چرا حق مادر بالاتر از همسر قرار دارد؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا حق مادر بالاتر از همسر قرار دارد؟

46اصل در مدیریت خانواده مهدوی
نویسنده: مهدی نیلی پور
1391
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی نیازمند نظم و نظام، مدیریت و تدبیر و اعمال اصول و قوانینی خاصّ در جهت رشد و تعالی و پرورش انسان های تعالی خواه است.
در یک خانواده مهدوی، مهمترین قوانین حاکم بر زندگی «خداگرائی» «ولی گرایی» و به دنبال آن «والا گرایی» (1) اخلاقی است.
قانون «خدا گرائی» با تفکر توحیدی و زندگی توحیدی شکل می گیرد. در همین خصوص شهید مطهری (ره) در دو گفتار ارزشمند، دو مبحث «خدا در اندیشه ی انسان» و «خدا در زندگی انسان» را ارائه می دهند.
قانون «ولی گرائی» با شناخت و معرفت امام زمان (ع) و تنظیم زندگی بر اساس سیره ی مبارک حضرت و خواسته ها و رضایت ایشان تحقق می یابد.
و قانون «والا گرائی» با اخلاق محوری و رعایت اصول مدیریت خانواده، عینیت خواهد یافت. رعایت این اصول سطح فرهنگ و معنویت خانواده را بالا برده و به تعالی می رساند.
در اینجا تعدادی از مهمترین اصول مدیریت خانواده را مرور خواهیم کرد.
1. اصل محبت ورزی (گنج زندگی)
* قال علی (ع): (أنفَعُ الکُنُوزِ مَحبَّهُ القُلُوبِ.)(2)
«پر سودترین گنج ها (به دست آوردن) محبت دلهاست.»
خانه آشیانه ی کوچک عشق و میدان بزرگ تبادل عواطف و احساسات و بانک مهرورزی است، لذا همه ی اعضاء یک خانه باید در این بانک سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشد تا بتوانند همواره از حساب جاری خود محبت های خالصانه را دریافت و پرداخت کنند.
2. اصل عدالت محوری
خانه و خانواده هم می تواند به کشوری کوچک که درگیر جنگ های داخلی است تبدیل شده و عرصه ی ظلم و حق کشی گردد و هم می تواند مدینه ی فاضله ای شود که عدالت در سرتاسر آن حاکم است. انتخاب هر یک از این دو تصویر، بر عهده ی اعضای خانواه است. اما پیشه کردن عدالت در ارتباطات، برخوردها و مسائل زندگی از عوامل پایداری یک خانواده محسوب می شود.
3. اصل لذت جویی و تمتّع
خداوند متعال در انسانها غریزه و میل جنسی قرار داده و محدوده پاسخگویی به این نیاز طبیعی را تنها حریم ازدواج، مقرر فرموده است. در نظام تربیتی اسلام، یکی از اهداف ازدواج و تشکیل خانواده، ارضای مشروع غرائز و درک لذتهای حلال می باشد که بجاست کانون یک خانواده برای زن و شوهر در این خصوص محیطی پاسخگو باشد. بدیهی است در صورت ارضای صحیح غرائز در حریم زناشویی خانه، جامعه از آفات و روابط نامشروع تا حدّ بسیاری مصون می ماند، چنانچه علت بسیاری از ناهنجاری های جنسی اجتماع، عدم تشکیل خانواده و یا عدم ارضای کافی در چارچوب ازدواج می باشد.
4. اصل تقسیم کار
یکی از اصول مدیریت خانه و خانواده، تقسیم عادلانه و منصفانه کارها بین همه ی اعضاء می باشد، به گونه ای که هر کس به نوبه ی خود سهمی از وظایف خانه را بر عهده گیرد، چنانچه پیامبر (ص) در تقسیم کارهای خانه، کارهای بیرون از منزل را بر عهده ی حضرت علی (ع) و کارهای درون خانه را بر عهده ی حضرت زهرا (س) گذاشتند.
5. اصل عفو و صفح
قرآن کریم می فرماید: (وإن تَعفُوا و تَصفَحوا و تَغفِرُوا فَإنَّ اللهَ غَفورٌ رحیمٌ) (3)
«اگر (آنان را) عفو کرده، چشم پوشی کنید و ببخشید. پس خدا هم (در حق شما) آمرزنده و مهربان است.»
درنتیجه ی عمل به این اصل نه تنها نباید ناراحتی ها، آزردگی ها و حتی دشمنی ها را در دل نگه داشت، بلکه باید آنها را بخشید و نادیده گرفت. با وجود این خصلت در زندگی اختلافات به حداقل رسیده و رحمت و عطوفت بر فضای خانواده حاکم می شود.
6. اصل تدبیر و برنامه ریزی
امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:
(صَلاحُ العیش التَّدبیر.) (4)
«تدبیر و برنامه ریزی سبب اصلاح امور زندگانی می شود.»
برنامه یعنی تهیه جدول زمانی تقسیم کارها و مسئولیت ها، تهیه برنامه ای برای کار، عبادت، ورزش، تفریح، تغذیه، مطالعه و ضیافت به گونه ای که همه نیازهای طبیعی انسان برطرف شود؛ از این رو برنامه ریزی یکی از کلیدهای کامیابی در مدیریت خانه و خانواده است.
7. اصل سازگاری و انعطاف
امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید:
(الرِّفقُ مفتاحُ النَّجاح) (5) «نرم خویی کلید کامیابی است.»
واژه های رفق، سازگاری و انعطاف پذیری، مفاهیم اخلاقی مقدس و لازمی برای حرکتی سالم و پرشتاب در چرخه ی زندگی به شمار می روند و هرگاه خداوند خیر اهل خانه ای را بخواهد میان آنان رفق، همدلی و همراهی قرار می دهد.
8. اصل مادر محوری
در مدیریت نظام خانواده، باید جایگاه افراد به خوبی شناخته شود و حریم آنها به خوبی رعایت شود تا هر کس بتواند نقش خود را به درستی ایفاء کند. مادر مهمترین رکن خانواده و دارای مهمترین نقش تربیتی است، نقشی که به هیچ وجه جانشین پذیر نیست. هر چند پدر نیز در این امر سهیم است. لذا بایستی هم پدر و هم فرزندان به اصل مادر محوری توجه کنند و با احسان، احترام، اکرام و خدمت مادر، او را در ایفای نقش تربیتی خویش یاری دهند.
9. اصل قناعت و کنترل
حضرت علی (ع) می فرمایند:
(جمالُ العیشِ القناعهُ.) (6) «زیبایی زندگی و رفاه به قناعت است.»
قناعت یعنی خودکفایی و بسنده کردن به قدر ضرورت و به اندازه ی نیاز زندگی، لذا مدیریت خواهشها و تمایلات و کسب مناعت طبع از ابزار لازم ساختن یک زندگانی شیرین است.
10. اصل توسعه ی اخلاق
اخلاق محوری به جای پول محوری از توصیه های مؤکّد معصومین (ع) است. امام علی (ع) می فرمایند: (حُسنُ الخُلقِ أحدُ العَطائین.) (7)
«خوشخویی یکی از دو دهش است.»
از این اصل می توان به عنوان جانشین بسیاری از کمبودها و محدودیت ها بهره برداری نمود، چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
«وسعت ثروت شما به همه ی مردم نمی رسد پس با (توسعه ی) اخلاق خود، همه را خرسند کنید.»(8)
11. اصل تغافل و نادیده انگاری
اخلاق کریمانه بر محور نادیده انگاری و تغافل استوار شده است، رعایت این اصل، زندگی را ستودنی و تحسین برانگیز می کند، لذا امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: (مَن لَم یَتغافَل و لا یَغُضُّ عَن کثیرٍ مِنَ الأمور تَنَغَّضَت عِیشُتُه.) (9)
«هر کس در بسیاری از أمور چشم پوشی نکند، زندگیش ناگوار شود.»
12. اصل هنر استراحت (خانه ایستگاه استراحت)
قانون اختصاص فرصتی برای استراحت در خلال فعالیت ها و مشغله های زندگی، در حکم روغن کاری کردن چرخهای زندگی است. ایجاد محیطی آرام و متنوع و بهره بردن از لذتهای حلال الهی، توان جمعی خانواده را برای تلاش و رشد هر چه بیشتر فزونی می بخشد.
13. اصل میهمان پذیری
رسول خدا (ص) فرمودند:
(زکاهُ الدَّارِ بیتُ الضِّیافَهِ.) (10) «زکات خانه، مهمانخانه است.»
داشتن روحیه مهرورزی به دیگران در قالب میهمانی دادن، علاوه بر تقویت ارتباطات عاطفی، برکت زایی در زندگی، توسعه رزق و... از مهمترین عوامل شادی آفرین در زندگی به شمار می رود.
14. اصل سخاوتمندی
حضرت رضا (ع) فرمودند:
(یَنبَغی للرَّجُلِ أن یُوَسِّعَ عَلی عِیالِه لِئَلاَّ یَتَمنَّوا مَوتَهُ.)(11)
«سزاوار است که مرد بر عیالش توسعه بدهد تا آرزوی مرگ او را نکنند.»
جریان زندگی برای روان ماندن به سخاوتمندی و دست ودل بازی به موقع نیازمند است و ایجاد رفاه برای همسر و فرزندان از جمله فضائل مهم اخلاقی است که یک مرد به عنوان مدیر خانواده باید برای عینیت بخشیدن به آن تلاش نماید.
15. اصل معنویت گرایی
قرآن کریم در ستایش خانه های اهلبیت (ع) می فرماید:
(فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ.(12) [(نور هدایت) در خانه هایی است که خداوند اذن داده رفعت یابند و نام او در آنها ذکر شود.]
سحرخیزی، ذکر لسانی و قلبی، دوستی نماز، تلاوت قرآن، اُنس با مناجاتها و اشعار معنویت آفرین، یاد خوبان عالم قدس و ارتباط قلبی با حضرات معصومین (ع) از موهبت های آسمانی و از نشانه های خانه های سبز است، که برای نورانی کردن فضای یک خانواده و تبدیل آن به یک خانه ی الهی، تقید به این موارد لازم می باشد.
16. اصل پاکی
قرآن در توصیف اهل بیت (ع) می فرماید:
(إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.) (13)
«همانا خدا اراده کرده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک و مطهر گرداند.»
انسانهای پاک، پاکیزگی و پاکی معنوی را دوست دارند و پاکی را ترویج می کنند. پاکش چشم، گوش، دل، رزق، محیط زندگی، پاکی از خطا و گناه، خانه را به بهشتی دنیایی تبدیل می کند و مهمترین ثمره آن تربیت فرزندان پاک و با ایمان است.
17. اصل نامه نگاری و مکاتبه
