◆₪۩ چهل منزل غریبی ۩₪◆ ویژه نامه اربعین حسینی

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
◆₪۩ چهل منزل غریبی ۩₪◆ ویژه نامه اربعین حسینی

class: grid width: 500 align: center

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
[TD="align: right"]موضوعات و گفتگوها:[/TD]
[TD="align: right"] بازگشت اسرا به كربلا در اولين اربعين[/TD]
[TD="align: right"] تحلیل مبنای تاریخی اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] شرحي بر زيارت اربعين[/TD]
[TD="align: right"] از عاشورا تا اربعین[/TD]
[TD="align: right"] اربعین؛ واقعیت یا خیال پردازی مورخان[/TD]
[TD="align: right"] وقایع پس از عاشورا – سال 61 هجری ( تا اربعین شهیدان کربلا )[/TD]
[TD="align: right"] آیا در اربعین اجازه داریم پابرهنه راه برویم؟[/TD]
[TD="align: right"] راهپیمایی اربعین حسینی زیر موشک های تکفیری به کربلای معلی[/TD]
[TD="align: right"] بزرگترین راهپیمایی جهان - حرکت به سمت کربلا بدون واهمه از تهدیدات[/TD]
[TD="align: right"] اربعین حسینی در سرزمین شهدا[/TD]
[TD="align: right"] فلسفه پیاده روی اربعین حسینی؟![/TD]
[TD="align: right"] اربعين در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام[/TD]
[TD="align: right"] پیاده تا کربلا؛ نگاهی به تاریخچه پیاده‌روی اربعین[/TD]
[TD="align: right"]فرهنگی و رسانه مذهبی:[/TD]
[TD="align: right"] کتاب های مناسبتی (ویژه اربعین حسینی)[/TD]
[TD="align: right"] كتاب موبايل چهل حديث امام حسین علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] از پیاده روی نجف تا کربلا چه می دانید؟[/TD]
[TD="align: right"] درد دل با امام حسین علیه السلام - کی دوست داره اربعین بره؟[/TD]
[TD="align: right"] پیامک های تسلیت اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] در سوگ اربعین سید و سالار شهیدان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] اشعار مناسبتی ویژه ی اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] مجموعه اشعار آئینی ویژه مناسبت های دهه آخر ماه صفر المعظم از شاعران معروف[/TD]
[TD="align: right"] سخنرانی مکتوب ویژه اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] تصاویر مناسبتی ویژه ی اربعین نور[/TD]
[TD="align: right"] تراکت های تبلیغاتی اربعین – ویژه شبکه های اجتماعی موبایل[/TD]
[TD="align: right"] زیارت اربعین - متن عربی به همراه ترجمه فارسی[/TD]
[TD="align: right"] نوای محرم - آرشیو صوتی ویژه ماه محرم و صفر[/TD]
[TD="align: right"] توشه صوتی زائران اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] زیارت عاشورا با صد لعن و سلام مخصوص پیاده روی اربعین - صوتی[/TD]
[TD="align: right"] گلچین بهترین مداحی و سینه زنی اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] فایل های صوتی عزاداری دانشجویان در محضر رهبر( اربعین89) مداح: میثم مطیعی[/TD]
[TD="align: right"] پادکست زیبای ما جامانده های کربلا....[/TD]
[TD="align: right"] مداحی فارسی - عربی میثم مطیعی پیاده روی اربعین - صوت و فیلم[/TD]
[TD="align: right"] کلیپ تصویری توصیف وقایع اربعین از زبان رهبر معظم انقلاب[/TD]
[TD="align: right"] فیلم مستند "شما چه کسی هستید" در دوازده روایت[/TD]
[TD="align: right"] با یاد یاس و لاله دارم یه دنیا ناله - مداحی تصویری محمود کریمی[/TD]
[TD="align: right"] زیارت روز اربعين - فايل فلش[/TD]
[TD="align: right"] بعد چهل روز و شب ماه شب تارم آمده زینب - فلش[/TD]
[TD="align: right"]نرم افزار مذهبی:[/TD]
[TD="align: right"] برنامه زیارت اربعین اندروید(در دو نسخه فارسی و عربی)[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار زیارت اربعین [/TD]
[TD="align: right"] اولین نرم افزار جامع زيارت عاشورا[/TD]
[TD="align: right"] كتاب اجرايي داستانهاي شگفت از زيارت عاشورا و تربت[/TD]
[TD="align: right"] کتاب اجرایی 200 داستان از فضائل کرامات و مصائب حضرت زینب سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] کد روزشمار محرم، عاشورا و اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] کد پلیر آنلاین مداحی محرم جهت استفاده در سایت و وبلاگ[/TD]
[TD="align: right"] آلبوم های صوتی مداحی ویژه محرم - با قابلیت پخش آنلاین و آفلاین[/TD]
[TD="align: right"] پلیر آنلاین محرم - تولید اسک دین (مداحی درخواستی شما)[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه نرم افزاری به مناسبت اربعین سید و سالار شهیدان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"]دانلود نرم افزارهای اندروید برای پیاده روی روز اربعین حسینی[/TD]
[TD="align: right"] کارت پستال ویژه تسلیت اربعین حسینی - تولید اسک دین[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1389[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1390[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1391[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1392[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1393[/TD]

[b]content[/b]

دانلود صوت



يك اربعين گذشته و زينب رسيده است


بالاي تربتي كه خودش آرميده است
يا ايها الغريب سلام اي برادرم
اي يوسفي كه گرگ تنت را دريده است
از شهر شام كينه رسيده مسافرت
پس حق بده به او كه چنين قد خمیده است
احساس ميكنم كه مادرم اينجا نشسته است
در كربلا نسيم مدينه وزيده است
اين گل بنفشه هاي تن و چهره ي كبود
دارد گواه ، زينبتان داغديده است
توطعم خيزران و سنگ ها و خواهرت ...
...طعم فراق و غربت و غم را چشيده است
آبي به كف گرفته و رو سوي علقمه
با آه مي رود سكينه و خجلت كشيده است
اين دختر شماست كه خواستند كنيزي اش ....
لكنت گرفته است و صدايش بريده است
نيزه نشين شد حضرت سقا و اهلبيت
زخم زبان زهر كس و ناكس شنيده است
گفتي رقيه ..... گفت نمي آيم عمه جان !
در شام ماند و شهر جديد آفريده است

باز اربعین امده است

عجب هلهله ای در دل ها انداخته حسین

باعرض سلام و ادب

تمام
یاس هایت را به شام از کربلا بردم/چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر
آوردم/مسافر از برای یار سوغات آورد اما/من از شام بلا داغ سه ساله دختر
آوردم...اربعین حسینی تسلیت باد...
دوستان با من و دل
ناله و فریاد کنید / آه را با نفس از حبس دل آزاد کنید/اربعین آمده تا از
شهدا یاد کنید / گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید...

امشب شب اربعين مصباح هداست/ دل ياد حسين بن علي شير خداست/پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت/ امشب شب ياد عشقياء و شهداست...

السلام
علیکم یااباصالح المهدى (عج) السلام علیک یاامین الله فى ارض و حجته على
عباده (یاصاحب الزمان آجرک الله)اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت...

بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست

به یاد کربلا دل‏ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

السلام ای وادی کربلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت و خاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است

امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست

امام صادق(ع): آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست.
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

امام صادق-ع: آسمان چهل روز در عزای حسین-ع گریست . . .
اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت

بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین

بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد..

اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید

باز عاشوراییان پیدا شدند
باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصه های گل کجاست
اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد
اربعین، فریاد احساست چه شد

باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . .
علم فاطمه دست قلم عباس است.

امام صادق(ع):آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست..

به یاد کربلا دل‏ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

.اربعین حسینی برشما و تمامی عزاداران تسلیت باد ..

منبع: http://www.beytoote.com/fun/sms/condolences-sms4-hosseini.html

التماس دعا
یاعلی مدد
باتشکرفراوان

[="Times New Roman"][="Navy"]


[/]

[h=1]زیارت اربعین از دور یا نزدیک؟![/h]
[h=2]«زیارت اربعین» سیدالشهداء علیه السلام دومین این شعارهاست. طبق این روایت شریف، حضور در کربلای معلی و زیارت آن حضرت در چهلمین روز شهادتش، شعار پیروان مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که بحمد الله چند سالی است این شعار، عجیب عالم گیر شده است.[/h]

کهن ترین و معتبرترین منبعی که روایت مشهور نشانه های پنجگانه مؤمن را از امام حسن عسکری علیه السلام نقل کرده است کتاب «المزار» اثر دانشمند یگانه، مرحوم شیخ مفید (م 410 ق) است. [1] پس از او شاگردش مرحوم شیخ طوسی (م 460 ق) نیز این روایت را در کتاب مشهور خود، به نام تهذیب الاحکام، نقل کرد [2].
آنچه اعتبار این روایت را خدشه دار می کند، مرسل بودن آن است؛ زیرا در نقل هر دو عالم، روایت با تعبیر «رُوِیَ عَن أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْكَرِیِّ علیه السلام » شروع شده و سلسله سندی به چشم نمی خورد. چنین سندی در علم حدیث، آسیبی جدی به اعتبار آن نقل زده و سبب می شود کارشناس حدیث توجه شایسته ای به آن نداشته باشند.
اما آنچه این ضعف را جبران کرده؛ اعتقاد ما را به صدور این روایت از امام عسکری علیه السلام تقویت می کند سه امر است: 1. نقل این روایت از سوی دو دانشمند طراز اول امامیه یعنی شیخ مفید و شیخ طوسی رحمهما الله 2. توجه به این روایت و نقل آن از سوی حدیث پژوهان نامدار بعدی و انعکاس آن در منابع متعدد 3. نقل سندی برای این روایت توسط مرحوم ابن مشهدی (م 610 ق) در کتاب المزار الکبیر [3].
«زیارت اربعین» سیدالشهداء علیه السلام دومین این شعارهاست. طبق این روایت شریف، حضور در کربلای معلی و زیارت آن حضرت در چهلمین روز شهادتش، شعار پیروان مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که بحمد الله چند سالی است این شعار، عجیب عالم گیر شده است

