۩ ♥ ۩ رحلت جانگداز حضرت خدیجه سلام الله علیها ۩ ♥ ۩

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
۩ ♥ ۩ رحلت جانگداز حضرت خدیجه سلام الله علیها ۩ ♥ ۩

خديجة:

دختر خويلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصّى مادرش فاطمه بنت زائدة الاصمّ از نسل عامر بن لؤىّ است.

در جاهليّت خديجه را طاهره ميگفتند و پيغمبر (ص) او را كبرى لقب داد.

وى اولين زنى بود كه اسلام آورد و با ثروت و مالى كه داشت پيغمبر (ص) را يارى داد و با آن حضرت مواسات نمود.

خديجه زنى عاقله و ثروتمند بود كه مردان با سرمايه و مال او تجارت ميكردند.

وى در سنّ چهل سالگى با پيغمبر (ص) كه در آنروز بيست و پنج سال داشت ازدواج نمود، و بيست و چهار سال با پيغمبر (ص) زندگى كرد و در سنّ شصت و پنج سالگى سه سال پيش از هجرت در مكه وفات نمود. (لغتنامه دهخدا و اسد الغابه 5 / 434)

از ابن عباس نقل شده كه نخستين از زنان كه به پيغمبر (ص) ايمان آورد خديجه بود و نخستين مرد على بن ابى طالب.

از حضرت رسول (ص) روايت است كه خداوند چهار زن را برگزيد: مريم و آسيه و خديجه و فاطمه (س).

پيغمبر (ص) در سن بيست و پنج سالگى از سوى خديجه به تجارت شام رفت و پس از چند ماه با وى ازدواج نمود و كلينى گويد: مدت بيست و چهار سال دوران زندگى آنها بود. از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده كه روزى پيغمبر (ص) در كنار همسرانش نشسته بود نام خديجه بميان آمد حضرت بگريست، عايشه گفت: بر پيرزنى سرخ پوست از بنى اسد ميگريى؟! حضرت فرمود: روزگارى كه شما مرا تكذيب نموديد او مرا تصديق كرد و روزى كه شما كافر بوديد او ايمان آورد، شما عقيم بوديد و او از من فرزندان بزاد. عايشه گفت: از آن روز وى را به نيكى ياد ميكردم تا نزد پيغمبر عزيز باشم. از امام صادق (ع) روايت شده كه چون پيغمبر(ص) خواست با خديجه ازدواج كند ابو طالب به اتفاق خانواده و جمعى از رجال قريش به خانه ورقه عموى خديجه رفته و محض ورود گفت: سپاس مر خداوند اين خانه كه ما را از كشت ابراهيم و ذريه اسماعيل قرار داد و در حرم امن خود جاى داد و بر مردم حاكم ساخت و در اين شهر مشمول بركات خويش كرد; و بعد، اين برادر زاده ام كه وى را نتوان با هيچيك از مردان قريش قياس نمود جز اينكه راجح آيد و كسى وى را مانند نبود هر چند تهى دست و درويش است كه مال را دوامى نبود و بكس ارزش ندهد، و اكنون وى خواستار خديجه است و خديجه نيز به وى مايل، و ما هم اكنون آمده كه او را از تو و به اختيار خويش خواستگارى كنيم و مهرش بر من و از مال من ميباشد، و به خداوند اين خانه سوگند كه برادر زاده ام آينده اى درخشان و دينى روشن و عقلى كامل دارد. آنگاه ابو طالب سكوت نمود و ورقه به سخن پرداخت ولى با لكنت زبان و بريده بريده سخن ميگفت و او خود كشيش مسيحى، بود كه در اين حال خديجه به سخن آمد و گفت: اى عمّ! هر چند تو اختياردار منى در شئون من از خودم اوليت ندارى، اى محمد! من خود را به تو تزويج نمودم و مهرم را از مال خودم مقرر داشتم، عمويت را بگو وليمه اى ترتيب دهد و همسر خويش را به تصرف درآور. ابوطالب گفت: اى جمع حاضر گواه باشيد كه خديجه خود را بكابين محمد درآورد و مهرش را از مال خودش قرار داد. يكى از قريش كه در مجلس حضور داشت گفت: وا عجبا آيا چنين بوده كه زن مهر خويش را خود بپردازد؟! ابو طالب سخت بخشم آمد و گفت: آرى اگر مردى مانند برادر زاده من باشد بايستى زنان وى را بگرانترين مهر بدست آرند و اگر امثال شما بود بايد خود بمهر گران زنى بدست آرند. پس ابو طالب شترى نحر نمود و وليمه اى ترتيب داد

