***حج خونین سال 1366***

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
***حج خونین سال 1366***

[SPOILER][/SPOILER]

برخوردهاي مقدماتي

برخورد ميان ايرانيان و مسئولان سعودي در سال 1366 امري بديع نبود و در طول سالهاي 1358 تا 1366 بارها ايرانيان به جرم بيان شعار بر ضد امريكا و اسرائيل دستگير، زنداني و شكنجه شدند و در پي آن، منازعاتي بين مسئولين دو كشور برخاسته بود.

حتي درباره اجتماعي بودن حج و فتاوي علماي حجاز و نظريات و فتاوي امام خميني(ره)، بحث هاي گوناگوني پيش آمد که در نهايت ملک خالد بن عبدالعزيز پادشاه وقت عربستان سعودي نامه اي به امام خميني فرستاد، بر اين مبنا كه برخي روحانيون حجاز، حج را مراسم و مناسکي صرفاً فردي خواندند و توجه به مسائل اجتماعي و برپايي تظاهرات در حج را مزاحم حاجيان و حتي بدعت معرفي کردند. اجتناب از سب و لعن دشمنان را حق دانستند و آن را انحراف از دين و جسارت به مکه و کعبه مطرح کردند و حتي دولت سعودي بر اين معني تأکيد داشت که از رسول اکرم صلي الله عليه وآله وسلم در مراسم حج جز تلبيه و دعا و نيايش روايتي وارد نشده و شعار دادن بر ضد دشمنان و فرياد زدن مغاير اهداف حج و معصيت است.

حضرت امام در 18/7/60 در پاسخ به پادشاه عربستان نوشتند كه «... اين جانب تمام گرفتاريها و بدبختيهاي مسلمين و دولتهاي كشورهاي اسلامي را در اختلاف و نفاق بين آنان مي دانم. چرا بايد دولتهاي اسلامي با داشتن قريب يك ميليارد جمعيت و در دست داشتن ذخيره هاي زير زميني، خصوصاً موجهاي نفت كه رگ حيات ابر قدرتهاست و برخورداري از تعليمات حيات بخش قرآن كريم و دستورات عبادي، سياسي پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - كه مسلمانان را به اعتصام به "حبل الله" دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذير مي فرمايد و با داشتن ملاذ و ملجأيي چون حرمين شريفين، كه در عهد رسول الله - صلوات الله عليه - مركز عبادت و سياست اسلامي بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدت ها نيز چنين بوده است و طرح فتوحات و سياسات از آن دو مركز بزرگ سياسي عبادي ريخته مي شده است، اكنون به واسطه كج فهمي ها و غرض ورزيها و تبليغات وسيع ابرقدرت ها كار را به آنجا بكشانند كه دخالت در امور سياسي و اجتماعي، كه مورد احتياج مبرم و از اهم امور مسلمين است، در حرمين شريفين جرم شناخته شود و پليس سعودي در داخل مسجد الحرام و در جايي كه به حكم خدا و به نص قرآن مجيد براي همه كس حتي منحرفين محل امن است با چكمه و سلاح به مسلمانان حمله كرده و آنان را مضروب و دستگير كنند و به زندان بفرستند.

جرم اين مسلمانان شعار بر ضد امريكا و اسرائيل، اين دشمنان خدا و رسول بوده است... اگر دولت حجاز از اين فريضه عبادي - سياسي، كه هر سال در مواقف كريمه حرمين شريفين با حضور ميليوني مسلمانان تشكيل ميشود، استفاده سياسي اسلامي مينمود، احتياج به امريكا و هواپيماهاي آواكس آن و ساير ابرقدرتها نداشت و مشكلات مسلمانان حل مي شد.

مي دانيم كه امريكا اين هواپيماها را از آن جهت در اختيار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائيل از آنها استفاده نمايد. چنانكه ديديم آواكسهاي امريكايي براي تفرقه بين ايران و ساير مسلمانان عرب گزارشي سرتاسر دروغ داد مبني بر بمباران مراكز نفتي كويت توسط ايران... اخيراً به اين نكته تأكيد مي كنم كه از مكتوب شما ظاهر مي شود كه گزارش هاي دروغ و انحرافي به شما داده مي شود. چنانكه نوشته ايد شعارهاي زائران ايراني موجب نارضايتي و تنفر زائران بيت الله شده است.

بهتر بود شما اشخاص اميني را مأمور گزارشها نماييد تا معلوم شود شعار ضد اسرائيل و امريكا موجب تنفر و نارضايتي زائران نشده، بلكه برخورد مأموران دولت سعودي و ضرب و هتك و به حبس كشيدن مهمانان خداي متعال، به جرم شعار عليه اسرائيل و امريكا، موجب تنفر و نارضايتي مسلمانان جهان و بخصوص زائران بيت الله الحرام و حرم معظم رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - شده است. از خداوند متعال خواستارم كه مسلمانان را از خواب غفلت بيدار و عظمت اسلام را روز افزون فرمايد؛ و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمين است هدايت فرمايد...»

توطئه از پيش تعيين شده سعودي

به نظر مي رسد ماجراي جمعه خونين موضوعي تصادفي نبوده است و از مدت ها پيش مسئولان سعودي براي اجراي آن اتخاذ تصميم نموده بودند. براي اثبات اين ادعا تنها به برخي شواهد اشاره مي گردد كه موارد بسيار ديگري نيز از اين قبيل مي توان به عنوان شاهد مثال ذكر كرد:

1ـ در روز پنجم ذيحجه (1 روز پيش از واقعه)، بيمارستان‎ها و سازمانهاي بهداري اعلام كردند كه هيچ مراجعه كننده ايراني را براي درمان در روز ششم ماه نخواهند پذيرفت.

2ـ يك ساعت قبل از شروع راهپيمايي، درهاي ورودي به بناي بزرگ مخصوص حجاج اردني و فلسطيني بسته شد و به هيچ كس اجازه داخل يا خارج شدن از آن داده نمي شد.

3ـ سطح بام بناهاي واقع در جانب چپ راهپيمايي از كپسولهاي خالي و سنگها و آجرها و ابزار آلات از كار افتاده كه در طول برخورد به سوي حجاج پرتاب شد، انباشته شده بود. برخي از صاحبان اين خانه ها ابراز داشته بودند كه اين وسايل چند روز قبل از جانب حكومت سعودي به بام آنها منتقل شده بود.

4ـ تغيير آرايش پليس كه برخلاف سالهاي قبل در دو سوي مسير نايستاده و صف آرايي آنها در انتهاي مسير حركت حجاج و يا قرار گرفتن فرماندهان پليس در پشت سر نيروها برخلاف گذشته كه فرماندهان 100 متر در جلوي گردان خود مي ايستاده اند.

