میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی عليه السّلام مبارک باد

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی عليه السّلام مبارک باد

حضرت عبدالعظیم حسنی عليه السّلام

عبدالعظيم عليه السّلام فرزند عبدالله بن علي، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي عليه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت مي رسد .

زندگی نامه

پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قيس .
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام در سال 173 هجري قمري در شهر مقدّس مدينه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با بركت او با دوران امامت چهار امام معصوم يعني امام موسي كاظم عليه السّلام ، امام رضا عليه السّلام، امام محمّدتقي عليه السّلام و امام عليّ النّقي عليه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارك امام رضا عليه السّلام ، امام محمّد تقي عليه السّلام و امام هادي عليه السّلام را درك كرده و احاديث فراواني از آنان روايت كرده است .
اين فرزند حضرت پيامبر صلّی الله عليه و آله وسلّم، از آنجا كه از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي عليه السّلام است به حسني شهرت يافته است .
حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السّلام از دانشمندان شيعه و از راويان حديث ائمه معصومين عليهم السّلام و از چهره هاي بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بيت عصمت عليهم السّلام و پيروان آنان بود و در مسايل دين آگاه و به معارف مذهبي و احكام قرآن ، شناخت و معرفتي وافر داشت .
ستايشهايي كه ائمه معصومين عليهم السّلام از وي به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصيّت علمي و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادي عليه السّلام گاهي اشخاصي را سؤال و مشكلي داشتند، راهنمايي مي فرمودند كه از حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقيقي خويش مي شمردند و معرّفي مي فرمودند .
در آثار علماي شيعه نيز، تعريفها و ستايشهاي عظيمي درباره او به چشم مي خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهيزكار، ثقه، داراي اعتقاد نيك و صفاي باطن و به عنوان محدّثي عاليمقام و بزرگ ياد كرده اند؛ در روايات متعدّدي نيز براي زيارت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام ، ثوابي همچون ثواب زيارت حضرت سيّد الشهدا، امام حسين عليه السّلام بيان شده است.

حضرت عبدالعظيم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روايت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهاي خود از براي شيطان راهي باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئي در گفتار و ادائ امانت و اين عمل آنها موجب نزديکي به من مي شود.

زمينه هاي مهاجرت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام از مدينه به ري و سكونت در غربت را بايد در اوضاع سياسي و اجتماعي آن عصر جستجو كرد؛ خلفاي عبّاسي نسبت به خاندان حضرت پيامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم و شيعيان ائمه عليه السّلام بسيار سختگيري مي كردند، يكي از بدرفتارترين اين خلفاء متوكّل بود كه خصومت شديدي با اهل بيت عليهم السّلام داشت، و تنها در دورت او چندين بار مزار حضرت امام حسين عليه السّلام را در كربلا تخريب و با خاك يكسان ساختند و از زيارت آن بزرگوار جلوگيري به عمل آوردند.
سادات و علويّون در زمان او در بدترين وضع به سر مي بردند .حضرت عبدالعظيم عليه السّلام نيز از كينه و دشمني خلفا در امان نبود و بارها تصميم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهاي دروغ سخن چينان را بهانه اين سختگيري ها قرار مي دادند، درچينن دوران دشوار و سختي بود كه حضرت عبدالعظيم عليه السّلام به خدمت حضرت امام هادي عليه السّلام رسيد و عقايد ديني خود را بر آن حضرت عرضه كرد ، حضرت امام هادي عليه السّلام او را تأييد فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستي .
ديدار حضرت عبدالعظيم عليه السّلام در سامرا با حضرت امام هادي عليه السّلام به خليفه گزارش داده شد و دستور تعقيب و دستگيري وي صادر گشت، او نيز براي مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان مي كرد و در شهرهاي مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد مي كرد و شهر به شهر مي گشت تا به ري رسيد و آنجا را براي سكونت انتخاب كرد. علّت اين انتخاب به شرايط ديني و اجتماعي ري در آن دوره بر مي گردد كه وقتي اسلام به شهرهاي مختلف كشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهاي مختلف ايران به اسلام گرويدند، از همان سالها ري يكي از مراكز مهمّ سكونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعيّت خاصّي پيدا كرد . زيرا سرزميني حاصلخيز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع رياست يافتن بر ري در حادثه جانسوز كربلا، حضرت حسين بن علي عليه السّلام را به شهادت رساند. در ري هم اهل سنّت و هم از پيروان اهل بيت عليهم السّلام زندگي مي كردند و قسمت جنوبي و جنوب غربي شهر ري بيشتر محلّ سكونت شيعيان بود .
حضرت عبدالعظيم عليه السّلام به صورت يك مسافر ناشناس ، وارد ري شد و در محلّه ساربانان در كوي سكّه الموالي به منزل يكي از شيعيان رفت، مدّتي به همين صورت گذشت . او در زيرزمين آن خانه به سر مي برد و كمتر خارج مي شد ، روزها را روزه مي گرفت و شبها به عبادت و تهجّد مي پرداخت، تعداد كمي از شيعيان او را مي شناختند و از حضورش در ري خبر داشتند و مخفيانه به زيارتش مي شتافتند، امّا مي كوشيدند كه اين خبر فاش نشود و خطري جانِ حضرت را تهديد نكند .
پس از مدّتي، افراد بيشتري حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شيعيان شد، نزد او مي آمدند و از علوم و رواياتش بهره مي گرفتند و عطر خاندان عصمت عليهم السّلام را از او مي بوئيدند و او را يادگاري از امامان خويش مي دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف مي كردند .
حضرت عبدالعظيم عليه السّلام ميان شيعيان شهرري بسيار ارجمند بود و پاسخگويي به مسايل شرعي و حلّ مشكلات مذهبي آنان را برعهده داشت؛ اين تأكيد ، هم گوياي مقام برجسته حضرت عبدالعظيم عليه السّلام است و هم مي رساند كه وي از طرف حضرت امام هادي عليه السّلام در آن منطقه ، وكالت و نمايندگي داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام عليه السّلام مي دانستند و در مسايل ديني و دنيوي ، وجود او محور تجمّع شيعيان و تمركز هواداران اهل بيت عليهم السّلام بود.
روزهاي پاياني عمر پربركت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام با بيماري او همراه بود، آن قامت بلند ايمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پيروان اهل بيت در آستانه محروميّت از وجود پربركت اين سيّد كريم قرارگرفته بودند، اندوه مصيبتهاي پياپي مردم و روزگار تلخ شيعيان در عصر حاكميت عبّاسيان برايش دردي جانكاه و مضاعف بود؛ در همان روزها يك روياي صادقانه حوادث آينده را ترسيم كرد: يكي از شيعيان پاكدل ري، شبي درخواب حضرت رسول صلّي الله عليه وآله و سلّم را در خواب ديد. حضرت پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم به او فرمود: فردا يكي از فرزندانم در محلّه سكّه المولي چشم از جهان فرو مي بندد، شيعيان او را بردوش گرفته به باغ عبدالجبّار مي برند و نزديك درخت سيب به خاك مي سپارند.
سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن يكي از فرزندان پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم را نصيب خويش سازد، عبدالجبّار كه خود نيز خوابي همانند خوابِ او را ديده بود، به رمز و راز غيبي اين دو خواب پي برد و براي اينكه در اين افتخار، بهره اي داشته باشد، محلّ آن درخت سيب و مجموعه باغ را وقف كرد تا بزرگان و شيعيان در آنجا دفن شوند.
همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت اين نواده رسول اكرم صلّي الله عليه وآله و سلّم دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه هاي سياه پوشيدند و بر در خانه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السّلام گريان و مويه كنان گرد آمدند؛ پيكر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخي مورّخان در هنگام غسل، در جيب پيراهن او كاغذي يافتند كه نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پيكر او نماز خواندند، تابوت او را بردوش گرفتند و با جمعيّت انبوه عزادار به سوي باغ عبدالجبّار تشييع كردند و پيكر مطهّرش را در كنار همان درخت سيب كه رسول خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم به آن شخص اشاره كرده بود، دفن كردند تا پاره اي از عترت مصطفي صلّي الله عليه وآله و سلّم در اين باره به امانت بماند و نورافشاني كند و دلباختگان خاندان پيامبر صلّي الله عليه وآله و سلّم از مزار اين وليّ خدا فيض ببرند.
تبرک به روایاتی از ایشان

