زیارت ائمه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زیارت ائمه

زيارت يعنى به حضور كسى رفتن و او را ملاقات نمودن. زيارت پيشوايان و بزرگان دين نيز به همين معناست. ازاين رو زيارت به محض رفتن به حرم ائمه عليهم السلام و يا بزرگان ديگر و سلام بر آنان تحقق مى‏يابد. بقيه كارها از جمله آداب است كه برخى از آنها ماثور يعنى از خود اهل بيت عليهم السلام دستوراتى در مورد آن وارد شده‏است مانند «زيارت امين الله» «عاشورا» و. و برخى توسط عالمان تنظيم گرديده است مانند زيارت نامه‏هاى امامزادگان. به هر حال اصل زيارت با رفتن به حضور تحقق مى‏يابد و بقيه از آداب است.
پس هدف زيارت برقرارى ارتباط با معصومين و اولياءالله است و در اين جهت بايد تلاش نمود، در نتيجه واجب نيست كه حتماً زيارتنامه خواند، بلكه مى‏توان با آنها حرف زد و درد دل نمود. البته اگر طرز اين گونه حرف زدن‏ها را انسان از بزرگان ياد بگيرد بهتر است و زيارتنامه‏ها و مناجات‏ها در واقع همين نقش را ايفا مى‏نمايند.
ضمناً راجع به شبهات و سؤالات پيرامون زيارت، كتابهاى «آيين وهابيت» و «وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى» را می توان معرفی کرد

