بالاخره ما در کدام ماه رمضان قرار است تغییر کنیم؟!

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بالاخره ما در کدام ماه رمضان قرار است تغییر کنیم؟!

(ازدوستان عزیز خواهش میشود در خواندن این متن شکیبا باشند.)
اینکه شیطان در ماه رمضان در قل و زنجیر است ؛ قبول

پس چطور می شود که ما در ماه رمضان اینقدر گناه می کنیم ؟
چرا هنوز دلمان به دنبال انجام گناه است ؟
چرا هنوز از انجام فعل گناه لذت می بریم ؟
چرا در طول روز ؛ فقط احساس گرسنگی و تشنگی داریم ؟
از دعاها و نیایش ها و نمازهایش ؛ هیچ لذتی نمی بریم ؟
چرا بر چشمان ما اشکی جاری نمی شود ؟
چرا عظمت و بزرگی خدا را حس نمی کنیم ؟
چرا عظمت خدا ما را نمی ترساند ؟

در جواب باید گفت :
اولاً گناهانی که ما در ماه رمضان مرتکب می شویم ؛
ما در ماه های قبل به پاک سازی دل نپرداخته ایم و با دلی مملو از گناه وارد بر رمضان شده ایم ؛
رجب و شعبان را درک نکرده ایم و فقط بدون توجه ؛ همانطور که مشغول بازی های دنیایی مان بودیم ؛ به راحتی از کنار آن ها گذشتیم ؛

دوماً ؛ مگر عمل به گناه را شیطان انجام می دهد ؟
چرا به شیطان بد و بیراه می گوییم ؟
فعل گناه از ما سر زده است ؛ این ماییم که عمل به گناه می کنیم ؛ شیطان فقط یک دعوت کننده است ؛ این ماییم که فردای قیامت به صورت واحد و تک نفری باید نسبت به تمام اعمالمان پاسخگو باشیم ؛ ما با اختیاری که داریم می توانیم به خواهش های دلمان ؛ به التماس های دلمان توجهی نکنیم ؛
بگوییم « ساکت و آرام باش من الآن در یک مهمانی بزرگی هستم که همه ی نگاه ها به من است و من چگونه امر تو را برآرم و در مقابل این همه چشم ؛ گناه کنم؟»

زندگی ما زنده است و به صورت زنده هم پخش می شود و هم ضبط می گردد ؛ همانطوری که تلویزیون برنامه های زنده پخش می کند و بینندگان زیادی مشغول تماشای آن برنامه ی زنده هستند ؛ برنامه ی زندگی ما هم زنده پخش می شود و چشمان زیادی در حال نظاره کردن آن ها هستند ؛ خطا کنیم می بینند ؛ حرف بد بزنیم می شنوند ؛ نگاه بد بکنیم ؛ متوجه خواهند شد ؛ این نیست که بگوییم کسی متوجه نشد ؛ اگر دستان و پاها و چشم و گوش ما فردای قیامت شهادت خواهند داد که ما به چه کارهایی مجبورشان کردیم ؛ که این معامله ی بسیار احمقانه ای است که گناهی بکنیم به امید اینکه کسی نفهمید ؛ مال کسی را بدزدیم و کسی نفهمد ؛ ریا کنیم ؛ دروغ بگویی ؛ به ذم خود در خفا زنا کنیم و ...
جسم خود ما چطور ؟ آن را چه می کنیم ؟ دو فرشته ی مأمور راست و چپ مان را چه می کنیم ؟ نگاه خداوند را چه می کنیم ؟ خود خدا را چه می کنیم ؟ نگاه رسول الله صلی الله علیه و آله و نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه ی معصومین علیهم السلام به خود مون را چه می کنیم ؟ نامه ی اعمالمان را که هر هفته به امام زمان(ع) می دهند چه می کنیم ؟

