جمع بندی درخواست بررسی و توضیح حدیثی از امام باقر (ع)

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست بررسی و توضیح حدیثی از امام باقر (ع)

با سلام میخواستم از درستی این حدیث مطلع بشم در حدیثی از امام باقر(ع) نیز به وجود جهان های دیگر اشاره شده است: "اى جابر تأویلش این است که چون خدای عزّ و جلّ این خلق را پایان دهد و این عالم را ؛ و اهل بهشت در بهشت جا کنند، و اهل دوزخ در دوزخ، خدا ی عزّ و جلّ عالمی غیر این عالم از نو بیافریند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‏نر و ماده ای ،که او را می پرستند و یگانه می شناسند، و زمینى جز این زمین براى آنها بیافریند که روى آن باشند، و آسمانى جز این آسمان که بر آنها سایه کند. شاید تو پندارى که خدا ی عزّ و جلّ فقط این یک عالم را آفریده، یا اینکه خدای عزّ و جلّ آدمى جز شما نیافریده است؟! آرى به خدا سوگند البته خدا ی تبارک و تعالى هزار هزار عالم و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفریده و تو دنبال این همه عالمها و این همه آدمیانى "( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375 ) ممنون

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد محسن

علی باجلان;696166 نوشت:
با سلام میخواستم از درستی این حدیث مطلع بشم در حدیثی از امام باقر(ع) نیز به وجود جهان های دیگر اشاره شده است: "اى جابر تأویلش این است که چون خدای عزّ و جلّ این خلق را پایان دهد و این عالم را ؛ و اهل بهشت در بهشت جا کنند، و اهل دوزخ در دوزخ، خدا ی عزّ و جلّ عالمی غیر این عالم از نو بیافریند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‏نر و ماده ای ،که او را می پرستند و یگانه می شناسند، و زمینى جز این زمین براى آنها بیافریند که روى آن باشند، و آسمانى جز این آسمان که بر آنها سایه کند. شاید تو پندارى که خدا ی عزّ و جلّ فقط این یک عالم را آفریده، یا اینکه خدای عزّ و جلّ آدمى جز شما نیافریده است؟! آرى به خدا سوگند البته خدا ی تبارک و تعالى هزار هزار عالم و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفریده و تو دنبال این همه عالمها و این همه آدمیانى "( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375 ) ممنون

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و طلب توفیق الهی و سلامتی برای شما پرسشگر محترم

روایت مذکور هم از امام سجاد و هم از امام باقر سلام الله علیهما نقل و در این باره در برخی از کتاب های تفسیری یا عقایدی توضیحاتی داده شده است.

و اما اگر بپذیریم که این روایت قطعی الصدور است، به این معنا که به طور یقین این سخن از امام صادر شده است باید تفسیر شود که برخی از بزرگان در این باره سخنانی ارائه کرده اند.

قبل از اشاره به سخن بزرگان، این توضیح لازم است که روایت دارای دو بخش می باشد.بخش اول بهانه پرسش مذکور و محل شبهه و بخش دوم کاملا واضح است.علاوه این نکته را می بایست بپذیریم که در کتاب خدا و نیز روایات صادره از معصومین سلام الله علیهم اجمعین گاهی به الفاظ یا جملاتی بر می خوریم که مقصود روشنی ندارد یا که ممکن است روایت به طور ناقص یا غلط گزارش شده باشد.

در هر صورت و بر فرض صحت روایت و کامل بودن جملات، می بایستی آن را به تاویل بریم و تفسیری قابل قبول از آن ارائه دهیم و علم اصلی آن را به خدای متعال واگذاریم.

و اما تفسیر برخی از بزرگان در باره روایت مذکور

1-مرحوم فیض کاشانی بعد از بیان این روایت توضیح داده اند که:"ولعلّ صدر الحديث إشارة إلى عالم المثال التابع لهذا العلم. وقوله: "أرضاً غير هذه الأرض وسماء غير هذه السماء". وأمّا ذيله؛ فإمّا إشارة إلى القرون السالفة والأمم الماضية، وإمّا إشارة إلى عالم المثال"(1)

یعنی ممکن است ابتدای روایت به عالم مثال اشاره داشته باشد یعنی عالم برزخ که تابع عالم دنیا است همان طور که فرمود: "أرضاً غير هذه الأرض وسماء غير هذه السماء" و ذیل(انتهای) روایت به قرون قبل و ملت های سابق اشاره داشته باشد یا که ذیل روایت نیز به عالم مثال مربوط باشد.

