8 ویژگی که نباید با این آدم ها دوست شد!

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
8 ویژگی که نباید با این آدم ها دوست شد!



همه ما دوست داریم باور كنیم كه نزدیكان مان آدم‌هایی متعادل، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده كه متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور كنید یكی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز كرده اید و خدا را برای همه زیبایی‌ها و نعمت‌هایش شكر می‌كنید كه ناگهان رویارویی با یكی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می‌آورد.حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در كنار چنین خواهید شد. از بدترین این نوع شخصیت‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره كرد:

خودشیفته‌ها
این افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین می‌پندارند كه دنیا گرد آنها می‌چرخد. این افراد مانند كنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی آشكار خواسته‌های خود را بیان می‌كنند. گاهی به نظر می‌رسد باید به آنها گفت: "فقط خودت مهم نیستی كه!"
این افراد فقط خواسته‌های خود را در نظر می‌گیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته می‌شود. در این رابطه شما احساس یاس و سرخوردگی پیدا می‌كنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواسته‌ها و امیال خود می‌كنند كه دیگر چیزی برای خودتان باقی نمی‌ماند.

منفی گراها
این دسته قادر به درك خوبی‌ها و شادی‌ها نیستند. اگر به آنها بگویید كه امروز روز بسیار قشنگی است حتما از اتفاق ناگوار قریب الوقوعی خبر می‌دهند؛ اگر از موفقیت امتحان میان ترم خود خبر دهید، در مقابل از سختی امتحانات نهایی به شما هشدار می‌دهند.
آنها شادی را نابود می‌كنند. دید مثبت شما به زندگی جای خود را به بدبینی و منفی بافی می‌دهد. قبل از آنكه متوجه شوید، منفی گرایی در ذهن و روح شما جایگزین شده و همه شادی‌ها پشت شیشه‌های خاكستری پنهان می‌شود

افرادی كه همیشه در مورد دیگران قضاوت می‌كنند
مواردی كه شما زیبا و دلفریب می‌بینید، به نظر این افراد عجیب و غیرجذاب است. اگر شما نظر جدیدی را جالب بدانید، این افراد آن را به كل اشتباه می‌شمارند. اگر شما سلیقه دوستی را ستایش كنید، آنها آن را بد یا مایه نگرانی قلمداد می‌كنند. افراد همیشه قاضی تقریبا مانند منفی گراها هستند. اگر قسمت اعظم وقت خود را با اینگونه افراد بگذرانید، طولی نمی‌كشد كه شما هم یكی از آنها خواهید شد.

خود رای‌ها
تخصص این عده كنترل دیگران به نفع خودشان است؛ و ممكن است چنان مهارتی هم داشته باشند كه شما اصلا متوجه كنترل آنها نشوید تا زمانی كه دیگر دیر شده است. این افراد نقطه ضعف‌های شما را پیدا می‌كنند و از این طریق به خواسته‌های خود می‌رسند.
این افراد باورها و اعتماد به نفس شما را هدف قرار می‌دهند. این افراد راهی برای اجبار شما به انجام كاری پیدا می‌كنند كه لزوما انجام نمی‌دهید و به این ترتیب شما احساس هویت، اولویت‌های شخصی و توانایی درك واقعیت مساله را ازدست می‌دهید و به ناگاه دنیا حول محور خواسته‌ها و اولویت‌های آنها قرار می‌گیرد.

همیشه ناامیدها
اگر طرح جدید و بكری داشته باشید، همیشه ناامیدها به شما اطمینان می‌دهند كه با شكست روبه رو خواهید شد؛ و زمانی كه موفق می‌شوید، شما را دلتنگ و افسرده می‌كنند. اگر رویایی در سر داشته باشید، هشدار می‌دهند كه دستیابی به آرزویتان غیرممكن است.
این افراد "آنچه هست" را باور دارند و نسبت به "آنچه خواهد شد" مشكوك و ناامید هستند. معاشرت با این افراد موجب می‌شود خودباوری و اعتماد به نفس خود را به راحتی از دست بدهید. در حالی كه پیشرفت و تغییر فقط نتیجه نوآوری و بدعت‌گذاری است، رویای ناممكن‌ها و تلاش برای دستیابی به دوردست‌ها.