5ـ در سالهاي گذشته با توقف اتومبيلهاي سواري در مسير راهپيمايي سعي در ايجاد موانع فيزيكي براي گسستن صفوف راهپيمايان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خيابان محل برخورد نهايي منع كردند و اتومبيلها را از نزديك شدن به مسير مسجد ملك تا تقاطع خيابان عبدالله بن زبير باز داشتند.

6ـ در سالهاي گذشته مأموران پليس در ميان راهپيمايان حاضر مي شدند تا از انتشار جزوه ها پيشگيري كنند اما در آن سال هيچيك از آنان داخل راهپيمايي نشدند و باتوم به دست صف آرايي كرده بودند.

جداي اين قبيل نمونه هاي ميداني بايد به سخنان متفاوت در ملاقات وزيرخارجه سعودي در رياض با كاردار جمهوري اسلامي و ملاقات وزير حج و امور اوقاف سعودي با نماينده ايران در روز چهارم ذيحجه و تفاوت لحن مذاكرات آنها اشاره كرد.

همچنين عملكرد رسانه ها كه در اين گونه موارد بيش از هر چيز به جذابيتهاي خبر و پرداختن به ابعاد كشته ها و زخمي ها و... علاقه نشان ميدهند، در اين موضوع كاملاً متفاوت بود و از همان ابتدا بيش از هر چيز به تطهير مسئولان سعودي پرداخته بودند.

آن روزها مراسم برائت از مشرکین در شهر مکه انجام میشد. سخنرانی، ساعت شش بعدازظهر تمام شد و بعد از آن جمعیت مسیر راهپیمایی را با شعار علیه آمریکا و اسرائیل به سمت پل حجون در کنار قبرستان ابوطالب طی کرد. نزدیک غروب، راهپیمایی تقریبا تمام شده بود و بلندگوها خاموش بود که فاجعه شروع شد.
نظامیانی که در خیابانهای اطراف مستقر بودند لباس پلیس عربستان را نپوشیده بودند و یونیفرم ارتشی داشتند. حادثه با چماقهای پلیس عربستان شروع شد. در بین پلیسها عدهای هم با لباس معمولی حاضر بودند و با چماقهای میخدار و میلههای آهنی مردم را میزدند. بالای پشتبام ساختمانهای اطراف، عدهای با لباس عربی هر چه به دستشان میرسید بر سر حاجیان میانداختند. بلوک، شیشه، سطل شن، کپسول، کولر گازی! عده زیادی بر اثر برخورد جسم سنگین و متلاشی شدن سر شهید شده بودند. همه هتلها درهای ورودی را بسته بودند و فقط ساختمانی که فلسطینیها در آن بودند درها را گشوده بود که عدهای توانستند جان خود را نجات دهند. جمعیت در محاصره سفاکان رژیم آلسعود افتاده بود. ازدحام جمعیت خیلی زیاد بود.بخشی از حجاج ایرانی را خانواده شهدا و جانبازان دفاع مقدس تشکیل میداد. خیلی از شهدای حج خونین، مادر و همسر شهید بودند. جانبازان بر اثر ضربات چماق از روی صندلی چرخدار بر زمین میافتادند. آنقدر شلوغ بود که هر کس روی زمین میافتاد زیر دست و پا میماند.

زمانی که پلیس مردم را کتک میزد، عدهای از چماقداران لباس شخصی سوت و کف میزدند و هلهله میکردند. ارتش شروع به تیراندازی کرد. اول اشک آور و گاز سمی خفهکننده. عده زیادی از زنان و کسانی که روی زمین افتاده بودند به علت استنشاق گاز خفهکننده شهید شدند. رگبار گلوله مسلسلهای دستی به سمت حاجیان گرفته شد. ازدحام آنقدر زیاد بود که کسی که گلوله میخورد شاید روی زمین هم نمیافتاد.در بدن بعضی شهدا چندین تیر بود. یوزی، کلت، ام-16، حتی بعضی از شهدا با گلولهای که در پیشانیشان خورده بود شهید شده بودند. تکتیراندازها با قناسه از بالای پل مردم را میزدند. چهره تکتیراندازها اروپایی بود. چند ماه قبل، ژنرال اولریخ وِگِنِر، آلمانیتبار، مسئول هماهنگی امنیتی شهر مکه شده بود. در روز حادثه سوار بر هلیکوپتر بالای سر جمعیت دیده شده بود. او قبل از این در عملیات گروه دلتا، در آزادی اسرای لانه جاسوسی آمریکا در تهران شرکت داشت و در تهران مسئول تیم بود که تحت پوشش خبرنگار شبکه ZDF آلمان فعالیت میکرد.

از روزهای قبل هماهنگ شده بود که هیچ بیمارستانی در روز نهم مرداد مجروح نپذیرد. آمبولانسهایی که نزدیک میشدند مورد هجوم واقع میشدند و سربازان با چماق شیشههای آنها را خورد میکردند و دکترها و پرستارها را بیرون میکشیدند و میزدند. چند آمبولانس توانستند از بین مأمورین عبور کنند و با سرعت مجروحین را سوار کنند. ولی سربازان راه برگشت را بستند و مجروحین را از پشت آمبولانس بیرون ریختند و کتک زدند. عدهای همان جا شهید شدند. خیلی از شهدا اول مجروح بودند و به علت عدم رسیدگی شهید شدند. تیراندازی که تمام شد تا ساعت یازده شب محاصره ادامه داشت. مردم روی زمین نشسته بودند. هر کس بلند میشد با چماق بر سرش میزدند.
شب جستجوی خانهبهخانه شروع شد تا کسانی که فرار کرده بودند را دستگیر کنند. ساعت یازده که محاصره تمام شد، کسی حق نداشت به پیکر شهدا و مجروحین دست بزند. برق خیابان قطع شده بود. آمبولانسهای درب و داغان وسط خیابان رها شده بود. تقریبا هیچ جسدی سالم نبود؛ همه له شده بود و با چادرهای مشکی و سفید زنان که خونآلود و پاره بود پوشیده شده بود. زمین پر از لنگه کفش و دمپایی، تکههای پاره لباس، خرده شیشه و قلوه سنگ بود. بوی گاز و باروت فضا را پر کرده بود. کف خیابان پر از خون بود. مجروحین و شهدا را روی هم سوار ماشینهایی که شبیه ماشینهای حمل حیوانات بود میکردند و میبردند. رسیدگی به حال مجروحین عجیب بود. شاهدی دیده بود که دست یک زائر ایرانی از ناحیه مچ تیر خورده بود و او در برابر تصمیم پزشکان برای قطع دستش مقاومت میکرد. اما پزشکان با کمک مأموران امنیتی دست او را قطع کردند.
عربستان تاکید داشت که در این اتفاق هیچ گلولهای از سوی سربازان شلیک نشده است و سعی در از بین بردن آثار آن داشت. به همین دلیل، اجازه بازدید هیئتهای دیپلماتیک از شهدا تا چندین روز داده نمیشد.

