رسیدن به موفقیت با راهکارهای دینی
تبهای اولیه
سلام
در جامعه ما خیلی ها موفقیت را اینگونه میدانند :
داشتن زن یا شوهر خوب ، داشتن فرزندان خوب ، داشتن ماشین و خانه و کار با درآمد خوب ، تحصیلات عالی ، کارخانه یا مدییر عامل یک شرکت که یه 300 400 نفری زیر دست داشته باشه و ...... البته عرف جمعه بیشتر میگه کسی که از لحاظ مادی تأمینه پس موفقه .
سوالات :
1- دین چه تعریفی از انسان موفق دارد ؟
2- راهکارهایی برای اینکه انسان موفقی باشیم چیست ؟
3- آیا همه کسانی که به موفقیت رسیدند آدم هایی هستند که از زندگی رضایت کامل دارند ؟
4- از لحاظ حقوقی چیکار کنیم چیکار کنیم که نشه یه وقتی همه موفقیت های بالارا کسب کنیم ولی به چه قیمتی به قیمت بالا رفتن از سر و کول دیگران ؟ نبردبان کردن دیگران و .... حالا اگر این کارها را کردیم و به موفقیت رسیدیم آیا دین این را قبول دارد ؟
[="]
[="]پس طبق مقدمه اول بايد قبول كنيم كه او هدفى داشته، و طبق مقدمه دوم بايد بپذيريم كه هدف او از آفرينش انسان چيزى نيست كه بازگشت به ذات پاكش كند.
[="]از سوى ديگر در آيات قرآن تعبيرهاى مختلفى در باره هدف آفرينش انسان شده است.
[="]در آيه ديگر مى خوانيم: وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ- إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ:" اگر پروردگارت مى خواست همه مردم را" امت واحده" (و بدون هيچگونه اختلاف) قرار مىداد، ولى آنها همواره مختلفند- مگر آنچه پروردگارت رحم كند، و براى همين (رحمت) آنها را آفريده" (هود- 118 و 119) بر طبق اين آيه رحمت الهى هدف اصلى آفرينش انسان است.« تفسیر نمونه،ج22،ص386».
[="]
هرکس ممکن است تعریفی از موفقیت داشته باشد چرا که تعریف افراد از موفقیت برگرفته از نوع نگاه وبینش آنهاست .عده ای از افراد موفقیت را در مال ومنال وعده ای در جاه ومقام ومنصب وبرخی در شهرت می دانند.درتعریف های مختلف هم، فاکتورهای متفاوتی برای موفقیت ارائه شده است.در آموزه های دین اسلام نیز گاهی با مواردی روبرو می شویم که موفقیت را در سایه ی مشورت با دیگران می دانند ویا کسی را موفق معرفی می کنند که از تنبلی وسستی به دور باشد ویا در روایاتی رازداری را عامل مهم موفقیت معرفی می کنند ولی از مجموع آنچه که در آموزه های اسلام وجود دارد می توان به یک نتیجه ی کلی رسید وآن اینکه انسانی( در هر جایگاه ومقام ومسئولیتی که هست) موفق تلقی می شود که در مسیر تعادل باشد وبه دور از هرگونه افراط وتفریط.ميانه روى درزندگی موجب نظم، انضباط و آرامش روانى است.افراد موفق جامعه كسانى هستند كه در همه موارد زندگى ، جانب تعادل را نگه مى دارند و در نتيجه سعادت دنيا و آخرت رانصیب خود می کنند.معصومين (ع) در پرتو هدايت قرآن، منظمترين و در نتيجه موفقترين زندگى را دارند و به همين دليل نيز بهترين الگوهاى زندگى هستند.البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که برای داشتن یک زندگی موفق باید در تمام مراحل اعم از اندیشه ورفتار وگفتار وکردار ،وجود مقدس پیغمبر (ص)وائمه ی معصومین را سرلوحه ی خویش قرار دهیم تا بتوانیم مسیر موفقیت را بهتر طی کنیم چرا که آنها الگوی عملی اخلاق الهی اند.بنابراین با داشتن ایمان واخلاق می توانیم قدم در مسیر موفقیت بگذاریم.باید بدانیم که قوانين الهى در كنار ارزشهاى اخلاقى قابل اجراست.پس اهمیت اخلاق در این مسیر نباید نادیده گرفته شود.