آداب زيارت معصومين و امام زادگان عليهم السلام
1. غسل كردن پيش از رفتن براى زيارت .
2. پرهيز نمودن از كلام بيهوده و لغو و پرهيز از مخاصمه و در طول مسير.
3. خواندن دعاى وارده و مخصوص آن امام .
4. طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر.
5. پوشيدن جامه هاى پاك ، پاكيزه و نو. بهتر است رنگ جامه سفيد باشد.
6. در حين رفتن به زيارت گام ها را كوتاه بردارد و با وقار حركت كند و همچنين بايد خاضع و خاشع باشد و سر به زير راه برود و به بالا و اطراف خود توجه نكند ؛ يعنى به منزلت و عظمت زيارت فكر كند.
7. خوشبو نمودن خود در غير زيارت امام حسين عليه السلام .
8. هنگام رفتن به حرم مطهر، زبان را به ذكر تكبير، تحميد، تسبيح ، تهليل و تمجيد مشغول كند و با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد صل الله عليه و آله دهان خود را معطر نمايد.
9. ايستادن بر در حرم شريف و اذن دخول طلبيدن و سعى كردن در به دست آوردن رقت قلب و خضوع به وسيله تصور و فكر در عظمت و جلالت قدر صاحب آن مرقد منور؛ به فكر اين باشد كه ايستادن او را مى بيند، كلام او را مى شنود و جواب سلام او را مى دهد. همچنين بايد در محبت و لطفى كه ايشان به شيعيان و زائران خود دارند، تدبير كند و همچنين در خرابى هاى حال خود و خلاف هايى كه نسبت به آن بزرگواران كرده است ، تاءمل كند.
10. بوسيدن عتبه عاليه و آستانه مباركه . سزاوار است براى خدا به شكرانه اين كه او را به اين مكان رسانده است ، سجده كند.
11. مقدم داشتن پاى راست در وقت داخل شدن و مقدم داشتن پاى چپ در وقت بيرون آمدن ؛ مانند مساجد.
12. رفتن نزد ضريح مطهر به نحوى كه بتواند خود را به آن بچسباند. توهم اين كه دور ايستادن ادب است ، وهم (غلط) است . زيرا در حديث آمده است كه تكيه كردن بر ضريح و بوسيدن آن شايسته است .
13. ايستادن پشت به قبله و رو به قبر منور در وقت زيارت . ظاهرا اين ادب مختص به معصوم عليه السلام است . وقتى از خواندن زيارت فارغ شد، گونه راست را به ضريح بگذارد و به حال تضرع ، دعا كند. سپس گونه چپ را بگذارد و خدا را به حق صاحب قبر بخواند كه او را از اهل شفاعت آن بزرگوار قرار دهد. آنگاه در دعا مبالغه كند. سپس به سمت سر مطهر برود و رو به قبله بايستد و دعا كند.
14. ايستادن در وقت خواندن زيارت ؛ اگر عذرى مثل ضعف و درد كمر و درد پا و غيره نداشته باشد.
15. تكبير گفتن هنگام ديدن قبر مطهر، پيش از شروع خواندن زيارت .
16. خواندن زيارت وارده از سادات انام عليهم السلام و ترك زيارت هاى ساخته شده بى اساس كه بعضى بى خردان ، عوامانه آنها را با بعضى از زيارات تلفيق كرده اند.
17. به جا آوردن نماز زيارت كه اقل آن دو ركعت است .
18. خواندن سوره يس در ركعت اول و سوره الرحمن در ركعت دوم ؛ در صورتى كه براى آن زيارتى كه نماز آن را مى خواند، كيفيت مخصوصى ذكر نشده باشد.
19. كسى كه داخل حرم مطهر شود و ببيند كه نماز جماعت برقرار شده است ، پيش از آنكه زيارت كند، ابتدا نماز بخواند. همچنين وظيفه ناظر حرم است كه مردم را به نماز امر كند.
20. تلاوت كردن قرآن نزد ضريح مطهر و هديه كردن آن به روح مقدس ‍ مزور.
21. ترك نمودن سخنان ناشايست و كلمات لغو و بيهوده و عدم اشتغال به صحبت هاى دنيوى كه هميشه و در همه جا مذموم ، قبيح ، مانع رزق و باعث قساوت قلب است .
22. بلند نكردن صدا در وقت زيارت .
23. وداع كردن با امام عليه السلام در وقت بيرون رفتن از شهرى كه آن حضرت در آن جا مدفون است .
24. توبه و استغفار نمودن از گناهان و تصميم به بهتر كردن حال ، كردار و گفتار خود بعد از فراغت از زيارت .
25. انفاق كردن به قدر وسع بر خادمان آستانه شريفه .
26. سزاوار است كه خدام از اهل خير و صلاح و صاحب دين و مروت باشند و آنچه را از زائران مى بينند، تحمل نمايند و خشم خود را بر ايشان فرو نشانند و بر آنها تندى و درشتى ننمايند و بر رفع حوايج محتاجين اقدام و زائرين را راهنمايى كنند.
27. انفاق و احسان بر فقرا، مجاورين و مساكين شهرى كه امام عليه السلام در آن مدفون است ؛ خصوصا سادات و اهل علم .
28. از جمله آداب ، تعجيل كردن در بيرون رفتن از حرم است ؛ در وقتى كه حظ و بهره خود را از زيارت درك كرد تا براى رجوع بعدى شوق بيشترى داشته باشد.
29. سزاوار است وقتى كه زوار بسيار است ، كسانى كه جلوتر هستند و به ضريح چسبيده اند، زيارت را كوتاه نمايند و زودتر بيرون روند تا ديگر زائران هم به قرب ضريح فايز گردند.