از حضرت رسول (ص) نقل است كه فرمود: چون در پايان سفر معراج خواستم از جبرئيل جدا گردم به وى گفتم: «با من كارى ندارى»؟ گفت: «كار من آنكه سلام خدا و سلام مرا به خديجه رسانى». چون پيام سلام را به خديجه رساندم وى گفت: «خداوند خود سلام و سلامتى از او و بسوى او است و بر جبرئيل سلام باد».

عده اى از مورخين گفته اند: خديجه پيش از ازدواجش با پيغمبر (ص) دو همسر ديگر داشته بنامهاى عتيق بن عائذ مخزومى و ابوهاله زرارة بن نباش اسيدى. اما بلاذرى و ابوالقاسم كوفى و سيد مرتضى در كتاب شافى و شيخ طوسى در كتاب تلخيص گفته اند: وى هنگام ازدواجش با پيغمبر باكره بوده. مؤيد اين قول آنكه در دو كتاب انوار و بدع آمده كه رقيه و زينب دختران خواهر خديجه، هاله بنت خويلد بوده اند. (بحار: 16 و 18 و 22)



:Sham:اى قبله حاجات مولاتى خديجه:Sham:

اى مادر سادات مولاتى خديجه

اى آنكه نور عشق لبخند تو باشد

زهرا نمايد فخر فرزند تو باشد

اى بهترين مادر گرامى همسر عشق

هستى خود دادى به راه رهبر عشق

اى گرمى كاشانه احمد خديجه

اى سفره دار خانه احمد خديجه

تو رمز پيروزى ختم المرسلينى

در هر دو عالم حتم دارم بهترينى

تو نور بخش دين ميان عالمينى

در كربلا تو ذكر لبهاى حسينى

تو درس بر زهرا ميان كوچه دادى

خود را سپر بر سينه احمد نهادى

هركس‏ كه‏ اهل‏ توست‏ مادر،خورده‏ سيلى

باشد نشان نسل تو رخسار نيلى

رفتى نديدى دخترت دركوچه‏ جان‏ داد

:Sham:با صورت از سيلى به روى خاك افتاد :Sham:
برگرفته از سایتwww.khadijeh.com

سلام علیکم

پیام مرجع عالیقدرشیعه آیت الله العظمی سید صادق شیرازی به مناسبت سالروز رحلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمدللّه رب العالمین وصلوات اللّه علی محمد وآله الطاهرین ولعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین

مقام رفیع ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) آنقدر عظیم است که ائمه اطهار (علیهم السلام) در زیارت حضرت سیدالشهداء (صلوات الله علیه) بعنوان یکی از افتخارات، آن حضرت را (فرزند خدیجه کبری) خوانده و فرموده اند:

«السلام علیک یابن خدیجة الکبری» (سلام بر شما باد ای فرزند خدیجه کبری)

و خود آقا حضرت اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه) روز عاشوراء در خطبه غراء خود و احتجاج بر دشمنان، این افتخار را متذکر شدند و فرمودند:

«انشدکم الله هل تعلمون ان جدتی خدیجة بنت خویلد اول نساء هذه الامة اسلاما؟» (بحارالأنوار/44/ص318)

(خدا را گواه می گیرم بر شما! آیا میدانید که جدّة من خدیجه دختر خویلد اولین خانمی است از خانمهای این امت که اسلام آورد؟)

کذلک در دعای ندبه مروی از حضرت بقیة الله مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این افتخار نسبت بآن حضرت ذکرشده:

«وابن خدیجة الغراء» (و فرزند خدیجه شریفه و برتر از زنها) (بحارالأنوار/99/ص107)

این افتخارات معصومین (علیهم السلام) به حضرت خدیجه کبری نشانی از مقام بسیار بلند و بسی عالی ایشان است.

