امکان رسیدن همه ی مردم به امکانات

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امکان رسیدن همه ی مردم به امکانات

سلام بنده یک سوالی داشتم.
آیا برای یک کودک که به دنیا می آید این امکان وجوددارد که شخصی بشود مثل آیت الله بهجت یعنی به اون مقامات برسد؟(البته اگرتلاش کند)منظورم این است که آیا ایشان وامثال ایشان مثل علامه طباطبایی درزمانی که نوزادبودند استعدادممتازی نسبت به بقیه داشتند یا این که اون چیز هایی که به دست آوردند همش به خاطر تلاششان بود؟هم چنین فرض کنید یک نفربه گناهان کبیره زیادی مبتلا باشد.اگرتوبه کند آیا به لحاظ نظری می تواند کسی مثل آیت الله بهجت شود؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد رئوف

ابوالبرکات;653493 نوشت:
سلام بنده یک سوالی داشتم.
آیا برای یک کودک که به دنیا می آید این امکان وجوددارد که شخصی بشود مثل آیت الله بهجت یعنی به اون مقامات برسد؟(البته اگرتلاش کند)منظورم این است که آیا ایشان وامثال ایشان مثل علامه طباطبایی درزمانی که نوزادبودند استعدادممتازی نسبت به بقیه داشتند یا این که اون چیز هایی که به دست آوردند همش به خاطر تلاششان بود؟هم چنین فرض کنید یک نفربه گناهان کبیره زیادی مبتلا باشد.اگرتوبه کند آیا به لحاظ نظری می تواند کسی مثل آیت الله بهجت شود؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- نخست آنکه مقایسه هر فردی با فرد دیگر، کار آسانی نیست. افرادی که نام بردید از علمای بزرگ و افراد ممتاز قرن معاصر در جهان اسلام بوده اند، با این حال ما به تمام زوایای وجودی ایشان علم نداریم و بنابراین نمی توانیم ایشان را با فردی دیگر مقایسه کنیم.

- اساسا هر فردی بایستی نسبت به خودش، توانایی ها و تلاش های خودش مقایسه شود. زیرا مقایسه هر فردی با دیگری، نیازمند اطلاع از جوانب و حالات مختلف اوست که ما انسان ها معمولا چنین علمی نداریم.

- با توجه به این دو نکته، اگر به سوال اصلی شما باز گردیم باید گفت که هر کسی توانایی آن را دارد که در زندگی خود بسته به شرایط و تلاشش، پیشرفت کند و به درجات متعالی از معنویت و عرفان برسد. و خداوند نیز در این زمینه به انسان ها بشارت داده است که الذین جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا (1) وآنها كه در راه ما (با خلوص نيت) جهاد كنند ، قطعا به راههاي خود هدايتشان خواهيم كرد. و روشن است که جهاد تنها به مبارزه نظامی نمی گویند بلکه جهاد اکبر، مبارزه با نفس است.

- افرادی که گناهکار هستند نیز اگرچه عرصه را بر خود تنگ می کنند و زمینه بازگشت را دشوار و دشوارتر ولی راه بازگشت برای آنها از سوی خداوند باز است و خداوند همواره انسان ها را به توبه و بازگشت به راه نیک، دعوت می کند. بنابراین آنها نیز می توانند به راه درست بازگشته و در مسیر سعادت و کمال قدم بردارند.

موفق باشید

1. عنکبوت 69

سلام
در پست قبلی چون فکرمی کنم درست توضیح ندادم وهمچنین قانع نشدم می خواستم حول همان مورد بحث بیشتری بکنم.

ببینید یک نفر در یک خانواده بسیار فاسد به دنیا می آید. پدر معتاد است و مادر مثلا زن خرابی است. از کودکی با هزاران انحراف آشنا می شود. با فیلم های بد، بامشروبات الکلی ومحیط آلوده وبا... همچنین با مشکلات روحی و روانی بسیار فراوان.
من یک دوستی دارم که ایشان مدتی در نیروی انتظامی سرباز بود. بنده خدا تعریف می کرد و می گفت یک بار چند تا بچه 12ساله را هنگام مشروب خواری گرفتند. همچنین نوجوانانی هم می شناسم که خودارضایی می کنند. متاسفانه در بعضی از دبیرستان های ما بچه هایی هستند که فیلم های مستهجن پخش می کنند.یا اصلا بیایید روی کودکان طلاق صحبت کنیم. آیا طلاق روی این کودکان تاثیر منفی نمی گذارد.یا کودکانی که پدر و مادران افسرده ای دارند. علاوه بر این من خودم دیده ام کودکانی را که در خانواده های معتقد بزرگ شده اند و انصافا محیط خوبی دارند.پدر و مادر های فهمیده و با دین و ایمانی دارند.
حالا بیایید روی کودکی که درسن پایین خودارضایی می کند.یا کودکی را در نظر بگیرید که در سن پایین به فیلم های پورن نگاه می کند و این فیلم ها روی او تاثیرات منفی می گذارد. آیا این کودک تقصیر خودش است یا تقصیر پدر و مادر ومحیطش؟ آیا شما قبول دارید که نوجوانانی وجود دارند که به افسردگی، خودارضایی، فیلم های پورن، مشروبات الکلی و... مبتلا شده اند؟
سوال اصلی من این است:
آیا قبول دارید که امکانات انسان ها برای رسیدن به کمالات متفاوت است؟ آیا قبول دارید که امکانات انسان ها برای کمال با هم متفاوت است؟ یعنی آیا قبول دارید که مثلا فرزند یک نفر که کاملا بلد است چگونه فرزندش را تربیت کند با کودکی که ابتدای بحث گفتم که پدری معتاد دارد و مادری که با هزاران مرد است امکانات متفاوتی برای رسیدن به کمال دارند؟شاید خدا از یک نفر یک نماز را قبول کند در حالی که از یک نفر دیگه ممکن است هزار تا نمازشب را هم قبول نکند؟ این را قبول دارید یانه؟

