شيوه كاربردی «شما» برای مديريت وسواس

با سلام

یکی از بیماری های روانی که اندیشه جامعه امروزی ما را سخت درگیر خود کرده است،بیماری روانی وسواس می باشد.

امروزه،افراد زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند و نه تنها با خود،بلکه با اطرافیان خود نیز درگیری هایی پیدا کرده اند. شخص وسواس،همیشه خود را از دیگران برتر،بهتر و پاکیزه تر می بیند و همین،موجب دلگیری و رنجش اطرافیان می شود. وسواس انواع گوناگونی دارد:وسواس فکری،اخلاقی و عملی و باید بدانیم،همان طور که شستشوهای بیش از اندازه،پیامدهای تلخ و ناگواری را به دنبال دارد،وسواس فکری هم با پریشان فکری ها و ناآرامی هایی که زائیده پندارهای غلط شخص بد فکر می باشد،در نشست و برخاست ها و روابط اجتماعی،موجب اختلاف های دامنه داری می شود که همه را در آتش سوزان خود می سوزاند و خاکستر می کند.
عوامل و ریشه های بیماری وسواس،عبارتند از:

1-متاسفانه، وجود یک سلسله آشفتگی های روانی باعث می شود که شخص دچار شک شود و پیوسته جان و روح خود را،در معرض نا آرامی و نگرانی قرار دهد که ما در رویارویی با این افراد،به روشنی،این نگرانی را در چشمان و رفتارشان می بینیم!

نا آگاهی در زمینه احکام دینی و عبادت ها موجب بروز این بیماری می شود،حال آنکه دین اسلام سفارش کرده است که از به رنج انداختن خود بپرهیزیم.

بزرگ ترین ریشه وسواس،همین تلقین های شیطانی است.خداوند،در کتاب آسمانی خویش می فرماید:بگو از شر شیطان وسوسه گر به خداوند آدمیان پناه می برم!
از این رو،جلوگیری از نفوذ شیطان در کارهای روزمره و به ویژه در هنگام عبادت (نماز، روزه، اعمال حج و…) که حساس ترین لحظه حضور شیطان برای جدایی انداختن میان عابد و معبود می باشد، بسیار ضروری است.و در این صورت است که،شیطان به ناتوانی خود پی می برد.

همانطور که فرزندان ویژگی های ظاهری مانند:قد و شکل و… را از راه ژنتیک دریافت می کنند،از نظر روانی نیز،از پدر و مادر ارث می برند که با روش های درست تربیتی و چیرگی بر اراده می توان،تا اندازه زیادی،به برطرف ساختن این کمبود پرداخت.

در این دوران نیز،به دلیل دگرگونی های بسیار،برای نوجوان دغدغه ها و آشفتگی های روحی و روانی زیادی وجود دارد که به طور طبیعی،بر فکر و روان او تاثیر می گذارد و به شکل بیماری وسواس نمود می یابد.

بیشتر وقت ها،پدر و مادر در تربیت فرزندان خود دچار زیاده روی و یا کوتاهی می شوند.بی توجهی در دوران کودکی،وجود ضربه ها و استرس های روحی ناشی از درگیری های خانوادگی وجدایی پدر و مادر باعث می شود که فرزندان در دوران نوجوانی و جوانی برای ابراز شخصیت و جلب توجه،به این شکل خود را مطرح کنند!

در میان زیان های ناشی از این بیماری،می توان به زیان های فردی،اجتماعی،اقتصادی و اعتقادی اشاره کرد.

1. خارج شدن از محور طاعت و خلوص نیت،به خاطر از دست دادن حالت بندگی.
2.به هدر دادن وقت پر ارزشی که می تواند در راستای کارهای بهتر و مفیدتری استفاده شود.
3.بی محتوا شدن عبادت و از دست رفتن هدف اصلی عبادت که فروتنی در برابر پروردگار می باشد،چنان که گاهی توجه بیش از اندازه،به تلفظ و قرائت در نماز،از حضور قلب و رکن اصلی نماز می کاهد.
4. بدعت گذاری در دین؛ شخص وسواس،به دلیل نداشتن تمرکز فکری،چیز تازه ای را اضافه یا کم می کند.
امام باقر(ع) در این باره می فرمایند:«کل بدعة ضلالة،وکل ضلالة سبیلها الی النار؛هر بدعتی،گونه ای گمراهی خواهد بود و هر گمراهی هم،راهی به سوی آتش جهنم خواهد بود».

