شهدایی که حتی سریک نخودزخمی نشدنداماازتشنگی شهیدشدند!

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شهدایی که حتی سریک نخودزخمی نشدنداماازتشنگی شهیدشدند!

بسم رب الشهداء والصدیقین
شهدایی که حتی سرسوزنی زخمی نشدنداماازتشنگی پرپرشدند....
ادامه دارد...


اینجاتنگه ابوغریب است به احترام شهداکفشاتون رودربیارید!.......

با سلام
خیلی گذرا عبور کردید
دنبال واژه ها رفتم
به این مطلب رسیدم

اینجا تنگه ابوغریب است...

پارسال که با بسیج دانشگاه اردو راهیان نور رفته بودم وسط راه کم کم دیدیم جاده فرق کرد و وارد جاده ای شدیم تقریباً شبیه جاده چالوس شاید هم باریک تر که برای من یا شاید برای همه ناشناخته بود و کلا با جاده های سمت جنوب و مناطق عملیاتی جنوب که برای یادمان های می رفتیم ، فرق می کرد . از کنار یک پالایشگاه گذشتیم و بعد یکی دو دقیقه به یک جایی رسیدیم دیدیم اتوبوس ها که فکر کنم هشت تا بودند به زور کنار جاده توقف کردند نه اینکه جای پارک باشد تقریباً یک مسیر رو بستند . همه گفتند چیزی شده ؟ که گفتند بچه های پیاده بشند . پیاده شدیم . اولین نکته این بود که زدیم به دل کوه و گفتند بچه ها روی اون تپه جلویی بشینند . نکته جالب این بود که عموماً بچه ها وقتی وارد یادمانی می شدند "فخلع نعلیک" می کردند اما اینجا دیدم فقط یک نفر اون هم مسئول اردو پابرهنه شد اون هم روی سنگ های تیز نه روی خاک های یادمان های دیگر مثل شلمچه . خلاصه صحبت ها شروع شد تا اینکه رسیدیم به اصل داستان و گفته شد :
اینجا تنگه ی ابو غریب است . اینجا کربلاست . اینجا جایی است که یک عده از رزمنده ها محاصره شده بودند . تیر هم نخوردند بلکه از تشنگی شهید شدند . بله از تشنگی شهید شدند . جایی که برای رساندن آب سینه خیز آمدند تا آب برسانند و سقا را هم شهید کردند . بله صدایی که از ابوغریب می شنوید همان صدای کربلاست . آب.....آب.....آب.....
گفتم بچه ها قبل از صحبت ها کفش به پا بودند به غیر یکی دونفر چون تقریباً هیچکس نمی دونست که کجاییم و وارد یکی از ناب ترین مناطق دفاع شدیم . اما بعد از صحبت ها و تو وقت آزادمون و وقت سوار شدن به اتوبوس ها خیلی ها رو دیدم که کفش به دست شدند .

اما در ابو غریب چه گذشت که شد ابوغریب ؟
در ماجرای تنگه ابوغریب که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران رخ داد، عراقی ها در منطقه فکه (شمال غرب خوزستان) حمله ای را از طریق تنگه ابوغریب بر علیه ایران انجام دادند. در آن ماجرا یک گردان به تنهایی جلوی یک لشکر زرهی عراقی ایستاد و نیمی از این گردان به علت تشنگی شربت شهادت نوشیدند.

راوی منطقه می گفت به خاطر این پالایشگاه کناری کل سنگر های باقی مانده اینجا رو چند سال اخیر خراب کردند . به خاطر وضع فیزیکی هم علی ظاهر کاروانی رو به اینجا نمی آورند . راست می گفت که برای حفظ تخت جمشید!!!از همه چیز می گذرند . باور نکردنی است یک منطقه به این نابی زائر که ندارد هیچ از کنارش هم که رد شویم خوب میگیم کوهه دیگه چیز خاصی نیست و خیلی راحت از کنارش می گذریم . باور نکردنی است که سالی چهار میلیون زائر به راهیان نور برود و اینجا را نبیند آن هم برای ما امت حزب الله که تمام مناطق دفاع مقدسمان رو یادمان کردیم و اماممان به ما یاد داده عید به عید به راهیان برویم و خودش هم هر سال به این مناطق نورانی می آید . بله ؛جداً آنجا ابوغریب است . پارسال تو همون ابوغریب با خودم عهد کردم که حداقل تو وبلاگ خودم از غربت این شهدا بگم و شروع کردم تند تند عکس گرفتن که باتری موبایلم تموم شد . حدوداً یکسال هست این قصد رو دارم اما الان دارم می نویسم که حدوداً دو سه روز دیگه اگر خدا قسمت کنه و شهدا بطلبند داریم با بچه های بسیج دانشجویی دوباره می ریم راهیان نور. این مطلبم با تاخیر یکساله نوشتم که اگر امسالم ابوغریب رفتم فقط از خجالت آب نشم و بازهم عبارت معروف "شهدا شرمنده ایم" رو باید بگم . پارسال وقتی برگشتم اسم تنگه ابوغریب رو تو گوگل زدم که یک مطلب از خبرگزاری فارس آورد در مورد ساخت فیلمی برای تنگه ابوغریب که کارگردانی فکر کنم آقای شاه حاتمی قصد به تصویر کشیدنشو داشت که ان شاءالله منصرف نشه و این فیلم رو بسازه که ظاهراً داستان تبدیل به یک سریال ده قسمتی شد که از چهار - پنج سال پیش و به درخواست شبکه اول سیما آماده تولید شده است اما متاسفانه هنوز هیچ اتفاقی عملی در این زمینه نیفتاده است . اما به هرحال از همون عکسای خودم و عکس هایی که از بچه ها گرفتم چند تاشو انتخاب کردم که گلچینی براتون می زارم تا شما هم بدانید غربت ابوغریبیان یا همان یاران حسین بن علی(ع) با تاخیر زمانی را...






شادی روح شهدای تنگه ابوغریب ، صلوات
منبع