به این فتواها انتقاد دارم لطفا من را راهنمایی کنید.

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به این فتواها انتقاد دارم لطفا من را راهنمایی کنید.

طبق نظر اکثر مراجع اعظام وام و سود بانکی اگر طبق عقود شرعی باشد حلال است و در غیر این صورت حرام . که کاملا منطقی و عقلانیست اما نظر آیت الله بهجت در مورد سود و وام بانکی متفاوت از نظر بقیه مراجع است که در مورد این فتواها من چند تا سوال دارم لطفا من را راهنمایی کنید.

(مسأله2282) كسي كه مي خواهد از بانك وام بگيرد مي تواند كالا و جنسي را از بانك و يا وكيل او به نسبت معيني، مثلاً ده درصد و يا بيست درصد از قيمت بازار گرانتر بخرد به شرط اين كه بانك مبلغ مورد تقاضاي او را تا مدت معيني به او قرض دهد.
(مسأله2283) اگر كسي بخواهد به بانك وام دهد در صورتي كه بانك، كالا و جنسي را بيشتر از قيمت بازار از او بخرد به شرط اين كه مبلغ مورد نظر را به بانك قرض دهد، يا اينكه بانك كالا و جنسي را به كمتر از قيمت بازار به او بفروشد به شرط اين كه مبلغي را تا مدت معيني به بانك قرض دهد، صحيح است و با اين كار مي توان ازربا دور شد.

(مسأله2290) سپردن پول به بانك به قصد زياد شدن آن و گرفتن سود و فايده برآن پول جايز نيست، و ربا و حرام است ولي براي جلوگيري از گرفتار شدن به ربا و حرام، مي تواند در تصميم و نيت خود شرط گرفتن سود را نكند و بناي كار خود را بر اين بگذارد كه اگر بانك سود ندهد، خود را طلبكار نمي داند و مطالبه نخواهد كرد، در اين صورت اگر بانك فايده اي به او داد مي تواند با اجازه حاكم شرع يا وكيل آن، آن فايده را به عنوان مجهول المالك بگيرد و در آن تصرّف كند و اگر بداند كه در صورت نگرفتن سود ازبانك، كارمند بانك سود را به مصرف شخصي خود خواهد رسانيد، مي تواند سود را به قصد اين كه پول مجهول المالك است، و بايد شرعاً به مصارف خاصي برسد، از بانك مطالبه كرده و به آن مصارف برساند.

کاری که مقلدین آیت الله بهجت طبق نظر ایشان می کنند بدین گونه است به فرض مثال بانکی داریم که سالانه 20 درصد به سپرده های بلندمدت سود می دهد کسی که می خواهد مبلغ 10 میلیون دراین بانک سپرده گذاری کند چون طبق نظر ایشان گرفتن سود در هر صورت حرام هست فرد به مسئول بانک مبلغ 10 میلیون می دهد و می گوید من این مبلغ را به شما قرض دادم و بعد از 1سال همین مبلغ را از شما دریافت می کنم و به جای سود دریافتی یک خودکار را به مبلغ 2 میلیون تومان به شما می فروشم ! :Gig:
آیا با فروش یک خودکار هزار تومانی به مبلغ چند میلیون می توان مشکل ربا را از بین برد، قرآن ربا را جنگ با خدا و رسول می داند و دلیل آن تاثیرات بسیار مخربی هست که بر جامعه دارد و به نظر من با این کارهای خنده دار نمی توان این مشکل را از بین برد .
اما در مورد مساله آخر :Moteajeb!: یعنی چه که فرد تصمیم و نیت خود شرط گرفتن سود از بانک را نکند؟ یعنی چه که پولی که بانک می دهد را مجهول المالک فرض کنیم . مثل این که من دست تو جیب شما کنم بعد بگم فرض می کنم این پول مجهول المالک است :khaneh: به نظر شما این ها صحيح ایست؟
مطمئنا من در جایگاهی نیستم که به فتواهای عالم بزرگی مثل ایشان ایراد بگیرم اما از وقتی این فتواها را خوانده ام دچار تردید شده ام . ملتمسانه خواهش دارم من را راهنمایی کنید :ok:

ali H;407149 نوشت:
طبق نظر اکثر مراجع اعظام وام و سود بانکی اگر طبق عقود شرعی باشد حلال است و در غیر این صورت حرام . که کاملا منطقی و عقلانیست اما نظر آیت الله بهجت در مورد سود و وام بانکی متفاوت از نظر بقیه مراجع است که در مورد این فتواها من چند تا سوال دارم لطفا من را راهنمایی کنید.

