سوال کارشناس ها ترس از مرگ در من
تب‌های اولیه
با سلام بنده جدید وقتی شبها میرم رختخواب میترسم که فردایی نباشد هی فکر پریشان به سراغم میاد که فردا میمیرم البته از خود مرگ نمیترسم مرگ حق است ولی این فکر آشفته ناراحتم میکند و بی خواب میشم و جدید سوار ماشین میشم چون دانشجو هستم اکثر موقع ها با اتوبوس مسافرت میکنم احساس میکنم تصادف میشه در حالی که قبلا راحت تو ماشین میخوابیدم نا گفته نمونه که چند سال پیش تصادف شدید کردم ولی الان 1 ماه میشه که تو ماشین و شب فکر میکنم هی میمیرم چه باید بکنم؟
سوال خوبیه...واسه من هم زیاد پیش میاد مخصوصا فکر در خواب و تصادف...
به نظر من فکر مرگ خیلی میتونه خوب باشه...به شرطی که باعث بشه آدم خودشو واسه بعدش آماده کنه.نه اینکه باعث کسل شدن و گوشه نشین شدن بشه...
بسم الله الرحمن الرحيم
اين توصيه انشاالله صد در صد موثر است البته به شرطي که خواننده دعا با ترک گناه و معاصي حرمت دعا را حفظ کند.
هر شب قبل از خواب دعاي احتجاب بخوانيد و بر قرائت ان هم تداوم داشته باشيد مشکلتان به طرز معجزه اسائي حل خواهد شد.
فقط توجه داشته باشيد که دعاي احتجاب دعاي بسيار فخيم و شريف و عظيمي است و حتما موقع خواندن با وضو باشيد و حرمت دعا را هم با ترک معاصي و اطاعت اوامر خداي يکتا حفظ کنيد.
يا علي
ضمنا
هر ترس بيهوده اي در وجود انسان مثل ترس از تاريکي ترس از خوابيدن ترس از اجتماع و ...
به دليل وجود عفريتي از اصحاب شياطين است
براي دفع ان 1 ساعت قبل از غروب رو به قبله بنشينيد و بر يک اب پاکيزه 41 بار ايه الکرسي بخوانيد و به ان بدميد و سپس اب رو بنوشيد و سعي کنيد تا يکي دو ساعت قضاي حاجت نکنيد.
اثرات شگرف ان را خود خواهيد ديد
التماس دعا
با سلام بنده جدید وقتی شبها میرم رختخواب میترسم که فردایی نباشد هی فکر پریشان به سراغم میاد که فردا میمیرم البته از خود مرگ نمیترسم مرگ حق است ولی این فکر آشفته ناراحتم میکند و بی خواب میشم و جدید سوار ماشین میشم چون دانشجو هستم اکثر موقع ها با اتوبوس مسافرت میکنم احساس میکنم تصادف میشه در حالی که قبلا راحت تو ماشین میخوابیدم نا گفته نمونه که چند سال پیش تصادف شدید کردم ولی الان 1 ماه میشه که تو ماشین و شب فکر میکنم هی میمیرم چه باید بکنم؟
باسلام خدمت شما
ببینید يكي از آفات جامعه اسلامي وعوامل انحراف از صراط مستقيم و امة وسطاً جزئي نگري، سطحي انديشي، و افراط و تفريط است. اسلام مكتب جامعي است، كه براي همه ابعاد زندگي انسان (مادي و معنوي، دنيا و آخرت) برنامه داد. نگاه يك سويه به تعاليم اسلامي، گاهي موجب انحراف از دينِ و باعث اختلال در زندگي فردي و اجتماعي ميگردد.
زهد و معنويت گرايي و در دل نداشتن حُبّ دنيا و مال گيتي و متذكر شدن به اين موضوع كه چند صباحي بيش در اين دنيا نيستيم و از اين قبيل امور اگر چه خوب و پسنديده است، اما نبايد موجب سستي و بي توجهي به دنيا و مال و قدرت و لذات حلال آن گردد. گرچه عمر دنيا كوتاه و بسيار گذرا است، اما گاهي انسان در زمان كوتاهي از دنيا، چنان عمل ميكند كه سعادت ابدي و جاودانه و بي نهايت را براي خود تضمين ميكند، بنابر اين، همين مقدار كوتاه چقدر ارزشمند است. آنچه در اسلام مذموم است، دل بستن به دنيا است، نه استفاده و بهره بردن از آن براي سعادت و خوشبختي.
