالیاتی محسوب نمی شود . فرق بین این دو چیست !!!!!!!!!!!!

limbo;237259 نوشت:
اگه تفاوت داره که نمی تونی چنین چیزی بگی و اگه نداره چرا 2 تاش کردیم و این همه بحث و تفسیر در موردش . خب راحت یکیش کنیم بره .

با تشکر از اظهار نظر شما

با در نظر گرفتن مصارف خمس و زکات و اختیاراتی که فقیه در مصرف دارد ، عرض شد چندان تفاوتی ندارد نه تفاوت ندارد لطفا دقت بفرمایید .

limbo;237259 نوشت:
حالا من یک مثال می زنم . من باغ خرما دارم و فلانی باغ سیب هر دو 5 میلیون محول داریم . من باید 10 درصدش رو بدم حالا یک مقدارم شاید از آن کسر شود . اما باغدار سیب اول پول بدهی هایش را میدهد و مابقی را اگر کامل خرج کند یا مقدار کمی بماند مجبور نیست چیزی زیادی بپردازد . حالا خمس را هر چیزی در نظر بگیریم مالیات یا چیز دیگر این یک نوع فرار مالیاتی محسوب نمی شود . فرق بین این دو چیست !!!!!!!!!!!!

ما راجع به احکام و دستورات الهی صحبت می کنیم نه راجع به مالیاتی که واضع آن انسان است .

همان طور که در عرایض گذشته آمده است در مورد دستورات الهی نمی توانیم بحث عقلی صرف داشته باشیم چرا که واضح است عقل تنها ، دسترسی به حکم خداوند ندارد و فقط می تواند حکم را از مسیر درست کشف کند که این کار را کرده است : خرما زکات دارد ، سیب زکات ندارد . و در جواب چرا باید گفت چون خداوند چنین به مصلحت دیده است .

اما در مورد مالیات می توان مثلا بحث کرد که چرا مالیات بر تولید اخذ می شود و مالیات بر مصرف گرفته نمی شود ؟ چون این احکام از منابع و عقول انسانی نشأت گرفته است .

همیشه موفق باشید

ساختار و معنای لغوی زکات «زاء و کاف و حرف علّه» به عنون حروف اصلی این کلمه، دلالت بر نماء و زیادی دارد و به مفهوم رشد و نمو کردن و زیاد شدن می‏باشد.[1]
خلیل بن احمد درباره معنای لغوی زکات می‏گوید: زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات می‏باشد.[2] راغب اصفهانی اصل زکات را به معنای رشدی که از برکت خداوند به دست آمده می‏داند.[3] مرحوم استاد علامه طباطبایی رحمه‏الله می‏نویسد: «معنای لغوی زکات تطهیر می‏باشد.»[4] در مصباح الفقیه نیز آمده است: «زکات در لغت به معنی طهارت و نمو است.»[5] از مجموعه اقوال فوق به دست می‏آید که معنای لغوی زکات در اصل، رشد کردن می‏باشد و به طور کلّی خلاصه چیزی یا برگزیده آن را می‏گویند.[6]
³معنای اصطلاحی زکات
زکات از نظر شرع ـ به عنوان یکی از فروع دین ـ بیرون کردن اندازه معینی از مال، که به حد نصاب رسیده باشد و دادن آن به مستحقان، و بدین نام نامیدن، به امید برکت یافتن و یا برای پاکیزه کردن نفس یا نمو دادن به خیرات و برکات است.[7]زکات در اصطلاح فقهی پرداخت مقدار معینی از مال است که در قرآن کریم معانی عامی دارد و به کمکهای واجب و مستحب گفته می‏شود.