(مسأله2282) كسي كه مي خواهد از بانك وام بگيرد مي تواند كالا و جنسي را از بانك و يا وكيل او به نسبت معيني، مثلاً ده درصد و يا بيست درصد از قيمت بازار گرانتر بخرد به شرط اين كه بانك مبلغ مورد تقاضاي او را تا مدت معيني به او قرض دهد.
(مسأله2283) اگر كسي بخواهد به بانك وام دهد در صورتي كه بانك، كالا و جنسي را بيشتر از قيمت بازار از او بخرد به شرط اين كه مبلغ مورد نظر را به بانك قرض دهد، يا اينكه بانك كالا و جنسي را به كمتر از قيمت بازار به او بفروشد به شرط اين كه مبلغي را تا مدت معيني به بانك قرض دهد، صحيح است و با اين كار مي توان ازربا دور شد.

(مسأله2290) سپردن پول به بانك به قصد زياد شدن آن و گرفتن سود و فايده برآن پول جايز نيست، و ربا و حرام است ولي براي جلوگيري از گرفتار شدن به ربا و حرام، مي تواند در تصميم و نيت خود شرط گرفتن سود را نكند و بناي كار خود را بر اين بگذارد كه اگر بانك سود ندهد، خود را طلبكار نمي داند و مطالبه نخواهد كرد، در اين صورت اگر بانك فايده اي به او داد مي تواند با اجازه حاكم شرع يا وكيل آن، آن فايده را به عنوان مجهول المالك بگيرد و در آن تصرّف كند و اگر بداند كه در صورت نگرفتن سود ازبانك، كارمند بانك سود را به مصرف شخصي خود خواهد رسانيد، مي تواند سود را به قصد اين كه پول مجهول المالك است، و بايد شرعاً به مصارف خاصي برسد، از بانك مطالبه كرده و به آن مصارف برساند.

کاری که مقلدین آیت الله بهجت طبق نظر ایشان می کنند بدین گونه است به فرض مثال بانکی داریم که سالانه 20 درصد به سپرده های بلندمدت سود می دهد کسی که می خواهد مبلغ 10 میلیون دراین بانک سپرده گذاری کند چون طبق نظر ایشان گرفتن سود در هر صورت حرام هست فرد به مسئول بانک مبلغ 10 میلیون می دهد و می گوید من این مبلغ را به شما قرض دادم و بعد از 1سال همین مبلغ را از شما دریافت می کنم و به جای سود دریافتی یک خودکار را به مبلغ 2 میلیون تومان به شما می فروشم ! :Gig:
آیا با فروش یک خودکار هزار تومانی به مبلغ چند میلیون می توان مشکل ربا را از بین برد، قرآن ربا را جنگ با خدا و رسول می داند و دلیل آن تاثیرات بسیار مخربی هست که بر جامعه دارد و به نظر من با این کارهای خنده دار نمی توان این مشکل را از بین برد .
اما در مورد مساله آخر :Moteajeb!: یعنی چه که فرد تصمیم و نیت خود شرط گرفتن سود از بانک را نکند؟ یعنی چه که پولی که بانک می دهد را مجهول المالک فرض کنیم . مثل این که من دست تو جیب شما کنم بعد بگم فرض می کنم این پول مجهول المالک است :khaneh: به نظر شما این ها صحيح ایست؟
مطمئنا من در جایگاهی نیستم که به فتواهای عالم بزرگی مثل ایشان ایراد بگیرم اما از وقتی این فتواها را خوانده ام دچار تردید شده ام . ملتمسانه خواهش دارم من را راهنمایی کنید :ok:

سلام عليكم

حقيقت معاملات با تغيير اسم تغيير پيدا نمي كند بلكه آنچه دراين مساله بايد لحاظ شود معامله حقيقي است، اگر چنين معامله اي فقط به صورت صوري انجام شود مطمئناً صحيح نخواهد بود،
ولي اگر به صورت حقيقي انجام شود اشكالي ندارد وامر طبيعي هم مي تواند باشد مثلا شما ممكن است يه چيزي را به قيمت بيشتري بخريد واين بخاطر لحاظ كردن شرايط آن باشدوعمل هم عمل سفيهانه نخواهد بود مثل اين اتفاق كه معمول هم بين مردم است اينكه خانه اي را به مبلغي اجاره مي دهند به شرط چند ميليون قرض الحسنه واين هم معمول است در مورد معاملاتي هم كه ايشان مي فرمايند به همين صورت است يعني با لحاظ كردن شرايط خريد چنين چيزي به چنين مبلغي عرفاً هم سفيهانه نخواهد بود.