گاهی به خاطر وجود محدودیتهای مکانی، مالی و یا حیاء و خجالت، قلم بهترین و حتی گاهی تنهاترین وسیله ی برقراری ارتباط بین اعضای یک خانواده است. امیرالمؤمنین (ع) در نامه ای نسبتاً طولانی(14)، پر احساس و عمیق، مجموعه ای از مطالبات تربیتی خود را به فرزندانشان از طریق نامه نگاری ابراز داشته اند که مطالعه و تفکر آن برای خانواده ها بسیار سودمند است.
18. اصل تشکّر و قدرشناسی
قرآن کریم می فرماید: (أنِ اشکُرلی و لِوالِدَیکِ...) (15)
«شکرگزار من و پدر و مادرت باش.»
حاکمیت فرهنگ تشکر و قدردانی از یکدیگر و واکنش مثبت در برابر زحمات و ابراز عواطف دیگران، یکی از اصول مهم مدیریت خانواده است که از یک سو به افزایش مهرورزی ها و محبت ها بین اعضای یک خانواده کمک می کند و از سویی دیگر به تربیت نسلی شاکر در برابر نعمت های الهی منجر می شود.
19. اصل شناخت روانشناسی زن و مرد
زن برای زن بودن و مرد برای مرد بودن به صفات و حالاتی نیازمند می باشند، شناخت این خصلتها و روحیات و روان شناسی زن و مرد، هم کمک شایانی در مدیریت بهینه و با کفایت زندگی و خانواده می کند و هم سبب افزایش درک متقابل و کاهش اختلافات بین اعضای خانواده می شود.
20. اصل هدیه دادن (باز کردن پنجره های شادی به زندگی)
رسول خدا (ص) فرمودند:
(تهادُّوا تُحابّوا، تَهادُّوا فانَّها تَذهبُ بِالضَّغائنِ.) (16)
«به یکدیگر هدیه دهید تا یکدیگر را دوست بدارید به یکدیگر هدیه دهید تا زنگارهای کینه از قلبهایتان برده شود.»
هدیه یکی از تکنیک های ارزان، آسان ولی مؤثر برای فعال نگه داشتن عواطف بین افراد در بستر زندگی بوده و علاوه بر تعمیق احساسات و زدودن کدورت ها، مانع فرسایشی شدن روند زندگی می شود.
21. اصل استراتژی ارتباط فعال و همه جانبه
از محوری ترین و بلکه اساسی ترین ارکان نظام خانواده، وجود ارتباط سالم، فراگیر و پویا بین زن و شوهر و ارتباط بین هر یک از پدر و مادر با فرزندان است؛ به عنوان نمونه ارتباطات لازم در یک خانواده سه نفره بدین قرار است:
* ارتباط زن با شوهر
* ارتباط شوهر با زن
* ارتباط مادر با فرزند
* ارتباط پدر با فرزند
* ارتباط فرزند با پدر
* ارتباط فرزند با مادر
22. اصل خدمت در خانه
بسیاری از پاداشها و موهبتهای زندگی با میزان خدمت شما به خانواده خود رابطه مستقیم دارد، یعنی هرچه برای بهبود زندگی خانوادگی خود تلاش و خدمت کنید توانائی ها و موفقیت های خود را افزایش داده اید.
رسول خدا (ص) فرمودند:
(لا یَخدُمُ العیالَ الاّ صدیقٌ أو شهیدٌ أو رجلُ یریدُ اللهُ به خیرَ الدُّنیا و الآخره.) (17)
« به همسر (و فرزندان) خود خدمت نکند مگر صدیق یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد.»
23. اصل آشنایی با سرنوشت
حضرت علی (ع) می فرمایند:
(مَن أصبَحَ عَلَی الدُّنیا حَزیناً فَقَد أصبَحَ لِقَضاءِ اللهِ ساخِطاً.) (18)
«هر که برای دنیا اندوه خورد، از قضای الهی ناخشنود است.»
بسیاری از مشکلات یک خانواده به مسائل اقتصادی و سرنوشت خدادای آنان مربوط می شود. خداوند متعال برای هر فرد و هر خانواده سرنوشتی مقدر کرده که البته برای آنان خیر محض است، هر چند باور آن برای برخی دشوار باشد.
شناخت تقدیرات الهی و راضی بودن به آنان و شناخت اشتباهات و مشکلاتی که منشأ آن خود انسان است و نه تقدیر الهی و تلاش برای رفع آنها و تفکیک این دو مقوله از یکدیگر، سبب رضایتمندی افراد یک خانواده از داده های الهی و قبول سرنوشت خدادادی آنها می شود.
24. اصل سرور و شادی
امام باقر (ع) می فرمایند: (ما أفادَ عبدُ فائدَهً خیراً مِن زوجهٍ صالحهٍ إذا رَآها سرَّتهُ و اذا غابَ عَنها حَفِظتهُ فی نَفسها و مالهِ.)(19)
«بنده ی مؤمن سودی بهتر از همسر شایسته به چنگ نیاورده است، همسری که شوهرش با دیدن او خوشحال شود و هرگاه از وی دور شود در غیابش نگهبان خود و اموال او باشد.»
مدیریت خانوادگی موفق می طلبد که اعضاء خانواده افرادی بانشاط باشند و فضای خانوادگی شادی برای خود و خانواده ی خود فراهم آورند. وجود کانون گرم خانواده و عواطف پاک و باصفا بودن محیط زندگی، تحمل بسیاری از مرارتها و دشواری های زندگی را آسان کرده و سبب می شود افراد از زندگی خویش لذت ببرند.
25. اصل انتخاب داور خانوادگی و آشنایی با حقوق خانواده
قرآن در مورد حل مشکلات خانوادگی قبل از اقامه ی دعوی در دادگاههای رسمی و قانونی، به مراجعه نزد «قاضی تحکیم» سفارش کرده و در پرتو شرایطی این راهکار را موفقیت آمیز معرفی می نماید:
(وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنَهمَا فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِهَا إِنْ یُرِیدَا إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ اللهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللهَ کَانَ عَلِیماً خَبِیراً. (20))
«اگر از (ناسازگاری و) جدایی میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داوری از خانواده ی شوهر و داوری از خانواده ی زن برگزینید (تا به اختلاف آن دو رسیدگی کنند) که اگر این دو بنای اصلاح داشته باشند، خداوند میانشان توافق ایجاد می کند زیرا خداوند (از نیات همه) باخبر و آگاه است.»
26. اصل هنرمندی و خلاقیت های شاعرانه و حرفه آموزی
آموختن هنرهایی همچون خطاطی، نقاشی، طراحی، نویسندگی، شعر، داستان نویسی، آواز، خیاطی، قالی بافی و... از هنرهای لازم خانوادگی است که می تواند علاوه بر پر کردن سالم اوقات فراغت، سبب شکوفایی استعدادها و توانمندی و استقلال مالی افراد خانواده گردد. رسول خدا (ص) می فرمایند:
(نِعم اللَّهو المِغزَلُ لِلمَرأه الصَّالحَهِ.) (21)
«برای زن شایسته ریسندگی چه سرگرمی خوبی است.»
27. اصل ملاحظه ی خانواده ی اول تا سوم
امام سجاد (ع) می فرماید: « حقوق خویشاوندانت بسیار است و به اندازه ی میزان قرابت آنها با توست، سپس حضرت می فرمایند:
(فَأوجبُها علیکَ حقُّ اُمَّک ثُمَّ حقُّ أبیکَ ثُمَّ حقُّ وُلدِکَ ثُمَّ حقُّ أخیک ثُمَّ الأقربُ فالأَقربُ و الأولُ فالأوَّلُ).
«پس واجب ترین حق، حق مادرت است سپس حق پدرت، سپس حق فرزندانت سپس حق برادرت و سپس هر کس به تو نزدیکتر است...»
یک انسان پس از ازدواج دارای سه خانواده خواهد بود، خانواده اول، همان خانواده ی پدری و مادری اوست، خانواده دوم همان زندگی مشترکش با همسرش می باشد و خانواده سوم خانواده ی همسرش می باشد. انسان باید حقوق هر سه خانواده را رعایت کند و خود را متعلق به هر سه بداند.
28. اصل آراستگی و زینت
آراستگی مرد برای همسر و آرایش زن برای شوهر از اموری است که از سویی هم نشاط و شادمانی فردی تولید می کند و هم زمینه ی ایجاد دلبستگی دوستی و مهرورزی را تقویت می نماید و از سوی دیگر ضریب خطا و دل بستن هر یک از زوجین به افراد دیگر را از بین می برد و علاوه بر تأمین سلامت خانواده، سلامت اجتماع را نیز تضمین می نماید.
29. اصل گفتگو، استنطاق و مذاکره (کنفرانس خانوادگی)
از اصول مهم مدیریت خانواده و از راهکارهای مهم استمرار بخشی و یا بازسازی روابط خانوادگی، اختصاص فرصت ویژه برای گفتگو با اعضای خانواده، نشستهای خانوادگی و هنر گفتگو، استنطاق گفتاری و تقویت مهارت گفتن و شنیدن است. رسول خدا (ص) می فرمایند:
(جُلُوس المرءِ عِندَ عَیالهِ أَحَبُّ إلی الله تعالی من اعتکافٍ فیِ مَسجدی هذا.) (22)
«نشستن مرد نزد زن و فرزندنش نزد خدا محبوبتر از اعتکاف او در مسجد من (مسجد النبی) است.»
30. اصل تلاش برای توسعه و سلامت اقتصادی خانواده
تلاش برای کسب درآمد حلال بیشتر، به نیت حفظ آبرو، حل مشکلات خود و دیگران، رشد اقتصادی و برآوردن همه نیازمندی ها مشروع و معقول، أمری پسندیده و خدا پسندانه است.
این تلاش گرچه تنها وظیفه ی مردان بوده، اما سهیم شدن زنان در این وظیفه به شرطی که حدود الهی رعایت شود و با وظایف خانوادگی و دینی آنان منافاتی نداشته باشد، سبب حرکت تندتر چرخه ی زندگی شده و آینده ای همراه با آسودگی خاطر را برای همه اعضای خانواده رقم خواهد زد.
31. اصل جمع گرایی و غذای جماعت
در فرهنگ تربیتی اسلام و تنظیم قوانین آن، یکی از اصول مهم، دوری از انزوا و گوشه گیری و دقت به جمع و جمع گرایی حتی در غذا خوردن است. یکی از فلسفه های مهم عبادات جمعی نیز تقویت این روحیه در انسانهاست.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: (کُلُوا جَمیعاً و لا تفرَّقوا فإنَّ البرکَهَ معَ الجماعهِ.)(23)
«دسته جمعی غذا بخورید و پراکنده نشوید، چرا که برکت با جماعت است.»
32. اصل همسایه داری
سخن حضرت زهرا (س) به فرزندشان امام مجتبی (ع) (یا بُنَیَّ الجار ثُمَّ الدَّارٌ) (24)
«فرزندم اول همسایه سپس خانه»
یک فرمول حیاتی برای رشد، دیگرگرایی، اخلاق اجتماعی و گریز از خودمحوری و خودپرستی بوده و لازم است در خانواده مورد توجه جدی قرار گیرد.
