جمع بندی احادیث نیازمند به توضیح در مورد ریا

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احادیث نیازمند به توضیح در مورد ریا

بسم الله القادر المدبر
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت اساتید محترم
بنده در کتاب شریف بحار الانوار ده ها حدیث دیدم که می فرمود ریا کار پاداش نمی گیرد و کار او عملی ریائی و شرک است ولی حدیث دیگری دیدم که کمی با آن ها فرق داشت:

46- ين، كتاب حسين بن سعيد و النوادر ابْنُ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَابِدٌ فَأُعْجِبَ بِهِ دَاوُدُ ع فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ لَا يُعْجِبَنَّكَ شَيْ‏ءٌ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّهُ مُرَاءٍ قَالَ فَمَاتَ الرَّجُلُ فَأُتِيَ دَاوُدُ ع فَقِيلَ لَهُ مَاتَ الرَّجُلُ فَقَالَ ادْفِنُوا صَاحِبَكُمْ قَالَ فَأَنْكَرَتْ ذَلِكَ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَ قَالُوا كَيْفَ لَمْ يَحْضُرْهُ قَالَ فَلَمَّا غُسِّلَ قَامَ خَمْسُونَ رَجُلًا فَشَهِدُوا بِاللَّهِ مَا يَعْلَمُونَ إِلَّا خَيْراً فَلَمَّا صَلُّوا عَلَيْهِ قَامَ خَمْسُونَ رَجُلًا فَشَهِدُوا بِاللَّهِ مَا يَعْلَمُونَ إِلَّا خَيْراً فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع مَا مَنَعَكَ أَنْ تَشْهَدَ فُلَاناً قَالَ الَّذِي أَطْلَعْتَنِي عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِهِ قَالَ إِنْ كَانَ لَكَذَلِكَ وَ لَكِنْ شَهِدَهُ قَوْمٌ مِنَ الْأَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ فَشَهِدُوا بِي مَا يَعْلَمُونَ إِلَّا خَيْراً فَأَجَزْتُ شَهَادَتَهُمْ عَلَيْهِ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَعَ عِلْمِي فِيهِ.
اینم ترجمه حدیث از کتاب ایمان و کفر

سعد اسكاف از امام باقر عليه السّلام روايت مى‏كند كه گفت: در بنى اسرائيل عابدى بود كه داود عليه السّلام از او خوشش مى‏آمد، خداوند به داود وحى كردند تو از كارهاى او در شگفت مباش او ريائى كار مى‏كند.
گويند آن عابد درگذشت نزد داود عليه السّلام آمدند و گفتند فلان كس درگذشت، فرمود: برويد او را دفن كنيد بنى اسرائيل از اين عمل داود ناراحت شدند كه چرا او در جنازه عابد شركت نكرده است.
هنگامى كه عابد را غسل دادند پنجاه نفر برخاستند و شهادت دادند كه از آن جز خير مشاهده نكرده‏اند، بعد از اينكه بر جنازه او نماز گزاردند پنجاه نفر ديگر هم شهادت دادند كه جز خير از وى مشاهده نكرده‏اند.
در اين هنگام خداوند براى داود وحى فرستاد كه چرا در جنازه او حاضر نشدى، گفت: بار خدايا تو مرا از او آگاه ساختى، خداوند فرمود: آرى چنين بود ولى چون گروهى از علماء و راهبان به خوبى او گواهى دادند من هم او را رحمت كردم با اينكه مى‏دانستم او چه نظرى داشت.
خواهش می کنم توضیح بفرمایید من که نفهمیدم

با سلام

ابتدا تذکر دهم که این حدیث در کتب معتبر حدیثی همچون کافی،تهذیب،وافی،وسائل الشیعه و... وارد شده است.از نظر سند می توان حدیث را صحیح نامید(البته درباره سعد الاسکاف اختلافاتی وجود دارد اما شیخ طوسی در رجال، او را صحیح الحدیث می داند)

اما از بعد متن باید گفت که این حدیث با احادیثی که در مذمت ریاء وارد شده است تعارضی ندارد چرا که در همین حدیث محل بحث نیز ریاء مذمت شده است و بعنوان گناه از آن یاد شده است.دلیل بر این مطلب عبارت آخر حدیث است که خداوند می فرماید:فغفرت له

اما چون تعداد زیادی از مومنان به خیر و خوبی او شهادت دادند خداوند به احترام این مومنان او را مورد آمرزش و مغفرت خود قرار داد و او را بخشید.


