بررسي آياتي در مورد عذاب قوم عاد ...و بررسي تناقض ..؟!

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسي آياتي در مورد عذاب قوم عاد ...و بررسي تناقض ..؟!

:mohandes:

عذاب قوم عاد چگونه بود؟ آيات 19 و 20 سوره قمر مي‌گويد:


ما در يك روز نحس، بر سر آنان به طور پيوسته، طوفاني سخت فرستاديم؛ [كه] مردم را از جا مي‌كند، گويي تنه‌هاي نخلي بودند كه ريشه‌كن شده بودند.


همچنين آيه 25 سوره احقاف (در ادامه آيات 21 تا 24) شدت طوفان را چنين توصيف مي‌كند:


[طوفان] همه چيز را به دستور پروردگارش نابود مي‌كند. پس از طوفان چنان شد كه جز خانه‌هايشان چيزي ديده نمي‌شد…


طبق اين آيات، طوفان سختي كه مردم را از جا مي‌كند و همه چيز را نابود مي‌كرد، در يك روز بر سر قوم عاد فرستاده شد و آنها را قتل‌عام كرد، به گونه‌اي كه پس از آن طوفان همه مردند و فقط خانه‌هاي آنها باقي ماند. اما آيه 16 سوره فصلت مي‌گويد:


ما در روزهايي نحس بر سر آنان طوفاني سخت فرستاديم…


و آيات 6 و 7 سوره حاقّه مي‌گويند:


و اما [قوم] عاد، به وسيله تندبادي توفنده و سركش هلاك شدند؛ [كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپي بر آنان فرستاد..


تناقض وجود دارد !ممکن است بگویید که آیه 19 سوره قمر فقط از آغاز طوفان سخن می گوید و معنای آن لزوما این نیست که کل حادثه در یک روز اتفاق افتاد. اما این توجیه با ظاهر آیه سازگار نیست و هیچکدام از مترجمان برجسته قرآن نیز آیه را چنین ترجمه نکرده اند. باز ممکن است بگویید که در متن عربی صفت مستمر (به معنای پیوسته یا ادامه دار) آمده است و اگر آن را به واژه یوم (روز) برگردانیم به این نتیجه می رسیم که آیه از یوم مستمر (روز پیوسته یا ادامه دار) سخن می گوید و این می تواند دو معنی داشته باشد: 1) روزی که طول آن برابر با چند روز معمولی است، و 2) چند روز متوالی. و در هر دو صورت تناقض رفع می شود. اما اولا دلیل محکمی برای این مدعا ( که مستمر صفت یوم است) نداریم و مفسران بزرگی مانند علامه طباطبایی (در المیزان) مستمر را وصف طوفان دانسته اند و مترجمان برجسته (مانند فولادوند) نیز آیه را بر همین مبنا ترجمه کرده اند و ثانیا یوم مستمر (روز پیوسته یا ادامه دار) اصولا معنای محصلی ندارد و دو معنای مذکور در بالا را با هیچ دلیلی نمی توان به این عبارت نسبت داد. معنای اول با عقل ناسازگار است (آیا خداوند به مدت هشت روز کره زمین را از حرکت به دور خورشید بازداشت و نظم منظومه شمسی را برهم زد تا قوم عاد را مجازات کند؟) و دومی خلاف قواعد لغت عرب است (اصولا اگر منظور خداوند از عبارت یوم مستمر چند روز است، آیا استفاده از واژه ایام صحیح تر و به فصاحت و بلاغت نزدیکتر نیست؟


