⋊ عملیات خیبر ⋉ پلی برای عملیات خیبر
تبهای اولیه
[h=1][/h]
[/HR]
[/HR]
سوم اسفندماه سالروز عملیات خیبر، اولین عملیات بزرگ آبی - خاکی جمهوری اسلامی ایران در طول دوران 10 ساله دفاع مقدس است. این عملیات در سال 1362 با رمز «یا رسولالله (ص)» انجام شد. عملیات خیبر در دو محور شمالی و جنوبی در جزایر مجنون صورت گرفت که بخش گستردهای از این عملیات در منطقه هورالهویزه انجام شد. به مناسبت سالگرد این عملیات بزرگ بر آن شدیم تا گفتوگویی را با هادی کمیلی از نیروهای اطلاعات و عملیات لشکر 14 امام حسین (ع) ترتیب دهیم که متن این گفتوگو را پیشرو دارید.
برای شروع توضیح اجمالی در خصوص عملیات خیبر بدهید.
عملیات خیبر، در اسفند سال 62 انجام شد. از تیرماه سال 61 مقدمات استراتژیکی تعقیب متجاوز برای رفع فتنه در دستور کار فرماندهان جنگ قرار گرفته بود. بر اساس آن، منطقه هورالهویزه مورد شناسایی قرار گرفت. این منطقه به وسعت هزار کیلومتر مربع بود و جزایر مجنون به وسعت 200 کیلومتر مربع در آن قرار داشت.
انتخاب این منطقه برای عملیات دلایل زیادی داشت، اما مهمترین این دلایل را میتوان اینگونه عنوان کرد که در آن مقطع فرماندهان جنگ به این نتیجه رسیدند تقریباً در تمام مناطق جبهه جنوب راهکار عملیات بسته شده است.
به همین جهت بر اساس استراتژی تعقیب متجاوز منطقه عملیاتی خیبر انتخاب شد. فاصله این منطقه تا منطقه «القرنه» عراق 15 کیلومتر و بزرگراه بصره – العماره که از گلوگاههای مهم عراق است از غرب آن میگذشت. شهر هویزه در شمالغربی هور قرار دارد و مرز ایران از دل آبهای آن عبور میکند. در جنوب آن القرنه و در شمال آن شهرک الغدیر قرار دارد. در واقع میتوان گفت مهمترین دلیل انتخاب این منطقه استفاده بهینه از نیروهای پیاده و عدمتوانایی و استفاده عراقیها از یگانهای زرهی به دلیل شرایط خاص منطقه و وجود آب بود.
وجود نیزارهای مختلف در این منطقه سنگر خوب و پناهگاه تقریباً مناسبی برای نیروها به شمار میرفت. از طرفی وقتی به سابقه عملیاتی این منطقه نگاهی کنیم، میبینیم از سال 59 تا 62 به مدت سه چهار سال هیچ عملیات و تحرکی از هیچیک از طرفین جنگ در این منطقه رخ نداده بود به همین جهت خیبر در دستور کار قرار گرفت.
هدف غایی عملیات خیبر چه بود؟ آیا هدف خاصی را دنبال میکردید؟ توضیحی در خصوص چگونگی انجام عملیات نیز بدهید.
عملیات خیبر در دو محور مستقل با هدف تصرف شهر بصره انجام شد. محور زیر تحت پوشش قرارگاه کربلا و محور هورالهویزه تحت پوشش فرماندهی قرارگاه نجف بود که فرماندهی عملیات را بر عهده داشتند. در محور هور هم پنج قرارگاه فرعی برای پنج هدف تعبیه شده بود که عبارت بودند از: قرارگاه نصر، قرارگاه حدید، قرارگاه حنین، قرارگاه فتح و قرارگاه نوح که هر کدام هدفی را دنبال میکردند.
هدف قرارگاه نصر تصرف جاده العماره – بصره، هدف قرارگاه حدید تصرف القرنه و قرارگاه حنین مسئولیت تصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمالی جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه را بر عهده داشتند. هدف قرارگاه فتح شکستن خط پرمانع طلائیه و باز کردن راه زمینی برای پشتیبانی عنوان شده بود و قرارگاه نوح تأمین و ترابری یگانهای عملکننده را به عهده گرفته بود.
به علاوه اینها هوانیروز مأموریت انتقال نیرو و امکانات از عقب به داخل جزیره را بر عهده داشت و در کنار آن تأمین امنیت هوایی منطقه بر عهده نیروی هوایی بود. به هر حال اینها اهداف خاصی بودند که طراحی شده بود تا در این عملیات دسترسی به آنها میسر شود، یادم است عملیات ساعت 9: 30 شب سوم اسفند 62 با رمز یا رسولالله (ص) آغاز شد.
