شرح مختصر دعای «یا من ارجوه»

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شرح مختصر دعای «یا من ارجوه»

[=&quot]يا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر[/][=&quot]ٍ[/]
[=&quot]ای کسی که در همه خوبیها به او امید دارم.[/]
[=&quot]امید دارم خداوند من را به همه خوبیها برساند. نزد او حواسته ها، نه وزن دارد نه حجم. لیاقت صاحبش هم نیست. اگر لیاقت مهم هم باشد باز اوست که لیاقت می دهد. او بر همه چیز قادر است. حتی چیزهایی که بنده ی حقیر فکر می کند، از توان خداوند خارج است![/]

[=&quot]وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍ[/]

[=&quot]ای کسی که نزد هر بدی، بدنبال ایمنی از خشم او هستم![/]
[=&quot]نمی خواهم به بدی آلوده شوم و بعد دچار خشم خداوند گردم. برای فرار از خشمش به خودش پناه می برم. خداوند تنها کسی است که از ترسش باید بخودش پناه برد و از او به او فرار نمود. برای رهایی از پلیدیها باید پناه به دستوراتش برد. و از او برای انجام آنها، کمک خواست.[/]
[=&quot]توسل به اولیاء خداوند هم به توصیه او و بوسیله او صورت می گیرد. مگر نمی گوییم: «خدایا دل اولیاء را نسبت به خشنود کن!»؟! و یا مگر نمی گوییم: «آنها را شفیع ما روز قیامت قرار بده!»؟![/]
[=&quot]در هر بدی و زشتی خشم خداوند نهفته است که باید از آن در امان ماند. هیچ شری نیست که سبب خشم خداوند نشود و مؤمن باید خطر خشم خداوند را مهمتر از هر خطری بداند و نکات ایمنی را در آلوده نشدن به هیچ شری بشناسد و رعایت کند.[/]

[=&quot]يا مَنْ يُعْطِي الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ[/]

[=&quot]ای کسی که در ازاء کمی، بسیار می دهی.[/]
[=&quot]قسمت نخست عطاهای خداوند مشروط به انجام کاری است. اصلا هر کاری نتیجه می دهد، نتیجه اش عطای خداوند است.[/]
[=&quot]خداوند بهشت را با آن همه عظمت بخاطر کاری اندک در دنیا عطا می کند. کاری که توانش را باز او می دهد، حالش انجامش را هم او می دهد. این که چطور آن کار انجام شود را نیز او تعلیم می دهد. عقل و شرع که ابزار این تعلیم هستند نیز توسط او داده می شود.[/]
[=&quot]او کریم است. می خواهد آنچه عطا می کند عنوان مزد داشته باشد تا ما را تکریم کرده باشد. منت که نمی گذارد بماند، انگار که منت هم می پذیرد!! از بهشتش تعبیر به مزد و اجر می کند. او کریم است نمی خواهد بگوید به تو صدفه می دهم. می گوید این عوض کاری است که کرده ای![/]

[=&quot]يا مَنْ يُعْطِي مَنْ سَأَلَهُ[/]

[=&quot]ای کسی که عطا می کنی هر کسی را که از تو درخواست کند![/]
[=&quot]بعضی عطاهای خداوند مشروط به انجام کاری نیست. مریضی دارد، می گوید: «خدایا شفایش بده!» قرضی دارد، می گوید: «خدایا ادایش کن!» بازارش کسادش است، می گوید: «خدایا رونقش ده!» حالا اگر بنده ای نذری بکند که کاری نیکو انجام دهد، ادب کرده و الا خدا استجابت دعایش را مشروط به نذری نکرده است.[/]

[=&quot]يا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ[/]