بعدها بررسی های به عمل آمده توسط اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملل جهت تشخیص نحوه شهادت زائران مظلوم بیت الله الحرام دال بر استفاده از اسلحههای مختلف میباشد و بر خلاف ادعای جنایتکاران سعودی که منکر استفاده از اسلحه و یا تیر اندازی شده اند تعداد زیادی از زائران با تیر مستقیم به شهادت رسیدهاند،نتایج به دست آمده به قرار زیر میباشد:

1- تیراندازی از فواصل مختلف و اکثرا بیش از 20 متر صورت گرفته است.

2- مسیر عبور گلوله اکثرا از بالا به پایین و یا در خط مستقیم بوده است.

3- با توجه به ضایعات ایجاد شده بر روی پیکر شهداٰ سلاح مورد استفاده از انواع مختلف (کمری، مسلسل و تفنگ جنگی یا شکاری از نوع گلوله زنی) بوذه است.

4- اکثر گلولههای شلیک شده پس از اصابت از بدن شهدا خارج شده است.

5- در بررسیهای انجام شده بر روی اولین جسدی که مورد بررسی قرار گرفته یک گلوله (نظیر گلوله تفنگهای جنگی) در ناحیه پشت شهید متوقف گردیده بوده است که از این ناحیه استخراج و تحت بررسی جهت تعیین نوع سلاح قرار گرفته است.


. اين سخنان دردناك رهبر كبير انقلاب رضوان الله تعالي عليه است كه در اين حزن و اندوه سنگين و بزرگ، آرامش خويش را از دست داده است:

«بار الها، تو خود شاهدي كه دراين سال ما جانبازان و مهاجران و مجاهداني داشتيم كه بهسوي تو و بهسوي خانه امن تو كه از صدر خلقت تاكنون مأمن هر موجودي بوده است، هجرت كردند و در پيش چشمان حيرت زده مسلمانان كشورهاي جهان بهدست پليد امريكا كه از آستين آل سعود بدر آمده است، به خاك و خون كشيده شدند و در آستانه عاشوراي ولي الله الاعظم (سلام الله عليه) عاشورايي ديگر، با ابعاد مختلف در جوار تو و خانه امن تو، در جمعه خونين پديد آوردند كه اي كاش نبودم تا آن را ببينم و يا بشنوم، نه براي شهادت عزيزاني مجاهد و مهاجر كه شهادت امري است كه آرزوي عزيزان ماست وشهدي است آشنا براي زنان و مردان و كودكان ما كه در يورشهاي مغولانه صدام عفلقي شديدتر و فجيع تر آن را چشيده اند و ديده ايم، بلكه براي مصيبتي است كه نه تنها براي پيغمبر اسلام (صلوات الله عليه) كه براي تمامي انبيا و مرسلين، از آدم تا خاتم پيش آمد. به فرمان كاخ سياه بهدست ناپاك آل سعود اين شقيترين جانيان عصر، بالاترين مقام مقدس الهي شكسته شد.»

پس از حادثه ذيحجه 1407/ مرداد 1366، با توجه به عظمت واقعه و ميزان تلفات مردم عادي و بي دفاع (بيشتر زنان و جانبازان) و همچنين سوابق مراسم برائت از مشرکين که به آرامي برگزار شده بود، مرتکبين حادثه خود را مجبور به توضيح ديدند و حجاج را به اخلالگري و ايجاد آشوب متهم کردند.

در بيانيه رسمي وزارت کشور سعودي در هشتم ذيحجه، جزئيات بيشتري شامل آمار تلفات (402 کشته که 275 تن آنان ايراني ـ نيمي از کشته شدگان زنان ـ بوده اند و 649 زخمي) همراه اتهامِ اخلال در مراسم حج، هجوم آنها به طرف مسجدالحرام با چوب و سنگ و چاقو، درگيري مأموران امنيتي با حجاج و زير دست و پا ماندن تعداد بسياري از مردم و ادعاي عدم تيراندازي به زوار حرم با تأکيد بر مقابله شديد با هر نوع هرج و مرج مطرح شد.

بهرغم پوشش خبري يکسويه حادثه و پخش تصاوير و فيلمهايي از تظاهرات و شروع و خاتمه آن، از جزئيات نحوه قتل عام حجاج تصوير و فيلم در اختيار هيچ کشوري قرار نگرفت و اين موضوع بايكوت خبري در برخي مطبوعات مستقل اروپا منعكس گرديد. همچنين دولت سعودي از پذيرش هيأت تحقيق اعزامي دولت جمهوري اسلامي ايران جلوگيري كرد و تا مدتها از تحويل اجساد حجاج ايراني و انتقال مجروحان نيز خودداري مي کرد.

نكته دردناك آنجاست كه بسياري از آمار شهدا مربوط به روزهاي پس از حادثه است كه مأموران سعودي اجازه مداواي مجروحين حادثه را در بيمارستانها ندادند و برخي از مجروحين كه جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسيار و در حالي كه امكان مداواي آنها بود، به شهادت رسيدند.

بازتابهاي فاجعه

به دنبال جنايت بيسابقه عمال امريكايي عربستان سعودي در به شهادت رساندن زائران بيت الله الحرام جمعيت ميليوني مردم تهران در 11 مرداد 1366 پس از راهپيمايي باشكوه در برابر مجلس شوراي اسلامي اجتماع كردند و هاشمي رفسنجاني، رياست مجلس وقت در اين اجتماع گفت: انتقام خون شهدا آن است كه ريشه حكام سعودي در منطقه خشكانده شود.

اين بازتابها از مرزهاي ايران و عربستان فراتر رفت، به عنوان نمونه اطلاعات حجاج و علماي کشورهاي مختلف که در مراسم حج شرکت داشتند، در افشاي جزئيات ماجرا مؤثر شد. عدهاي از علماي برجسته لبنان در بازگشت از حج و با ذکر مشروعيت مراسم برائت در حج، حمله نيروهاي مسلح به تظاهرات آرام مردم و تيراندازي به سوي حجاج و کشتار مردم بيدفاع و شکستن حرمتِ حرم را محکوم کردند.

همچنين جزئيات بيشتري از برگزاري آرام تظاهرات و مراسم حجاج ايراني و تعداد دقيق شهداي ايراني، توافقهاي قبلي مقامات ايراني و سعودي براي انجام مراسم و توافق بر سر مبدأ و مقصد آن، آمادگي کامل پليس و ارتش سعودي براي سرکوب مردم از قبل، به رگبار بسته شدن حجاج و تعرض به حقوق انساني و مشروع آنها، علل و زمينههاي سياسي اين ماجرا و ارتباط آن با منافع امريکا و اسرائيل در منطقه و واداشتن ايران به صلح با عراق در جنگ هشت ساله عراق با ايران طي مقالات، مصاحبهها، سخنرانيها، راهپيماييها و برپايي مراسم بزرگداشت شهداي فاجعه در کشورهاي مسلمان و حتي غربي و همراه با ابراز همدردي علماي جهان اسلام مطرح و منعکس شد.

