جمع بندی یوم الانذار : روز علنی ساختن اسلام یا خلافت علی ؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یوم الانذار : روز علنی ساختن اسلام یا خلافت علی ؟

سلام

با استناد به روایات معتبر و دارای اسناد محکم ، ثابت کنید که در روز انذار ، پیامبر علی را به عنوان خلیفه پس از خود در میان مسلمانان برگزیده است .

تشکر. :Gol:

با نام الله


کارشناس بحث: استاد محسن

dead man;453260 نوشت:
سلام

با استناد به روایات معتبر و دارای اسناد محکم ، ثابت کنید که در روز انذار ، پیامبر علی را به عنوان خلیفه پس از خود در میان مسلمانان برگزیده است .

تشکر. :Gol:


به نام خدا:



یوم الانذار به واقعه ای اشاره می کند که پیامبر خدا صلوات الله علیه مولای متقیان را وصی و جانشین خویش به قریش و مردم معرفی کرد



این موضوع هم مستند قرآنی و هم روایی دارد و البته شیعه و سنی در کتاب های خود به آن اشاره کردند.



ابتدا تفسیر این موضوع مهم را که ریشه قرآنی دارد بیان می کنیم.



خدای متعال در قرآن فرمود:



"وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبينَ"(1)



و خويشاوندان نزديكت را انذار كن



علامه طباطبایی نوشته است:



وقتى اين آيه نازل شد، رسول خدا صلوات الله علیه بنى عبد المطلب را كه در آن روز چهل نفر بودند دعوت كرد، اين چهل نفر كسانى بودند كه هر يك نفرشان به تنهايى، يك تغار غذا مى ‏خورد و يك قدح بزرگ مى ‏نوشيد، رسول خدا صلوات الله علیه به على سلام الله علیه دستور داد يك پاى گوسفندى را پخته از آن خورش تهيه كند. آن گاه فرمود:



نزديك شويد و به نام خدا بخوريد، جمعيت ده نفر ده نفر نزديك شدند و همگى به طور كامل سير شدند، سپس دستور داد ظرفى شير آورد، خودش يك جرعه از آن نوشيد، و به ايشان فرمود:



بنوشيد به نام خدا، پس همگى از آن نوشيدند، تا سيراب شدند، پس ابو لهب بدون مقدمه رو به جمعيت كرده گفت: اين كه ديديد، سحرى بود كه اين مرد با شما كرد، رسول خدا صلوات الله علیه آن روز حرفى نزد.



فرداى آن روز به همين شکل طعامى تهيه و ايشان را دعوت و پس از صرف غذا انذارشان كرد و فرمود: اى بنى عبد المطلب! من خودم از ناحيه خداى عز و جل به عنوان نذير به سوى شما فرستاده شده‏ام، اسلام بياوريد و مرا اطاعت كنيد، تا هدايت شويد.



آن گاه فرمود: هر كس با من برادرى كند و مرا يارى دهد، ولىّ و وصيّم بعد از من و جانشينم در اهلم خواهد بود و قرض مرا مى ‏دهد، مردم سكوت كردند. آن جناب سه بار سخن خود را تكرار كرد و در هر سه نوبت کسی سخن نگفت به جز على سلام الله علیه در هر نوبت برخاست و گفت: من حاضرم و رسول خدا صلوات الله بعد از بار سوم به آن جناب فرمود: تويى، پس مردم برخاستند تا بروند، به ابو طالب گفتند: از حالا بايد فرزندت را اطاعت كنى، چون او وى را امير بر تو كرد. (2)



هم چنین در تفسیر مجمع البیان علاوه بر پرداختن به آیه شریفه در باره مولای متقیان سلام الله علیه، آمده است:



اين روايت را ثعلبى در تفسير خود آورده است.



اين داستان از ابو رافع هم روايت شده است.طبق اين روايت، پيامبر صلوات الله علیه همه را در شعب جمع كرد و گوسفندى را پختند و همگى خوردند تا سير شدند و از كاسه‏ اى نيز نوشيدند تا سيراب گشتند. آن گاه پيامبر صلوات الله علیه به آن ها فرمود: خدا مرا مأمور كرده است كه خويشاوندان نزديكم را انذار کنم. شما خويش و از قبيله من هستید. خدا پيامبرى را برنگزيد، مگر اينكه يكى از افراد خانواده‏اش را برادر و وزير و وارث و جانشين و وصى او گردانيد. چه كسى بر مي خيزد و با من بيعت مي كند كه برادر و وارث و وزير و وصى من باشد و نسبت به من هم چون هارون باشد نسبت به موسى، مگر اين كه بعد از من پيامبرى نخواهد بود.



