آیا استفاده از تورات و انجیل در مورد قسمتی از تاریخ جایز است؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا استفاده از تورات و انجیل در مورد قسمتی از تاریخ جایز است؟

سلام
بسم ال... الرحمن الرحیم/هست کلید در گنج حکیم
من در مورد ذوالقرنین مطالعه می کردم
در کتاب میزان الحکمه(نوشته ری شهری)
قسمتی رو از کتاب عهد عتیق آورده و نوشته است
با توجه به این که اون کتاب ها تحریف شده(تا جایی که به حضرت داوود نسبت های ناروایی می ده) حال اقتباس از تورات(که کتاب تاریخ است) درست است یا نه

یه سوال دیگه :آیا کتاب حیوه القلوب(علامه مجلسی) قابل استناد است ؟

الهم عجل لولیک الفرج

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مبشر

با سلام خدمت دوستان گرامی
از ابراز لطف دوستان تشکر میکنم
امیدوارم ایام به کامتان باشد
ابتدا اجازه بفرمایید از پاسخ سؤال اخر شما آغاز کنم :

aliyk;572892 نوشت:
یه سوال دیگه :آیا کتاب حیوه القلوب(علامه مجلسی) قابل استناد است ؟

منظور حضرتعالی از استناد را لطفا توضیح بیشتر دهید . اگر منظور شما این باشد که ایا هر چه در آن است صحیح می باشد که باید خدمتتان عرض کنم چنین اعتقادی درباره هیچ کتابی غیر از قرآن کریم نداریم و کتابهای دیگر در انها احتمال عدم صدق و مطابقت با واقع بع دلایل مختلف مثلا اشتباه نویسنده یا تصحیف در هنگام استنساخ وجود دارد .

aliyk;572892 نوشت:
با توجه به این که اون کتاب ها تحریف شده(تا جایی که به حضرت داوود نسبت های ناروایی می ده) حال اقتباس از تورات(که کتاب تاریخ است) درست است یا نه

بنده درباره ذوالقرنین مطلبی در کتاب تورات ندیدم بلکه درباره یاجوج و مأجوج در آن مطالبی را مشاهده کردم اگر ممکن است آدرس دقیق یا متن کتاب میزان الحکمه را لطف نمایید .

aliyk;572892 نوشت:
قسمتی رو از کتاب عهد عتیق آورده و نوشته است
با توجه به این که اون کتاب ها تحریف شده(تا جایی که به حضرت داوود نسبت های ناروایی می ده) حال اقتباس از تورات(که کتاب تاریخ است) درست است یا نه

یا الله
در کتاب دانیال باب هشتم آیات یک تا نه به آن اشاره کرده:
در آن كتاب چنين آمده: در سال سوم از سلطنت" بيلشاصر" پادشاه، براى من كه دانيال هستم بعد از آن رؤيا كه بار اول ديدم رؤيايى دست داد كه گويا من در" شوشن" هستم يعنى در آن قصرى كه در ولايت عيلام است مى‏باشم و در خواب مى‏بينم كه من در كنار نهر" اولاى" هستم چشم خود را به طرف بالا گشودم ناگهان قوچى ديدم كه دو شاخ دارد و در كنار نهر ايستاده و دو شاخش بلند است اما يكى از ديگرى بلندتر است كه در عقب قرار دارد. قوچ را ديدم به طرف مغرب و شمال و جنوب حمله مى‏كند، و هيچ حيوانى در برابرش مقاومت نمى‏آورد و راه فرارى از دست او نداشت و او هر چه دلش مى‏خواهد مى‏كند و بزرگ مى‏شود. آن گاه مى‏گويد: جبرئيل را ديدم و او رؤياى مرا تعبير كرده به طورى كه قوچ داراى دو شاخ با كورش و دو شاخش با دو مملكت فارس و ماد منطبق شد.

قابل تامل است که در بعضی از ترجمه ها مخصوصا ترجکه های انگیلیسی و فارسی قدیم به جای کلمه ی "قوچ" کلمه ی "دو شاخ" رو استفاده کرده که تقریبا به عربی برش گردونیم میشه "ذوالقرنین"

و اما سير كورش به طرف مغرب و مشرق: اما سيرش به طرف مغرب همان سفرى بود كه براى سركوبى و دفع" ليديا" كرد كه با لشگرش به طرف كورش مى‏آمد، و آمدنش به ظلم و طغيان و بدون هيچ عذر و مجوزى بود. كورش به طرف او لشگر كشيد و او را فرارى داد، و تا پايتخت كشورش تعقيبش كرد، و پايتختش را فتح نموده او را اسير نمود، و در آخر او و ساير ياورانش را عفو نموده اكرام و احسانشان كرد با اينكه حق داشت كه سياستشان كند و به كلى نابودشان سازد.
و انطباق اين داستان با آيه شريفه" حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَة - كه شايد ساحل غربى آسياى صغير باشد- وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً" از اين رواست كه گفتيم حمله ليديا تنها از باب فساد و ظلم بوده.
آن گاه به طرف صحراى كبير مشرق، يعنى اطراف بكتريا عزيمت نمود، تا غائله قبائل وحشى و صحرانشين آنجا را خاموش كند، چون آنها هميشه در كمين مى‏نشستند تا به اطراف خود هجوم آورده فساد راه بيندازند، و انطباق آيه" حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‏ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً" روشن است.

سلام
بنده اون کتاب رو از مرکز تحقیقات کامپیوتری قائمیه دانلود کرده بودم و توی گوشی نگاه میکردم آدرس دقیقش رو نمی دونم

با تشکر از پاسخ ها آقایان

با سلام خدمت دوستان گرامی
از لطف شما ممنون و متشکرم
این بخش که فرمودید در تورات نبوده ( فقط 5 کتاب اول عهد عتیق را در یهودیت تورات می نامند) بلکه در کتاب دانیال ذکر شده است که به صورت رمزی و پیشگویی بوده به هر حال استناد به کتب مقدس یهودی و مسیحی بسیار سخت است زیرا در طول تاریخ هم دارای تغییرات فراوان شده اند و هم متن آنها به شیوه های قدیمی نوشته شده است .

من شنیده بودم علامه بلاغی و آقای فخر الدین انجیل رو اصلاح کردن درسته؟؟؟

موضوع قفل شده است