اولاد امام حسين عليه السلام

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اولاد امام حسين عليه السلام

با سلام

از فـرزندان امام حسين عليه السلام تنها امام سجاد عليه السلام بعد از شهادت آن حضرت زنده بـود و بـقـيـه فرزندان امام شهيد شدند.
اما فرزندان امام سجاد عليه السلام ، افرادى زبده و شناخته شده بودند:
(عـبـدالله بـاهـر) كه به خاطر درخشندگى چهره و رخسار بدين نام شهرت داشت ، مردى فقيه ، فاضل و راوى حديث ، كه متولى صدقات پيامبر و امير مؤ منان بود..(1)
(عـمـر الاشـرف )،.(2) فـرزنـد ديـگـر امـام سـجـاد عـليـه السـلام نـيـز مـردى فاضل ، باتقوا و سخاوتمند بود.
(حـسـيـن ) فـرزنـد ديـگـر امـام سـجـاد نـيـز هـمـچـون بـرادرانـش از فضل ، تقوا و علم برخوردار بود.
(زيدبن على )، بعد از برادرش امام باقر عليه السلام زبده و سرآمد فرزندان امام چهارم بود.
از امام باقر سؤ ال شد كه كدام يك از برادرانت در نزد شما محبوبتر است . امام فرمود:
(عـبـدالله دست من است كه با آن حمله مى كنم و عمر چشم من است كه با آن مى بينم و زيد زبان من است كه با آن تكلّم مى كنم و حسين حليم و بردبار است )..(3)
در مـورد زيـد بـن على ـ بر او و پدرانش درود و سلام باد ـ سخن فراوان است كه به اجمالى از آن بـسـنـده مـى كـنـيم .
زيد از علويانى بود كه عليه ظلم و ستم و براى امر به معروف و نهى ازمـنـكـر قـيـام كـرد و قـبـل از تـولد وى ، خـبـر قـيـامـش تـوسـط رسول خدا و امام على عليهما السلام داده شد.
از رسول خدا نقل شده كه خطاب به امام حسين عليه السلام فرمود:
(يـا حـسـين ، از نسل تو مردى به دنيا مى آيد به نام زيد كه او و يارانش در روز قيامت بر دوش مـردم گـام مـى گـذارنـد، چـهـره هـايـى گـلگـون و نـورانـى دارنـد و بـدون حـسـاب داخل بهشت مى شوند)..(4)
او نـه تـنـها در زهد، عبادت ، شجاعت ، سخاوت و جوانمردى بلكه در علم و دانش نيز از چهره هاى درخشان اهل بيت بود. امام رضا عليه السلام درباره زيد مى فرمايد:
او نـه تـنـها در زهد، عبادت ، شجاعت ، سخاوت و جوانمردى بلكه در علم و دانش نيز از چهره هاى درخشان اهل بيت بود. امام رضا عليه السلام درباره زيد مى فرمايد:
(او از علماى آل محمد (صلى الله عليه وآله ) بود.).(5)
از آنـجـا كـه وى بـا قـرآن مـاءنـوس بـود و هـمـواره بـه قـرائت و تـدبـّر در قـرآن اشتغال داشت ، وى را (حليف القران ) مى ناميدند. خودش مى فرمايد:
(سـيـزده سـال بـا قـرآن خـلوت داشـتـم كـه آيـات آن را مـى خـوانـدم و دربـاره آن مـى انـديـشيدم .).(6)
زيد با توجه به اين مقام علم و فضيلت ، مورد توجه خاص امام باقر عليه السلام و بزرگان بنى هاشم بود.