در نقل شیخ مفید (ره) آمده است: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.
«علامات» جمع «علامت» است. این واژه به معنای نشانی است که با آن صاحب نشان از دیگران جدا و شناخته می شود. [4] که جنس این علامت بسته به نوع کاربرد آن، متفاوت و متناسب با واژگانی خواهد بود که همراه آن به کار می رود، برای مثال وقتی گفته می شود «علامت راه»، منظور علائم و نشانه هایی است که یک راه را از دیگر راهها متمایز می کنند.
وقتی علامت برای چیزی از جنس فرهنگ و مکتب به کار رود مراد از آن، شعاری [5] است که پیروان آن مکتب را از پیروان مکاتب دیگر متمایز می گرداند؛ بنابراین مراد از «علامت مؤمن» در این روایت، رفتارهای ویژه ای است که مؤمنان یعنی پیروان مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام را از دیگران متمایز ساخته و سبب شناسایی آنها می شود.
با این بیان معلوم می شود ترک این موارد اگر از روی عمد و عناد و بر اساس مبنای فکری و عقیدتی نباشد سبب خروج فرد از دایره ایمان نمی شود؛ نهایت این است که او افزون بر از دست دادن ثواب انجام آن عمل، نتوانسته است شعار اهل ایمان را سر دهد؛ نه آنکه حکم به بی ایمانی او شود.
بجا آوردن هفده رکعت نماز واجب یومیه و اهتمام به سی و چهار رکعت نماز مستحبی روزانه به شکلی که در احکام بیان شده است اولین شعار و نشان پیروان این مکتب است که فرمود: «صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ»؛ پنجاه و یک رکعت نماز روزانه.
«زیارت اربعین» سیدالشهداء علیه السلام دومین این شعارهاست. طبق این روایت شریف، حضور در کربلای معلی و زیارت آن حضرت در چهلمین روز شهادتش، شعار پیروان مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که بحمد الله چند سالی است این شعار، عجیب عالم گیر شده است. همایشی حیرت آور از شور و دلدادگی که حیات این مکتب را فریاد می زند. گامهایی که نشان می دهد مؤمنان به قرآن و عترت علیهم السلام هستند؛ وجود دارند؛ محکم ایستاده اند و پر توان حرکت می کنند؛ خستگی را خسته کرده اند و در دنیای غربت از مرزها گذشته اند و صفا و صمیمیت را در عمل معنا کرده اند. و همه اینها به عشق این مکتب است و بس.
سوم به دست کردن انگشتر است و چهارم بر خاک سجده کردن و پنجم بلندگفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز. این سه نیز شعار و نشانی است که پیروان این مکتب را از دیگران جدا کرده و سبب شناخت آنها می شود.
[h=2]در اینجا یادآوری چند نکته خالی از لطف نیست:[/h] 1. آنچه در این حدیث شریف از شعائر مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام شمرده شده است؛ «زیارت کردن» است؛ نه «خواندن زیارت»؛ پس برای عمل به این روایت لازم است مؤمن به زیارت آن حضرت نایل شود هر چند نتواند این زیارت را آنجا بخواند و اشتباه است اگر کسی گمان کند خواندن زیارت اربعین از ایران یا راههای دور عمل به این روایت است. هر چند خواندن این زیارت ثواب خاص خود را دارد و زیارت کنندگان از راه دور هم به قدر خود مأجور خواهند بود.
2. این پنج نشانه، تنها بخشی از نشانه های مؤمن یا پنج شعار از شعائر مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند و با مراجعه به آیات و روایات می توان نشانه های دیگر را دید و تلاش کرد با عمل به آنها افزون بر رشد ایمان و فضایل اخلاقی در خود، شعار ایمان را در گستر وسیع تری فریاد کرد.
آیات ابتدایی سوره مؤمنون بخشی از آن آیات است. این آیات رفتارهایی را برای انسان با وصف مؤمن بیان می کند. همین امر نشان می دهد مؤمن با این ویژگی ها نیز از غیر خود متمایز می شود؛ بنابراین رفتارهای یاد شده نیز علامات مؤمن و شعائر مکتب او خواهند بود.
آنچه در این حدیث شریف از شعائر مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام شمرده شده است؛ «زیارت کردن» است؛ نه «خواندن زیارت»؛ پس برای عمل به این روایت لازم است مؤمن به زیارت آن حضرت نایل شود هر چند نتواند این زیارت را آنجا بخواند و اشتباه است اگر کسی گمان کند خواندن زیارت اربعین از ایران یا راههای دور عمل به این روایت است

این نشانه ها در روایات اسلامی از گستره، تنوع و توضیح بیشتری برخوردارند. کتابهایی مانند «صفات الشیعة» اثر مرحوم صدوق (م 381 ق) با تکیه بر روایات و با همین هدف نگاشته شده است.
در اکثر منابع روایی نیز بخشی به عنوان «خصائص المؤمن» [6] ؛ «خصال المؤمن » [7] و مانند آن وجود دارد که رویکردی اینگونه دارند. با این توضیح که در این روایات ویژگی هایی جنب شعاری دارند که قابل نمایش عمومی بوده بسان تابلویی نشان دهند مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام باشند و با آنها بتوان این مکتب و پیروانش را از دیگران جدا کرده و شناخت.
در پایان یکی از روایتهایی را که به روشنی بیانگر سه علامت دیگر از علائم مؤمن است نقل می شود تا مبادا کسی گمان کند علائم مؤمن تنها همان پنج علامتی است که در آن روایت که انجام آن کار چندان سختی هم نیست.
امام صادق علیه السلام فرمود:امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلَاةِ كَیْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ كَیْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَیْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِیهَا. [8]
شیعیان ما را در سه چیز آزمایش كنید: در اوقات نماز كه تا چه اندازه مراقبت آنها را دارند و در اسرار مذهبى كه چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ می كنند و در ثروتشان كه با برادران دینى خود تا چه مقدار كمك و همراهى می كنند.
به روشنی پیداست که این سه نکته هم علامتی است برای شناخت اهل ایمان.
شایسته بلکه لازم است مؤمنین بیش از گذشته با این نشانه ها آشنا شده و تلاش کنند با عمل به دستورات نهفته در این آیات و روایات، به ایمان کامل تری که درجات بالاتری در بهشت را در پی خواهد داشت نایل شوند.
پی نوشت:
1. كتاب المزار- مناسك المزار(للمفید)، النص، ص: 53
2. تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان)، ج 6، ص: 52
3. المزار الكبیر (لابن المشهدی)، ص: 352
4. مقاییس اللغة ، واژه «علم»
5. شعار آن ندایی است که در جنگ، افراد سرمی دهند تا یکدیگر بشناسند. العین، واژه «شعر»
6. المحاسن، ج 1، ص: 158
7. الكافی (ط - الإسلامیة)، ج 2، ص: 47
8. الخصال، ج 1، ص: 103

[h=3]گل پای زوار امام حسین علیه السلام شفا است[/h]
[h=2]مردم مومن با توجه به روایات مربوط به زیارت امام حسین علیه السلام، همواره حاضرند هر سختی و مشقتی را با جان و دل پذیرا باشند؛ چرا كه زیارت آن حضرت به عنوان بهترین راه تقرب به پروردگار معرفی شده است؛[/h]

یكی از مسائل مهمی كه قریب پانزده قرن در جهان تشیع مطرح است، مسأله زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین می باشد و زمینه این زیارت مبارك، توسط رسول خدا بنا شده و پس از پیامبر به طور متواتر ائمه طاهرین بدان تأكید كرده اند؛ بنابراین مسأله زیارت امام حسین علیه السلام از زمان تولد مبارك ایشان، توسط پیامبر خدا توصیه شده و مباحث مربوط به پاداش زیارت به قبل از حادثه عظیم عاشورا مربوط است تا اینكه پس از واقعه عاشورا و شهادت حضرت و یاران با وفایشان این مسأله [زیارت] به طور عمیق تر و گسترده تر شكل گرفت.
مردم مومن نیز با توجه به روایات مربوط به زیارت حضرت، همواره حاضرند هر سختی و مشقت را با جان و دل پذیرا باشند؛ چرا كه زیارت حضرت به عنوان بهترین راه تقرب به پروردگار معرفی شد؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحسَیْنِ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَه اللَّه فِی أَعْلَى عِلِّیِّین؛ هر كس به زیارت حسین برود در حالى كه مقام و منزلت وى را بشناسد، خداوند او را در اعلى علیین بهشت جای می دهد
البته سبك، كلمات و تركیب برخی از روایات بیانگر ضرورت و شبهه وجوب در زیارت حضرت سید الشهداء دارند؛ بدین معنا كه انجام عمل زیارت حضرت از مستحب بودن گذشته است، كثرت و بیان اینگونه روایات نشان دهنده این مطلب است كه زیارت ابا عبدالله در مرز لزوم و وجوب است.
ما خود را پیرو آن امام می دانیم، باید روش و منش آن حضرت را الگوی رفتاری خود قرار دهیم تا با شكیبایی و تحمل بر مشكلات و سختی ها فائق شویم

جایگاه زیارت سید الشهداء در نزد ائمه به اندازه ای مقام دارد كه فرموده اند: اگر احتمال ضرر، در سفر حج بدهید به طوری كه آن سفر شما را به مشقت و رنج بیاندازد، حج از شما ساقط است؛ اما در مسیر زیارت امام حسین تمام سختی ها اعم از گرسنگی، تشنگی، پیاده روی، و طی جاده های طولانی همگی از پاداش برخوردار است؛ و حتی در برخی از روایات آنانی كه توانایی زیارت دارند و نمی روند مورد سرزنش ائمه طاهرین قرار گرفته اند. «حنان از قول امام صادق علیه السلام می گوید: به امام صادق عرض كردم، چه می فرمایید درباره زیارت قبر مطهر حضرت حسین بن علی، زیرا از بعضی راویان احادیث شما به ما خبر رسیده كه زیارت قبر آن حضرت با ثواب یك حج و عمره برابر است؟ امام فرمود: تعجب نكن كسی كه می گوید به همه این ثواب می رسد؛ ولی تو قبر آن حضرت را زیارت كن و به آن حضرت جفا نكن، زیرا كه آن حضرت سید جوانان شهید و سرور آقای جوانان اهل بهشت و همچون یحیی بن زكریا است و آسمان و زمین بر این دو نفر گریست.»
آیا به مشقت انداختنن خود برای زیارت سیدالشهدا جایز است؟
مطلبی كه شاید در ذهن مردم باشد، طرح این مسأله است كه آیا كسی كه خود را به مشقت و زحمت برای زیارت امام حسین می اندازد، مشمول پاداش می شود؟ آیا در روایات برای زیارتی كه با سختی و مذیقه و مشقت هایی همچون تحمل گرسنگی، تشنگی، خستگی و پیاده روی برای زیارت ابا عبدالله پاداش و ثوابی در نظر گرفته شده؟
در پاسخ به این پرسش، ابتدا چند نكته را متذكر می شوم؛ قرآن مجید و روایات به طور كلی پاسخ این پرسش را داده اند، شما آیات جهاد قرآن مجید را بنگرید كه پروردگار عالم می فرماید: در مسیر جهاد با دشمن گرسنگی و تشنگی و سختی است، ولی پروردگار عالم می فرماید: من در مقابل تحمل این همه مشكلات، پاداش عظیم می دهم. در روایتی پیامبر اكرم می فرماید: قَوْلِ النَّبِیِّ: أَفْضَل الْأَعْمَالِ أَحْمَزهَا؛ برترین عمل ها سختترین آنها است.
از خصائص امیرمومنان این بوده است كه اگر عبادتی می خواستند انجام بدهند و آن عبادت مراتبی داشت، حضرت سخت ترین مرتبه را انتخاب می كرد، بنابراین اگر ما خود را پیرو آن امام می دانیم، باید روش و منش آن حضرت را الگوی رفتاری خود قرار دهیم تا با شكیبایی و تحمل بر مشكلات و سختی ها فائق شویم؛ از این رو می توان به این نكته مهم رسید كه آن پاداشی كه در سختی ها و در مشقت ها هست در عبادت همراه با رفاه و زیارت با آسایش نیست.
ذکر یک خاطره:
آیة الله وحید خراسانی از مراجع معظم تقلید دکر خاطره ای از شفای چشم مرحوم آیة الله بروجردی به برکت گل پای زوار حضرت سیدالشهداء نمودند که به شرح زیر است :
سبك، كلمات و تركیب برخی از روایات بیانگر ضرورت و شبهه وجوب در زیارت حضرت سید الشهداء دارند؛ بدین معنا كه انجام عمل زیارت حضرت از مستحب بودن گذشته است، كثرت و بیان اینگونه روایات نشان دهنده این مطلب است كه زیارت ابا عبدالله در مرز لزوم و وجوب است