آنهایی كه نمی‌توانند صمیمی‌شوند
در كنار این افراد هیچگاه حس صمیمیت و راحتی نخواهید كرد؛ داستانی خنده‌دار تعریف می‌كنید اما آنها فقط لبخندی مودبانه تحویل می‌دهند. در پی بی‌توجهی آنها، شما غمگین و افسرده می‌شوید. یكی از مهیج‌ترین اتفاقاتی را كه برایتان پیش آمده تعریف می‌كنید اما آنها فقط سرسری سر خود را تكان می‌دهند.
روابط این دسته افراد مبتنی بر معیارهای سطحی و بی‌معنی است. زمانی كه شما واقعا به یك دوست نیاز دارید، آنها نیستند. زمانی كه نیازمند انتقادی سازنده هستید، از همانی كه هستید تعریف می‌كنند و اگر حمایت بخواهید، شما را محكوم به شكست می‌دانند.

حرمت شكن‌ها
این افراد در بدترین زمان و به بدترین شكل ممكن حرفی می‌زنند یا كاری انجام می‌دهند؛ در یك كلمه حرمت نگاه نمی‌دارند. شاید این فرد كسی باشد كه به او اعتماد كرده بودید اما او از این اعتماد سوءاستفاده كرده ورازتان را برملا می‌كند. شاید یكی از نزدیكان تان باشد كه در كارهایی كه به او ارتباط ندارد دخالت می‌كند، یا شاید همكاری باشد كه رفتاری تحقیرآمیز پیشه كرده است.

آنهایی كه همیشه متوقع هستند
به گزارش جمهوری اسلامی، هیچ وقت نمی‌توان این افراد را راضی و خوشحال نگه داشت. آنها قدر شما را نمی‌دانند و خواسته‌هایشان غیرواقعی و نامعمول است؛ همیشه دنبال مقصر جلوه دادن شما هستند و هرگز مسوولیت چیزی را خود قبول نمی‌كنند.


و البته آنهایی که خیلی صمیمی میشوند!؟

بسم الله
بچه ها يه سوال دارم
اگر ادم هميشه با ادماي رديف وخوب بگرده چطوري قراره ساخته بشه؟به اين جور ادما يعني كمك نبايد كرد؟البته شايد براي آدمهايي كه خوشون قوي نيستندمثل من لازم باشه واقعآ با خوبا بگردن اما بعضي ها كه از پس خودشون براومدن چي؟البته فكر كنم تواحاديثم داريم هم نشين خوب و...اما نميدونم منظورشن در چه حد هم نشينيه

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم
از انجايي كه اينگونه افراد كه فرموديد خصوصياتي دارند كه تحملشان سخت است از نظر بنده ميتواند در خود سازي انسان از نظر اخلاقي وافزايش صبر اثر مثبت داشته باشد البته براي كسي كه تاب داشته باشد.اين نظر من بود شما اينطور فكر نميكنيد؟اگر نه پس خودسازي اخلاقي چگونه حاصل شود وقتي اطرافيان همه خوش خلق باشند وشما در حالت طبيعي باهاشون خوب برخورد ميكني...
البته در روايات هم امده است كه با مومن هم نشين شويد وامثالهم حالا سوال بنده اين است كه منظور چگونه هم نشيني است؟ هم نشين ثابتي كه اكثر اوقات انسان با اوست يا نه منظور اين است كه كلآ دوستان را از زمره مومنين انتخاب كنيم ؟اگر مورد دوم درست است پس امر به معروف ونهي از منكر ودعوت بچه هايي كه تو خانوادشون حرفي از دين زده نميشه چطور ميشه؟(باتوجه به اينكه وقتي صميميت باشه بالطبع پذيرش طرف مقابل بالا ميرود)

یا فتاح

نقل قول:
و البته آنهایی که خیلی صمیمی میشوند!؟

من خیلی این حرفو قبول دارم. البته صمیمیت تا صمیمیت داریم بعضی ها صمیمیتشون باعث دردسر ، دائم زنگ میزنن....پیام میدن ..........و خیلی مزاحمت های دیگه و صد البته توقع هم دارند........