در ضمن در مورد ربا روایاتی داریم که معامله براي فرار از ربا را جایز بلكه تحسين كرده است ،(مثل اين روايت :
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّرْفِ فَقُلْتُ لَهُ الرِّفْقَةُ رُبَّمَا عَجِلَتْ فَخَرَجَتْ فَلَمْ نَقْدِرْ عَلَى الدِّمَشْقِيَّةِ وَ الْبَصْرِيَّةِ وَ إِنَّمَا تَجُوزُ بِسَابُورَ الدِّمَشْقِيَّةُ وَ الْبَصْرِيَّةُ فَقَالَ وَ مَا الرِّفْقَةُ فَقُلْتُ الْقَوْمُ يَتَرَافَقُونَ وَ يَجْتَمِعُونَ لِلْخُرُوجِ فَإِذَا عَجِلُوا فَرُبَّمَا لَمْ نَقْدِرْ عَلَى الدِّمَشْقِيَّةِ وَ الْبَصْرِيَّةِ فَبَعَثْنَا بِالْغِلَّةِ فَصَرَفُوا أَلْفاً وَ خَمْسِينَ دِرْهَماً مِنْهَا بِأَلْفٍ مِنَ الدِّمَشْقِيَّةِ وَ الْبَصْرِيَّةِ فَقَالَ لَا خَيْرَ فِي هَذَا أَ فَلَا تَجْعَلُونَ فِيهَا ذَهَباً لِمَكَانِ زِيَادَتِهَا فَقُلْتُ لَهُ أَشْتَرِي أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ دِينَاراً بِأَلْفَيْ دِرْهَمٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِنَّ أَبِي ع كَانَ أَجْرَى عَلَى أَهْلِ الْمَدِينَةِ مِنِّي وَ كَانَ يَقُولُ هَذَا فَيَقُولُونَ إِنَّمَا هَذَا الْفِرَارُ لَوْ جَاءَ رَجُلٌ بِدِينَارٍ لَمْ يُعْطَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ لَوْ جَاءَ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ لَمْ يُعْطَ أَلْفَ دِينَارٍ وَ كَانَ يَقُولُ لَهُمْ نِعْمَ الشَّيْ‌ءُ الْفِرَارُ مِنَ الْحَرَامِ إِلَى الْحَلَالِ.


ترجمه روايت: [=Noor_Lotus]خلاصه روايت چنين است كه: «عبد الرّحمن، يكى از ياران امام صادق عليه السّلام، مى‌گويد: قصد سفر كرديم و كاروان ما عجله داشت، درهم دمشقيّه و بصريّه كه در بازار نيشابور قابل پذيرش بود نداشتيم، به همين علّت هزار و پنجاه درهم (كوفى مثلا) داديم و يك هزار درهم دمشقى و بصرى گرفتيم، سؤال كردم آيا اين كار جايز است؟ امام عليه السّلام فرمود جايز نيست، ولى اگر چيزى به آن ضميمه شود اشكالى ندارد، بعد عبد الرّحمن سؤال كرد (بنابراين) اگر هزار درهم و يك دينار بخرم در مقابل دو هزار درهم جايز است؟ امام عليه السّلام فرمود جايز است.»

وخود ایشان(آيت الله بهجت) هم نسبت به این مورد در استفتائشان به این مساله اشاره کرده اند که همان طور که یک زن ومرد باچندباگفتن چند لفظ به هم محرم می شوند چه اشکال دارد با یک معامله شرعی این گونه عمل شودبه اين استفتاء توجه كنيد:

جواز حيله براى فرار از ربا

[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold] 4286. حيله‌هاى شرعى و راه‌هاى فرار از ربا با شدت حرمت و عذاب و عقاب‌هايى كه براى ربا ذكر شده است، چگونه توجيه مى‌شود؟
[=Noor_Lotus] ج. ربا از بزرگ‌ترين محرمات در دين اسلام است و اين مطلب با وجود راه‌هاى شرعى جهت حيله و فرار از آن منافات ندارد، همانند زنا با عظمت حرمت آن و ازدواج در بسيارى از انواعش كه هيچ تفاوتى با همديگر ندارند، مگر خواندن صيغه با شرايطش، هر چند به صورت انقطاعى و موقت باشد.2[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]
[=Noor_NazliBold][=Noor_Lotus]