[=&quot]ای کسی که عطا می کنی کسی را که درخواستی از تو نکرده و تو را نمی شناسد.[/]
[=&quot]دسته سومِ عطاهای خداوند مشروط به خواستن نیز نیست. زیرا بشر نسبت به این عطاها «عقل خواستن» ندارد. مثلا کودک از خداوند نمیخواهد مادرش مهربان باشد. ولی مادر مهربان است. و یا کسی در معرض خطری است اصلا متوجه خطر نیست که بخواهد از خدا دفع آن خطر را بخواهد ولی خداوند او را از خظر مصون می دارد. خیلی وقتها بنده اصلا متوجه دفع خطر هم نمی شود.[/]
[=&quot]و یا بشر بخاطر غفلتها و نادانیهایی که دارد اصلا متوجه نیست چه چیز مصلحت اوست. اصلا شاید از مصلحتهای خود فرار هم بکند ولی خداوند برایش توفیق اجباری درست می کند. بنده اولش این توفیق را پس می زند ولی کم کم اهلی می شود. و بعد رشد می کند. [/]
[=&quot]و یا بشر اصلا خدا را نمی شناسد که از او چیزی بخواهد. یعنی خوبیهایش را نمی شناسد اصلا ممکن است از او بدش بیاید. و یا آنچه خدا به او عطا می کند را معلول علم و تلاش خودش بداند و آن را مربوط به خدا نداند. ولی خداوند همچنان به او می بخشد. شاید هم بعضی وقتها در بخشش خداوند کاستی بوجود بیاید که آن هم برای بیدار شدن و هوشیار گشتن بنده است.[/]

[=&quot]تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً[/]

[=&quot]بخاطر دلسوزی و رحمت[/]
[=&quot]خداوند چرا این عطاها را می کند؟ چون دلسوز است. چون هزار هزار هزار بار مهربانتر از مادر است. غالبا انسانها تجربه مادر داشتن را دارند. مادر مظهر «تحنن» خداوند در زمین است. مادر برای بچه های ناسپاش نیز دلسوز است . برایشان نبض می زند. دلش بزودی بدست می آید و هیچ کینه بدل نمی گیرد و تا بتواند دوست دارد به فرزندانش مهربانی کند. وقتی مادری می میرد، خون از رگهای خانه می رود و نور و نسیم و روح و خانه می شود مثل تن مادر که دیگر جان ندارد.[/]
[=&quot]رحمتهای مادی و ومعنوی خداوند شامل حال مؤمن و کافر می شود. باران برای همه می بارد و پیامبران برای همه آمده اند. هرچند برای بهرهمندی از باران باید سر کاسه رو به آسمان باشد نه ته آن. وقتی شب می شود خورشید نیست که غروب کرده این زمین است که پشت به خورشید نموده است. و وقتی که وسط روز می شود با ازن خورشید نیست که بیشتر تابیده و خودش را به وسط آسمان رساند بلکه این زمین است که همه توجهش را معطوف به خورشید نمود است.[/]

[=&quot]أَعْطِنِي بِمَسْأَلَتِي إِيَّاكَ ...[/]

[=&quot]بخاطر درخواستی که از تو کردم به من عطا کن ... [/]
[=&quot]کریم، صرف درخواست را دلیل را بر عطا می داند ولی لئیم برای عطا، هزار و یک شرط می گذارد از آخر هم با تأخیر و با منت و بصورت علنی و آبروریزی عطایی می کند.[/]
[=&quot]کسی که درخواستی می کند، همان آبرویی که بواسطه درخواست ریخته است می شود، بهای چیزی که به او داده می شود. و کریم این را خوب می فهمد. [/]
[=&quot]هرچند درخواست از خداوند آبرو که نمی برد آبرو می آورد. همه انسانها کسانی را اهل دعا می دانند، آنها را آدمهای خوبی می شمارند. خداوند به درخواست کنندگان درگاهش آنقدر کریمانه برخورد می کند که همه در درگاه او در عین احساس بندگی، احساس افتخار و عزت می کنند که بنده اویند و او پروردگارشان است![/]

[=&quot]... جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَمِيعَ خَيْرِ الاخِرَةِ[/]