حضرت عبدالعظيم علیه السّلام به عنوان يكي از محدثين مشهور، روايات متعددي را از معصومين(عليهم السلام) نقل نموده است.
حضرت عبدالعظيم علیه السّلام با چند واسطه از قول اسباط گويد: در خدمت حضرت امام صادق علیه السّلام بودم . مردي از وي درباره آيه شريفه ( ان في ذالك لايات للمتوسمين ..و انها لسبيل مقيم ) سوال مي كرد ، راوي گفت: حضرت بدو فرمودند : مقصود از متوسمين ما هستيم و سبيل مقيم نيز راهي است كه ما آن را بپا داشته ايم ، يعني بايد از طريق ما بروند تا به سر منزل مقصود برسند .
حضرت عبدالعظيم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روايت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهاي خود از براي شيطان راهي باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئي در گفتار و ادائ امانت و اين عمل آنها موجب نزديکي به من مي شود.
حضرت عبدالعظيم حسني علیه السّلام از حضرت جواد علیه السّلام ، ايشان از پدرش و او از جدش روايت کرده که فرمود : از حضرت صادق علیه السّلام شنيدم مي فرمود:سرپيچي از فرمان و دستورات پدر و مادر از گناهان بزرگ است زيرا خداوند ( عاق) را ستمگر و بدبخت معرفي فرموده و او را به سخت ترين عذابها وعده داده است.
حضرت عبدالعظيم حسني علیه السّلام فرمود: به حضرت جواد علیه السّلام عرض کردم ، از پدرانت براي من حديثي روايت فرما ، حضرت فرمود ، پدرم از جدش و او از پدرانش از حضرت امير المومنين علیه السّلام روايت کرده که فرمود: شما هرگز نمي توانيد مردم را بوسيله ثروت و مالي که در دست داريد به خود متوجه سازيد ، بلکه آنان را بوسيله اخلاق و روش صحيح به خود نزديک کنيد. گويد عرض نمودم بيشتر بيان نمائيد ، فرمودند : بد توشه اي است براي روز قيامت دشمني کردن با بندگان خدا....
حضرت عبدالعظيم حسني علیه السّلام فرمود ، از حضرت ابوالحسن هادي علیه السّلام شنيدم مي فرمود : مقصود از( رحيم ) از رحمت و آمرزش دور شدن ، و از درگاه خداوند رانده شدن ميباشد ( و او شيطان است) و هيچ مومني اورا به ياد نمي آورد مگر با لعن و نفرت.
حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از حضرت امام جواد علیه السّلام واواز پدرانش علیهم السّلام وآنها از حضرت امام سجّاد علیه السّلام روایت فرمودند که : روزی سلمان فارسی ، ابوذر غفاری را به خانه خود میهمان کرد و از میان انبان ( کیسه ) ، تکّه نان ِخشکی بیرون کشید وقدری آب برآن پاشید. ابوذرگفت : چقدر خوب می شد که همراهِ نان ، قدری نمک هم بود !سلمان برخاست و رفت و ظرف آب خود را گرو گذاشت و مقداری نمک تهیّه کرد وآن را در مقابل ابوذر گذارد ، ابوذر از آن نمک به آن نان می پاشید و میل می کرد و می گفت : خداوند را سپاسگزارم که ما را تا این اندازه قناعت روزی فرموده : سلمان گفت : « اگر قناعت در کار بود ، ظرف آب به گِرو نمی رفت » .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید:روزی به خدمت حضرت امام محمد تقی علیه السّلام رسیدم و این گفتار دلنشین را از امام شنیدم که فرمود :ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح للعقل و ان کان نظرا قلیلا دیدار دوستان آرامش و سلامت عقل را در پی دارد ، اگر چه دیداری کوتاه باشد .