چندي بعد رئيس جمهور وقت ايران، در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به حادثه مکه اشاره و آن را از مصاديق جنايات بينالمللي معرفي کرد.

آثار جمعه خونين

قتل عام حجاج اما در كنار تمام دردناكياش، ماهيت كشورهاي مرتجع عرب و ارتباط و همكاري آنها را با استكبار جهاني به اثبات رساند. حضرت امام(ره) در بـيان واقعي اثرات اين واقعه در پاسخ تلگرام نماينده خود در حج نوشت: اگـر هـزاران مـبـلـغ روحاني را به اقطار عالم ميفرستاديم تا مرز واقعي بين اسلام راستين و اسلام امريكايي و فرق بين حكومت عدل و حـكـومت سرسپردگان مدعي حمايت از اسلام را مشخص كنيم، به‎صورتي چنين زيبا نمي توان ستيم. حجت‎الاسلام و المسلمين رحيميان نيز در خاطرات خود ميگويد: «در بازگشت، گزارش حج خونين قبل از تشرف، جناب آقاي رسولي گفت:- حضرت امام، چند بار سراغ شما را گرفتهاند.

هنگام تشرف از پلهها كه بالا ميرفتم، حضرت امام در اتاق و از پشت شيشه متوجه حقير شدند و تبسم كردند. وارد شديم و سلام كردم. با خوش‎رويي و تبسم جواب فرمودند و ادامه دادند: قبول باشد. كي آمديد؟

عرض كردم: ديروز.

سؤال كردند: ان شاء الله سالم هستيد؟ آسيبي نديديد؟

مختصراً جواب عرض كردم و مشغول كارمان شديم. بعد از انجام كارها و انجام ملاقاتهاي دستبوسي، دوباره به خدمت مشرف شدم و به عرض رساندم: بسياري از مسلمانان كشورهاي ديگر، از من به عنوان ايراني مصرانه خواستهاند دست شما را از طرف آنان ببوسم و بوسيدم. صحنه كشتار حجاج و سلاحهايي كه به كار گرفتند. سؤال كردند: تيراندازي زيادي بود؟

همه آنچه را كه ديده بودم، به عرض رساندم. سپس از ملاقات با گروهي از فلسطينيهاي ساكن در فلسطين اشغالي كه بعد از حادثه جمعه خونين در بعثه براي اظهار همدردي نزد ما آمدند، گفتم كه ما ضمن احساس دلگرمي از محبت و همدردي ايشان و خوشحالي از فرصتي كه پيش آمده، آماده مي شديم تا با تشريح مواضع انقلاب اسلامي در مورد مسائل جهاني اسلام به ويژه مساله فلسطين، آنها را هر چه بيشتر به مشاركت در انقلاب و جهاد اسلامي عليه صهيونيسم ترغيب نماييم ولي با كمال تعجب و ناباوري، واقعيت را فوق تصور خود يافتيم! آنها بعد از احوالپرسي در حالي كه بشدت متأثر و گريان بودند، مشاهدات غمبار خود را از صحنه كربلاي خونين مكه بازگو كردند. از قساوتهاي سعوديهاي آل يهود، گفتند: كه چگونه بر پيكر پاك زنان شهيد چكمه ميكوبيدند و كيفهاي پول و دستبند و گردنبند آنها را با خشونت و ايجاد جراحت بيشتر بر جسد خونين آنها، ميربودند! از مظلوميت ملت ايران گفتند: كه ما تاكنون فكر ميكرديم كسي مظلومتر از ما فلسطينيها نيست ولي در اينجا فهميديم كه شما از همه مظلوم تريد و دشمنان شما از همه بيرحمتر و پستتر!

و بالاخره در پايان به محضر امام معروض داشتم كه همه تا قبل از جمعه خونين مكه از اينكه حضرتعالي آيه "و من يخرج من بيته مهاجرا الي الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره علي الله" را در آغاز پيام حج امسال انتخاب كرده بوديد، متعجب و شگفت زده بودند. آن گاه كه حادثه اتفاق افتاد، به نكته قضيه پي برديم و در عين حال، تعجب و شگفت زدگي همه دو چندان شد. تا قبل از اين فراز از عرايضم، حضرت امام با سؤالها و با نگاه و استماعشان، زبانم را در بيان ماوقع گويا ميكردند و استقبالشان، گوياي اين بود كه در جستجوي اخبار جديد و اطلاع از مشاهدهها بودند. اما وقتي از آيه و پيام گفتم و خواستم در لفافه و كنايه از كرامت و چهره شان درهم كشيده شد! انگار كه اين مقوله نه تازه است و نه گفتني. گويي كه نخواستند حتي با نگاه و در نگاهشان، چيزي را در اين زمينه افشا كنند، كه هر كه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند. در پايان عرض كردم به لطف خدا و نفس شما اعمال را بدون وسواس انجام دادم و امام فرمودند:سعي كنيد بعد از اين هم همين طور باشيد.

روز بعد كه جناب حاج احمد آقا جهت ديدار اينجانب به منزل تشريف آوردند نقل كرد كه امام به ايشان فرموده بودند كه فلاني - رحيميان - حرفها و خبرهاي خوبي داشت و اين نشان ميداد كه در شرايطي كه عمده اخبار از حج خونين غم انگيز بود ظاهراً براي اولين بار از پيامدهاي مثبت و سازنده آن بخصوص در مورد فلسطينيها مطالبي را شنيده و خوشحال شده بودند.»

ادامه راه شهيدان مكه

مراسم برائت از مشرکين پس از توقف در سالهاي 1367 تا 1369 و عليرغم تضييقات و تحريمها، از 1370 هجري شمسي مجدداً، در مکه انجام شد؛ در 1370 در روز ششم ذيحجه 1411، در مقابل بعثه مقام معظم رهبري؛ در سال 1371 برابر با، ششم ذيحجه 1412 در اطراف بعثه رهبر معظم انقلاب و از سال 1372 به بعد، به رغم توافق سال 1370 با دولت سعودي براي برگزاري مراسم برائت، به علت تضييقات و اجتناب از خونريزي، در مني و عرفات همه ساله در زير چادرها برگزار شده است.

[SPOILER]


فیلم این کشتار:http://rajanews.com/detail.asp?id=106749

[/SPOILER]

گزیده ای از بیانات امام خمینی(ره)، پس از فاجعه حج 66 است که در آن به تبیین این رخداد خونین، ریشهها، اهمیت و باز بودن این پرونده برای همه نسل ها تاکید می کند.

اگر ازقدس بگذریم از مساله حجاز نخواهیم گذشت

اگر ما از مسئله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر ما از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذريم، نمى توانيم از مسئله حجاز بگذريم. مسئله حجاز يک باب ديگرى است، غير مسائل ديگر. و لازم است زنده نگه داشتن اين روز، روزى که اين خيانت شد به اسلام.
مسئله بالاتر از اين مسائل است و بايد ما با همه قوايى که داريم، مسلمين با همه قوايى که دارند و دنيا، آنهايى که به خدا اعتقاد دارند با همه قوايى که دارند، بايد با اين مسئله محاربه کنند، به هر طورى که خودشان صلاح مى دانند.