لذا چه بجا و مناسب است بر مؤمنین کرام که در دهم ماه مبارک رمضان روز ارتحال این بانوی عظیم الشأن اسلام را مورد تجلیل قرار داده، که موجب خوشنودی یکایک معصومین علیهم الصلاة والسلام، مخصوصاً حضرت بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود.
منبع:http://shirazi.ir/php/shownews.php?Code=2986

[="darkgreen"]شمه ای از فضایل حضرت خدیجه
اولین زنی که در نزد پیامبر از احترام و محبوبیت خاصی برخوردار بود.
1- حدیث مشهوری میان اهل شیعه و اهل سنت است که پیغمبر فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان زنان فقط چهار زن که عبارتند از: آسیه دختر مزاحم (زن فرعون)، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
2- و نیز فرمود: بهترین زنان بهشت چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد ص، آسیه دختر مزاحم.
3- در تفسیر عیاشی از امام باقر علیه السلام، از رسول خدا روایت است که فرمود: درشب معراج چون بازگشتم، از جبرئیل پرسیدم آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: خدیجه را از طرف خداوند و از جانب من سلام برسان.
4- او یک همسر فداکار و ایثارگر، بهترین یاور برای رسول خدا و در تمام مشکلات و سختی های پی در پی و تبعیدها و محاصره های پیامبر، قوی ترین پشتییان و همراه او بود. اموال خود را در راه اهداف الهی همسرش و گسترش و تقویت اسلام، بخشش کرد و با ثروت بسیارش در راه تثبیت و پیشرفت اسلام، بسیار موثر بود.
5- او زنی با کمال و با شخصیت و با فضیلت بود و از همین رو از زنان دیگر ممتاز و پیامبر خدا او را بسیار دوست می داشت.[/]

[="navy"]برخی وقایع دوران زندگی حضرت خدیجه با رسول گرامی اسلام
1- تجدید بنای خانه کعبه و حکمیت رسول خدا که در 35 سالگی رسول اکرم اتقاف افتاد
2- مبارزه با بت پرستی و اختلاف بین بت پرستان، توسط مردان و سران جامعه آن روز
3- بعثت رسول اکرم و پیغمبری آن حضرت
4- جنگ های پیغمبر

[/]

[="navy"]وفات؛ مدفن
حضرت خدیجه مدت 25 سال در خانه پیامبر اسلام زندگی کرد و وی در سال دهم بعثت در دهم ماه رمضان و به مدت کوتاهی بعد از وفات "ابوطالب" عمو و سرپرست پیغمبر از دنیا رفت. آن سال را "عام الاحزان" سال اندوها گفته اند. مرقد او در «حجون مکه» در قبرستان ابوطالب کنار قبر عبدالمطلب، ابوطالب و عبدمناف می باشد.

پیغمبر بعد از حضرت خدیجه
پیامبر سالها بعد از مرگ او به خوبی از تنها یار وفادار خود یاد می کرد. بارها بیاد او گریه می کرد. به نقل از عایشه که هر وقت پیامبر گوسفندی را ذبح می کرد، می فرمود: گوشت های آن را برای دوستان خدیجه بفرستید و عایشه بر او رشک می برد و می گفت که پیامبر زیاد از او یاد می کرد. در روایت مشهور دیگری است که چون برای پیغمبر هدیه ای می آوردند گااهی می فرمود: برای فلان بانوئی ببرید که از دوستان خدیجه بوده است. رسول خدا درباره خدیجه می فرماید: خداوند بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردم کفر داشتند، تصدیق نبوت من کرد، زمانی که دیگران مرا تکذیب کردند و اموال خود را در اختیار من گذاشت در وقتی که دیگران محروم کردند و خداوند متعال از او فرزندانی به من عطا کرد و در روز فتح مکه، پیغمر مسیر حرکت را به گونه ای تنظیم کرد که از کنار مزار خدیجه سلام الله علیها عبور نمود.

1- فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)

2- دائرة المعارف تشیع

3- زندگانی پیامبر اکرم (رسول جعفریان)
[/]

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]دهم ماه مبارک رمضان – رحلت حضرت خدیجه علیها السلام[/]



[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]آن حضرت اولین زنی است که پیامبر صلی الله علیه وآله را تصدیق نمود، و اول زنی است که در مکه با رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز جماعت خواند، و اول زنی است که ایمان خود را در مکه در میان مشرکین اظهار نمود، و اول زنی است که در مقابل دشمن از رسول خدا صلی الله علیه وآله دفاع نمود وتمام اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه وآله بخشید، و اول زنی است که ایمانش با قبول ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به درجه کمال رسید.

[/][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]روزی پیامبر صلی الله علیه وآله خدیجه علیها السلام را خواست و در کنار خود نشانید و فرمود : این جبرئیل است و می گوید : برای اسلام شروطی است که عبارتند از : اقرار به یگانگی خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول این شریعت و احکام آن، اطاعت از اولی الامر و ائمه طاهرین از فرزندان او یکی بعد از دیگری با برائت از دشمنان ایشان .

[/][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدیجه علیها السلام به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرین به خصوص امیرامؤمنین علیه السلام را تصدیق کرد. پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود : (( هو مولاک و مولی المؤمنین و امامهم بعدی )): یعنی (( علی مولای تو و مولای مؤمنان بعد از من و امام ایشان است)). آنگاه از خدیجه علیها السلام در قبول ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام عهد مؤکد گرفت . سپس رسول خدا صلی الله علیه وآله یک یک از اصول و فروع دین حتی آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بیان فرمود.

[/][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]سپس پیامبر صلی الله علیه وآله دست خود را بالای دست امیرالمؤمنین علیه السلام نهاد و خدیجه علیها السلام دست خود را بالای دست رسول خدا صلی الله علیه وآله نهاد و به این ترتیب با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نمود.(1) [/]






[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]1. بحارالانوار : ج18 ص232 ، ج65 ص 392 .
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

فضيلت خديجه (س) درگفتار بزرگان



در روايات اسلامي كه از طريق شيعه و اهل تسنن نقل شده، و نيز در كلام بزرگان و انديشمندان، در شأن و مقام ارجمند ام المومنين حضرت خديجه كبري (س) سخن فراوان با تعبيرات گوناگون به ميان آمده است.

به گفته صاحب مستدرك سفينة البحار، « فضائل حضرت خديجه (س) كه در ابواب مختلف روايات آمده، بيش از آن است كه (قابل) شمارش باشد».(1)

حاصل توجه به اين روايات پي بردن به راز عظمت او، و شناخت شايستگي هاي او است.
از رسول اكرم (ص) نقل است كه :
«خير نسائها خديجة و خير نسائها مريم ابنة عمران»
«بهترين زنان دنيا خديجه (س) و مريم دختر عمران هستند»(2)

«خيرنساء العالمين مريم بنت عمران، و آسيه بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد(ص)»
بهترين زنان جهانيان عبارتند از: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم، خديجه دختر خويلد و فاطمه (س) دختر حضرت محمد (ص) (3)

