جمع بندی نام اين عالم شيعه مدعی چه بود؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نام اين عالم شيعه مدعی چه بود؟

سلام

اباعبداللَّه عليه السلام در شب عاشورا فرمود: من اصحابى بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم.يكى از علماى بزرگ شيعه گفته بود: من باور نداشتم كه اين جمله را اباعبداللَّه فرموده باشد به اين دليل كه با خودم فكر مى‏كردم اصحاب امام حسين خيلى هنر نكردند، دشمن خيلي شقاوت به خرج داد. امام حسين است، ريحانه پيغمبر است، امام زمان است، فرزند على است،فرزند زهراست؛ هر مسلمان عادى هم اگر امام حسين عليه السلام را در آن وضع مى‏ ديد، اورا يارى مى‏ كرد. آن ها كه يارى كردند خيلى قهرمانى به خرج ندادند، آن ها كه يارى نكردندخيلى مردم بدى بودند. اين عالم مى‏ گويد: مثل اينكه خداى متعال مى ‏خواست مرا از اين غفلت و جهالت و

اشتباه بيرون بياورد. شبى در عالم رؤيا ديدم صحنه كربلاست و من هم در خدمت اباعبداللَّه آمده ‏اماعلام آمادگى مى‏ كنم. خدمت حضرت رفتم، سلام كردم، گفتم: يابنَ رسولِ اللَّه! من براى يارى شما آمده‏ام، من آمده‏ام جزء اصحاب شما باشم. فرمود: به موقع به تو دستور مى‏ دهيم.وقت نماز شد. (ما در كتب مقتل خوانده بوديم كه سعيدبن عبداللَّه حنفى و افراد ديگرى آمدند خود را سپر اباعبداللَّه قرار دادند تا ايشان نماز بخواند.) فرمود: ما مى‏ خواهيم نماز بخوانيم. تو در اين جا بايست تا وقتى دشمن تيراندازى مى‏ كند، مانع از رسيدن تيردشمن شوى. گفتم: چشم، مى‏ايستم

من جلوى حضرت ايستادم. حضرت مشغول نماز شدند. ديدم يك تير دارد به سرعت به طرف حضرت مى‏ آيد.تا نزديك من شد، بى اختيار خود را خم كردم ناگاه ديدم تير به بدن مقدس اباعبداللَّه اصابت كرد. در عالم رؤيا گفتم: اسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّى وَ اتوبُ الَيْهِ عجب كاربدى شد! ديگر نمى‏ گذارم. دفعه دوم تيرى آمد. تا نزديك من شد، خم شدم. باز به حضرت خورد!دفعه سوم و چهارم هم به همين صورت خود را خم كردم و تير به حضرت خورد. ناگهان نگاه كردم ديدم حضرت تبسّمى كرد و فرمود: ما رَأَيْتُ اصْحاباً ابَرَّ وَ اوْفى‏ مِنْ اصْحابى.

اصحابى بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم پيدا نكردم. در خانه خود نشسته و مرتب مى‏ گوييد: «يالَيْتَنا كُنّا مَعَكَ فَنَفوزَ فَوْزاً عَظيماً» اى كاش ما هم مى ‏بوديم، اى كاش ماهم به اين رستگارى نائل مى‏ شديم. پاى عمل به ميان نيامده است تا معلوم شود كه در عمل هم اين چنين هستيد يا نه. اصحاب من مرد عمل بودند نه مرد حرف و زبان(1)

پی نوشت :
1مجموعه‏ آثاراستاد شهيدمطهرى، ج‏23، ص 599

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد ممسوس

با سلام و احترام و عرض تسلیت شهادت امام رضا علیه السلام
در مورد این سوال باید تحقیق بیشتری انجام شود فعلا به اندازه ای که میشد جستجو کردم به این نتیجه رسیدم که این عالم بزرگ شیعی ملا محسن فیض کاشانی بوده است اما یقین صد در صد ندارم یعنی باید از کتب و تالیفات خود ش این مطلب را پیدا کنم که در صدد ان هستم

