احادیث و روایاتی که واقعی هستند اما از نظر عقلی مردودهستند !

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احادیث و روایاتی که واقعی هستند اما از نظر عقلی مردودهستند !

علامه سید محمد حسین طباطبایی در کتابی به نام « سنن النبی » ترجمه ی حامد رحمت کاشانی به بررسی سنت پیامبر با توجه به احادیث و روایات پرداخته است که میخواهم آن ها را با یکدیگر بررسی کنیم !

ملحقات باب شمائل
صفحه 234
شماره 51
51- روایت شده :
رسول خدا پشت سرش را مانند مقابل خود میدید .

دروغ یا حقیقت ؟ شما بگویید >!

شکست ناپذیردر مناظره;34070 نوشت:
علامه سید محمد حسین طباطبایی در کتابی به نام « سنن النبی » ترجمه ی حامد رحمت کاشانی به بررسی سنت پیامبر با توجه به احادیث و روایات پرداخته است که میخواهم آن ها را با یکدیگر بررسی کنیم !

ملحقات باب شمائل
صفحه 234
شماره 51
51- روایت شده :
رسول خدا پشت سرش را مانند مقابل خود میدید .

دروغ یا حقیقت ؟ شما بگویید >!

سلام

بابا مگر نسبیت انیشتین رو نخوندین

انیشتین می گفت اگر به من تلسکوپی را بدهند که تا بی نهایت را بنگرم پس پشت سرم رو می تونم ببینم !!!

راستی شکست نا پذیر تو طرفدار [="red"]کلینت ایستوود[/] هستی یا [="red"]هوارد فاست[/]

چه جور دیدنی؟

دینی روحی یا جسمی؟

شکست ناپذیردر مناظره;34070 نوشت:
علامه سید محمد حسین طباطبایی در کتابی به نام « سنن النبی » ترجمه ی حامد رحمت کاشانی به بررسی سنت پیامبر با توجه به احادیث و روایات پرداخته است که میخواهم آن ها را با یکدیگر بررسی کنیم !

ملحقات باب شمائل
صفحه 234
شماره 51
51- روایت شده :
رسول خدا پشت سرش را مانند مقابل خود میدید .

دروغ یا حقیقت ؟ شما بگویید >!

محذور عقلی این حدیث چیه؟
دقت کنید که فرقه بین نفهمیدن درستی یه مطلب و فهمیدن نادرستی اون...

دیدن که نباید با چشم انجام بشه ، همینه که شما بدونید پشت سرتون یا مثلا پشت دیوار یا در فلان مکان داره چه اتفاقی می افته در واقع دارید اون جا رو می بینید . این چشمی هم که تو کاسه سر هست ابراری هست برای دیدن جلوی شما و لزوما نیاز نیست شما حتما با همین چشم بتونید اتفاقات رو تشخصی بدید .

شکست ناپذیردر مناظره;34070 نوشت:
دروغ یا حقیقت ؟ شما بگویید >!


سلام و تشكر از سئوال شما

مشكل كسي كه اين مسائل را دروغ مي پندارد اينست كه انبياء را نشناخته است و به معجزات آنان اعتقادي ندارد علم غيب را نمي فهمد و به قرآن ايمان ندارد وقتي كه مي فرمايد :

عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً (26و 27 جن)
داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏سازد،* مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏دهد ...

لذا بايد با او از اساس نبوت سخن گفت نه از راستي احاديث ، تا بحث روال منطقي بيابد

موفق باشيد

عاشق;34110 نوشت:

سلام و تشكر از سئوال شما

مشكل كسي كه اين مسائل را دروغ مي پندارد اينست كه انبياء را نشناخته است و به معجزات آنان اعتقادي ندارد علم غيب را نمي فهمد و به قرآن ايمان ندارد وقتي كه مي فرمايد :

عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً (26و 27 جن)
داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏سازد،* مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏دهد ...

لذا بايد با او از اساس نبوت سخن گفت نه از راستي احاديث ، تا بحث روال منطقي بيابد

موفق باشيد

جناب عاشق این آیه را بسیاری به قول معروف برای اثبات علم پیامبر علم می کنند

ولی یک کمی هم در خود آیه دقت کنید

اگر کلمه ی من در آیه تبعیضیه باشه شامل هر رسولی که نمی شود

بلکه بعضی از رسولها

و آن رسولها را فقط خدا می شناسد علاوه بر این خود رسول هم حامل مفاهیم متعددی است

پس اینطور نیست که مطلقا و چشم بسته آن را بدون در نظر گرفتن موارد فوق ایه را به یک فردخاصی

محدود کنیم ودیگر احتمالات را نادیده بگیریم

غلامعلی نوری *;34116 نوشت:
جناب عاشق این آیه را بسیاری به قول معروف برای اثبات علم پیامبر علم می کنند

سلام برادر گرانقدر جناب نوري
تشكر از اظهار نظر شما

اما پاسخ شما :

اولا "مِن" در آيه مِن تبعيضيه نيست بلكه بيانيه است و اما دلائل و شواهد آن :

تا آنجا كه من ديدم ، هيچ كتاب ادبي تفسيري نگفته است مِن تبعيضيه است ولي بيانيه بودن مِن را خيلي ها گفته اند مانند:

1- زمخشري (سني) در كشاف گفته است: و مِنْ رَسُولٍ تبيين لمن ارتضى‏

2- نيشابوري(سني) در تفسير غرائب القرآن گفته است: و مِنْ رَسُولٍ بيان لِمَنِ ارْتَضى‏

3- عاملي(شيعه) در الوجيز گفته است: مِنْ رَسُولٍ بيان ل «من»

4- طبرسي(شيعه) در جوامع الجامع گفته است : تبيين ل «مَنِ ارْتَضى‏»


ثانياً به فرض بعيد مِن تبعيضيه باشد علم غيب برخي از انبياء را رد مي كند و نه علم غيب پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله را چرا كه ممكن است آن بعضي كه علم غيب ندارند غير از حضرت ايشان باشند.

مانند اينكه من بگويم برخي نانواها نان پختن بلد نيستند ، آنوقت نانواي محل ما از من شكايت كند كه به من توهين كردي و به من گفتي كه نان پختن بلد نيستم !!! آيا من به او توهين كردم و شكايتش درست است!

