جمع بندی نمی دانم گناهم چیست؟!

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نمی دانم گناهم چیست؟!

با سلام.
من هرچه خودم را محاسبه می کنم به نتیجه ای نمی رسم یعنی گناهی در لیست گناهان خودم نمی یابم و این چیز مرا ناراحت می کند چون بسیاری از علایم اهل جهنم را دارم مثلا اشک ندارم یا با دیدن ظلمی به مظلومی ناراحت نمی شوم و دلم نمی شکند یا برای امام حسین (ع) دلم نمی شکند و تمایلی به دعا کردن ندارم و حب کافی به خدا و اهل بیت علیهم السلام ندارم و ...
من از این جهت خیلی ناراحتم چون می ترسم به جهنم بروم.:geryeh:
هر چه فکر می کنم هم به نتیجه ای نمی رسم.سعی کردم شناخت خود را افزایش دهم شاید راهگشا باشد ولی نا موفق شدم.با توجه به احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده بر این باورم که گناهان زیادی دارم ولی نمی دانم چه هستند.از طرف دیگر سعی می کنم با کارهای خوب مشکل را حل کنم ولی ناموفقم.
دروغ و غیبت هم نمی کنم ولی باز هم نمی دانم مشکل چیست؟
لطفا در صورت امکان علت را برایم به زبان ساده توضیح دهید.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد سینا

[=arial black]
گاهی انسان نسبت به عمل خود آگاهی دارد و توان تشخیص خوب و بد و یا فعل گناه را ازغیر آن دارد اما گاهی مواقع ممکن است ما تصور کنیم که اهل گناه نیستیم در حالی که شیطان بسیار زیرکانه ما را فریب می دهد و برای ما چنین وانمود می کند که اهل گناه نیستیم برخی مواقع نیز شیطان بعضی گناهان را نزد ما پر رنگ جلوه داده تا جایی که فقط آن چند گناه را گناه حساب کرده و بقیه ی گناهان را نزد ما کم رنگ جلوه می دهد به گونه ای که آنها را گناه محسوب نمی کنیم.بنابراین در مرحله ی اول باید دایره ی گناهان را بخوبی بشناسیم و ببینیم چه اعمالی در این دایره قرار می گیرد و بعد از شناخت آنها سعی در ترک آنها نماییم . تعداد گناهانی که ممکن است انسان مرتکب آنها شود بسیار زیادند تا جایی که بیش از هفتاد گناه را به زبان نسبت می دهند بنابراین در مرحله ی اول در شناخت گناه تلاش بیشتری نمایید.

یکی از دلایلی که برای جاری نشدن اشک چشم و حال دعا و عبادت نداشتن مطرح می کنند قساوت قلب است.قلب انسان توانایی نرم و یا سخت شدن را دارد و چنانچه در شرایط مختلف قرار گیرد می تواند قابل انعطاف باشد و نرم گردد و یا بالعکس همچون سنگ سخت شود.

یکی از عوامل دور شدن از قساوت تفکر است . انسان با تفکر به جایگاه خودش در نظام خلقت و اندیشیدن به این که از عدم به وجود راه پیدا کرده و این وجود را خداوندی که غنی مطلق است به او بخشیده ،هر لحظه خود را مقابل خداوند نیازمند می بیند و همین احساس نیازمندی او را به سمت تضرع و دعا و درخواست رهنمون می سازد.

خداوند برای دوری از قساوت، انسان را به تفکر فراخوانده است و می فرماید:

«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تخَشَعَ قُلُوبهُمْ لِذِكْرِ الله‏...قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الاَيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون‏» (1)

«آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟!...ما آيات (خود) را براى شما بيان كرديم،شايد انديشه كنيد!»

نکته ی مهم دیگر این که هر حالتی که برای انسان پیش می آید قابل تغییر و تبدل است و انسان مي تواند با همت و تلاش ، حالت خود را به هر صورتي كه اراده كند تغيير دهد.

تا انسان اهل محبت نباشد اشکش جاري نمي شود وحال دعا و عبادت پیدا نمی کند و محبت ناشی از معرفت است.وقتی انسان معرفت و شناخت خود را بالا ببرد ناخوداگاه محبت او هم بیشتر شده و حال دعا پیدا می کند.

توجه کنید که گاهی انجام برخی از امور که حرام نیست اما در عین حال کراهت دارد موجب خستگی روح شده به گونه ای که انسان انرژی کافی برای برقراری ارتباط نخواهد داشت.

عواملی مانند پرخوری ، پرخوابی و پرحرفی عوامل بسیار شایعی هستند که هر چند گناه تلقی نمی شوند اما همچون پرده ای بر روی روح قرار گرفته تا جایی که به واسطه ی آنها از حساسیت و لطافت روح کاسته می شود.