اما در اينجا مشكلات و تناقض‌هاي ديگري نيز به چشم مي‌خورد. آيه 25 سوره احقاف از طرفي مي‌گويد: شدت طوفان به حدي بود كه همه چيز را نابود مي‌كرد (و البته اگر قرار باشد كه عذاب الهي بصورت طوفان نازل شود، طبيعي است كه چنين خواهد بود. زيرا در غيراينصورت، مردمي كه در خانه‌هايشان پناه گرفته‌اند، جان سالم بدر مي‌برند و اين يعني نقض‌غرض از سوي خداوند) و از طرفي (در ادامه) مي‌گويد: پس از پايان طوفان، خانه‌هاي مردم برجا بود. اولاً چطور ممكن است طوفاني كه همه چيز را نابود مي‌كند،‌ حريف خانه‌هاي مردم عاد نشود؟ مگر خانه های مردم جزو همه چیز نبودند؟ آيا اين تناقض نيست؟ چطور ممكن است چنين طوفاني، يك شبانه‌روز (بنا به آيه 25 سوره احقاف) و يا هفت شبانه‌روز (بنا به آيه 7 سوره حاقّه) بطور پيوسته و مداوم بوزد و در پايان، خانه‌ها (حتی اگر از سنگ و سخره باشند) سالم بمانند؟ ثانياً اگر خانه‌ها سالم مانده باشند، مردمي هم كه در آنها پناه گرفته‌اند سالم مي‌مانند!؟ ممکن است بگویید طوفان مذکور حاوی گازی کشنده بود و ماندن در خانه نمی توانست آنها را نجات دهد. اما اگر خدا می خواست قوم عاد را با گاز خفه کند چه نیازی به طوفانی بود که همه چیز از جمله گیاهان و درختان و حیوانات بی گناه را از جا کنده و نابود کند؟ یک باد یا طوفان معمولی حاوی گازی که فقط برای انسان کشنده باشد برای مجازات آنها کافی بود. از اینها گذشته، در آیات مورد بحث نکته پرسش برانگیزی وجود دارد و آن اینکه آیا لازم بود طوفان مذکور (با قدرت و شدتی که در این آیات توصیف شده است) هفت شبانه روز به طور پیوسته بوزد تا قوم عاد را تارومار کند؟


:mohandes::kotak::nini:

sosme;4927 نوشت:
[=Times New Roman]عذاب قوم عاد چگونه بود؟ آيات 19 و 20 سوره قمر مي‌گويد: [=Times New Roman]ما در يك روز نحس، بر سر آنان به طور پيوسته، طوفاني سخت فرستاديم؛ [كه] مردم را از جا مي‌كند، گويي تنه‌هاي نخلي بودند كه ريشه‌كن شده بودند.
[=Times New Roman]همچنين آيه 25 سوره احقاف (در ادامه آيات 21 تا 24) شدت طوفان را چنين توصيف مي‌كند: [=Times New Roman]طوفان] همه چيز را به دستور پروردگارش نابود مي‌كند. پس از طوفان چنان شد كه جز خانه‌هايشان چيزي ديده نمي‌شد…
[=Times New Roman]طبق اين آيات، طوفان سختي كه مردم را از جا مي‌كند و همه چيز را نابود مي‌كرد، در يك روز بر سر قوم عاد فرستاده شد و آنها را قتل‌عام كرد، به گونه‌اي كه پس از آن طوفان همه مردند و فقط خانه‌هاي آنها باقي ماند. اما آيه 16 سوره فصلت مي‌گويد: [=Times New Roman]ما در روزهايي نحس بر سر آنان طوفاني سخت فرستاديم…
[=Times New Roman]و آيات 6 و 7 سوره حاقّه مي‌گويند: [=Times New Roman]و اما [قوم] عاد، به وسيله تندبادي توفنده و سركش هلاك شدند؛ [كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپي بر آنان فرستاد..
[=Times New Roman]تناقض وجود دارد !ممکن است بگویید که آیه 19 سوره قمر فقط از آغاز طوفان سخن می گوید و معنای آن لزوما این نیست که کل حادثه در یک روز اتفاق افتاد. اما این توجیه با ظاهر آیه سازگار نیست و هیچکدام از مترجمان برجسته قرآن نیز آیه را چنین ترجمه نکرده اند. باز ممکن است بگویید که در متن عربی صفت مستمر (به معنای پیوسته یا ادامه دار) آمده است و اگر آن را به واژه یوم (روز) برگردانیم به این نتیجه می رسیم که آیه از یوم مستمر (روز پیوسته یا ادامه دار) سخن می گوید و این می تواند دو معنی داشته باشد: 1) روزی که طول آن برابر با چند روز معمولی است، و 2) چند روز متوالی. و در هر دو صورت تناقض رفع می شود. اما اولا دلیل محکمی برای این مدعا ( که مستمر صفت یوم است) نداریم و مفسران بزرگی مانند علامه طباطبایی (در المیزان) مستمر را وصف طوفان دانسته اند و مترجمان برجسته (مانند فولادوند) نیز آیه را بر همین مبنا ترجمه کرده اند و ثانیا یوم مستمر (روز پیوسته یا ادامه دار) اصولا معنای محصلی ندارد و دو معنای مذکور در بالا را با هیچ دلیلی نمی توان به این عبارت نسبت داد. معنای اول با عقل ناسازگار است (آیا خداوند به مدت هشت روز کره زمین را از حرکت به دور خورشید بازداشت و نظم منظومه شمسی را برهم زد تا قوم عاد را مجازات کند؟) و دومی خلاف قواعد لغت عرب است (اصولا اگر منظور خداوند از عبارت یوم مستمر چند روز است، آیا استفاده از واژه ایام صحیح تر و به فصاحت و بلاغت نزدیکتر نیست؟
[=Times New Roman]اما در اينجا مشكلات و تناقض‌هاي ديگري نيز به چشم مي‌خورد. آيه 25 سوره احقاف از طرفي مي‌گويد: شدت طوفان به حدي بود كه همه چيز را نابود مي‌كرد (و البته اگر قرار باشد كه عذاب الهي بصورت طوفان نازل شود، طبيعي است كه چنين خواهد بود. زيرا در غيراينصورت، مردمي كه در خانه‌هايشان پناه گرفته‌اند، جان سالم بدر مي‌برند و اين يعني نقض‌غرض از سوي خداوند) و از طرفي (در ادامه) مي‌گويد: پس از پايان طوفان، خانه‌هاي مردم برجا بود. اولاً چطور ممكن است طوفاني كه همهچيز را نابود مي‌كند،‌ حريف خانه‌هاي مردم عاد نشود؟ مگر خانه های مردم جزو همهچیز نبودند؟ آيا اين تناقض نيست؟ چطور ممكن است چنين طوفاني، يك شبانه‌روز (بنا به آيه 25 سوره احقاف) و يا هفت شبانه‌روز (بنا به آيه 7 سوره حاقّه) بطور پيوسته و مداوم بوزد و در پايان، خانه‌ها (حتی اگر از سنگ و سخره باشند) سالم بمانند؟ ثانياً اگر خانه‌ها سالم مانده باشند، مردمي هم كه در آنها پناه گرفته‌اند سالم مي‌مانند!؟ ممکن است بگویید طوفان مذکور حاوی گازی کشنده بود و ماندن در خانه نمی توانست آنها را نجات دهد. اما اگر خدا می خواست قوم عاد را با گاز خفه کند چه نیازی به طوفانی بود که همه چیز از جمله گیاهان و درختان و حیوانات بی گناه را از جا کنده و نابود کند؟ یک باد یا طوفان معمولی حاوی گازی که فقط برای انسان کشنده باشد برای مجازات آنها کافی بود. از اینها گذشته، در آیات مورد بحث نکته پرسش برانگیزی وجود دارد و آن اینکه آیا لازم بود طوفان مذکور (با قدرت و شدتی که در این آیات توصیف شده است) هفت شبانه روز به طور پیوسته بوزد تا قوم عاد را تارومار کند؟