گفته شده است که عراق در عملیات خیبر از سلاح شیمیایی که ممنوع است به کرات استفاده کرده است؟
سلاح شیمیایی که به وفور استفاده شد. یادم است بوی عطر تیروز میآمد و بچهها همگی با هم نفس میکشیدیم و بهبه و چهچه میکردیم. به هر حال اینکه بیوجدانی در خون بعثیها بود هیچ شکی نیست، اما این کار رژیم عراق بسیار دور از همان حقوق بشری است که امریکاییها با آن گوش دنیا را کر کردهاند. در واقع میتوان گفت اوج استفاده از شیمیایی در خیبر رخ داد.
شما نماد خیبر را چه چیز و چه مسئلهای میدانید؟
مقاومت. مقاومت بچههای ما در جزایر به ویژه در حفظ جزایر، زمانی که امام پیام دادند جزایر باید حفظ شود دیدنی بود. بچههایی که نگفتند تا ماسک ندهید نمیرویم، شاید شیمیایی بزنند. رزمندگانی که 14 کیلومتر به عمق دشمن رفتند، آن هم بدون دسترسی به عقبه. پس از مقاومت 72 ساعته در جزایر که به صورت بسیار جانانهای صورت گرفت ماهر عبدالرشید ژنرال انقلابی ارتش بعث عراق گفت: «پس گرفتن مجنون از آنچه ما فکر میکردیم بسیار سختتر شده است.» اما این بچهها فقط به عشق امام خویش برای اینکه امامشان گفته بود جزایر باید حفظ شود، از همه چیزشان گذشتند و جزایر را حفظ کردند.
خاطره به یاد ماندنی که از خیبر به یاد دارید چیست؟
هر از گاهی فیلم جزیره را تلویزیون پخش میکند! وقتی این پل خیبری که حدود 13 کیلومتر طول داشت ساخته و افتتاح شد گوسفندی آوردند تا قربانی کنند. یک تریلی روی پل است که در کنار جمعیتی که در حال قربانی کردن گوسفند هستند ایستاده و بعد از قربانی کردن حرکت میکند، آن تریلی رانندهاش من هستم. وقتی پل افتتاح شد همه نگاهها به پل بود که یک هواپیمای عراقی آمد. فکر میکرد امروز هم ما دستمان خالی است و ضدهوایی نداریم همین که آمدند روی پل ضدهوایی او را مورد اصابت قرار داد که آتش گرفت و معلقزنان سقوط کرد، وقتی ضدهوایی، هواپیمای جنگی را زد همه جزیره گویی با هم تکبیر میگفتند.
نصب این پل نبوغ بچههای ما را نشان میداد، پلی به طول 13 کیلومتر روی آب. اگر به اسناد نگاهی بیندازید میبینید که خبرگزاری فرانسه در خصوص پل خیبر ما میگوید که ساخت چنین پلی در تاریخ نظامی مدرن بیسابقه است.
[h=1][/h]
[/HR]
[/HR]
گفتگویی پس از گذشت 11 سال از «عملیات خیبر» ، در روز 10 آذر 1373 توسط سردار «حسین اردستانی» با سردار «غلامعلی رشید» (جانشین فعلی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح) انجام شده که در ادامه بیان میشود:
غلامعلی رشید گفته است: در واقع با گذشت یک دوره رکود که پس از عملیات رمضان حاکم شد آمدیم زمینی را انتخاب کردیم که عملیات خیبر در آن واقع شد. زمینی که با زمین و مناطقی که دو سال در آنها میجنگیدیم کاملاً متفاوت بود. زیرا زمینی را انتخاب کردیم که یک دریاچه بود. واقعاً در مباحث جغرافیا و زمین میشود گفت یک دریاچه است منتها با عمق کم یعنی حدود سه تا پنج متر و با خشکیهای خیلی محدودی که در این دریاچه بود. خوب چرا اینجا برای جنگ انتخاب شد؟ این نشان میدهد کسی که این منطقه را انتخاب کرده، یک فکری در ذهنش بوده و آن فکر فرار از نقطه قوتهای دشمن بوده است. حالا ممکن است بعضی از ارتشهای دنیا یا بعضی از کشورها، در روند یک جنگی به یک بنبستی برسند و به این فکر بیفتند که آن را حل کنند و لذا دنبال تجهیزات میروند. مثلاً بررسی میکنند قوتهای دشمن چیست؟ تانک است. قدرت زرهیاش است. تحرکش است. خوب دنبال تانک میروند. مثلاً بعضی از ارتشهای دیگر اگر به جای ما بودند، بعد از رمضان تا خیبر ولو خیبر و بدر را هم انجام نمیداند، ولی میرفتند دو سه هزار دستگاه تانک میخریدند، دو سه هزار دستگاه نفربر میخریدند، واحدهای مکانیزه و زرهی خود را قوی میکردند و یا پشتیبانی هوایی را تقویت میکردند و دوباره در همان منطقه رمضان با دشمن خودشان میجنگیدند. یعنی کار را این جوری حل میکردند و هرگز سراغ منطقهای [مثل هور] و آن دریاچه نمیرفتند یا چه بسا به سراغ منطقه فاو یا [عملیات] بدر که دوباره در همان زمین خیبر اتفاق افتاد، نمیرفتند. بلکه میرفتند و ضعفهایشان را از راه طبیعیاش حل میکردند. ولی ما چون آن امکان مالی و پولی را در اختیار نداشتیم و نظام هم چون پول نداشت، هرگز حاضر نمیشد بیاید اینطوری خرج کند؛ لذا رزمندگان ما مظلومانه رفتند، یک جایی که دشمن نتواند از قوتهایش استفاده کند، به همین خاطر هور را برای عملیات انتخاب کردند. [ما معتقد بودیم] دشمن نمیتواند بیاید در زمین هور بجنگد، آخر چه طور بجنگد؟ تانکش چه طور در غرب دجله، در جزایر مجنون میتواند مانور بدهد؟ نمیتواند بیاید اینجا بجنگد. اتفاقاً ما از وحشت یگانهای آزاد و متحرکش فرار کردیم به اینجا (هور) آمدیم. چون میدانستیم نیروهای ارتش (که همزمان با عملیات سپاه در هور) در زید میجنگند و احتیاطهای ارتش (عراق) آنجا سراغشان میروند و با آنها میجنگند.
انتخاب زمین هور برای انجام عملیات خیبر تاکتیکهای بسیار زیادی را میطلبید زیرا یک عملیات آبی – خاکی به تمام معنا بود که قطعاً عملیاتهای بعدی، ما از تأثیرات تاکتیکی آن به عنوان تجربه استفاده میکرد. به خصوص که عبور از آب تاکتیک ویژه میخواست. منتها باز اگر یک ارتش مثل ارتشهای متعارف دنیا بخواهد از یک جایی مثل دریاچهء هورالهویزه استفاده کند باز به فکر وسایل مکانیزه میرود، نه قایق. یعنی میرود دنبال یک تعداد نفربر درست و حسابی که بتواند از داخل آب عبور کند، حالا چه نفربر شناور، چه نفربر خشکی. ولی قطعاً نمیآید روی قایق فکر کند، بلکه میرود همین نفربرهای مثلاً روسی و امریکایی و این نفربرهایی که در دنیا وجود دارد و از رودخانهها و مناطق آب گرفتگی عبور میکنند، سراغ آنها میروند و دو، سه هزار دستگاه از آنها را میخرند و میآورند و با آنها میجنگند.
وقتی این فکر [از سوی آقا محسن (رضایی)] به عنوان عملیات تبلور پیدا کرد، گفت عملیات در هور زمینه ساز یک تحول جدید در جنگ است. یعنی هم تحول در تاکتیک و هم تحول در استراتژی جنگ. به عبارتی اولین عملیات در هور (عملیات خیبر) سرآغاز تحولی شد که عملیات بدر در سال 1363، فاو در سال 1364، کربلای 4 و حتی مقداری هم کربلای 5 در سال 1365 متأثر از آن بودند. اگر ما عملیات خیبر را با آن تاکتیکهای ویژهاش که جنگ در آب بود، نمیداشتیم، به جرئت میتوان گفت که ما در فاو موفق نمیشدیم، چون تجربهای نداشتیم. در حالی که وقتی ما به منطقهء عملیات بدر و فاو آمدیم، تجربه خیبر را با خود داشتیم. حالا شاید مدت هشت سال جنگ را هم که مرور کنیم، بعضی از عملیاتها سرآغاز عملیاتهای دیگر واقع شدهاند. مثلاً میشود گفت ثامنالائمه واقعاً سرآغاز عملیاتها بوده، یعنی بروز جرئت برای طراحی عملیاتی وسیع و با آن وسعتی که به هر حال تا آن زمان نظیرش را نداشتیم. یعنی تحول به این مفهوم که فرماندهی در آن شرایط تصمیم گرفته، عملیاتی به این بزرگی را انجام بدهد و وقتی موفق میشود، مشاهده میکنیم که روند جنگ یک شتابی به خود میگیرد. از همین جهت عملیات طریقالقدس به دنبال عملیات ثامنالائمه انجام گرفت و از همان تجارب و همان تاکتیکها استفاده شد تا این که این تاکتیک در (عملیات) رمضان متوقف شد.