معمولا جوابی که به سوالاتی شبیه بالا می دهند این است که خدا انتظارش از انسان ها متفاوت است اما این جواب ها چند تا مشکل دارد.ببینید مثلا کودکی را تصور کنید که به علت کم کاری و نامردی پدر ومادرش به خودارضایی مبتلا شده است. پست یکی از کاربران همین سایت را که می خواندم همچنین سرنوشتی داشت. ببینید این آدم درسن پایین خودارضایی می کرده است. آیا تقصیر خودش بوده است؟ مسلما نبوده است. ولی نگاه کنید خودارضایی روح اون آدم رو خراب کرده است. ما به این آدم می گیم تو اگر 5باشی خدا ازتو قبول می کند درحالی که اگر یک آدم دیگه که امکاناتش بیشتر است او باید 18بگیرد.

اینجا چند مورد پیش می آید:

1-مگر نمی گوییم عذاب اخروی در واقع همون تجسم عمل ما دراین دنیاست. آیا این خودارضایی که او در کودکی کرده تاثیری در قیامت او ندارد. یعنی آیا باید قبول کنیم که اثر وضعی عمل به خود عمل بستگی ندارد یعنی به حسن فعلی بستگی ندارد بلکه به حسن فاعلی بستگی دارد. آیا باید قبول داشته باشیم که گناه بودن گناه،نسبی است. اگر نسبی است یعنی آیا باید دین را هم نسبی تحلیل کنیم؟یعنی همین که می گویند اون شخصی که در آمریکا قرار دارد ممکن است ارزش کارهایش با ما یکی باشد. دراین صورت چگونه می توانیم بگوییم کسانی که شیعه نیستند گمراه اند. خوب خیلی از کسانی که شیعه نیستند یا درطول تاریخ نبودند به دلیل این است که کلام شیعه به آن ها نرسیده است.چرا آن ها مجبورند گمراه باشند.یک انسان آمریکایی در 100سال پیش را درنظر بگیرید. خدا این انسان را آفریده است واو از راه حق که تشیع است خبر ندارد.آیا راهی که انسان ها را به کمال خود می رساند تشیع نیست؟اگر هست پس چرا این آدم باید جبرا به راه کمال خود دسترسی نداشته باشد؟آیا قبول دارید که باید همه چیز رانسبی تحلیل کنیم؟

2- این سوال بسیار مهمتراست این که چرا حد کمالی که پیش بینی شده برای انسان ها متفاوت است یعنی چراکسی که از شیعه خبر ندارد باید ازکسی که درمملکت شیعه بزرگ شده امکانات کمتری برای رسیدن به کمال داشته باشد؟یا چرا باید کودکی که درمحیط فاسد زندگی می کند با کودکی که در محیط سالمی زندگی می کند امکان رسیدن به کمال کمتری داشته باشد؟ آیا اینبی عدالتیخدا نیست که امکانات کمال را به یکی زیاد داده است وبه یکی کم داده است؟آیا این حرف مضحکانه نیست که بگوییم انسان با انسان فرق می کند یعنی بگوییم نوزادان باهم متفاوت اند؟

امیدوارم توضیحاتم برای رساندن مقصود کافی باشد.
خواهشمندم حتما این تاپیک رابه بحث بگذارید تا از نظرات دوستان بهره مند شوم.

سلام
درست است که بنده گفتم این تاپیک را به بحث بگذارید اما منظورم این نبود که فقط به بحث بگذارید بلکه منظورم این بود که بعد از جواب دادن به بحث بگذارید.

با سلام خدمت شما دوست گرامی

دوست گرامی باید حول این مسئله تامل کنیم که "ملاک پیشرفت، عمل به حق است". در این حالت نیازی نیست قائل به نسبی گرایی شویم. و در مواردی که فرزندی در خانواده ای بد رشد کرده یا فردی در جامعه ای دیگر رشد کرده به مشکل بخوریم.

کمال هر فردی، تابعی است که میزان حقیقتی که یک فرد یافته و طبق آن عمل کرده است. هر کسی در هر شرایطی حتی کودکی که در خانواده ای بد رشد کرده است، در برخی موارد درکی از خوبی یا بدی یک عمل دارد، و لو اینکه آن عمل امری ابتدایی باشد، اینکه نسبت به آن امری که درک کرده، ملتزم باشد، یعنی در راه کمال است حتی اگر نسبت به امور مهم دیگری علم نداشته باشد و مرتکب کارهای بدی شود(در حالیکه نمی داند بد هستند و در این ندانستن هم مقصر نیست).

همین مسئله در مورد فردی که در جامعه ای دور است نیز صادق است.

به هر حال ما انسان ها برخی از خوبی و بدی ها را با عقل خود درک می کنیم. مثلا همگی میدانیم که عدل خوب است و ظلم بد است. و می دانیم که دزدی هم ظلم است. حال ممکن است اصلا با اسلام آشنا هم نباشیم. در این موارد ملاک کمال ما عمل به همین مقدار علم به حقیقت است. یعنی چنین فردی اگر به دزدی نکردن، پایبند بود، در راه کمال است. و طبق مفاد آیه ای که در پاسخ قبلی عرض کردم، اگر کسی در این مسیر باشد، خداوند به او عنایت می کند و علم بیشتری از خوبی و بدی را به او اعطاء می کند.

موفق باشید