با سلام


در پی ناسپاسی و نافرمانی قوم عاد از دستورات پیامبر خویش، خداوند برای عبرت دیگران و مجازات این قوم، با عذاب دردناكی زندگی آنها را در هم پیچید چنان که می‎فرماید: «اما عاد به وسیله تندبادی سركش، پر سر و صدا، سرد و مسموم به هلاكت رسیدند.»[1]

این در حالی است كه افرادی به جای عبرت گرفتن از این داستان‎های الهی، گمان کرده اند كه در این داستان قرآنی، تناقض و ضد و نقیض‎هایی وجود دارد، گویا تصورشان بر این است كه قرآنی كه مطالب آن ضد هم باشد دیگر اعتباری نخواهد داشت لذا در گفته ها و نوشته هاشان چنین می گویند:


1. خداوند در قرآن كریم گاهی می‎گوید: قوم عاد در روزی به هلاكت رسیدند،

2. بار دیگر گوید: هلاكت آنها چند روز طول كشید

3. باز می‎گوید: عذاب هفت شب و هشت روز بر قوم عاد وارد شد تا به هلاكت رسیدند.[2]

4. و یا می گوید: پس از طوفان چنان شد که جز خانه هاشان چیزی باقی نماند و ... و این‎ها همه ضد و نقیض یكدیگرند.

در پاسخ به اشکالات این افراد، با نگاهی ژرف به آیات قرآنی به روشنی دیده می‎شود كه این آیات نه تنها با هم ناسازگاری و تناقضی ندارند،‌ بلكه هر كدام در بیان قسمتی از این عذاب الهی و تکمیل یکدیگرند.


1. در سوره قمر آیه 19 می‎گوید: «روزی كه عذاب الهی شروع شد، یك روز سخت و شومی بود.» و مراد از یوم، قطعه‎ای از زمان است، چنان چه در عرف عادی نیز گویند: روزی كه فلان كار را انجام دادیم، سختی‎ها كشیدیم و به یقین منظور این نیست كه آن كار فقط یك روز طول كشید.[3] یا گاهی گفته می شود: از آن روز که این کار را شروع کردم، نتیجه ای حاصل نشده، آیا چون روزها متعدد است باید می گفت: از آن روزها که این کار را شروع کردم ... با دقت، مقصود آیه و مطلب مورد اشاره روشن و اشکال وارده مرتفع می گردد.