[=&quot]... همه خوبیهای دنیا و همه وبیهای آخرت را [/]
[=&quot]در خانه کریم که رفتی، تا می توانی حرص بورز و طمع داشته باشد و به کم راضی نشو! منظور از کریم، خداست و الا در برخورد با بندگان خدا نه طمع بورز و نه حرص داشته باش و به کم هم راضی شو! [/]
[=&quot]همه خیرهای دنیا از سلامتی، عمر و قدرت و مقام و پول و زیبایی و اطرافیان هماهنگ و از همه مهمتر عقل بهره وری دست از اینان و قلبی پر از ایمان ... همه اینها را از بالاترین مصداق ازخداوند بخواه. پیری؟ بخواه جوانت کند، فقیری؟ بخواه پولدارت کند. ذلیلی؟ بخواه عزیزت کند. جاهلی؟ بخواه عالمت کند. زشتی؟ بخواه زیبایت کند. ضعیفی؟ بخواه پرتوانت کند. سفیهی؟ بخواهد رشیدت کند. بداخلاقی؟ بخواه خوش اخلاقت کند. [/]
[=&quot]فقط بخواه! زیاد هم بخواه! [/]
[=&quot]و آخرت را با همه نعمتهایش بخواه! بخواه که تو را در بلندترین جای بهشت جایت دهد و قبل از آن بخواه که در سایه عرشش وقتی همه مردم درگیر با حساب و کتابند، جایت دهد و قبل از آن بخواه وقتی از قبر بیرون می آیی فرشتگان به استقابلت بیایند اصلا خود رسول الله و علی مرتضی اولین کسانی باشند که به تو دست می دهند و قبل از آن بخواه وقتی در قبرت می گذارند از بالای سرت دربی بسوی بهشت باز شود و قبل از آن بخواه، هنگام مرگت کلی را بو کنی و روحت به آسانی پرستویی که می پرد، از قفس تنت پرواز کند. [/]
[=&quot]اینها همه خیرهای آخرت است و همه را از خداوند بخواه![/]

[=&quot]وَ اصْرِفْ عَنِّي بِمَسْأَلَتِي إِيَّاكَ جَمِيعَ شَرِّ الدُّنْيا وَ شَرِّ الاخِرَةِ[/]

[=&quot]بواسطه درخواستی که از تو دارم همه بدیها دنیا و بدی آخرت را از من برگردان![/]
[=&quot]انسان است و سیبل همه آفتها و مرضها و بلاها و مشکلات متعدد. و انسان در تیرس همه اینهاست از وقتی که د=بدنیا می آید تا وقتی که می میرید. هم خودش درگیر با از امور است و هم نزدیکانش.[/]
[=&quot]از خداوند بخواه همه این شرور را از تو برگرداند. [/]
[=&quot]و اما آخرت یک شر بیشتر ندارد. و آن دوزخ است و بس. آتشی که شراره ای از آن همه دنیا را خاکستر می کند. آتش داغ و داغ تر ندارد. نه این که ندارد، دارد ولی در مقایسه با آتشهای دنیا، کمترین آن هزاران بار بسوزنده تر از همه آتشهای دنیا است. لذا وقتی از دنیا به آخرت می نگری نمی توانی فرقی بین درکات دوزخ را تصور کنی و داغ را از داغت تر تشخیص دهی. پس آخرت یک شر بیشتر ندارد و آن دوزخ است و آتش است و بس![/]

[=&quot]فَإِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ ما أَعْطَيْت‏[/]

[=&quot]زیرا حقیقت این است که آنچه ببخشی، از تو کم نمی شود![/]
[=&quot]خداوند مالک همه خزائن آسمانها و زمین است. اصلا خداوند می آفریند. ازعدم می آفریند. اولیائش براحتی سنگ ریزه را جواهر می کنند. نزد او ریگ و طلا یکسان است. هر چه او می بخشد از ملکش خارج نمی شود. از این جیب به اون جیب کردن است.[/]

[=&quot]وَ زِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ يا كَرِيم‏ُُ[/]

[=&quot]بر من بیافزای از لطفت ای کریم[/]
[=&quot]بعد از خواه بخواه: باز هم بده! بیشتر بده! زیادترش کن! پر پیمانه اش کن! آنقدر زیاد کن که دیگر نفههم زیادتر از آن هم آیا می شود؟ من نمی فهمم تو می فهمی. به فهم خودت به من بده! [/]
[=&quot]آنچه تو می دهی نه به عدالتت که به فضلت می دهی! پای عدالت که وسط بیاید پیامبرانش نیز به بهشت نخواند رفت. [/]
[=&quot]تو کریمی و کریم، به کرم زنده است. شادیش در بخشیدن است و اندوهش در دریغ داشتن. امام علی علیه السلام اندوهش به این بود که چرا سه روز است میهمان به خانه اش نیامده!! و بنده کریم خداوند است. او خود را مقابل خدای کریم، بخیل می داند و می گوید: انا البخیل و انت الجواد و هل یرحم البخیلَ الا الجواد؟![/]