ابن عباس مي گويد: روزي رسول خدا (ص) چهار خط كشيد. آنگاه پرسيد: آيا مي دانيد اين خطها چيست؟ گفتيم: خدا و رسولش داناتر است. فرمود:
«خير نساء الجنة مريم بنت عمران، و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد، و آسية بنت مزاحم امراة فرعون:
بهترين زنان بهشت، مريم دختر عمران، خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص) و آسيه دختر مزاحم، همسر فرعون است»(4)

پيامبر (ص) به عايشه كه در حال برتري جويي به فاطمه (ع) بود فرمود:
«او ما فاعلمت ان الله اصطفي آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران و عليا و الحسن و الحسين و حمزه و جعفرا و فاطمة و خديجة علي العالمين ؟!
آيا نميداني كه خداوند، آدم، نوح، آل ابراهيم، آل عمران، علي (ع)، حسن (ع)، حسين (ع)، حمزه، جعفر، فاطمه (ع) و خديجه (ع) را بر جهانيان برگزيد ؟! ».(5)

پيامبر (ص) فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: اي رسول خدا! اين خديجه (ع) است، هرگاه نزد تو آمد، براو از سوي پروردگارش و از طرف من، سلام برسان:
«و بشرها ببيت في الجنة من قصب لا صخب و لا نصب »،
«و او را به خانهاي از يك قطعه (زبرجد) در بهشت كه در آن رنج و ناآرامي نيست مژده بده»(6)

«اربع نسوة سيدات سادات عالمهن مريم بنت عمران، و آسية بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد، و افضلهن عالما فاطمة؛
چهار زن سرور زنان جهان خود مي باشند كه عبارتند از: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم، خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد (ص)، و بهترين آنها در جهان فاطمه (ع) است»(7)

«حسبك من نساء العالمين مريم بنت عمران، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد (ص) و آسية بنت مزاحم.
درميان بانوان دو جهان، در فضيلت و كمال كافي است: مريم، خديجه، فاطمه و آسيه (عليهن السلام)»(8)

پيامبر اكرم (ص) در تفسير (آيه 22 مطففين) «عينا يشرب بها المقربون، همان چشمه بهشتي كه مقربان از آن مي نوشند.» فرمود:
«المقربون السابقون؛ رسول الله، و علي بن ابيطالب و الائمة، فاطمة و خديجة»(9)

روزي پيامبر (ص) به علي (ع) فرمود: «تو همسري مانند فاطمه (س) داري كه من چنان همسري ندارم، تو مادر زني مثل خديجه (س) داري كه من چنين مادرزني ندارم.»(10)

روايت شده است؛ روزي جبرئيل به حضور پيامبر (ص) آمد و جوياي خديجه (ع) شد، پيامبر (ص) او را نيافت، جبرئيل گفت: «وقتي كه او آمد، به او خبر برده كه پروردگارش به او سلام ميرساند.»(11)

پيامبر اكرم (ص) در چهل شبانه روز اعتزال از خديجه (ع) توسط عمار ياسر به خديجه چنين پيام داد: «ان الله عز وجل ليباهي بك كرام ملائكته كل يوم مرارا؛
همانا خداوند متعال به افتخار وجود تو هر روز به طور مكرر به فرشتگان بزرگش افتخار ميكند»(12)

روزي رسول خدا (ص) در مسجد در حضور مردم در شأن حسن و حسين (ع) مطالبي فرمود، از جمله چنين گفت: «ايها الناس الا اخبركم بخير الناس جدا و جده؛
اي مردم! آيا شما را خبر ندهم به بهترين انسانها ازجهت جد و جده؟»
حاضران عرض كردند: «آري، خبر بده!» فرمود:
«الحسن و الحسين، جدهما رسول الله و جدتهما خديجة بنت خويلد؛
آنها حسن و حسين (ع) هستند كه جدشان رسول خدا محمد (ص) است و جده آنها خديجه (ع) دختر خويلد ميباشد»(13)