در حديثی از زبان حضرت عيسي مسيح(ع) مي خوانيم «لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله فتقسو قلوبكم ، فان القلب القاسي بعيد من الله ؛ بدون ذكر خداوند زياد سخن نگوييد كه موجب قساوت و سختي قلب است». (2)

و حضرت علي (ع ) نیزمي فرمايند: « من كثر طعامه سقم بدنه و قسا قلبه ؛ هركس طعامش زياد شود بدنش بيمار و قلبش با قساوت مي شود». (3)

ياد مرگ و يادآوري روز قیامت و احوال و حالات انسان پس از مرگ و همچنین رفتن به قبرستان به مدت كوتاه و تأمل و انديشه در اوضاع مردگان و همچنین بيداري سحر و تلاوت قرآن می تواند در رفع قساوت قلب و افزایش تنبه و توجه انسان موثر باشد.


1 حدید/16و17.
2 تفسير نمونه، ج 23، ص 342
3 مستدرك الوسائل، ج 12، ص 94

آقای استاد سینا واقعا خودتون میتوین این فونت نوشته رو بخونین؟
بنده که از چیزی سر در نیاوردم.....:Moteajeb!:
خط اولش رو که خوندم چشمام سوخت وچیزی نفهمیدم
میشه لطف کنین با یه فونت دیگه کپی شده رو بذارین ؟
واقعا نتونستم بخونم.....:Ghamgin:

سینا;693662 نوشت:
تا انسان اهل محبت نباشد اشکش جاري نمي شود وحال دعا و عبادت پیدا نمی کند و محبت ناشی از معرفت است.وقتی انسان معرفت و شناخت خود را بالا ببرد ناخوداگاه محبت او هم بیشتر شده و حال دعا پیدا می کند.

من واقعا با این صحبت شما موافقم . خیلی وقت ها نبود علاقه بخاطر جهل ما نسبت به اون موضوع هست .
فکر میکنم یه کم خودتونو جای بقیه قرار بدهید ( البته این برای رقت قلبتونه نه قضیه گناهان ) یعنی همزاد پنداری کنید ، شاید مؤثر باشه .

عاشق شهید بی کفن;691812 نوشت:
من هرچه خودم را محاسبه می کنم به نتیجه ای نمی رسم یعنی گناهی در لیست گناهان خودم نمی یابم

این را واقعاً گفتی؟!
احسنت، این خیلی خوبه که گناهی نداری
ولی حسم به من میگه شاید گناه را نمیشناسی! پیشنهاد میکنم کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب را بخونید
ولی حتی اگر هیچ گناهی هم نداشته باشید، بی نیاز از استغفار نیستید. و حتی پیامبران هم بی نیاز از استغفار نیستند.

الله اکبر! خیلی متعجب شدم! چون اولین باری است که در این زمانه میشنوم کسی میگوید هیچ گناهی ندارم! درود بر شما و التماس دعا!

سلام

ممکنه بعضی بیماری‌های هورمونی و اختلال خواب هم در احساس افراد مؤثر باشه.

خوش به حالتون من که انقدر گناه کردم نمیدونم اول واسه کدومشون گریه کنم و طلب مغفرت کنم :crying::geryeh:
من برعکس شمام اشکم دم مشکمه Fool
به نظر من تاحدی به طبیعت افرادم برمیگرده ...
البته خشوع و تضرع در برابر خدا به جنسیت ربطی نداره ولی خب طبیعیه حس و حال گریه در آقایون کمتر باشه!
در هر صورت من اگه جای شما بودم می ترسیدم که چرا حس و حال دعاو گریه رو ندارم و همین باعث گریه م میشد یکم بهش جدی فکر کنید شاید واسه شمام اثر کرد Smile

خیلی ممنون از پاسخگویی همتون.

m_d;693771 نوشت:
این را واقعاً گفتی؟!
احسنت، این خیلی خوبه که گناهی نداری
ولی حسم به من میگه شاید گناه را نمیشناسی! پیشنهاد میکنم کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب را بخونید
ولی حتی اگر هیچ گناهی هم نداشته باشید، بی نیاز از استغفار نیستید. و حتی پیامبران هم بی نیاز از استغفار نیستند.

الله اکبر! خیلی متعجب شدم! چون اولین باری است که در این زمانه میشنوم کسی میگوید هیچ گناهی ندارم! درود بر شما و التماس دعا!


توجه کنید که من این چیز رو نمی گم. دارم می گم که نمی دانم چه گناه هایی کردم در حالیکه گناهان زیادی کردم.

عاشق شهید بی کفن;691812 نوشت:
من هرچه خودم را محاسبه می کنم به نتیجه ای نمی رسم یعنی گناهی در لیست گناهان خودم نمی یابم و این چیز مرا ناراحت می کند چون بسیاری از علایم اهل جهنم را دارم

عاشق شهید بی کفن;691812 نوشت:
ا توجه به احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده بر این باورم که گناهان زیادی دارم ولی نمی دانم چه هستند.