از نکات جالب عملیات خیبر به لحاظ تاکتیکی این است که باز ما آمدیم، راههای تاکتیکی خاصی را ابداع کردیم. یعنی رفتن در این آب، خودش یک ابتکار بود. خوب حالا میآییم و میخواهیم در این منطقه بجنگیم. بالاخره تاکتیک متعارف به ما حکم میکند که بیاییم از وسایل مکانیزه استفاده کنیم. وسایل مکانیزهء مخصوص این آب که در دنیا هست و ساختهاند. ولی ما به دلیل همان گرفتاری مالی [و تحریمهای تسلیحاتی] که داشتیم نمیتوانستیم از چنین تجهیزاتی استفاده کنیم و صرفاً از همین قایقهای ماهیگیری و قایقهای تفریحی معمولی استفاده میکنیم. اینها همه حسن و قدرت این نیرو و این رزمندهها را میرساند. طوریکه مأیوس نمیشوند و این مانعهای عظیم موجب نمیشود که بگویند دیگر نمیشود جنگید. بلکه مرتباً فکر میکنند و یک راه حل میدهند که یکی از آنها ساختن قایق عاشورا بوده است. قایقهایی که از روی قایقهای قاچاقچیها که در خلیج فارس تردد میکردند، الگوبرداری شد. بنابراین از مرز موانع گذشتن، هر کدام یک تاکتیک خاص است. یعنی استفاده از قایق ساده به جای مکانیزه، خودش یک تاکتیک است. در واقع میشود گفت یکی از تأثیرات تاکتیکی عملیات خیبر مجهز شدن تمام یگانهای سپاه به سازمان واحدهای دریایی بود. حالا این را من خیلی ساده عرض میکنم، ولی خوب خدا وکیلی باید دید آن لشکر و یگانی که آمده این واحد را در خودش ایجاد کرده، چه قدر کار کرده، چه قدر زحمت کشیده، چه قدر آدم پای کار آورده و چه قدر به خودشان سختی دادند، تا راه و روش خودشان را عوض کنند. خوب اینها [یگانهای سپاه] در منطقه خاکی میجنگیدند، روی یک زمین سفت میجنگیدند. حالا یکباره باید در مدت زمانی بسیار بسیار کم بیایند و روی قایق سرمایهگذاری کنند. آنهم به دلیل رعایت اصل غافلگیری که واقعاً پرداختن به این اصل در حد مطلوبش در جنگ اگر بخواهیم نمره بدهیم، خیبر نمره اول را میآورد که چه قدر تلاش شد و چه راههایی اتخاذ شد تا این غافلگیری رعایت شود و خود آن هم تاکتیکهای مختلفی را به کار گرفتند تا این غافلگیری رعایت شد. البته موضوع رعایت این اصل، ما را محدود کرده بود. چون ما نمیدانستیم که از یک سال قبل به یگانهایمان بگوییم، آقا! قرار است ما در منطقهای به نام خیبر بجنگیم، حالا تو بیا و برو به بوشهر یا ماهشهر یا یک جایی کنار رودخانهای چهارصد، پانصد فروند قایق هم بگیر، آموزش بده و یگانت را مجهز کن. نه. این کار صورت نگرفت. بلکه به دلیل همان گرفتاری که در بحث حفاظت داشتیم، مأموریت یگانها را دفعتاً ابلاغ کردیم. یعنی واقعاً [از زمان ابلاغ تا آغاز عملیات] یک ماه هم نشد.
حسین اردستانی همچنین بیان کرده است: البته بعد از آقا محسن [رضایی] ، چند نفر از قرارگاه نصرت کمکم در جریان منطقهء عملیاتی قرار گرفتند.
سردار غلامعلی رشید در ادامه گفته است: بله، فرمانده قرارگاهها چهل و هفت، هشت روز قبل از عملیات مطلع شدند ولی به فرمانده لشکرها در ذهنم است که بیست و هشت، بیست و نه روز قبل از عملیات ابلاغ شد. یعنی فرمانده قرارگاهها به لشکرها گفته بودند فعلاً نیایید و در خط پدافندیشان مثلاً در غرب بمانید. حالا واقعاً یک لشکر ظرف یک ماه چگونه میتواند بیاید در یک زمین اینجوری بجنگد. این یعنی تحول ایجاد کردن برای یک لشکر سپاه. علاوه بر این، نکات خیلی زیادی در عملیات است که باید شکافته بشود. شما از من نخواهید مثلاً بگویم تاکتیک غواصی چه بود. یعنی میشود گفت ما وقتی به فاو آمدیم، دیگر به راحتی پدیدهای به نام غواص را میپذیریم و برای ما خیلی ساده میشود که یک دفعه دو هزار غواص را آماده کنیم و این متأثر از خیبر است. اگر ما خیبر را نمیداشتیم واقعاً برای ما به لحاظ تفکر و به لحاظ پذیرش بسیار سخت بود که فرماندهی به ما بگوید، اینجا دو هزار غواص میخواهد و ما بگوییم این که مشکلی ندارد. این خیبر بود که تمام این پیچیدگیها را برای ما ساده کرده بود. عملیات فاو چه قدر پیچیدگی داشت، عملیات بدر چه قدر پیچیدگی داشت [عملیات در این مناطق به خاطر آن که] اینها را ما در خیبر یکبار تجربه کرده بودیم، آسان انجام شد.