33. اصل حفظ حریم و احترام همه ی اعضاء از اولین تا آخرین
جلوگیری از فرو ریختن مرزهای اخلاقی و شکسته شدن حریمها و حفاظت از شئونات شخصیتی خود و افراد خانواده بویژه در زمان اختلافات و کشمکش ها از اصول مهم مدیریتی در خانواده است.
34. اصل تحمل فریادها و بچّه گی ها
موضع گیری عجولانه و منفعلانه در برابر رفتارهای نسنجیده و فریادهای بی جای اعضای خانواده، خانه را به محل نزاع و درگیری تبدیل کرده و خسارات غیر قابل جبرانی به شخصیت همه ی اعضاء وارد می سازد. تحمل نابخردی ها و رعایت انصاف در منازعات و چشم پوشی کردن از رفتارهای نامناسب دیگران در شرایط بحرانی، اصلی مهم و قابل توجه برای ترمیم کاستیهای افراد و زندگی است.
35. اصل صداقت و راستی
از اصولی که نه تنها در زندگی خانوادگی بلکه در زندگی اجتماعی نیز کارآمد است، اصل صداقت در نیت، گفتار و رفتار بوده که از مهمترین ملاکهای انتخاب همسر، همسایه، همسفر و همکار(25) نیز به شمار می رود. رعایت این اصل مهم در ابتدا و هم در طول زندگی بسیار ضروری است.
36. اصل عدم هراس از فقر و توجه به انواع سرمایه ها
برای مدیریت بهینه سیستم خانواده و از میان بردن هراس از فقر، ایجاد روحیه احساس ثروتمندی و توانگری بسیار مهم و اساسی است و بر فرض وجود فقر، چگونگی مدیریت زندگی فقیرانه، نوع نگاه به فقر و توجه به سرمایه های معنوی زندگی نیز مهم و قابل توجه است.
37. اصل قبول اختلافات و مدیریت اختلافات
اعتقاد به اینکه طبیعت خلقت انسان بر اختلاف، تضاد و تکثّر و چندگونگی است و مدیریت کردن این اختلافات، منشأ دلبستگی شدید بین زوجین و یا اعضای خانواده است. پذیرش طبیعی بودن اختلافات و تفاوتها، علاوه بر کاهش حساسیتها، انسان را در به سلامت طی کردن سختیهای زندگی یاری می کند و سبب می شود به مرور زمان اختلافات بین اعضاء به اتحاد و همدلی تبدیل گردد.
38. اصل مهندسی مادی خانه سازی و خانه داری
رعایت قوانین مهندسی خانه سازی و خانه داری، برای ایجاد فضایی مناسب و رشد آفرین ضروری است که به برخی از این قوانین اشاره می کنیم:
1. مصرف کردن پول فروش خانه در خرید خانه ای دیگر.
2. حیاء در خانه سازی (محفوظ بودن محدوده ی فعالیت کدبانو، جداسازی برای حفظ حریم زن و مرد....)
3. نگهداری حیوانات خانگی و پیش بینی کلبه ی حیوان در خانه
4. حفظ بهداشت و نظافت محیط خانه و لوازم خانه
5. نورپردازی و روشنایی مناسب منزل
6. داشتن اتاق خواب خصوصی برای زوجین و فرزندان
7. تهیه وسایل هنری و بافندگی در خانه.
8. زیبا سازی اتاق مربوط به خانواده و زنان.
9. رعایت همه ی نکات رفاهی و روانشناسی در محیط آشپزخانه (که مادران بیشترین ساعات زندگی خود را در آنجا سپری می کنند.)
39. اصل مهندسی معنوی خانه سازی و خانه داری
دقت در مسائل معنوی و آخرتی خانه سازی نیز، از جمله عوامل محیطی مؤثر بر شخصیت اعضای خانواده است. برخی از این مسائل عبارتند از:
1. غیر غصبی بودن زمین و مصالح و لوازم خانه
2. قبله محوری در خانه سازی.
3. انتخاب همسایه خوب
4. تعبیه اتاق نماز و اتاق استراحت
5. کار علمی و فکری در خانه.
6. آیه آرایی خانه و اتاقها
7. تلاوت قرآن در خانه.
8. میثاق معنوی خانوادگی برای نماز شب.
9. ذبح گوسفند پس از خانه سازی.
10. نظافت و بهداشت خانه.
11. رعایت حقوق همسایگان
12. برگزاری جلسات دینی خصوصی و عمومی در خانه.
40. اصل کدگذاری لوازم و اشیاء زندگی
در سیره ی اخلاقی پیامبر اکرم (ص) آمده است که حضرت حیوانات، اسلحه و اثاثیه منزل خود را نام گذاری می کردند، مثلاً نام پرچم حضرت عقاب، نام شمشیرش که در جنگ ها همراه داشت ذوالفقار و شمشیر دیگر مِخذم بود و...(26)
41. اصل حفظ میثاقها و وفاداری
با توجه به جایگاه ارزشمند وفاداری در میثاقهای خانوادگی، لازم است هر یک از زن و مرد در لحظه های خلوت خود، درون خود را از همه عوامل جفاکاری و تضعیف پیمان خانوادگی پالایش کنند و دائماً در تحکیم این «میثاق عشق» تلاش نمایند.
42. اصل رازداری و حفظ اسرار
امام علی (ع) می فرمایند:
(إحفظَ أمرکَ و لا تُنکِح خاطِباً سِرَّکَ.) (27)
«امور و اسرار مربوط به خودت را نگه دار و دختر رازت را عروس هر خواستگاری نکن.»
حفظ اسرار خانوادگی و حل کردن مشکلات در چارچوب خانه وجلوگیری از باخبر شدن نزدیکان از مسائل و اسرار خانوادگی، از جمله صفات متعالی و زیبای یک خانواده است.
43. اصل مهارت مقابله با فقدانها در زندگی
از جمله واقعیت های طبیعی و اجتناب ناپذیر در هر زندگی وجود فقدانهایی (چون مرگ شوهر، همسر، فرزند و یا ورشکستی مالی و...) است که در صورت عدم آشنایی با فلسفه الهی این فقدانها و خیریت آنها برای انسان ممکن است به معزلی فکری برای اعضای خانواده تبدیل شود.
توضیح اینکه برخی از فقدانها و کمبودها که انسان نقشی در تولید آن ندارد، برای او خیر محض بوده و علاوه بر اینکه امتحان الهی او محسوب می گردد، سبب تزکیه نفس او خواهد شد. داشتن دید مثبت درباره ی این فقدانها و سپاسگزاری از نعمتهای موجود الهی راه را برای برطرف شدن کمبودها و ازدیاد نعمتهای الهی هموار خواهد کرد.
44. اصل شناخت مسیر، مقصد و لوازم سفر زندگی
با تشکیل یک خانواده، قطاری در مسیر مشخص شده ی خود و به سوی هدفی مشخص به حرکت در می آید. برای عبور همراه با سلامت در این مسیر باید مقصد، مراحل، نقشه راه، توقف گاهها و سایر خصوصیات مسیر کاملاً شناخته شده باشد؛ این مراحل در تربیت فرزند عبارتند از: شکل گیری و انعقاد نطفه، دوره کودکی، دوره ی نوجوانی، دوره ی جوانی و دوره ی میانسالی.
45. اصل ثبات و استحکام خانواده
استحکام و سلامت نهاد خانواده تأثیرات فراوانی در برآورده نمودن ثبات فردی و اصلاح نظام اجتماعی خواهد داشت. عوامل فراوانی در انسجام و استحکام نظام خانواده نقش دارند که برخی از آنها عبارتند از:
1. نگاه تقدس آمیز و فرازمینی داشتن به ازدواج و تشکیل خانواده
2. داشتن انتظارات معقول از ازدواج
3. اشتراکات فرهنگی و همسانی زوجین و خانواده های آنها
و چندین عامل دیگر که افراد لازم است قبل از تشکیل خانواده و در جریان آنها به این عوامل توجه مستمر داشته باشند.
46. اصل توجه به شبکه ارتباطی خانواده و پرهیز از شبکه های درهم ریخته
در یک خانواده هر کسی یک «من» تنها دارد که عبارتست از نام، خصوصیات جسمانی، علاقه ها، عادات، هنرها و سایر خصلت های فردی که از آن به ارتباط «یک سویه» تعبیر می شود و یک «ما» دارد که منظور از «ما» در یک خانواده ارتباطات متقابلی است که بین افراد وجود دارد مانند رابطه همسری، پدری، مادری، برادری، خواهری و فرزندی(28) به این ارتباطات، ارتباطات دوسویه می گویند. تنظیم ارتباطات یک سویه و دو سویه در یک خانواده و عمل بر اساس نیاز ارتباطی افراد، یکی از عوامل مهم رشد اعضای خانواده می باشد.
پی‌نوشت‌ها:
1.امام صادق (ع) در تعریف اخلاقیات والا فرمودند: (إنَّ الله عزَو جلّ خَصَّ رُسُلُه بِمُکارم الأخلاقِ فَامتَحِنوا أنفُسَکُم فَإن کانَت فیکُم فَاحمَدوا اللهَ وَاعلَمُوا أنَّ ذلک مِن خیرٍ و إن لا تَکُن فیکُم فَاسألُوا اللهَ وَ ارغَبوا إلیه فیها، قال فَذَکَرَها عَشرَهً: الیقینَ و القناعَهَ و الصَّبرَ والشُّکرَ و الحِلمَ و حُسنَ الخُلقِ و السَّخاءَ و الغَیرَه و الشُّجاعَه و المُرُوءَه.) (الکافی، ج 2، ص 56)
«همانا خداوند عزو جل پیغمبرانش را به مکارم اخلاق اختصاص داد، پس خود را بیازمائید اگر چنانچه در وجود شما هم بود، خدا را سپاس گوئید و بدانید که بودن آنها در شما خیر شماست و اگر در شما نبود از خدا بخواهید و نسبت به آنها رغبت جوئید سپس آنها را ده چیز شمرد: یقین، قناعت، صبر، شکر و خویشتن داری، خلق نیکو، سخاوت و غیرت و شجاعت و مروت.»
2. غررالحکم، ص 413.
3. تغابن/ 14.
4. غررالحکم، ص 354.
5. میزان الحکمه، ح 7365
6. غررالحکم، ص 90.
7. میزان الحکمه، ح 5501.
8. نهج الفصاحه، ح 175.
9. میزان الحکمه، ح 15220.
10. نهج الفصاحه، ح 1357.
11. وسائل الشیعه، ج 15، ص 290.
12. نور/ 36.
13. احزاب/ 33.
14. نامه 31 نهج البلاغه
15. لقمان / 14.
16. میزان الحکمه، ح 21172.
17. همان، ح 7881.
18. میزان الحکمه، ح 16792.
19. همان، ح 7898.
20. نساء/ 35.
21. بحار الانوار، ج 100، ص 258.
22. میزان الحکمه، ح 7884.
23. خیر و برکت از نگاه قرآن و حدیث، ص 432.
24. وسائل الشیعه، ج 7، ص 112.
25. قرآن می فرماید: (یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین) (توبه/ 119).
26. سنن النبی (ص)، ص 123.
27. میزان الحکمه، ح 8418.
28. تفصیل این اصول در مجموعه کتابهای «مدیریت خانواده» جلد دوم و سوم أثر مؤلف آمده است.
منبع: نیلی پور، مهدی؛ (1388)، خانواده مهدوی، اصفهان: مرغ سلیمان، چاپ سوم