نقل قول:
از انجايي كه اينگونه افراد كه فرموديد خصوصياتي دارند كه تحملشان سخت است از نظر بنده ميتواند در خود سازي انسان از نظر اخلاقي وافزايش صبر اثر مثبت داشته باشد البته براي كسي كه تاب داشته باشد.اين نظر من بود شما اينطور فكر نميكنيد؟

بله واقعا در خودسازی کمک می کنن به شرطه ها و شروطه ها........

شخصا متاسفانه بگم یا خوشبختانه از این دست دوست ها زیاد داشتم............و اعقاد زیادی دارم که یه امتحان بزرگ الهیه

متاسفانه اش بخاطر اینه که قسمتی از زندگیتو مختل میکنن......

و خوشبختانه اش جایی که آدمو مثله سنگ صبور می کنن.........

ببینید یه زمانی هست می تونید دسته فرد رو بگیرید و از این صفات دورش کنید خب تو این حرفی نیست ولی یه زمانی باعث بر هم زدن آرامشت میشن یا زندگیت رو تحت تاثیر قرار میدن اینجا فرار و بر قرار باید ترجیح داد.


[="Tahoma"][="Navy"]

غم قائم;238046 نوشت:
پس خودسازي اخلاقي چگونه حاصل شود وقتي اطرافيان همه خوش خلق باشند وشما در حالت طبيعي باهاشون خوب برخورد ميكني.

غم قائم;238046 نوشت:
پس امر به معروف ونهي از منكر ودعوت بچه هايي كه تو خانوادشون حرفي از دين زده نميشه چطور ميشه؟(باتوجه به اينكه وقتي صميميت باشه بالطبع پذيرش طرف مقابل بالا ميرود)

سلام علیکم
انسان همیشه نیاز به تذکر و تلنگر دارد، در روایات به دوستی، اهمیت فراوانی داده شده است، احادیث زیادی پیرامون صفات دوستی داریم و در جایی ننوشته که انسانهای مشکل دار را به دوستی بگیرید، و این بدان جهت است که محیط، دوست و جو، بر روی انسان تاثیر می گذار و هر شخصی با کسی محشور می شود که با او دوست است وبه وی علاقه دارد، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَرْءُ مَعَ‏ مَنْ‏ أَحَب‏(مصباح الشريعة / ص194)
اما اینکه فرمودید: «خودسازی چگونه حاصل شود وقتي اطرافيان همه خوش خلق باشند وشما در حالت طبيعي باهاشون خوب برخورد ميكني»
باید بگویم که اینطور نیست، اتفاقا در این فضاها انسان سریعتر رشد می کند، از اخلاق خوب آنها استفاده نموده، و روی انسان تاثیر می گذار و سبب پیشرفت می شود، همیشه اینطور نیست که تاثیر و پیشرفت در مبارزه باشد، خیلی اوقات با کمترین زحمت می توانیم بهترین فضائل را کسب کنیم، در حدیث جالبی است که از حضرت عیسی(ع) سوال کردند یاعیسی با چه کسانی نشست و برخواست داشته باشیم؟ فرمودند: کسانیکه وقتی آنها را می بینید به یا دخدا می افتید، و مجالست آنها و سخنشان به علم شما می افزاید، و اعمالشان شما را به آخرت متمایل می گرداند.
[="darkred"]سَأَلُوا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ ع يَا رُوحَ اللَّهِ مَعَ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ ع مَنْ‏ يُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ رُؤْيَتُهُ‏ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُه‏( مصباح الشریعه ص 21)[/]
خوب، اگر با انسانهای مشکل دار، مجالست داشته باشیم، کجای آنها ما را به خدا نزدیک می کند، کجا اعمال آنها ما را به یاد خدا می اندازد و کی سخن آنها به علم انسان می افزاید؟ هرگز.[/]

