از امام باقر عليه السلام روايت شده.(كارشناس:مجيد)

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از امام باقر عليه السلام روايت شده.(كارشناس:مجيد)

با سلام

[=&quot] از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمودند:[/]

[=&quot] روزى پدرم در جمع اصحاب خود فرمودند: چه كسى با ميل و رغبت آماده است، اخگرى از آتش را در دست خود آن قدر نگاه دارد تا خاموش شود؟
همگى ترسيدند و بدين امر تن ندادند.
امام باقر عليه السلام فرمودند: من برخاستم و گفتم: اى پدر، فرمانم مى دهى چنين كنم؟
فرمودند: منظورم تو نبودى، چراكه تو از منى و من از توأم.[/]



[=&quot] من از آنان چنين چيزى را خواستم.
امام باقر عليه السلام فرمودند: پدرم سه بار اين مطلب را تكرار كردند، سپس فرمودند:[/]



[=&quot] چه بسيار است ادعا و اندك است عمل! به يقين اهل عمل اندكند، به يقين اهل عمل اندكند.:Sham:[/]



[=&quot] آگاه باشيد كه اهل عمل و گفتار را مى شناسيم و آنچه پيشنهاد دادم، از سر ناآگاهى ما نسبت به شما نبود، بلكه خواستم شما را بيازمايم.
سپس امام باقر عليه السلام فرمودند:[/]



[=&quot] به خدا سوگند، چنان شده بودند كه گويى زمين آنان را به جنبش و لرزش درآورده است و چون در هر يك از آنان مى نگريستم، از شدت شرم، عرق از سراسر وجودش روان و چشم به زمين دوخته بود و سر بر نمى افراشت. چون پدرم اين حالت را در آنان ديدند، فرمودند: [/]



[=&quot]خدا بر شما رحمت آورد، جز خير نمى خواستم. [بدانيد كه] بهشت را درجاتى است و درجه اهل عمل را اهل زبان و گفتار در نمى يابند و درجه اهل گفتار را غير آنان به دست نمى آورند.
امام باقر عليه السلام فرمودند:[/]



[=&quot] به خدا سوگند، اصحاب [با شنيدنِ اين سخنان،چنان حالتى يافتند كه] گويى از بند رها شده اند[/]



[=&quot]اصول کافی ، ج8، ص 228[/]

[=&quot]الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ[/][=&quot] عَنْ [/][=&quot]عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ[/][=&quot] عَنْ [/][=&quot]مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ[/][=&quot] عَنْ [/][=&quot]مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ غَزْوَانَ[/][=&quot] عَنْ [/][=&quot]مُحَمَّدِ بْنِ بُنَانٍ[/][=&quot] عَنْ [/][=&quot]أَبِي مَرْيَمَ[/][=&quot] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ[/][=&quot]:[/]

[=&quot]قَالَ أَبِي يَوْماً وَ عِنْدَهُ أَصْحَابُهُ مَنْ مِنْكُمْ تَطِيبُ نَفْسُهُ أَنْ يَأْخُذَ جَمْرَةً فِي كَفِّهِ فَيُمْسِكَهَا حَتَّى تَطْفَأَ قَالَ فَكَاعَ النَّاسُ كُلُّهُمْ وَ نَكَلُوا[/]

[=&quot] فَقُمْتُ وَ قُلْتُ يَا أَبَةِ أَ تَأْمُرُ أَنْ أَفْعَلَ فَقَالَ لَيْسَ إِيَّاكَ عَنَيْتُ إِنَّمَا أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ بَلْ إِيَّاهُمْ أَرَدْتُ[/]

[=&quot] قَالَ وَ كَرَّرَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ مَا أَكْثَرَ الْوَصْفَ وَ أَقَلَّ الْفِعْلَ إِنَّ أَهْلَ الْفِعْلِ قَلِيلٌ إِنَّ أَهْلَ الْفِعْلِ قَلِيلٌ أَلَا وَ إِنَّا لَنَعْرِفُ أَهْلَ الْفِعْلِ وَ الْوَصْفِ مَعاً وَ مَا كَانَ هَذَا مِنَّا اتَعَامِياً عَلَيْكُمْ بَلْ لِنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ وَ نَكْتُبَ آثَارَكُمْ[/]

[=&quot] فَقَالَ[/][=&quot]:[/]