زکات در قران واژه ی زکات حدود 31 بار در قران مجید آمده است که عبارتند از:
سوره بقره، آیات 43، 83، 110، 177، 277 ؛ سوره نساء، آیات 77، 162 ؛ سوره مائده، آیات 12 و 55 ؛ سوره اعراف، آیه 156 ؛ سوره توبه، آیات 5، 11، 18، 71 ؛ سوره کهف، آیه 81 ؛ سوره مریم، آیات 13، 31، 55 ؛ سوره انبیاء، آیه 73 ؛ سوره حج، آیات 41 و 78 ؛ سوره مؤمنون، آیه 4 ؛ سوره نور، آیات 37 و 56 ؛ سوره نمل، آیه 3 ؛ سوره روم، آیه 39 ؛ سوره لقمان، آیه 4 ؛ سوره احزاب، آیه 33 ؛ سوره فصلت، آیه 7 ؛ سوره مزمل، آیه 20 ؛ سوره بیّنه، آیه 5.
ودر بعضی آیات قرآن از زکات به صدقه تعبیر شده است آیات مربوط به واژه صدقه عبارتند از: سوره بقره، آیات 263، 264، 271، 276 ؛ سوره نساء، آیه 114؛ سوره توبه، آیات104، 103، 79، 60، 58، سوره مجادله، آیه 12 و 13.
³متن و ترجمه ی آیات زکات:
1 – سوره بقره آیه ی 43 : وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و با ركوع‏كنندگان ركوع كنيد
2 - سوره بقره (2 )آیه 83 : وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مِّعْرِضُونَ
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتيد.
3 - سوره بقره آیه 110 : وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ.
و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد و هر گونه نيكى كه براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا باز خواهيد يافت آرى خدا به آنچه مى‏كنيد بيناست
4 - سوره بقره آیه 177 : لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏اند و آنان همان پرهيزگارانند
5 – سوره بقره آیه 277 : إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و نماز بر پا داشته و زكات داده‏اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند.
6 - سوره نساء آیه 77 : أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّواْ أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلاَ تُظْلَمُونَ فَتِيلاً .
آيا نديدى كسانى را كه به آنان گفته شد [فعلا] دست [از جنگ] بداريد و نماز را برپا كنيد و زكات بدهيد و[لى] همين كه كارزار بر آنان مقرر شد بناگاه گروهى از آنان از مردم [=مشركان مكه] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏تر و گفتند پروردگارا چرا بر ما كارزار مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى كوتاه مهلت ندادى بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك و براى كسى كه تقوا پيشه كرده آخرت بهتر است و [در آنجا] به قدر نخ هسته خرمايى بر شما ستم نخواهد رفت.
7 - سوره نساء( 4 ) آیه 162 : لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا
ليكن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زكات‏دهندگان و ايمان‏آورندگان به خدا و روز بازپسين كه به زودى به آنان پاداشى بزرگ خواهيم داد .
8 – مائده آیه 12 : وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَآئِيلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاَةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ. در حقيقت‏خدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم و خدا فرمود من با شما هستم اگر نماز برپا داريد و زكات بدهيد و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و وام نيكويى به خدا بدهيد قطعا گناهانتان را از شما مى‏زدايم و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در مى‏آورم پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد در حقيقت از راه راست گمراه شده است
9 – مائده 55 :إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ. ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏اند همان كسانى كه نماز برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند.
10 – اعراف آیه 156 : وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ
11 – سوره 9(توبه) آیه 5 : فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
« پس چون ماه‏هاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنشينيد پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات دادند راه برايشان گشاده گردانيد زيرا خدا آمرزنده مهربان است»
12 - سوره 9 آیه 11 : فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
«پس اگر توبه كنند و نماز برپا دارند و زكات دهند در اين صورت برادران دينى شما مى‏باشند و ما آيات [خود] را براى گروهى كه مى‏دانند به تفصيل بيان مى‏كنيم»
13 - سوره9 (توبه) آیه 18 : إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ
«مساجد خدا را تنها كسانى آباد مى‏كنند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز برپا داشته و زكات داده و جز از خدا نترسيده‏اند پس اميد است كه اينان از راه‏يافتگان باشند»
14 – توبه 71 : وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ. و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند و نماز را بر پا مى‏كنند و زكات مى‏دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى‏برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است.
15 – کهف 81 : فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًاپس خواستيم كه پروردگارشان آن دو را به پاكتر و مهربانتر از او عوض دهد
16 – مریم 13 :وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّاو [نيز] از جانب خود مهربانى و پاكى [به او داديم] و تقواپيشه بود
17 – مریم آیه31 : یوَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّاو هر جا كه باشم مرا با بركت‏ساخته و تا زنده‏ام به نماز و زكات سفارش كرده است
18 – مریم 55 : وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا .و خاندان خود را به نماز و زكات فرمان مى‏داد و همواره نزد پروردگارش پسنديده[رفتار] بود
19 - سوره انبیاءآیه 73 : وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ
و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مى‏كردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند.
20 - حج41 : الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ. همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و به كارهاى پسنديده وامى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند و فرجام همه كارها از آن خداست
21 - سوره حج آیه 78 :وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنيد اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است] او بود كه قبلا شما را مسلمان ناميد و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى.
22 - مؤمنون 4 :وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ و آنان كه زكات مى‏پردازند
23 – نور آیه 37 :رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُمردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمى‏دارد و از روزى كه دلها و ديده‏ها در آن زيرورو مى‏شود مى‏هراسند
24 - نور56 :وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
25 – سوره نمل آیه 3 : الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ همانان كه نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و خود به آخرت يقين دارند
26 – روم 39 : وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِندَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ و آنچه [به قصد] ربا مى‏دهيد تا در اموال مردم سود و افزايش بردارد نزد خدا فزونى نمى‏گيرد و[لى] آنچه را از زكات در حالى كه خشنودى خدا را خواستاريد داديد پس آنان همان فزونى‏يافتگانند [و مضاعف مى‏شود
27 = لقمان 4 : الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [همان] كسانى كه نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و [هم] ايشانند كه به آخرت يقين دارند
28 –احزاب 33 : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏اش را فرمان بريد خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.
29 – فصلت 7 : الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ. همان كسانى كه زكات نمى‏دهند و آنان كه به آخرت ناباورند
30 – سوره مزمل(73 ) آیه 20 : إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
در حقيقت پروردگارت مى‏داند كه تو و گروهى از كسانى كه با تواند نزديك به دو سوم از شب يا نصف آن يا يك سوم آن را [به نماز] برمى‏خيزيد و خداست كه شب و روز را اندازه‏گيرى مى‏كند [او] مى‏داند كه [شما] هرگز حساب آن را نداريد پس بر شما ببخشود [اينك] هر چه از قرآن ميسر مى‏شود بخوانيد [خدا] مى‏داند كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود و [عده‏اى] ديگر در زمين سفر مى‏كنند [و] در پى روزى خدا هستند و [گروهى] ديگر در راه خدا پيكار مى‏نمايند پس هر چه از [قرآن] ميسر شد تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و وام نيكو به خدا دهيد و هر كار خوبى براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بيشتر باز خواهيد يافت و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده مهربان است.
31 – بینه آیه 5 : وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ . و فرمان نيافته بودند جز اينكه خدا را بپرستند و در حالى كه به توحيد گراييده‏اند دين [خود] را براى او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زكات بدهند و دين [ثابت و] پايدار همين است.