در آن هنگام كه پيامبر (ص) در بستر رحلت قرار گرفت، حضرت زهرا(س) بسيار پريشان و گريان بود، پيامبر (ص) حضرت زهرا را به وجود پربركت مولاعلي دلداري داد، و در فرازي ضمن ياد از خديجه (ع) فرمود: «دل خوش دار كه: ان عليا اول من آمن بالله عزوجل و رسوله من هذه الامة، هو و خديجة امك؛ همانا علي (ع) نخستين شخص از اين امت است كه به ذات پاك خدا و رسولش ايمان آورد، او و خديجه (س) مادر تو اولين افرادي هستند كه به اسلام پيوستند.»(14)

پی نوشت ها :


1ـ خديجه، اسطوره مقاومت و ايثار، صفحه 186، اشتهاردي، محمد مهدي
2ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 164.
3ـ الاستيعاب، ج 2، ص 720.
4ـ بحارالانوار، ج 13، ص 162، ج 16، ص 2.
5ـ خديجه؛ اسطوره مقاومت و ايثار، ص 187، نقل از بحار ج 37، ص 63.
6ـ اسد الغابه، ج 5، ص 438.
7ـ ذخائر العقبي، ص 44.
8ـ كشف الغمه، ج 2، ص 71.
9ـ جمع البيان، ج 10، ص 320.
10ـ بحار، ج 40، ص 68 به نقل از خديجه؛ اسطوره مقاومت و ايثار ص 190.
11ـ همان، ج 16، ص 8.
12ـ كشف الغمه، ج 2، ص 72.
13ـ بحار، ج 43، ص 302، به نقل از خديجه، اسطوره مقاومت و ايثار، ص 198.
14ـ بحار، ج 22، ص 502

بسم الله الرحمن الرحیم

عالم بزرگ شيخ حرعاملي:

شيخ حرعاملي صاحب كتاب وسايل الشيعه شعري در وصف او سروده است:

زوجتة خديجه و فضلها
ابان عند قولها و فعلها
بنت خويلد الفتي المكرم
الماجد المويد المعظم
لها من الجنة بيت من قصب
لاصخب فيه ولالها نصب
و هذه مورة لفظ الخبر
عن النبي المصطفي المطهر

«همسر پيامبر خديجه كه فضل و برتري او از گفتار و رفتارش آشكار است، دختر خويلد آن جوانمرد بزرگوار، و ارجمند تاييد شده و بلند مقام براي خديجه و در بهشت خانه اي از يك قطعه گوهر بلورين آماده شده است كه در ناآرامي و رنج نيست.
اين موضوع عين سخن پيامبر برگزيده پاك خدا است كه خديجه در بهشت داراي چنين خانه اي ميباشد».

سیره و سیمای حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

الف: شناسنامه خدیجه


حضرت خدیجه پانزده سال قبل از عام الفیل وشصت وهشت سال قبل ازهجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود وپس ازشصت وپنج سال زندگی با شرافت وفضیلت سرانجام در تاریخ دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل ازهجرت رسول خدا به مدینه به لقاءالله پیوست .
نام او خدیجه ،و کنیه اش «ام هند» نام پدرش « خویلد ابن اسد » ونام مادرش « فاطمه دخترزائدة بن الاصم»می باشد.1
پدر ومادر خدیجه با چند واسطه به « لویّ بن غالب» می رسد که جدّ اعلای پیامبر خداست و مادرمادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است. بنابراین خدیجه هم از طرف پدر وهم از سوی مادرش با پیامبر اسلام هم نسب می باشد. 2
ب: ازدواج خدیجه
بانوی بی حرم - ویژه نامه وفات حضرت خدیجه (س)

ادامه مطلب ...

خدیجه در دوران جاهلیت

حضرت خدیجه علیهاالسلام در دوران جوانی با تشکیل کاروان های تجاری به کسب درآمد پرداخت.

وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود.

تاریخ نگاران، بارها از او با عنوان هایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل»ی یاد کرده اند. حضرت خدیجه علیهاالسلام یکی از ثروتمندترین مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه گاه نیازمندان بود.

کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاک دامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود.

لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان دهنده جایگاه او در میان مردم است.


نخستین بانوی مسلمان

حضرت خدیجه علیهاالسلام نخستین زنی بود که به پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد و اولین بانویی بود که همراه امام علی علیه السلام با پیامبر به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.

تاریخ نویسان از یکی از همسران پیامبراعظم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که می گفت: من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می کرد و اگر گوسفندی می کشت، به سراغ دوستان خدیجه می رفت و سهمی برای آنها می فرستاد.

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که خانه را ترک می کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرئت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!»

گفتار من چنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: «ابدا چنین نیست!... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است.

خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می بردند. او ثروت خود را در سخت ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد».


خدمات حضرت خدیجه به اسلام

حضرت خدیجه علیهاالسلام در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه هایی از این خدمات ارزشمند است.

حضرت خدیجه علیهاالسلام پس از ازدواج با پیامبر، دارایی اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود».

حضرت خدیجه علیهاالسلام ، این بانوی بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت آید.

هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و آله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می آمد، خدیجه او را دلداری می داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می زدود.


ثروت خدیجه در شعب ابی طالب


حضرت خدیجه علیهاالسلام در مدت سه سال که با پیامبر در شعب ابی طالب بود، مانند همیشه با مال خود به یاری پیامبر شتافت.

او تمام ثروت خود را در جریان شعب خرج کرد تا جایی که نقل می شود پس از محاصره اقتصادی، دیگر ثروتی نداشت. خدیجه، افزون بر اینکه ثروت خود را در این راه صرف کرد، از خویشان خود نیز می خواست در هر فرصت پیش آمده به مسلمانان کمک کنند.

آنان نیمه شب ها مقداری گندم و خرما بر شتری می گذاشتند و تا نزدیکی شعب می بردند، آن گاه افسار شتر را بر گردنش می آویختند و آن را رها می کردند تا به مسلمانان برسد.

خدیجه، سه سال رنج و مشقت شعب را تحمل کرد که می توان آن را اوج فداکاری او در خدمت به اسلام به شمار آورد. پیامبر همواره از این فداکاری خدیجه یاد می کرد و او را به دلیل این ایثار و از خودگذشتگی، می ستود.


سلام جبرئیل بر خدیجه



مقام حضرت خدیجه علیهاالسلام بسیار والاست؛ زیرا خداوند به وسیله امین وحی خویش، جبرئیل بر او سلام می فرستد و او را گرامی می دارد.

هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از معراج بازگشت، از جبرئیل پرسید: آیا کار دیگری هست؟

جبرئیل فرمود: «از طرف خداوند و از سوی من به خدیجه علیهاالسلام سلام برسان.» هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله خدیجه را ملاقات کرد،

فرمود: «ای خدیجه! خداوند و فرشتگان بر تو سلام می رسانند و گرامی ات می دارند.»

خدیجه فرمود: خداوند، خود، سلام است و سلام از اوست و سلام به سوی اوست و نیز سلام بر جبرئیل فرشته حق باد.

منزلت خدیجه علیهاالسلام نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله احترام و ارزش خاصی برای حضرت خدیجه علیهاالسلام قائل بودند و بارها شأن و مقام ارزش مند و والای ایشان را یادآوری می کردند.

از جمله می فرمودند: «برترین بانوان بهشت عبارتند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مُزاحِم، خدیجه دختر خَوَیْلِد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله ».

بعد از رحلت حضرت خدیجه علیهاالسلام ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیار از او یاد می کردند، چنان چه یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله گفته است: «رسول خدا صلی الله علیه و آله از خانه بیرون نمی رفت، مگر اینکه خدیجه را یاد می کرد و او را به نیکی ستایش می نمود».

نیز نقل شده که هرگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله گوسفندی ذبح می کرد، می فرمود: «این قربانی را برای دوستان خدیجه علیهاالسلام بفرستید؛ زیرا من دوستان خدیجه را نیز دوست دارم».

