جمع بندی درخواست حدیث در مورد علم بیهوده
تبهای اولیه
پاسخ شما از قرآن :
با تفکر در آیات قرآن مجید می توان علومی را که از آنها یاد شده حداقل به سه دسته تقسیم کرد :
۱- علم خیالی
علم خیالی علمی است که شخص خیال می کند که بدان آگاه است اما در حقیقت بدان علمی ندارد.
قرآن انسان را از کسب این گونه علوم منع کرده است.
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا
آنها که تلاشهايشان در زندگى دنيا گم (و نابود) شده؛ با اين حال، مىپندارند کار نيک انجام مىدهند! (کهف ۱۰۴)
۲- علم سطحی
برخی از علوم هم سطحی و کم مایه هستند.
يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ
آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مىدانند، و از آخرت (و پايان کار) غافلند!
آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مىدانند، و از آخرت (و پايان کار) غافلند!
۳- علم بیهوده
برخی علوم هم بیهوده اند و اگر خدا می دانست که به حال انسان نفعی دارد کسب آن را به انسان توصیه می کرد. دانستن و یا ندانستن این علوم هیچ سودی به حال ما نخواهد داشت.
سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ
سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم ...
گروهى خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمين آنها سگشان بود!» و گروهى مىگويند: «پنچ نفر بودند، که ششمين آنها سگشان بود.» -همه اينها سخنانى بىدليل است- و گروهى مى گويند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمين آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است»!
سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم ...
گروهى خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمين آنها سگشان بود!» و گروهى مىگويند: «پنچ نفر بودند، که ششمين آنها سگشان بود.» -همه اينها سخنانى بىدليل است- و گروهى مى گويند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمين آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است»!
جمع بندی
پرسش:
حدیث و یا آیه ای از قرآن نیاز دارم در مورد علم بیهوده که قبلا هم دیدم اما الان هر چه قدر می گردم نمی توانم پیدا کنم!!می خواستم در این باره کمکم کنید؟
پاسخ:
من پاسخ شما را فقط از قرآن می دهم:
با تفکر در آیات قرآن مجید می توان علومی را که از آنها یاد شده حداقل به سه دسته تقسیم کرد :
۱- علم خیالی
علم خیالی علمی است که شخص خیال می کند که بدان آگاه است اما در حقیقت بدان علمی ندارد.
قرآن انسان را از کسب این گونه علوم منع کرده است.
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعً
آنها که تلاشهايشان در زندگى دنيا گم (و نابود) شده؛ با اين حال، مىپندارند کار نيک انجام مىدهند! (کهف ۱۰۴)
۲- علم سطحی
برخی از علوم هم سطحی و کم مایه هستند.
يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ
آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مىدانند، و از آخرت (و پايان کار) غافلند!
۳- علم بیهوده
برخی علوم هم بیهوده اند و اگر خدا می دانست که به حال انسان نفعی دارد کسب آن را به انسان توصیه می کرد. دانستن و یا ندانستن این علوم هیچ سودی به حال ما نخواهد داشت.
سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ
سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم ...
گروهى خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمين آنها سگشان بود!» و گروهى مى گويند: «پنچ نفر بودند، که ششمين آنها سگشان بود.» -همه اينها سخنانى بىدليل است- و گروهى مى گويند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمين آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است»!