موفق باشيد

با سلام وتشکر

مکرر گفتیم که عقل ، لازم است اما کافی نیست !

درست است که بدون عقل ، استقراء و اثباتی صورت نمیگیرد اما این به معنای استقلال عقل در جمیع مراتب نیست .

واما حدیثی را که دوست محترممان در بادی موضوع آوردند و از سنن النبی مرحوم علامه (رحمه الله ) اقتباس فرمودند شواهد وقرائن متعددی از کتب مخالف و موافق دارد :

في حديث أبي هريرة رضي الله عنه مرفوعا : وأقيموا الصف في الصلاة ، فإن إقامة الصفّ من حُسْنِ الصلاة . وفي حديث أنس رضي الله عنه قال : أُقيمت الصلاة فأقبل علينا رسول الله صلى الله عليه وسلم بوجهه فقال : أقيموا صفوفكم وتراصوا ، فإني أراكم مِن وراء ظهري . رواه البخاري ومسلم .

وفي حديث أنس رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال : أقيموا صفوفكم فإني أراكم من وراء ظهري . رواه البخاري .

قال الإمام أحمد : كان يَرى مِن خَلْفه كما يَرى مِن بين يَديه .
وَتَنَامُ عينه ( ( ( عينيه ) ) ) وَلَا يَنَامُ قَلْبُهُ فَلَا نَقْضَ بِنَوْمِهِ مُضْطَجِعًا
وَتَقَدَّمَ ذلك في نَوَاقِضِ الْوُضُوءِ
وَيَرَى من خَلْفِهِ كما يَرَى من أَمَامِهِ
قال الْإِمَامُ أَحْمَدُ رَحِمَهُ اللَّهُ وَجُمْهُورُ الْعُلَمَاءِ هذه الرُّؤْيَةُ رُؤْيَةُ الْعَيْنِ حَقِيقَةً .

وقال أَبُو الْوَلِيد الباجي :
ذَهَبَ الْجُمْهُورُ إِلَى أَنَّهُ مِنْ رُؤْيَةِ الْبَصَرِ . قَالَ : وَهُوَ الصَّحِيحُ عِنْدِي ؛ لأَنَّهُ لَوْ أَرَادَ بِهِ الْعِلْمَ مَا كَانَ لِقَوْلِهِ : " مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِي " فَائِدَةٌ ، إذْ لا فَرْقَ بَيْنَ أَنْ يَعْلَمَ ذَلِكَ مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِهِ أَوْ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ ، وَإِنَّمَا أَرَادَ بِهِ إعْلامَهُمْ بِأَنَّهُ يَرَى مَعَ إقْبَالِهِ عَلَى قِبْلَتِهِ مَا وَرَاءَ ظَهْرِهِ . وَقَدْ قَالَ بَعْضُ النَّاسِ : إِنَّ ذَلِكَ مِمَّا خُصَّ بِهِ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم أَنْ يَنْظُرَ مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِهِ مِنْ غَيْرِ الْتِفَاتٍ . وَلا يَبْعُدُ ذَلِكَ . اهـ .

ودر کتب خاصه در اصول کافی وخصال ومعانی الاخباروعیون اخبار رضا :

امام رضاعلیه السلام می فرماید: «للامام علامات: یکون اعلم الناس واحکم الناس واتقی الناس واحلم الناس واشجع الناس، واسخی الناس واعبد الناس . . . ویکون مطهرا ویری من خلفه کما یری من بین یدیه; .
امام دارای نشانه هایی است: او داناترین مردم، بهترین انسانها در قضاوت، با تقواترین مردم، بردبارترین مردم، شجاع ترین مردم، سخاوتمندترین مردم و عابدترین مردم می باشد . . . و پاکیزه [از گناهان و معصوم است] و از پشت سر همچون از پیش رو می بیند .»

همچنین از امام باقر (ع) :

عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا (؟)عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لِلْإِمَامِ عَشْرُ عَلَامَاتٍ يُولَدُ مُطَهَّراً مَخْتُوناً وَ إِذَا وَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتِهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَيْنِ وَ لَا يُجْنِبُ وَ تَنَامُ عَيْنَاهُ وَ لَا يَنَامُ قَلْبُهُ وَ لَا يَتَثَاءَبُ وَ لَا يَتَمَطَّى وَ يَرَى مِنْ خَلْفِهِ كَمَا يَرَى مِنْ أَمَامِهِ وَ نَجْوُهُ كَرَائِحَةِ الْمِسْكِ وَ الْأَرْضُ مُوَكَّلَةٌ

وَ ابْتِلَاعِهِ وَ إِذَا لَبِسَ دِرْعَ رَسُولِ اللَّهِ ص كَانَتْ عَلَيْهِ وَفْقاً وَ إِذَا لَبِسَهَا غَيْرُهُ مِنَ النَّاسِ طَوِيلِهِمْ وَ قَصِيرِهِمْ زَادَتْ عَلَيْهِ شِبْراً وَ هُوَ مُحَدَّثٌ إِلَى أَنْ تَنْقَضِيَ أَيَّامُهُ

بنابراین چون طرق حدیث منحصر به یک طریق نیست ومعتضد به قرائن وشواهد کافی است این حدیث دارای اصلی است و از قرآن کریم مخالفی ندارد بلکه موافق آیه شریفه :

و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤ منون و ستردون إ لی علم الغیب و الشهدة فینبئکم بما کنتم تعملون (105 توبه)

درجائیکه مومنین چه مرده وچه زنده بواسطه تقرب به ذات بی مثال الله جلت عظمته ، خلیفه وجانشین الله میشوند اینگونه اعمال از سرور خلائق بسی مقبولتر است.

والحمد لله .