این فقیه متبحر، آیة الله بروجردی، که اینجا خوابیده، این مرد، در اواخر عمرش با آن سن پیری، مطالعه می کرد دقیق ترین خطوط را. بعد قصه خودش را نقل کرد، گفت: چشم من به یک دردی مبتلا شد، معالجه هر چه کردم اثر نکرد، رفتم برای تشرف به عتبات، به بصره که رسیدم، سوار قطار شدم، در آنجایی که من سوار بودم، این زوار پیاده، که قاصد زیارت سیدالشهداء بودند، سوار شدند.
یکی از اینها خوابیده بود، من از آن گل بین انگشتهای پای این شخص، یک کمی برداشتم، به هر دو چشم مجروحم مالیدم، به مجرد اینکه آن گل را مالیدم، درد برطرف شد و تا این سال محتاج به عینک نشدم، این معرفت این فقیه متبحّر است.
اگر آنها این معرفت را ندارند که بفهمند گل پای زوّار قبر این خاندان، گل پای زوّار قبرشان می شود شفای درد بی درمان، آن وقت پای برهنه به بقیع بروی با حفظ الصحة مخالف است؟ اگر معرفت مثل این فحل علم را هم نداری، جوراب را پا کن، اما کفشها را دربیار، آنجا می دانی چه خبر است؟ آنجا جائی است که (ذلک و من یعظم شعائر الله). آن قدرِ متیقن از شعائر الهیّه آن چهار قبر است، تعظیم آن چهار قبر، علامت تقوای دل است، آنها که پا برهنه اند در بقیع، تقوای دلشان در عملشان مجسّم است.
اهل علم، مردم غافل را از خواب غفلت بیدار کنند، حرمت بقیع را نگه دارند، به آن قبرهای خراب شده نگاه نکنند، باید همه پا برهنه آنجا بروند تا به کوریِ چشم آنها که این قبور را خواستند از میان ببرند، روشن بشود که عظمت در حدّی است که سر از پا در این حرم شناخته نمی شود.


[/HR] منابع:
پایگاه اطلاع رسانی آیة الله وحید خراسانی
شیعه نیوز
پایگاه اطلاع رسانی حج
بیانان استاد حسین انصاریان

[h=1]مانور شیعیان و بهت زدگی جهان[/h]
[h=2]در حالی که جهان در نا امن ترین زمان ممکن به سر می برد اما بزرگترین مانور شیعیان، جهان را بهت زده کرده است...[/h]


سفر میلیون ها شیعه به کربلای معلی و عتبات عالیات در اربعین حسینی آن هم در حالی که جهان در ناامن ترین زمان ممکن به سر می برد و بازتاب عظیم این حماسه در میان کشورهای مختلف و بزرگترین رسانه های خبری جهان، نشان از وسعت، فراگیری و اهمیت این گردهمایی شیعیان دارد، که اکنون تبدیل به مردمی ترین حماسه جهان شده است.
میلیون ها زن و مرد، از هر نژاد و رنگ، مسافرانی از تمام نقاط جهان در این همایش عظیم به سوی وحدت و یکی شدن پیش می روند. گویی این مسیر، نقطه وحدتی میان افرادی است که در همهمه جنگ، خونریزی و اعمال خشونت نسبت به افراد بیگناه، به دنبال راهی برای نجات و رسیدن به نقطه امن اعتماد هستند. و به جرات می توان گفت، در این گردهمایی که بزرگترین مانور قدرت شیعیان است، جهان بینی شیعی آدم های مختلف با فرهنگ های مختلف را در یک مسیر به سوی وحدتی وصف نشدنی بسیج کرده است.
به گونه ای که شاید بتوان این اجتماع را از لحاظ وحدت و تجمع مسلمانان در کنار یکدیگر با حج قابل قیاس دانست. اما نباید فراموش کرد که این گردهمایی از لحاظ جمعیتی و ساماندهی به هیچ وجه با مراسم حج قابل قیاس نیست. چرا که علاوه بر وجوب حج، این نکته نیز قابل تامل است که جمعیت حاجیان نهایتاً به سه میلیون نفر می رسد در حالی که جمعیت زائران حسینی در این ایام به بیش از بیست میلیون نفر می رسد. همچنین از لحاظ امنیت و مدیریت جمعیت زائران نیز، یادآوری فاجعه منا به خوبی نمایانگر تفاوت های این دو مراسم با یکدیگر است.
یکی از ویژگی های خاص اربعین در مقایسه با مناسک دینی چون حج، خودانگیختگی و مردمی بودن آن است. پیاده روی اربعین فارغ از سلسله مراتب رسمی و با مشارکت حداقلی دولت ها و حاکمیت ها برگزار می شود. به گونه ای که می توان گفت زیارت اربعین، نمایش فوق العاده ای است از بر هم خوردن سلسله مراتب و محدودیت ها و عادات زندگی روزمره. زائران برای غذا خوردن، دریافت خدمات استراحت هیچ پولی نمی پردازند. و فارغ از جایگاه و طبقه اجتماعی شان در شهر و کشور مبدا با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.
گسترده بودن ابعاد این گردهمایی میان شیعیان باعث شد که علی رغم همه انکارها بسیاری از رسانه های جان از بی بی سی گرفته تا ایندیپندنت و خبرگزاری فرانسه و... این حرکت عظیم شیعیان را تحت پوشش کامل خبری خود قرار دهند. این روزها کشور عراق میزبان هزاران خبرنگار و مستندساز از تمام نقاط جهان است که آماده پوشش این مراسم هستند.
اینجا دل ها همه یک صدا دارند
یکی از مهم ترین ابعاد این حرکت عظیم حضور نه تنها اهل سنت، مسیحیان و صائبی ها در کنار شیعیان، بلکه حضور همه اقوام و نژادها در این جمع است که خدمت به زوار حسینی را برای خویش افتخار می دانند. به گونه ای که می توان به جرات گفت آن هم درست در زمانی که تفرقه در میان نه تنها پیروان ادیان مختلف بلکه میان همه مردم بیداد می کند، بزرگترین و زیباترین جلوه ی اتحاد و همدلی را می توان در میان عاشقان حسینی دید. اینجا شیعیان و اهل سنت برخلاف افراط گرایان، به دنبال صلح جهانی و برقراری نظم و امنیت هستند.
در چنین فضایی آنچه که دیگر معنایی ندارد تفاوت فرهنگها، ارزش ها، باورها و رفتارهای مختلف است. فرقی نمی کند از کدام گوشه جهان آمده باشی، اینجا همه یک هدف و مقصد دارند. ثروتمند و فقیر، خادم و مخدوم هیچ تفاوتی نمی کند همه به یک عشق و نیت در کنار یکدیگر گرد آمده اند، جاذبه ی حسینی و شنیدن پیام آزادگی و ایثار.
مردمی که خدمت به زائران را از هر سودی برتر می شمارند
به طور معمول در هر گردهمایی عده ای به فکر پول درآوردن و دستیابی به سود می افتند و حضور جمعیت کثیر را فرصتی مغتنم برای دستیابی به خواسته های خود می دانند. اما یکی از شگفتی های عظیمی که در این همایش به چشم می آید مشاهده ی هزاران چادر، دکه و موکبی است که توسط مردم بومی ساخته شده است و بهترین خدمات ممکن را از تهیه غذا تا ماساژ و درمان رایگان، جای استراحت، اینترنت و تلفن رایگان بین المللی ارائه می دهند.
مردم عراق حتی روستاییان و بی بضاعتان در این ایام اندوخته هرچند اندک خود را که نتیجه زحمات طاقت فرسای یک سالشان است برای آسایش زائران در طبق اخلاص گذاشته و هزینه می کنند. مردم برای فرارسیدن چنین روزهایی لحظه شماری کرده و از مدتها قبل خود را آماده می کنند. بی آنکه حرفی از تفاوت های مذهبی و دامن زدن به کینه ورزی هایی باشد که این روزها غربی ها و تکفیری ها از هر راهی برای برهم زدن اتحاد، آرامش و امنیت مردم از آن استفاده می کنند.
آرامش در میان گردباد/ امنیت و آرامش کربلا، در عراق زخمی
در شرایطی که در بسیاری از کشورها مردم از ترس تروریست ها حتی جرات بیرون آمدن از خانه هایشان را ندارند و تکفیری های تروریست تهدیدی جدی برای شیعیان هستند این توده های میلیونی به سمت کربلا پیش می روند و بدون سلاح از هیچ تهدیدی نمی ترسند. آن هم در کشوری که سال هاست از دست تکفیری های داعش زخم خورده است و درگیر یکی از خونین ترین جنگ های داخلی است.
در چنین شرایطی که کشورها حتی توانایی برقراری امنیت در میان مردم خود را نیز ندارند و هر از چندگاهی عملیات های تروریستی جان بسیاری از افراد را می گیرد، می توان به جرات اعلام کرد که یکی از مهم ترین و بارزترین نکات مراسم اربعین، برقراری امنیت کامل زائران با وجود تهدید داعش است که با اجرای طرح های امنیتی ویژه برقرار شده است.
برخلاف تصور تروریست های تکفیری، تلاش های آنها برای انتقام جویی از زائران کربلای معلی ناکام ماند و آنها به دلیل تدابیر امنیتی ویژه عراق موفق نشدند، خیل عظیم زائران حسینی را هدف قرار دهند و چندین حمله تروریستی شناسایی و خنثی شد. به مدد حضور نیروهای نظامی ایرانی طی این مدت، در مسیر زائرین هیچ نیرویی نمی تواند امنیت مردم را به خطر بیندازد.
مردم عراق حتی روستاییان و بی بضاعتان در این ایام اندوخته هرچند اندک خود را که نتیجه زحمات طاقت فرسای یک سالشان است برای آسایش زائران در طبق اخلاص گذاشته و هزینه می کنند. مردم برای فرارسیدن چنین روزهایی لحظه شماری کرده و از مدتها قبل خود را آماده می کنند. بی آنکه حرفی از تفاوت های مذهبی و دامن زدن به کینه ورزی هایی باشد که این روزها غربی ها و تکفیری ها از هر راهی برای برهم زدن اتحاد، آرامش و امنیت مردم از آن استفاده می کنند.