حسین اردستانی هم افزوده است: پس عملیات خیبر یک زیرسازی برای ادامهء جنگ بود. یک خمیرمایه و پایهای برای عملیاتهای بعدی شد و بهرهگیری از [گردان] غواص از عملیات بدر، محصول تجربه عملیات خیبر است که ما میبینیم از آن استفاده میشود.
سردار غلامعلی رشید در ادامه بحث خود آورده است: بله، دقیقاً همینطور است. منتها در خیبر با شتاب و عجلهء زیادی که داشتیم، به خیلی از مسائل در حد مطلوبش نرسیدیم. مثلاً ما جزء برآوردهایمان 2000 فروند قایق بود که به آن نرسیده بودیم و 450 تا 500 فروند قایق آماده شد. حالا واقعاً یا مملکت یا سیستم پشتیبانی سپاه نتوانست این را هضم کند که به 2000 فروند برساند. همچنین به غواص نیاز داشتیم، اما به یک باره نتوانستیم با پدیده غواص - مثل آنچه در فاو آماده کردیم- روبرو شویم. بالاخره پشتیبانیهای انجام شده در عملیات خیبر برای هجوم اولیه کافی نبود و باید با همان تعداد قایقها عملیات را تداوم میدادیم. اگر ما عملیات خیبر را نداشتیم عملیاتهای بعدی را به آن شکل مطلوب نمیتوانستیم انجام دهیم. خوب نکات زیادی در این هست. حالا تأثیر استراتژی که میگویید من نمیدانم چه چیزی در ذهن شماست. اگر شما استراتژی را متکی بر هدف بگیرید، استراتژی جنگ، در خیبر و بدر تغییر نکرد.
عملیات خیبر نوآوری و ابتکار تازهای در جنگ تحمیلی بود که تا سال 1362 همتا نداشت. این عملیات نتیجه جنگ را تغییر داد و جنگ تحمیلی را وارد مرحله نویی کرد که به نحوی به نفع جبهه خودی بود. عبور از آب گرفتگی خرمشهر فتح شد و ارتش عراق عقب نشینی کرد، اما دشمن به فکر دست یابی به یک پدافند مطمئن بود. در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت؛ مناطق پست و دشتها را نیز با استفاده از موانع مصنوعی مثل میادین مین موقعیت خود را تحکیم بخشید. ناگفته نماند دشمن از موانع طبیعی نیز بهره میگرفت. رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از مناطقی محسوب میشد که دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران نگرانیاش کمتر بود، چرا که عراق هرگز نمیپنداشت نیروهای پیاده ایران بتواند از آب گرفتگی وسیع هورالعظیم به راحتی عبور کنند. هر چند اجرای دو عملیات والفجر مقدماتی و رمضان در منطقه شمال هور با شکست روبه رو شد، اما به طور غیر مستقیم نتیجه مطلوبی داشت. اجرای این عملیاتها در منطقه چزابه باعث شد موقعیت دشمن در منطقه هور شناسایی شود. در عملیات والفجر مقدماتی فرماندهان سپاه پاسداران در منطقه حضور یافتند و با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سریعاً به دست طراحی عملیات خیبر زدند. مرحله اول عملیاتهای شناسایی بود که به صورت کاملا محرمانه و سری به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد. مرحله دوم، تغییر در رزم نیروها بود چرا که عملیات خیبر برخلاف عملیاتهای دیگر که در خشکی انجام میشد اولین عملیات آبی – خاکی رزمندگان اسلام بود که باید به تحقق میپیوست. اولین نبرد آبی خاکی منطقه عملیات خیبر درست در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه اجرا شد. این منطقه دارای دو نوع طبیعت متفاوت است: هور و خشکی. هور منطقهای است هم سطح دریا که در بعضی مناطق سطح آب آن 2 تا 3 متر بالاتر از آب دریاست و به طور کلی نسبت به مناطق هم جوار گودتر و عمیق تر است. نیزارهایی با ارتفاع 2 تا 7 متر، بردی و چولان پوششهای گیاهی این منطقهاند. در داخل منطقه مزبور جزایر شمالی و جنوبی مجنون واقع است که یکی از مناطق استراتژیک نیروهای دشمن محسوب میشد. آزاد سازی منطقهای به وسعت 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه، تنها گوشه از دستاوردهای این عملیات آبی خاکی رزمندگان اسلام بود عملیات خیبر در ساعت 21: 30 روز 3/12/1362 با رمز یا رسول الله آغاز شد. با شروع عملیات نیروهای قرارگاه نجف با تهاجم سراسری در مناطقی همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون مستقر شدند. از آن سو نیز قرارگاه کربلا که در محور زید وارد عمل شده بود، قرارگاه کربلا موجب بازگشت یگانهای ارتش به مواضع قبلی خود شد. در شب اول عملیات نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید. در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول 6 کیلومتر– در اختیار نیروهای خودی بود، اما وسعت کم منطقه مانور از یک طرف و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از طرف دیگر، امکان پیشروی در محور جزایر مجنون را ناممکن ساخت. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد. عبور از آب گرفتگی پاسداری از عملیات خیبر با تصرف جزایر مجنون توسط نیروهای خودی عملیات خیبر وارد مرحله جدیدی شد. جاده بصره – العماره به دست رزمندگان اسلام افتاد و دشمن با اجرای آتش شدید و توان نیروهای پیاده و زرهیاش میکوشید جزایر مجنون را باز پس گیرد. این در حالی بود که نیروهای خودی خسته از چند روز جنگ و نداشتن عقبه نزدیک و نیز عدم حمایت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه میدادند. از آن طرف نیز دشمن با صدها قبضه توپ، هواپیما و نیز در اختیار داشتن عقبه خشکی و واحدهای زرهی خود فشارهای طاقت فرسایی را وارد ساخت. اما با این حال سپاه پاسداران با تمام استعداد خود جهت دفع تهاجم دشمن و حفظ جزایر توانستند در منطقه مستقر شوند و جزایر را حفظ کنند. در نهایتاً دشمن وقتی که در مقابل مقاومت نیروهای اسلام ناکام شد. تنها به تحکیم مواضع پدافندی خود پرداخت. نتایج عملیات آزاد سازی منطقهای به وسعت 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه، تنها گوشه از دستاوردهای این عملیات آبی خاکی رزمندگان اسلام بود. در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تأثیر تجهیزات دریایی و آبی – خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به تکمیل و توسعه سازمان رزم آبی خاکی پرداخت. این فعالیتها، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانههای بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیاتهای بدر، والفجر 8، کربلا 3، 4 و 5 و نیز زمینهای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران شد. از طرفی مقاومت ایران در این عملیات بزرگ باعث شد که حتی ابرقدرتها جهان نیز از ادامه جنگ عراق و ایران ناکام شوند. به گونهای که از تاریخ 3/12/1362 (زمان آغاز عملیات خیبر) تا تاریخ 30/7/1363 تعداد 474 طرح صلح از سوی 54 کشور مختلف جهان ارایه شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در تاریخ 11/3/1363 قطع نامه 552 خود را در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق تصویب کرد. اما این در حالی بود که هیچ یک از قطع نامه و طرحهای مذکور نظر ایران را تأمین نمیکرد.
[h=1][/h]
[/HR]
[/HR]
در عین حال، دشمن از موانع طبیعی نیز به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره میگرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمیپنداشت آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد؛ و نیز گمان نمیکرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند.
هم چنین عراق در سالهای سوم و چهارم جنگ تاکتیکهای جدیدی اتخاذ کرد، که طبعاً نیازمند بهکارگیری تاکتیکها و تدابیر جدید بود. به منظور برهم زدن معادله نظامی جنگ به نفع جمهوری اسلامی و به دست گرفتن ابتکار عمل، منطقه هور با سه ویژگی انتخاب گردید:
1- ضعف و ناتوانی دشمن در عملیات آبی – خاکی.
2- سرعت عمل.
3- غافلگیری.
منطقه هور با توجه به تجارب به دست آمده از عملیات رمضان تا والفجر 4 و با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن، و نیز نقش زمین و تأثیر گذاری آن، انتخاب شد. نظر به راکد بودن نسبی آب هور و وسعت بیش از اندازه آن، که طبعاً منجر به طولانی شدن عقبههای نیروهای خودی میشد و نیز فقدان زمین مناسب جهت قدرتمندی و قابلیتهای نیروهای خود (پس از عملیات رمضان تا قبل از خیبر) ، از جمله شرایط و عواملی بود که موجب میشد دشمن تصور عملیات گسترده را از طرف هور نداشته باشد و همین تصور باعث گردید که عراق، از جزایر مجنون شمالی و جنوبی و شرقی دجله تنها با چند گردان پدافند نماید.
در این میان، اجرای عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال هور، به رغم نتایج غیر مطلوب آن، نتیجهای بزرگ – هر چند غیر مستقیم – بر جای گذارد. عملیات در منطقه چزابه، شناسایی موقعیت ضعیف دشمن در منطقه هور را در پی داشت.