اين ننگ را نبايد ما به گور ببريم که ما بوديم، ديديم در حضور ما بزرگترين جنايت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما.
کشتار حجاج، توطئه اى از پيش طراحى شده اين توطئه بى اشکال، يک توطئه سابقى بود، هيچ اشکالى در اين نيست که يک سابقه اى داشت اين توطئه ، بنا داشتند بر اينکه اين امر واقع بشود، تحميل کرده بودند بر آل سعود احمق، که يک همچو کار احمقانه اى بکند و خودش را در تمام دنيا منحط کند.قضيه کشته شدن نيست، قضيه هتک احترام است.

آل سعود خائن الحرمین شده اند
از اول هم اين طور بود، براى اينکه اينها چه کاره اند که آمده اند خادم الحرمين - خائن الحرمين - شده اند، کى اينها را خادم الحرمين قرار داده؟ با چه وجهى اينها اسم مملکت اسلامى را تغيير داده اند از آنى که بود، حجاز را مملکت سعودى قرار دادند؟ مملکت سعودى به چه مناسبت؟ اينها مسائلى است که همه اش بغرنج است و ما نمى دانيم که از اين عار چطور خارج بشويم.
جنگ را تحمل کردم اما این را نه!
من واقعا در مسائل خيلى تحمل داشتم، در مسائل جنگ، در همه اينها تحمل داشتم. اما اين بى تحمل کرده من را. مسئله غير از اين مسائل است.
(صبح 1 شهريور 1366 / 27 ذى الحجه 1407 در دیدار با اعضای هيات دولت)
*****

آل سعود وارثان ابی سفیان و ابی لهب و رهروان یزید

و اگر مى خواستيم پرده از چهره کريه دست نشاندگان آمريکا برداريم و ثابت کنيم که فرقى بين محمدرضاخان و صدام، امريکايى و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلامزدايى و مخالفتشان با قرآن نيست و همه نوکر امريکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فرياد حقطلبانه ملتها، باز به اين زيبايى ميسر نمى گرديد، و همچنين اگر مى خواستيم به جهان اسلام ثابت کنيم که کليدداران کنونى کعبه لياقت ميزبانى سربازان و ميهمانان خدا را ندارند و جز تامين امريکا و اسرائيل و تقديم منافع کشورشان به آنان کارى از دستشان برنمى آيد، بدين خوبى نمى توانستيم بيان کنيم و اگر مى خواستيم به دنيا ثابت کنيم که حکومت آل سعود، اين وهابيهاى پست بيخبر از خدا بسان خنجرند که هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به اين اندازه که کارگزاران ناشى و بى اراده حاکميت سعودى در اين قساوت و بى رحمى عمل کرده اند، موفق نمى شديم و حقا که اين وارثان ابى سفيان و ابى لهب و اين رهروان راه يزيد روى آنان و اسلاف خويش را سفيد کرده اند.

لکه ننگ آمریکا با آب زمزم و کوثر هم از دامن آل سعود پاک نمی شود
حکومت سعودى مطمئن باشد که امريکا لکه ننگى بر دامنش نهاده است که تا قيام قيامت هم باآب زمزم و کوثر پاک نمى شود و خونى که از دل اقيانوس بزرگ ملت ما بر سرزمين حجاز جارى شده است، زمزم هدايتى براى تشنگان سياست ناب اسلام گرديده است که ملتها و نسلهاى آينده از آن سيراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک مى شوند و ما همه اين جنايتها را به حساب امريکا گذاشته ايم و به يارى خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهيم رسيد و انتقام فرزندان ابراهيم را از نمرودها و شياطين و قارونها خواهيم گرفت.

سعودی ها روی آمریکا را سفید کردهاند

اينک از فرصت استفاده کرده به يکى از آيات کتاب کريم اشاره مى کنم آن جا که فرموده است: اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن امن باللّه واليوم الاخر و جاهد فى سبيل اللّه لايستوون عنداللّه واللّه لايهدى القوم الظالمين.(6) گويى آيه کريمه در همين عصر نازل شده و گويى براى آل سعود و امثال آل سعود در طول تاريخ و براى ملت مجاهد و بزرگ ايران و حجاج بيتاللّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است.

و خداوند تعالى مى فرمايد: شما کوردلان آبرسانى به حجاج و تعمير مسجدالحرام را با ارزش آنانى که ايمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده مى کنند، مساوى قرار داده ايد، حاشا که اينان با شما مساوى نيستند و خداوند ستمگران را هدايت نمى کند.
آيا سعوديها و امثال آنان در طول تاريخ ارزش خود را براى تهيه آب در مواقف حج و زرق و برق تعميرات مسجدالحرام را با ارزشهاى مسلمانانى که به خداوند و روز جزا ايمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براى دفع دشمنان خدا از حريم اسلام و حرم خداوند تعالى بپا خاسته اند مقايسه نکرده اند؟ و سعوديهاى عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمى کنند؟ و با مجاهدان راه خدا آن نمى کنند که روى امريکاى جهانخوار و ارباب خود را سفيد کرده است؟ و جالب توجه اينکه خداوند در اين آيه ايمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از ميان تمام ارزشهاى اسلامى و انسانى مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشريت انتخاب کرده است و در اين انتخاب به همه مسلمانان تعليم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزشهاست.
و آيا خداوند با ذکرواللّه لايهدى القوم الظالمين نمى خواهد بفرمايد خداوند سعوديهاى عصر را و تمام اعصار تاريخ را ستمگرانى بيش نمى داند که قابل هدايت نيستند و خداوند آنان را هدايت نمى فرمايد؟ آيا ستمکارى بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهد آن که همه چيز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقديم کردند، مى توان تصور کرد؟ آيا جرم اين مجاهدان که به فرمان خداوند تعالى نداى برائت از مشرکين را انجام داده اند، جز برائت از خدايان آل سعود و سعوديهاى عصر حاضر و شاه حسين و شاه حسن و مبارک نامبارک(7) و صدام عفلقى است؟ آيا سکوت در مقابل اين ستمگريها که در طول تاريخ سابقه نداشته است، چيزى جز رضاى به اين جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمين و ستمگران است؟ و در هر صورت آل سعود براى تصدى امور کعبه و حج لياقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران بايد چاره اى بينديشند.
(پیام امام خمینی به مناسبت کشتار زائران بیت الله الحرام7 ذى الحجه سال 1407 هجرى قمرى )

اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام حاكميت سرمايهداران بر پابرهنهها و در يك كلام اسلام آمريكايي