[="Tahoma"][="Navy"]به علاوه به این نکته باید توجه داشت که خیلی از اوقات بودن با دوستان خوب علاوه بر غبطه خوردن که خود سبب پیشرفت است، فضاهایی را ایجاد می کند که نیاز به مبارزه با نفس هم دارد، نیاز به خودسازی هم دارد، خودسازی فقط در مقابل افراد لاابالی نیست، اگر مبارزه کردن با گناهانی چون، غیبت، فحش، دروغ، تهمت و شربا و زنا و ... در محیطهایی رخ می دهد که افراد خطاکارباشند، رذائل اخلاقی ای چون حسد، عجب، غرور، خودپسندی، نیز بیشتر در فضاهای دوستانه رخ می دهد که آنها هم نیاز به خودسازی و مبارزه با نفس دارد و همیشه اینطور نیست که همه چیز به خوبی و مسالمت و صمیمت بگذرد.
در این فضاهاست که انسان می خواهد ریا کند، چون دوستان نیکو، می فهمند خوب یعنی چه، در این فضاهاست که انسان عجب و خودپسندی وی را فرا می گیرد، زیرا همه اهل خیرند و او به خود می نازد که مثلا من هم عبادت کردم یا من عبادت بیشتر انجام دادم، فلان کارخیر را متقبل شدم در این گونه فضاهاست که وقتی می بینم کسی از من بهتر است به او حسادت می کنم.
پس در این فضاها هم مبارزه با نفس وجود دارد که موجب ترقی است.
اما به هدایت کسانی که اهل معرفت نیستند، دوستی و رفاقت نمی گویند، بلکه نزدیک شدن به آنها جهت هدایت کردن آنهاست، روی گشاده داشتن و برخوردی صمیمانه داشتن، جهت ارشادشان است. نه از این جهت که ما از آنها چیزی یاد می گیریم و ثواب می بریم، بلکه از این جهت که چیزی یاد می دهیم، ثواب می بریم. خیلی اوقات هم اگر نتوانیم روی آنها تاثیر بگذاریم، حتی نزدیک شدن به فضاهای آنها لازم نیست بلکه گاهی تایید کارِ خلافشان می شود وباید از آنها اجتناب نمود.
انشاالله که منظور شما را درست فهمیده باشم و جواب رضایتمندانه ای باشد.
[/]

پست جمع بندي

چراغ قرمز در انتخاب دوست

پرسش:


چند وي‍ژگي كساني كه با ايشان دوست نباشيم؟

پاسخ :
عامل سازنده شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ امور مختلفي است که مهم ترين آن‌ها هم نشين و دوست مي‌باشد، خداوند درباره عاقبت دوستي با افراد گمراه و ناباب مي‌فرمايد:
"وَ يَوْم‌َ يَعَض‌ُّ الظَّالِم‌ُ عَلَي‌َ يَدَيْه‌ِ يَقُول‌ُ يَـَـلَيْتَنِي اتَّخَذْت‌ُ مَع‌َ الرَّسُول‌ِ سَبِيلاً يَـَاوَيْلَتَي‌َ لَيْتَنِي لَم‌ْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِيلاً لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَن‌ِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِي وَ کَان‌َ الشَّيْطَان‌ُ لِلاْ نسَان‌ِ خَذُولاً؛(1)
به خاطر بياور روزي را که ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‌گزد و مي‌گويد: اي کاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم‌، اي واي بر من‌! کاش فلان ]شخص گمراه‌[ را دوست خود انتخاب نکرده بودم‌! او مرا از ياد حق گمراه ساخت‌، بعد از آن که آگاهي به سراغ من آمده بود، و شيطان هميشه مخذول کننده انسان بوده است‌". براساس آيات مذکور، انسان بايد از دوستي با افراد گمراه‌، غافل و شيطان صفت بپرهيزد. (2)
در پاره‏اي از روايات از دوستي با بعضي از افراد نهي شده که به روايتي جامع در اين باره اشاره مي ‏کنيم.
امام سجاد عليه ‏السلام مردم را از رفاقت با پنج دسته برحذر داشته است:
اي فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آن‏ها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آن‏ها نشو:
1 - از رفاقت با دروغ‏گو بپرهيز که او مانند سراب است که نزديک را دور و دور را نزديک جلوه مي‏دهد.
2 - از دوستي با گناهکار اجتناب کن که تو را به يک لقمه يا کم‏تر مي‏فروشد.
3 - از رفاقت با بخيل خودداري کن که تو را در زماني که نياز به او داري، رها مي‏کند.
4 - از مصاحبت با نادان بپرهيز که او مي‏خواهد به تو نفع رساند. اما ضرر مي‏رساند.
5 - از دوستي با کسي که از خويشاوندانش بريده، دوري کن که او را در قرآن ملعون يافته‏ ام". (3)