همان طور که در آیات زکات و معنی لغوی آن می بینیم هیچ جا به منابع خاصی ذکر نشده .
و حالا ما که به راحتی کلمه غنم را برای خمس برای تمام اموال گسترش دادیم . نمی توانیم کلمه زکات را برای همه محصولات تولیدی تعمیم بدهیم.

سجاد;237516 نوشت:
با در نظر گرفتن مصارف خمس و زکات و اختیاراتی که فقیه در مصرف دارد ، عرض شد چندان تفاوتی ندارد نه تفاوت ندارد لطفا دقت بفرمایید .

میشه جدا از بحث نصف سادات و نصف سهم امام بفرمایید . دقیقا مصرف خمس چیست . بخصوص سهم امام . بویژه اینکه در خمس گویا اولویت با فقرا نیست .

در ضمن در مورد احکام گویا هیچ گاه قطعیتی وجود نداشته !!!

در اين كه خمس در زمان غيبت چگونه بايد باشد، بين فقيهان شيعه اخلاف است، و همه‌ي اين اخلاف نيز ناشي از نبودن دليل روشن در كتاب و سنت است. بديهي است كه در اين موضوع، از دست عقل هم كاري برنمي‌آيد.
صاحب حدايق، در باره‌ي خمس، در زمان غيبت چهارده نظريه‌ و عقيده‌ي فقهي را از عالمان شيعه نقل كرده است. حضرت آيت‌الله منتظري، دو نظريه و ديدگاه فقهي را نيز از فقيهان متأخر بدانها افزده است و سرانجام خود نيز مطابق نظريه‌ي آقاي خميني، عقيده‌ي ديگري را ابراز داشته است. بدين ترتيب تاكنون هفده نظريه فقهي، تنها در اين جهت وجود دارد كه خمس در زمان غيبت به چه كسي و يا چه كساني داده شود.
فتواي اول: شيخ مفيد (336 – 413ق) دركتاب مقنعه، فتوا داده است كه تمام خمس بايد جمع آوري گردد و نزد شخص اميني سپرده شود و او به ديگري وصيت كند تا سرانجام به دست امام معصوم برسد.
فتواي دوم: جمعي مانند سلار ديليم متوفاي سال 463ق و فاضل خراساني ملا محمد باقر سبزواري متوفاي 1090ق و دسته‌اي از اخباري‌ها اظهار نظر كرده‌اند كه تمام خمس در زمان غيبت حلال است، يعني: بر هيچ كس پرداخت خمس واجب نيست.
فتواي سوم: در كتاب مقنعه‌ي مفيد به بعضي از عالمان نسبت داده شده است كه آنان گفته‌اند: تمام خمس بايد دفن شود؛ تا وقتي كه امام زمان بيايد و زمين دفينه‌هاي خود را بيرون دهد و بدين ترتيب، اموال خمس، به دست صاحب اصلي‌اش برسد.
فتواي چهارم: شيخ طوسي در كتاب نهايه فتوا داده است كه نصف خمس، به سادات داده شود و نصف ديگر كه سهم امام مي‌باشد، نزد اميني به امانت سپرده شود و يا دفن گردد.
فتواي پنجم: شيخ ابوالصلاح حلبي متوفاي 447ق و قاضي عبدالعزيز حلبي معروف به ابن براج متوفاي: 481ق و ابن ادريس حلي متوفاي: 598ق و علامه حلي متوفاي:726ق، فتوا داده‌اند كه سهم سادات به خودشان واگذار گردد، اما سهم امام، حفظ و نگهداري شود تا به دست مهدي موعود نايل گردد.
فتواي ششم: علامه حلي در كتاب مختلف الشيعه و محقق حلي متوفاي: 676ق در كتاب شرايع و جمعي ديگر چنين نظر داده‌اند كه تمام خمس، يعني: هم سهم امام و هم سهم سادات بايد به سادات داده شود.
فتواي هفتم: صاحب وسايل الشيعه متوفاي 1124ق، گفته است كه سهم سادات به خودشان پرداخت گردد؛ و اگر سادات احتياجي نداشتند، براي همه‌ي شيعيان حلال است.
فتواي هشتم: صاحب مدارك و محدث كاشاني در كتاب وافي، نظر داده‌اند كه سهم سادات مال خودشان؛ اما سهم امام براي مردم حلال است و لازم نيست پرداخت شود. اين نظر را صاحب حدايق، نزديك به واقع دانسته است.