[="DarkSlateBlue"]

عاشق شهید بی کفن;694240 نوشت:
نمی دانم چه گناه هایی کردم در حالیکه گناهان زیادی کردم.

سلام! این جمله اصلا با عقل جور در نمیاد! اگر نمیدونید چه گناهانی کردید از کجا میدونید گناهان زیادی کردید! و اگر میدونید گناهان زیادی کردید چطور نمیدونید که چی بوده؟؟؟؟؟؟
بگید چیکارا کردید شاید بشه کمکتون کرد اما اینجوری سربسته نمیشه چیزی گفت! یا حداقل اگر نمیتونید بگید برید به قول دوستان چندتا کتاب گناه شناسی بخونید ببینید کارایی که کردید جزو اونا هست یا خیر؟[/]

asad;694252 نوشت:
سلام! این جمله اصلا با عقل جور در نمیاد! اگر نمیدونید چه گناهانی کردید از کجا میدونید گناهان زیادی کردید! و اگر میدونید گناهان زیادی کردید چطور نمیدونید که چی بوده؟؟؟؟؟؟
بگید چیکارا کردید شاید بشه کمکتون کرد اما اینجوری سربسته نمیشه چیزی گفت! یا حداقل اگر نمیتونید بگید برید به قول دوستان چندتا کتاب گناه شناسی بخونید ببینید کارایی که کردید جزو اونا هست یا خیر؟

من به وسیله احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده نتیجهمی گیرم که گناه زیاد دارم مثلا این حدیث:
نقل قول:
امام علی(ع) می‌فرماید:
«اشک چشم خشک نمی‌گردد مگر به‌واسطه قساوت قلب، و کسى قسى القلب نمی‌شود مگر از زیادى گناهان»

و چون من چشمم خشک است نتیجه می گیرم زیاد گناه دارم با توجه به حدیث بالا ولی به دلایلی که نمی دانم چیستند نمی دانم گناهان من چه هستند.

السلام علیکم و رحمةالله
ان شاءالله که واقعاً گناهی در اعمال شما نیست ....
اما توصیه می کنم ...
درمحاسبه ی اعمال خود، بیشتر به خود سخت بگیرید....شاید(خدای نکرده) لغزش ها و سوء نیت ها و سبک شمردن واجبات را بیابید...
نکته ی دیگر هم اینکه در هنگام محاسبه ی اعمال، خود را با افراد فاسق و فاجر،مقایسه نکنید....
زیرا گاهی انقدر خود را با گناهکاران و افرا فاسد، مقایسه می کنیم که آخر به این نتیجه می رسیم که ""من که گناهی ندارم!!! مردم یه کارهایی می کنن!!! من هیچکدومو نمی کنم!""
در عوض، خود را با افراد صالح و اولیای خدا مثل شهدا(می توانید کتاب های شامل زندگینامه ی شهدا را بخوانید!) و معصومین و غیره مقایسه کنید ....

شیطان رجیم، علاوه بر اینکه ما را به گناه امر و وسوسه می کند...
گناه را در ذهن ما "توجیه" می کند....به طوری که اصلاً آن را گناه نمی پنداریم! (تا عذاب وجدانی درکار نباشد)
و گناه را برای ما بسیار "زیبا و شیرین" جلوه می دهد به طوری که بازهم تمایل به تکرار آن پیدا کنیم!
و کاری می کند که اعمال خود را بهترین اعمال می دانیم!

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

سلام
من نوجوان 16 ساله بیشتر از یک ساله که توبه کردم و سعی دارم دیگه دنبال هیچ گناهی نرم(انشا الله)
من اوایل که توبه کردم فکر میکردم دیگه هیچ گناهی ندارم و دیگه گناهانم تموم شدن
ولی یه مدت بعد که چند کتاب دیگر خوندم و به دین نزدیکتر شدم تازه فهمیدم که خیلی هم گناه کار هستم و تا برسم به اون چیزی که باید باشم هنوز خیلی راه هست

نقل قول:
امام علی(ع) می‌فرماید:
«اشک چشم خشک نمی‌گردد مگر به‌واسطه قساوت قلب، و کسى قسى القلب نمی‌شود مگر از زیادى گناهان»

سلام علیکم و عرض ادب

استاد سینا من یک سوال دارم این حدیث می گوید بالاخره علت خشکی چشم گناهان بسیار است حالا سوالم این است ایا همه این است ؟؟

یعنی علت تمامی خشکی های چشم است یا نه خیر یکی از عوامل بالاخره زیادی گناهان است ؟؟؟

چون که خداوند در قران کریم می فرمایند ::

عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا [٧٢:٢٦]
[او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛

[TD][/TD]
[/TD]
[TD="width: 100%"]

إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا [٧٢:٢٧]
مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد

سوره جن ایه 26-27

خوب این ایه بنا بر روایات فهمیده می شود علم غیب منحصرا برای پیامبران ع نیست بلکه برای ائمه ع است اشخاص دیگر

یعنی یه قسمی که علم غیب بهره می گیرند پیامبران هستند

حالا شایدم این حدیث به این گونه است که یه قسمی از خشکی چشم ها واسطه اش گناهان است

اگر توضیح بدهید ممنون می شوم

zoro_;694372 نوشت:
سلام
من نوجوان 16 ساله بیشتر از یک ساله که توبه کردم و سعی دارم دیگه دنبال هیچ گناهی نرم(انشا الله)
من اوایل که توبه کردم فکر میکردم دیگه هیچ گناهی ندارم و دیگه گناهانم تموم شدن
ولی یه مدت بعد که چند کتاب دیگر خوندم و به دین نزدیکتر شدم تازه فهمیدم که خیلی هم گناه کار هستم و تا برسم به اون چیزی که باید باشم هنوز خیلی راه هست

عزیزم، فدای صداقت و پاکیت بشم!
16 ساله و قرار گرفتن در مسیر بندگی!
انشاالله خدا یاریت کنه و از صالحین و یاران امام زمان (عج) بشی!

ببخشید یه لحظه احساساتم فوران کرد و نتونستم خودم را کنترل کنم!

asad;694252 نوشت:
بگید چیکارا کردید شاید بشه کمکتون کرد

با سلام:

اعتراف به گناه نزد دیگران خود گناه بزرگتری است!

[="DarkSlateBlue"]

عاشق شهید بی کفن;694341 نوشت:
من به وسیله احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده نتیجهمی گیرم که گناه زیاد دارم مثلا این حدیث:
امام علی(ع) می‌فرماید:
«اشک چشم خشک نمی‌گردد مگر به‌واسطه قساوت قلب، و کسى قسى القلب نمی‌شود مگر از زیادى گناهان»
و چون من چشمم خشک است نتیجه می گیرم زیاد گناه دارم با توجه به حدیث بالا ولی به دلایلی که نمی دانم چیستند نمی دانم گناهان من چه هستند.

این چه نتیجه گیرییه آخه! وقتی توی اعمالتون گناهی پیدا نمیکنید خب دلیلی نداره خودتون رو مصداق این حدیث بدونید! باید برید دنبال دلایل دیگش بگردید! برید تحقیق کنید ببینید دلایل خشک شدن اشک چشم چه چیزهایی هستند اگر تنها دلیلی که یافتید همین دلیل بود اون وقت یک فکری به حال خودتون بکنید!
مثلا حدیث داریم که :
امام علی فرمودند: ما را دوست نمى دارد، مگر كسى كه حلال زاده باشد.
خب مثلا پدر و مادری میبینند که فرزندشان دشمن اهل بیت شده است! بعد از طرفی این سری از روایات رو هم میبینند! اگر بخوان طبق منطق شما نتیجه گیری کنند به جمله ی زیر میرسند:

نمیدانیم چه کار کرده ایم که فرزندمان حرام زاده شده است در حالیکه میدانیم حرام زاده است!

عاشق شهید بی کفن;694240 نوشت:
نمی دانم چه گناه هایی کردم در حالیکه گناهان زیادی کردم.

خب براساس منطق شما غیر ممکن است یک انسان حرام زاده دوستدار اهل بیت باشد؟؟؟؟ یا غیر ممکن است یک حلال زاده دشمن اهل بیت دربیاید؟؟؟؟؟
مسلما خیر! چون حلال زادگی یکی از دلایل این امر است.[/]

[="DarkSlateBlue"]

حبیبه;694605 نوشت:
عتراف به گناه نزد دیگران خود گناه بزرگتری است!

:vamonde: من گفتم بگید چیکارا کردید نگفتم بگید چه گناهانی کردید! خودش داره میگه هیچ گناهی نکردم! منم انتظار داشتم مثلا ایشون بگه دارم زندگیمو میکنم و چشم چرونی نمیکنم . تو سایتای خفن نمیرم . غیبت و تهمت نمیزنم . دروغ نمیگم . موسیقی حرام گوش نمیدم . مردم ازاری نمیکنم پدرو مادرمو اذیت نمیکنم . واجباتم مثل نماز و روزه رو انجام میدم . با وایبر و لاین و اینا شایعه پراکنی نمیکنم . اصلا اینا رو پاک کردم چون به نفع اسرائیله بودنش ... حجابم رو تو خیابون رعایت میکنم . حق کسی رو نمیخورم . حق الناس رو رعایت میکنم . خمس و زکاتم رو میدم . به بدنم ضرر نمیرسونم سیگار و قیلون نمیکشم ....
بعد که اینا رو گفت ما بهش بگیم خب بنابراین شما مصداق این روایت نیستید[/]

عاشق شهید بی کفن;691812 نوشت:
من هرچه خودم را محاسبه می کنم به نتیجه ای نمی رسم یعنی گناهی در لیست گناهان خودم نمی یابم

عاشق شهید بی کفن;691812 نوشت:
با توجه به احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده بر این باورم که گناهان زیادی دارم ولی نمی دانم چه هستند.