[=&quot]يا ذَا الْجَلالِ وَ الإِكْرامِ[/]

[=&quot]ای صاحب جلوه و کرم نمودن[/]
[=&quot]همه زیبایی های مادی و ومعنوی، جلوهای اویند. که الحمد لله. همه کرنشها ستایشها، تعریف نمودنها، تمجید کردنها، عشق ورزیدنها و ... مخصوص اوست! از اوست! بسوی اوست! زیرا که او رب العالمین است. صاحب و رشد دهنده همه اجزاء هستی است! [/]
[=&quot]هر زیبایی و مهربانی که جلوه می کند، ابراز می شود، خیره می کند، صاحبش اوست. این سایه است که شخصش اوست.[/]
[=&quot]همه جهان، نشان کریم وبدن او و اکرامش به انسان است زیرا تنها این انسان است که می تواند به عمق همه هستی پی برده و به همه زوایایش سرک بکشد.[/]
[=&quot]خداوند انسان را با اعطای نیروی فهمیدن و مهر ورزیدن، تکریم نمود. [/]

[=&quot]يا ذَا النَّعْماءِ وَ الْجُودِ[/]

[=&quot]ای صاحب نعمتها و بخشش[/]
[=&quot]هیچ انسانی همه چیز ندارد و انسانی نیز نیست که هیچ چیز نداشته باشد. وقتی متوجه داشته ات می شوی که کسی را ببینی که داشته تو را ندارد. [/]
[=&quot]و خداوند این چنین تو را متوجه نعمتهایی که داری می کند. و بعد از تو می خواهد اگر می خواهی آنجه داری زیاد شود، آنها را از من بدان. پس به راحتی طبق فرمان من و با همان موازینی که من گفتم تو آنها را جود خواهی نمود و خواهی بخشید.[/]
[=&quot]نعمتها همچنان رو به افزایش خواهند بود بشرط آن با جود و بخشش آبیاری شوند و نور بگیرد و گرما دیده شوند. و خداوند که نعمتهایش به این ماندگاری و فراوانی است برای این است که کریم است و اهل جود![/]

[=&quot]يا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ[/]

[=&quot]ای صاحب نعمتهای سنگین و گسترده[/]
[=&quot]نعمتها یا سنگین هستند و عمیق و وزین و یا گستره اند و زیاد و پر دوام. گسترده در پهنای مکان و یا بر طول زمان. [/]
[=&quot]منّ همین منِ در افارسی است. وزنه ای سنگین! منت گذاری یعنی نکاری را که در حق دیکری انجام داد آن را سنگین و بزرگ بدانی و وقتی ماحساس می کند دریافت کنند کمک، آن را آنطور که تو سنگین می بینی، سنگین نمی بیند، به او مدام کار انجام شده را تذکر می دهی! البته منظور تو بزرگ شدن خود تو نزد اوست نه این که دلت بحال نعمت بسوزه که نزد او تحقیر گشته است!![/]
[=&quot]حال اگر خداوند منت بگذارد، کار درستی می کند چون همه بدختی بشر از این است که نعمتهای خداوند را مهم نمی شمارد و یا آنها را به ائ منسوب نمی کند. ولی اگر انسان بخواهد این کار را بکند کار نادرستی را انجام داده است زیرا آنچه انسانی به دیگری می دهد، این خداوند است که او را به این کار واداشته و نعمت در اختیارش گذاشته است. [/]

[=&quot]حَرِّمْ شَيْبَتِي عَلَى النّار[/]