عاشق;34161 نوشت:
سلام برادر گرانقدر جناب نوري
تشكر از اظهار نظر شما

اما پاسخ شما :

اولا "مِن" در آيه مِن تبعيضيه نيست بلكه بيانيه است و اما دلائل و شواهد آن :

تا آنجا كه من ديدم ، هيچ كتاب ادبي تفسيري نگفته است مِن تبعيضيه است ولي بيانيه بودن مِن را خيلي ها گفته اند مانند:

1- زمخشري (سني) در كشاف گفته است: و مِنْ رَسُولٍ

تبيين لمن ارتضى‏

2- نيشابوري(سني) در تفسير غرائب القرآن گفته است: و مِنْ رَسُولٍ

بيان لِمَنِ ارْتَضى‏

3- عاملي(شيعه) در الوجيز گفته است: مِنْ رَسُولٍ

بيان ل «من»

4- طبرسي(شيعه) در جوامع الجامع گفته است :

تبيين ل «مَنِ ارْتَضى‏»


ثانياً به فرض بعيد مِن تبعيضيه باشد علم غيب برخي از انبياء را رد مي كند و نه علم غيب پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله را چرا كه ممكن است آن بعضي كه علم غيب ندارند غير از حضرت ايشان باشند.

مانند اينكه من بگويم برخي نانواها نان پختن بلد نيستند ، آنوقت نانواي محل ما از من شكايت كند كه به من توهين كردي و به من گفتي كه نان پختن بلد نيستم !!! آيا من به او توهين كردم و شكايتش درست است!

موفق باشيد

سلام بر عاشق:Kaf:

بله آورده ی شما درست است در تفاسیری که اینجانب هم دید ه ام می گویند بیانیه است اما اگر هم تبعیضیه باشد باز علم بعضی ها را تایید می کند

امادر کل مجوز تفویض گوشه هایی از علم غیب بسته به ارتضا است یعنی [="Red"]باز در مجموع مشروط و تبعیضیه می شود[/] یعنی برای رسولی که خدا بپسندد نه همه رسولها ( برای بعضی ها که به ارتضا مشروط شده اند )

[="Red"][="Blue"]امابحث مهمتر کلمه ی رسول است [/][/]

رسول ممکن است منظور غیر پیامبران هم باشد مثل فرشته ها و جبریل به آیه نگاه کنید

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ(هود/69)

و به راستي فرستادگان ([="red"] فرشته ها[/])ما براي ابراهيم مژده آوردند سلام گفتند پاسخ داد سلام و ديري نپاييد که

گوساله‏اي بريان آور

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ(التکوير/19)

که [قرآن] سخن فرستاده بزرگواري است(=[="Red"]جبریل)[/]

اصل سخن اینجانب هم همین است

بنابراین
[="red"] [="Blue"]رسول [/][/] [="Red"]در من ارتضی من رسول[/] را قطعا ومنحصرا نمی توان پیامبر دانست شاید منظورغیر پیامبر

باشد

غلامعلی نوری *;34184 نوشت:
بنابراین رسول در من ارتضی من رسول را قطعا ومنحصرا نمی توان پیامبر دانست شاید منظورغیر پیامبر باشد


آفرين :Kaf:

پس قطعا هم نمي توان علم غيب را درباره پيامبر ما صلي الله عليه و آله مردود دانست

لذا مسئله بر مي گردد به همان جايي كه ابتدا عرض كردم يعني مباحث كلامي درباره نبوت و ويژگي هاي نبي و اينكه اگر نبي علم غيب نداشته باشد آيا مي تواند پيامبر باشد يا خير مي تواند تلقي وحي و اخبار از آسمان داشته باشد يا خير ؟

از نظر ما پيامبري كه نتواند تلقي وحي داشته باشد و اخبار از غيب نكند ، پيامبر نيست و معجزات او قابل اثبات نيست

اما اين بحث خارج از موضوع است لذا بايد در تاپيك جداگانه اي بحث شود هر چند بحث هايي هم در سايت در اين باره وجود دارد كه قابل استفاده است

موفق باشيد

جالبه بدونید، در زندگی نامه ی مرحوم آیت الله بهجت در یکی از کتابهای معتبر زیر نظر دفتر ایشون، می خوندم که ایشون می گفتن من در همون جوونی خیلی در مراقبه جدی بودم و در همون جوانی حق تعالی به من توانایی هایی داد، از جمله اگه اراده کنم پشت سرم رو می بینم(نقل به مضمون کردم)...
این مطلب مال چند سال پیشه و متاسفانه الان به اون کتاب دسترسی ندارم، ولی اگه پیدا کردم
می یارم...

موضوع را پیچیده کردید !
تمام بحث من در اینجا بر پایه علم و منطق است ! بنابراین منتظر این هستم تا دوستان به صورت علمی اگر به این روایت اعتقاد دارند آن را ثابت کنند تا عقل هم آن را بپذیرد !
برای کسی که مسلمان نیست کتاب قران نمیتواند منبعی برای ثابت کردن ادعا باشد !
نتیجه گیری بر پایه غیر مشترکات محال است !

غلامعلی نوری *;34093 نوشت:
سلام

بابا مگر نسبیت انیشتین رو نخوندین

انیشتین می گفت اگر به من تلسکوپی را بدهند که تا بی نهایت را بنگرم پس پشت سرم رو می تونم ببینم !!!

راستی شکست نا پذیر تو طرفدار کلینت ایستوود هستی یا هوارد فاست

درود بر شما
طبق گفته خودتان انیشتین گفته است « اگر » به من تلسکوپی میدادید ! به کلمه « اگر » توجه کنید !
حال اینکه چنین تلسکوپی هم وجود ندارد و این تنها یک فرضیه میباشد و اصلا ارتباط این قضیه با پیامبر اسلام چیست ؟
ببخشید من متوجه این نمیشوم که ایستوود یا فاست چه ربطی به موضوع بحث ما دارد ؟
اگر از موضوع اصلی خارج نشویم بهتر میتوانیم به بحث بپردازیم

با سلام وتشکر از همه دوستان ابتدا باید منظورتان را از علم و عقل ومنطق مشخص کنید و در ضمن اعتقاد خود را بیان کنید تا بشود طبق معتقد شما جواب داد . اگر مسلمانید همه عالمان اسلامی چنین حدیثی را مخالف عقل نمیدانند .وایات قران را چنین بی مبنا تفسیر نمیکنند .ولی اگر دین دیکری داریدباید ابتدا راجع به حقانیت دین شما بر طبق عقل بحث کرد .اینجاست که عقل به تنهایی کارساز است.در ضمن علم فقط علم تجربی نیست و عقل هم از کلمات چند وجهی است .حتی منطق هم انواعی دارد که هر کدام کاربرد خود را دارد.