خداوند کریم السبحان ؛ هر جا که ما هستیم و نیستیم با ماست ؛ و قبل از ما و درهنگام با ما و بعد از ما هم حضور دارد . وجودی که به گفته ی خودش ؛ از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است . مگر نمی دانیم که اساساً خلوتی برای ما وجود ندارد ؛ حضور بی خدایی برای ما وجود ندارد ؛ این وضعیت برای بشر خلیفۀ الله خلق نشده است .
این ها قصه نیست ؛ این ها صحبت و سرگرمی نیست ؛ همان لحظه ای که در حال غرق شدن هستیم و خدا را در کنار خود با فطرتت حس می کنیم و در آن لحظه خدا را با زبان و دل می خوانیم و معتقدیم که ما را می بیند و صدای تو را می شنود و بر نجات تو قادر و توانا است ؛ پس چطور می شود که هنگام انجام گناه که در سلامت ظاهری و سکون و آرامش ظاهری از نظر خود هستیم و عقلمان هم به ذم خودمان سر جایش هست ؛ خدا را حاظر و ناظر نمی دانیم ؟ اگر خدا آن جا هست اینجا هم هست و اگر اینجا نیست ؛ آن جا هم نیست . خدا را اگر در لحظه ی بلا و مکافات حس کردیم و برایمان قابل لمس شد ؛ در لحظه ی انجام گناه نیز باید حس کنیم و برایمان قابل لمس باشد .
این ها حقایق قابل لمس الهی است و بی اعتنایی به این مقوله ؛ انسان را از طریقت آدمی و بندگی دور می کند و وقتی که آدم نبودیم ؛ حیا را از دست می دهیم و وقتی که حیا را با دستان خودت دفن کردیم ؛ عنصر بی حرکتی در درون و دل انسان رشد می کند و دچار عفریت دنائت و شقاوت و بدبختی می شویم که در این مرحله گناه را گناه نمی دانیم .
و این ته همه ی بیجارگی انسان است که گناه را گناه نداند ؛ یعنی خود را در محضر خداوند کریم نمی بیند و او را ناظر نمی داند . آن وقت کلید دروغ را برای باز کردن درِ همه ی گناهان ؛ به کار می گیرد و می شود منافق و دیگر آمرزیده نخواهد شد ؛ حتی اگر پیامبر وساطت کند . و این همه ی کفر است .
اختیارانجام و یا ترک عمل گناه ؛ به دستان ماست و نه شیطان . حواسمان کجاست ؟ چرا به شیاطین انسانی که دست پرورده ی شیطان رجیم و لشکریانش هستند ؛ بد و بیراه می گوییم ؟ حتی اگر انسان های دیگر هم شیطان های آدم نما باشند و ما را تحریک کنند ؛ باز هم ما مقصریم ؛ پس عزم و اراده مان کجاست ؟ اداعاهامان بر ادای تکلیف کجا رفت ؟ چرا به نماز و روزه هامان نگاه نمی کنیم ؟ فردای قیامت از ما سؤال خواهند کرد که مگر ماه رجب را به شما ندادیم ؛ مگر شعبان و رمضان را به شما ندادیم ؟ مگر محرم الحرام را به شما ندادیم ؟ مگر کتاب به شما ندادیم؟ مگر پیامبر و ائمه ندادیم ؟ مگر ولایت فقیه و مرجعیت را به شما ندادیم ؟ مگر رسانه و کتاب و دانشگاه و حوزه ی علمیه ندادیم ؟ مگر سخنران و هیئت و فلان و فلان به شما ندادیم ؟ و از همه مهم تر ؛ مگر نعمتی به نام عقل و خرد به شما ندادیم ؟ چه جوابی داریم که بدهیم ؟ زبانی که در ماه های قبل دائم الغیبت بوده ؛ گوشی که شنونده ی دائم موسیقی بوده ؛ دلی که دائم الهواء بوده ؛ و بدون هیچ پالایش و رشدی ؛ به ماه مبارک رمضان وارد شده است را چه انتظاری از آن داریم ؟ فکر کرده ایم همینطور که وارد شدیم و چند روزی هم روزه گرفته ایم ؛ حتماً پاک هم شده ایم و خدا به نماز و روزه ی ما نیازمند است و ما هم ؛ یک ماه شکسته و نیم بند ؛ از گناه دوری کرده و بعد از ماه مبارک دوباره گناهانمان را از سر می توانیم بگیریم؟ انگاری نه رمضانی بوده و نه تعهدی ؛ اینکه بسیار معامله ی احمقانه ای است ؛ اینجوری ما بجز تعدادی روز؛ که گرسنه و تشنه بودیم ؛ چیز دیگری گیرمان نخواهد آمد .
سوزن را دیده اید ؟ برای همه لباس می دوزد جز برای خود ش ، یعنی همه را می پوشاند جز خودش که برهنه است . مثل سوزن نباشیم که فقط برای دیگران جامه تقوا و فضیلت بسازیم و برای خود هیچ نسازیم . یعنی زبان دائماً به ذکر و خیر داشته باشیم و در عمل دل در گرو گناه و معصیت داشته باشیم ؛ بلکه اول ؛ عمل به قرآن و دستورات ائمه علیهم السلام و به طور کلی دستورات دین را ؛ برای خود بخواهیم تا مشمول گله های تلخ حق نباشیم که فرمود : لم تقولون مالا تفعلون (صف 2) چرا آنچه را که خود به کار نمی بندید ، به زبان می آورید .