آيا دوستي با مومنان موجب خودسازي است؟
مقتضاي حضور انسان در كنار دوستان خوب اين است فرد از اخلاق خوب آنها استفاده نموده، و روی انسان تاثیر می گذارد و سبب پیشرفت می شود، اما همين همنشيني نيز گاه ابزار شيطان قرار مي گيرد و فضاهایی را ایجاد می کند که نیاز به مبارزه با نفس دارد، نیاز به خودسازی هم دارد.
خودسازی فقط در مقابل افراد لاابالی نیست، اگر مبارزه کردن با گناهانی چون، غیبت، فحش، دروغ، تهمت و شربا و زنا و ... در محیط هایی رخ می دهد که افراد خطاکار باشند، رذائل اخلاقی ای چون حسد، عجب، غرور، خودپسندی، نیز بیشتر در فضاهای دوستانه رخ می دهد که آنها هم نیاز به خودسازی و مبارزه با نفس دارد و همیشه اینطور نیست که همه چیز به خوبی و مسالمت و صمیمت بگذرد.
در این فضاهاست که انسان می خواهد ریا کند، چون دوستان نیکو، می فهمند خوب یعنی چه، در این فضاهاست که انسان عجب و خودپسندی وی را فرا می گیرد، زیرا همه اهل خیرند و او به خود می نازد که مثلا من هم عبادت کردم یا من عبادت بیشتر انجام دادم، فلان کارخیر را متقبل شدم در این گونه فضاهاست که وقتی می بینم کسی از من بهتر است به او حسادت می کنم.
پس در این فضاها هم مبارزه با نفس وجود دارد که موجب ترقی است.

آيا بين دوستي با نااهلان و رشد اخلاقي انسان رابطه اي وجود دارد؟
گاهي گمان مي شود براي رشد و خودسازي بايد در فضاهايي قرار گرفت كه ضد مكارم اخلاق باشد مثلا خوش خلقي در جمعي كه همه ايشان خوش اخلاق هستند،‌ كمكي به خودسازي و مبارزه با رذايل نمي تواند داشته باشد.
اين سخن درست نيست؛ زيرا همیشه این گونه نیست که تاثیر و پیشرفت در مبارزه باشد، خیلی اوقات با کمترین زحمت می توانیم بهترین فضائل را کسب کنیم.
از حضرت عیسی(ع) سوال کردند یاعیسی با چه کسانی نشست و برخواست داشته باشیم؟ فرمودند: کسانی که وقتی آنها را می بینید به یاد خدا می افتید، و مجالست آنها و سخنشان به علم شما می افزاید، و اعمالشان شما را به آخرت متمایل می گرداند.
سَأَلُوا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ ع يَا رُوحَ اللَّهِ مَعَ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ ع مَنْ‏ يُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ رُؤْيَتُهُ‏ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُه‏(4)
تامل در اين روايت مارا به تامل در اين نكته وادار مي كند كه حضور در جمعي كه ايشان رفتار و كردار ايشان ما را از خدا دور مي كند،‌ چگونه مي تواندما را به خدا نزدیک می کند؟، کجا اعمال آنها ما را به یاد خدا می اندازد؟ و کی سخن آنها به علم انسان می افزاید؟ هرگز چنين نيست.
علاوه بر آن كه چه تضميني وجود دارد كه ما در مبارزه با نفس پيروز شويم و بعد با حضور در جمعي كه ايشان رفتار و كردار ايشان ما را از خدا دور مي كند،‌ سربلند باشيم؟

مطالعه کتب زير جهت اطلاع بيشتر در اين زمينه مناسب است:
1- دوستي در قرآن و حديث، ري شهري؛
2- دوستي و دوستان، سيد هادي مدرس، ترجمه حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير، از انتشارات آستان قدس رضوي، 1376 ؛
3- آئين دوستي (دوست يابي) ديل کارنگي، انتشارات پيمان 1378؛

پي نوشت ها :
1. فرقان‌ (77) آيات 27ـ 29 .
2. تفسير نمونه‌، آيت‌اللّه مکارم شيرازي و ديگران‌، ج 15، ص 68ـ72، دارالکتب الاسلامية‌، تهران‌.
3. ثقة الاسلام كلينى، الكافي‏، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسي، ج2، ص 376.
4. سخنان امام صادق عليه السلام، مصباح الشريعة، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1400 هجرى قمرى،‌ص 20 .