گناه كردن يا نكردن خيلي مساله ظريف و حساسيه . آدم خيلي وقتها مرتكب گناه مي شه بدون اينكه خودش خبردار بشه و حتي بعدها هم متوجهش نمي شه يا گاهي هم چند سال ديگه تازه مي فهمه چي كار كرده. چون گاهي واقعا عقل آدم قد نميده. شما هم شايد گناه كبيره نداشته باشيد اما احتمالا گناهان ريز و درشت ديگه اي دارين كه متوجهش نيستيد(همونطور كه خودتون فرموديد). بهتره يه مدت مداومت به ذكر استغفار بكنيد و از خدا كمك بخواهيد مطمئن باشيد خدا خودش هدايت مي كنه و بهتون نشون مي ده چه كارهايي مي كرديد كه نبايد بكنيد.

asad;694618 نوشت:
منم انتظار داشتم مثلا ایشون بگه دارم زندگیمو میکنم و چشم چرونی نمیکنم . تو سایتای خفن نمیرم . غیبت و تهمت نمیزنم . دروغ نمیگم . موسیقی حرام گوش نمیدم . مردم ازاری نمیکنم پدرو مادرمو اذیت نمیکنم . واجباتم مثل نماز و روزه رو انجام میدم . با وایبر و لاین و اینا شایعه پراکنی نمیکنم . اصلا اینا رو پاک کردم چون به نفع اسرائیله بودنش ... حجابم رو تو خیابون رعایت میکنم . حق کسی رو نمیخورم . حق الناس رو رعایت میکنم . خمس و زکاتم رو میدم . به بدنم ضرر نمیرسونم سیگار و قیلون نمیکشم ....
بعد که اینا رو گفت ما بهش بگیم خب بنابراین شما مصداق این روایت نیستید

با سلام و احترام:

بسیار شرمنده و عذر خواهم که نتوانستم ذهن شما را بخوانم

و به ظاهر سخنتان حکم کردم.(حلال بفرمایید)

m_d;694600 نوشت:
عزیزم، فدای صداقت و پاکیت بشم!
16 ساله و قرار گرفتن در مسیر بندگی!
انشاالله خدا یاریت کنه و از صالحین و یاران امام زمان (عج) بشی!

ببخشید یه لحظه احساساتم فوران کرد و نتونستم خودم را کنترل کنم!

اگه منو میدیدین و کوله بار گناهم رو ازم فرار میکردین.
خیلی ناراحت میشم که مردم فکر میکنن انسان خوبی هستم درحالی که در اصل اصلا اینطور نیست.
به قرآن قسم شکسته نفسی نمیکنم

شاید برادر ماهم مثل من که قبلا بودم باشد گناهانی دارد ولی فکر میکند گناهانی ندارد.

asad;694618 نوشت:
من گفتم بگید چیکارا کردید نگفتم بگید چه گناهانی کردید! خودش داره میگه هیچ گناهی نکردم! منم انتظار داشتم مثلا ایشون بگه دارم زندگیمو میکنم و چشم چرونی نمیکنم . تو سایتای خفن نمیرم . غیبت و تهمت نمیزنم . دروغ نمیگم . موسیقی حرام گوش نمیدم . مردم ازاری نمیکنم پدرو مادرمو اذیت نمیکنم . واجباتم مثل نماز و روزه رو انجام میدم . با وایبر و لاین و اینا شایعه پراکنی نمیکنم . اصلا اینا رو پاک کردم چون به نفع اسرائیله بودنش ... حجابم رو تو خیابون رعایت میکنم . حق کسی رو نمیخورم . حق الناس رو رعایت میکنم . خمس و زکاتم رو میدم . به بدنم ضرر نمیرسونم سیگار و قیلون نمیکشم ....
بعد که اینا رو گفت ما بهش بگیم خب بنابراین شما مصداق این روایت نیستید

سلام علیکم.
من یه مدتی همین کاری که گفتی با خودم انجام دادم یعنی به کسی نگفتم و فقط در ذهن مرور کردم.بعدها این کار منجر به عجب و خودستایی شد و خداراشکر توانستم به کمک خدا خودم را از آن نجات بدهم و دیگر نمی خواهم با تکرار آن دوباره دچار عجب و خودستایی شوم.