فتواي نهم: ابن حمزه‌ي طوسي، متوفاي نيمه‌ي دوم قرن ششم، فتوا داده است كه سهم سادات به آنان پرداخت شود؛ اما سهم امام صرف شيعيان و دوستان اهل بيت‌گردد.
فتواي دهم: صاحب كتاب منتقي، اظهار عقيده كرده است كه خمس ارباح مكاسب در زمان غيبت واجب نيست و بر شيعيان حلال است؛ اما خمس اشياء و اموال ديگر مانند گنچ، معدن و ... بايد نصف گردد، يعني: سهم سادات براي خودشان و سهم امام نيز براي خودش. دليل ايشان هم اين بوده است كه اخبار تحليل را حمل بر خمس ارباح مكاسب نموده است.
فتواي يازدهم: ابي‌الصلاح حلبي، متوفاي 447ق، در كتاب كافي، اظهار نظر كرده است كه خمس اصلاً حلال نشده و فقط مناكح حلال شده است. وي براي اثبات نظر خود ادعاي اجماع نموده است.
فتواي دوازدهم: مرحوم مجلسي صاحب كتاب بحار‌الانوار فتوا داده است كه اخبار تحليل منحصر در مالي است كه هنوز خمسش پرداخت نشده و تصرف در ان مال جايز است،‌ يعني: اخبا تحليل ناظر به جواز تصرف مال خمس نداده است نه اين كه اصل خمس را حلال كرده باشند.
فتواي سيزدهم: شهيد در كتاب دروس فتوا داده است كه سهم سادات به خودشان پرداخت گردد، و اما سهم امام يا دفن گردد و يا وصيت شود. يعني پرداخت كننده مخير است كه سهم امام را دفن كند و يا نزد اميني بسپارد و او هم به امين ديگر تا سرانجام به امام زمان برسد.
فتواي چهاردهم: صاحب البيان نظر داده است كه سهم سادات به خودشان پرداخت گردد و سهم امام بايد نگهداري شود تا خود امام ظهور كند و عالمان هم مي‌توانند سهم امام را در مورد مستحقان به مصرف برسانند.
اين چهارده فتوا و نظريه ‌را صاحب حدايق22 در جلد دوازدهم كتاب خود بيان نموده است كه ما آن‌ها را از كتاب: دراسات في‌ولاية الفقيه، نقل كرديم؛ چنان كه ديديم، در تمامي فتواهاي عالمان قبلي كه برخي از آن‌ها در قرن يازدهم و دوازدهم زندگي مي‌كرده‌اند، ‌ديده نمي‌شود كه پرداخت خمس يا سهم امام را به مجتهد واجب دانسته باشند؛ يعني هرگز فتوا نداده‌اند كه پرداخت خمس به مرجع تقليد واجب است.
آيت‌الله منتظري دو نظريه ديگر را هم از فقيهان متأخر نقل كرده‌اند كه ما آنها را به ترتيب شماره‌هاي قبلي اضافه مي‌كنيم:
فتواي پانزدهم: شيخ محمد حسن نجفي، صاحب جواهر الكلام متوفاي 1266ق و صاحب مصباح الفقيه حاج رضا همداني23 از شاگردان مرحوم ميرزاي شيرازي، از عالمان قرن چهاردهم نظر داده‌اند كه سهم سادات به خودشان داده شود و سهم امام از جانب وي صدقه داده شود.
دليل صاحب جواهر و صاحب مصباح الفقيه (فقيه همداني) متوفاي 1322ق اين است كه چون امام زمان غايب است و اخباري كه دلالت بر صدقه دادن مال مجهول المالك و مال غايب دارند، شامل مال امام هم مي‌شوند.
فتواي شانزدهم: جمعي بر اين عقيده‌اند كه سهم سادات به آنان پرداخت گردد و سهم امام در جاي مصرف شود كه علم به رضايت امام(ع) وجود داشته باشد؛ مانند تكميل و تتميم حصه‌ي سادات يا كمك به فقرا يا اداره‌ي حوزه‌هاي علميه و هر امري كه موجب استحكام دين شود.
فقيهان رساله‌دار فعلي، ‌از اين نظريه‌ و عقيده پيروي مي‌كنند با اين تفاوت كه گفته‌اند:‌ چون اداره‌ي حوزه‌هاي علميه موجب تقويت دين مي‌شود و نيز به اين دليل كه فقيه و مجتهد اعرف است، بايد سهم امام به مجتهد داده شود تا خرج حوزه‌ نمايد.