امام باقر عليه السلام در تجليل از مقام زيد فرمود:
(اين بزرگ خاندان خويش و خونخواه آنان است .).(7)
امـام صـادق عـليـه السـلام نـيـز نـسـبـت بـه عـمـويـش زيـد احـتـرام فـوق العـاده قايل بود. راوى گويد:
(امـام صـادق عـليه السلام را ديدم كه لجام مركب عمويش را گرفت تا سوار شد بعد لباسهاى عمويش را آراسته كرد.).(8)
بـيـن عـبـدالله مـحـض فرزند امام حسن كه بزرگ سادات حسنى بود، و زيد در مساءله اى اختلاف افـتـاد و كـار بـه مـحـكـمـه كشانده شد. بعد از پايان يافتن محكمه ، زيد برخاست و به سوى مـركـبـش ‍ روانـه شـد كـه عـبدالله به سرعت جلو رفت و افسار مركب زيد را گرفت تا او سوار شود..(9)
وضع اسفبار جامعه اسلامى و حاكميت افراد ظالم و ستمگر بر زيد خيلى گران بود. عبدالله بن مسلم بن بابك از ياران زيد گويد:
(بـا زيد بن على به سوى مكّه خارج شديم . در نيمه هاى شب ، هنگامى كه ستاره ثريا بر اوج آسـمـان بـود، زيـد بـه من گفت : اى بابكى ، آيا گمان مى كنى كسى به ستاره ثريا برسد؟
گفتم : نه . گفت : به خدا قسم دوست داشتم دستم بدان مى رسيد و از آنجا بر زمين مى افتادم و قـطـعـه قـطـعـه مـى شـدم ولى خـداونـد بـيـن امـت مـحـمـد صـلى الله عـليـه و آله را اصـلاح مـى كرد.).(10)
و بـالاخره او كه منشاء فساد را در خلافت بنى اميه مى ديد، براى امر به معروف ، نهى از منكر و اصلاح امت اسلامى قيام كرد. او از برادرش امام باقر براى قيام نظر خواست و امام باقر در آن زمـان قـيام وى را به مصلحت ندانست تا اينكه بعد از وفات برادرش ، با نظر امام صادق عليه السـلام قيام كرد. سخن امام رضا عليه السلام بهترين معرف زيد بن على (ع ) است .
وقتى زيد النـار بـرادر امام رضا كه خانه هاى عباسيان را به آتش كشيده بود، را دستگير كردند، ماءمون ضمن بخشيدن او، خطاب به امام رضا گفت :
(اگـر ايـن بـرادرت خـروج كـرده و ايـن كـارهـا را انـجـام داده اسـت ، (بـى سـابـقـه نـيست زيرا) قـبـل از ايـن هـم زيـد بـن عـلى خروج كرد و كشته شد و اگر منزلت تو در نزد ما نبود، او را مى كشتم چون گناه كوچكى مرتكب نشده است ).
امام رضا عليه السلام فرمود:
(بـرادرم زيـد را بـا زيـد بـن عـلى (عـليـه السـلام ) قـيـاس مـكـن زيـرا او از عـلمـاى آل مـحـمـد (ص ) بود، براى خدا غضب كرد و با دشمنان خدا جنگيد تا كشته شد. پدرم موسى بن جـعـفـر از پـدرش امـام صـادق روايـت كـرد كـه فـرمـود: خدا عمويم زيد را رحمت كند، زيرا او به (الرضـا مـن آل مـحـمـد (ص ) دعـوت مـى كـرد و اگـر پـيـروز مـى شـد بـه وعـده اش ‍ عـمـل مى كرد و براى خروج با من مشورت كرد و من گفتم : عموجان اگر راضى هستى كه به دار كـشـيـده شـده در كـنـاسـه كوفه باشى ، راه همين است ، و وقتى هم از مجلس خارج شد امام صادق فرمود: واى برآن كس كه ندايش ‍ را بشنود و اجابت نكند.
مـاءمـون گـفـت : مگر نه اين است كه در مورد كسانى كه به ناحق مدعى امامت شوند وعده هاى سخت به عذاب الهى وارد شده است ؟
امـام فرمود: زيد بن على (ع ) مدعى چيزى نبود كه حق وى نباشد و او با تقواتر از اين بود كه ادعاى نا حق كند. او به (الرضا من آل محمد) دعوت مى كرد و آن وعيدها در مورد كسى است كه ادعاى امامت كند و مدعى شود كه خدا و پيامبر در مورد امامت او تصريح كرده اند و به غير دين خدا دعوت كـنـد و مـردم را جـاهـلانـه از راه خـدا مـنـحـرف گـردانـد و حال آن كه به خدا قسم زيد از مخاطبان اين آيه بود:
(وَجاهِدُوا فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُم ).(11)

در راه خدا جهاد كنيد، و حق جهاد را ادا كنيد كه خداوند شما را برگزيد)..(12)
و امـا در بـيـن فـرزنـدان امـام بـاقـر عـليـه السـلام ،.(13) عـبـدالله بـه فضل و صلاح شهرت داشت .
بر فردى از بنى اميه وارد شد و اموى قصد كشتن وى كرد. ا
و به امـوى گـفـت : مـرا نـكش كه ياور خدا عليه تو باشم بلكه مرا رها كن تا ياور تو در درگاه خدا گردم . ولى مرد اموى قبول نكرد و وى را مسموم نمود..(14)

1 - عوالم ، ج 18، ص 215.
2 - چـون او از طـرف پـدر عـلوى و از طرف مادر فاطمى بود، او را اشرف مى ناميدند در قبال عمر بن على عليه السلام كه او را اطرف مى خواندند چون فقط جلالت پدرى را داشت .
3 - منتهى الامال ، ج 2، ص 46.
4 - شـخـصـيـت و قيام زيد بن على ، ص 28. براى اطلاع بيشتر از احاديث پيامبر و امامان درباره زيد به همين كتاب مراجعه كنيد.
5 - همان مدرك ، ص 39.
6 - همان مدرك ، ص 45.
7 - بحار الانوار، ج 46، ص 170.
8- مقاتل الطالبيين ، ص 87.
9 - همان مدرك .
10 - همان مدرك .
11 - حج ، آيه 78.
12 - مـقـدمه رياض السالكين فى شرح صحيفة سيد الساجدين ، سيد على خان ، ج 1، ص 79 به نقل از عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 248.
13 - امـام بـاقـر داراى چند فرزند پسر بود از جمله : امام صادق عليه السلام ، عبدالله ، ابراهيم ، عبيدالله و على كه ابراهيم و عبيدالله در زمان حيات پدر وفات كردند و محدّث قمى در منتهى الامال نوشته : مشهور است در زمان ما كه قبر على بن محمد الباقر عليه السلام در ناحيه كـاشـان در مـشـهـد اردهـال اسـت و مـعـروف اسـت بـه (شـاهـزاده سـلطـان عـلى ). (مـنـتـهـى الامال ، ج 3، ص 119)
14 - بحار الانوار، ج 46، ص 365.

با سلام
در مورد فرزندان امام حسین(ع) دوستان می توانند به این تایپیک مراجعه نمایند:

http://www.askdin.com/thread1569.html

موضوع قفل شده است