5. آخرین ضرر فردی این بیماری،گاهی،باطل شدن عبادت می باشد.

1. گوشه گیری و انزوا طلبی،به خاطر ارتباط نداشتن با دیگران و بدبینی و بد گمانی نسبت به افراد.
2. آزار اطرافیان،به دلیل وقت گذرانی بیهوده و در نتیجه،معطل کردن دیگران.

امام صادق(ع)می فرماید:روز قیامت،آنگاه که کسانی که بندگان خدا را به زحمت انداخته اند،فرا خوانده می شوند،گروهی حرکت می کنند که در چهره آنان گوشتی وجود ندارد،آن وقت گفته می شود:هؤلاء الذین آذوا المؤمنین؛اینها افرادی هستند که در دنیا موحبات آزار اهل ایمان را فراهم کرده اند.

3. زمینه گناه سازی:بدین معنی که شخص وسواس،به دلیل بد گمانی و حساسیت های نابجای سایرین،گاهی خیلی راحت،به آنها تهمت می زند و دروغ می گوید،در حالی که خداوند در کتاب آسمانی خویش می فرماید:یا ایها الّذین آمنوا اجتنبوا کثیرا مّن الظن انّ بعض الظن اثم؛ای اهل ایمان،از بسیاری گمان بردنها خودداری کنید؛زیرا برخی از گمان بردنها،گناه می باشد.(سوره حجرات،ایه 12)

4. بد جلوه دادن چهره دین

5. ایجاد اختلافات خانوادگی

همان گونه که برای بیماری های دیگر راه چاره و درمان وجود دارد،معالجه بیماری وسواس نیز دو مرحله دارد:
1. مطالعه و بررسی در دستورات دین
2.به کار بردن شیوه های درمان وسواس.

من سالهاست دارم با این بیماری دست و پنجه نرم میکنم ، ولی راهش بی توجهی و اراده در خلاف جهت افکار وسواس هستش ... مثلا وقتی فکر کردید دستاتون کثیفه، بزنین به سیم آخر و بگین غلط میکنی ... اینطور نیست ... که اونم من که وسواس دارم خودم میدانم که تقریبا غیر ممکن هستش برامون ولی اگه اینکارو بکنیم بعد مدتی دیگه عادت میکنیم و وسواسمون کمتر میشه، در ضمن سعی کنید اصلا خودتون رو در شرایط استرس زا قرار ندید، ریشه این دشمن استرس و اضطراب هستش به نظرم ، اون شیاطین که مارو اینطور وسوسه میکنند خدا ازشون نگذره خیلی منو عذاب میدن .

معمولا وسواس همراه سوءظن و توهم هستش، به طوری که آدم بعد از مدتی ارتباطش رو با عالم واقعیت از دست میده و نمیفهمه چی حقیقته و چی تخیل.

و اون شیاطین به آدم وعده ها و آرمان های متعالی میدن، مثلا در جهت تکامل و پیشرفت شخص رفتاری رو انجام میده که در عالم واقعیت باعث پسرفت و عقب موندگیش میشه.

کارشناس بحث: استاد حامی

سلام
به طور مفصل در تاپيك بي خيال درماني درباره وسواس صحبت كرديم
يك پيوستار از 0 تا 100 را در نظر بگيريد

وسواس يا اضطراب مي تواند از 20 درجه شروع شود تا مراحل نزديك صد
فردي كه مرده است اضطراب يا وسواس ندارد چون مقداري وسواس و اضطراب براي زندگي لازم است.
اگر وسواس از 50 درجه بگذرد فرد يعني فرد نمي تواند خودش با وسواس مقابله كند و به آن اعتنا نكند بايد از روان شناس باليني و روان پزشك كمك بگيرد
بنابراين وقتي درباره وسواس صحبت مي شود بايد مشخص شود كه چه وسواسي است و چه مشخصاتي دارد
شما مي توانيد براي ساخت اپيكيشن جلد اول بي خيال درماني را كار كنيد

سلام علیکم
بعضا اشخاصی که دچار این مشکل هستند به خاطر عدم اطلاع صحیح از احکام شرعی مسایل مبتلا به است!
همچنین تلنگر مکرر شخص وسواسی به خودش بسیار راهگشاس!