شیخ حر عاملی این حدیث را در "بَابُ اسْتِحْبَابِ شَهَادَةِ أَرْبَعِينَ أَوْ خَمْسِينَ لِلْمُؤْمِنِ بِالْخَيْر" ذکر کرده است تا اهمیت چنین شهادتی برای میت را بیان کند.

چنانکه در حدیثی در همین رابطه آمده است اگر مومنی از دنیا برود و چهل نفر شهادت دهند که جز خیر از او ندیدند خداوند او را مورد رحمت و آمرزش خود قرار می دهد:إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ فَحَضَرَ جِنَازَتَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا- قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ أَجَزْتُ شَهَادَاتِكُمْ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَا عَلِمْتُ مِمَّا لَا تَعْلَمُونَ.(وسائل الشيعة ؛ ج‏3 ؛ ص285)

با سلام وتشکر از دوست باریک بین جناب سید امین که به نکته ظریفی توجه کردید .

این حدیث بطرق مختلف نقل شده ودر منابع عامه هم آمده :

20467- ما من رجل مسلم يموت فيقوم على جنازته أربعون رجلاً لا يشركون بالله شيئًا إلا شفعهم الله فيه (أحمد ، ومسلم ، وأبو داود ، وابن حبان عن ابن عباس)

أخرجه أحمد (1/277 ، رقم 2509) ، ومسلم (2/655 ، رقم 948) ، وأبو داود (3/203 ، رقم 3170) ، وابن حبان (7/351 ، رقم 3082) .

20748- ما من مسلم يموت فيقوم على جنازته أربعون رجلا لا يشركون بالله شيئا إلا شفعوا فيه (أحمد ، وأبو داود ، والبيهقى فى شعب الإيمان عن ابن عباس)

20354- ما من أربعين من مؤمن يستغفرون لمؤمن إلا شفعهم الله فيه (ابن ماجه ، والطبرانى عن ابن عباس)

البته نکته این حدیث که در بحث شفاعت وتوسل هم مفید است همین توجه و دعای مومنین برای دیگران است حتی در قرآن کریم خدای متعال به پیامبرش میفرماید بر قبر منافقین نایست ! چرا ؟ در اخبار وداستانها هم داریم که گذر یک فرد مومن از یک قبرستان باعث آمرزش اهل قبور شده است و این اوج کرامت حق تعالی به مومنین وآبروی ایشان نزد الله تعالی را نشان میدهد.

هيچوقت بر احدى از آنان كه مرده ، نماز مگذار و بر قبرش مايست ، زيرا ايشان به خدا و رسولش كافر شدند و با حالت فسق مردند (-توبه-84 )

إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ} [ التوبة : 103 ] ... نماز و دعای تو سبب آرامش ایشان میشود .

سلام علیکم و رحمة الله
استاد گرامی و جناب آقای خیر البریّه
در ابتدا خیلی از شما تشکر می کنم که به بنده لطف داشتید و سوال بنده را جواب دادید
ولی سوالی والاتر از سوال قبل برایم ایجاد شد مگر برای هر کس جز آن چیز که خود او عمل کرده چیز دیگری هم هست؟


با سلام

دوست گرامی هزاران مساله اینجاست که ما سرَّش را نمیدانیم وقبلا هم گفتیم که با تکیه بر حساب و ریاضی که مطلق وصددرصد هست نمیتوان به توضیح شرع رفت ، اگر چه اکثرا همین امر غالب است وباید اساس و ظاهر را حفظ کرد اما استثنائاتی هم وجود دارد که علمش نزد حضرت حق سبحانه و تعالی است مثل همین شفاعت و احباط و تکفیر و....

(ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه ، نكفر عنكم سياتكم )

اگر از گناهان كبيره اجتناب كنيد، گناهان ديگرتان را جبران مى كنيم .

هر چـند كه شفاعت هم باز اثر اعمال خود آدمى است ، چـون شفاعت از آن گـنهكاران اين امت است كه با سعى جميل خود در حظيره ايمان به خدا و آياتش وارد شده اند و اگـر مومن نمى شدند مشمول شفاعت نمى گشتند.


مثلا کسانی را میبینیم که عمری در اطاعت و عبادت خدای متعال بودند اما حظ وبهره کافی و وافری نبردند حتی عاقبت بشر شدند مثل بلعم باعور و برصیصای عابد و ... وبعکس کسانی هم که تلاش وکوشش اینان را نداشته اما به بالاترین درجات رسیدند مثل جناب حربن یزید ریاحی و ....

هرچند که وظیفه ما عمل به شرع است.

(لا يسال عما يفعل ، و هم يسالون )،

{الأنبياء/23}

(باز خواست نميشود از آنچه مى كند، بلكه ايشان باز خواست ميشوند.)

سید امین;200727 نوشت:
ولی سوالی والاتر از سوال قبل برایم ایجاد شد مگر برای هر کس جز آن چیز که خود او عمل کرده چیز دیگری هم هست؟

با سلام
بله چیز دیگری هم هست.

روايات زيادي داريم كه انسان با مردن پرونده اش بسته نمي شود اگرچه خودش ديگر نمي تواند عمل انجام دهد ولي ديگران در رابطه با او هر عمل نيكي انجام دهند يا خودش بنيانگذار عمل خوبي در جامعه باشد و يا امر ناروائي را امضاء نمايد تا چندي كه عمل نيك و بد او بين مردم رواج دارد مؤسس و پايه گذار، بهره و حظي از آن مي برد و در پرونده ثبت مي شود.

البته آنچه در درجه ي اول موجب نجات و رهايي از عذاب قبر و قیامت مي شود، عقايد، ايمان و كارهاي نيك و گفتار پسنديده اي است كه انسان در طول حيات خود انجام داده است، اما در مواردي شرع مقدس سرنوشت اموات را به وسيله ي كارهاي نيك يا بدِ ديگران قابل تغيير معرفي كرده است.

در يك قانون كلي حديث مي فرمايد: هر كسي سنت و روش نيكي بنياد گذارد براي او ثواب هر كسي كه به آن عمل كند مي رسد و هر كسي سنت و روش بدي بنياد نهد براي او گناه و عقاب هر كسي كه به آن عمل كند مي رسد.

پيامبرـ صلي الله عليه وآله ـ فرمود: روزي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از كنار قبري گذشت كه صاحب آن در عذاب بود، سال بعد نيز گذر كرد ولي از عذاب صاحب قبر خبري نبود، سبب را از خداوند پرسيد، وحي آمد كه از اين ميّت فرزندي صالح به بلوغ رسيد و براي مردم راهي درست كرد و يتيمي را پناه داد به بركت آن از پدر گذشتيم.(1)

زيارت اهل قبور در روزهاي جمعه موجب مي شود امواتي كه در تنگي و تنگناه باشند در فراخي قرار گيرند.(2)

امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر گاه شخصي به نيت ميتي صدقه دهد، خداوند جبرئيل را فرمان مي دهد كه اين هديه را به قبر او برساند,(3) و نيز فرمود: به واسطه نمازي كه براي ميت خوانده مي شود تنگي قبر او به فراخي تبديل مي شود.(4)

ابن عباس در روايتي از رسول اكرم ـ صلي الله عليه وآله ـ نقل مي كند كه, خواندنِ سوره «تبارك الملك» بر سر قبر ميت مايه ي نجات از عذاب قبر است.

از كتاب دعوات قطب راوندي نقل شده است كه, هر گاه ميتي دفن شد، بر قبر او سه بار اين جمله را بخوانند، خداوند عذاب را از او تا روز دميده شدن صور بر مي دارد, اللهم اني اسئلك بحق محمد و آل محمد ان لا تعذب هذا الميت.