سید مهدی;34306 نوشت:
با سلام وتشکر از همه دوستان ابتدا باید منظورتان را از علم و عقل ومنطق مشخص کنید

چیستی و تعریف علم خود یک مبحث بزرگ علمی فلسفی است که آنرا "فلسفه علم" نامند. علم درباره بدست آوردن دانش دقیق و قابل اتکا از دنیای اطراف مااست، کلمه علم در عربی به چندین معنی است، به معنی دانستن، دانش و حتی آموختن وآموزیدن. اما در انگلیسی علم "Science" از ریشه لاتین "Scire" به معنی دانش است. در فارسی و عربی کلمه ای کمستقیماً به این کلمه انگلیسی اشاره کند وجود ندارد، اما منظور از علم در ایننوشتار همان Science است. علم درواقع کشف کردن (و نهاختراع کردن) واقعیت هایی است که وجود و جریان کلی آنها بطور کلی مستقل از وجودانسانی و عوامل ادراک انسانی (حس، خیال و عقل) باشد (یعنی وجود عینی داشته باشند) واگر مسئله و قضیه ای بر این اساس و مفهوم استوار باشد آن قضیه و مفهوم را را قضیه ومفهوم علمی گویند. میتوان مفاهیم را به علمی و غیر علمی و ضد علمی دسته بندینمود.

روش علمی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:

1.مشاهده جنبه هایی از دنیای اطراف

2.ساختن تئوری سازگار با مشاهده

3.ایجاد پیشبینی های آزمون پذیر در مورد این تئوری

4.آزمودن پیشبینیها با آزمایش و یا انجام مشاهده های بیشتر

5.ویرایش تئوری با توجه اطلاعات و دانسته های جدید

6.بازگشت به مرحله سوم

آزمودن در علم با هدف از بین بردن تئوریها و رد کردن و تختئه وابطال آنها انجام میگیرد، یعنی یک کشف علمی وقتی انجام گرفته است که تئوریهای قبلیتوسط شخصی ابطال گردند. بنابر این دانشمندان همواره در تلاشند که یافته ها و دانستههای دانشمندان قبلی را باطل کنند تا نظریات و یافته های علمی تازه تری به دست آورندو این خود غنی بودن علم است. هر آنچه علمی است ابطال پذیر است.

بر خلاف باوری که عوام دارند هر آنچه یک نظر غیر قابل تردید ترباشد، آن نظر غیر علمی تر است، علم دنیای قطعیات نیست! مذهب و تخیلات مطالبی رابصورت قطعی و یقین مطرح میکنند و همین نکته ضد علم بودن آنها را نشان میدهد.

علم عبارت است از انکشاف واقعیتی که وجود و جریان کلی آن بی نیازاز من و عوامل درک انسانی (حس، خیال، عقل) بوده باشد که با آن ارتباط برقرار نمودهاست. در عین حال قضیه و مساله ای را که از این نوع انکشاف حکایت کند قضیه علمیگویند. هر نظریه که با هیچ پیشامد قابل تصور نتواند مردود شود، غیر علمی است. ابطالناپذیری، حسن یک نظریه نیست (که مردمان غالباً چنان تصور میکنند)، بلکه عیب آناست.

قضیه علمی نه قابل اثبات است نه قابل رد، اگر چیزی بطور مطلق وقطعی غیر قابل رد کردن باشد آن چیز علمی نیست! نظریه فرضیه و تئوری هیچ کدام قطعیتندارند و قطعیت در علم بی معنی است. علم دنبال قطعیات نیست بلکه بدنبال ظنیاتاست!

اساسا پدیده های علمی اگر تنها مبتنی بر مشاهده و آزمایش باشند ازحد تئوری بالاتر نمیروند، چیزهایی که در فیزیک و سایر علوم با فرنام "قانون" ازآنها یاد میشوند در واقع تئوری هایی هستند که افرادی آنها را ارائه داده اند، مثلاًتئوری قوانین حرکتی نیوتون. البته مفاهیمی در علم وجود دارند که تئورم (Theorem) یا قضیه هستند، این مفاهیم مستقیماً از ریاضیات مشتقشده اند به همین دلیل است که قطعیت دارند، اما همین قطعیت آنها نیز باعث نمیشود کهنتوان روی درستی آنها شک کرد.

چیزی تئوری است که هیچ مدرک محکمی علیه آن وجود نداشته باشد، اگریک تئوری با واقعیت و آزمایش جور در نیاید دیگر آنرا تئوری نخواهند نامید.

سید مهدی;34306 نوشت:
در ضمن اعتقاد خود را بیان کنید تا بشود طبق معتقد شما جواب داد . اگر مسلمانید همه عالمان اسلامی چنین حدیثی را مخالف عقل نمیدانند .وایات قران را چنین بی مبنا تفسیر نمیکنند .ولی اگر دین دیکری داریدباید ابتدا راجع به حقانیت دین شما بر طبق عقل بحث کرد .اینجاست که عقل به تنهایی کارساز است.در ضمن علم فقط علم تجربی نیست و عقل هم از کلمات چند وجهی است .حتی منطق هم انواعی دارد که هر کدام کاربرد خود را دارد.

خیر مسلمان نیستم من آتئیست هستم !

در مورد علم و منطق هم توضیح دادم
منطق یعنی با استدلال ، استدلالی که روش علمی آن را بپذیرد
امیدوارم بیش از این از بحث اصلی خارج نشوید

با تشکر راجع به علم مطالبی که از عربی وغیره نقل کردید صرف معنای لغوی است که از نظر علمی مخدوش است چون بحث ما راجع به علم اصطلاحی است .اما مطالب بعدی شما صرف نظر از تناقض ماهوی فقط شامل بخشی از علم تجربی است.در پایان چون شما مسلمان نیستید همانطور که قبلا گفتم به جای طفره رفتن از بحث راجع به اصول دین اسلام(که دوستان کلامی جوابگوی شماخواهند بود)وبه مسایل درون دینی پرداختن(که کاملا خلاف علم مناظره است) بهتر است به علم ومنطق وعقل توجه فرموده وابتدا اساس اسلام که همان توحید است را در منظر بحث قرار دهید .باز هم از همه دوستان از مسلمان و غیر مسلمان کمال تشکر را دارم.