ammarshia;694497 نوشت:

سلام علیکم و عرض ادب

استاد سینا من یک سوال دارم این حدیث می گوید بالاخره علت خشکی چشم گناهان بسیار است حالا سوالم این است ایا همه این است ؟؟

یعنی علت تمامی خشکی های چشم است یا نه خیر یکی از عوامل بالاخره زیادی گناهان است ؟؟؟

چون که خداوند در قران کریم می فرمایند ::

عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا [٧٢:٢٦]
[او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛
[TD][/TD]
[/TD]
[TD]

إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا [٧٢:٢٧]
مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد

سوره جن ایه 26-27

خوب این ایه بنا بر روایات فهمیده می شود علم غیب منحصرا برای پیامبران ع نیست بلکه برای ائمه ع است اشخاص دیگر

یعنی یه قسمی که علم غیب بهره می گیرند پیامبران هستند

حالا شایدم این حدیث به این گونه است که یه قسمی از خشکی چشم ها واسطه اش گناهان است

اگر توضیح بدهید ممنون می شوم


نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که گریه نکردن انسان در هنگام مناجات و زیارت و... ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد. البته مهمترین دلیل گریه نکردن و خشک شدن چشم ها ،زیادی گناهان است.انسان گاهی در طور روز گناهان زیادی را انجام میدهد اما در عین حال آنقدر آن امور برایش عادی شده و آنقدر تکرار کرده که بخشی از زندگی اش شده تا جایی که اصلا آنها را گناه محسوب نمی کند.

گاهی استهزاء دیگران، شکستن دل آنها ، بی احترامی به والدین و یا عدم توجه به واجبات و عدم اجتناب از محرمات آنقدر عادی شده اند که حتی در باور ما نمی گنجند که روزانه ممکن است تعداد زیادی گناه را مرتکب شده باشیم.

لذا در وهله ی اول باید به شناخت گناهان مشغول شویم و در ادامه به بررسی درونی خود بپردازیم و با محاسبه ی اعمال خویش نسبت به گنهکار بودن یا نبودن خود مطلع شویم.

البته گاهی گریه نکردن افراد و کمتر گریه کردنشان ممکن است به دلیل عوامل وراثتی باشد برخی از افراد از حیث وراثتی به گونه ای هستند که راحت تر گریه می کنند و برخی دیگر بالعکس براحتی نمی توانند واکنش نشان دهند. اما عامل گناه ،بسیار عامل با اهمیتی است در جاری نشدن اشک چشم.

البته تباکی کردن و حالت گریه گرفتن به خود ، راهکار مورد سفارش است در شرایطی که انسان احساس می کند اشک چشمش خشک شده خود را به حالت گریه کنندگان در آورد.

پیامبر خدا صل الله و علیه و اله و سلم خطاب به اباذر فرمودند: «اى اباذر! هر که تواند گریه کند, باید بگرید. هر کس نتواند, ناگزیر قلبش را اندوهگین کند . خود را به حالت گریه کنندگان در آورد, زیرا سنگدل از خداوند دور است».(1)

نکته ی آخر این که در روایت هم آمده برای قلوب انسان ادبار و اقبال است یعنی گاهی انسان تمایل دارد به دعا و عبادت و گاهی تمایل انسان کمتر است بنابراین شما در مواقعی که تمایلی از حیث روحی برای انجام مستحبات ندارید به امور واجب بسنده کنید و وقتی از نظر روحی به اصطلاح شارژ هستید مستحبات را بجا آورید.


1. آثار الصادقین , ج 2 ،ص 73.

السلام علیک یا فاطمه الزهراء س


شاید این بر می گرده به محاسبه النفس غلط !!!

محاسبه النفس زیر پرتو تقوا باید باشد::


استاد فاطمی نیا حفظه الله می فرمایند ::

یا أيها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد امره ،باید هر کسی نگاه کند ببیند برای فردا چه اماده کرده این از محاسبه است دیگه نگاه کند با این چشم نیست
واتقوا الله إن الله خبير بما تعملون
به یکی از اولیا خدا گفتم اقا چرا دو تا اتقوا الله است ؟؟ ببینید
یا أيها الذين آمنوا [HL]اتقوا الله[/HL] ولتنظر نفس ما قدمت لغد امره [HL]واتقوا الله[/HL] إن الله خبير بما تعملون چیزی من به ایشون عرض کردم فرمودند این وجه هم صحیح است حالا یه وجهشو ما میگیم دریاست{ اخودم :منظور قران است} لایدرک قعر اون این است که بعضی اتقوا الله ها در قرآن در مقام بیان عظمت اون مامور به است که اون مامور به خیلی مهم است يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سديدا از خدا بترسید حرف محکم بزنید ادم می گه از خدا بترس عاق والدین نباش در کارهای جزئی هیچ وقت نمی گه از خدا بترس بیا چایی شیرین بخور بسیار وقتا در قران نگاه کنید اتقو الله ها برای تعظیم مامور به می آد این یک وجه ،اتقوا الله دوم چیه؟؟عرض می کنم شاید این طور باشد هزار تا وجه دیگه هم داشته باشد احتمال دادند بعضیا که اتقوا الله دوم این است که اگر موفق شدی به حساب نفس برسی [HL]به فکر توجیه اعمالت نباش[/HL] در [HL]پرتو تقوا محاسبه کن[/HL] می بینم این جا خطا کردم نه من که خطا نمی کنم زیر پرتو تقوا محاسبه کن [HL]قبول کن که بد کردی[/HL][HL]
[/HL]