على سلام الله علیه از جا برخاست و با پیامبر صلوات الله علیه بيعت نمود و دعوت او را اجابت كرد. سپس پيامبر صلوات الله علیه به على سلام الله علیه فرمود:



نزد من آى. آن گاه دهانش را گشود و آب دهان خود را در دهان او ريخت و ميان شانه‏ ها و بر سينه او نيز آب دهان خود را ماليد.



ابولهب گفت: به پاداش اين كه اجابتت كرد، بد چيزى به او بخشيدى. دهان و صورتش را پر از آب دهان كردى



پيامبر صلوات الله علیه فرمود: پر از علم و حكمت كردم. (3)



و اما این واقعه در کتاب های رو ایی معتبرهم نقل شده است.



به روايت متواتره نزد خاص(شیعه ) وعامّ(اهل تسنن) آمده است كه چون این آيه(وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبينَ) نازل شد، رسول خدا صلوات الله علیه همه فرزندان عبد المطّلب را که حدود چهل نفر بودند در سرای ابوطالب حاضر کرد.سپس به مولای متقیان سلام الله علیه فرمود: براى ايشان ران گوسفندى با مدّى گندم طعام آماده کن ......



بعد (از پایان اطعام به نحوی که معروف است) حضرت برخاست و گفت اى پسران عبد المطّلب! بدانيد كه خداى متعال مرا نزد خلایق فرستاده و فرمود: "وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ" و من شما را به دو كلمه دعوت ميكنم كه بر زبان آسمان است و در ترازوى اعمال سنگين، و شما به دو كلمه بر عرب و عجم مالك شويد و به بهشت درآیید، و آن اين است كه گواهى دهيد كه خدا يكي است و من رسول اويم هر كه در اين كا به من کمک کند برادر من و وصىّ و وزير و خليفه من مي باشد، هيچ كسی جواب نداد مگر على بن ابي طالب كه برخاست و گفت يا رسول اللّه من تو را در اين كار مدد خواهم کرد،پيامبر صلوات الله علیه فرمود: بنشين و او نشست، حضرت دوباره اين سخن را باز گو کرد و باز مولای متقیان سلام الله علیه آماده شد حضرت فرمود: بنشين باره سوّم همين موضوع اعلام شد جز امام علی سلام الله علیه کسی دیگر اعلام آمادگی نکرد و فرمود"انا انصرك يا رسول اللّه" یعنی من تو را یاری خواهم کرد ای رسول خدا‏.



حضرت فرمود:



اجلس فانّك اخى و وصيّى و وزيرى و وارثى و خليفتى من بعدى""



یعنی بشین،درواقع تو برادر من، وصی من، و وزیر و وارث و خلیفه من بعد از من هستی.....(4) اضافه بر این مطالب در دیگر تفاسیر و کتاب های روایی این موضوع مورد تایید منابع دینی قرار گرفته است که می توان مراجعه نمود.



پی نوشت ها:



1. سوره شعراء، آیه 214



2.علامه طباطبایی سید محمد حسین،تفسیر المیزان،ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 باشمسی،چاپ پنجم،ج 15، ص 476 با ویرایش متن



3. شیخ طبرسی،مجمع البیان،ترجمه،گروه مترجمان،تهران،انتشارات فراهانی،سال 1360خورشیدی،چاپ اول، ج‏18، ص 68 با ویرایش متن
4.علامه حلی،الفین،ترجمه وجدانی جعفر،تهران،چاپ اول،ص 805 با ویرایش متن

[=B Yas]سلام

[=B Yas]بابت مطالبی که زحمت کشیدین ممنون . :Gol:

[=B Yas]بعضی مطالب این متن سوال برانگیزه که خدمتتون عرض میکنم :


محسن;455438 نوشت:
یوم الانذار به واقعه ای اشاره می کند که پیامبر خدا صلوات الله علیه مولای متقیان را وصی و جانشین خویش به قریش و مردم معرفی کرد
[=Times New Roman]
[=B Yas]خب شما فرمودین که پیامبر جانشین خود را به قریش و مردم معرفی کرد .

[=B Yas]اگر در اینجا جانشین پیامبر به مردم معرفی می شود ، پس آیه 67 سوره مائده ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ... ) چه می شود ؟

[=B Yas]شیعه استناد می کند در آنجا ( روز غدیر خم ) پیامبر وظیفه داشت تا جانشین خود را به مردم معرفی کند .