رسول اكرم ـ صلي الله عليه وآله ـ پس از خاكسپاري دختر گرامي خود (رقيّه) با چشم گريان فرمود: از خداي سبحان خواستم عذاب قبر را از او بردارد و خداوند او را بخشيد، پس دعا مؤثر است.
اصل بهره مند شدن اموات، از فوايد اعمال صالحه و خيراتي كه بازماندگان براي آنها مي فرستند و هم چنين رهايي و يا تخفيف عذاب قبر به واسطه ي كارهاي نيك بازماندگان مورد تأييد و پذيرش مشهور علماست.

برای مطالعه بیشتر رک:
http://www.askdin.com/thread2536.html
http://www.pasokhgoo.ir/node/12993

پاورقی:
1. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج6، ص220، حديث 15, مجلسي، محمد باقر، حق اليقين، ص 489.
2. قمي، عباس، منازل الآخرة، ص 28، به نقل از قطب راوندي, و نيز در روايتي از امام باقرـ عليه السلام ـ به نقل از كليني.
3. همان، ص 29.
4. کليني، الفروع من الكافي، ج3، ص 236، كتاب الجنائز، باب المسأله في القبر، حديث 6.

سلام خدمت استاد گرامی جناب رسا
آیا این موضوعی که شما می فرمایید جز باقیات الصالحات است؟

quote]

سید امین;200907 نوشت:

آیا این موضوعی که شما می فرمایید جز باقیات الصالحات است؟

با سلام

اگر منظور از باقیات صالحات، اعمال صالحی باشد که (با واسطه یا بی واسطه)خود شخص انجام می دهد،پاسخ منفیست ولی اگر منظور مطلق اعمال صالح بدون توجه به فاعل باشد پاسخ مثبت است و هر عمل صالحی نزد خداوند باقی می باشد و از بین نمی رود.

علامه طباطبایی می فرماید:

«مراد از" باقيات الصالحات" در جمله" وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلًا" اعمال صالح است، زيرا اعمال انسان، براى انسان نزد خدا محفوظ است و اين را نص صريح قرآن فرموده.

پس اعمال آدمى براى آدمى باقى مى‏ماند. اگر آن صالح باشد" باقيات الصالحات" خواهد بود، و اينگونه اعمال نزد خدا ثواب بهترى دارد، چون خداى تعالى در قبال آن به هر كس كه آن را انجام دهد جزاى خير مى‏دهد. و نيز نزد خدا بهترين آرزو را متضمن است، چون آنچه از رحمت و كرامت خدا در برابر آن عمل انتظار مى‏رود و آن ثواب و اجرى كه از آن توقع دارند بودن كم و كاست و بلكه صد در صد به آدمى مى‏رسد...

از طرق شيعه و سنى از رسول خدا (ص) و از طرق شيعه از ائمه اهل بيت (ع) روايت شده كه منظور از" باقيات الصالحات" تسبيحات چهارگانه يعنى" سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر" است. و در بعضى ديگر آمده كه مراد از آن نماز است. و در بعضى ديگر آمده كه مقصود از آن مودت اهل بيت است، و همه اينها از باب ذكر مصاديق آيه است كه جامعش اين مى‏شود كه منظور از" باقيات الصالحات" اعمال صالح است‏»(ترجمه الميزان، ج‏13، ص: 443)

سلام
با تشکر فراوان از جواب های دقیق شما
مقصودم همان استفاده ی رایج در بین ما عوام بود.
کار خیری که منجر به ثواب در آینده و حتی بعد از مرگ شخص شود
مثلا بنای مسجدی یا باب کردن رسم حسنه ای یا ...
سوالم این بود که آیا برای انسان در قیامت چیزی وجود دارد که مربوط به خود شخص نباشد ( مستقیم یا غیر مستقیم؟)
اگر وجود دارد راه جلب آن ها چیست؟

سید امین;201529 نوشت:
سوالم این بود که آیا برای انسان در قیامت چیزی وجود دارد که مربوط به خود شخص نباشد ( مستقیم یا غیر مستقیم؟)

با سلام
برخی خیراتی که به انسان می رسد محصول عمل خود او نیست که قبلا درباره آن صحبت شد.مثلا شما از کنار قبرستانی که اهل قبور آنجا را نمی شناسید عبور می کنید و فاتحه ای برای آنان می خوانید.ثمره این کار خوب شما به آنان می رسد در حالی که اموات، مستقیم یا غیر مستقیم در انجام این عمل دخالتی نداشتند و نه شما آنان را می شناختید و نه آنان شما را.