رسانه های جهان، بهت زده از قدرت و اتحاد شیعیان
گسترده بودن ابعاد این گردهمایی میان شیعیان باعث شد که علی رغم همه انکارها بسیاری از رسانه های جان از بی بی سی گرفته تا ایندیپندنت و خبرگزاری فرانسه و... این حرکت عظیم شیعیان را تحت پوشش کامل خبری خود قرار دهند. این روزها کشور عراق میزبان هزاران خبرنگار و مستندساز از تمام نقاط جهان است که آماده پوشش این مراسم هستند.
این رسانه ها با توجه به سابقه مراسم اربعین حسینی (ع) در سال های گذشته ، حضور جمعیت از 60 کشور جهان در این آیین را بی سابقه ذکر کردند و اعلام داشتند که مراسم امسال رکورد شکست. .خبرنگاران رسانه های خبری غربی با واژه های نظیر سیل عظیم مسلمانان، همایش سیاسی مذهبی شیعیان ، بزرگترین راهپیمایی مذهبی و شرکت در مراسم اربعین برغم تهدید گروه تروریستی داعش درباره این مراسم گزارش دادند.
راهپیمایی اربعین یک حرکت عظیم فرهنگی است
همینکه با وجود تضادهای بسیار میان اندیشه ها و فرهنگ های مختلفی که به تبع حضور افراد از نقاط مختلف جهان در این همایش وجود دارد ،هیچگونه تفرقه و برخوردی را میان مردم مشاهده نمی کنیم لذا این خود نشانگر این است که راهپیمایی اربعین می تواند نقطه عطفی برای برقراری وحدت اسلامی در برابر تفکر تفرقه جویانه تکفیری تبدیل شود.
ارائه قرائتی عدالت جویانه ، صلح طلب و انسانی از اسلام در برابر قرائت تکفیری خشونت طلب و گسترش همبستگی دینی و انسجام اجتماعی مسلمانان از دیگر دستاوردهای بزرگ این گردهمایی است که لازم است نه تنها در این دوران بلکه به عنوان اصلی همیشگی در میان مسلمانان مورد توجه قرار گیرد.
نباید به سادگی از این نکته مهم درگذشت که برگزاری این مراسم با توجه به ظرفیت های بالایی که از جنبه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و بین المللی ایجاد کرده می تواند نه تنها نمادی برای انزجار از تفرقه و صلح و ایجاد ثبات اجتماعی در میان کشورهای مسلمان شود بلکه فرصتی عالی برای ارائه فرهنگ نوین جهانی نیز هست.


مراسم پیاده روی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری با شكوه تمام رواج داشته است. در حالی كه پس از وی، این عمل٬ متعلق به طبقه فقرا و نیازمندان معرفی شد ولی محدث نوری آن را احیا كرد.
[h=2][/h]

گروه فرهنگی«تیتریک» با ورود انبوهی از زائران ایرانی به شهرهای نجف و كربلا مراسم راهپیمایی اربعین حسینی با شكوه تمام و با تمام تهدید های امنیتی در جریان است. این در حالی است كه بنا به گزارش منابع رسمی، در حالی كه یك روز بیشتر به مراسم اربعین حسینی باقی نمانده، بیش از یك میلیون زائر ایرانی خود را به انبوه زائران عراقی و غیر عراقی در كربلا و نجف رسانده ­اند. جمعیت حاضر در این راهپیمایی همه ساله میلیون‌ها نفر بوده و بنابر اعلام مقامات عراقی تعداد زائران در سال ۱۳۹۲ حدود ۱۵ میلیون و در سال ۱۳۹۳ حدود ۲۰ میلیون گزارش شده است.
این مراسم در دوره های مختلف تاریخی استمرار داشته و حتی در دوره دیكتاتوری صدام حسین نیز به صورت مخفیانه برگزار می شده است. بنا بر روایتی از حضرت امام حسن عسگری(ع) كه شیخ طوسی نقل كرده است، برگزاری این مراسم یكی از نشانه‌های مؤمن بوده و جابر بن عبدالله انصاری صحابه گرانقدر پیامبر اكرم(ص) اولین زائر قبر مطهر حضرت امام حسین(ع) بوده و اولین كسی است كه مراسم راهپیمایی اربعین را به جای آورده است.
راهپیمائی اربعین از دیرباز مورد تائید و تاكید علما و فقهای شیعه بوده و اكثر آنها در این مراسم شركت كرده اند. در این راستا حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز طبق روال سالهای قبل (دوشنبه9 آذر1394) در جلسه درس خارج فقه، پدیده بی‌نظیر و حركت عظیم و پر معنای راهپیمایی اربعین حسینی علیه‌السلام را حسنه‌ای ماندگار خواندند و گفتند: تركیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگی‌های منحصر به‌فرد مكتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است و حركت عاشقانه و مؤمنانه مردم از كشورهای مختلف جهان در این پدیده بی‌سابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به بزرگواری و محبت مردم عراق در پذیرایی از زائران اربعین، به كسانی كه توفیق حضور در این حركت پر معنا و پر مغز را پیدا كرده‌اند توصیه كردند این فرصت را مغتنم بشمارند و افزودند: «ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه می‌خوریم و آرزو می‌كنیم ای كاش همراه شما بودیم.»
*****تاریخچه آغاز راپیمایی اربعین حسینی
تاریخ آغار راهپیمایی اربعین حسینی به سال 61 هجری و تاریخ حادثه كربلا مربوط است. بنا به روایت علما و مورخین بیستم صفر سال ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز كشته‌شدن حسین بن علی (ع) روزی است كه سر مقدس امام حسین (ع) در بازگشت اسرای كربلا به تاریخ بیستم صفر به جسد مطهر امام برگردانده شده و با پیكر ایشان دفن می شود. لذا از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران و مورخان شیعه و اهل سنت، مبنای تاریخی چنین بزرگداشتی، ورود اهل بیت به كربلا در اولین اربعین حسینی (سال 61 هجری) و دفن سرهای مطهر شهیدان بویژه سر مقدس امام حسین (ع) در كنار پیكرهای مطهر آنها است.
بنابر منابع تاریخی جابر بن عبدالله، نخستین زائر كربلای معلی است كه در روز اربعین(به سال 61 هجری) از مدینه به سمت كربلا رهسپار شده است. اقدام تاریخی جابر بن عبدالله را رهبر معظم انقلاب در مراسم اول فرودین 1385 اینگونه مورد تاكید و تائید قرار گرفته است: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌كند و به كربلا می‌كشند، این همان مغناطیسی است كه امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست».
در طول تاریخ، علمای شیعه در هدایت و ترغیب شیفتگان حسینی به این پیاده روی و زیارت اربعین، نقش اساسی داشته اند و ضمن ارائة رهنمود، خود نیز در این مراسم شركت كرده اند. علمایی چون شیخ انصاری٬ قاضی طباطبایی٬ ملكی تبریزی، بهجت، مكارم شیرازی، شبیری زنجانی، سیستانی، وحید خراسانی و جوادی آملی با ذكر اهمیت برگزاری هرچه باشكوه تر این مراسم، به شركت شیعیان در آن سفارش كرده اند؛ به طوری كه از گذشته تاكنون، علمای بزرگ شیعه نیز در كنار مردم در مراسم پیاده روی و زیارت اربعین شركت می كنند.
علاقه واشتیاق به این مراسم معنوی در میان مراجع تقلید، استادان، طلاب و روحانیون حوزه علمیه نجف، از شور و حال بیشتری برخوردار بوده است و اكثر استادان و حتی مراجع تقلید، از گذشته تاكنون در مراسم پیاده روی و زیارت اربعین شركت كرده و می‌كنند. لذا مروری بر حضور علما و شخصیت های تاریخی موضوع نوشتار است..
***شیخ میرزا حسین نوری
بسیاری ها شیخ میرزا حسین نوری را احیاء كننده مراسم راهپیمایی اربعین حسینی در تاریخ معاصر می دانند. حسین محدث نوری فرزند محمد تقی محدث نوری مازندرانی مؤلف كتاب «مستدرك الوسایل» و از چهره سرشناس علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری بود. بنابر اذعان بسیاری ها این مراسم در دوره این بزرگوار به فراموشی سپرده شده بود كه توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا می‌شود. این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیاده‌روی از نجف تا كربلا اقدام می كند كه 3 روز در راه بوده و حدود 30 نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی می‌كرده اند. بنا بر نوشته های تاریخی شیخ بزرگوار تقریبا هر سال این مراسم را انجام می داد اهمیت خاصی به این مراسم قائل بوده است. ایشان آخرین بار در سال 1319 هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفته است.
گفته می شود؛ مراسم پیاده روی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری (1214- 1298ق) نیز با شكوه تمام رواج داشته است. در حالی كه پس از وی، این عمل٬ كم ارزش و متعلق به طبقه فقرا و نیازمندان معرفی شد. اما میرزا حسین نوری، این مراسم را در میان مردم رونق بخشیده است. مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی كه از نزدیك شاهد تلاش استادش بوده، می نویسد: « استاد ما چون وضع را بدین منوال دید، به این شیوه خداپسندانه (پیاده روی) همت گماشت ... در سال های بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد و دیگر عار محسوب نمی شد؛ به طوری كه در برخی سال ها، تعداد چادرها و خیمه های راه پیمایان، به سی عدد می رسید و هر چادر به بیست تا سی نفر تعلق داشت و به این ترتیب، این سنت حسنه، دوباره مرسوم شد و رونق گرفت».1
***میرزا جواد آقا ملكی تبریزی
با قدم بزرگی كه میرزا حسین نوری انجام داد، مراسم راهپیمایی اربعین دوباره برقرار شد و از آن پس بسیاری از عاشقان اهل‌بیت و امام حسین(ع) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به كربلا سفر كرده‌اند، میرزا جواد آقا ملكی تبریزی یكی از مراجع عالیقدر جهان تشیع كه خود بارها با پای پیاده از نجف، رهسپار كربلا شده است. ایشان در رابطه با بزرگداشت روز اربعین حسینی می فرمایند: «به هر روی بر مراقبه كننده لازم است كه بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بكوشد كه امام شهید را در مزار حضرتش(ع) زیارت كند، هر چند تنها یك‌ بار در تمام عمرش باشد، چنانكه حدیث شریف، علامت‌های مؤمن را پنج امر ذكر كرده است: 51 ركعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین،‌انگشتر در دست راست كردن، پیشانی بر خاك گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ گفتن در نمازها».2
***مرحوم سید محسن امین عاملی
مرحوم سید محسن امین عاملی مؤلف كتاب معروف «اعیان الشیعه» و از جمله بزرگانی بود كه در این مراسم حضور مستمر داشته و درباره این مراسم این خاطره از وی بر جای مانده است:
«...به مدت ده سال و نیم كه در نجف بودم، زیارت های مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و اربعین را همواره انجام می دادم؛ مگر اندكی. پیش از سفر، نزد طلبكاران در بازار می رفتم و از آنها حلالیت می طلبیدم و به پیاده روی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم كه آسان است. در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق می شدند و از من پیروی می كردند. من بارها پیاده به زیارت كربلا و امام حسین(ع) رفتم...»3
*** شیخ محمدحسین غروی
شیخ محمدحسین غروی فرزند حاج محمدحسن است كه در محرم سال 1296 قمری در نخجوان متولد شد. مرحوم غروی كه بعدها به «كمپانی» شهرت یافت، به دلیل سالهاحضور در نجف اشرف و تربیت شاگردان فراوان در حوزه علوم دینی، حضور ویژه ای نیز در مراسم راهپیمایی اربعین داشت و این مراسم را چندین بار به جای آورده است.
*** آیت الله العظمی میرزا محمدحسین نائینی
آیت الله العظمی میرزا محمدحسین نائینی غروی مشهور به علامه نائینی و میرزای نائینی، در سال 1277 هجری قمری در شهر نائین از توابع اصفهان به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۰۳ قمری برای ادامه تحصیل و پیمودن مدارج عالی علمی راهی عتبات عالیات می‌شود و در این مقطع بود كه بنابر نقل شاگردانش در مراسم راهپیمایی اربعین شركت می­كرد.
*** آیت الله ملكوتی
مرحوم آیت الله ملكوتی از جمله علمای بزرگ و شركت كننده در این مراسم بوده است. ایشان در این باره می فرماید: « من نیز چند بار توفیق یافتم كه در این مراسم بسیار معنوی، شركت كنم و اغلب به همراه شاگردان مشرف می شدم. مسیر بین نجف و كربلا كه حدود دوازده فرسخ است، معمولا در مدت دو یا سه روز طی می شد. بعضی ها مثل آقای شیخ هادی زابلی كه پیش من درس می خواند، سلیقه خاصی داشت و این مسافت را یك روزه می رفت و یك روزه هم برمی گشت و بعضی ها نیز پس از پایان مراسم، از كربلا به كاظمین و سامراء مشرف می شدند و بعضی هم مستقیم به نجف بازمی گشتند.» 4
*** آیت الله شاهرودی
در میان مراجع تقلید، آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی با تشكیل كاروان در این مراسم شركت می كرده و معروف است كه این مرجع بزرگ، چهل بار با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده است.
*** شهید آیت الله مدنی(ره)
شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی، از استادان سرشناس حوزه نجف، یكی دیگر از عاشقان همیشگی مراسم پیاده روی نجف تا كربلا و زیارت حرم اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش، به خصوص در روز اربعین بوده است. عالمان و استادان حوزه علمیه نجف، خاطرات خوشی از این شهید بزرگ، در این مراسم باشكوه معنوی دارند.
*** حاج آقا مصطفی خمینی(ره)
آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود كه همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. حضور ایشان در این مراسم به قدری زیاد بوده كه خاطرات فراوانی از حضور ایشان توسط علما دوستان ایشان برجای مانده است. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید تقی درچه ای در خاطره ای در رابطه با حاج مصطفی خمینی(ره) می فرماید:
«...چندین بار همراه آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی از نجف پیاده به سوی كربلا رفتیم ...در این سفرها دوستانی چون آقایان اسلامی، علیان، احسانی، كیانی، حلیمی كاشانی، آقای مجتبی قائمی، آقای حاج آقا نصرالله شاه آبادی و آقای رضوانی كه در حال حاضر امام جماعت مسجد حاج سید عزیزالله هستند، همراه بودند. حاج آقا مصطفی با پای برهنه و حتی بدون جوراب، حركت می كرد و از هر كس مختصر صدایی داشت، می خواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب می شد كه از شدت گریه، شانه هایش بالا و پایین می رفت. حاج آقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی را همراه داشت و وقتی كنار دجله و فرات كه دیگر نزدیك كربلا بود می رسیدیم، او به اسم كوچك مرا صدا می زد تا قسمتی از آن را بخوانم و به محض شروع، مثل كسی كه بغضش بتركد، شروع به گریه می كرد. در طی چند كیلومتر من زمزمه می كردم و جمع دوستان به خصوص حاج آقا مصطفی گریه می كردند. ناگهان یكی از دوستان چشمش به گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) می افتاد و به دنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند می شد...».5
*** علامه امینی(ره)
یكی دیگر از شخصیت های برجسته حوزه علمیه نجف كه به طور مرتب، در این مراسم شركت می كرد، علامه امینی مؤلف كتاب ارزشمند «الغدیر» بود كه در این سفرها، همواره تعدادی از عاشقان حسین(ره) او را همراهی می كردند.
*** امام موسی صدر
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان كه در شهریور 1357 توسط صهیونیست ها ربوده و ناپدید شد، یكی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به كربلا بود. مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی، یكی از عالمان بزرگ اصفهان كه در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، می گوید:
وقتی كه امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به كربلا می رفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ می شد و وقتی نوبت ذكر مصیبت و خواندن اشعار و نوحه سرایی به او می رسید، با حال جان كاهی در مصیبت اهل بیت(ع) اشعار فارسی و عربی فصیحی می خواند و هنگام كار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه كار می كرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاح هایی بیان می كرد كه بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت.6
پی نوشت:

  1. آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج1، ص349؛ رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص193.
  2. (ترجمه المراقبات، كریم فیضی، صفحه 85)
  3. سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص359.
  4. خاطرات آیت الله ملكوتی، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص174.
  5. در وادی عشق، خاطرات حجت الاسلام سیدتقی درچه ای، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص185.
  6. عبدالرحیم اباذری، امام موسی صدر امید محرمان، ص178ـ176

منبع: پایگاه اطلاع رسانی مركز اسناد انقلاب اسلامی

بِسمِ ربِّ الحُسیـــــ❤️ـــــڹ


چهل روز شکستن
چهل روز بریدن
چهل روز پی ناقه دویدن
چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن
چه بگویم؟

چهل روز اسارت
چهل روز جسارت
چهل روز غم و غربت و غارت
چهل روز پریشانی و حسرت
چهل روز مصیبت
چه بگویم؟

چهل روز نه صبری نه قراری
نه یک محرم و یاری
ز دیاری به دیاری
عجب ناقه سواری
فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب
چه بگویم؟

چهل روز تب و شیون و ناله
ز خاکستر و دشنام
ز هر بام حواله
و از شدت اندوه
و با خاطر مجروح
جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه
همان آینه‌ی فاطمه
جا ماند سه ساله
چه بگویم؟

چهل روز فقط شیون و داغ و
غم و درد فراق و
فراق و ... فراق و ...
چه بگویم؟

بگویم، کدامین گله ها را؟
غم فاصله ها را؟
تب آبله ها را؟
و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟
و یا طعنه‌ی بی رحم ترین هلهله ها را؟
و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟

چه بگويم.

ٵلسَّلامُ عَليڪْ يا ٵباعَبداللهِ الحُســـــينْ(ع)

آمدم اینجا دوباره...لشگرت یادش بخیر
قاسم و عون و زهیر و جعفرت یادش بخیر

اولین باری که اینجا آمدم یادت که هست؟
شد رکابم ساقی آب آورت یادش بخیر

اولین باری که اینجا پهن شد سجاده ام
با اذان دلربای اکبرت یادش بخیر

حال، من برگشته ام اما نه مثل بار قبل
قامت مانند سرو خواهرت یادش بخیر

از امانتداری ام دارم خجالت می کشم
بچه های من فدای دخترت... یادش بخیر

روضه ی دیروزمان این بود با بی بی رباب
ای عروس مادر من اصغرت یادش بخیر

من خودم اینجا به جسمت پیرهن پوشانده ام
دستباف یادگار مادرت یادش بخیر

رفتی و با اشک هایم بدرقه کردم تو را
ای برادر آن وداع آخرت یادش بخیر

مثل جدم می شدی در پیش چشمان همه
وای من عمامه ی پیغمبرت یادش بخیر

ساربان در پیش چشمان خودم حراج کرد
گوشواره هام...نه انگشترت... یادش بخیر
#مهدی_نظری

معشوق را به تازه شدن احتیاج نیست
در پاسخ تو عامل لن احتیاج نیست

از بس کریم یاد گدا بوده است که
حتی در این مجال،سخن احتیاج نیست

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
گمنام را به دیده شدن احتیاج نیست

تا صاحب الزمان به شما گریه می کند
در روضه ها به ناله ی من احتیاج نیست

"فی حائر الحسین یتمّ الصلاة" پس
تا خانه ی تو هست، وطن احتیاج نیست

#بهنام_معینی

اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت

وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت

نخلی که حسین روز عاشورا کاشت

از اشک عزای اربعین ریشه گرفت

#سیدرضا_موید

زبان حال جاماندگان...

سهم من از تقدير شد چشمان تر آقا
جامانده ام يك بار ديگر از سفر آقا

جا مانده ام اینبار هم از خیل زوارت
شاید ندارد آه من دیگر اثر آقا

هر شب به یاد کربلا می خوابم و در خواب...
چشمان اشک آلود دارم تا سحر آقا

گفتند راه کربلا خیلی خطر دارد
اما ندیدم از حریمت امن تر آقا

میخواستم مثل کبوترها رها باشم
در آستان تو بگیرم بال و پر آقا

هرچند راهي سخت دارد اربعين اما،
لطف تو كرده اين سفر را بي خطر آقا

بی شک هوای هر مسافر را خودت داری
از حال ما جاماندگان داری خبر آقا؟

می بینی ام وقتی برایت اشک میریزم
میخوانمت هربار با سوز جگر آقا

هر وقت كه حال و هواي چشم من ابريست،
داري هوايم را تو قدري بيشتر آقا...

عمري اسير نفسم و دربند اين دنيا...
من را بخر من را بخر من را بخر آقا...

از کربلایت تا مدینه راه کوتاه است
می بینمت در روضه های پشت در آقا

گاهی میان مسجد کوفه در آن محراب
در اضطراب روضه شق القمر آقا،

گاهي كنار تشت پر خون جگر هستی
در روضه های آخر ماه صفر آقا

در اين مصائب خم به ابرويت نياوردي
در علقمه اما شكستي از كمر آقا...

ما را به حق آبروي كاشف الكربت
يك بار ديگر تا حريم خود ببر آقا...

از پنجره فولاد آخر اذن ميگيرم
من زائرت خواهم شد از اين رهگذر آقا...

همواره در مهمانسرای حضرتت داری
بين شلوغی جا برای یک نفر، آقا...

من حتم دارم ميرسد آن اربعيني كه
با منتقم خواهيم شد ما همسفر آقا

این آخرین دیدار ما قطعا نخواهد بود
امیدوارم من به فردایی دگر آقا

پايان قصه ظهر عاشورا نبود، آري...
با انتقامت ميرسد قصه به سر آقا...

کاروان آمده و برگ خزان می ریزد
باز از چشم حرم دُرِّ گران می ریزد

هرکه دنبال گل گمشده ای می گردد
درد از عاطفه های نگران می ریزد

راه بگشای که بانوی حرم می آید
سوز هجر است که از قدکمان می ریزد

دستها باز شده تا که به سرها بزنند
خاک غم روی سر سینه زنان می ریزد

صاحب پیرهن کهنه کجا افتاده
بوسه هایی است که بر جای سنان می ریزد

هر یتیمی به شهیدی گله ای می گوید
خون دلهاست که از داغ جوان می ریزد

مادری در پی گهواره شش ماهۀ خود
تَه گودال به سر خاک ، نهان می ریزد

مَشکی از آب به دستان سکینه است چو طفل
به روی قبر عمو آب روان می ریزد

گوئیا وقت نماز است که با یاد علی
از لب سید سجاد اذان می ریزد

همه هستند ولی دختر دردانه کجاست
گوئیا گوشۀ ویرانه زبان می ریزد

نه بجا مانده خیامی ، نه امامی ، نه دلی
خواهری مانده که هر زمزمه ، جان می ریزد

#محمود_ژولیده

عهد كردم در عزايت مبتلا باشم، نشد
اربعين، پای برهنه، كربلا باشم، نشد

محرم اسرار گشتم، مجرم عشقت شدم
عهد كردم خاك پای اوليا باشم، نشد

خواستم چون قطره ای در بحر بی پایان عشق
غرق در آب فرات نينوا باشم، نشد

اربعين زخم دل زينب مرا آزار داد
خواستم بر زخم قلب او دوا باشم نشد

من شنيدم شمر دون بر سینه ی آقا نشست
كاش ميشد جای شاه سرجدا باشم، نشد

#سيد_مصطفی_طباطبايی

باور نمی کنم که رسیدم کنار تو
باور نمی کنم من و خاک و دیار تو؟

یک اربعین گذشته و من پیرتر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو

یک اربعین اسیر بلایم ، بلای عشق
یک اربعین دچار فراقم ، دچار تو

یک اربعین دویده ام و زخم دیده ام
دنبال ناله های یتیمان زار تو

یک اربعین به گریه ی من خنده کرده اند
لبهای قاتلان تو و نیزه دار تو

یک اربعین به روی سرم شعله ریختند
با چادری که سوخت رسیدم کنار تو

مثل رباب مثل همه تار گشته اند
چشمان خسته ی من ، چشم انتظار تو

روز تولدم که زدم خنده در برت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو

با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدار تو

یادم نمی رود به لبت ، آب آب بود
یادم نمی رود بدن نیزه زار تو

حالا سرت کجاست که بالای سر روم
گریم برای زخم تن بی شمار تو

یک مشت خاک روی تو و من دعا کنان
شاید شوم نشان تو – سنگ مزار تو -

#حسن_لطفی

ای همسفر قرار تو باورنکردنیست
من ، اربعین ، کنارتو ، باورنکردنیست

با نیمه جان مانده خودم را رسانده ام
اینجا ، سر مزار تو ، باورنکردنیست

بر روی سرخ همسفرانت نگاه کن
این باغ لاله دار تو باورنکردنیست

در زیر تازیانه به سر شد اسارتم
تا آمدم دیار تو باورنکردنیست

من را ببین و مادر خود را نظاره کن
قدِّ کمان یار تو باورنکردنیست

#محمد_بیابانی

گاهی میان عاشقی حیران شدن خوب است
گاهی دچار غصه ی هجران شدن خوب است
اصلا در اینجا بی سر و سامان شدن خوب است
وقتی وصالی نیست پس گریان شدن خوب است

این روزها کارم به غیر از گریه زاری نیست
این حال و روزم ... گریه هایم ... اختیاری نیست

باید به دنبال گدایی در سحر باشم
انگار باید من همیشه خون جگر باشم
عیبی ندارد که دوباره پشت در باشم
راهم نده ... بگذار پس این دور و بر باشم

تنها تو درد و غصه هایم را خریداری
خیلی هوای نوکران خویش را داری

جز گریه و غم از شما چیزی نمی خواهم
من غیر عشقت از خدا چیزی نمی خواهم
بیمارم و غیر از شفا چیزی نمی خواهم
اصلا به غیر از کربلا چیزی نمی خواهم

آقا نمی دانم مرا هم می بری یا نه ؟
در اربعین امسال من را میخری یا نه ؟

حالا که به هجر حریمت مبتلا هستم
حالا که محتاجم ... گدای یک عطا هستم
پس دست بر دامان سلطانم رضا هستم
آقا نگاهی گر کند حاجت روا هستم

وقتی رضا دارم دگر غصه ندارم من
گیرم که جا ماندم به مشهد می روم اصلا

زینب رسیده پیش تو ، ای آشنا برخیز
خواهر رسیده ... ای اسیر نیزه ها برخیز
پاسخ نمی گویی سلامش را چرا ... برخیز
ای کشته ی عطشان دشت کربلا برخیز

در شام یک دختر در آن ویرانه جا مانده
زینب رسید ... اما چرا دردانه جا مانده
#علي_سپهري

گاه باید شام را با دیده‌ ی تر سر کند
گاه باید روزها را دیده بر در سر کند

حالت از کربلا جا مانده گاه اینگونه است
کودکی که دور از دامان مادر سر کند

دسته ها رفتند و کوچیدند ، قسمت را ببین
خیره بر عکس حرم باید کبوتر سر کند

فرصت شب‌ های گرم عاشقی از دست رفت
با چنین داغی چگونه باید آخر سر کند

چاره‌ ای کو عاشق از کاروان جا مانده را ؟
جز همین که خاک صحرا گیرد و بر سر کند

رنگی از معشوق خود نگرفته بگذارید پس
با همین ننگی که دارد بر تنش سر ، سر کند

باز هم از قافله جا مانده گویا دختری
در خرابه باید او این بار دیگر سر کند

#میلاد_حسنی

آن گونه که حاجی ست در احرام پیاده
من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده

طوفانم و می آیم و در حلقه ی عشاق
بر خویش سوارم ولی از نام پیاده

بر عرش سوارش بکنی روز قیامت
هر کس طرفت آمده یک گام پیاده

ای خاص ترین عام،می آیند دوباره
خاصان طرفت درملاء عام پیاده

ای کاش بگویند که در راه حرم مرد
یک شاعر ایرانی ناکام،پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که بیایند
بر تسلیتش لشکر خدام پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال
باران شود از ابر سرانجام پیاده

امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت
یک روز ز ناقه شده آرام پیاده

زانوی قدح بوده و بازوی پیاله
هر جا که شرابی شده از جام پیاده

از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام
تا کرب و بلا آمده از شام پیاده

شامی که در آن از پس ِهفده سرِ بر "نی"
خورشید شده بر سر هر بام پیاده

ناموس خدا،زینب کبری،به زمین خورد
تا بین خلایق شود اسلام پیاده

#مهدی_رحیمی

این روزها پر از تب مولا کجایی ام

اما هنوز کوفه ای از بی وفایی ام

هم زخم می زنم به تو هم دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشنایی ام

گم کرده ام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستایی ام

گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هوایی ام

این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکسته بالی و بی دست و پایی ام...

پلکم که گرم می شود از خواب می پرم
با سرفه های همسفر شیمیایی ام

آورده ام بضاعت مزجاة قوم را
انگشتر "عزیز"م و تسبیح دایی ام

آورده ام پناه به شش گوشه ی غمت
برگشته ام به اصلیت نینوایی ام

دستت همیشه روی سر ما پیاده هاست
این اربعین به لطف خدا کربلایی ام

::
شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است
این بار چندم است که یخ کرد چایی ام

#حسن_بياباني

پریده ام به هوایت پریدنی که مپرس
رسیده ام سر خاکت، رسیدنی که مپرس

اگرچه خم شدم اما کشید شانه من
به دوش بار غمت را کشیدنی که مپرس

نفس بریده بریدم امان دشمن را
به ذوالفقار حجابم، بریدنی که مپرس

به طعم کعب نی و سنگ و تازیانه شان
چشیده ام غم غربت چشیدنی که مپرس

غروب بود و رمیدند بچه آهوها
ز چنگ گله گرگان، رمیدنی که مپرس

مپرس از چه نماز نشسته می خوانم
شکسته خسته دویدم دویدنی که مپرس

نه اینکه دیده فقط دید، آنچه کس نشنید
شنیدم آنچه نباید، شنیدنی که مپرس

#محسن_عرب_خالقی

شد اربعین و از غمت افسرده تر شدم

وصل تو شد نصیب و دل آزرده تر شدم

این دشت، خاطرات مرا زنده می کند

از غصه ، دل، لبالب و آکنده می کند

اینجا به باد رفته همه حاصلم حسین

جسم به خون نشسته شده قاتلم حسین

اینجا تو را به نیزه و شمشیر می زدند

گاهی به سنگ ودشنه و با تیر می زدند

اینجا همه به غارت تو حمله ور شدند

بعد تو خیمه های حرم شعله ور شدند

تیغ عدو به فرق برادر رسیده بود

دیدم کنار علقمه قدت خمیده بود

یادش بخیر وقت وداع تو با حرم

شد بوسه ای نصیب دو چشمان مضطرم

گفتی به یک تبسّمِ صبر آفرین به من

ای زینبم بسوز و بساز، همچنان حسن

حالا رسیده ام به صبوری خمیده ام

از من مپرس در دل صحرا چه دیده ام

آنقدر گویمت که به حالم نظاره کن

بر حال زار زینب خود فکر چاره کن

حسین رضایی(حیران)

همینجا بود قامت دال گشتم
پریشان راهی گودال گشتم

همینجا بود حرمت را دریدند
همینجا جسم پاکت را کشیدند

میان قتلگه غوغا شد اینجا
پریشان خاطر طاها شد اینجا

همینجا بود دست و پا زدی و
صدای ناله ی زهرا زدی و
.
میان خاک و خون غلطان شدی و
ز ضرب نیزه ها بی جان شدی و
همینجا بود قلبم را شکستند
بروی کودکانت آب بستند

همینجا بود اکبر گشت صدچاک
تمام پیکرش غلطید در خاک

همینجا دست عباسم جدا شد
همینجا فرق سردارم دو تا شد

پس از تو خیمه ها رفتند غارت
پس از تو باز شد باب جسارت

پس از تو باز شد راه بهانه
پس از تو خورد زینب تازیانه

پس از تو ای عزیز آسمانی
تمام پیکرم شد ارغوانی

سپس من بودم و آزار کوفه
نبودی بردنم بازار کوفه

بلای شام و کوفه بی امان بود
نصیب زینبت زخم زبان بود

ولی وای ازجفا وکینه شام
نثارزینبت کردنددشنام

تمام شهرراآذین بستند
به ضرب سنگ فرقت راشکستند

پس ازیک اربعین باحال مضطر
رسیده زینبت ای شاه بی سر

دعا کن بعدازاین زنده نمانم
که من بی توعزیزم،نیمه جانم
رضا رسولی

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

برگشته ام به کرببلا یا اخاالغریب
بی تو دگر فتاده ام از پا اخاالغریب
قدّم زغصه های تو شد تا اخاالغریب
بعد از تو نیست خیر به دنیا اخاالغریب

یک اربعین پس از تو بلا دیده خواهرت
ای مه جبین پس از تو بلا دیده خواهرت

آورده ام کنار مزارت سر تو را
از ساربان گرفته ام انگشتر تو را
دق داده اند بی صفتان مادر تو را
از بس زدند در همه جا خواهر تورا

یکدم نظر نما که تن من شده کبود
رفتم به شام و دربر من محرمی نبود

از دوریت حسین گریبان دریده ام
رفتی و بعد تو چه بلایی کشیده ام
من ناسزا زدشمن زهرا شنیده ام
مبغض تر از یهود به حیدر ندیده ام

از آتش یهود به سر ها نشانه است
بر گونه هایمان اثر تازیانه است

آنشب که آمدی تو به خواب سه ساله ات
گریان شدیم از تب و تاب سه ساله ات
دادند با سر تو جواب سه ساله ات
دق کرد و مرد کنج خرابه سه ساله ات

درشهر شام نام تو را جار می زدیم
وقتی رقیه رفت فقط زار می زدیم

بر خیز و کن نگاه تو حال رباب را
بر دست او کبودی و جای طناب
او دیده راس خونی و طشت شراب را
آرام کن تو قلب حزین و کباب را

او ناله از فراق تو ای شاه می کشد
گهواره را گرفته فقط آه می کشد

ای سایه ی بلند تو بر سر بلند شو
جانم شود فدات برادر بلند شو
پس داده اند چادر مادر بلند شو
زخم جبین من شده بهتر بلند شو

بنگر چگونه از غم تو سالخورده ام
بر خیز تا کنار مزارت نمرده ام

یادم نمی رود که چه دیدم ز روی تل
من ناله ی بنیَّ شنیدم زروی تل
فریاد یا حسین کشیدم زروی تل
بر سینه ات نشست و دویدم زروی تل