2-سید عبد الله شبر از بزرگان دو قرن پیش بیان دیگری دارد. وی ضمن اشاره به دو روایت پی در پی از امام باقر سلام الله علیه که در روایت اول حضرت به هفت گروه عالمیان(مردمان) اشاره می کند که روی زمین بودند و از فرزندان آدم نبودند و هر کدام از آن عالمیان را جدا جدا در عالم مربوط به خودشان سکنی داده. و در ادامه خدای متعال آدم ابو البشر را آفرید ... به اصل روایت مراجعه شود. (2)

و در روایت دوم که به موضوع پرسش اشاره دارد این بیان را دارند که: "و يمكن الجمع بين هذا الخبر و سابقه بحمل السبعة على الأنواع، و هذا على الأشخاص، و مضمون هذين الخبرين مذكور في كتب أساطين المحدثين، و لم يتعرض أحد من المتكلمين لذلك بنفي و لا إثبات و أدلة العقل ان لم تعضده لا تنفيه، فينبغي التسليم. إلا أن الأخبار الواردة في ذلك لم تصل إلى حد يوجب القطع، فينبغي إيكال العلم إلى اللّه".(3)

یعنی ممکن است میان این خبر(روایت مورد سوال) و خبر سابق(عالمیان هفت گانه) این گونه جمع شود که که مقصود از آدمیان (عالمیان) انواع هفت گانه عالم وجود باشد نه انسان ها و مقصود از روایت دوم اشخاص باشند.

مرحوم شبر به نکته قابل توجهی اشاره می کند که:مضمون این دو خبر یا روایت در کتاب های بزرگان حدیث آمده است و کسی از متکلمین هم به نفی یا اثبات آن اعتراضی نکرد. در ضمن این موضوع اگر عقل آن را همراهی نمی کند، اما نفی هم نمی کند. پس سزاوار آن است که به مفهوم آن تسلیم شویم. جز آن که اخبار وارده در این باره به اندازه ای نمی رسد که قطع آور باشد. در نتیجه علم آن به خدای متعال واگذار می شود.

پی نوشت ها:

1-‏فیض کاشانی محسن،رسایل،تهران،انتشارات مدرسه عالی شهید مطهری،سال 1387 خورشیدی،چاپ اول، ص 21
2-علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار،تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ مکرر، جلد 54، ص 319


3- شّبر سید عبد الله،حق اليقين في معرفة أصول الدين،قم،انتشارات انوار الهدی،سال 1424 قمری،چاپ دوم، ص 519

با سلام میخواستم از درستی این حدیث مطلع بشم در حدیثی از امام باقر(ع) نیز به وجود جهان های دیگر اشاره شده است: "اى جابر تأویلش این است که چون خدای عزّ و جلّ این خلق را پایان دهد و این عالم را ؛ و اهل بهشت در بهشت جا کنند، و اهل دوزخ در دوزخ، خدا ی عزّ و جلّ عالمی غیر این عالم از نو بیافریند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‏نر و ماده ای ،که او را می پرستند و یگانه می شناسند، و زمینى جز این زمین براى آنها بیافریند که روى آن باشند، و آسمانى جز این آسمان که بر آنها سایه کند. شاید تو پندارى که خدا ی عزّ و جلّ فقط این یک عالم را آفریده، یا اینکه خدای عزّ و جلّ آدمى جز شما نیافریده است؟! آرى به خدا
سوگند البته خدا ی تبارک و تعالى هزار هزار عالم و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفریده و تو دنبال این همه عالمها و این همه آدمیانى "( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375 ) ممنون

پاسخ و جمع بندی:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و طلب توفیق الهی و سلامتی برای همه کاربران گرامی.
روایت مورد پرسش به امام سجاد و امام باقر سلام الله علیهما منسوب است و در برخی از کتاب های تفسیری و عقایدی بررسی شده است.