بر اساس آيات و روايات، ارتباط خاصى ميان قبر برزخى و قبر خاكى، يعنى بين روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاكى وجود دارد. اين ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى كه در طول زندگى دنيوى با يكديگر يك نوع اتحاد داشته‏اند، سرچشمه مى‏گيرد كه با قطع تعلق روح از بدن پس از مرگ به كلى از ميان نمى‏رود، بلكه يك نوع ارتباط در حدّ پايين‏ترى ميان روح برزخى و بدن مادى و خاكى وجود دارد، البته نه در حد و اندازه‏اى كه در زندگى دنيوى و در دوران تعلق روح به بدن وجود داشت و نه با آن كيفيت و كميت، بلكه در ميزانى ضعيف‏تر و با كم و كيفى ديگر. از همين رو، قبر خاكى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد كه نقاط ديگر اين ارتباط را ندارند، و به همين جهت است كه على رغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مكان [برزخ‏] توجه خاصى به بدن مادى و نقطه‏اى كه بدن خاكى در آن است، دارد و بر اساس همين ارتباط ميان قبر خاكى و قبر برزخى است كه دستورات و احكام خاصى در باب قبر، تشييع جنازه، كفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظاير آنها در شريعت اسلامى وجود دارد.
اين ارتباط روح با قبر خاكى موجب مى‏شود كه بتوان از اين طريق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه كرده و نيز توجه او را جلب كرد، بدين جهت در روايات تأكيد فراوانى بر زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن كريم بر سر قبرها شده است، هر چند اين آداب در هر جايى براى مردگان خوب است، ولى به دليل ارتباط قبر برزخى با قبر خاكى بر انجام اين آداب بر سر قبرها تأكيد بيشترى شده و از استحباب بيشترى برخوردار است. از طرفى ارواح نيز بر اساس اين ارتباط با بدن مادى و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و مبتهج مى‏شوند. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: «قسم به خداى متعال، مردگان رفتن شما را [بر سر قبورشان‏]مى‏دانند و باحضور شمامسرور مى‏شوندو با شما اُنس مى‏گيرند و بهره‏مند مى‏شوند»،(1).
امّا مهم‏ترين اثر دنيوى زيارت اهل قبور براى انسان، تذكر مرگ و يادآورى اين رخداد مهمّ است و اين خود، موجب باز داشتن انسان از بازى‏هاى دنيوى،(2)، مانع انجام كارهاى زشت و ناروا،(3) باعث انجام اعمال و كردار نيك،(4) سبب بى رغبتى و كم خشنودى از دنيا،(5) و زمينه‏ساز عبرت آموزى است،(6).
رو به گورستان دمى خامش نشين آن خموشان سخن‏گو را ببين‏
ليك اگر يك رنگ بينى خاكشان نيست يكسان حالت چالاكشان‏
شحم و لحم زندگان يكسان بود آن يكى غمگين، دگر شادان بود
تو چه دانى تا ننوشى قالشان ز آنكه پنهان است بر تو حالشان‏
بشنوى از قال‏هاى و هوى را كى ببينى حالت صد توى را(7)
راجع به حرم اهل‏بيت و معصومين نيز مسأله اين طور است كه: اولاً، توجه آن عزيزان به آن مكان‏ها بيشتر است.
ثانياً، با وجودى كه خداوند همه جا هست ولى توجه خداوند به حرم معصومين و بعضى از مكان‏ها بيشتر است. مثلاً راجع به مسجد قبا قرآن مى‏فرمايد: فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا در آن كسانى هستند كه دوست دارند پاك شوند و اين ملاك در هر مكانى باشد. بيشتر مورد توجه خداوند قرار مى‏گيرد و حرم معصومين يكى از بارزترين مصاديق اين آيه شريفه است. زيرا در سال ميليون‏ها انسان براى توبه و ارتباط با خداوند در اين مكان‏ها حاضر مى‏شوند.
ثالثاً، انسان‏هاى معمولى در حدى نيستند كه در هر زمان و مكانى بتوانند با خداوند و يا اولياء الهى رابطه برقرار كنند، لذا سفارش شده كه در مكان‏هاى مقدس و زمان‏هاى حساس مثل شب جمعه، شب قدر، روز عرفه و... بر اين كار اهتمام ورزند.
رابعاً، زيارت قبور و حرم اهل‏بيت و بزرگان موجب زنده نگه‏داشتن آنها مى‏گردد. امروزه اثرى از يزيد و شمر و ابوسفيان و امثال آنها نيست ولى اهتمام مسلمين و مؤمنين بر ساخت حرم و زيارت معصومين، موجب گشته كه اولياء الهى هميشه زنده و مطرح باشند و اين خود يكى از مصاديق تعظيم شعائر الهى است.

پى‏نوشت‏:
(1) (وسائل الشيعه، ج 2، ص 878
(2) (نهج‏البلاغة، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدى، خطبه 84، ص 66)
(3) (همان خطبه 99، ص 92)
(4) (همان، كلمات قصار، 31، ص 364)
(5) (همان، كلمات قصار 349، ص 423)
(6) (همان، خطبه 221، ص 252)
(7) (مثنوى 3 4764- 4768)

موضوع قفل شده است