آن نانجیب خنجر خود را برون کشید
راس تو را مقابل من از قفا برید

مهدی علی قاسمی

همسفر ! من ز شام آمده ام
تشنه ی یک سلام - آمده ام

پشت رو پوش پاره پاره ی خود
از دل ازدحام آمده ام

کاش عباس نشود که من از
پیش چشم عوام آمده ام

خیزران بود و خنده بود و شراب
بین بزم حرام آمده ام

گرچه بودم اسیر دشمن تو
با وقار تمام آمده ام

مدتی بی تو بودم اما باز
به برت "آشنام" آمده ام

آب آورده ام کجا هستی؟
بین یک تکه بوریا هستی؟

بی تو رفتم سفر اگر مردم
از غم سنگ و سر،دگر مردم

ماجراهای گفتنی دارم
نه دگر جان و نه تنی دارم

بار غم را به دوش می بردم
لطمه از دست این وآن خوردم

کوچه کوچه پی سرت بودم
همه جا پیش دخترت بودم

دخترت در خرابه خوابش برد
سر زخم تو صبر و تابش برد

سر تو روی نی سفر می کرد
چشم تو بر رخم نظر می کرد

نظر خسته ی تو آبم کرد
صوت قرآن تو کبابم کرد

باید از درد شرم، جان بدهم
پیکرم را اگر نشان بدهم

چه بگویم چه بر سرم آمد
پنجه ای سمت معجرم آمد

آینه بودم و شکسته شدم
روی پا بودم و نشسته شدم

پست و بد فطرتند مردم شام
دور من کف زدند مردم شام

کوفه و اهل آن... نمیگویم
کودکان،قرص نان...نمیگویم

سر بازار و چشم نامحرم
درد زخم زبان ...نمیگویم

محمد حسن بیات لو

تپش تپش زدن قلب ما حسین حسین
پناه نوکر بی دست و پا حسین حسین
کسی که گریه کنش شد دگر چه میخواد؟!
نوشته ایم به جای دعا حسین حسین
خدا سپرده همه چیز را بدستانش
سر قنوت بگو باخدا حسین حسین
بگو ب حرمت نام حسین یا عباس
بگو به حرمت عباس یا حسین حسین
اگر نبود که دنیای ما جهنم بود
رفیق بی کلک هرگدا حسین حسین
تمام لذت گهواره تا شب قبرم
چه ابتدا و چه در انتها حسین حسین
صدای من که بگیرد فدای نام شما
همیشه میزنم آقا صدا حسین حسین
به طوس رفتم.و ناله زدم غریب غریب
ندا رسید ز سوی رضا حسین حسین
خودت بگو چه کند خواهر تو بعد از تو
تنت به خاک و سرت نیزه ها حسین حسین
سید پوریا هاشمی

سرخاک تو بی خبر آمدم.
عزادارمو خون جگر آمدم
درست است بی بال و پرآمدم
به شوق تو اما به سر آمدم
سرآمد غم هجر ،دوری بس است
صبوری صبوری صبوری بس است
رسیدم که با یار صحبت کنم
شه بی سرم را زیارت کنم
نگاهم کنی و نگاهت کنم
اگر اذن دادی شکایت کنم
به نیزار قلبم جزآتش نبود
سفر رفتی ای دوست، رسمش نبود
تو رفتی و دنیا به من بد گذشت
وهرلحظه هرجا به من بدگذشت
در این روز و شبها به من بدگذشت
خلاصه که آقا به من بد گذشت
نگو گریه کافیست، صبرت کجاست؟
عزیز دلم سنگ قبرت کجاست؟
چهل روز یاد تنت سوختم
به یاد زمین خوردنت سوختم
ز داغ به نی رفتنت سوختم
و با کهنه پیراهنت سوختم
همینکه دلم سمت گودال رفت
دوباره زغم زینب از حال رفت
خبر داری اصلا که حیران شدم؟
چو موی تو بر نی پریشان شدم؟
پدر مادر این یتیمان شدم
به من شمر خندید گریان شدم
قدم از فراغ تو خم شد حسین
لباس اسارت تنم شد حسین
چه آمد سر خواهرت بین راه.
نشستم به پای سرت بین راه
شدم یک تنه لشگرت بین راه
دویدم پی دخترت بین راه
زمین خورد و از قافله بازماند
ز سنگینی سلسله باز ماند
نبودی و اشکم سرازیر شد
پرو بال من گیر زنجیر شد
حرم کوچه در کوچه تحقیر شد
ازین غصه ها خواهرت پیر شد
غریبانه ماه شبت سنگ خورد
به پیشانی زینبت سنگ خورد
من از شهر کوفه چه ها دیده ام
غمی بدتراز کربلا دیده ام
عجب لطفی از آشنا دیده ام
به گوشت رسیده که را دیده ام؟
کنیز قدیمی من ایستاد
به من نان و خرمای خیرات داد
گذشتیم از شهر در ازدحام
میان حرامی،خطر،ازدحام
نه یکجا که در هرگذر ازدحام
مرا نیمه جان کرد اگر ازدحام
نگاه همه سوی ما خیره بود
به ذریه مصطفی خیره بود
نمیگویم از شام،نامش بد است
شلوغی هر پشت بامش بد است
سلامش بد است انتقامش بد است
محل یهود انتقامش بد است
نمیپرسی از حال و احوال من
تورا جان عباس حرفی بزن
بگو حق زینب که آزار نیست.
پریشان شدن پیش انظار نیست
عبور از هیاهوی بازار نیست
سزاوار گل خنده ی خار نیست
دراین شهر غوغای پوشیه بود
ولی دست من جای پوشیه بود
خبر داری از ضعف دردانه ها؟
بوی نان که می آمد از خانه ها؟
کبودی شلاق بر شانه ها؟
پذیرای ما بود ویرانه ها
همه دست بسته به پیش عوام
بدون تو رفتیم بزم حرام
شراب و شراب و شراب و شراب
نگاه حزین رباب و شراب
دل سنگ چوب و عذاب و شراب
سرت بود در پیچ و تاب و شراب..
فرود آمد و ناگهان خون چکید
خودم دیدم از خیزران خون چکید
ز داغ سرت مادرت گریه کرد
به اشک دوچشم ترت گریه کرد
به بی تابی خواهرت گریه کرد
چقدر از غمت دخترت گریه کرد
به او حق بده غم مریضش کند
کسی خواست آنجا کنیزش کند
سید پوریا هاشمی

یک اربعين نبودم اگر، حال آمدم
از کوفه پر شکسته و بی بال آمدم

قدَّم رشید بود زمانی، ولی حسین
در زیر بار ماتم تو دال آمدم

بعد از تو رفتم هر طرفی، سنگ خورده ام
بعد از تو رفتم و چه بد اقبال آمدم

پیشِ رویم سر تو و عباس هم که بود
پس دیده ای که من به چه منوال آمدم

آنقَدر بد گذشت به من که، از این سفر
یک اربعين نه، بعد چِهِل سال آمدم

یادت که هست تشنه و بی بال و پر شدی؟
یادت که هست تا دمِ گودال آمدم؟

حالا دوباره بعد چِهِل روز، پیش تو
زخمی و سرشکسته و بی حال آمدم

حق تو را ز دشمن ظالم گرفتم و
تا کربلا، خمیده، سبکبال آمدم

رضاباقریان

دلم گرفته شبیه غبار کرب وبلا
شدم اسیر نگاه نگار کرب وبلا

دوباره قافله رفت و شدم پریشان دل
نشد دوباره شوم هم جوار کرب وبلا

اگر چه غرق گناهم ،اگر چه نامه سیاه
منم کبوتر لیل ونهار کرب و بلا

نشد که بار دگر پر به گنبدش بزنم
نشسته بر دل زارم شرار کرب وبلا

خوشا به حال محبی که شد بر او تقدیر
زیارت حرمی در دیار کرب وبلا

روم به جمع محبان که قبر او آنجاست
شد از محبّت او دل مزار کرب وبلا

به طوف مرقد او قبله نیز طواف کند
که کعبه،کشته ی زار و نزار کرب وبلا

نه کعبه ،عالم امکان همه دچار حسین
حسین فاطمه تنها دچار کرب وبلا

اگر چه از حرم او تو دوری ای “حیران”
نما سلام ودرودت نثار کرب وبلا

حسین رضایی”حیران”

مروه زینب صفا امام حسین

کعبه ی بی منا امام حسین

هست ذکر قنوت هرشب من

ربنا اتنا امام حسین

با دوتا«یا»رسیده ام به خدا

یا ابالفضل یا امام حسین

عشق ماشد پیاده، گریه کنان

اربعین، کربلا، امام حسین

بعد دور ضریح جان دادن

دوقدم مانده تا امام حسین

اول گریه ها اباصالح

آخر گریه ها امام حسین

گریه ی بی صدا امام حسن

گریه ی باصدا امام حسین

می رسد گر سه جا امام رضا

آمده هرسه جا امام حسین

روضه خوان حسین امام رضا

روضه خوان رضا امام حسین

آخر روضه بر امام رضا

گریه کردیم با امام حسین

شاعر : مهدی رحیمی

خیلی برایت ای برادر گریه کردم
با هر حسینم وایِ مادر، گریه کردم

خیلی صبوری کردم اشکم در نیاید
از تو که پنهان نیست، آخر گریه کردم

می خواستم اشک مرا هرگز نبینی
در خلوتم بر عون و جعفر گریه کردم

هر جا که خوردم تازیانه گریه کردی
هر جا که خوردی سنگ، خواهر، گریه کردم

در بینِ صحرا باد از هر سو می آمد
از نیزه که افتاد اصغر، گریه کردم

در کوفه خیلی ناسزا گفتند بر ما
هر جا که آمد نامِ حیدر گریه کردم

پیرِزنی که چنگ بر موی تو می زد
هر وقت آمد سمت معجر گریه کردم

تو روی نی بودی و من بالای نیزه
با زخم های مانده بر سر گریه کردم

هر دفعه که از نیزه افتادی، برایت
با خنده های شمر کافر گریه کردم

دروازه ی ساعات، آهم شعله ور شد
بر غیرتِ ساقیِ لشگر گریه کردم

یادت می آید با تو یک لحظه نباشم؟
خولی تو را که برد، مضطر گریه کردم

یادم نرفته لحظه ای که شمر آمد
با بوسه ی خنجر به حنجر، گریه کردم

حالا پس از یک اربعين پیشِ تو هستم
در راهِ وصلت صد برابر گریه کردم

رضاباقریان

رسیده کاروان گل از راه پرخطری
کبود و نیلی و زخمی به منزل دگری

به روی ساقه وگلبرگشان پر از خاشاک
چه شبنمی است به چشمانشان،چه چشم تری

دراین میان گلی از غنچه ها به جا مانده
صبارسانده از او از خرابه ای خبری

رسیده باغ گلی در میان باغستان
کجاست بلبل شیرین سخن بخواند او اثری

کجاست ساقی این بوستان که پژمرده
نمانده غنچه ای، نه شکوفه ای،ثمری

رسیده از ستم خارها به این گلزار
چه آتشی و چه سوزی،چه شعله ای، شرری

رسیده خواهرت از شام غم برادر من
نما به قامت همچون هلال من نظری

چه سرنوشت عجیبی، عجیب تر این بود
کنار حرمله وشمر ،با تو همسفری

به شهر شام چه خونها به دل شد از داغت
شراب وچوب ولب و بزمِ خونجگری

یهود واهل سقیفه به آتش و باسنگ
تو را نشانه گرفتند بین هر گذری

" ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است"
قرارمان که نبوده رَوی مرا نبری
حسین رضایی

رسیده کاروان گل از راه پرخطری
کبود و نیلی و زخمی به منزل دگری

به روی ساقه وگلبرگشان پر از خاشاک
چه شبنمی است به چشمانشان،چه چشم تری

دراین میان گلی از غنچه ها به جا مانده
صبارسانده از او از خرابه ای خبری

رسیده باغ گلی در میان باغستان
کجاست بلبل شیرین سخن بخواند او اثری

کجاست ساقی این بوستان که پژمرده
نمانده غنچه ای، نه شکوفه ای،ثمری

رسیده از ستم خارها به این گلزار
چه آتشی و چه سوزی،چه شعله ای، شرری

رسیده خواهرت از شام غم برادر من
نما به قامت همچون هلال من نظری

چه سرنوشت عجیبی، عجیب تر این بود
کنار حرمله وشمر ،با تو همسفری

به شهر شام چه خونها به دل شد از داغت
شراب وچوب ولب و بزمِ خونجگری

یهود واهل سقیفه به آتش و باسنگ
تو را نشانه گرفتند بین هر گذری

" ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است"
قرارمان که نبوده رَوی مرا نبری
حسین رضایی

حسین جان!