  1. روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو :
  2. * شیطان را به دلهای خویش راه ندهند .
  3. * درگفتار خویش ، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.
  4. * از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند .
  5. * به همدیگر روی آورند و به دیداروملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است .
  6. * آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند ، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد ، خداوند را بخوانم تا او را دردنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و درآن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.
  7. * به ایشان بگو : همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و ازخطای گنهکارانشان درگذشته است ، مگرکسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده ، یا کینه آنها را با دل بگیرد . بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد ، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند ، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه ، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و ازولایت ماخارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد « و اعوذبک من ذلک »


روزی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از حضرت امام هادی علیه السّلام شنید که فرمود : همانا پروردگار ، ابراهیم را دوست خود گرفت، زیرا که او برحضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیتش علیهم السّلام بسیار صلوات می فرستاد.
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی درمحضر مبارک امام جواد علیه السّلام بودم . عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : پدرم علیه السّلام از جدّم علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنان از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود :
*هر کس خود را بی نیاز بداند ( در امور مهم بدون مشورت عمل کند ) خود را درخطر افکنده است.
*هر کس در دام خودبینی افتاد ، نابود خواهد شد.
*هر کس یقین کند آنچه را می دهد عوض دارد هرگز در بخشش و احسان کوتاهی نخواهد کرد.
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : که وجود مقّدس حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام فرمود :ارزش هر کس به اندازه اعمال نیکوی اوست .
حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام به محمّد بن مسلم فرمود :مردم تو را گول نزنند ، زیرا که مسئولّیت کارهای تو ، به خودت متوجّه است و به آنها ارتباط ندارد ، ایّام عمرت را به کارهای بیهوده نگذران ، روزهای زندگی را به چون و چرا به هدرمده ، زیرا همراه تو کسانی هستند که کارهای روزانۀ تو را محاسبه و یادداشت می کنند . اگر عمل نیکی را انجام دادی ، گرچه کوچک باشد ، حقیر مشمار ، برای اینکه آن را خواهی دید در جایی که تو را خشنود سازد ، و اگر کار بدی انجام دادی ، آن را نیز کوچک مشمار زیرا که به تو خواهد رسید در هنگامی که تورا بدحال سازد ، و نیکی کن ، بدرستی که من چیزی را ندیدم که انسان ر ا از زودتر به مقصد رساند از عمل خوبِ تازه ای که در مقابل گناه کهنه ای انجام دهد .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که روزی به وجود مقدّس حضرت امام جواد علیه السّلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام از قول پدر وجّد و از وجود مقدّس حضرت امیر المومنین علیهم السّلام روایت فرمود که :
المرء مخبوءٌ تحت لسانه.
دانش و شخصیت هر کس در زیر زبانش مخفی است .
ما هلک امرء عرف قدره.
هر کس قدر خود را بشناسد ، هلاک نمی شود .
التّدبیر قبل العمل یومنک من النّدم
تدبیر و اندیشیدن پیش از انجام هر کار ، تو را از پشیمانی نگه می دارد .
فضائل حضرت عبدالعظيم عليه السّلام از زبان ائمه عليهم السّلام

1- صاحب بن عباد در رساله خود گفته : ابوحماد رازی گوید : خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم ، هنگامیکه اراده کردم از محضر مقدّسش بیرون شوم فرمود : هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد، آنها را از عبدالعظیم حسنی بپرس ، و سلام مرا هم به او برسان .
2- در امالی « صدوق» در ضمن حدیث « عرض دین» آمده وقتیکه حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی علیه السّلام مشرّف شد و عقائد خود را اظهار نمود ، امام فرمود : تو از دوستان حقیقی ما هستی .
3- ابونصر بخاری ضمن حالات فرزندان امام مجتبی علیه السّلام از ابوعلی محمّد بن همام از حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی صحبت بمیان آمد ، فرمود : اگر عبدالعظیم نبود میگفتیم علی بن حسن بن زیدبن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته .
4- ابن قولويه در کامل الزّيارات (باب 107 صفحه 324 )از عليّ ابن حسين ابن موسي بن بابويه و او از محمّد ابن يحيي اشعري عطار قمي روايت کرده يکي از اهالي ري گفت بر حضرت ابوالحسن العسکري امام هادي عليه السّلام وارد شدم آن جناب از من پرسيد کجا بودي؟ عرض کردم به زيارت سيّد الشهدا عليه السّلام رفته بودم آن حضرت فرمود بدان و آگاه باش اگر قبر عبدالعظيم حسني عليه السّلام را که در نزد شماست زيارت کرده بودي مثل آنست که حضرت حسين ابن علي را در کربلا زيارت کرده باشي.

مردی از اهل ری خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسید و حضرت به او فرمود : در کجا بودی و از کجا آمدی؟ عرض کرد : به زیارت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام رفته بودم ، حضرت فرمود : آگاه باش اگر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما مدفون است زیارت میکردی مثل این بود که حضرت أبی عبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کرده باشی

