جمع بندی چرایی تهذیب در دوران جوانی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرایی تهذیب در دوران جوانی

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

گفت دانایی که گرگی خیره سر ... هست پنهان در نهاد هر بشر

هرکه گرگش را در اندازد به خاک ... رفته رفته می شود انسان پاک

وآنکه با گرگش مدارا می کند ... خلق و خوی گرگ پیدا می کند

در جوانی جان گرگت را بگیر ... وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیری، گر که باشی همچو شیر ... ناتوانی در مصاف گرگ پیر

مردمان گر یکدگر را می درند ... گرگ هاشان رهنما و رهبرند

وآن ستمکاران که با هم محرم اند ... گرگ هاشان آشنایان همند

گرگ ها همراه و انسانها غریب ... با که باید گفت این حال عجیب؟

خدانگهدار

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

بسمه تعالی

خودسازی، فریضه ای عقلی و دینی است که در همه دوره های زندگی واجب است، ولی این کار در همه دوره ها آسان نیست. دوره نوجوانی و جوانی بهترین دوره برای خودسازی است؛ چراکه قلب جوان، لطیف و ملکوتی است، چنان که پیامبر فرمود: «کسی که در جوانی قرآن را قرائت کند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می شود».1
عقل نیز به دشوار بودن خودسازی پس از دوره جوانی و آسان بودن آن در دوره نوجوانی و جوانی گواهی می دهد و این گواهی ازآن روست که خودسازی به آگاهی و ایمان بستگی دارد و آموختن در سنین پایین، آسان تر است. همچنین ایمان در قلب سالم وارد می شود و قلب نوجوان، سالم تر و آماده تر است. به گفته امیر مؤمنان، علی ع : «دل جوان همچون زمین ناکشته است، هرچه در آن کشت کند، بپذیرد».2
کسی که دوران جوانی را به غفلت سپری کند، در میان سالی نیز غافل خواهد بود، چراکه او به غفلت خو گرفته است و در روزگار پیری به دشواری می تواند دل خود را از زنگار غفلت صیقلی دهد. حتی اگر غفلت، او را رها کند، از آنجا که توان او در ساختن حال و آینده، اندک می شود و به دشواری می تواند موفق به تهذیب نفس شود. این در حالی است که جوان در اوج قدرت، توان و روحیه قرار دارد و با استفاده از نیرو و اراده جوانی می تواند هواهای نفسانی را از خود دور سازد.
سخنان امام راحل در این باره شنیدنی است:
«جوانان ننشینند که گرد پیری سر و روی آنان را سفید کند. ما به پیری رسیده ایم و به مصایب و مشکلات آن واقفیم شما تا جوان هستید می توانید کاری انجام دهید؛ تا نیرو و اراده جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی را از خود دور سازید. اما اگر در جوانی به فکر اصلاح و ساختن خود نباشید، دیگر در پیری کار از کار گذشته است. تا جوانید فکری کنید؛ نگذارید پیر و فرسوده شوید. قلب جوان، لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف است، لیکن هرچه سن بالاتر رود ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد، تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست».3

پی نوشت ها:


[/HR]
1. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج 2، ص 164.

2. ترجمه نهج البلاغه، نامه 31.
3. امام خمینی ره ، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، صص 57 و 58.
موضوع قفل شده است