حُـــــــــــــــــــر رو چه قدر می شناسی !؟؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حُـــــــــــــــــــر رو چه قدر می شناسی !؟؟

با سلام


واما حضرت حر بن ناجیه بن قعنب بن عتاب بن هرمی بن ریاح بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید مناه بن تمیم از شخصیتهای
ممتاز و یاور امام حسین (ع)
ریاحی تیره ای از یربوع از شعبه های قبیله تمیم واز اعراب عدنانی شمالی محسوب میشود
حضرت امام حسین (ع)درباره او فرمودند:والله ما اخطاک امک حیث سمتک حرا والله انک حر فی الدنیا والآخره
سوگند به خدا که اشتباه نکرد مادرت به این که تو را حر نامید به خدا قسم تو در دنیا وآخرت حر وآزادی
حضرت امام سجاد نیز درباره او فرمود:نعم الحر اذ واسا حسینا وفاز بالهدایه والفلاح
آفرین بر حر که حسین (ع) را یاری کرد وبه هدایت و رستگاری رسید
او از سران کوفه و بزرگ قبیله اش بود وبه همین موقیعت ممتاز بود که عمر سعد و عبیدالله ابن زیاد اورا به فرماندهی هزار
نفر در لشگر ابن سعد برگماردند وبعد از عمر سعد مهمترین شخصیت سپاه کوفه محسوب میشد
فاصله ای که حر از سپاه ظلمت ابن سعد به سپاه نور پیمود ظاهرا خیلی کم بود ولی در عالم معنا فاصله ای بود به درازای ابدیت
واز شیطان تا خدا
ابن سعد احتمال میداد که ملاقات حر با امام حسین (ع) در منطقه ذوحسم سبب تحول روحی او شده باشد از سران سپاه اموی در کربلا بود ویک چهارم نیروهای قبایل تمیم و حمدان را رهبری میکرد را در روز هشتم محرم عزل کرد
و دیگری را به جای او بر گمارد
حر نزد ابو عمران عبدالله بن عامر که از قرای سبعه بود قرآن را فرا گرفت ...........جالب اینکه حضرت حر (ع) به اصرار پدر با یزید
بن معاویه بیعت کرد.زیرا ابن زیاد نام بیعت کنندگان را به یزید خبر میداد و پدر از ترس جان پسر را وادار به بیعت کرد.
حر از آن به بعد روز اول رجب سال 56هجری را فراموش نمیکرد چون برای اولین بار بود که مجبور شد کاری بکند که قلبش به آن
راضی نبود
حرکت شجاعانه حر در تاریخ دنیا از وقایع استثنائی است زیرا افراد سپاه کوفه برای نیل به مال و مقام به جنگ وصی و فرزند رسول
خدا رفتند در حالی که حر قبل از کر بلا صاحب مال فراوان و مقام بلندی بود اما او از این دنیا دست بر داشت وبه آخرتی که به قول
قرآن عند الله خیر وابقی و بالاتر از آن والله خیر و ابقی است رو آورد.

در مورد چگونگی پیوستن حر به حسین (ع) آورده اند که به بهانه آوردن آب از سپاه ابن سعد دور شد وبه سپاه حسین(ع) نزدیک
شد ودر آنجا بو که به یکی از یاران خود گفت:به خدا قسم من خود را مخیر در میان بهشت و دوزخ میبینم و هختیار نمیکنم بر
بهشت چیزی را اگر چه پاره و سوزانده شوم....
حر بعد از ان که توبه اش قبول شد با اجازه امام بر اصحاب ابن سعد چون شیر غضبناک حمله کرد وشعر عنتره را خواند:
انی انا الحر و ماوی الضیف اضرب فی اعناقکم بالسیف عن خیر من حل بارض الخیف اضربکم و لااری من حیف
بنا به روایات ابن نما :حر به حسین (ع)عرض کرد :چون ابن زیاد مرا به سوی تو روانه کرد از قصر بیرون آمدم پس ندائی از پشت سر
شنیدم که میگفت :یا حر اشر بالجنه ای حر مژده باد بر تو به بهشت برگشتم کسی را ندیدم پس امام به او فرمود:هر آیینه به
اجر و ثواب رسیدی مرحوم مامقامی از ابن جوزی روایت می کند که:امام به حر فرمود:آن بشارت دهنده حضرت خضر (ع)بود
قابل ذکر است که نام حر 2 مرتبه در زیارت رجبیه و 1مرتبه در زیارت ناحیه مقدسه
به فیض سلام حضرت امام زمان (عج)نائل گشته است
السلام علی الحر بن یزید الریاحی
امیدوارم استفاده لازم رو کرده باشید

کتاب تاریخی فرهنگ عاشورا
نوشته :سید محمد صادق موسوی
مهدی وحیدی صدر
سعید سپهری نیک

حر بسیار با شخصیت و از بزرگ ترین سرداران سپاه دشمن بود, به حدّى که نامزد امیرى کلّ سپاه کربلا بود. اگر مى پرسیدند بعد از عمر بن سعد شخصیت دوم در این لشکر کیست , به طور حتم به حر اشاره مى کردند.براى شخصیت داشتن او همین بس که اولین فرماندهى است که با هزار سوار مأمور دستگیرى امام علیه السلام و بردن حضرت نزد عبیدالله بن زیاد است .(1)
به علاوه انسان سلیم النفسى بود که قلباً به خاندان نبوّت ارادت داشت . گفته اند: وقتى از دار الأمارهء کوفه بامأموریت بستن راه بر امام علیه السلام بیرون آمد, ندایى آمد که : اى حر! مژده باد تو را به بهشت !(2)
روشن است که چنین شخصیتى با آن مأموریت فوق العاده و مهمّ و نجابت خانوادگى هرگز از دید تیزبین جاسوسان عبیدالله در امان نخواهد بود و همه حرکاتش تحت نظر جاسوسان ابن مرجانه است . چنان که مى نویسندوقتى حضرت به نینوا رسید, سوار مسلّحى از جانب کوفه رسید. به مجرد رسیده به حر و همراهانش سلام کرد و به حسین و یارانش توجهى نکرد. وى نامه اى از جانب عبیدالله به این مضمون به حر داد:
اى حر! حسن را در بیابان بدون آب و فرود آور و کار را بر او تنگ بگیر. به قاصد گفته ام : از تو جدا نشود تا خبرانجام فرمانم را بیاورد.(3)
ثانیاً: معلوم نبود که سپاه حر در صورت پیوستن او به امام علیه السلام از وى اطاعت مى کردند, بلکه به احتمال زیاد علناًبا او مخالفت مى نمودند.
ثالثاً: تا روز عاشورا باور نمى کرد که عمر بن سعد با امام بجنگد. وقتى فهمید مى خواهند با حسین بجنگند, به بهانهء آب دادن اسب خویش , از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین و جبههء حق پیوست .
این در وقتى بود که اختیار سپاهیانش در دستش نبود; وانگهى فرصتى براى صحبت کردن و آماده نمودن آن هاى براى پیوستن به امام نبود.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1) مجموعه آثار, ج 1 علیه السلام شهید مطهرى , ص 25 .
2) محدثى , فرهنگ عاشورا, ص 144 .
3) نظرى منفرد, قصه کربلا, ص 28 .

موضوع قفل شده است