حكومت آل¬سعود مسئوليت كنترل زائران خانه¬ی خدا را به عهده گرفته است و اين¬جاست كه با اطمينان مي¬گوييم كه حادثه¬ی مكه جداي از سياست اصولي جهان¬خواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نيست. ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادي انرژي متراكم جهان اسلام داشته و داريم، و به ياري خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزي اين كار صورت خواهد گرفت. و انشاءالله روزي همه¬ی مسلمانان و دردمندان عليه ظالمين جهان فرياد زنند و اثبات كنند كه ابرقدرت¬ها و نوكران و جيره¬خوارانشان از منفورترين موجودات جهان هستند.
كشتار زائران خانه¬ی خدا توطئه¬اي براي حفظ سياست¬هاي استكبار و جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي - صلي الله عليه و آله و سلم - است و كارنامه¬ی سياه و ننگين حاكمان بي¬درد كشورهاي اسلامي حكايت از افزودن درد و مصيبت بر پيكر نيمه جان اسلام و مسلمين دارد.پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره¬هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است كه متأسفانه با سياست¬هاي غلط حاكمان دست نشانده به خاك مذلت نشسته¬اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه¬ی قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه¬هاي مسلمين را در طول حيات ننگين آل¬سعود و نيز جنايت قتل عام زائران خانه¬ی خدا را فراموش مي¬كنند؟ مگر مسلمانان نمي¬بينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانون¬هاي فتنه و جاسوسي مبدل شده¬اند كه از يك طرف اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام ملاهاي كثيف درباري، اسلام مقدس¬نماهاي بي-شعور حوزه¬هاي علمي و دانشگاهي، اسلام ذلت و نكبت، اسلام پول و زور، اسلام فريب و سازش و اسارت، اسلام حاكميت سرمايه و سرمايه¬داران بر مظلومين و پابرهنه¬ها و در يك كلام اسلام آمريكايي را ترويج مي¬كنند و از طرف ديگر سر بر آستان سرور خويش، آمريكاي جهان¬خوار مي¬گذارند؟مسلمانان نمي¬دانند اين درد را به كجا ببرند كه آل¬سعود و خادم¬الحرمين به اسرائيل اطمينان مي¬دهد كه ما اسلحه¬ی خودمان را عليه شما به كار نمي¬بريم و براي اثبات حرف خود با ايران قطع رابطه مي¬كنند! واقعاً چقدر بايد رابطه¬ی سران كشورهاي اسلامي با صهيونيست¬ها گرم و صميمي شود تا در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي مبارزه¬ی سوري و ظاهري هم با اسرائيل، از دستور كار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اين¬ها يك جو غيرت و حميت اسلامي و عربي داشتند، حاضر به يك چنين معامله¬ی كثيف سياسي و خودفروشي و وطن¬فروشي نمي¬شدند.آيا اين حركات براي جهان اسلام شرم¬آور نيست و تماشاچي شدن گناه و جرم نمي¬باشد؟ آيا از مسلمانان كسي نيست تا بپاخيزد و اين همه ننگ و عار را تحمل نكند؟ راستي ما بايد بنشينيم تا سران كشورهاي اسلامي احساسات يك ميليارد مسلمان را ناديده بگيرند و صحه بر آن همه فجايع صهيونيست¬ها بگذارند و دوباره مصر و امثال آنان را به صحنه بياورند؟ حال مسلمانان باور مي¬كنند كه زائران ايراني براي اشغال خانه خدا و حرم پيامبر قيام كرده¬اند و مي¬خواستند كعبه را دزديده به قم ببرند؟!! اگر مسلمانان جهان باور كرده¬اند كه سران آن¬ها دشمنان واقعي آمريكا و شوروي و اسرائيل هستند، تبليغات آنان هم در مورد ما را باور مي¬كنند، البته ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بين¬الملل اسلامي¬مان بارها اعلام نموده¬ايم كه در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطه جهان¬خواران بوده و هستيم، حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعه¬طلبي و تفكر تشكيل امپراطوري بزرگ مي¬گذارند، از آن باكي نداريم و استقبال مي¬كنيم. ما در صدد خشكانيدن ريشه-هاي فاسد صهيونيزم، سرمايه¬داري و كمونيزم در جهان هستيم، ما تصميم گرفته¬ايم به لطف و عنايت خداوند بزرگ، نظام-هايي را كه بر اين سه پايه استوار گرديده¬اند نابود كنيم و نظام اسلام رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - را در جهان استكبار ترويج نماييم و دير يا زود ملت¬هاي در بند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باج¬خواهي و مصونيت كارگزاران آمريكايي، حتي اگر با مبارزه قهرآميز هم شده باشد، جلوگيري مي¬كنيم.

نمی گذاریم از کعبه و حج صدای سازش با آمریکا و کفر و شرک نواخته شود

انشاءالله ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگي كه بر بلنداي بام انسانيت بايد صداي مظلومان را به همه¬ی عالم منعكس سازد و آواي توحيد را طنين اندازد، صداي سازش با آمريكا و شوروي و كفر و شرك نواخته شود و از خدا مي-خواهيم كه اين قدرت را به ما ارزاني دارد كه نه¬تنها از كعبه¬ی مسلمين كه از كليساهاي جهان نيز ناقوس مرگ آمريكا و شوروي را به صدا درآوريم. مسلمانان جهان و محرومين سراسر گيتي از اين برزخ بي¬انتهايي كه انقلاب ¬اسلامي ما براي همه¬ی جهان¬خواران آفريده است، احساس غرور و آزادي كنند و آواي آزادي و آزادگي را در حيات و سرنوشت خويش سر دهند و بر زخم¬هاي خود مرهم گذارند، كه دوران بن¬بست و نااميدي و تنفس در منطقه¬ی كفر به¬سر آمده است و گلستان ملت¬ها رخ نموده است و اميدوارم همه مسلمانان شكوفه¬هاي آزادي و نسيم عطر بهاري و طراوت گل¬هاي محبت و عشق و چشمه-سار زلال جوشش اراده¬ی خويش را نظاره كنند، همه بايد از مرداب و باتلاق و سكوت و سكوني كه كارگزاران سياست آمريكا و شوروي بر آن تخم مرگ و اسارت پاشيده¬اند، به درآييم و به سوي دريايي كه زمزم از آن جوشيده است روانه شويم و پرده¬-ی كعبه و حرم خدا را كه به دست نامحرمان نجس آمريكا و آمريكازاده¬ها آلوده شده است با اشك چشم خويش شستشو دهيم.

اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم بر نمي¬داريم

مسلمانان تمامي كشورهاي جهان! از آن¬جا كه شما در سلطه¬ی بيگانگان گرفتار مرگ تدريجي شده¬ايد، بايد بر وحشت از مرگ غلبه كنيد و از وجود جوانان پرشور و شهادت¬طلبي كه حاضرند خطوط جبهه كفر را بشكنند استفاده نماييد، به فكر نگه داشتن وضع موجود نباشيد بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايي از بردگي و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه¬ی مبارزه است و اولين گام در مبارزه، اراده است و پس از آن تصميم بر اين كه سيادت كفر و شرك جهاني خصوصاً آمريكا را بر خود حرام كنيد. ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم و در مكه است.