باتوجه به مقاله ی بالا سوال من این است که چرا با وجودی که انتظار زن از شوهرش بیشتر است تا فرزندش، چرا خداوند حق بالا تر رو به مادر داده تا به همسر؟!
(اعتراض نمی کنم چون روزی مادر خواهم شد انشاءالله و اون موقع من از این قانون نفع می برم)

از جواب های زیاد دوستان به بنده مچکرم!حداقل فهمیدم کس نخوارد پشت من جز ناخن انگشت من
به این نتیجه رسیدم که اسلام در ایجاد تنظیم روابط به دنبال تعدیل آن است و نه تسهیل
اگر درست فهمیده باشم به این دلیل است که زن و شوهر عموما روابط صمیمانه تری نسبت به مادر و پسر دارند، این در حالی است که حق مادر و فداکاری مادر برای فرزندش خیلی بیشتر است. بنابراین برای سپاسگزاری و احقاق حق خداوند حق مادر را بالاتر از مرد قرار داده
البته این در مورد نفقه صدق نمی کند مگر اینکه پدر فوت شده باشد و پسر، پسر بزرگتر باشد. بنابراین به طور خلاصه این حق مربوط به نسبت احترام گذاشتن است
نقل از جناب علامه بسیار سوال کننده محترم:خودم:khandeh!:این هم نشانی از خودشیفتگی بنده:Kaf: هورااااااااا