سلام
الان من نفهمیدم جی شد . لطفا زیاد کتابی ننویسید فکرکسانی هم که تحصیلات در رشته علوم انسانی ندارن هم باشین
جوابتان را با توجه به متن جامعه امروز بدید
لطفا موفقیت را بر اساس عرف جامعه یعنی همان وضعیت رفاه مادی (ماشین خانه شغل و ... خوب) در نظر بگیرید
با توجه به توضیحات بالا یعنی کسی که تلاش کند باید به جایی خوب برسه زندگیش دارای یک کیفیت باشه از لحاظ مالی ؟
الان در سطح دنیا افراد سرمایه داری وجود دارند که معروفند خیلی از مردم دنیا هم آنها را میشناسند و آدم های تأثیر گذاری در دنیا بوده ایند خیلی از این ها قسمت زیادی از سرمایه خود را خرج خیریه و عام المنفعه می کنند پس علاوه بر بحث مادی از لحاظ معنوی انسان های قوی هستند خیلی از این ها ممکنه از راه غیر مشروع سرمایه جمع کنند مثلا کارمند زیر دست از وضعش راضی نباشه ولی مردم دنیا آنها را موفق می دانند آیا می شود گفت دین طریقه سرمایه دار شدن اینها را قبول دارد؟ آیا دین به آنها لقب موفق را می دهد؟
«
فمن اخذ بالتقوی غربت عنه الشدائد بعد دنوها واحلولت له الامور بعد مرارتها وانفرجت عنه الامواج بعد تراکمها واسهلت له الصعاب بعد انصابها وهطلت علیه الکرامة بعد قحوطها وتحدبت علیه الرحمة بعد نفورها وتفجرت علیه النعم بعد نضوبها ووبلت علیه البرکة بعد ارذاذها; (خطبه99) پس کسی که تقوا را انتخاب کند، سختیها بعد از نزدیک شدنشان، از او دور گردند، و کارها پس از تلخیها برای او شیرین و امواج مشکلات پس از متراکم شدن بر طرف خواهند شد و مشکلات پس از آنکه او را وامانده کرد آسان می شود و مجد و بزرگی از دست رفته [چون قطرات باران] بر او فرو می بارند، رحمت بازداشته [حق] به او باز می گردد، و نعمتها [ی الهی] پس از فرو نشستن، برای او به جوشش می آیند و برکت تقلیل یافته برای او فزونی گیرد .»
«
ایها الناس انه لا یستغنی الرجل وان کان ذا مال عن عترته ودفاعهم عنه بایدیهم والسنتهم وهم اعظم الناس حیطة من ورائه والمهم لشعثه واعطفهم علیه عند نازلة اذا نزلت به; (خطبه 23) ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند . خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب [و ناراحتی] او را می زدایند، و در هنگام مصیبتها، نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند .»دوستان تشکر از جوابهایتان
من هنوز جواب این سوالم را نگرفتم
الان در سطح دنیا افراد سرمایه داری وجود دارند که معروفند خیلی از مردم دنیا هم آنها را میشناسند و آدم های تأثیر گذاری در دنیا بوده ایند خیلی از این ها قسمت زیادی از سرمایه خود را خرج خیریه و عام المنفعه می کنند پس علاوه بر بحث مادی از لحاظ معنوی انسان های قوی هستند خیلی از این ها ممکنه از راه غیر مشروع سرمایه جمع کنند مثلا کارمند زیر دست از وضعش راضی نباشه ولی مردم دنیا آنها را موفق می دانند آیا می شود گفت دین طریقه سرمایه دار شدن اینها را قبول دارد؟ آیا دین به آنها لقب موفق را می دهد؟
لطفا بصورت کاریردی به این سوال جواب بدید نه کتابیییییییییییی
با تشکر
بنام او.
با سلام وصلوات برپيا آوران خوبي ها..محمد{ص}وخاندان پاك وطاهراو
وبادرود فراوان به خوانندگان فرهيخته وگرامي.
من فكرميكنم كه:
1 اولا كه ما ايرانيان يا شيعيان يا حتي همه انسانها هنوزنميدانيم كه بدرستي علت خلقت انسان يا خودمان چه بوده و چيست
2 و هنوزنميدانيم چه كارهايي مطلوب رضايت خدايند و چه كارهايي موردرضايت شيطان يا ضدخدا و حتي تعدادي نيز درچهارچوب همين افكار و مشكلات..شايدگمان ميبريم كه خداوند خشمگين هم ميشود و حتي براي صبر باريتعالي و اين خالق بزرگ و عظيم و بسياربخشنده و بسيار مهربان كه بطورمرتب درآخرين كتاب آخرين پيام آورش آنرا دائما تاكيد و تاييد نموده .. زمان و محدوديت زماني نيز قائل شده و ميگوييم واي به روزي كه صبرخدا سرآيد .. و آيا اين صبرخداست كه سرآمده يا ميايد يا صبرعاشقان خدا كه از گناهان مخلوق مغرورشده او {انسان} سرآمده و سرميايد؟؟مانند طبيعت و همه عوامل طبيعي و فعلا وتا اين زمان وقرن وسال .. خود خدا ميداند وبس..؟؟كه البته با رجوعي دوباره و صدباره به برخي ازآيات رمزآلود كتاب مقدس قرآن .. شايد بتوان آنرا درعمل نيزاثبات نمود كه همه دنيا موجودات زنده اي ميباشند كه انسان نيزبايد راه ارتباط با آنها را پيدانموده كه مينمايد و آنجا كه ميفرمايد: به بخارآب وخاك گفتيم بياييد و آنها آمدند كه متاسفانه فعلا آدرس آيه وسوره را درذهن ندارم و..