[=&quot]حرام کن ریش سفیدم را بر آتش[/]
[=&quot]انسان که پیر می شود بهتر احساس عبودیت و ناتوانی در درگاه خداوند می کند. درست است از احترام اجتماعی بیشتری برخوردار می گردد ولی نیازش را به دیگران بیشتر احساس می کند. و این همان رابطه اصیل عبد و رب است. ربِ کریم، عبد ضعیفش را تکریم می کند ولی عبد از این تکریم، غرورش نمی گیرد و با همه وجودش احساس ضعف در محضر ربوبی می کند.[/]
[=&quot]اگر در دنیا پیر نشده مردی، بدان که روز قیامت همه بچه ها پیر می شوند. این دعا را برای آنجا بکن! خدایا بر پیریم رحم کن![/]

[="times new roman"]سلام علیکم
:Gol:از روایات استفاده می‌شود که امام صادق‌(ع) فراز اول دعای ماه رجب را با گرفتن محاسن و حرکت دادن انگشت سبابه دست راست خوانده‌اند نه فراز پایانی را. یکی از اعمال این ماه شریف، دعای معروف و پر فضیلت «یا من أرجوه لکل خیر» است که معمولاً مؤمنان آن را بعد از نمازهای واجب می‌خوانند و به وسیله آن نورانیت مضاعفی می‌یابند.
متن دعای «یا من ارجوه لکل خیر» به نقل از کتاب سید‌بن طاووس

سید بن طاووس روایت کرده از محمد بن ذکوان که گفت: به حضرت صادق علیه‌السلام عرض کردم فدایت شوم! این ماه رجب است تعلیم بنما مرا دعایى در آن که حق تعالى مرا به آن نفع بخشد. حضرت فرمود:
بگو در هر روز از رجب در صبح و شام در عقب نمازهاى روز و شب‏

«یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ (مِنْ) کُلِّ شَرٍّ
یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ‏
یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً
أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ
وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ (جَمِیعَ) شَرِّ الْآخِرَةِ
فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ‏»
راوى گفت: پس گرفت حضرت محاسن شریف خود را در پنجه چپ خود و خواند این دعا را به حال التجا و تضرع به حرکت دادن انگشت سبابه دست راست پس گفت بعد از این:‏ «یَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّار».
(اى خدایى که از او امید هر خیر و احسان دارم و نزد هر شرى از خشم او ایمنى مى‏جویم
اى آنکه عطا مى‏کنى (رحمت و نعمت) بسیار را با (عمل)کم، اى آنکه هر که سؤال کند عطا مى‏کنى
اى آنکه به هر که سؤال نکند و تو را هم نشناسد باز از لطف و رحمتت عطا مى‏کنى
عطا فرما مرا که از تو درخواست مى‏کنم جمیع خوبیهاى دنیا و جمیع خوبیهاى آخرت را
و دفع فرما از من به درخواستم از تو، جمیع شرور دنیا و آخرت را
زیرا عطاى تو بى‏نقص است و از فضل و کرمت بهره من را بیفزاى اى خداى کریم
اى صاحب جلال و بزرگوارى، اى صاحب نعمتها و جود، اى صاحب عطا و کرم، به کرمت محاسنم را بر آتش دوزخ حرام گردان.)
کیفیت خواندن این دعای شریف