[HL][=B Yas]سوال : مگر در ابتدای بعثت جانشین پیامبر به مردم معرفی نشده بود ؟[/HL]

[HL]
[/HL]

محسن;455438 نوشت:
آن گاه فرمود: هر كس با من برادرى كند و مرا يارى دهد، ولىّ و وصيّم بعد از من و جانشينم در اهلم خواهد بود

[=B Yas]بسیار به نکته مهمی اشاره شد : جانشین من در میان اهل بیتم .

[=B Yas]طبق این مطلب اگر بخواهیم جانشینی برای حضرت علی متصور شویم ، آن جانشینی در میان اهل بیت پیامبر خواهد بود ، نه همه مسلمانان .

[=B Yas]در حقیقت خود این مطلب جانشینی حضرت علی بعد از پیامبر و در میان همه مسلمین را رد می کند و فقط مربوط به جانشینی ایشان در میان اهل بیت است .


محسن;455438 نوشت:
و اما این واقعه در کتاب های رو ایی معتبرهم نقل شده است.

[=B Yas]البته درخواست بنده این بود که کتاب های مربوطه را همراه با سلسله سند آن ذکر کنید تا در آن صورت بهتر بتوانیم بحث و بررسی کنیم .

[=B Yas]لیکن در روایات اضافه هایی وارد شده و اینطور نیست که آنچه از کتاب طبرسی آوردید بدون کم و کاست در کتاب های روایی معتبر ذکر شده باشد .

[HL][=B Yas]روایاتی هم که آوردید را لطفا با ذکر سند متصل بیان بفرمایید که راحت تر بحث شود . [/HL][HL]

[/HL]:Gol:

dead man;455961 نوشت:
[=B Yas]سلام

[=B Yas]بابت مطالبی که زحمت کشیدین ممنون . :Gol:

[=B Yas]بعضی مطالب این متن سوال برانگیزه که خدمتتون عرض میکنم :

[=B Yas]خب شما فرمودین که پیامبر جانشین خود را به قریش و مردم معرفی کرد .

[=B Yas]اگر در اینجا جانشین پیامبر به مردم معرفی می شود ، پس آیه 67 سوره مائده ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ... ) چه می شود ؟

[=B Yas]شیعه استناد می کند در آنجا ( روز غدیر خم ) پیامبر وظیفه داشت تا جانشین خود را به مردم معرفی کند .

[HL][=B Yas]سوال : مگر در ابتدای بعثت جانشین پیامبر به مردم معرفی نشده بود ؟[/HL][HL]
[/HL]

[=B Yas]بسیار به نکته مهمی اشاره شد : جانشین من در میان اهل بیتم .

[=B Yas]طبق این مطلب اگر بخواهیم جانشینی برای حضرت علی متصور شویم ، آن جانشینی در میان اهل بیت پیامبر خواهد بود ، نه همه مسلمانان .

[=B Yas]در حقیقت خود این مطلب جانشینی حضرت علی بعد از پیامبر و در میان همه مسلمین را رد می کند و فقط مربوط به جانشینی ایشان در میان اهل بیت است .

[=B Yas]البته درخواست بنده این بود که کتاب های مربوطه را همراه با سلسله سند آن ذکر کنید تا در آن صورت بهتر بتوانیم بحث و بررسی کنیم .

[=B Yas]لیکن در روایات اضافه هایی وارد شده و اینطور نیست که آنچه از کتاب طبرسی آوردید بدون کم و کاست در کتاب های روایی معتبر ذکر شده باشد .

[HL][=B Yas]روایاتی هم که آوردید را لطفا با ذکر سند متصل بیان بفرمایید که راحت تر بحث شود . [/HL][HL]

[/HL]:Gol:


بسم الله الرحمن الرحیم:
جمع بندی:
پرسش:
با استناد به روایات محکم ثابت کنید که در روز انذار، پیامبر مولای متقیان سلام الله علیه را به عنوان خلیفه مسلمانان پس از خود بر گزید.