از ديدگاه اسلام، دنيا با لذات و به خودي خود، فاقد ارزشي است اما نردبان ترقي آخرت و محل عروج انسان به مقام انسانيت و تقرّب به ذات احديت است. به دست آوردن برخي فضايل و كمالات به ثروت و قدرت و متاع دنيا و ازدواج و مسئوليت پذيري در خانواده بستگي دارد. دنيا وسيله است، نه هدف و مقصد اگر دنياطلبي سبب فساد، اسراف، بخل و كنز(انباشته كردن)مال و عدم انفاق آن به مستمندان گردد، و محبت دنيا در دل نشيند و مقصد حيات قرار گيرد، مورد مذمت است. دنيايي كه موجب سرگرمي و بازيچه و لهو باشد. و انسان را از آخرت و معنويت دور سازد، مذموم و منكر شمرده شده است. عدم برخورداري از لذات دنيا به خصوص ازدواج گاهي مانع جدي براي اطاعت فرمان خدا و عبادت و نزدكي به خداست.
چه بسا مجرد زيستن و عدم برخورداري از نعمتها، افكار و اعمال ناپسندي را به دنبال داشته باشد، در عين حال كه چيزي مانند ازدواج ميتواند زمينه بسياري از اعمال خير و پسنديده مانند شوهر داري و كمك به انساني ديگر و تربيت فرزندان صالح و... را به دنبال داشته و موجب سعادت و خوشبختي اُخروي انسان گردد. از طرف ديگر قرآن كريم افرادي را كه فكر ميكنند لازمه خداپرستي و بندگي، بي توجهي به دنيا و زينت و زيور آلات و لذتهاي حلال آن است. مورد ملامت و سرزنش قرار داده و فرموده است: قلْ مَن حرّم زينة اللَّه التي أخرج لعباده و الطيبات من الرزق؛ (1) بگو(اي پيامبر!) چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده (هم چنين مال حلال و رزق و) روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است؟
در سوره قصص پيامبر اسلام (و انسانهاي پيرو آن حضرت) را به تحصيل دنيا ترغيب كرده و به كسب سهم و نصيبش از آن امر نموده است.(2) هر انساني چند صباحي زندگي ميكند، سپس ميميرد...انسان بينا كسي است كه از اين فرصت حداكثر استفاده را بكند، همان گونه كه نماز و روزه اطاعت خدا است و بايد باشد، كار و تلاش، ازدواج، تربيت فرزندان صالح و بهرهوري از لذات حلال خدا، به قصد بندگي نيز، عبادت شمرده ميشود. اساساً خداوند دنيا را براي بندگان صالح خود آفريد، تا از نعمتها و مواهب و زينتهاي آن بهره ببرند و آن را قِوام و مايه دوام زندگي خويش قرار دهند.
پيامبر اكرم، فاطمه زهرا و ائمه هدي (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) الگوهاي ما در همه امور و عرصهها هستند. هرگز عبادتهاي طولاني آنان مانع استفادهشان از لذتهاي دنيا از جمله ازدواج و توجه به مال و ثروت و قدرت دنيا جهت استفاده در مسير معنويت نشد در برخي روايات آمده است: آن چنان به كار و تلاش و اصلاح امور دنياي خود بپرداز و به كسب مواهب و نعمتهاي الهي همت گمار كه گويا هرگز نميميري، منتها دنيا را هدف قرار نده، و به آن دل مبند، بلكه وسيله قرار بده جهت بندگي خدا و كمك به بندگان خدا در جمله بعدي ميفرمايند: كُن لدنياك كأنّك تموتُ غداً؛ آن چنان به دنياي خويش توجه كن و دل ببند كه گويا فردا خواهي مرد. موفقيت شما را در انتخاب مسير صحيح زندگي مادي و معنوي از خداوند مسئلت داريم.
پي نوشتها:
1 - اعراف (7) آيه 32.
2 - ولاتنس نصيبك من الدنيا (آيه 77.
با تشکر از جناب فنا
دليل مشکل ايشان موارد بالا نيست
به دستور که عرض کردم عمل کنيد مشکلتان حل مي شود.
شياطين کارشان فقط وسوسه نيست ((دقت کنيد.))
از خود مرگ نمیترسم مرگ حق است ولی این فکر آشفته ناراحتم میکند
با سلام خدمت دوستان
اگر بزرگواران به جمله ابتدایی این دوست عزیز توجه بفرمایند، فرموده اند که از مرگ نمیترسند و چیزی که آزارشان میدهد به احتمال قوی تاثیر سو تصادفی که داشته اند هست. توصیه های دوستان اغلب به فراخور این سایت بایک نگرش مذهبی در جهت حل مسئله ترس از مرگ نوشته شده است که ظاهرا در این ارتباط مشکلی ایشان ندارند. هرچند کیفیت روحی و روانی و احساسی ما از باورهای ما به شدت تاثیر میگیرد و اعتقاد و بکارگیری موارد ذکر شده از جانب این دوست عزیز بی تاثیر نخواهد بود. ولی به نظر نمیرسد مشکلشان را حل نماید.