القاب حضرت خدیجه

حضرت خدیجه علیهاالسلام پیش از ولادتْ در کتاب آسمانی انجیل که بر حضرت عیسی نازل شد، به عنوان «بانوی مبارکه» و هم دم مریم در بهشت یاد شده است.

هم چنین درعصر جاهلیت که بسیاری از زنان به انحراف های عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه علیهاالسلام به خاطر قداست وپاکی به عنوان «طاهره» یعنی پاک سرشت و پاک روش خوانده شد.

از سویی نیز شخصیت خدیجه علیهاالسلام آن چنان چشم گیر بود که اورا به عنوان «بانوی بانوان» و «سرور زنان» می خواندند.

لقب دیگر آن حضرت «کبری» است که به معنی «ارج مند و والا مقام»
می باشد.

وفات کسی که با پیامبر و امیرالمومنین در کنار کعبه نماز خوانده تسلیت وفات کسی که عایشه ان را پیر زن خطاب میکند و بر او حسادت میکند و پیامبر در جوابش میگوید: ای عایشه همانا از خدیجه به من یک دختر رسیده که خدا تو را از این لطف محروم کرده تسلیت بی مادر شدن حضرت زهرا سلام الله علیه را تسلیت عرض میکنم.

تجسم حقیقت

خدیجه علیهاالسلام ، تجسم حقیقت و نماد مسلمان کامل، و تسلیم محض خدا ورسولش بود.

وی که به تمام صفات والای انسانی آراسته بود، از هیچ اقدامی در یاری رسول خدا کوتاهی نمی کرد و در این راه، نه تنها اموال، بلکه همه هستی خویش را در طبق اخلاص گذاشت.

وی باسلاح ایمان به حقیقت اسلام و تقوای الهی، در برابر تندباد حوادث و سختی ها، نستوه و پایدار ایستاد و ذره ای از اخلاص و ایمانش کم نشد.

سزاوار است امروز که روز وفات آن حضرت است، اعمال و رفتار الهی اش را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم و از زندگی سراسر پربار ایشان، درس جاودانگی بیاموزیم.


مباهات امامان

امامان معصوم علیهم السلام در موارد متعدد به وجود بانوی ارج مند جهان، حضرت خدیجه علیهاالسلام ، مباهات و افتخار کرده اند. مثلاً امام حسین علیه السلام روز عاشورا، در ضمن خطبه ای که خود را به دشمن معرفی می کرد،

فرمود:
«شما را به خدا سوگند، آیا می دانیدکه جده من خدیجه علیهاالسلام دختر خویلد است».

یا امام سجاد علیه السلام در مجلس یزید در دمشق، در فرازی از سخن رانی اش، خود را چنین معرفی می کند که: «من پسر خدیجه بانوی بزرگ اسلام هستم».

هم چنین در دعای ندبه هنگامی که امام عصرمان را یاد می کنیم، چنین می خوانیم:

«کجاست پسر پیامبر برگزیده اسلام صلی الله علیه و آله و پسر علی پسندیده علیه السلام و پسر خدیجه والا مقام علیهاالسلام ».



حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود : ای خدیجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنی معک فی الجنه‏» ; آیا می‏دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیماری خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهی کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به کار بردی . در خانه‏ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این‏دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسی به صورتش سیلی بزند . مبادا کسی بر اوفریاد بکشد . مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‏ای داشته‏باشد .
اما وصیت‏سوم را شرم می‏کنم برایت‏بگویم . آن را به‏فاطمه عرض می‏کنم تا او برایت‏بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم می‏گوید : من از قبر در هراسم ; از تو می‏خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی ، کفن کنی .»
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه‏فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسول‏الله ، خداوند به تو سلام می‏رساند و می‏فرماید : «ایشان اموالش‏را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده‏بگیریم .» ...

ادامه مطلب ...