با این حال اگر بپذیریم روایت مذکور حتما از امام سلام الله علیه صادر شده است،باید تفسیر شود که البته برخی از بزرگان در این باره توضیحاتی ارایه کرده اند.
این توضیح لازم است که روایت دارای دو بخش است. در بخش اول بهانه پرسش و یا شبهه وجود دارد ولی در بخش دوم موضوع کاملا واضح است.
علاوه، این نکته را می پذیریم که در روایات گاهی به جملاتی بر می خوریم که در ظاهر و نگاه ما مقصود روشنی ندارد، یا ممکن است آن عبارت ناقص یا غلط به دست ما رسیده باشد.
بر فرض صحت روایت موصوف و کامل بودن جملات آن، می بایستی آن را تاویل کنیم و علم اصلی اش را به خدای متعال وا گذاریم.
تفسیر برخی از بزرگان در باره روایت مذکور
1. فیض کاشانی بعد از بیان این روایت توضیح داده اند که:"ولعلّ صدر الحديث إشارة إلى عالم المثال التابع لهذا العلم. وقوله: "أرضاً غير هذه الأرض وسماء غير هذه السماء". وأمّا ذيله؛ فإمّا إشارة إلى القرون السالفة والأمم الماضية، وإمّا إشارة إلى عالم المثال"(1)
ممکن است ابتدای روایت به عالم مثال اشاره کند یعنی عالم برزخ که تابع عالم دنیا است. همان طور که فرمود: "أرضاً غير هذه الأرض وسماء غير هذه السماء" و انتهای روایت به قرون قبل و ملت های سابق اشاره داشته باشد یا که به عالم مثال مربوط است.
2.سید عبد الله شبّر (از علمای دو قرن پیش) بیان دیگری دارد. وی ضمن اشاره به دو روایت پی در پی از امام باقر سلام الله علیه که در روایت اول حضرت به هفت گروه عالمیان(مردمان) اشاره می کند که روی زمین بودند و از فرزندان آدم نبودند و هر کدام از آن عالمیان را جدا جدا در عالم مربوط به خودشان سکنی داده. و در ادامه خدای متعال آدم ابو البشر را آفرید (2)
و در روایت دوم که به موضوع پرسش اشاره دارد "و يمكن الجمع بين هذا الخبر و سابقه بحمل السبعة على الأنواع و هذا على الأشخاص و مضمون هذين الخبرين مذكور في كتب أساطين المحدثين و لم يتعرض أحد من المتكلمين لذلك بنفی و لا إثبات و أدلة العقل ان لم تعضده لا تنفيه فينبغي التسليم. إلا أن الأخبار الواردة في ذلك لم تصل إلى حد يوجب القطع، فينبغی إيكال العلم إلى اللّه".(3)
ممکن است میان این خبر(روایت مورد سوال) و خبر سابق(عالمیان هفت گانه) این گونه جمع شود که که مقصود از آدمیان (عالمیان) انواع هفت گانه عالم وجود باشد نه انسان ها و مقصود از روایت دوم، اشخاص باشند.
شبّر به نکته قابل توجهی اشاره می کند که مضمون این دو خبر یا روایت در کتاب های بزرگان حدیث آمده است و کسی از متکلمین هم به نفی یا اثبات آن اعتراضی نکرد. در ضمن این موضوع اگر عقل آن را همراهی نمی کند، اما نفی هم نمی کند. پس سزاوار آن است تسلیم مفهوم آن شویم جز آن که اخبار وارده در این باره به اندازه ای نیست که قطع آور باشد. در نتیجه علم آن به خدای متعال واگذار می شود.
پی نوشت ها:
1.‏فیض کاشانی محسن،رسایل،تهران،انتشارات مدرسه عالی شهید مطهری،سال 1387 خورشیدی،چاپ اول، ص 21
2.علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار،تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ مکرر، جلد 54، ص 319


3.شّبر سید عبد الله،حق اليقين في معرفة أصول الدين،قم،انتشارات انوار الهدی،سال 1424 قمری،چاپ دوم، ص 519
موضوع قفل شده است