و باز حدس ميزنم كه تا زمانيكه خداي خود را چنين ميشناسيم و چنين معرفي اش نيزمينماييم .. فكرنميكنم بتوانيم به اين سوال و سوالاتي ازاين دست پاسخي درست يا علمي.كاربردي ارائه داده و اگرهم پاسخي داده شود برآورده كننده همه نيازها ازهمه قشري گردد و..
و همچنين گمان دارم كه دين يعني راه درست زندگي كردن تا لحظه مرگ دراين دنيا و نه براي فقط يك انسان كه براي همه انسانها {{بگونه اي كه دلي را نشكنيم وچشمي را گريان نكنيم واگر دراين راه به پول و ثروتي نيز دست يافتيم ..نگوييم الان وقت انتقام است و الان موقع تلافي است و با اين ثروت هاي مالي.علمي مراقب باشيم كه باعث تحريك گناهان كبيره انسان يا انسانهاي ديگر يا شكستن دل آنان به اين بهانه ها نشويم كه چون آنها انسان نيستند.پس مخلوق خدا يا مورد محبت يا توجه خدا هم نيستند..چون آنان پيرو يك دين الهي نيستند.پس انسان نيستند..چون آنان مسلمان نيستند.انسان نيستند.. چون آنان شيعه نيستند.انسان نيستند..وچون آنان نمازشب نميخوانند يا نمازنميخوانند يا به نمازخوانها احترام هم نميگذارند .. يا..كه هركسي نتيجه اعمال خوب يا بدخودراخواهد ديد و ..
و نه بلكه نبايد باعث آزار سايرموجودات نيزنشويم كه حتي اگر از نسل خود فرزند هم بجا ميگذاريم .. او يا آنان نيز بايد مراقب باشند كه اين گناهان رامرتكب نشده و باعث بلند شدن آهي از قلبي يا دلي شكسته نگردند كه چون فرزندما و ازنسل ما ميباشند ما بايد حتي بعدازمرگمان نيز جوابگوباشيم و اگر آنان نيزهمين راه را بروند و اگر همه اين اگرها درست انجام شوند .... يعني موفقيت و خوشي دردنياي ديگر.واقعا كه اگرچنين باشد.خيلي سخت و دشوارخواهدبود .. نه؟؟
ودرآخراضافه ميكنم كه اگروقت نموديد وبلاگ پرگاج دربلوگفا را كه قسمتهايي ازآن {داستان فقر}به همين منظورنوشته شده است نيزمطالعه نموده تا بيشتروبهتردريابيم كه تمام راه سعادت انسان در اين دنيا و دنياهاي بعدي فقط و فقط دردين و مخصوصا كتب الهي و مخصوصا كتاب مقدس قرآن و انسان زيستي نهفته است و ديگرهيچ.واي كاش قبل ازاينكه ديرشود يا ديگراني ضدانديش پي به اسرار آيات نوراني اين كتاب مقدس يا علمي.كاربردي بودن آن برده ويكايك آيات آنرا با صرف هزينه هاي سرسام آور مالي كشف نموده و به قدرتهاي نهان درلايه هاي زيرين اين آيات نيز آگاهي يابند..ماشيعيان و مخصوصا ما ايرانيان كه قراراست علم را درثريا نيزاگرباشد به آن دست يابيم هرچه زودتراين مهم را انجام داده و قدرتهاي پنهان مانده در وراي اين آيات و كتاب مقدس قرآن را يافته تا شايد درآينده به يكي از قدرتهاي برتردنيا نيزتبديل شويم..انشاا..
باتقديروتشكر.pargaj.blogfa.com
به نام خدا
با سلام و عرض تشكر از اساتيد بزرگوار جناب ياسين و سينا
در ارتباط با سوال برادر گرامي مان نكاتي هم به نظر بنده مي رسد كه جهت تكميل پاسخ عرض مي كنم .