دروازه¬هاي مدينه¬الرسول را به روي ما ببندند يا بگشايند، رشته محبتمان با پيامبر هرگز پاره و سست نمي¬شود، به سوي كعبه نماز مي¬گزاريم و به سوي كعبه مي¬ميريم و خدا را سپاس مي¬گزاريم كه در ميثاقمان با خداي كعبه پايدار مانده¬ايم و پايه¬هاي برائت از مشركين را با خون هزاران هزار شهيد از عزيزانمان بنيان نهاده¬ايم و منتظر هم نمانده¬ايم كه حاكمان بي¬شخصيت بعض كشورهاي اسلامي و غيراسلامي از حركت ما پشتيباني كنند. ما مظلومين هميشه¬ی تاريخ، محرومان و پابرهنگانيم، ما غير از خدا كسي را نداريم و اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم بر نمي¬داريم.
(پیام حج امام خمینی 1367 مشهور به پیام قطعنامه)



نذرآغا سليمان دوخت (مادر شهيد محمد عسگر عسگري)- زهرا چپ چاپ(مادر شهيد)- فاطمه نيك (مادر 3 شهيد)- حاجيه ربابه رنجبر ريزي(مادر شهيد)- صفيه خانم گنجينيه(مادر شهيد) - حاجيه فاطمه فتاحي(مادر شهيد) - رقيه مرداني(مادر شهيد) - زهرا كلاغ نشين(مادر شهيد) - عذرا باب(مادر شهيد) - فاطمه ورشابي(مادر شهيد) - ليلا حسني(مادر شهيد) - صديقه قصابي خليل آباد(مادر شهيد) - شرافت خسروي هاچه سو(مادر چهار شهيد و همسر شهيد) - گوهر سراجي(مادر شهيد) - رقيه سلطان پريشاني(مادر شهيد) -منور كفاشي زاده تهراني(مادر سه شهيد) - شهربانو قويدل(همسر شهيد) - طاهره كبابيان(مادر شهيد) - پروين كوثري(مادر شهيد) - بي بي طاهره سروري(مادر اسير) - خاتون عقيقي(مادر شهيد) - اقدس استوار چولايي(مادر شهيد) - حافظه سليمان شاهي(مادر شهيد) - حاجيه بيگم اسلامي(مادر شهيد) - كبري تلخ آبادي(مادر دو شهيد و همسر شهيد) - كبري سبز علي قلعه مير زماني(مادر شهيد) - صديقه موسويان(مادر دو شهيد) - خديجه محمد نيا(مادر شهيد) - حاجيه فرح زور بخش(مادر شهيد) - زهرا صادق زادگان(مادر شهيد)- محترم اخلاقي(مادر شهيد) - صديقه جلواني خوزاني(مادر شهيد) - صغري وطن دوست سر مزده(مادر و همسر شهيد) - زهرا دادرسان(مادر شهيد) - هاجر حائري عراقي(مادر شهيد) - سكينه عسگري باقرآبادي(مادر شهيد) - سكينه احمدي(مادر شهيد) - ربابه اكبرزاده رضايي(مادر شهيد) - شاه زنان زماني(مادر دو شهيد و همسر جانباز دوپا قطع) - خديجه مار ناني(مادر شهيد) - زهرا حسيني (مادر شهيد) - عصمت حسيني(مادر مفقودالاثر) - اقدس حسن زاده(مادر شهيد) - مفتول(بتول)نجفي - سكينه خاني زارچي- قمرخانم عليپور - فاطمه صادقي برزاني- نجم بيگم كرابي - راضيه بيگ شهپري فرد- فاطمه وكيلي سهر- خانم رياستي- ليلا جلالي ورنامخواستي - صاحب جان شاملي طرقي- فاطمه خسروي اجگردي- ملك خانم جوادي- سلطنت يار بيگي درويشوند- حميده قضاوي خوراسگاني- طاهره السادات زركش- زيبا خانم شريعتي- كبري غفوري- شاهزاده مظاهري- حميده مولوي(مولائي) دستجردي- شايسته محمدحاجي كريمي- بي بي تاج رضايي - اشرف اشتري- معصومه شاه سنائي- سيده خانم ذوالفقاري- رقيه حق نگهدار- صغري شهسواري- معصومه عرب بالا جليني- احترام حداد- سكينه خاتون ناظميان - انيس بهروز ماشالي- خديجه اسدي - خديجه كديور- فاطمه كوچي- بتول فيروزمند - كبكيه جليلي- رقيه رفعت بخش آسمان- مرحمت حسيني ويروجي- عفت شريفي فروشاني- بتول شيخ العارفين بافقي- عفت السادات مير محمدي- سرور شجاعي بورآبادي- زهرا بيگم افلاكيان- خديجه بيگم آيت- مهين حبيبي- نرگس آهن آهنچيان- ميهن السادات محقق مطلق- ليلا ناصري- صغري حبيب اللهي - نصرت اعظمي- الهام مهدوي- بتول اعلايي- فتانه اميني- منيژه كريمي-خديجه جمشيدي- حاجيه بيگم شفيعي خوزاني- معصومه غفوريان- زهرا مداح- ناهيد فولادي سمناني- فاطمه پروين روحي- خديجه ژاله حلاجي- پروين مفاره عابد- سرور داور پناه- زهرا محمد مراد پور- قمر كاظمي برجي خواندي- مهري رعنائي-حورا صفريان- زهرا بسكابادي- شهين كاظمي- زهرا همتيان- طيبه بني حسن- عزت وكيلي سهر فروزاني- ليلا قارداش- پروين آقا كوچكي- صغري پور شعباني- مليحه كديور- مهين فاخرمنش- رقيه رضايي- محمد ابراهيم فخرايي(پدر اسير) - رضا محمدزاده(پدر شهيد) - محمدحسن متولي امامي(پدر شهيد) - علي اكبر كثيري(پدر شهيد) - حاج درويش جهانگيري(پدر شهيد) - محمد ابراهيم پور(پدر اسير) - مانده علي پور قاسميان(پدر شهيد) - يوسف اسماعيلي(پدر شهيد) - نجفعلي اشكستاني(پدر شهيد) - سيد حسين حسيني جهانگير(پدر شهيد) - حسين مجيدي(جانباز قطع نخاع) - احمد زائري اميراني(جانباز قطع دو پا) - مجيد بابا زاده(جانباز قطع دو پا) - حجت الله شجاعي(جانباز قطع دو پا) - رضا صالحي دشت بياض- نعمت الله نعمتي- حجي قربان مجرد نرم- ماه نساء ابراهیمی- صدیقه احمدزاده کلائی- صورت کاظمی- زهرا پسندیده- طاهره لعل شهبازی- فاطمه ملائی هرندی- فاطمه خباز توکلی- خاتون عبیدی- کنیز رضا