غارت و سیلی و آتش که ندیدم اما؛
طعمِ جا ماندنِ از قافله را فهمیدم...

از آن روزی که قبح معصیت ها ریخت فهمیدم
که لایق نیستم تا اربعین در کربلا باشم

زینب، غمت، غم است و قلم از غمت غمین
سنگین ترین غزل ز غمت میخورد زمین...

"اربعین "است و جهان یکسره هیأت شده است
حرم یار مهیای" زیارت "شده است
تو که حق به" مددش "کرده نصیب
یاد ما باش که دلم یکسره" ویران" شده است...

از زبان خانوم زینب سلام الله علیها؛

ز جا برخیز و غمخواری کن عباس
دوباره خیمه را یاری کن عباس
برای عزتم کاری کن عباس
علم بردار علم داری کن عباس

.....

خواهری خسته دل غمین آمد
صاحب نطق آتشین آمد
کاروان آمد و قیامت شد
محشر عالم اربعین آمد

......

زبان حال زینب کبری سلام الله علیها؛

باور نمیکنم که رسیدم کنار تو
باور نمیکنم، من و خاک دیار تو...

خم شدم، دستِ خودم نیست، اسیری سخت است
جایِ عباس، کُند، شِمر امیری سخت است...

.......

خواهری خسته دل غمین آمد
صاحب نطق آتشین آمد
کاروان آمد و قیامت شد
محشر عالم اربعین آمد

اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها بپاست
گویی از آن خیمه های نیمه سوز
خود صدای العطش آید هنوز

اربعین آمد و رفتند همه اما من
مانده از آنهمه دیوانه فقط تنها من

هیئتی ها همگی راضی قسمت بودند
هیئتی ها همگی اهل رضا حتی من

لوح تقدیر برای رفقا ویزا بود
همگی لایق دیدار شدند الا من

دلخوشم باز به تکرار همین جمله تلخ
نوبتی باشد اگر نوبت فردا با من

دوستم خنده کنان گفت به من با طعنه
چه تفاوت تو بیایی به زیارت یا من

جسمم اینجاست ولی روح و روانم آنجا
چقدر فاصله انداخته از من تا من

حسرت و بغض گلوگیر و امیدی بر آب
گریه من ،هروله من، نامه بی امضا من

باشد آقا گله ای نیست که تنها شده ام
نوکر بی سراپاتان شده ام هرجا من

گرم این شعر که بودم دم گوشم گفتند
مشکلت حل شده گفتم آقا… آقا من!

#محمد_میلانی_” شاکر “

◾️چهل روز است دل،دلـبر نـدارد
حسین انگشت و انگــشتر ندارد

◾️چهل روز است زهرا گشـته گریان
حسین بر خون خود گردیده غلطان

◾️چهل روز است زینب می کِشد آه
کنار علقمه شرمنده شد ماه

◾️چهل روز است مولا سر ندارد
رباب باوفا اصغر ندارد

◾️چهل روز است آل الله غریب است
نـوای کاروان اَم یجیب است

◾️چهل روز است دل،منزل ندارد
بگو دریای غم ،ساحل ندارد

باورنمیکنم كه رسیدم كنارتو
باورنمیکنم من و خاك دیارتو؟
یك اربعین گذشته ومن پیرتر شدم
یك اربعین گذشت وشدم همجوارتو
یك اربعین اسیر بلایم بلای عشق
یك اربعین دچار فراقم،دچارتو
یك اربعین دویده‌ام وزخم دیده‌ام
دنبال ناله‌های یتیمان زارتو
... یك اربعین به گریه من،خنده كرده‌اند
لبهای قاتلان توو نیزه‌دارتو!
یك اربعین به جای همه سنگ خورده‌ام
یك اربعین شده بدنم سنگسارتو
یك اربعین به روی سرم شعله ریختند
باچادری كه سوخت،رسیدم كنارتو
مثل رباب،مثل همه تارگشته‌اند
چشمان خسته من چشم انتظارتو

السلام علیک یا ابا عبدالله

. باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین

این چه شوری ست که از یاد تو برپاست حسین

این چه رازی ست که صد شعله فرو مرد و هنوز

روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسین

چهل روز شکستن
چهل روز بریدن
چهل روز پی ناقه دویدن
چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن
چه بگویم؟

چهل روز اسارت
چهل روز جسارت
چهل روز غم و غربت و غارت
چهل روز پریشانی و حسرت
چهل روز مصیبت
چه بگویم؟

چهل روز نه صبری نه قراری
نه یک محرم و یاری
ز دیاری به دیاری
عجب ناقه سواری
فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب
چه بگویم؟

چهل روز تب و شیون و ناله
ز خاکستر و دشنام
ز هر بام حواله
و از شدت اندوه
و با خاطر مجروح
جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه
همان آینه‌ی فاطمه
جا ماند سه ساله
چه بگویم؟

چهل روز فقط شیون و داغ و
غم و درد فراق و
فراق و ... فراق و ...
چه بگویم؟

بگویم، کدامین گله ها را؟
غم فاصله ها را؟
تب آبله ها را؟
و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟
و یا طعنه‌ی بی رحم ترین هلهله ها را؟
و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟

چه بگويم ...

من از اسارتِ آلِ امیه می آیم

و مانده ام که چگونه به تو بگویم که

مرا ببخش ... بدون رقیه می آیم

#احسان_پرسا

بعد از چهل غروب چهل سال پیر تر
زینب اسیر بود و نگاهش اسیر تر

خواهر رسیده است برادر بلند شو
بگذار تا ببیندت این بار سیرتر

بعد از چهل غروب همان داغ اول است
چشم من و نگاه تو کل مسیر تر

سیرم ازین جهان پر از فتنه و دروغ
از زندگی بدون نگاه تو سیرتر

بعد از چهل غروب ... مرا هم ببر عزیز
مولای من مخواه ازین نیز دیرتر

زینب زیارت آمده بعد از هزار سال
ای اربعینت از همه مهمان پذیرتر

اربعینی ها !
وقتی چشمانتان به گنبد زیبای آقا اباعبدالله ع افتاد،
یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان می نوشتند:
یا زیارت ، یا شهادت

یاد کنید از شهدایی که
در آرزوی زیارت.....
حرم شش گوشه ی ارباب
پرپر شدند ... 

زیارت اربعین

بسم الله الرحمن الرحیم

السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ،سلام بر ولىّ خدا و حبيبش،سلام بر دوست خدا و نجيبش،سلام بر بنده‏ برگزيده خدا و فرزند برگزيده‏اش،سلام بر حسين مظلوم شهيد،سلام بر آن دچار گرفتاريها و كشته اشكها،خدايا من گواهى مى‏دهم كه حسين ولىّ تو و فرزند ولىّ تو،و فرزند برگزيده توست‏ حسينى كه به كرامتت رسيده،او را به شهادت گرامى داشتى،و به خوشبختى اختصاصش دادى،و به پاكى ولادت‏ برگزيدى،و او را آقايى از آقايان،و پيشروى از پيشرويان،و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى،و ميراثهاى پيامبران را به او عطا فرمودى،و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادى،و در دعوتش جاى‏ عذرى باقى نگذاشت،و از خيرخواهى دريغ نورزيد،و جانش را در راه تو بذل كرد،تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند،درحالى‏كه بر عليه او به كمك هم برخاستند،كسانى‏كه دنيا مغرورشان كرد،و بهره واقعى خود را به فرومايه‏تر و پست‏تر چيز فروختند،و و آخرتشان را به كمترين بها به گردونه فروش گذاشتند،تكبّر كردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند،تو را و پيامبرت را به خشم‏ آوردند،وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِيلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِيما السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيدا وَ مَضَيْتَ حَمِيدا وَ مُتَّ فَقِيدا مَظْلُوما شَهِيدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ،و اطاعت كردند از ميان بندگانت،اهل شكاف‏افكنى و نفاق و باركشان گناهان سنگين،و سزواران آتش را پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد كرد،تا در طاعت تو خونش ريخته شد و حريمش مباح گشت‏ خدايا آنان را لعنت كن لعنتى سنگين،و عذابشان كن عذابى دردناك،سلام بر تو اى فرزند رسول خدا،سلام‏ بر تو اى فرزند سرور جانشينان،شهادت مى‏دهم كه تو امين خدا و فرزند امين اويى،خوشبخت زيستى،و ستوده درگذشتى،و از دنيا رفتى گم‏گشته،و مظلوم و شهيد،گواهى مى‏دهم كه خدا وفاكننده است آنچه را به تو وعده داده،و نابودكننده كسانى را كه از يارى‏ات دريغ ورزيدند،و عذاب كننده كسانى را كه تو را كشتند،و گواهى مى‏دهم كه تو به عهد خدا وفا كرديد و در راهش به‏ به جهاد برخاستى تا مرگ فرا رسيد،پس خدا لعنت كند كسانى را كه تو را كشتند،و به تو ستم كردند،و اين جريان را شنيدند و به آن خشنود شدند،اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ ال

fateme Nami, [۰۲.۱۲.۱۵ ۰۷:۰۳]
[Forwarded from fateme Nami]
ْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ [أَجْسَامِكُمْ‏] وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.خداى من تو را شاهد مى‏گيرم كه من دوستم با آنان‏كه او را دوست دارند،و دشمن با آنان‏ كه با او دشمنند،پدر و مادرم فدايت اى فرزند رسول خدا،گواهى مى‏دهم كه تو در صلبهاى بلندمرتبه‏ و رحمهاى پاك نورى بودى،جاهليت با ناپاكيهايش تو را آلوده نكرد،و از جامه‏هاى تيره و تارش‏ به تو نپوشاند،و گواهى مى‏دهم كه تو از ستونهاى دين،و پايه‏هاى مسلمانان،و پناهگاه مردم مؤمنى،و گواهى مى‏دهم كه پيشواى نيكوكار،با تقوا،راضى به مقدرات حق،پاكيزه،هدايت كننده،و هدايت شده‏اى،و گواهى مى‏دهم كه امامان‏ از فرزندانت،اصل تقوا،و نشانه‏هاى هدايت،و دستگيره محكم،و حجّت بر اهل دنيا هستند و گواهى مى‏دهم كه من به يقين مؤمن به شمايم،و به بازگشتتان يقين دارم،براساس قوانين دينم،و عواقب عملم،و قبلم با قلبتان در در صلح،و كارم پيرو كارتان،و يارى‏ام براى شما آماده است،تا خدا به شما اجازه دهد،پس با شمايم نه با دشمنانتان،درودهاى خدا بر شما،و بر ارواح و پيكرهايتان،و بر حاضر و غايبتان،و بر ظاهر و باطنتان،آمين اى پروردگار جهانيان