اما در مورد مجهول المالك بودني كه ايشان اشاره مي كند به جهت اين است كه وقتي معاملات بانك را صحيح ندانيم ومردم هم با بانك معامله شرعي بر سود نبسته اند، پس سودي كه در بانك مي ماند مي شود مجهول المالك (چون نه مالكينش مشخص است ونه مقدار سود تعلق گرفته به هرشخص حقيقيي)كه تصرف در آن با اجازه حاكم شرع مي باشد.

براي اطلاعات بيشتر در اين زمينه مي توانيد به كتاب فقه وحقوق (مجموعه آثار)جلد 20 مراجعه كنيد.


1-كافي(طبع الاسلاميه) ج 5 صفحه 247 ،باب الصروف ،حديث 9
2-استفتاءات (بهجت)، ج‌3، ص: 277
سوال4286
[=Noor_Lotus][=Noor_Titr][=Noor_Lotus] =

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شفا;410374 نوشت:
حقيقت معاملات با تغيير اسم تغيير پيدا نمي كند بلكه آنچه دراين مساله بايد لحاظ شود معامله حقيقي است، اگر چنين معامله اي فقط به صورت صوري انجام شود مطمئناً صحيح نخواهد بود،
ولي اگر به صورت حقيقي انجام شود اشكالي ندارد وامر طبيعي هم مي تواند باشد مثلا شما ممكن است يه چيزي را به قيمت بيشتري بخريد واين بخاطر لحاظ كردن شرايط آن باشدوعمل هم عمل سفيهانه نخواهد بود مثل اين اتفاق كه معمول هم بين مردم است اينكه خانه اي را به مبلغي اجاره مي دهند به شرط چند ميليون قرض الحسنه واين هم معمول است در مورد معاملاتي هم كه ايشان مي فرمايند به همين صورت است يعني با لحاظ كردن شرايط خريد چنين چيزي به چنين مبلغي عرفاً هم سفيهانه نخواهد بود.

به نظر شما مطلبی که ذکر شد یعنی فروش یک خودکار به قیمت چند میلیون معامله ی حقیقی هست؟؟؟ یا یک معامله ی صوری ؟ مساله ی دوم فلسفه ی حرمت رباست. آیا می توان با این کارها از آثار مخرب ربا در جامعه جلوگیری کرد با وجود اینکه ایشان معاملات بانکی را صحیح نمی دانند ( بر خلاف سایر علما که با رعایت شرایط معاملات بانکی را حلال می دانند) . مساله ی سوم تضاد کامل نظر ایشان در این باره با نظر سایر علماست که مراجع اعظام تقلید این کار را معامله ی سفیهانه و باطل می دانند.

شفا;410374 نوشت:
ما در مورد مجهول المالك بودني كه ايشان اشاره مي كند به جهت اين است كه وقتي معاملات بانك را صحيح ندانيم ومردم هم با بانك معامله شرعي بر سود نبسته اند، پس سودي كه در بانك مي ماند مي شود مجهول المالك (چون نه مالكينش مشخص است ونه مقدار سود تعلق گرفته به هرشخص حقيقيي)كه تصرف در آن با اجازه حاكم شرع مي باشد.

خوب وقتی ما معاملات بانکی را صحیح ندانیم چطور می توانیم به خود این حق را بدهیم که در سود آن تصرف کنیم حتی با وجود اجازه ی حاکم شرع ! اگر مالی حرام بود و راه بدست آوردن آن مال هم حرام بود هیچ توجیهی برای تصرف در آن مال نخواهیم داشت البته به نظر من!

در آخر امیدوارم این تاپیک رو مثل تجربه ای که تو چندتا تاپیک دیگه داشتم ظرف دو روز بسته نشه. با تشکر

کسی هیچ نظری نداشت ؟ مثبت؟ منفی؟ :Gig::Gig::Gig:

سوالی؟ جوابی؟ یه راهنمایی!

رفتیما ...........:khaneh::khaneh::khaneh: نبود!:Nishkhand:

موضوع قفل شده است