http://s6.picofile.com/file/8195385968/864.mp3.html

یک مطلب دیگر هم هست بحث این است در ان مجلس بالاخره چه روضه ای خوانده شود که اشکتان بریزد !!!

آیا واقعا شما سخنان بزرگان ومصیبت هاشون رو گوش دادید شخصیتی متعالی مانند ایت الله العظمی وحید خراسانی که یک جمله می گوید جمعیت گریان گریان می شوند که اشکتان نمی آید ؟؟

مطلب بعدی جسارت نباشه به اساتید ها من خودم رو می گم ولی بحث اینه فهم من بی سواد از احادیث چه قدر بوده

واقعا ها !!!!!سریع حدیث رو نگاه می کنیم والفرار و هیچی به هیچی نفهمیدم چی فرمودند اصلا همش می گیم به به

کلیپی زیبا از استاد فاطمی نیا حفظه الله شاگرد علامه طباطبایی ره

موضوع به به گفتن به احادیث

http://hn2.asset.aparat.com/aparat-video/fc43fa3d13e3173b1343e1298e2f331a2465057-360p__19783.mp4

http://www.aparat.com/v/oRPcZ

آن احادیثی که شما می گید من بر اسان اون می گم گناه زیاد کردم حالا بیاید دوباره دوره کنید شاید فهم ما از اون حدیث اشتباه بوده باشه

پست جمعبندی:
سوال:

من هرچه خودم را محاسبه می کنم به نتیجه ای نمی رسم یعنی گناهی در لیست گناهان خودم نمی یابم و این چیز مرا ناراحت می کند چون بسیاری از علایم اهل جهنم را دارم مثلا اشک ندارم با توجه به احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده بر این باورم که گناهان زیادی دارم ولی نمی دانم چه هستندلطفا در صورت امکان علت خشک شدن اشک چشم را برایم به زبان ساده توضیح دهید؟
پاسخ:

گاهی انسان نسبت به عمل خود آگاهی دارد و توان تشخیص خوب و بد و یا فعل گناه را ازغیر آن دارد اما گاهی مواقع ممکن است ما تصور کنیم که اهل گناه نیستیم در حالی که شیطان بسیار زیرکانه ما را فریب می دهد و برای ما چنین وانمود می کند که اهل گناه نیستیم برخی مواقع نیز شیطان بعضی گناهان را نزد ما پر رنگ جلوه داده تا جایی که فقط آن چند گناه را گناه حساب کرده و بقیه ی گناهان را نزد ما کم رنگ جلوه می دهد به گونه ای که آنها را گناه محسوب نمی کنیم.بنابراین در مرحله ی اول باید دایره ی گناهان را بخوبی بشناسیم و ببینیم چه اعمالی در این دایره قرار می گیرد و بعد از شناخت آنها سعی در ترک آنها نماییم . تعداد گناهانی که ممکن است انسان مرتکب آنها شود بسیار زیادند تا جایی که بیش از هفتاد گناه را به زبان نسبت می دهند بنابراین در مرحله ی اول در شناخت گناه تلاش بیشتری نمایید.
یکی از دلایلی که برای جاری نشدن اشک چشم و حال دعا و عبادت نداشتن مطرح می کنند قساوت قلب است.قلب انسان توانایی نرم و یا سخت شدن را دارد و چنانچه در شرایط مختلف قرار گیرد می تواند قابل انعطاف باشد و نرم گردد و یا بالعکس همچون سنگ سخت شود.