سید مهدی;34313 نوشت:
با تشکر راجع به علم مطالبی که از عربی وغیره نقل کردید صرف معنای لغوی است که از نظر علمی مخدوش است چون بحث ما راجع به علم اصطلاحی است .اما مطالب بعدی شما صرف نظر از تناقض ماهوی فقط شامل بخشی از علم تجربی است.در پایان چون شما مسلمان نیستید همانطور که قبلا گفتم به جای طفره رفتن از بحث راجع به اصول دین اسلام(که دوستان کلامی جوابگوی شماخواهند بود)وبه مسایل درون دینی پرداختن(که کاملا خلاف علم مناظره است) بهتر است به علم ومنطق وعقل توجه فرموده وابتدا اساس اسلام که همان توحید است را در منظر بحث قرار دهید .باز هم از همه دوستان از مسلمان و غیر مسلمان کمال تشکر را دارم.

علم اصطلاحی چیست ؟ و چرا صرف معنای لغوی از نظر علمی مخدوش است ؟
بحث پیرامون توحید در جای خود بحث پیرامون مطالب غیر واقع و غیر منطقی اسلامی هم در جای خود این تناقض نیست بلکه هر کدام در جای خود بررسی میشود همانطور که الان این اتفاق دارد می افتد
به نظر میرسد شما هم قبول دارید که این روایت ( دیدن پشت سر ) کاملا غیر علمی و خلاف واقع است ! در غیر اینصورت حتما اثبات میکردید !

به نظر من این عده معجزه را غیر علمی می دانند
برای مثال چطور ممکن است ابراهیم ع به داخل آتش شود ولی به او آسیبی نرسد؟
یا چطور ممکن است حضرت یونس داخل نهنگ شود ولی زنده بماند؟

شکست ناپذیردر مناظره;34295 نوشت:
موضوع را پیچیده کردید ! تمام بحث من در اینجا بر پایه علم و منطق است ! بنابراین منتظر این هستم تا دوستان به صورت علمی اگر به این روایت اعتقاد دارند آن را ثابت کنند تا عقل هم آن را بپذیرد ! برای کسی که مسلمان نیست کتاب قران نمیتواند منبعی برای ثابت کردن ادعا باشد ! نتیجه گیری بر پایه غیر مشترکات محال است !


سلام و تشكر از بحث شما

موضوع اصلا پيچيده نيست

اثبات حتي قضاياي علمي و منطقي محض هم مقدماتي مي طلبد كه اگر آن مقدمات را نپذيريد اثبات آنها ممكن نيست

خوب اگر من در برابر يك فيزيكدان ، ادعا كنم نظريه و دانش فيزيك كوآنتوم و تصادفي بودن ذرات ، كاملا بي منطق و غير علمي است.

آن فيزيكدان چند سئوال را به صورت مقدماتي از من مي پرسد تا بتوانيم بحث منطقي كنيم :

سئوال اول : آيا شما به وجود علمي به نام فيزيك معتقديد ؟
سئوال دوم : آيا شما مفهوم فيزيك كوآنتوم را مي دانيد ؟
سئوال سوم : آيا شما معناي تصادفي بودن ذرات را در فيزيك كوآنتوم مي دانيد ؟

حال فرض كنيم پاسخ من به تمام سئوالات فوق خير باشد ، شما بگوييد آيا من مي توانم درباره اين مسئله خاص با آن فيزيكدان محترم بحث كنم

حال ملاحظه مي كنيد كه كار شما هم عين من است يعني با اينكه به اسلام اعتقادي نداريد و نبوت حضرت محمد صلي الله عليه و آله را قبول نداريد ، اشكال به غير علمي بودن يك گزاره كاملا ديني و اسلامي از رفتار حضرتش مي كنيد .

مي بينيد كه اصلا پيچيده نيست بلكه كاملا منطقي است كه بحث ما با شما بايد در مباحث اصلي اعتقادي با اسلوب عقلي مورد قبول شما ، صورت گيرد تا طبق فرمايش شما بحث در مشتركات باشد تا نتيجه اي بتوان از آن حاصل كرد

موفق باشيد

kiuhnmgtrdcv;34363 نوشت:
به نظر من این عده معجزه را غیر علمی می دانند
برای مثال چطور ممکن است ابراهیم ع به داخل آتش شود ولی به او آسیبی نرسد؟
یا چطور ممکن است حضرت یونس داخل نهنگ شود ولی زنده بماند؟

مشخصا همین طور است ! چون هیچ دلیل علمی بر این باره وجود ندارد
و این داستانها را یک داستان تخیلی بیش نمیدانیم !

عاشق;34364 نوشت:

سلام و تشكر از بحث شما

موضوع اصلا پيچيده نيست

اثبات حتي قضاياي علمي و منطقي محض هم مقدماتي مي طلبد كه اگر آن مقدمات را نپذيريد اثبات آنها ممكن نيست

خوب اگر من در برابر يك فيزيكدان ، ادعا كنم نظريه و دانش فيزيك كوآنتوم و تصادفي بودن ذرات ، كاملا بي منطق و غير علمي است.

آن فيزيكدان چند سئوال را به صورت مقدماتي از من مي پرسد تا بتوانيم بحث منطقي كنيم :

سئوال اول : آيا شما به وجود علمي به نام فيزيك معتقديد ؟
سئوال دوم : آيا شما مفهوم فيزيك كوآنتوم را مي دانيد ؟
سئوال سوم : آيا شما معناي تصادفي بودن ذرات را در فيزيك كوآنتوم مي دانيد ؟

حال فرض كنيم پاسخ من به تمام سئوالات فوق خير باشد ، شما بگوييد آيا من مي توانم درباره اين مسئله خاص با آن فيزيكدان محترم بحث كنم

حال ملاحظه مي كنيد كه كار شما هم عين من است يعني با اينكه به اسلام اعتقادي نداريد و نبوت حضرت محمد صلي الله عليه و آله را قبول نداريد ، اشكال به غير علمي بودن يك گزاره كاملا ديني و اسلامي از رفتار حضرتش مي كنيد .