2. آیه 16 سوره فصلت نیز در بیان روزها و مدت آن نیست، بلكه می‎خواهد بگوید كه عذاب بر قوم عاد روزها به طول انجامید، یعنی روزی كه شروع شد، شوم بود و روزهایی هم كه ادامه داشت باز سخت و دردناك بود.[4]

3. در آیه 7 سوره حاقه این مدت عذاب را روشن ساخته و می‎فرماید: این باد سخت و تند كه شروعش شوم و دردناك بود و روزها ادامه داشت به مدت هفت شب و هشت روز پی در پی بوده است.[5]

4. و بالاخره در آیه 25 سوره احقاف، که می فرماید: "این بادی است که به امر خدا همه چیز را نابود و هلاک می سازد، پس شبی را صبح کردند و جز خانه های ویران اثری از آنها باقی نماند ..." [6] مقصود از "فاصبحوا" مقصود همان مرحلۀ آغاز عذاب است که در آیۀ 19 سورۀ قمر نیز بدان اشارت فرموده است.

5. و در پاسخ کسی که بگوید: وقتی شدت عذاب به حدی بوده که در یک شب مقصود حاصل بوده ادامۀ آن تا هفت شب و هشت روز، ضرورتی نداشته، گفتنی است: از آنجائیکه فلسفۀ عذاب الهی برای قوم عاد و یا هر قوم دیگری علاوه بر هلاکت و نابودی آن قوم ناسپاس و کافر پیشه، درس عبرت و نوعی اتمام حجت برای آیندگان بوده، عذاب را به کیفیتی نازل می کند که در شدید ترین حالت قابل تصور و در بالاترین درجۀ خوف و ترس برای حصول نتیجه در مسیر عبرت و بمنظور پشیمانی سایرین و آیندگان باشد. هدف، نشان دادن جلوه ای هر چند کوچک و پایین از قدرت و قهر و عذاب الهی است.

6. و اینکه فرموده جز خانه هاشان اثر از چیزی باقی نماند، مقصود نه آنست که خانه هاشان در اثر طوفان دست نخورده باقی مانده و هیچ تغییری نکرده بلکه خانه های شان به عبارت آغازین آیه یعنی "تدمر کل شیء ..." معطوف شده و ویران گردیده. چنان که مرحوم الهی قمشه ای در ترجمۀ آیه، مفهوم را رسانده است. و آنچه از خانه هاشان باقی مانده ویرانه هائی است برای عبرت دیگران و آیندگان. و البته قرار هم نبوده که خانه ها بطور کلی ویران شود و هیچ اثری از هیچ چیز باقی نماند، که در اینصورت نشانه و علامتی برای عبرت گیری آیندگان باقی نمی ماند. (دقت کنید)

به همین جهت، می بینیم که امام فخر رازی نیز، در تفسیر خود از آن واقعه، به این مطلب اشاره نموده: "نخستين بار كه متوجه ابر سياهِ پر گرد و غبار شدند، وقتي بود كه آن باد به سرزمين آنها رسيد و چهار پايان و چوپانان آنها را كه در اطراف بودند، از زمين برداشت و به هوا برد، خيمه‎‎ها را از جا مي‎كند و چنان بالا مي‎برد كه آنها به صورت ملخي ديده مي‎شدند، هنگامي كه آن صحنه وحشت بار را ديدند، فرار كردند و به خانه‎هاي خود پناه بردند و درها را به روي خود بستند، ‌ولي باد آن چنان تند بود كه درها را از جا ميكند، و آنها را بر زمين ميكوبيد و با خود ميبرد و پيكرهاي بي‎جان آنها را زير خروارها شن، پنهان مي‎ساخت. [7]

بنابراین، چنانکه مشهود است، بین این آیات هیچ گونه تضاد و تناقضی وجود ندارد، چرا كه هر كدام در بیان مطلبی و در جهت تکمیل یکدیگر بوده‎اند، آیات 19 قمر و 16 فصلت، فقط در بیان، سخت بودن و مستمر و پی در پی نازل شدن عذاب، آیه 7 سوره حاقه مدت این روزها را روشن ساخته، و آیۀ 25 سورۀ احقاف به ویرانی همه چیز، الا ویرانه های
خانه هاشان اشارت می کند.