مگر اینکه بگوییم برخی اعمال صالح اموات در زمان حیات در دنیا، سبب شده که این توفیق نصیبشان شود که شما یا افراد ناآشنای دیگر این عمل خیر را برای آنان انجام دهید.اینطور شاید بتوان گفت که غیر مستقیم دخالت داشتند.والله اعلم

سؤال:
با توجه به این که ریاکار، پاداشی نمی‌گیرد، چرا ـ بنابر حدیثی از امام باقر (علیه السلام) ـ وقتی که حضرت داود (علیه السلام) در تشییع جنازه و دفن ریاکاری که گروهی به خوبی او شهادت داده بودند، شرکت نکرد، خداوند او را مؤاخذه کرد؟

پاسخ:
این حدیث در کتاب‌های معتبری همچون کافی، تهذیب، وافی، وسائل الشیعه و ... وارد شده است و از نظر سند هم صحیح نامیده می‌شود (البته درباره سعد الاسکاف اختلافاتی وجود دارد؛ اما «شیخ طوسی» در رجال، آن را صحیح الحدیث می‌داند).
اما از جهت متن باید گفت که این حدیث سعد اسکافی با احادیثی که در مذمت ریاء وارد شده است تعارض و تناقضی ندارند چرا که در همین حدیث هم ریاء مذمت شده است و به عنوان گناه از آن یاد شده است، دلیل بر این مطلب عبارت آخر حدیث است که خداوند می فرماید: «فغفرت له»
اما چون تعداد زیادی از مؤمنان به خیر و خوبی او شهادت دادند، خداوند به احترام این مومنان او را مورد آمرزش و مغفرت خود قرار داد و او را بخشید.
شیخ حر عاملی این حدیث را در «بَابُ اسْتِحْبَابِ شَهَادَةِ أَرْبَعِينَ أَوْ خَمْسِينَ لِلْمُؤْمِنِ بِالْخَيْر» ذکر کرده است تا اهمیت چنین شهادتی برای میت را بیان کند.
چنان که در حدیثی در همین رابطه آمده است اگر مؤمنی از دنیا برود و چهل نفر شهادت دهند که جز خیر از او ندیدند، خداوند او را مورد رحمت و آمرزش خود قرار می‌دهد: «إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ فَحَضَرَ جِنَازَتَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا- قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ أَجَزْتُ شَهَادَاتِكُمْ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَا عَلِمْتُ مِمَّا لَا تَعْلَمُونَ» (1)
توجه بفرمایید:
روايات زيادی داريم كه با مردن انسان پرونده‌اش بسته نمی‌شود اگرچه خودش ديگر نمی‌تواند عمل انجام دهد؛ ولي ديگران در رابطه با او هر عمل نيكی انجام دهند يا خودش بنيان‌گذار عمل خوبي در جامعه باشد و يا امر ناروائی را امضاء نمايد تا چندی كه عمل نيک و بد او بين مردم رواج دارد مؤسس و پايه‌گذار، بهره و حظی از آن می‌برد و در پرونده ثبت می‌شود.
از این رو، آن چه در درجه اول موجب نجات و رهايی از عذاب قبر و قیامت می‌شود، عقايد، ايمان و كارهای نيک و گفتار پسنديده‌ای است كه انسان در طول حيات خود انجام داده است؛ اما در مواردی شرع مقدس سرنوشت اموات را به وسيله كارهای نيک يا بدِ ديگران قابل تغيير معرفی كرده است.


منبع:

1. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، قم، ج ‏3، ص 285.

موضوع قفل شده است