مي بينيد كه اصلا پيچيده نيست بلكه كاملا منطقي است كه بحث ما با شما بايد در مباحث اصلي اعتقادي با اسلوب عقلي مورد قبول شما ، صورت گيرد تا طبق فرمايش شما بحث در مشتركات باشد تا نتيجه اي بتوان از آن حاصل كرد

موفق باشيد

درود بر شما
جناب من تنها خواستار بررسی این روایات و احادیث از نظر علمی شدم و با علم حدیث و رجال و درایه و... کاری ندارم !
آیا شما قبول دارید که به صورت علمی همچنین چیزی وجود ندارد و این امر تخیلی محسوب میشود ؟!
اگر نه پس ثابت کنید که بر کدام اصول علمی این امر اثبات شدنی است ؟!
بنده با زمینهای علمی آشنا هستم و نیاز به مقدمه نیست و سایر مباحث اصلی اعتقادی هم در بحث های مربوط به خودش در حال بحث شدن است .

شکست ناپذیردر مناظره;34456 نوشت:
جناب من تنها خواستار بررسی این روایات و احادیث از نظر علمی شدم و با علم حدیث و رجال و درایه و... کاری ندارم ! آیا شما قبول دارید که به صورت علمی همچنین چیزی وجود ندارد و این امر تخیلی محسوب میشود ؟! اگر نه پس ثابت کنید که بر کدام اصول علمی این امر اثبات شدنی است ؟!

باز كه همان فرمايشات را تكرار فرموديد ؟!

شايد عرض حقير را دقيق نخوانديد !

لطفا به مطلب حقير اشكال كنيد تا بحث را سقراطي پيش ببريم تكرار ادعا كه نتيجه منطقي ندارد .

موفق باشيد دوست عزيز

عاشق;34519 نوشت:
باز كه همان فرمايشات را تكرار فرموديد ؟!

شايد عرض حقير را دقيق نخوانديد !

لطفا به مطلب حقير اشكال كنيد تا بحث را سقراطي پيش ببريم تكرار ادعا كه نتيجه منطقي ندارد .

موفق باشيد دوست عزيز

درودی دوباره
جناب شما گفتید مقدمه من هم گفتم اگر مقدمه در مورد توحید و نبوت و ... است در بحثهای مربوط به خود مطرح میشود اما در این بحث دلیل علمی مد نظر است که تعریف آن را هم خدمت شما آوردم و دیگر نیازی به مقدمه دیگری نیست اگر هست بفرمایید
شما هم لطفا به جای مارک تکرار زدن پاسخ بدهید !

شما اگر فقط مسایل علمی را قبول دارید وتخییل را چیز الکی میدانیید اگر جرات داری یک شب تا صبح پیش یک مرده بمان؟
در ثانی مسایل علم حدیث تا حدودی به تاریخ ربط دارد وهر قوم وآیینی دارای تاریخ برای خودشان هستند مثلا مسیحیان زنده کردن مردگان را معجزه حضرت عیسی می دانند در صورتی که آن را ندید ه اند واگر چیزی دیده نشود دلیل بر نبودن آن نیست ما بعضی از چیز ها را نی بینیم ولی به آن توجه داریم مانند نیروی برق:khandeh!:

شکست ناپذیردر مناظره;34553 نوشت:
درودی دوباره جناب شما گفتید مقدمه من هم گفتم اگر مقدمه در مورد توحید و نبوت و ... است در بحثهای مربوط به خود مطرح میشود اما در این بحث دلیل علمی مد نظر است که تعریف آن را هم خدمت شما آوردم و دیگر نیازی به مقدمه دیگری نیست اگر هست بفرمایید شما هم لطفا به جای مارک تکرار زدن پاسخ بدهید !

خوب دوست عزيز مشكل همين جاست كه مي فرماييد به مقدمه احتياج نداريم !!! چرا نيازي به مقدمه نيست؟ ما علت نياز به مقدمه را عرض كرديم .
شما زماني صحبت از غير منطقي بودن استفاده از دماسنج جيوه اي مي كنيد كه اعتقادي به وجود علمي به نام شيمي نداريد .

شما بفرماييد يك شيمي دان چگونه در اين باره با شما صحبت كند؟

خوب منطقي است اول بايد وجود علمي به نام شيمي را براي شما ثابت كند بعد كه معتقد به آن شديد آنگاه با شما صحبت از برتري هاي جيوه نسبت به مواد ديگر يا ديگر انواع دماسنج ها نمايد و مطالبي از الكترون هاي والانس و علت ذوب جيوه در دماي پايين و حساسيت بالاي اتم هاي جيوه در برابر گرما را با شما در ميان بگذارد تا در نتيجه طي اين مقدمات قابليت تشخيص منطقي و غير منطقي بودن استفاده از دماسنج جيوه اي را داشته باشيد .

آيا غير از اين راهي منطقي وجود دارد ؟ شما بفرماييد .

كلي صحبت نكنيد ادعا را تكرار نفرماييد دليل آوردم دليل بياوريد.

موفق باشيد

س- ایا امامان معصوم (ع) به زبانهای دیگری غیر از عربی هم سخن میگفتند و دوم اینکه امام رضا (ع) وقتی که وارد شهر توس شدند ایشان در زمان سخنرانی برای مردم به چه زبانی سخن می گفتند ؟

س- من در کتاب شگفتی های قران تالیف وجه الله سیف اللهی در صفحه 87 حدیثی را دیدم که به قرار زیر بود:
از ابن عباس-ایشان یکی از شاگردان حضرت علی (ع) بودند- در مورد ایه ی " و من الارض مثلهن" (طلاق 12)
نقل است که گفت : منظور هفت زمین است که در هر زمینی پیامبری است چون پیامبر شما ادمی چون ادم
نوحی چون نوح و...... . سوال بنده این است که اگر این حدیث صحت داشته باشد پس در هر زمین بعد از پیامبر
خاتم ان زمین باید امامان معصومی نیز باشند که دین را تبیین کنند. پس ایا می توان نتیجه گرفت که تعداد امامان معصوم
در این عالم خیلی زیاد است ؟