پنجم _ نقد و بررسي
چنان كه ديديم تا قرن چهاردهم، هيچ فقيهي فتوا نداده است كه پرداخت خمس به طور كلي يا نصف آن به فقيه يا مرجع تقليد واجب يا مستحب است. صرف نظر از آن كه ديدگاه‌ها و نظريه‌هاي آنان صحيح است يا ناصحيح، به طور اجماع مركب، اين مطلب را ثابت مي‌كند كه پرداخت خمس به مرجع تقليد واجب نيست؛ بنابراين، اين فتوا كه در رساله‌هاي موجود آمده است كه هركس از مجتهد و مرجع تقليدي، تقليد كرد بايد سهم امام يا كل خمس خود را به او پرداخت كند يا با اجازه‌ي او هزينه كند و يا حداقل به مجتهدي بدهد كه بداند مانند مرجع تقليدش خرج مي‌كند، ناصحيح است.
دليل ما بر اين مطلب امور زير است:
1_ دليلي از كتاب و سنت وجود ندارد كه خمس به مرجع تقليت پرداخت گردد.
2_ فقيهان شيعه نيز تا حدود يكصد سال پيش فتوا نداده‌اند كه پرداخت خمس يا سهم امام به مجتهد يا مرجع تقليد واجب است.
3_ فقيهان متأخر و رساله‌داران موجود، در فتواي خود چنين تصور كرده‌اند كه ما علم به رضايت امام داريم و مي‌دانيم كه امام(ع) راضي است كه سهم او را صرف حوزه‌هاي علميه و تربيت مجتهد و مبلغ اسلام كنيم... ولي اين عقيده و تصور نمي‌تواند مستند فتواي فقيه باشد و اگر هم باشد، پيروي از آن واجب نيست؛ زيرا اولاً به نظر من مقلد شما از كجا علم داريد كه امام زمان رضايت دارد؟ ثانياً احكام شريعت تابع دليل است نه تابع برداشت فقيه ثالثا به نظر من مقلد اگر امام زمان نحوه‌ي دخل و خرج خمس را به وسيله‌ي برخي از مراجع بداند و مشاهده نمايد، من قطع دارم كه دادن خمس را به مرجع تقليد اجازه نمي‌دهد.چطور ممكن است امام زمان اجازه دهد كه ميليارد ها تومان از بيت المال وخمس براي مراسم دفن وتشييع وسوم وهفتم وچهلم وسالكرد يك مجتهد شود درحالي كه طلاب نگون بخت پول خريد كفش براي فرزند خودرا ندارد ؟؟؟
افزون بر اين‌ها شايد نظر امام بر حسب حوادث، گرفتاري‌ها و نيازمندي‌هاي هر جامعه به مقضاي زمان و مكان فرق كند، مثلاً‌ در زمان جنگ ايران و عراق يا در زمان زلزله‌ي گيلان يا در زمان جنگ افغانستان، يا در زمان قحطي و گرسنگي شيعيان عراق يا در زمان قتل عام مسلمانان بوسني و مانند اين‌ها چرا امام زمان(ع) اجازه‌ي هزينه خمس را براي رفع آن گرفتاري‌ها ندهد؟ چرا نظر امام بر حسب مقتضيات زمان و مكان تفاوت نداشه باشد؟
به چه دليل صحيح عقلي و شرعي، هميشه نظر امام بر دخل و خرج مجتهد باشد؟
چرا حاكميت مطلق واختيارات تام خمس به فرزندان ودامادان مجتهد داده شود؟؟
چرا اموال خمس به ارث گذاشته مي شود؟؟؟ چرا به نفع دامادان وصيت مي شود؟؟؟