گفتارعلما
نجاشي در رجال خود حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را پس از ذکر شجره اش صاحب خطب امير المؤمنين عليه السّلام ذکر نموده است . مرحوم ميرزا حسين نوري محدّث قرن اخير در مستدرک الوسائل صفحه 614 ذکر نام و معروفيّت وي را به امانت و راستگويي و درستکاري و اهل زهد و عبادت بودن تأکيد مي نمايد و از قول حضرت ابوالحسن الهادي عليه السّلام پاداش زيارت او را بهشت مي داند.
مرحوم کجوري در روح و ريحان از قول سيّد مرتضي علم الهدي حديث عرض دين آن حضرت را نقل کرده است. مرحوم مجلسي در هديه الزائرين ص 546 از مزارات معلوم و مشهور ، مرقد منّور حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را در مقابل شجره ري ذکر مي کند شيخ الطّائفه در رجال خود حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را از اصحاب امام هادي عليه السّلام ذکر کرده و در پايان نام اورا به رضي الله عنه ياد نموده که رضي الله عنه نزد اصحاب حديث با اهميّت است. علّامه حلّي در خلاصه الاقوال ، حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را جز و ثقات و ممدوحين ذکر کرده مرحوم صدوق (ره) در صفحه 92 ثواب الاعمال از محاسن برقي حديثي را از حضرت عبدالعظيم عليه السّلام نقل کرده و صاحب محاسن او را رضي قلمداد نموده است.
مرحوم صدوق (ره) در من لا يحضره الفقيه کتاب صوم باب يوّم الشّک حديثي را از قول حضرت عبدالعظيم عليه السّلام نقل نموده و گفته اين حديث نادر است و من جز در طريق عبدالعظيم عليه السّلام نديده ام و او هم مرضي است ، اين گفتار نهايت اعتماد را ميرساند.
محمّد ابن علي اردبيلي در جامع الرّواه گفتار شيخ طوسي (ره) و نجاشي را ذکر کرده است. مرحوم ميرداماد رحمت الله عليه در راشحه خامسه از( رواشح السّماويه) گفته : واضح است که طريق عبدالعظيم حسني عليه السّلام مدفون در مسجد شجره ري (حسن) شمرده شود زيرا که اهل حديث و علما رجال وي را مدح و توصيف و تمجيد نموده اند. اگر چه در گفتار علما به توثيق او تصريح نشده است من معتقدم افراد روشن و بصيري که در حديث تخصّص داشته و در حالت رجال و محدّثين مطالعات کافي دارند از اينکه تصريح به توثيق اين محدّث بزرگوار نشده اظهار ناراحتي مي کنند.
و اين سکوت را زشت مي شمارند، مگر حضرت هادي عليه السّلام به او نفرمود ، تو به حقّ از دوستان ما هستي اين فرمايش امام عليه السّلام جامع ترين تعريف در باره حضرت عبدالعظيم عليه السّلام با در نظر گرفتن شرافت ، نسب و عظمت خانوادگي اوست ، اکنون تمام اينها دلالت دارد که وي مردي شريف و بزرگوار خوش نفس و خوش عقيده بوده و اخباري که در زيارت او از امام عليّ النّقي عليه السّلام رسيده و محدّثين بزرگي چون صدوق (ره) و ابن قولويه(ره) آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گويائي از مقام ارجمند وي در نزد معصومين عليهم السّلام است و گفتار دو عالم بزرگوار فوق الذکر کفايت مي کند که طريق حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را در درجه عالي از صحت بدانيم و اخبار و احاديث منقول وي را در اعداد" صحاح" بشماريم مرحوم شيخ عبدالله ممقاني در تنقيح المقال درباره حضرت عبدالعظيم عليه السّلام سخن گفته ، نوشته است علّت عدم تصريح محدّثين و فقها به توثيق ايشان جلالت و بزرگواري وي را ثقه ذکر کنند ، زيرا مقام آن حضرت والاتر از ثقه مي باشد. مرحوم شيخ عبّاس قمي (ره) در سفينه البحار گفتار صاحب بن عباد و بقيه علما را آورده و در مورد زيارت ايشان فضيلت زيادي را ذکر نموده است.
شیخ الطائفه ابوجعفر محمّد بن حسن طوسی ، قدس سرّه ، در رجال خود حضرت عبدالعظیم را از اصحاب حضرت هادی علیه السّلام شمرده و فقط بذکر این جمله : « عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی رضی الله عنه » اکتفاء کرده است . البته این جمله « رضی الله عنه » در نزد اصحاب حدیث و فقهاء بسیار اهمیّت دارد ، و حاکی از اعتماد و اطمینان به احادیث و درستی و راستی وی می باشد ، و اظهار این مطلب موجب مدح و ثنای راوی حدیث است .
نجاشی در رجال خود گوید : عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب ، مکنی به ابوالقاسم و صاحب کتاب « خطب امیرالمؤمنین » است .
علامه حلّی در خلاصة الاقوال حضرت عبدالعظیم را در قسم اوّل که اختصاص به ثقات و ممدوحین دارد ذکر نموده و پس از عنوان گفته : او کتابی راجع به خطبه های امیرالمؤمنین علیه السّلام تألیف کرده و بعد از این فرموده : وی مردی عابد و پرهیزکار و وابسته بود .
احمد بن محمّدبن خالد برقی که از روات مشهور شیعه است ، و کتاب محاسن از تألیفات اوست ، در ص 92 کتاب «عقاب الاعمال» از محاسن حدیثی از عبدالعظیم نقل کرده و درباره وی گوید : « و کان مرضیاً» این جمله از ابوعبدالله برقی که از بزرگان اهل حدیث است حاکی از عظمت و بزرگواری و موقعیت عظیم او در نزد مشایخ اجازه است .
رئیس المحدّثین ابوجعفر صدوق- رضوان الله علیه در من لایحضره الفقیه کتاب الصوم باب یوم الشک ، حدیثی از عبدالعظیم حسنی نقل نموده و پس از ذکر روایت گفته : این حدیث نادر است و من این خبر را جز در طریق عبدالعظیم حسنی که در مقابر شجره شهر ری مدفون است در طریق دیگری ندیده ام ، و او هم «مرضی» است ، این گفتار صدوق نهایت اعتمادی است که این محدّث بزرگ به او دارد ، با اینکه تصریح میکند این حدیث در طرق سایر مشایخ نیست، و به اصطلاح «شاذ» و «نادر» است ، باز به جهت اطمینانی که به صداقت و درستی این راوی بزرگوار دارد از استناد به حدیث او که متفرد در روایت خبر است خودداری نمیکند . محمّدبن علی اردبیلی در جامع الرواة گفتار شیخ طوسی و نجاشی و علّامه حلّی ، رحمهم الله ، را که ما قبلاً از کتب آنها نقل کردیم آورده ، و سپس نام چندین تن از راویان او را ذکر میکند .
ابوعلی در رجال خود پس از عنوان او، اقوال علمای قبل از خود را ذکر کرده و تمام گفته های آنها را که ما قبلاً آورده ایم نقل نموده است ، و حدیث معروفی را که در زیارت ایشان رسیده ذکر فرموده : میرداماد - رحمة الله علیه- در راشحه خامسه از «الرواشح السماویة» گفته : روشن و واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی مدفون در مسجد شجره در شهرری «حسن» شمرده شود ، زیرا که اهل حدیث و علمای رجال وی را مدح کرده و توصیف و تمجید نموده اند ، اگر چه در گفتار علماء به توثیق او تصریح نشده است، لیکن من معتقدم مردمان روشن و بصیری که در حدیث تخصّص داشته و در حالات رجال و محدّثین مطالعات کافی دارند از این مطلب که تصریح به توثیق این محدّث بزرگوار و جلیل القدر نشده اظهار ناراحتی میکنند و این سکوت را زشت میشمارند . اگر درباره او جز این موضوع که وی عقائد دینی و مذهبی خود را به امام زمان خویش عرضه داشت و از او تصدیق صحت معتقدات خود را خواستار شد مطلب دیگری در زندگی او نبود ، همین تنها کافی است که عظمت و بزرگی او را برساند، و شاهد صادقی بر خلوص نیّت و عقیده پاک او نسبت به امام زمانش باشد ، مگر حضرت هادی علیه السّلام باو نفرمود : تو حقّاً از دوستان ما هستی ، این فرمایش امام جامع ترین تعریفی است که درباره ایشان شده ، علاوه عبدالعظیم با آن شرافت نسب و عظمت خانوادگی که در وی هست در نزد پدرانش پسندیده و اعمالش مورد رضایت بود اکنون تمام اینها دلالت دارد که وی مردی شریف و بزرگوار و خوش نفس و خوش عقیده بود .
اخباری که درباره زیارت او از امام علیه السّلام رسیده و محدّثین بزرگی مانند صدوق و ابن قولویه آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گویائی است از مقام ارجمند وی در نزد حضرات معصومین علیهم السّلام ، که گفتاری از صدوق و نجاشی درباره ایشان رسیده کفایت میکند که اخبار وی را در عداد «صحاح» بشماریم ، اکنون بهتر است که طریق عبدالعظیم را در درجه عالی از صحت بدانیم . والله اعلم .
صاحب بن عباد _ رحمة الله _ پس از این اخبار و روایاتی را که از عبدالعظیم درباره توحید وارد شده نقل کرده است ، ما نیز آن اخبار و مسانید را در ضمن روایات او ذکر کرده ایم، و نوشتن آنها در اینجا مورد ندارد . در روح و ریحان از سیّد مرتضی علم الهدی رضوان الله علیه نقل کرده که وی فرمود : حکایت معروف _ مقصود عرض دین است _ از سیّد زاهد عالم باورع عبدالعظیم ابن عبدالله حسنی که از بزرگان علماء و سادات جلیل القدر بوده مشهور است ، و قبر وی در شهر ری به « مشهد شجره» معروف می باشد ، وی حضور حضرت جواد و هادی و عسکری علیهم السّلام رسیده و از آن بزرگواران روایت میکند ، و علمای امامیه از اخبار و روایات او استفاده نموده اند .
مرحوم شیخ حرّ عاملی که از بزرگان محدّثین قرن یازدهم بوده درباره حضرت عبدالعظیم گفته : ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی از زهاد و عباد بود و او را حکایتی است که دلات بر حسن حال و عقیده وی دارد .
در مفاتیح الجنان در باب زیارت آنحضرت گفته : امام زاده لازم التعظیم جناب شاهزاده عبدالعظیم که نسب شریفش به چهار واسطه بسبط جلیل حضرت خیرالوری امام حسن مجتبی علیه السّلام منتهی می شود ، قبر شریفش در ری معلوم و مشهور و ملاذ و معاذ عامّه مخلوقست ، و علوّ مقام و جلالت شأن آنحضرت اظهر من الشمس است، چه آنجناب بعلاوه آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین صلّی الله علیه و آله و سلّم است ، از اکابر محدّثین و اعاظم علماء و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقوی است ، و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادی علیهما السّلام است ، و نهایت توسّل و انقطاع بخدمت ایشان داشته ، و احادیث بسیار از ایشان روایت کرده .
تالیفات
حضرت عبدالعظيم عليه السّلام جز قريب 80 حديث كه فعلاً در دست است ، دو كتاب نيز تأليف نموده است . يكي از آنها كتابيست به نام خطب كه فرمايشات حضرت علي عليه السّلام است و آنها در نهج البلاغه موجود است و ديگر ، كتابيست به نام يوم و ليله كه صاحب بن عباد محتواي آن را فرايض روز و شب ذكر نموده است .