فرماندهان سپاه پاسداران که به مناسبت عملیات والفجر مقدماتی در آن منطقه حضور یافته بودند، با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سریعاً به طراحی عملیات خیبر پرداختند و با استفاده از تجربه حاصل از عملیات والفجر مقدماتی، ضریب امنیت را شدت بخشیده و رعایت حفاظت اطلاعات را اصل قرار دادند. مضافاً به این که دو نکته مهم دیگر در دستور کار قرار گرفت. نکته اول، فعالیتهای شناسایی بود که با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد.
نکته دوم، تغییر در سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد قابلیت عملیات آبی – خاکی بود که باید متحقق میشد، بر همین اساس، یگان دریایی سپاه (قرارگاه نوح) تشکیل شد. در عین حال، برای جلوگیری از هوشیاری دشمن، قرارگاه دریایی سپاه در بوشهر فعال گردید تا به این وسیله تلاش جدید به منظور افزایش فعالیت در خلیج فارس تلقی گردد.
[h=2]شرح عملیات[/h] نکته قابل توجه قبل از آغاز تک، حضور گسترده نیروهای مانور قدس در مناطق عملیاتی، پس از انجام مانور در مراکز مختلف شهرستانها بود. علاوه بر این، با توجه به مانور قدس و تهدید و اقدامات جنون آمیز دشمن و حمله موشکی به دزفول و بمباران شهرهای کرمانشاه، ایلام، رامهرمز و …، جو کلی جنگ در کشور، شکل خاصی به خود گرفته بود.
عملیات در ساعت 21: 30 روز 3/12/1362 با رمز یا رسول الله آغاز شد. در مرحله اول نیروهای قرارگاه نجف با تهاجم سراسری در مناطقی همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون استقرار یافتند. در این میان، قرارگاه کربلا که در محور زید وارد عمل شده بود، با به دست آوردن کمترین موفقیت موجب بازگشت یگانهای ارتش به مواضع قبلی خود شد.
در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر مجنون و طلاییه به منظور الحاق و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد؛ بنا به عللی پیشروی انجام نشد. در مقابل، دشمن به تدریج خود را بازیافته و پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره گذارد و سپس روی طلاییه متمرکز شد.
در ادامه عملیات، پس از آن که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، لشکر 14 سپاه پاسداران که تحت امر قرارگاه کربلا (ارتش) بود، آزاد شده و به همراه لشکر 27 مأموریت طلاییه را به عهده گرفت. در آن شب نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید. در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول 6 کیلومتر– در اختیار نیروهای خودی بود، لیکن وسعت کم منطقه مانور از یک سو و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از سوی دیگر، امکان پیشروی الحاق با محور جزایر مجنون را ناممکن ساخته بود. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد.
بر همین اساس و با توجه به فشارهای دشمن، مرحله سوم عملیات به منظور تثبیت موفقیت خودی در جزایر انجام شد. دشمن که هر گونه حضور نیروهای ایرانی در هور را خطری برای جاده بصره – العماره میدانست با اجرای آتش شدید و توان پیاده و زرهی میکوشید جزایر مجنون را باز پس گیرد. این در حالی بود که نیروهای خودی خسته از چند روز جنگ، نداشتن عقبه نزدیک و نیز عدم حمایت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه میدادند. متقابلاً، دشمن با تمرکز صدها قبضه توپ روی جزایر و بمباران مداوم آنها با هواپیما و نیز در اختیار داشتن عقبه خشکی با واحدهای زرهی خود فشارهای متعدد و طاقت فرسایی را وارد میساخت.
به رغم وضعیت یاد شده، نیروهای خودی میکوشیدند به هر صورت ممکن جزایر را حفظ نمایند. بر این اساس، سپاه پاسداران با تمام استعداد خود جهت دفع تهاجم دشمن و حفظ جزایر در آن جا استقرار یافت.
نهایتاً دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیر قابل تصور و پیش بینی مشاهده میکرد، به تدریج از باز پس گیری جزایر ناامید شد و به تحکیم مواضع پدافندی خود مبادرت ورزید.
در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تأثیر تجهیزات دریایی و آبی – خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به یکی از ضرورتهای حساس و حیاتی در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه گردید و آن لزوم ایجاد تقویت و توسعه یگانهای دریایی برای انجام عملیاتهای آبی – خاکی بود. این رهیافت، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانههای بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیاتهای بدر، والفجر 8، کربلا 3، 4 و 5 و نیز زمینهای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران گردید.