س- ایا دلایل کافی بر غیر بشری بودن قران وجود دارد و اگر هست انها را ذکر کرده و بگویید که پافشاری افرادی
مثل اقای دکتر سروش و اقای اکبر گنجی و دیگر طرفداران غربی انها برای بشری نامیدن کلام قران در چیست؟

س- تعداد احادیث نقل شده از 14 معصوم چند تا هست ؟ هرکدام از انها چند حدیث فرموده اند؟

با سلام انکار معجزات انبیا با توسل به اینکه اینها خارق العاده اند{نه محال عقلی انطور که ادعا شده}کاملا بی دلیل است چه اینکه معجزه باید خلاف عادت باشد تا بتواند دلیل نبوت قرار گیرد والا اگر عجیب نباشد دیگر معجزه نیست.اما نکته جالب این است انها که فریاد علم و عقلشان بلند است خوب است به اطرافشان نگاه کنند ومیلیاردها انسان عاقل و دانشمند در ادیان اسلام ومسیحیت ویهودیت و غیره که معتقد به معجزات انبیا هستند را ببینند تا فقظ خودشان را عاقل نپندارند.

با سلام بله امامان به زبانهای دیگر هم سخن می گفته اند.امام رضا علیهالسلام به زبان عربی در طوس که مملو از روات بوده و انها می فهمیده اند سخنرانی می کرده اند .منبع روایت ذکر شده در کتاب شگفتی های قران یا متن عربی انرا ذکر فرمایید تا بتوان پاسخ داد .یک جلد از کتاب التمهیید ایه الله معرفت در معجزه بودن قران و غیر بشری بودن ان است وپندارهای سروش و....در کتاب وحی در قران اثر ایه الله محمود عبداللهی انتشارات بوستان کتاب به تفصیل پاسخ داده شده است.با توجه به معلوم بودن کتب حدیثی تعداد احادیث هر امام کاملا مشخص ومحدود است ولی تاکنون مطلبی راجع به این موضوع ندیده ام.

سلام علیکم جمیعا

جناب شکست ناپذیر

منظور علامه این است که پیامبر از گناه و اشتباه بری بودند .
این جمله که فرمودید بدان معنی است که پیامبر خطا نمی کردند.

یک توصیه برای شما
شما علم را یافتید و فهمیدید که چقدر ارزشمند است.
حال نوبت آن نرسیده که خالق علم را بشناسید؟

یاحق

شکست ناپذیردر مناظره;34336 نوشت:
به نظر میرسد شما هم قبول دارید که این روایت ( دیدن پشت سر ) کاملا غیر علمی و خلاف واقع است ! در غیر اینصورت حتما اثبات میکردید !

سلام علیکم
جناب شکست ناپذیر گرامی
منظور جناب سید مهدی این است که شما چون به علمی وابستگی دارید که منبع اطلاعات آن 5 یا نهایتا 6 حس از خواس انسانی است لذا از این علم محدود برای آن منطق تعئین نموده اند لذا نمی توانید برای درک این مطلب به آن علوم تکیه کرده و این مطلب را قبول کنید.

سئوال شما به این شکل است که انگار یک نوجوان دبستانی بیاید و بگوید مگر می شود مجموع توان دو مجهول را محاسبه کرد؟
این درحالی است که یک دبیرجبر دبیرستان به سادگی معادلات چند مجهولی را محاسبه می کند لذا این مطلب برای آن نوجوان عجیب به نظر می رسد البته اگر بفهمد معادله چند مجهولی یعنی چه.

ضمنا در هر علمی معیارها متفاوت است شما می توانید من فرض مثال در ریاضیات بگوئید 1 برابر 1 است ولی در مدرسه نمی توانید سطح هوش یک کودک با یکی دیگر برابر است چون 1 برابر 1 است و این حرف که هر کودک سطح هوشی متفاوت نسبت به دیگران دارد چرا که در ذهن شما 1 برابر یک است و این غیر منطقی است.
عنایت فرمودید
که با معیار طبیعی حرف شما درست است ولی در معیار معنوی نمی توان معیار طبیعی را در نظر گرفت.
یاحق

خیلی واضحه که منظور دیگری دارید از این سوال
فقط میتونم اینو بگم که سعی کنید معرفت ( شناخت ) خودتونو زیاد کنید
در خیلی چیزها عقل نمیتواند 100درصد مطلب را بفهمد ولی با ایمان قلبی و حس خدایی میتوان آنها را درک کرد
شما راه درست رو بروید خود خدا بهتون یقین بیشتر میده شما مستقیم حرکت کنید خدا وسایلشو بهتون میده( این جمله آخری از خودم نیست از استاد سید مرتضی خاتمی هست ایشون استاد علم رجال هستند که بعضی وقتها تو برنامه عالی این شبها بعنوان کارشناس می آیند)

غلامعلی نوری *;34184 نوشت:
اصل سخن اینجانب هم همین است بنابراین رسول در من ارتضی من رسول را قطعا ومنحصرا نمی توان پیامبر دانست شاید منظورغیر پیامبر باشد

به نام خدا
آدم واقعا از حرف بعضی ها تعجب میکنه !!!!!!!جناب نوری استدلال میکنی که رسول فقط به انبیا نمی گن بلکه به فرشته ها هم رسول میگن بعد نتیجه میگیری که چون اونها هم رسولن پس شاید اونا منظور باشندو پیامبران مورد نظر نباشن !!!!!!!!!!!
دانشمند! پرفسور!
نتیجه استدلال شما این میشه که این حکم شامل رسولان از فرشته هم باشه یعنی عمومیت حکم نه اینکه رسولان از بشر خارج حکم باشن من فکر میکردم اینگونه مسائل ساده و پیش پا افتاده رو میتونی بفهمی
تذکر اخلاقی انسانی:لطف کنید دیگر دوستان آگاه و فهیم رو مثل خودتون فرض نکنین و بهره نقدتونو بالاتر ببرید

شکست ناپذیردر مناظره;34070 نوشت:
ملحقات باب شمائل صفحه 234 شماره 51 51- روایت شده : رسول خدا پشت سرش را مانند مقابل خود میدید . دروغ یا حقیقت ؟ شما بگویید >!