و در پایان این نوشتار، باری دیگر به مظلومیت امیر بیان علی (ع) و غربت و مظلومیت سخنان گهربار ایشان اشارت می کنیم که در نهج البلاغه اش فرمود: "ما اکثر العبر و اقل الاعتبار؛ چه بسیارند عبرت ها و چه کم است عبرت گیرنده"

فاعتبرو یا اولی الابصار ...

موفق باشید ...:roz:

پاورقی_______________________________________

[1] . حاقه / 6.
[2] . ر. ك: قمر / 19. فصلت / 16، حاقه / 7.
[3] . رو ك: طبرسی،‌فضل؛ مجمع البیان، ترجمه: میرباقری و....، تهران، فراهانی، اول ج 24،‌ص 29 و مكارم شیرازی،‌ناصر؛ نمونه، تهران، دارالكتاب الاسلامیه، ج 23، ص 37 و طباطبایی، محمد حسین،‌ المیزان، ترجمه موسوی همدانی قم، اسلامی، 1363 هـ . ش، ج 19، ص 107.
[4] . همان. بنقل از سایت اندیشه قم با کمی تغییر و حذف و اضافات.
[5] . حاقه / 7.
[6]. احقاف، 25. ترجمۀ الهی قمشه ای
[7]. تفسير فخر رازي، ج 28، ص 28.

اینم منبع کپی پیستهای دوستمون از سایت ضد دین زندیق zandiq.com/articles/0000000366.shtml

مرسي گمنام آدرسشو گم كرده بودم!!!!!!!!!!

درضمن اگ منبعشو ميذاشتم ويرايش و حذف ميشد حالا نميدونم چرا مدير اجرايي لينكي كه شما دادي رو حذف نكردند!!!!
چون در تاپيك چه كسي اذان پيامبر را تغيير داد من منبع گذاشتم به همين بهونه چند خط واسه يه نيم خط ورپريد!!
حالا چون شمايي لينكهاي خلاف قوانين سايت !!!!! بذاري ويرايش نميشه ؛)
بازم دست شما مرسي جدي جدي گم كرده بودم آدرسشو!

sosme;4997 نوشت:
مرسي گمنام آدرسشو گم كرده بودم!!!!!!!!!!

درضمن اگ منبعشو ميذاشتم ويرايش و حذف ميشد حالا نميدونم چرا مدير اجرايي لينكي كه شما دادي رو حذف نكردند!!!!
چون در تاپيك چه كسي اذان پيامبر را تغيير داد من منبع گذاشتم به همين بهونه چند خط واسه يه نيم خط ورپريد!!
حالا چون شمايي لينكهاي خلاف قوانين سايت !!!!! بذاري ويرايش نميشه ؛)
بازم دست شما مرسي جدي جدي گم كرده بودم آدرسشو!

دوست عزیز من به این قصد لینک منبع ر وگذاشتم که بهتون بگم مطالبی رو که مینویسید کپی می باشد حداقل جوابشم می توانید با کپی کردن بنویسید بهتره واقعا دنبال حقیقت باشید به هر کسی بتوانید دروغ بگید به خودتان نمیتوانید دروغ بگید

موفق باشید

دوسا عزيز در سايت مذكور من جوابي نديدم كه كپي پيست كنم !
ضمنا جدي تشكر كردم !!!
و ايضا تعجب!!
كاش منم در حد شما حقوق كاربري داشتم ...
بيخيال
كاش منم ميتونستم منبع بذارم با آزادي كه شما داريد و چندين خط پستم نميپريد واسه نيم خط لينك گذاشتن.....

برام مهم نيست . بازم بيخيال

پرسش:
عذاب قوم عاد چگونه بود؟ چون بین آيات 19 و 20 سوره قمرو 25 سوره احقاف و 16 سوره فصلت و 6 و 7 سوره حاقّه تناقض دیده می شود.

پاسخ:
با تاملی که در این آیات داشته باشیم بر ما روشن خواهد شد که این آیات نه تنها با هم ناسازگاری و تناقضی ندارند،‌ بلكه هر كدام در بیان قسمتی از این عذاب الهی و تکمیل یکدیگرن می باشند.
آیات 19 قمر و 16 فصلت، فقط در بیان، سخت بودن و مستمر و پی در پی نازل شدن عذاب، آیه 7 سوره حاقه مدت این روزها را روشن ساخته، و آیۀ 25 سورۀ احقاف به ویرانی همه چیز، الا ویرانه های خانه هاشان اشارت می کند لذا هیچ تناقضی در این آیات مشاهده نمی شود.

موضوع قفل شده است