چندین سال است که معمول و شایع شده که فراز آخر دعای «یا ذاالجلال و الکرام ...» را با حالت گرفتن محاسن و تکان دادن انگشت سبابه راست، می‌خوانند در حالی که از نقل روایت، استفاده می‌شود که حضرت امام صادق (علیه السلام) قسمت اول دعا را (یا من ارجوه لکل خیر ...) با این حالت خوانده‌اند نه قسمت آخر را!
برای توضیح بیشتر به کتاب‌های مفاتیح، اقبال و بحارالانوار مراجعه می‌کنیم:
در مفاتیح الجنان بعد از ذکر این دعا آمده است:« راوى گفت پس گرفت حضرت محاسن شریف خود را در پنجه چپ خود و خواند این دعا را به حال التجا و تضرع به حرکت دادن انگشت سبابه دست راست پس گفت بعد از این: «یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّار.»
چنانکه ملاحظه می‌کنید از این عبارت استفاده می‌شود که حضرت امام صادق (ع) فراز اول دعا را به این شکل (گرفتن محاسن و حرکت دادن انگشت سبابه دست راست )خوانده‌اند نه فراز پایانی را.
در کتاب معتبر اقبال آمده است: «ثمّ مدّ أبو عبدالله علیه‌السلام یده الیسرى فقبض على لحیته و دعا بهذا الدّعاء و هو یلوذ بسبّابته الیمنى، ثمّ قال بعد ذلک: یا ذَا الْجَلالِ وَ الاکْرامِ یا ذَا النَّعْماءِ وَ الْجُودِ، یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النّارِ».
یعنی حضرت دعا را که تعلیم فرمود سپس با این حالت که با دست چپش محاسن خود را گرفته و انگشت دست راستش را تکان می‌داد دعای «یا من ارجوه» را خواند و سپس (بعد از خواندن این دعا با حالت مخصوص) گفت: یا ذا الجلال و الاکرام ... .
در کتاب بحار الانوار نیز همین بیان آمده است: «مد أبو عبد الله علیه السلام یده الیسرى فقبض على لحیته و دعا بهذا الدعاء و هو یلوذ بسباحته [بسبابة] الیمنى ثم قال بعد ذلک یا ذا الجلال و الإکرام یا ذا النعماء و الجود یا ذا المن و الطول حرم [شبابی و] شیبتی على النار».
با نقل سه عبارت بالا، روشن می‌شود که حضرت امام صادق (ع) قسمت اول دعا را که با عبارت «یا من ارجوه» آغاز می‌شود و با «زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ»‏ پایان می‌پذیرد، با حالت خاصی (گرفتن محاسن با دست چپ به همراه حرکت دادن انگشت سبابه دست راست) خوانده اند.
فلسفه خواندن دعاها با کیفیت و شرایط مخصوص

نکته دیگر این که شاید برای برخی سوال باشد که چه تفاوتی می کند که فراز اول این دعا را با آن حالت بخوانیم یا فراز پایانی را ؟ و در یک سؤال کلی، چرا لازم است انسان شرایط دعاها را به طور دقیق مراعات کند؟
در پاسخ باید گفت این دعاها کلید گنج‌های معنوی‌اند و امامان معصوم (ع) راه رسیدن به گنج‌های معنوی را با اعمال و توضیحاتی به ما ارائه کرده‌اند که چه بسا اگر دعا یا عبادتی را آن گونه که آن بزرگواران رفتار کرده یا فرموده‌اند انجام ندهیم ،به نتیجه مربوطه از آن عمل نخواهیم رسید اگر چه اجر و پاداش دنیوی و معنوی دیگری خواهیم داشت.
به عنوان مثال تسبیح حضرت زهرا (س) 34 تکبیر دارد و نمی‌توان آن عدد را کم یا زیاد کرد و اگر شخصی عمداً 35 بار «الله اکبر» بگوید، تسبیح حضرت زهرا (س) را نگفته است اگر چه از جهت تکبیر گفتن، اجر و پاداش دیگری خواهد داشت ولی برای رسیدن به نتایج معنوی تسبیح حضرت زهرا (س) باید همان شرایط و اعداد مراعات شود.
برای تقریب به ذهن مثالی از محسوسات بزنیم؛ اگر به کسی بگویند برای رسیدن به فلان گنج باید 30 متر جلوتر بروی و 10 متر زمین را بکنی، او نمی‌تواند 31 متر جلوتر رفته، زمین را بکند چرا که در آن صورت از گنج دورتر خواهد شد.
خلاصه اینکه اگر از طریق معصوم (ع)، وقت یا مکان یا عدد و یا کیفیت خاصی برای دعاها و عبادات مستحب، وارد شده باشد اگر چه انجام آنها بدون انجام همه شرایط یا برخی از آنها، جایز بوده و نتایج معنوی و پاداش اخروی به دنبال دارد اما برای رسیدن به مطلوب کامل آن عمل، لازم است همه شرایط مراعات گردد.
و نکته آخر این که این حالت نوعی خضوع وخشوع در برابر خداند متعال می باشد.:Gol:
___________________________
شیخ عباس قمی، مفاتیح‏الجنان، ص 137
سید بن طاووس، الإقبال ‏بالأعمال ‏الحسنة فیما یعمل‏مرة فی ‏السنة ج 3 ص 211
علامه مجلسی، بحارالأنوار ج 95 ص 391[/]