به نام خدا
از قدیم گفتن درست پرسیدن نصف درست فهمیدنه
جناب شکست ناپذیر ! لابد می دونید دروغ یعنی واقعه ای رو خلاف آنچه هست بیان کنن و باز میدونین که دروغ گویی اتهام و جرم بزرگیه و جرمش هم به حساب کسیه که دروغ گفته نه کسی که راجع بهش دروغ گفته شده!!
شما می خوای بگی علامه طباطبایی این مطلبو دروغ گفته یا اینکه پیامبر این صفتو نداشته ؟ و اگر دومی منظورت بوده لابد حالیته که سوالت اینو نمی رسونه ضمنا شما داری راجع به بزرگترین پیامبر خدا حرف میزنی پس ادب رو رعایت کن و مودبانه بپرس و از توهین کردن بپرهیز

[quote=]شکست ناپذیردر مناظره;34307]
بنابر این دانشمندان همواره در تلاشند که یافته ها و دانستههای دانشمندان قبلی را باطل کنند تا نظریات و یافته های علمی تازه تری به دست آورندو این خود غنی بودن علم است. هر آنچه علمی است ابطال پذیر است. بر خلاف باوری که عوام دارند هر آنچه یک نظر غیر قابل تردید ترباشد، آن نظر غیر علمی تر است، علم دنیای قطعیات نیست! مذهب و تخیلات مطالبی رابصورت قطعی و یقین مطرح میکنند و همین نکته ضد علم بودن آنها را نشان میدهد. علم عبارت است از انکشاف واقعیتی که وجود و جریان کلی آن بی نیازاز من و عوامل درک انسانی (حس، خیال، عقل) بوده باشد که با آن ارتباط برقرار نمودهاست. در عین حال قضیه و مساله ای را که از این نوع انکشاف حکایت کند قضیه علمیگویند. هر نظریه که با هیچ پیشامد قابل تصور نتواند مردود شود، غیر علمی است. ابطالناپذیری، حسن یک نظریه نیست (که مردمان غالباً چنان تصور میکنند)، بلکه عیب آناست. قضیه علمی نه قابل اثبات است نه قابل رد، اگر چیزی بطور مطلق وقطعی غیر قابل رد کردن باشد آن چیز علمی نیست! نظریه فرضیه و تئوری هیچ کدام قطعیتندارند و قطعیت در علم بی معنی است. علم دنبال قطعیات نیست[/]
خوبه که آقای شکست ناپذیر یه بار دیگه مطلب خودشو بخونه ایناهاش اینجاست کمی درشت و رنگی کردم تا بیشتر توجه کنه !
یه سوال کوچیک مطرحه و اون اینه که یکی خودشو شکست ناپذیر بدونه این مذهبی و تخیلی و ضد علم هست یانه؟!!یا خیلی عوامانه فکر کرده !!و غیر علمی تره !شاید هم ....ناپذیر بودن حسن یک عنوان نباشه بلکه عیبش باشه
شما قضاوت کنیین

شکست ناپذیردر مناظره;34336 نوشت:
به نظر میرسد شما هم قبول دارید که این روایت ( دیدن پشت سر ) کاملا غیر علمی و خلاف واقع است ! در غیر اینصورت حتما اثبات میکردید !

جناب شکست ناپذیر مشکل شما چیه؟می خوای بگی هرچه با اسباب مادی همراه نباشه نادرست و غیر واقعیه؟حالا پیامبر مارو کنار بذار اصلا همه انبیا رو کنار بذار و نمی دونم معجزات انبیا رو لابد همه شو خیالات می دونی کارهایی رو که امثال مرتاض ها یا کریس آنجل یا کاپرفیلد و دیگران میکنن چیه تو همه شون اسباب مادیه ؟ هیچ نیروی ورای ماده رو نمی پذیری چقدر دنیای کوچیکی داری؟!راستی تعطیلاتو کجامیری منظورم بعد مرگه کفشاتو ببر پابرهنه نباشی!
برا شما چه فرقی داره که دیدن پشت سرو انکار کنی یا اصل پیامبریشو یا واقعیت همه پیامبرانو .لابد واقعیت روح انسانی رو هم انکار میکنی اگه از ما میپرسی ما میگیم همین الان هم از امت و شاگردان کلاس پیامبران کسایی هستندکه دیدن پشت سر براشون نخود کشمش جیبشونه گذشته رو میبینن ،آینده رو میبیننتاثیر عملت رو تو شخصییتت میبینن نیتتو میبینن کارایی رو که تو خلوتت کردی میفهمن و....... دنیا خیلی بزرگه آقای شکست ناپذیر گستره دنیای دیگه به گستره و درستی اعتقادته حیف نیست آدم در همه حقایقو برو خودش ببنده خوب نیس آدم جسارتا مغز گنجشکی باشه

شکست ناپذیردر مناظره;34453 نوشت:
مشخصا همین طور است ! چون هیچ دلیل علمی بر این باره وجود ندارد و این داستانها را یک داستان تخیلی بیش نمیدانیم !

جناب شکست ناپذیر براوو دست مریزاد
واقعا اثبات کردید که شکست ناپذیر هستید اگر و البته( اگر) علم را منحصر در علم تجربی که بررسی ماده با ابزار حواس پنجگانه هست بدونیم کاملا حق با شماست و دیدن پشت سر ابدا قابل اثبات نیست ابدا!! معجزه معنی نداره ، وحی ،نبوت ،عالم آخرت ،روح ،ملک ،بهشت،جهنم و البته 99درصد از حقایق عالم که تقریبا همه غیر از شما قبول دارند از جمله جسارتا حلال زاده بودنتان چون بر این مطلب هم نمی شه دلیل علمی و منطقی آورد
حالا جناب شکست ناپذیر لطف کنید برامون اثبات کنید که علم فقط به تجربه میگن و هرچه در گستره حواس نگنجه وجود نداره امید وارم عین این مساله رو بتونی تو آزمایشگاهت ببری راستی تو آزمایشگاهتون مفاهیم رو هم تشریح میکنن؟مفاهیمی مثل ثابت ،قابل قبول ،مساوی ،عام ،خاص چه رنگیند؟طول و عرضشون چه قدره لطف کنین اینا رو به ما بگین
دیدید که ما کاملا شما رو تایید کردیم پس مارو راه بندازین
موضوع قفل شده است