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس --- که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن (حافظ) .
در صحرا هیزم های بزرگ را با هیزم های کوچک و ریز روشن می کنند ؛ یعنی اول هیزم های کوچک روشن شده و شعله می گیرند و به واسطه ی آن ها هیزم های بزرگ تر نیز شعله ور خواهند شد ؛ گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع می شوند . به همین خاطر است که قرآن کریم روی گناهان ریز و کوچک حساسیت نشان داده و می گوید : اگر به سراغ شر و شرارت بروید هر چند کم و ناچیز ؛ نتیجه آن را خواهید دید . وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (زلزله – آیه8) .
آنچه را که در ماه های قبل به کناری انداخته بودیم و هیچ استفاده ای از آن نمی کردیم ؛ تعقل و فکر کردن در رابطه با اعمال و رفتار و گفتارت بود ؛ یعنی هیچ محاسبه ای بر اعمال خود نداشتیم ؛ یعنی هیچ تمرینی برای رشد فکر و پیدا کردن بصیرت دینی و شرعی و اعتقادی نداشته ایم ؛ حال با سری که خالی از تعقل و فکر است به ماه رمضان وارد شده ایم و تمنای تعقل داریم ؟
می دانی ارزش يك مداد ؛ به مغز آن است . مدادی كه مغز ندارد چوبی بيش نيست و به درد سوختن می‌خورد . ارزش آدمی نيز به مغز اوست وگرنه هيچ بهايی ندارد ، دوزخ جای كسانی است كه بی‌مغز بوده يعنی از مغز خود هيچ بهره‌ای نبرده‌اند . اين سخن اهل جهنم است كه می‌گويند: لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ (الملک -10) « اگر می‌شنيديم و از عقل خود بهره می‌برديم در اين جا نبوديم » . یعنی اگر اهل محاسبه و تفکر و عقل گرایی بودیم ؛ دیگر معصیت کار و جهنمی نمی شدیم . اگر برای زندگی شان برنامه ای داشتند و محاسبه ای ؛ به جهنم و غضب خدا کشیده نمی شدند
قالی باف ها را دیده اید ؟ آن ها يك نگاه به نقشه ی قالی دارند و يك نگاه به خود قالی ( کاری را که دارند انجامش می دهند ) و بر اساس آن نقشه قالی آويخته ی خود را می بافند . ما نيز بايد چشم به نقشه ی قرآن داشته و بر اساس آن تاروبود زندگی خود را ببافيم . اين است كه قرآن كريم می فرمايد: « خذ الكتاب » يعنی كتاب را بگير، يعنی بی نقشه نباش ؛ هر جای این نقشه و دستور را هم نفهمیدی از ائمه علیهم السلام بپرس ؛ چرا که آن ها باطن قرآن هستند ؛ مفسر واقعی قرآن ائمه علیهم السلام هستند . به این ریسمان چنگ بیاندازید و برای زندگی تان الگو برداری کنید . مایی که قبل از ماه رمضان تکلیف را با خودت روشن نکرده ایم که بالاخره بنده هستیم و یا آزاد ؟ آیا قبول کرده ایم که خدایی وجود دارد و در مقابل آن خدا ؛ فردای قیامتی وجود دارد که بایستی برای یک پلک زدنت جوابگو باشیم.
چگونه انتظار داریم که ماه رمضان را طبق تعریف واقعی اش درک کنیم ؟
ماه رمضان ؛ ماه تغییر است ؛ بالاخره در کدام ماه رمضان زندگی مان ؛ می خواهیم تغییر کنیم ؟ از همراهی عقل استفاده کنیم؟
بالاخره در کدام شب قدر زندگی مان می خواهیم به ریسمان قرآن چنگ بزنیم و از خوابی که خود را به آن وادار کرده ایم بیدار شویم ؟

برچسب: 

شیطان هم غل و زنجیر شود خودمان که غل و زنجیر نمیشویم Smile

پس می شه گفت اگر اگر اگر بر فرض مثال شیطانی نبود بازم امکان داشت ما هم گناه کنیمممم؟؟؟
اگر اینطوری باشه پس بهترین راهکار خودسازیه

((ادعونى استجب لكم ؛ مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را.))

چه فرصتی از این ماه بهتر.
انشااله همه ما در این ماه قدم در جاده بدون بازگشت رستگاری بگزاریم.