[="Tahoma"][="SeaGreen"]سلام
تا حدودی خودتون جواب دادین
اما به نظرم کلاً سوال رو بد پرسیدین
خدا قوانینشو بر اساس انتظارات عرفی ما که تنظیم نمی کنه که؛ کی گفته همسر حق داره بیش از مادر انتظار داشته باشه تازه اون هم بعد از وفات؟؟
--
دقت کنین بعد از وفات مرد، همسرش عده نگه می داره و بعد از اون دیگه حتی می تونه با کسی دیگه ازدواج کنه و تحت حمایت دیگری قرار بگیره؛ اما آیا مادر میتونه فرزند دیگه ای اختیار کنه؟؟ این یه چیز خیلی واضحیه؛ حس عاطفی که مادر به فرزند داره بعد از وفات فرزند خیلی خراش برمیداره؛ خیلی بیشتر از همسر متوفی. اونقد که این ارتباط مادر و فرزندی جز درموارد استثنایی، انگار اصلاً تموم نشدنیه؛ حال اونکه ارتباط زن و شوهر، جز در موارد استثنایی فقط قراردادی و برای این دنیاس. بعدشم مرد در حین حیات، وظیفه منده در قبال همسرش اما وظیفه ی نفقه به مادرش رو که نداره؛ این محبت لایزال مادری رو که از بدو تولدش نوش جان کرده، حتی بعد از مرگش هم جبران نکنه؟؟
--
حرف آخرمم اینکه مقام پدر و مادر اونقد بالا هست که اگه حتی از این درصدهای فقهی هم سهمشون خیلی بیشتر بود، من یکی تردیدی نداشتم که هنوز عادلانه است. کم نیستش که؛ ولی نعمت ما هستن دیگه؛ نه؟
[/]