[h=2]پل خیبر را چه کسی ساخت؟[/h] حداکثر عمق آب در هورالعظیم در مواقع طغیانی رودخانهها به هشت متر میرسد، ولی کرانههای شرقی به خاطر شیب بسیار ملایم آن، کمترین ژرفا را دارند. به طور کلی میتوان گفت که حدود صد کیلومتر مربع از هور دارای عمقی بیش از چهار متر، دویست و پنجاه کیلومتر مربع از آن دارای عمقی معادل سه تا چهار متر مربع، آن عمقی برابر دو و نیم متر و بقیه آن که حدوداً یک هزار و هفتصد و پنجاه کیلومتر مربع است دارای عمقی کمتر از دو متر است. پوشش گیاهی هور را «نیزار» ، « بردی»، «چولان»، «گاله» و «شبلان» تشکیل میدهد و مه معادل 90% سطح آن را شامل میشود.
«جزایر مجنون» در یک کیلومتری مرز ایران و عراق در داخل هورالهویزه قرار دارد و از شمال به جنوب کشیده شده است. جزیره جنوبی مجنون که البته به خشکی متصل است حدود 30% از جزیره شمالی آن بزرگتر است.
در اواخر تابستان سال 1362 با دعوت فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از برادران مهندسی جنگ جهاد سازندگی به منطقه عملیاتی جنوب اعزام و در قرار گاه لشکر 77 خراسان، با فرماندهان نیروی زمینی جلسهای تشکیل دادند. فرمانده نیروی زمینی پس از مقدمه چنین برای عبور از اروندرود، درخواست ساخت پلی را کرد که بتواند گذر 6 تن بار را از روی رودخانه ممکن کند.
مهندس حاج بهروز پورشریفی (فرمانده مهندسی رزمی جهاد سازندگی) ، طرح تلفیق فوم و فایبرگلاس که توانایی و استحکام پل را در مقابل حملات بی وقفه و بی امان دشمن بالا میبرد را ارائه و مورد تایید قرار گرفت و پلهای نمونه در یکی از کارگاههای متعلق به کمیته فنی دفتر مرکزی جهاد سازندگی ساخته شد. این در حالی انجام شد که هنوز بسیاری از مسئولان با بی اعتمادی و نگرانی به اجرای کار مینگریستند.
قطعات ساخته شده برای گذراندن مرحله آزمایشی خود، به دریاچه آزادی واقع در مجموعه ورزشی آزادی تهران انتقال داده شد برای نصب این قطعات در دریاچه آزادی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش و سپاه و همچنین معاونت صنایع خودکفایی سپاه با حضور در مجموعه آزادی، از نزدیک با نحوه طراحی، ساخت و کارآیی پل آشنا شدند. دو روز بعد، از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از برادران جهاد سازندگی جهت تشکیل جلسه مشاورهای درباره همین طرح دعوت به عمل آمد و در نهایت، سپاه پاسداران سفارش ساخت 30 کیلومتر از این پل را در زمان دو و نیم ماه به برادران جهاد ابلاغ کرد.
اکنون کاملا روشن بود که 30 کیلومتر پل برای استفاده در اروند نیست. به هر حال لازم بود که همه امکانات کشور برای اجرای این طرح بسیج شوند. به همین منظور، موضوع اجرای طرح در جلسهای به اطلاع دولت رسید. پس از آن دولت با کمال ناباروری و غیر قابل اجرا دانستن این پروژه از طرف برخی از وزرا، دستور هماهنگی وزارتخانه های صنایع سنگین، صنایع، بازگانی، جهاد، سپاه را صادر کرد.
بدین ترتیب پل خیبر در قطعاتی به ابعاد 5أ—3 با سطحی مقاوم از پروفیل و محفظهای از پلی اورانان فوم که فایبرگلاس پوشیده بود، برای آبهای با سرعت حداکثر 2 متر بر ثانیه، با تناژ 6 تن ساخته شد. هر قطعه این پل 1200 کیلو گرم وزن داشت. سبک بودن پل، ویژگی مهمی بود که در لحظات بحرانی جنگ قابل توجه بود. مهندس حاج بهروز همه محاسبههای لازم را از قبیل نیروهای وارد بر پل و اتصالها را خود به اتمام رسانید و برای دفع نیروهای خطرآفرین احتمالی، پیش بینیهای مقدور را انجام داد. پلهای خواسته شده در مدت لازم ساخته شد و به هنگم اجرای عملیات عظیم خیبر مورد بهره برداری قرار گرفت.
هدف این عملیات که با رمز «یا رسول الله» در تاریخ 3/12/62 ساعت 5/8 بعد از ظهر آغاز شد، تصرف و تأمین جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه بود. نتیجه عملیات، آزاد سازی جزایر مجنون و چندین روستای منطقه و تصرف حداقل 50 حلقه چاه نفتی بود.