دوست عزیز با اطلاعاتی که دادید این نوع عارضه روانی بسیار معمول و اشتباه نکنم شایع ترین نوع روانپریشی است که همه ما در اثر وقوع اتفاقات ناگهانی ،دچار آن میشویم که در افراد و شرایط مختلف ، میزان آن متفاوت است.
به غیر از توصیه های دوستان و همچنین توصیه به انجام اموری که در آرامش روانی موثر است (مثل ورزش ، رفتن به طبیعت و ...) حقیر موکداً توصیه مینمایم شمابا یک روانکاو مشورت نمایید . با توجه به شایع بودن این عارضه به نظرم درمان آن نیز ساده خواهد بود. و طی چندین جلسه مشاور مربوطه شمارا کمک میکند تا علل این مشکل را در اتفاقات گذشته پیدکنید و راه حلهای مناسب را پیشنهاد میدهند. بدون شک موضوع همانند سایر بیماریها تخصصی است.
امید که هرچه زودتر آرامش فکری و روحیتان را بیشتر و بهتر از گذشته بازیابید.
عجيبه
ما اين دوستمون رو به خدا حواله مي کنيم و اقاي من مهديم اون رو به روانکاو
هرچند که تفکرات ما با شما از عرش تا فرش فاصله داره
اگر مايل باشيد مبحثي طرح مي کنيم تا به شما و همه مادي گرايان ثابت کنم تمامي بيماريهاي رواني منشاء ماورائي از ناحيه نيروهاي منفي دارند.
عجب اصراري شما داريد به اثبات مادي همه چيز
حالا که بحثش شد پس شفاف بگم
بنده کسي رو مي شناختم که دقيقا همين مشکل دوستمون رو داشت و بنده اين دستور رو دادم خدمتشون و الان اصلا اون ادم قبلي نيست ديگه
اين دستور از ناحيه اسيد علي قاضي رحمه الله عليه صادر شده و رد خور نداره
ضمنا اين روانشناسان و روانکاوان چي مي دونن واقعا؟
من کسي رو مي شناسم که با همسرش مشکل داشت اساسي داشت و کارشان داشت به طلاق مي کشيد
هرچه روانشناس و روانکاو رفتن فايده نداشت تا اينکه به يکي از اهل دل ها (((نه رمال نه دعا نويس نه فالگير و از اين خذعبلات))
ايشان هم يک سري دستورات دادن اينها انجام دادن الان بريد ببينيد چطور شيفته هم هستن و باهم زندگي مي کنن
جمع کنيد بساط مادي گراييتون رو اقا
با سلام بنده جدید وقتی شبها میرم رختخواب میترسم که فردایی نباشد هی فکر پریشان به سراغم میاد که فردا میمیرم البته از خود مرگ نمیترسم مرگ حق است ولی این فکر آشفته ناراحتم میکند و بی خواب میشم و جدید سوار ماشین میشم چون دانشجو هستم اکثر موقع ها با اتوبوس مسافرت میکنم احساس میکنم تصادف میشه در حالی که قبلا راحت تو ماشین میخوابیدم نا گفته نمونه که چند سال پیش تصادف شدید کردم ولی الان 1 ماه میشه که تو ماشین و شب فکر میکنم هی میمیرم چه باید بکنم؟
سلام علیکم.
چرا میترسید؟
از چه چیز مرگ هراس دارید؟
از نبودن در این جهان یا رفتن به جهانی دیگر؟
اگر اینگونه باشد دو دلیل مفروض است:
1.شما زندگی کاملا در رفاه(منظور از رفاه در زمینه های مادی)دارید و میترسید آن را از دست بدهید
2.از عمر کرده و رفته خویش هراس دارید.میگویید اگر حسابی در کار باشد آنگاه چه کنم؟!
در مورد اول نمیتوانم کمکتان کنم چون بنده خوشبختانه جز این دسته نیستم(به قول شاعر:ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم!)
اما دوم:اگر میخواهید که این ترس از وجودتان برود ایمانتان را قویتر کنید.از تفکر در مرگ نگریزید,همیشه آن را در نظر داشته و انتظار آن را بکشید!
همین!
