دیکشنری برای شناخت جنس مخالف

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
دیکشنری برای شناخت جنس مخالف

[h=1][/h]


[/HR]
داشتن یک خانه ی آرام و خانواده ای که در کنار هم با درک متقابل و دوست داشتن عمیق زندگی کنند،یکی از آرزوهای هر زن و مردی است که ازدواج می کنند.


[/HR]
همه ی صاحبنظران علم روان شناسی و خانواده بر سر این موضوع با هم تفاهم دارند که رسیدن به تفاهم و به تبع آن عشقی پایدار ،کار چندان ساده ای نیست.محبت اولیه ای که با ازدواج در قلب زن و شوهر ایجاد می شود برای ماندگاری و رشد کردن ،نیاز به رسیدگی و توجه دارد. اینکه زن و مرد بخواهند خوشبخت شوند ، قدم اول است و برای رسیدن به خوشبختی زناشویی ،لازم خواهد بود اما کافی نیست.باید برای به دست آوردن خوشبختی تلاش کنند.
یکی از کتابهایی که بسیاری از مشاوران به زوج ها مخصوصا در ابتدای راه معرفی می کنند ،کتاب «مرا نمی فهمی ،تو هم مرا نمی فهمی!» است .این کتاب همانطور که از نامش پیداست در مورد تفاوت های کلامی میان زن و مرد است .

نویسنده ی این کتاب دبورا تانن و مترجمان: مهدی قراچه‌داغی , مترجم: زهره فتوحی می باشند و ناشر آن نشر اوحدی است.
در مقدمه ی کتاب دکتر تانن چنین می گوید:
همه ی ما گفتگو می کنیم .گفتگو بخشی از زندگی انسان است. من جامعه شناس زبان هستم و تحلیل مکالمات روزانه و تاثیر آن بر روابط اشخاص کار اصلی من است.در این کتاب من با توجه به کلام زن ها و مردها از سوء تفاهم های به ظاهربی معنی که بر مناسبات ما تاثیر می گذارد ،حرف می زنم و با استخراج معنا برای هر کدام نشان می دهم که زن و مرد بی آنکه ابهامی در کار باشد ،یک کلام واحد را به دو طرز متفاوت تفسیر می کنند.به شما نشان می دهم که چگونه می توانیم مانع رنجش و یا دست کم تخفیف آن شویم.
این کتاب کاملا کاربردی بوده و می تواند یک راهنمای خانگی برای زوج هایی باشد که سوء تفاهم ها زندگی شان را سرد کرده است.

[h=2]فصل های این کتاب به شرح زیر است:[/h] فصل اول: کلمات متفاوت ،دنیای متفاوت
فصل دوم: عدم تقارن نظرات متفاوت ،صحبت های متفاوت
فصل سوم: روزنامه را زمین بگذار،با من حرف بزن
فصل چهارم: غیبت کردن
فصل پنجم: سخنرانی کردن،گوش فرا دادن
فصل ششم: روش های برخورد با تعارض
فصل هفتم: غلبه و کنترل( چه کسی وسط حرف چه کسی می دود؟
فصل هشتم:لعنت به تو اگر این کار را بکنی
فصل نهم: وقتی با تو حرف می زنم،به من نگاه کن
فصل دهم: خطوط راهگشای ارتباط

[h=2]در بخشی از این کتاب می خوانیم[/h] هنگام گفتگو با زوج های مختلف درباره ی برقراری ارتباط میان ایشان ، از تکرار دفعاتی که مردان برای توضیح نحوه ی سخن گفتن خود به نقش خویش به عنوان حامی زنان رجوع کردند حیرت کردم.مثلا زوجی درباره ی مشاجره ی اخیر خود با من گفت و گو کردند .زن متوجه شده بود که شوهرش متناوبا با یک بازوی خود ور می رود و علت را جویا شده بود.شوهر گفته بود که بازویش درد می کند .زن مدت درد را پرسیده بود و مرد گفته بود:چند هفته.در میان تعجب مرد ،زن با خشم واکنش نشان داده بود که مثل یک غریبه با من رفتار میکنی!
از نظر زن ،صمیمیت به معنای بیان آنچه در ذهن می گذرد مشمول دردها و ناراحتی ها هم بود.به زعم زن،مرد با مطرح نکردن درد بازوی خود او را کنار گذاشته و با سکوت خویش میان خود و او فاصله ایجاد کرده بود.من به شکل غریزی نقطه نظر زن را درک کردم اما بلافاصله نظر مرد را نفهمیدم.وقتی آن مرد برداشت خود را تعریف می کرد،گفت:به این وسیله از او حمایت کردم.چرا باید با موضوع گفتم درد دستم او را نراحت می کردم؟
در دنیای زن ،انتقال اطلاعات شخصی مایه ی اصلی صمیمیت است،بنابراین عدم انتقال چنین دانسته هایی زن را از نزدیکی که برای او خون زندگی است ،محروم گرداند.تفسیر متفاوت آن دو از اطلاعات یکسان ناشی از تمایلات مختلف آنهاست.آنها با امواج ارتعاشی متفاوت تنطیم شده اند.
امیدواریم خواندن این کتاب بتواند برای شما مفید باشد.