برچسب: 

:Gol:
اَلسَّلامُ عَلی آدَمَ صِفْوَة اللهِ اَلسَّلامُ عَلی نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلی اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلی مُوسی كَلیمِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلی عیسی رُوحِ اللهِ اَلسَّلام عَلیكَ یا رَسولَ اللهِ اَلسَّلامُ عَلیكَ یا خیرَ خَلْقِِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلیكَ یا صَفِیَّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلیكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ خاتَمَ النَّبیّینَ اَلسَّلامُ عَلیكَ یا اَمیرَالْمُؤمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَصِیَّ رَسُول اللهِ اَلسَّلامُ عَلیکِ یا فاطِمَة سیِّدَة نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلیْكُما یا سِبْطَیِ الرَّحْمَة وَ سیِّدیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّة اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا عَلیَّ بْنَ الْحُسیْنِ سیِّدَ الْعابِدینَ وَ قُرَّة عیْنِ النّاظِرینَ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ باقِرَالْعِلْمِ بَعْدَالنَّبی اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا جَعْفَرَبْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ الْبـآرَّ الْـاَمینَ اّلسَّلامُ عَلیْكَ یا مُوسی بْنَ جَعْفَرِ الطّاهِرَالطُّهْرَ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا عَلیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی اَلسًّلامُ عَلیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ التَّقیّ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا عَلی بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النّاصِحَ الْـاَمینَ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلیّ اَلسَّلامُ عَلی الْوَصیِّ مِنْ بَعْدِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی نُورِكَ وَ سِراجِكَ وَ وَلِیِّ وَلیِّكَ وَ وَصِیِّ وَصیِّكَ وَحُجَّتِكَ عَلی خَلْقِكَ اَلسَّلامُ عَلیْكَ ایُّهَا السّیِّدُ الزَّكِیُّ وَ الطّاهِرُ الصَّفِیُّ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یَا بْنَ السّادَة الْاَطْهارِ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یَا بْنَ الْمُصْطَفیْنِ الْـاَخیارِ اَلسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ وَ عَلی ذُریَّةِ رَسُولِ اللهِ وَ رَحْمَة اللهِ وَ بَرَكاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی الْعَبْدِ الصّالِحِ الْمُطیعِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِاَمیرِ الْمُؤمِنینَ اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا اَبَاالْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبی اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مَنْ بِِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَة سَیِّدِ الشُّهَداءِ یُرْتَجی اَلسَّلامُ عَلیْكَ عَرَّفَ اللهُ بیْنَنا وَ بیْنَكُمْ فی الْجَنَّة وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِكُمْ وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّكُمْ وَ سَقانا بِكَاْسِ جَدِّكُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ صَلَوات اللهِ عَلیْكُمْ اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیكُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ ایّاكُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتكُمْ اِنَّهُ وَلیٌّ قَدیرٌ اَتَقَرَّبُ اِلی الله بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَ التَّسْلیمِ اِلی اللهِ راضیاً بِهِ غیْرَ مُنْكِرٍ وَ لامُسْتَكْبِرٍ وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذلِكَ وجهک یا سیِّدی اَللّهُمَّ و رِضَاکَ وَالدّارَ الاخِرَةَ یا سَیِّدی وَ ابنَ سَیِّدی اِشفَع لِی فِی الجَنَّةِ فَاِنَّ لَکَ عِندَاللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ اَن تَختِمَ لی بِالسَّعادَةِ فَلا تَسلُب مِنّی ما اَنَا فیهِ وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلیِّ الْعَظیمِ اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عافیَتِكَ وَ صَلّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الّراحِمینَ.
ملتمس دعا
:Gol:

IMAGE(<a href="http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-11/25/0%20" rel="nofollow">http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-11/25/0%20</a>(4).jpg)

IMAGE(<a href="http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-11/25/0%20" rel="nofollow">http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-11/25/0%20</a>(2).jpg)

:Gol:

مهمّترین كتاب هایی كه پیرامون زندگانی و شخصيّت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نگاشته شده عبارتند از:
جنّت النّعیم – روح و ریحان نوشته محمّد باقر مازندرانی كجوری، تصحیح و تحقیق: سيّد صادق حسینی اشكوری
التذكره العظیمه، نوشته محمّد ابراهیم كلباسی ، تصحیح و تحقیق : علیرضا هزار
جنّات النّعیم فی احوال سيّدنا الشّریف عبدالعظیم علیه السّلام، نوشته ملّا محمّد اسماعیل كزازی اراكی ، تصحیح و تحقیق: علی اكبر زمانی نژاد
مسند حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، نوشته عزیزالله عطارودی- علیرضا هزار
شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام( مجموعه مقالات) به كوشش : علی اكبر زمانی نژاد
شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و شهرری( مجموعه كتاب ها و رساله ها ) به كوشش : مهدی مهریزی -علی اكبر زمانی نژاد
مجموعه رساله های خطی و سنگی درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام . به كوشش سيّد مجتبی صحفی – علی اكبر زمانی نژاد.
مجموعه رساله های خطی پیرامون امامزادگان و زیارتگاه های ری . به كوشش علی اكبر زمانی نژاد.
امامزادگان و زیارتگاه های ری ، نوشته محمّد قنبری.
عالمان و مشاهیر مدفون در حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام . به كوشش علیرضا هزار. دانشمندان و عالمان ری (رازی) ، به كوشش محسن صادقی
زندگانی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام . نوشته محمّد علی سلطانی
مجموعه مقالات و گفتارهای پراكنده ، به كوشش علی اكبر زمانی نژاد- ابوالفضل حافظیان
اختران فروزان ری
نگین ری


امام هادي‏ عليه السلام :

مَرحَباً بِكَ يا أبَاالقاسِمِ أنتَ وَلِيُّنا حَقاً
اي ابوالقاسم ! خوش آمدي ، تو حقيقتاً دوستدار ما هستي
بحار الأنوار ، ج ۶۹ ، ص ۲ .


روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو :

* شیطان را به دلهای خویش راه ندهند .
* درگفتار خویش ، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.
* از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند .
* به همدیگر روی آورند و به دیدار و ملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است .
* آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند ، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد ، خداوند را بخوانم تا او را در دنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و در آن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.
* به ایشان بگو : همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و از خطای گنهکارانشان درگذشته است ، مگر کسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده ، یا کینه آنها را با دل بگیرد . بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد ، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند ، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه ، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و از ولایت ما خارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد « و اعوذبک من ذلک

فضیلت زیارت عبدالعظیم حسنى (ع)

در مورد فضیلت زیارت ، عبدالعظیم حسنى (علیه السلام ) دو حدیث وارد شده است که مختصراً به آنها اشاره می شود:

۱٫ از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمودند: هر کس قبر او (عبدالعظیم حسنى) (ع) را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود.[۱]

۲٫ مردى از شهر رى مى گوید: در سامرا به حضور امام هادى (ع) رسیدم، آن بزرگوار از من سؤال فرمود: کجا بودى؟ عرض کردم: من به زیارت حسین بن على (ع) رفته بودم و اکنون از کربلا می آیم، آن حضرت فرمود: توجه داشته باش، اگر قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را که نزد شما است زیارت می نمودى، مثل این بود که حسین بن على (ع) زیارت کرده باشى![۲]

بنابراین، به دلیل بیان امام دهم (ع)، پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (ع)، با فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع)، مساوى است.

در این صورت، ممکن است، به خاطر مقایسه زیارت آن بزرگوار با زیارت حضرت سیدالشهداء (ع)، این مطلب مطرح شود: زیارت حضرت عبدالعظیم که، اولا نسب او با چهار واسطه به امام مجتبى (ع) می رسد، و ثانیا مبارزه و فضیلت شهادتى نداشته است، با زیارت امام حسین (ع)، که اولا خود امام معصوم است و فرزند على و فاطمه (ع) است، و ثانیا در راه خدا آن همه مصیبت­ها و رنج­ها کشیده و به فیض بزرگ شهادت رسیده، چگونه ممکن است، با هم مساوى و هم سنگ باشند؟!