[=&quot]وَ اللَّهِ لَكَأَنَّمَا مَادَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ حَيَاءً مِمَّا قَالَ حَتَّى إِنِّي لَأَنْظُرُ إِلَى الرَّجُلِ مِنْهُمْ يَرْفَضُّ عَرَقاً مَا يَرْفَعُ عَيْنَيْهِ مِنَ الْأَرْضِ فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ مِنْهُمْ[/]

[=&quot] قَالَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَمَا أَرَدْتُ إِلَّا خَيْراً إِنَّ الْجَنَّةَ دَرَجَاتٌ فَدَرَجَةُ أَهْلِ الْفِعْلِ لَا يُدْرِكُهَا أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْقَوْلِ وَ دَرَجَةُ أَهْلِ الْقَوْلِ لَا يُدْرِكُهَا غَيْرُهُمْ قَالَ فَوَ اللَّهِ لَكَأَنَّمَا نُشِطُوا مِنْ عِقَالٍ [/]


[=&quot]لكافي ج : 8 ص : 228[/]

با صلوات بر محمدوآل محمد
وسلام بر ره پویان راه حق وحقیقت
دوست عزیزمان به حدیث زیبایی اشاره نمودند که نکته ا ی محوری در زندگی امروز ماانسان ها را مطرح کرده که در ذیل مطلبی درج می گردد که ان شاءالله همه ما بتوانیم به این احادیث در زندگی خود عمل نماییم و روی سعادت را ببینیم .
در فرهنگ دینی، عمل هرگز در تقابل با علم قرار نگرفته است، بلکه برعکس، به هر میزان که علم گسترش یابد انتظار گسترش عمل نیز بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر، هرگونه توسعه عمل متناسب با مقتضای آگاهیهای دینی، منجر به نوعی کسب آگاهی، بینش و معرفت خواهد شد و بالعکس، هر نوع کوتاهی در عمل منجر به تعمیق در جهالت و غفلت می‏شود. بنابراین، علم و عمل در یک ارتباط متقابل سبب تعالی و گسترش حوزه خود خواهند شد و از این جهت، رابطه میان آن دو، رابطه همیاری و همکاری متقابل است. از طرف دیگر، با مراجعه به قرآن و روایات درمی‏یابیم یک نوع تعارض آشکار میان عمل و آرزو به عنوان دو قطب در برابر یکدیگر وجود دارد. این تعارض حکایت از تقابل واقعیت و توهم و نیز صدق و کذب می‏کند، به این معنی که اگر فردی دارای رویکردی عملگرا باشد هرگز خود را با وعده‏های پوچ و آرزوهای طولانی و خیالی سرگرم نمی‏کند.
از منظر امام علی (ع) آرزو پدیده‏ای است که بستر شکل‏گیری آن نوعی جهالت به واقعیتهای وجودی و غفلت از محدودیتهای حاکم بر انسان است. از این‏رو، آرزو آفت اندیشه و سبب غفلت از واقعیتهایی است که انسان با آن مواجه است.
آرزوگرایی یعنی عدم توجه به محدودیتهای وجودی و نیز غفلت از واقعیت دنیا و دل بستن به آن و فراموشی آخرت. بنابراین آرزو منجر به فریب انسان و غوطه‏ور شدن وی در غفلت و جهالت می‏شود. آنچه انسان را از این وادی سرگردان نجات می‏دهد، اهتمام به عمل است. عملگرایی یعنی توجه و هوشیاری نسبت به وضعیت انسان، محدودیتهای او و ارتباط وی با دنیا و آخرت. عملگرایی مستلزم نوعی مسئولیت‏شناسی در فرد است که نافی هر نوع خیال‏گرایی و تن دادن به لذتهای موهوم است.
بنابراین آرزوگرایی روحیه‏ای است که از نوعی دنیاگرایی منشعب شده است و بالعکس، عملگرایی ویژگی بارز فرد آخرت‏گرا و عاقبت‏اندیش است. اصل عملگرایی و آرزو گریزی در تربیت دینی ناظر به حاکمیت واقع‏نگری در روند زندگی و پرهیز از خیال‏پردازی است. تأکید بر عمل و تداوم آن به طور طبیعی موجب اجتناب و پرهیز از آرزوگرایی و خیال‏پردازی خواهد شد. القای روحیه واقع‏بینی به متربی از رهگذر عملگرایی و آرزو گریزی ضامن نیل به تعالی در تربیت و رستگاری در هدایت است .
التماس دعا:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

موضوع قفل شده است