به نظرم از لحاظ عاطفیش رو شما بحث کردین
ممنون
اگه پدر پسر فوت کنه، وظیفه ی پسر میشه نفقه دادن
برای من سوال بود. شاید به دلیل مادرشوهرم...

[="Tahoma"][="SeaGreen"]عاطفی بحث نکردم مثال زدنم به اون شکل بود؛ بهر جهت وظایف فرزند و مادر وظایف متقابله و معمولاً مادرها بهتر و بیشتر مادری می کنن تا فرزندها فرزندی!! دقیقاً هم ربط به همون عواطف مادرانه داره.
یعنی فرزند یه جورایی بدهکار پدر و مادرش هست. و حال اونکه صراحتاً وظیفه ای در زمان حیات در قبال پدر و مادر نداره(جز مثلاً همون موردی که گفتین)؛ ولی در عوض در قبال همسرش کاملاً موظفه؛ بحث من از همین جهت بود که یعنی عادلانه است و اتفاقاً این عدالت، زندگی رو تسهیل هم می کنه؛ منتها بشرطی که نخوایم از دریچه ی نگاه عرفی خودمون به زندگی نگاه کنیم.
[/]

اوهوم
متوجه شدم
اما چرا خدا این وظیفه رو فقط به پسر داده و نه به دختر!!
یعنی دختر اول باید حقوق همسر رو اجرا کنه و بعد ...اما پسر عکسشه

[="Tahoma"][="SeaGreen"]سلام عزیزم
من البته به فلسفه ی احکام آشنایی کامل ندارم اما اینو خوب متوجه میشم که در جایگاه اجتماعی و حتی خانوادگی دختر و پسر تفاوت بسیار هست.
مثلاً نفقه چه به زن و چه در اون حالت خاص که فرمودین، خب خیلی منطقی تره که به عهده ی پسر باشه؛ البته در یه صورت دختر هم عرفاً و عقلاً باید خودشو وظیفه مند بدونه و اونم اینکه مادر به دخترش امتیازات ویژه داده باشه، خب این الطاف ویژه نه لزوماً شرعاً بلکه عقلاً دختر رو هم وظیفه مند می کنه .
ولی در شرایطی که تفاوتی بین دختر و پسر وجود نداشته خب مرد نفقه بیاره دیگه.
البته بعید میدونم اسلام اجازه داده باشه که به خاطر سهم نفقه ی واجب مادر چیزی از نفقه ی همسر کم بشه؛ اگه مردی عدالت رو اجرا نکنه ، خب اینو به پای قانون عادلانه ی اسلام ننویسیم.
اگه هم سوالات در مورد سهم متفاوت وراث از متوفی مرد یا زن هست،که البته نمیدونم این تفاوت به چه صورت هست(تو قانون مدنی ماده شو ندیدم) که خب این هم باز مستقیم برمیگرده به تفاوت های جایگاه اجتماعی و خانوادگی مرد و زن.
[/]