براى توضیح این موضوع، دو مطلب پراهمیت، مورد بررسی و دقت قرار مى گیرد:

الف. اعتبار سند حدیث: این حدیث از نظر سند و مدرک معتبر است و بسیارى از عالمان آگاه و حدیث شناس و مورخ و فقیه، آن را در کتاب­هاى متین و ارزشمند خود آورده اند. از باب نمونه، تعدادى از کتاب­ها و نویسندگان آن، مورد توجه قرار داده می شود:

1. محمد بن قولویه قمى، در کتاب کامل الزیارات، ص ۳۲۴٫

2. شیخ صدوق، در کتاب ثواب الاعمال، ص ۱۲۴٫

3. حاج میرزا حسین نورى، در کتاب مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۶۱۴ و ۶۶۹٫

4. حاج شیخ عباس قمى در کتاب سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۲۱٫

5. حاج شیخ عباس قمى در کتاب مفاتیح الجنان، ص ۶۵۶٫

6. حاج شیخ عباس قمى در کتاب منتهى الامال، ج ۱، ص ۱۷۹٫

7. محمد بن على اردبیلى در کتاب جامع الرواة، ج ۱، ص ۴۶۰٫

ب. دلالت و مفهوم حدیث: از لحاظ دلالت و مفهوم نیز، جهت تبیین معناى این حدیث، مناسب است که این جهات را مورد، دقت قرار گیرد:

1. اطاعت و ولایت اهل بیت (ع): اگر چه نسب عبدالعظیم حسنى (ع)، با چهار واسطه به امام حسن مجتبى (ع) می رسد و به اصطلاح وى امام­زاده است، اما نباید فراموش کرد که، وى امام­زاده بزرگوارى است، که به خاطر خلوص و اطاعت، به مقامى می رسد که، امام هادى (ع) می فرماید: انت ولینا حقا.[۳]

روى این حساب، او ولى ولى الله مى گردد و در مورد دیگر، آن حضرت به خاطر مقام علمى و بیان حدیث و نشر فرهنگ تشیع، به عبدالعظیم حسنى (ع)، سلام می رساند و از شخصیت او تجلیل به عمل مى آورد.[۴]

2. بیان عظمت و تقویت عقیده: جهت دیگرى را که در تبیین این حدیث می توان مورد توجه قرار داد، این است که، ممکن است، امام هادى (ع)، نسبت به آن مردی که از شهر رى به زیارت حسین بن على (ع) مشرف شده، نظر خاصى داشته و به اصطلاح حدیث ناظر به مورد خاصى صدور یافته باشد؛ یعنى ممکن بوده آن مرد مقام حضرت عبدالعظیم را مورد توجه قرار نمی داده و نسبت به آن بزرگوار بى اعتنا و یا کم توجه بوده است و امام هادى (ع) خواسته است از این راه، از مقام والاى سیدالکریم، تجلیل کرده و اعتقاد آن مرد را تقویت نموده باشد و بدین لحاظ چنین مطلبى را درباره زیارت وى، براى آن مرد، ابراز داشته است!

علامه عالی قدر، مرحوم شیخ عبدالحسین امینى، در پاورقى کتاب کامل الزیارات می نویسد: این حدیث به خصوصیت آن راوى و آن مرد زیارت کننده، توجه خاصى دارد و معلوم مى شود، که آن شخص، نسبت به مقام حضرت عبدالعظیم (ع)، بى اعتنا بوده و از خود نسبت به آن حضرت رغبتى نشان نمی داده و از مقام و شخصیت والاى آن بزرگوار، بى اطلاع بوده است[۵] و حضرت هادى (ع) هم خواسته است، بدین وسیله، عظمت عبدالعظیم را مورد تجلیل قرار داده و معرفت آن مرد را تقویت نموده باشد.

3. شرائط خاص زمان و مکان: ممکن است شرائط خاص زمانى و مکانى، سبب گردیده باشد، که امام هادى (ع) فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمى کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند.[۶]

پس، حضرت هادى (ع) خواسته است، با بیان عظمت و فضیلت زیارت عبدالعظیم حسنى (ع)، جان افراد را از مرگ و خطر حفظ کرده باشد.

4. تشکیل پایگاه و مرکز تبلیغ: مسئله لزوم پایگاه سازى و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعى است، که به طور کلى از اخبار و احادیث به دست مى آید، روشن مى شود که ائمه اطهار (ع) دوست می­داشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و براى حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب ، فعالیت هاى دینى و تبلیغى و اجتماعى داشته باشند.

پی نوشتها:
[۱]. محدث نورى، مستدرک‏الوسائل ج ۱۰، ص ۳۶۸، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ۱۴۰۸ هـ ق، وَ فِی حَوَاشِی الْخُلَاصَةِ لِلشَّهِیدِ الثَّانِی، (ره) هَذَا عَبْدُ الْعَظِیمِ الْمَدْفُونُ فِی مَسْجِدِ الشَّجَرَةِ فِی الرَّیِّ وَ فِیهِ یُزَارُ وَ قَدْ نَصَّ عَلَى زِیَارَتِهِ الْإِمَامُ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا (ع) قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَهُ وَجَبَتْ لَهُ.

[۲]. الإمامُ الهادیُّ (ع) لَمّا دَخَلَ علَیهِ بَعضُ‏أهلِ الرَّیّ: أینَ کُنتَ ؟ فَقُلتُ: زُرْتُ الحُسینَ (ع)، قالَ: أما إنّکَ لو زُرْتَ قَبرَ عبدِ العظیمِ عِندَکُم لَکُنتَ کَمَن زارَ الحُسینَ بنَ عَلِیٍّ (ع).

[۳]. صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱٫

[۴]. مستدرک الوسائل ، ج ۳، ص ۶۱۳٫

[۵]. ابن قولویه، کامل الزیارات ، ص ۳۲۴٫

[۶]. تاریخچه کربلا ص ۱۱۰٫.

http://islampedia.ir

سلام علیکم
الحمدلله که چنین تاپیکی باز شد



آیت الله بهجت در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام



فرزند مرحوم حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه گفت: آیت الله بهجت به زیارت حرم مطهر حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام، اصرار داشتند و می فرمودند:

«اهل تهران اگر هفته ای یک مرتبه به زیارت ایشان نروند، جفا کرده اند.»



حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی بهجت فومنی، فرزند مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه در گفت و گویی با موضوع جستارهایی در مکتب عرفانی و سلوک اخلاقی پدر بزرگوارشان افزود:ایشان وقتی می خواستند به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شوند و نیز در بازگشت از حرم مطهر رضوی، اصرار داشتند از سر راه باید به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام برویم.