می توان گفت روایتی که در این باب وجود دارد، به طور رسمی در صدد معرفی یا نصب مولای متقیان در مقام خلافت نیست، بلکه دلالت ضمنی دارد مبنی بر این که حضرت به عنوان جانشین پیامبر می تواند نقش خلیفه مسلمین را ایفا کند.
قصد رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه این بود که افراد در جلسه، به شخصیت ممتاز مولای متقیان سلام الله علیه پی ببرند.
و اما مفاد آیه شریفه ابلاغ رسالت، ماموریتی همراه با صراحت بود که بر عهده پیامبر قرار داده شد و آن حضرت می بایستی آن را آشکارا به مردم ابلاغ می کرد تا بعد از ایشان خط هدایت معلوم باشد.وقتی خدای متعال به پیامبرش دستور می دهد آن چه را که بر تو نازل شده ابلاغ کن، یعنی رسالتی را که بر عهده ات قرار دادیم،آشکار کن تا همگان جانشین تو را بشناسند.
نوشته اید:
شیعه استناد می کند در آنجا ( روز غدیر خم ) پیامبر وظیفه داشت تا جانشین خود را به مردم معرفی کند .
سوال : مگر در ابتدای بعثت جانشین پیامبر به مردم معرفی نشده بود ؟
پاسخ:
با توضیحی که در قسمت بالا داده شد، نیازی به تکرار جواب نیست.
نوشته اید:
بسیار به نکته مهمی اشاره شد : جانشین من در میان اهل بیتم .
طبق این مطلب اگر بخواهیم جانشینی برای حضرت علی متصور شویم ، آن جانشینی در میان اهل بیت پیامبر خواهد بود ، نه همه مسلمانان .
در مقام پاسخ می گوییم: نقل ها متفاوت است. در بعضی از کتاب های معتبر این انتصاب به طور عام آمده است نه برای گروهی خاص که مقصود شما قریش است.
به این جملات بنگرید" وَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ يُجِيبُنِي إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ يُؤَازِرُنِي عَلَى الْقِيَامِ بِهِ حَتَّى يَكُونَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي"(1)
به جمله خلیفتی من بعدی بنگرید که معنایی عام دارد یعنی چه کسی می تواند در این امر مهم پاسخ مرا بدهد ...تا او را به عنوان خلیفه بعد از خودم معرفی کنم.
در این متن که در بسیاری از کتاب ها چنین آمده خطاب "فیکم" وجود ندارد.
علامه حلی این روایت را از مسند احمد حنبل زیر عنوان حدیث الخلافه بیان کرده است:
الثاني حديث الخلافة
"مِنْ مُسْنَدِ أَحْمَدَ لَمَّا نَزَلَ وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ‏
جَمَعَ النَّبِيُّ ص مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَلَاثِينَ فَأَكَلُوا وَ شَرِبُوا ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ لَهُمْ مَنْ يَضْمَنُ عَنِّي دَيْنِي وَ مَوَاعِيدِي وَ يَكُونُ خَلِيفَتِي وَ يَكُونُ مَعِي فِي الْجَنَّةِ فَقَالَ عَلِيٌّ أَنَا فَقَالَ أَنْتَ"(2)
علاوه، اگر خطاب حضرت با جمله"فیکم" هم باشد، لزوما به حاضران جلسه اختصاص پیدا نمی کند.
زیرا مخاطبان "شما" که افراد حاضر در مجلس بودند، به معنای انحصار به همان افراد نیست. بلکه "شما" مفهومی عام دارد و شامل هم افراد حاضر و هم غایب در جلسه می شود"شما" یعنی شما که بخشی از امت هستید نه "شما" که فقط در این جلسه حضور دارید.دقت شود!
با این حال اگر اصرار کنیم پیامبر صلوات الله علیه به افراد حاضر و اهل بیت اش خطاب و جانشین خود را شناسانده، باز هم باید بگوییم:
یعنی از میان اهل و قبیله من کسانی هستند که می توانند جانشین من باشند.
در پایان به نام بعضی از کتاب ها که این روایت را نقل کرده اند اشاره می کنیم:
1.فضایل الخمسه من الصحاح السته جلد دوم،ص 19
2.نهج الحق و کشف الصدق علامه حلی، به نقل از مسند احمد حنبل، ص 213
3.کتاب الکافی شیخ کلینی،جلد اول،صفحه 540
4.کتاب الحیات، نوشته برادران حکیمی با ترجمه احمد آرام، جلد دوم،ص 607
5.علل الشرایع شیخ صدوق،جلد اول،ص 170
پی نوشت ها:
1.شیخ طبرسی، إعلام الورى بأعلام الهدى،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1390 قمری،چاپ سوم، ص 163
2. علامه حلی،نهج الحق و كشف الصدق،لبنان،بیروت،انتشارات دار الکتاب اللبنانی،سال 1982 میلادی،چاپ اول، ص 214

موضوع قفل شده است