جمع بندی تفسیر «فصل لربک و انحر»

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفسیر «فصل لربک و انحر»

در جایی شنیدم که لربک در سوره کوثر را اینچنین معنا می کرد:

« درود بفرست بر رب خودت که همانا فاطمه است »

تفسیر می کرد از رب به فاطمه و می فرمود فاطمه رب ابیها
امکان اینکه این تفسیر را با استفاده از تفسیر انفسی مطرح کنیم وجود دارد؟
با تشکر از کارشناس محترم در پاسخگویی دقیق
ممنون

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حکیم

[TD][/TD]

پرسش:
برخی سوره کوثر را این گونه معنا کرده اند « درود بفرست بر رب خودت که همانا فاطمه است »

آیا امکان اینکه این تفسیر را با استفاده از تفسیر انفسی مطرح کنیم وجود دارد؟

پاسخ :
خداوند متعال می فرماید:«فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ؛(1)پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن!»

از ظاهر سياق و ظاهر اينكه حرف (فاء)بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به نماز و نحر شتر(و یا بالا بردن دستها به نشانه تکبیر)، كه متفرع بر جمله «[=me_quran]إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ»شده، از باب شكر نعمت است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با نماز و نحر شكرگزارى كن.

از روایات به دست می‌آید که در آیه یاد شده منظور از فعل «صلّ» خواندن نماز و مقصود از «انحر» آن است که فرد نمازگزار در آغاز نماز رو به قبله بایستد، به نحوی که پشت و گردنش مستقیم باشد، آن‌گاه دست‌ها را به هنگام تکبیره الاحرام در برابر چهره اش بالا برد.

برخی هم می گویند منظور از «نحر» قربانی کردن شتر برای شکرگزاری است که البته جمع این دو تفسیر ممکن است و منافاتی با هم ندارند.(2)

بنا بر این منظور «لربک» خداوند متعال و یکتا است و منظور حضرت فاطمه(سلام الله علیها ) نیست و و تفسیر رب به حضرت فاطمه (سلام الله علیها )حتی از باب تفسیر انفسی هم صحیح نیست؛ زیرا منظور از «آیات انفسى» همچون آفرینش دستگاه‌هاى مختلف جسم انسان و نظامى که بر ساختمان حیرت‌‏انگیز مغز و حرکات منظم قلب و عروق و بافت‌ها و استخوان‌ها، و انعقاد نطفه و پرورش جنین در رحم مادران، و از آن بالاتر اسرار و شگفتی‌هاى روح انسان مى‏باشد، که هر گوشه‌‏اى از آن کتابى از معرفت پروردگار و خالق است.(3)

پی نوشت ها :

1.کوثر/ 2 .
2. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو، تهران، 1372ش، ج‏10، ص 835؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق ج‏20، ص 369.
3.ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش، ج20، ص 330،.

موضوع قفل شده است