وی همچنین در بیان خاطره ای در این خصوص گفت: یک بار اتفاق افتاد که ما در راه بازگشت از مشهد نزدیک ساعت 12 شب به تهران رسیدیم، نیمه شب بود در حرم بسته بود ولی ایشان فرمودند:


«اثاث را می گذاریم پشت در حرم، همین جا می مانیم تا در حرم باز شود»،
ایشان پشت در حرم می ماندند و می گفتند: «به هر نحوی هست نباید محروم شویم».

نقل شده در :
http://rajanews.com/detail.asp?id=136488

طلبه سیّدی، پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می برد به تهران می آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می گردد. دختری معرّفی می شود و به خواستگاری می روند ، مسائل مطابق سلیقه طرفین طی می شود. جز اینكه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح می كند ، تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود. شرط پدر دختر تهیه این اقلام بود : یك جفت گوشواره ، 4 عدد النگو ، 2 عدد پیراهن ، 2 قواره چادری و 2 جفت كفش.
اگر چه درخواست خانواده عروس چندان سخت و چشمگیر نبود ، لكن برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود .ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم می شود. امّا قبل از حركت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در شهرری توقّف می كند . آن عالم بزرگوار قبل از آنكه به حرم مشرّف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می ایستد . تمام حواسش به شرطی است كه از عهده انجام آن برنیامده است.
در این لحظه كاملاً متوجّه آن حضرت می شود و مشكل را با آن وجود مقدّس در میان می گذارد. در حالتی دل شكسته زار زار می گرید و برای آنكه كسی متوّجه نشود عبایش را روی صورتش می گیرد. چند لحظه بعد، كسی دست روی شانه اش می گذارد و آرام به گوشش می خواند: كه آقا، بسته تان را بردارید تا خدای نكرده كسی آن را نبرد ! و ایشان ناراحت از اینكه او را از چنین حالی بیرون آورده اند، مكثی می كند و بعد چشم می اندازد، بسته ای جلوی پایش افتاده است! ابتدا اعتنا نمی كند، امّا، بلافاصله طنین صدایی را كه لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته كرده بود در ذهنش می نشیند.
نگاه جستجو گرش كسی را نمی‌یابد. بسته را می گشاید . درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود: 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پیراهن، 4 عدد النگوی طلا و یك جفت گوشواره.


« اين طلبه كسي نيست ، جز مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي از علماء فقيد و مراجع تقليد عظام كه پس از اين كرامت نيز «خادم افتخاري» آستان مقدّس حضرت عبدالعظيم عليه السّْلام شده و تا آخر عمر شريفشان اين مدال خادمي را به سينه داشتند »

نقل از :
http://rajanews.com/detail.asp?id=136488

[=&quot]
[=&quot]

[=&quot]چهارم ربیع الثانی سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک باد[=&quot]

میلادتون مبارک آقا سیدالکریم :Gol:

[="Navy"]با سلام.

در خصوص جناب عبد العظيم حسني ظاهرا توثيقي وارد نشده است غير از سخن مرحوم صدوق که «کان مرضيّا» که دلالت اين تعبير هم بر توثيق، مورد ترديد است.

حديث معروف عرضه اعتقادات بر محضر امام عليّ النقي سلام الله عليه نيز از لحاظ سند به جهت مشتمل بودن بر افراد مجهول الحال، غير قابل اعتماد است.

حديث معروف ديگر مبني بر اينکه زيارت آن جناب معادل با زيارت حضرت سيّد الشهداء سلام الله عليه است نيز سندش به اصطلاح «مرسل» و فاقد اعتبار است.

و سلام علی عباده الّذين اصطفی

Hadi99g;901169 نوشت:
با سلام.

در خصوص جناب عبد العظيم حسني ظاهرا توثيقي وارد نشده است غير از سخن مرحوم صدوق که «کان مرضيّا» که دلالت اين تعبير هم بر توثيق، مورد ترديد است.

حديث معروف عرضه اعتقادات بر محضر امام عليّ النقي سلام الله عليه نيز از لحاظ سند به جهت مشتمل بودن بر افراد مجهول الحال، غير قابل اعتماد است.

حديث معروف ديگر مبني بر اينکه زيارت آن جناب معادل با زيارت حضرت سيّد الشهداء سلام الله عليه است نيز سندش به اصطلاح «مرسل» و فاقد اعتبار است.

و سلام علی عباده الّذين اصطفی

سلام

به همین راحتی نمیشه شخصیت با این عظمت رو زیر سوال برد
اگر در این مورد سوالی دارید بهتره در انجمن تاریخ مطرح کنید اما اجمالا خدمتتون عرض میکنم توثیقات معتبری از جانب اهل بیت علیهم السلام و علمای بزرگ در خصوص ایشان وارد شده از جمله:

این فرمایش امام هادی علیه السلام به نقل از امالی صدوق ص 419 و 420

یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی تو همان دینی را که پسندیده خداست، از ما گرفته‌ای خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند.

محدث نوری درباره فضائل عبدالعظیم حسنی از رساله صاحب بن عباد نقل می‌کند: او مردی با ورع، پارسا، معروف به امانت، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به توحید و عدل و دارای احادیث بسیار بود.(نوری، خاتمه مستدرک، ج۴، ص۴۰۴)

سلام
ولادت با سعادت جناب حضرت عبد العظیم حسنی را
به برادران و خواهران محترم تبریک و تهنیت عرض می کنم !!!!!!
پ.ن
یا علی

فضیلت زیارت قبر عبدالعظیم

وارد شده که:
شخصی از شیعیان ری به حضور امام هادی ـ علیه السّلام ـ رسید، حضرت به او فرمود: کجا بودی؟ او گفت:
به زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ رفته بودم. امام فرمودند:

(( أما اِنّک لو زُرتَ قبر عبدالعظیم عندکم، لکُنتَ کمن زار الحسین ))
یعنی اگر قبر عبدالعظیم را ـ که در جوار شماست ـ زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین ـ علیه السّلام ـ را زیارت کرده باشید.

مستدرک الوسائل، ج۳، ص۶۱۶