limbo;240149 نوشت:
خمس تنها یک بار در قرآن آمده اما زکات چندین بار !!!
limbo;237575 نوشت:
و حالا ما که به راحتی کلمه غنم را برای خمس برای تمام اموال گسترش دادیم . نمی توانیم کلمه زکات را برای همه محصولات تولیدی تعمیم بدهیم.

سلام بر شما
در بسیاری از آیات معنای مصطلح زکات منظور نیست بلکه معنای لغوی منظور است چراکه حكم زكات و بیان جزئیات آن در سال دوم هجرى در مدينه نازل شده .بنابراین مراد از زکات در سوره های مكى ؛مفهوم عام انفاق و كمك مالى است‏.(رک: تفسير نور، ج‏10، ص: 314)
limbo;238084 نوشت:
در کل رو صدقه زیاد بحث نداریم. چون خیلی کم هست در برابر خمس و زکات .
ببخشید چند درصد مردم خمس میدن؟بسیاری از افراد خمس نمیدن

[="Tahoma"][="Black"]با عرض سلام و احترام خدمت همه دوستان و بزرگواران

در صفحات گذشته تاپیک پاسخ آغاز کننده محترم آن داده شده است. لطفا مراجعه بفرمایید .

همیشه سالم و موفق باشید[/]

من ازپاسخ کارشناس واقعا متاسفم.چون ما همیشه از ادیان ومذاهب دیگه انتقاد میکنیم که از عقل استفاده نمیکنن.وحالا خودمون.....همین؟عقل ما به این نتیجه رسید که خدا مصلحت دیده!آیا این پاک کردن صورت مسئله نیست؟

[="Tahoma"][="Black"]

علیبرا;319341 نوشت:
من ازپاسخ کارشناس واقعا متاسفم.چون ما همیشه از ادیان ومذاهب دیگه انتقاد میکنیم که از عقل استفاده نمیکنن.وحالا خودمون.....همین؟عقل ما به این نتیجه رسید که خدا مصلحت دیده!آیا این پاک کردن صورت مسئله نیست؟

با تشکر از اظهار نظر شما

در مقابل اعتقاد شما ما معتقدیم که بهترین نتیجه ای که یک عقل دین مدار در برخورد با مسائل شرعی مختلف که علت و فلسفه آن را نمی فهمد ، می گیرد این است که خداوند چنین مصلحت دیده و حکم کرده است !

در پست های گذشته همین تاپیک و تاپیک های دیگر تا حدی این بحث روشن شده است لطفا با دقت مطالعه فرمایید برای نمونه عرض کردیم که :

سجاد;237186 نوشت:
در حوزه فروعات دینی و احکام شریعت ، بحث صرف عقلی ، منطقی و نتیجه بخش نیست چرا که ماهیت دین و شریعت بر اساس دستورات الهی و خواست خداوند برای شیوه زندگی است و برای کشف حکم خداوند ، صرف تفکر راه به جایی نمی برد از این رو باید کلمات قرآن و اهل بیت علیهم السلام در زمینه مورد نظر محل بحث و بررسی دقیق قرار گیرد که همان اجتهاد نامیده می شود .

برای ادامه بحث در این زمینه به کارشناسان کلام و اعتقادات سایت مراجعه نمایید.

موفق و مؤید باشید[/]

موضوع قفل شده است