عجيبه ما اين دوستمون رو به خدا حواله مي کنيم و اقاي من مهديم اون رو به روانکاو هرچند که تفکرات ما با شما از عرش تا فرش فاصله داره اگر مايل باشيد مبحثي طرح مي کنيم تا به شما و همه مادي گرايان ثابت کنم تمامي بيماريهاي رواني منشاء ماورائي از ناحيه نيروهاي منفي دارند. عجب اصراري شما داريد به اثبات مادي همه چيز حالا که بحثش شد پس شفاف بگم بنده کسي رو مي شناختم که دقيقا همين مشکل دوستمون رو داشت و بنده اين دستور رو دادم خدمتشون و الان اصلا اون ادم قبلي نيست ديگه اين دستور از ناحيه اسيد علي قاضي رحمه الله عليه صادر شده و رد خور نداره ضمنا اين روانشناسان و روانکاوان چي مي دونن واقعا؟ من کسي رو مي شناسم که با همسرش مشکل داشت اساسي داشت و کارشان داشت به طلاق مي کشيد هرچه روانشناس و روانکاو رفتن فايده نداشت تا اينکه به يکي از اهل دل ها (((نه رمال نه دعا نويس نه فالگير و از اين خذعبلات)) ايشان هم يک سري دستورات دادن اينها انجام دادن الان بريد ببينيد چطور شيفته هم هستن و باهم زندگي مي کنن
عجیبش که عجیب است ولی شما به بزرگواریتان و یا فقرتان! جهل پزشکان روانکاو را ببخشید. همچنین طلب بخشش داریم بابت تمامی پزشکان و متخصصین و جراحان و این همه دانشکده های پزشکی و این همه دانشجویان به گمراهه رفته را که چه مایه زمان بیخودی در آموختن علم به اصطلاح پزشکی! به هدر داده و میدهند و ... و خلاصه مابقی این به اصطلاح دانشمندان و عالمان فیزیک و شیمی و ...ریاضیات و .....همه گمراهی است و ضلال و .... که همگی باید بساطمان را جمع کنیم! و به انوار ادعیه علمی شمایان روی آوریم. خدا را شکر که باز در چندی از ممالک چون افغانستان و عربستان و ایران و ... تا حدودی به برکت حضور شمایان چنین بساط هایی به مراتب کمتر گسترده شده که موجب انوار قدسیه و شفای تامه و کمال اکمل و سعادت بشریت شده و میشود و اصلا امروزه تمام بشریت وام دار همین عدم گسترده شدن این بساط ضاله در این نواحی است. اگر نبود از ممالک کفر و الحاد که در چند قرن اخیر موفق به گستردن چنین بساطی شدند حال همه دنیا چون ما جهان سومیان غرق در پیشرفت و ..ترقی و نور بودند دست کمش همین کامپیوتر و اینترنت ضاله نبود که خاطر قدسیه شما به منظور هدایت گمراهانی چون ما مکدر گردد...ببخشید ... شما ببخشید ....چشم! منظورتان از مادییگری عقلگرایی است اگر اشتباه نکنم! بله؟ آن هم به چشم! ما بساط ضاله عقل گرایی را جمع میکنیم فقط امید که خداوند عقلی اندک، به میزانی ولو ناچیز...ولو اندازه زغفران روی پلو! دست کم بابت استشمامی از مایه عقل در بساط همه فقیران این نعمت بچکاند! تا شاید دست کم اندکی بدانند که چه مایه عذابی خردورزان و عقلگرایان گمراه ضاله متحمل میشوند از ...
دوست من ... مشابه شما من با توجه به نوع کارم دائما با هواپیما مسافرت میکردم , که فرض کن با صد تا پرواز هیچ ترس و استرسی نداشتم تا اینکه در یکی از سفر ها هواپیما دچار مشکل فنی شد و نهایتا سالم به زمین نشستیم .... در مورد بعدی همیشه عاشق سرعت رفتن با ماشین بودم و پس از تصادف شاخ به شاخی که از ان نیز سالم بدر رفتم .... در در هر دوحالت گرفتار ترسی شبیه شما شدم و اینقدر مضطرب میشوم ک گاهی سفر را لغو میکنم ... پس از کش و قوس فراوان که الان چندین سال میگذرد به کمک روانشناسان با موضوع کنار اومدم و اوون چیزی نبود جز رویارویی با مشکل ... ترس شما کاملن طبیعی است اما مشابه من از سفر دیگه نترس ... بجای توصیه فقیر عزیز دقت کن اتوبوسش خوب باشه یا رانندش مناسب باشه مابقیش با افریدگارت . با توکل بر خدا زانوی اشتر را ببند ... نه اینکه بشین دعا کن و دور خودت فوت کن که ترست بره ....خلاصه از مشکل فرار نکن همین .