منظورم از لحاظ مادیش نبود؟

[=arial black]بسمه تعالی
چرا حق مادر از همسر بالاتر است؟:Gol:
در پاسخ این سؤال مطالبی را به اختصار مطرح می کنم، امیدوارم مفید واقع شود.
مسألة حق شناسي نسبت به پدر و مادر، در قرآن کريم چنين بيان شده است:
«وَ وَصَّيْنَا الإنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ اُمَّهُ وَهْناً عَلي وَهْنٍ وَ فِصالُهُ في عامَيْنِ اَنْ اُشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ؛1 ما به انسان در مورد پدر و مادر سفارش (به نيكي) كرديم، مادرش او را با ناتواني روي ناتواني حمل كرد (به هنگام بارداري هر روز، رنج و ناراحتي تازه‏اي را متحمّل مي‏شد) و دوران شيرخوارگي او در دو سال پايان مي‏يابد (آري به او وصيّت كرديم) كه براي من و پدر و مادرت شكر به جاي آور.»
يعني مادري كه آن همه رنج دوران حمل و شيرخوارگي فرزند را ديده، بايد حقّ او را شناخت، و به پاس زحمات او به او احترام و نيكي كرد و از او سپاس‏گزاري نمود.
جالب اين كه در اين آيه، سپاسگزاري از پدر و مادر، در كنار ستايش از خدا قرار گرفته و خداوند به صورت فرمان اعلام مي‏كند كه قطعاً بايد اين قدرداني (با قلب و زبان و عمل) انجام گيرد.
و در مورد ديگر خداوند اين سپاس‌گزاري را چنين تبيين نموده كه دربارة پدر و مادر چنين دعا كن
«رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيرَا؛2 خدايا همان‌گونه كه پدر و مادرم مرا در كوچكي (با مهر و محبّت) تربيت كردند، به آن‏ها مهرباني كن.»
در اين آيه به مسألة مربّي بودن مادر، و رنج‏ها و زحمت‏هاي او در مورد تربيت فرزند اشاره شده كه بسيار طاقت فرسا است. يادآوري اين مسأله حسّ حق‌شناسي انسان را تحريك مي‏كند و وجدان نهفته او را بيدار مي‏سازد، كه بايد در اين راستا از هرگونه غرور و غفلت پرهيز كند و به ياد دوران كودكي و زحمت‏هاي سخت مادر بيفتد و با حق‏شناسي صحيح وهمه جانبة خود، خشنودي كامل مادر را تحصيل نمايد.
امام سجّاد (ع) در بيان حق شناسي انسان نسبت به مادر چنين مي‏فرمايد: «حق مادر اين است كه بداني تو را در جايي (رَحِمْ) نگه‌داشته و جا به جا نموده كه هيچ كس ديگر را در آن جا نگه ندارد، از قلبش ميوه‏اي به تو خورانده كه هيچ كس به ديگري نخوراند. و تمام جسم و جان خويش را با شادماني و طيب نفس سپر جان ساخته و همه رنج‏ها و سختي‏ها را در دوران حمل براي حفظ جان تو به جان خريده است، تا آن گاه كه دست قدرت پروردگار، تو را از تنگناي رحم به پهنة زمين آورده است، در اين هنگام مادر خشنود بوده كه خود گرسنه بماند و تو را سير كند، خود برهنه باشد و تو را بپوشاند، خود تشنه بماند و تو را سيراب نمايد، خود در آفتاب باشد و تو را در سايه نهد، سختي‏ها را بپذيرد و تو را با ناز بپروراند، بيدار بماند و تو را به خواب نوشين كند، اندرون خود را ظرف وجود تو كرده، دامنش را آرامگاه، جانش را سپر بلاي تو ساخته است، گرم و سرد جهان را به خاطر تو به جان خريده، بنابراين:
«فَتَشْكُرها عَلي قَدْرِ ذلِكَ، وَ لاتَقْدِرُ عَلَيْه اِلاّ بِعَوْنِ اللّه وَ تَوفِيقِهِ؛3 تو بايد به همين اندازه از او سپاس‌گزاري و قدرداني كني، ولي انجام چنين حق‌شناسي به قدري سنگين است كه تو آن را جز به ياري و توفيق الهي نمي‏تواني انجام دهي.»
نظير اين مطلب در گفتار امام صادق(ع) آمده، آن جا كه به يكي از شيعيان به نام ابراهيم بن مهزم كه با مادرش به نام «خالده» درشت‌گويي مي‏كرد، فرمود:
«يا بامِهْزَمْ مالَكَ وَلِخالِدَةَ اَغْلَظَتْ في كَلامِها الْبارِحَةِ، اَما عَلِمْتَ اَنَّ بَطْنَها مَنْزِلٌ قَدْ سَكَنْتَهُ، وَ اَنَّ حِجْرَها مَهْدٌ قَدْ غَمَزْتَهُ، وَ ثَدْيِها وَعاءٌ قَدْ شَرِبْتَهُ؛4 اي ابومهزم! چرا با مادرت خالده درشت‌گويي مي‏كني؟ چنان كه شب گذشته با او با خشم و خشونت سخن گفتي، آيا نمي‌داني كه رحم او منزل سكونت، و دامنش گهواره نوازش‌گر تو بود، و سينه‏اش ظرفي بود كه از آن شير نوشيدي.»
كوتاه سخن اين كه با صراحت بايد گفت هر قدر دربارة عظمت مقام و حق مادر بگوييم كم گفته‏ايم، آيا با يك ظرف ليوان مي‏توان آب دريا را برداشت؟ در يك مرحله، مادر حق حيات بر انسان دارد، بنابراين بايد تا سر حدّ امكان حق او را شناخت و از او قدرداني و تجليل كرد. براي اين كه باز با حق عظيم مادر و اوج مقام او از ديدگاه اسلام بيش‏تر آشنا شويم، نظر شما را به چند روايت زير جلب مي‏كنم.
1ـ مسلمانان مشغول طواف كعبه بودند، شخصي مادر سال خورده‏اش را بر دوش گرفته و او را در ميان ازدحام جمعيت طواف مي‏داد، او پيامبر(ص) را در ميان طواف كنندگان ديد، پس از طواف به آن حضرت عرض كرد: «آيا با اين كار حق مادرم را ادا كردم؟» پيامبر(ص) فرمود: «نه، حتّي اين كار دشوار تو نمي‏تواند يكي از ناله‏هاي او به هنگام وضع حمل را جبران كند.»5
2- امام باقر(ع) فرمود: موسي بن عمران(ع) در مناجات خود با خدا عرض كرد: «مرا سفارش و موعظه كن» خداوند سه بار به او فرمود: «اوصِيكَ بِي؛ تو را به (رابطه و ياد) خودم سفارش مي‏كنم.» موسي(ع) عرض كرد: باز مرا موعظه كن، خداوند دو بار به او فرمود: «اُوصِيكَ بِأمِّكَ؛ تو را به نيكي به مادرت سفارش مي‏كنم» و يك بار فرمود «تو را به نيكي به پدرت سفارش مي‏نمايم.»6
بعضي از دانشمندان از اين عبارت چنين استفاده كرده‏اند كه اگر نيكي به پدر و مادر را سه بخش كنيم، دو بخش آن از آنِ مادر است.
3 - در سيرة پيامبر گرامي اسلام آمده است که آن بزرگوار، سال‏ها بعد از وفات حضرت خديجه(س) به عنوان حق‌شناسي از او، به دوستان او محبّت مي‏كرد. روزي پيرزني را فوق العاده مورد عطوفت قرار داد و به او احسان مضاعف نمود، عايشه از علّت آن همه عنايت مخصوص پرسيد، پيامبر(ص) در پاسخ فرمود: «اِنَّ حُسْنِ الْعَهْدِ مِنَ الاِيْمانِ؛7 همانا نيكو نگه‌داشتن سابقه و وفاداري به خاطرات گذشته، از نشانه‏هاي ايمان است.»
4ـ حليمة سعديّه كه چند ماهي به پيامبر(ص) در دوران شيرخوارگي شير داده بود و به عنوان مادر رضاعي پيامبر(ص) محسوب مي‏شد، پس از گذشت سال‏ها بر اثر قحطي و گرسنگي به مكّه آمد و تقاضاي كمك نمود، پيامبراكرم(ص) به پاس حق شناسي و احترام به مادر رضاعي خود، از اموال حضرت خديجه(س) با كسب رضايت او چهل شتر و گوسفند به حليمه سعديّه داد و او را با خشنودي بدرقه كرد.8
نظير اين مطلب در مورد بانويي به نام «ثويبه» نقل شده كه او در دوران شيرخوارگي پيامبر(ص) چند روزي به آن حضرت شير داد، پيامبر(ص) وقتي كه به مقام نبوّت رسيد، به خاطر محبّت‏هاي «ثويبه» در دوران شيرخوارگي، به او احسان مي‏كرد، در مدينه براي او كه در مكّه مي‏زيست، لباس و هداياي ديگر مي‏فرستاد. «ثويبه» در سال هفتم هجرت از دنيا رفت، پيامبر(ص) از وفات او غمگين شد، آن بزرگوار از آن پس به ياد محبّت‏هاي «ثويبه» به خويشان او محبّت و نيكي مي‏كرد، و براي آن‏ها نان و غذا مي فرستاد، و به اين ترتيب از زحمت‏هاي اندك گذشته او حق‏شناسي و قدرداني مي‏نمود.»9
اين همان شيوه‏اي است كه قرآن به آن دستور داده و مي‏فرمايد: «هَلْ جَزاءُ الاِحْسانِ اِلاّ الاِحْسانَ؛10 آيا پاداش نيكي، جز نيكي است؟»
از مطالب مذکور به این نتیجه‌گیری رهنمون می‌شویم که هيچ كس بعد از پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) مانند مادر بر گردن انسان حق ندارد، و انسان بايد كمال حق‌شناسي و قدرداني را نسبت به مادر داشته باشد. بنابراين، يكي از مسؤليت‏هاي سنگين و مهم آن است كه انسان با عناوين مختلف و شيوه‏هاي گوناگون از مادر تجليل و احترام كند و خشنودي او را به دست آورد، تا شايد يكي از هزار زحمت خالصانة او را جبران كرده باشد.
امامان معصوم(ع) به قدري نسبت به رعايت احترام به مادر حسّاس بودند كه روايت شده از امام سجاد(ع) سؤال شد «با اين كه تو از نيكوكارترين انسان‏ها هستي، چرا با مادرت در يك كاسه غذا نمي‏خوري؟ با توجّه به اين كه مادرت دوست دارد با تو در يك كاسه غذا بخورد؟» آن حضرت در پاسخ فرمود:
«اَكْرَهُ اَنْ تَسْتَبِقَ يَدَيَّ اِلي ما سَبَقَتْ اِلَيْهِ عَيْنُها فَاَكُونَ عاقّاً لها؛11 از اين رو دوست ندارم دستم به لقمه‏اي پيشي گيرد، كه چشم مادرم به ديدن آن پيشي گرفته است، آن گاه عاقّ مادرم گردم (يعني نسبت به مادر بي‏مهر شوم).