صفدرنیا- حمیده طالب زاده سروستانی- ماه سلطان اسماعیلی تزنگی- عشرت رحیمیان- فاطمه قربانی سینی- سکینه خانم رعیتی- ملک خانم راعی- عصمت هنرور زاده- ام هانی نیک بخت- صفیه هاشمی- جمیله یوسفی میرآبادی- مریم دهقانی حبیب آبادی- بتول تحویلیان- طاهره طاهری- توران کیان افراز- فاطمه چرخکار- صدیقه ابراهیم نیا نجف آبادی- احترام ملاحیان- فضه خاکپور- فاطمه گنجی- رقیه بیگم موسوی اشترجانی- صفیه مطیعی دهنوی- خاتون مهدیان- کوکب مجیری- معصومه اعظم زاده- ربابه کریمی علویجه- نورسته خواجی- سیده مهتاب نوربخش آهنگر کلائی- زهرا اصغری- فاطمه جهاندیده- خانم بالا چشمه- صغری رامشکی- بتول معزی- عشرت محمدخانی- مریم خاتون آقا کوچک- نصرت ژیانی زرگرانی- بتول جلیلی هواخواه- فاطمه حسینی- صدیقه نم نیانی- فاطمه کفاش فارآمد- سکینه امامی میبدی- ربابه دهقان نیری- صاحب جان احمدنژاد- کنیز زنگوئی- محترم ضیایی سهر فیروزانی- ایراندوخت نماینده- رقیه کاظم زاده دریان- طوبی تاجریزی- پری اقبالی فخرآبادی- عصمت ناعم اصفهانی-بهجت دهکردی زادگان- کبری جوزدرختکی- حسنیه آلبو کردی- طهرا علیدوست جلالی- قمر تاج زارع- مهین عشقی- حلیمه عزیز آبادی- زهرا کته- طلحت فلاحتی- فاطمه سلمان طوسی- علیا اسماعیلی- قدسیه سخی قمصری- اکرم ساعدی- مه لقا شاکری- ساره عیوندی- طیبه تازنگ- ربابه عبداللهی نسب عیش آبادی- ملوک سوزنچی- طاهره احمدنژاد- مهرانگیز امینی-صفا نعیمی- منصوره رزاقی- نرگس قادری-کبری اروجلو- صغری شهسواری- معصومه عرب بالا جلینی- احترام حداد- رجبعلی رمضانی- محمد حسین برهان- حمدالله احمدی حمید-غلامعلی یعقوبی اکبر- لطف الله علیمرادی- علیجان رحیمی- محمد ماندنی بادی-حسین یونسی کلاکی-رضا رضادوست- حسین مودب بیلندی- علی محمد معینی کربه کندی- محمودعلی علیپور- امیر حسین نصیری اردلی- حسنعلی اسماعیلی- عوض بازآمده- سید محمد پور حقیقی- محمود مومن-براتعلی کاخکی طرقی- احمد شایسته- سید حسین حبیب نژاد- سید رضا مدرس زمانی- سید محمد تقی امامی دره بیدی- عبدالحسین عابدین باجگیران- رضا فروغی طالخونچه-میر عزیز سیادت- ابوالقاسم راستگو- سید محمد باقر امامی دره بیدی-عبدالصاحب سقازاده- احمد دیانت کاشانی- عباس مختاری- علی ابراهیمی- سید ابوالحسین موسوی- رمضانعلی اسماعیلی شادیر-سید مصطفی موسوی- قربان بشگرد- سید ذبیح الله یاسینی- حسن رحمانی مطلق- سید کمال موسویان- اکبر سلحشور- محمد مهدی متدین طوسی- احمد محمودیان کلهرودی- ابوالقاسم عباس زاده- علی اکلیلی- محمود شمسائی ترک- محمد علی عالمی- مرتضی حدادی- محمد صادق ابراهیم زاده- نظام صنیعی- حسین فرخ آشتیانی- گنجعلی بخشی- علی اکبر معافیان- مرتضی حمصیان- عباس امینی- رحمانعلی درتومی- محمد اصغری- مرتضی مسچیان نشرودی- مصطفی علی پور-غلامرضا کتابی- قربان مرادی- آل یوسف انواری- محمد بهنامی فر-عباس کلاهی- هیبت الله ترکی- حسین رسولی نیا- عبدالعلی غلامی-محمود کاراندیش- سید جمال غنی پور- صفر علی مرادی- محمد علی مهدوی پاک- محمد محمدباغیان- آل محمد وطهانی- سید جعفر حسینی- صفت الله محمد خانلو- الله قلی شرفی فرد- غلامعلی کاورزیان کلیشادی- سرافراز پور رشید- حسین مهتدی- سید رضا اسدی شکار اسطلخی- علیرضا دیودار- محمد جواد دهقانی کلیشادی- عبدالله حسن اعلائی- رضا حاجی صفری- ابوالقاسم تیموری نژاد- حسین علی یاس- محمد آقاکریمی- سید مهدی عندلیب مقدم- عبدالحسین سالاری- براتعلی کلالی- غلامرضا عطوفی- محسن ارومی- حسن ابراهیمی پور سیابی- حسین گورکی-محمدصادق رفیعی خیرآبادی-عبدالحمید بادروج- احمد شهریاری- رجبعلی عزیزی- سید کمال الدین کامروا- حسین نقیبی نستری- رسول اشرف پایین دروازه- غلامرضا رحمانی سیاهکوهی- عزت الله شعبانلو- محمد علی بشارت- فیض الله شیخی- حسین حاتمی- علیرضا وقار- عبدالکریم وحید

[="Tahoma"][="Black"]روحشان شاد یادشان گرامی باد[/]

[=arial]با سلام

:Gol::Gol:
این سرود روهم گروه آباده در همان سال خواندند
شادی روحشان صلوات

:Sham::Sham::Sham:


فایل: 

اللهم عجل لولیک الفرج

انشاء الله به همراه مولامون بااین وهابیهای ملعون بجنگیم

مقام شهدای مکه مکرمه

شهدایی که جرمشان مرگ بر آمریکا بود

وهابیت=اسلام آمریکایی


شهید علی اصغر پازوکی;472580 نوشت:
مقام شهدای مکه مکرمه

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 640x480 پیکسل کلیک کنید
شهدایی که جرمشان مرگ بر آمریکا بود

وهابیت=اسلام آمریکایی

ببخشید این مقام در کجا ساخته شده؟

الحیاة;473679 نوشت:
ببخشید این مقام در کجا ساخته شده؟


سلام و عرض ادب
این مقام در بهشت زهرا سلام الله علیها در قطعه ی شهدای مکه مکرمه قرار دارد .

أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