الان در سطح دنیا افراد سرمایه داری وجود دارند که معروفند خیلی از مردم دنیا هم آنها را میشناسند و آدم های تأثیر گذاری در دنیا بوده ایند خیلی از این ها قسمت زیادی از سرمایه خود را خرج خیریه و عام المنفعه می کنند پس علاوه بر بحث مادی از لحاظ معنوی انسان های قوی هستند خیلی از این ها ممکنه از راه غیر مشروع سرمایه جمع کنند مثلا کارمند زیر دست از وضعش راضی نباشه ولی مردم دنیا آنها را موفق می دانند آیا می شود گفت دین طریقه سرمایه دار شدن اینها را قبول دارد؟ آیا دین به آنها لقب موفق را می دهد؟ لطفا بصورت کاریردی به این سوال جواب بدید نه کتابیییییییییییی
شايد پاسخ سوال شما در مناظره اي كه امام صادق(ع) با مردي كه ادعاي دانش و علم مي كرد بيشتر و واضح تر بيان شود . البته بنده به اختصار و اجمال مضمون واقعه را عرض مي كنم :
امام صادق (ع) مردي را كه ادعاي دانش و فضل داشت برخورد نمود و ديد از يك مغازه دو قرص نان دزديد و از مغازه ديگر دو عدد انار سرقت كرد بعد نزد فرد بيماري رفت و دو قرص نان و دو عدد انار را به او داد .
امام صادق (ع) از او پرسيد اين چه كارهايي بود كه تو انجام دادي ؟ او گفت خداوند در قرآن فرموده " مَن جاءَ بالحَسنه فِله عشرُ امثالِها و من جاءَ بالسّية فِلا يجزى الاّ مثلَها" (1)
هر كس يك حسنه و كار نيك انجام دهد، براى او ده برابر پاداش هست و هر كس كار بدى بجا آورد، جز به همان اندازه كيفر نشود.
من دو عدد نان دزديدم ، دو گناه بيش نكردم و بعد كه دو تا انار سرقت نمودم ، دو گناه بر گناهان او افزوده شد; پس اين مى شود چهار گناه . و چون هر يك از نانها و انارها را احسان كردم و صدقه دادم ، چهل ثواب به دست آوردم . پس ، از اين چهل ثواب ، چهارگناه كسر مى شود، براى من سى و شش ثواب باقى مى ماند!
امام صادق (ع) فرمود :تو از كتاب خدا بى خبر هستى . آيا نشنيده اى كه خداى تعالى گويد: "اِنّما يتقبلُ اللّه مِنَ المتّقين " (2) جز اين نيست كه خداوند از پرهيزگاران مى پذيرد.
پس تو كه دو عدد نان دزديدى ، دو گناه كردى و دو انار هم كه سرقت كردى گناهان تو شد چهار تا و موقعى هم كه آنها را به صاحبانشان برنگرداندى و بدون اجازه مالك آنها به ديگران بخشيدى ، بر چهار گناه قبلى چهار گناه ديگر افزودى ، نه اينكه چهل حسنه و ثواب به دست آوردى.(3)
(1)- انعام/160
(2)- مائده / 27
(3)- وسائل الشيعه ، ج 6 ص 327; بحار الانوار،47 ص 238
حال با توجه به اين مطلب ، كسي كه حق ديگران بر گردنش مي باشد - البته اگر بر خلاف قرار داد فيمابين عمل كند - و حق زير دستانش را ندهد سپس بيايد و انفاق كند اگر انفاقش از حق الناس باشد كه اساسا از او پذيرفته نمي شود زيرا "انما يتقبل الله من المتقين " و اگر از مال خودش باشد ، انفاقش پذيرفته است اما حق الناسي كه بر گردن دارد بايد ادا شود و حق الناس هم مساله اي نيست كه خداوند از آن بگذرد .
موفقيت هم در قرآن تعريفش آمده است :
وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (4)
و هر كس خدا و پيامبرش را فرمان برد قطعا به رستگارى بزرگى نايل آمده است
و چه كساني به اين موفقيت و رستگاري مي رسند :
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا (5)
مسلما پرهيزگاران را رستگارى است
بنابراين موفقيت و رستگاري در دنيا و عقبي از صفت تقوا مي گذرد .
اما اينكه مردم چه كسي را موفق مي دانند و به ظاهر ميزان درآمد و كسبش نگاه مي كنند مهم نيست زيرا موفقيت آنست كه در نهايت انسان را به رستگاري و پيروزي و سعادت برساند نه صرفا در دنيا هر چند راه ناصواب در دنيا هم پس از چندي ، كجي اش را نمايان خواهد كرد .
(4)- احزاب /71
(5)- نباء/31