جمع بندی موافقت خانواده با خواستگاری که من ازش خوشم نیومده

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
موافقت خانواده با خواستگاری که من ازش خوشم نیومده


سلام
دختری ۲۰ ساله هستم از لحاظ ظاهر متوسط هستم و از نظر مالی هم پدر و مادرم هر دو کارمندند و خانواده مذهبی دارم.از سن کم خواستگار داشتم که خیلیاش به خاطر خوب بودن خانوادم بود و بقیه هم به خاطر ظاهرم‌.ولی همه رو به خاطر سن کم رد کردیم.ولی چند وقته که یه نفر هست که مادر و خواهرشون من رو دیدن و خیلی اصرار کردن به آشنایی ولی نه من نه خانواده قبول نکردیم تا اینکه خیلییی اصرار کردن دوباره و به شرط اینکه فقط میبینمشون رفتم
هم کار دارن هم خونه هم اینکه مذهبی هستن ظاهرشون هم خوبه.ظاهرا که هیچ مشکلی ندارن
ولی بعد از یک جلسه دیگه صحبت کردن هم با اینکه ظاهرشون هیچ مشکلی نداره به دلم ننشستن

حتی جوری شده بود که کل خانواده موافق بودن و فقط من مخالف

بعد از اینکه ایشون هم من رو دیدن دیگه بیشتر پاپی شدن

و من به زور خانواده رو که سخت گیر هستن (نمیدونم چ جوری راضی شدن) رو راضی کردم و جواب رد دادیم ولی ول کن نیستن

و گاهی شک میکنم

واقعا نمیدونم چیکار کنم

از طرفی با خدا یه قول و قراری گذاشتم که بعد از ۳۱۳ روز انجام یه کاری خدا یه نفر خوب و باخدا رو توی راهم قرار بده که هنوز ۲۰۰ روزش مونده.
و از لحاظ داشتن خواستگار ،تا حالا که خیلی بودن بعدش رو نمیدونم

واقعا کلافه شدم

من خیلی به سفر و هیجان علاقه دارم و هم چنین به اهل بیت
اما حس کردم ایشون تک بعدی فقط به مسافرت زیارتی علاقه دارن

و حس میکنم شاید یه همچین زندگی یکنواخت باشه

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد امیـد

[TD][/TD]

Fatemeh.e;1011174 نوشت:
واقعا نمیدونم چیکار کنم

سلام
هر جوان متدیّن و سالمی دوست دارد ازدواج کند و به آرامش روحی برسد. شما نیز این گونه هستید. ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی هر فردی است که باید بر مبنای درست و صحیح قرار داده شده باشد. اگر در ازدواج ملاک ها و معیارهای موفقیّت در نظر گرفته نشود، هیچ تضمینی برای خوشبختی وجود ندارد. در ازدواج حدّاقلی از مطلوبیّت لازم است. یعنی باید ظاهرِ طرف مقابل خوشایند باشد و مورد تنفّرِ دیگری نباشد. جوانانِ آماده ازدواج اگر انتخاب درستی داشته باشند، پس از ازدواج احساس شان نسبت به یکدیگر تکامل و افزایش می یابد و به عشق تبدیل می شود. اگر یک طرف از ویژگی های دیگری خوشش نمی آید، نمی توان امید داشت که عشقی پس از ازدواج به وجود آید و این ازدواج همراه با ریسک و خطر بالایی خواهد بود.

البته تأکید شما بر انجام یک عمل در 313 روز و ردّکردن همه خواستگارها تا پایان آن زمان نیز از نظر دینی و روانشناسی درست نیست.

حتما به یک روانشناس و مشاور خانواده یِ متعهّد و باتجربه در شهر خود مراجعه کنید و موضوع این خواستگار و نظرات و دلایل تان را با او در میان بگذارید. این روانشناس می تواند از این خواستگار دعوت کند که به مرکز مشاوره بیاید و تناسب میان شما و خواستگارتان را با دقت بررسی کند. در صورتی که روانشناس به این نتیجه رسید که میان شما و خواستگارتان تناسبی وجود ندارد، می تواند از پدر و مادرتان دعوت کند که برای مشاوره به مرکزش بیایند و آنها را قانع کند که این ازدواج به صلاح نیست.