یکی از عوامل دور شدن از قساوت تفکر است . انسان با تفکر به جایگاه خودش در نظام خلقت و اندیشیدن به این که از عدم به وجود راه پیدا کرده و این وجود را خداوندی که غنی مطلق است به او بخشیده ،هر لحظه خود را مقابل خداوند نیازمند می بیند و همین احساس نیازمندی او را به سمت تضرع و دعا و درخواست رهنمون می سازد.
خداوند برای دوری از قساوت، انسان را به تفکر فراخوانده است و می فرماید:
«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تخَشَعَ قُلُوبهُمْ لِذِكْرِ الله‏...قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الاَيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون‏» (1)
«آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟!...ما آيات (خود) را براى شما بيان كرديم،شايد انديشه كنيد!»
نکته ی مهم دیگر این که هر حالتی که برای انسان پیش می آید قابل تغییر و تبدل است و انسان مي تواند با همت و تلاش ، حالت خود را به هر صورتي كه اراده كند تغيير دهد.
تا انسان اهل محبت نباشد اشکش جاري نمي شود وحال دعا و عبادت پیدا نمی کند و محبت ناشی از معرفت است.وقتی انسان معرفت و شناخت خود را بالا ببرد ناخوداگاه محبت او هم بیشتر شده و حال دعا پیدا می کند.
توجه کنید که گاهی انجام برخی از امور که حرام نیست اما در عین حال کراهت دارد موجب خستگی روح شده به گونه ای که انسان انرژی کافی برای برقراری ارتباط نخواهد داشت.
عواملی مانند پرخوری ، پرخوابی و پرحرفی عوامل بسیار شایعی هستند که هر چند گناه تلقی نمی شوند اما همچون پرده ای بر روی روح قرار گرفته تا جایی که به واسطه ی آنها از حساسیت و لطافت روح کاسته می شود.

در حديثی از زبان حضرت عيسي مسيح(ع) مي خوانيم «لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله فتقسو قلوبكم ، فان القلب القاسي بعيد من الله ؛ بدون ذكر خداوند زياد سخن نگوييد كه موجب قساوت و سختي قلب است». (2)
و حضرت علي (ع ) نیزمي فرمايند: « من كثر طعامه سقم بدنه و قسا قلبه ؛ هركس طعامش زياد شود بدنش بيمار و قلبش با قساوت مي شود». (3)
ياد مرگ و يادآوري روز قیامت و احوال و حالات انسان پس از مرگ و همچنین رفتن به قبرستان به مدت كوتاه و تأمل و انديشه در اوضاع مردگان و همچنین بيداري سحر و تلاوت قرآن می تواند در رفع قساوت قلب و افزایش تنبه و توجه انسان موثر باشد.
نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که گریه نکردن انسان در هنگام مناجات و زیارت و... ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد. البته مهمترین دلیل گریه نکردن و خشک شدن چشم ها ،زیادی گناهان است.انسان گاهی در طور روز گناهان زیادی را انجام میدهد اما در عین حال آنقدر آن امور برایش عادی شده و آنقدر تکرار کرده که بخشی از زندگی اش شده تا جایی که اصلا آنها را گناه محسوب نمی کند.

گاهی استهزاء دیگران، شکستن دل آنها ، بی احترامی به والدین و یا عدم توجه به واجبات و عدم اجتناب از محرمات آنقدر عادی شده اند که حتی در باور ما نمی گنجند که روزانه ممکن است تعداد زیادی گناه را مرتکب شده باشیم.
لذا در وهله ی اول باید به شناخت گناهان مشغول شویم و در ادامه به بررسی درونی خود بپردازیم و با محاسبه ی اعمال خویش نسبت به گنهکار بودن یا نبودن خود مطلع شویم.
البته گاهی گریه نکردن افراد و کمتر گریه کردنشان ممکن است به دلیل عوامل وراثتی باشد برخی از افراد از حیث وراثتی به گونه ای هستند که راحت تر گریه می کنند و برخی دیگر بالعکس براحتی نمی توانند واکنش نشان دهند. اما عامل گناه ،بسیار عامل با اهمیتی است در جاری نشدن اشک چشم.
البته تباکی کردن و حالت گریه گرفتن به خود ، راهکار مورد سفارش است در شرایطی که انسان احساس می کند اشک چشمش خشک شده خود را به حالت گریه کنندگان در آورد.
پیامبر خدا صل الله و علیه و اله و سلم خطاب به اباذر فرمودند: «اى اباذر! هر که تواند گریه کند, باید بگرید. هر کس نتواند, ناگزیر قلبش را اندوهگین کند . خود را به حالت گریه کنندگان در آورد, زیرا سنگدل از خداوند دور است».(4)
نکته ی آخر این که در روایت هم آمده برای قلوب انسان ادبار و اقبال است یعنی گاهی انسان تمایل دارد به دعا و عبادت و گاهی تمایل انسان کمتر است بنابراین شما در مواقعی که تمایلی از حیث روحی برای انجام مستحبات ندارید به امور واجب بسنده کنید و وقتی از نظر روحی به اصطلاح شارژ هستید مستحبات را بجا آورید.

1 حدید/16و17.
2 تفسير نمونه، ج 23، ص 342
3 مستدرك الوسائل، ج 12، ص 94
4 آثار الصادقین , ج 2 ،ص 73.