پی نوشت‌ها

1. لقمان (31) آيه14.
2. اسرا (17) آيه23.
3. حسن بن علي حرّاني، تحف العقول، ترجمه احمد جنّتي، ص299.
4. بحارالانوار، ج74، ص76.
5. سيّد قطب، في ظلال القرآن، ج5، ص318.
6. علامه مجلسي، بحار، ج74، ص67.
7. همان، ج16، ص8.
8. همان، ج15، ص401.
9. محدّث قمي، كحل البصر، ص54.
10. الرّحمن (55) آيه60.
11. محدّث قمي، انوار البهيّة، ص167.

منبع: [=arial black]سراج، محمد محمدی اشتهاردی.

[h=5]با مادر بد دهن ایراد گیر چه کار میتوان کرد ؟
مادر من اگر چه خیلی به من کمک کرده ولی هیچ وقت از حملات فحش ها تحقیر ها و بد دهنی هایش و ایراد گیری هایش راحت نبوده ام و الان که ازدواج کرده ام نیز همینطور نسبت به همسرم مدام ایراد گیری میکند به من از ایراد ها و اشکال هایش حرف میزند و دفاعی هم میکنم به من فحش میدهد و میگه چرا ازش دفاع میکنی ؟
در حالی که من میدانم همسرم شاید خیلی از کارهایش از روی سادگی و یا شرایط زندگی ای که متفاوت از من داره انجام میده و ازش انتظاری ندارم !!و مادرم مدام از ناراحتی هایش با من حرف میزند و من سعی میکنم به حرف هایش گوش ندهم با نظرش را عوض کنم ولی حرف هایش از همسرم مرا دلسرد میکند و تمرکز منرو برای زندگی میگیرد ؟؟؟
جتی بعد از دفاع از همسرم که فصدم ترمیم ارتباطش با همسرم هست .با هم دعوا میکنیم گاهی اوقات انقدر استرس وارد میشود که تمام بدنم می لرزد !!!!!!میترسم همسرم اگر با واقعیت روبرو شود از طلاق صحبت کند !!!!
[/h]

lotus;370619 نوشت:
با مادر بد دهن ایراد گیر چه کار میتوان کرد ؟
مادر من اگر چه خیلی به من کمک کرده ولی هیچ وقت از حملات فحش ها تحقیر ها و بد دهنی هایش و ایراد گیری هایش راحت نبوده ام و الان که ازدواج کرده ام نیز همینطور نسبت به همسرم مدام ایراد گیری میکند به من از ایراد ها و اشکال هایش حرف میزند و دفاعی هم میکنم به من فحش میدهد و میگه چرا ازش دفاع میکنی ؟
در حالی که من میدانم همسرم شاید خیلی از کارهایش از روی سادگی و یا شرایط زندگی ای که متفاوت از من داره انجام میده و ازش انتظاری ندارم !!و مادرم مدام از ناراحتی هایش با من حرف میزند و من سعی میکنم به حرف هایش گوش ندهم با نظرش را عوض کنم ولی حرف هایش از همسرم مرا دلسرد میکند و تمرکز منرو برای زندگی میگیرد ؟؟؟
جتی بعد از دفاع از همسرم که فصدم ترمیم ارتباطش با همسرم هست .با هم دعوا میکنیم گاهی اوقات انقدر استرس وارد میشود که تمام بدنم می لرزد !!!!!!میترسم همسرم اگر با واقعیت روبرو شود از طلاق صحبت کند !!!!

سلام بر دوست بزرگوار

البته خوشبختانه انسان قدرشناسی هستید که میفرمایید مادر کمک زیادی به من کرده(احسنت بر شما).

بله خیلی از پدر مادرهای ما که از نسلهای سخت هستند ممکن است بهر ترتیب نتوانند خود را کنترل کنند ....و تغییر انها نیز بسیار دشوار است.

لذا به حسب وظیفه و رضای خداوند و رسیدن به اجر اخروی ما ان شاءالله به وسیله عنایت خداوند باید زمینه عصبانیت و نارضلیتی انها را کمتر فراهم کنیم تا زمانی که شما هم بتوانید از ایشان جدا شوید سعی کنید حد وسطی بین همسرتان و مادرتان باشید تا دل هر دو را داشته باشید.

يه پيشنهاد تا جايي كه مي تونين محل زندگي تون رو از پدر و مادرتون دور كنين و زياد سعي نكنين برخورد هاي عميق با مادرتون داشته باشين!
سعي نكنين رفتار ديگري رو توضيح بدين! اون خودش مي دونه چطور از خودش دفاع كنه! هم مادرتون و هم همسرتون!
به همسرتون درباره ي اخلاق مادرتون بگين كه از اول همين طوري بوده و بايد فقط مراعات كرد
اجازه ي بدگويي از همسرتون رو به مادرتون نديد! اگه هم نمي شه بهش فرصتش رو نديد!
اميدوارم خوب باشه...

موضوع قفل شده است