ضمنا به شما توصیه می کنم از این به بعد با مراجعه به یک روانشناس و مشاور خانواده آگاه، در مورد معیارها و ملاک های همسر مناسب، مشاوره بگیرید. بهتر است وقتی خواستگاری برای تان می آید، پس از تأییدِ او در بررسی های مقدماتی، به همراه خواستگارتان به روانشناس و مشاور خانواده با تجربه مراجعه کنید تا تناسب میان شما و خواستگارتان را بررسی کند تا ان شاءالله با فردی مناسب ازدواج کنید.

سلام دوست عزیز
من نظر و تجربه شخصیم رو میگم. خواستگاری برای همین شناخت هاست. سعی کنید چند جلسه وقت بگذارید و به جزئیات برسید بعد اگه به دلتون نشست اصلا به ازدواج فکر نکنید.
این موضوع که ازدواج کن عشق تو زندگیت بوجود میاد چندان صحیح نیست سعی کن قبل ازدواجت کاملا شرایط خودت و طرفت رو بررسی کنی انتخابی منطقی و البته احساسی بگیری. فقط به منطقی بودن رابطه اکتفا نکن از طرفی احساسی هم نباید تصمیم بگیری. مثلا یک عمر هست ...

اینی که همه خانواده هم صدا شدن که شما رو به عقد ایشون در بیارن هیچ دلیلی نمیشه که فکر کنیم ایشون حتما انسان خوبی برای ازدواج هست

سن بیست سالگی هم برای ازدواج خیلی زود هست

پرسش:

دختری 20 ساله هستم که ظاهری متوسط دارم. خانواده ام مذهبی هستند. مدتی است که مادر آقای جوانی مرا دیده و پسندیده است. بعد از اصرارهای زیاد قبول کردیم که به خواستگاری بیایند. این آقا مذهبی است و کار و خانه دارد. ولی بعد از دو جلسه خواستگاری و صحبت، ظاهرش به دلم ننشست. من خیلی به سفر و هیجان علاقه دارم. اما خواستگارم فقط به مسافرت زیارتی علاقه دارد. من با زور خانواده ام را راضی کردم که جواب منفی دهند. نمی دانم چه کار باید انجام دهم. لطفا راهنمایی ام کنید.

پاسخ:

هر جوان متدیّن و سالمی دوست دارد ازدواج کند و به آرامش روحی برسد. شما نیز این گونه هستید. ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی هر فردی است که باید بر مبنای درست و صحیح قرار داده شده باشد. اگر در ازدواج ملاک ها و معیارهای موفقیّت در نظر گرفته نشود، هیچ تضمینی برای خوشبختی وجود ندارد. در ازدواج حدّاقلی از مطلوبیّت لازم است. یعنی باید ظاهرِ طرف مقابل خوشایند باشد و مورد تنفّرِ دیگری نباشد. جوانانِ آماده ازدواج اگر انتخاب درستی داشته باشند، پس از ازدواج احساس شان نسبت به یکدیگر تکامل و افزایش می یابد و به عشق تبدیل می شود. اگر یک طرف از ویژگی های دیگری خوشش نمی آید، نمی توان امید داشت که عشقی پس از ازدواج به وجود آید و این ازدواج همراه با ریسک و خطر بالایی خواهد بود.

حتما به یک روانشناس و مشاور خانواده یِ متعهّد و باتجربه در شهر خود مراجعه کنید و موضوع این خواستگار و نظرات و دلایل تان را با او در میان بگذارید. این روانشناس می تواند از این خواستگار دعوت کند که به مرکز مشاوره بیاید و تناسب میان شما و خواستگارتان را با دقت بررسی کند. در صورتی که روانشناس به این نتیجه رسید که میان شما و خواستگارتان تناسبی وجود ندارد، می تواند از پدر و مادرتان دعوت کند که برای مشاوره به مرکزش بیایند و آنها را قانع کند که این ازدواج به صلاح نیست.

ضمنا به شما توصیه می کنم از این به بعد با مراجعه به یک روانشناس و مشاور خانواده آگاه، در مورد معیارها و ملاک های همسر مناسب، مشاوره بگیرید تا ملاک های واقع بینانه تری برای انتخاب شریک زندگی بیابید. بهتر است وقتی خواستگاری برای تان می آید، پس از تأییدِ او در بررسی های مقدماتی، به همراه خواستگارتان به روانشناس و مشاور خانواده با تجربه مراجعه کنید تا تناسب میان شما و خواستگارتان را بررسی کند تا ان شاءالله با فردی مناسب ازدواج کنید.

موضوع قفل شده است