با سلام

قضيه معروفى است درباره يكى از علماى بزرگ شيعه منقول است .
يكى از علماى قم براى من نقل مى كرد كه مرحوم ملا محسن فیض کاشانی درباره اين جمله كه از حضرت امام حسين عليه السلام نقل شده است كه ايشان در شب عاشورا فرمودند: من اصحابى بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم ، مى گفت : من باور نمى كنم چنين چيزى را امام فرموده باشد.
گفته بودند: چرا؟
گفته بود: مگر آنها چه كار كردند كه امام بگويد اصحابى از اينها بالاتر نيست . آنهايى كه امام حسين را كشتند خيلى آدم هاى بدى بودند؛اينهايى كه امام حسين را يارى كردند كار مهمى انجام نداند. هر مسلمانى جاى آنها مى بود، وقتى مى گفتند: فرزند پيغمبر، و امام زمانشان در دست دشمن تنها مانده است ، قهرا مى ايستاد.
يك شب در عالم رويا ديد كه صحراى كربلا است ، امام حسين با 72 تن در يك طرف ، لشكر 30 هزار نفرى دشمن هم در طرف ديگر. آن جريان به نظرش آمد كه موقع ظهر است و مى خواهند نماز بخوانند. حضرت امام حسين عليه السلام به همين آقا فرمودند: شما جلو بايستيد تا ما نماز بخوانيم . (همانطور كه سعيد بن عبدالله حنفى و يكى دو نفر ديگر خودشان را سپر قرار دادند).
دشمن تير اندازى مى كرد. آقا رفت جلو ايستاد. اولين تير از دشمن داشت مى آمد. تا ديد تيز دارد مى آيد، خم شد. ناگاه ديد كه تير اصابت كرد به امام .
در همان عالم خواب گفت :استغفر الله ربى و اتوب اليه ، عجب كار بدى كردم ! اين دفعه ديگر چنين كارى نمى كنم . دفعه دوم تير آمد. تا نزديك او شد دو مرتبه خودش را خم كرد. چند دفعه اين جريان تكرار شد؛ديد بى اختيار خم مى شود. در اين هنگام امام به او فرمود: انى لا اعلم اصحابا خيرا و لا افضل من اصحابى ؛ من اصحابى از اصحاب خودم بهتر نمى شناسم . يعنى تو خيال كرده اى هر كه كتاب خواند مجاهد مى شود؟! اين حقيقتى است : من لم يغز ولم يحدث نفسه بغزو مات على شعبه من النفاق ؛ كسى كه عملا مجاهد نبوده است يا لا اقل اين انديشه را نداشته كه مجاهد باشد در درون روحش يك دو رويى وجود دارد يعنى موقع جهاد كه مى شود در مى رود.1

1-حماسه حسينى ، ج 1 ص 231.

کتاب فضائل و سيره امام حسين - عليه السلام - در كلام بزرگان

جمع بندی

پرسش

کدام عالم شیعی جمله امام حسین علیه السلام را که فرمود بهتر از اصحاب من وجود نداشته را باور نمیکرد تا اینکه در عالم رویا خواب دید امام حسین علیه السلام در نماز ایستاده و حضرت از او خواست از ایشان دفاع نماید و زمانی که تیرها به سوی امام میامد خود را کنار کشیده و تیرها به امام اصابت میکرد و امام به وی فرمود: ما رَأَيْتُ اصْحاباً ابَرَّ وَ اوْفى‏ مِنْ اصْحابى؟

پاسخ

ایشان ملا محسن فیض کاشانی از علمای دوره صفویه است که آثار بسیار زیادی از خود بر جای گذاشته است وی چنین تصور میکرد که جمله امام حسین علیه السلام در تمجید یاران و اصحابش صحت ندارد ولی در عالم رویا برتری اصحاب امام حسین علیه السلام بر او ثابت شد.[1]

کلیدواژه : امام حسین، اصحاب، فیض کاشانی، کربلا

منابع

[1] . عباس عزیزی، فضایل و سیره امام حسین در کلام بزرگان، ص 82، نشر صلوة، قم، 1381ش


موضوع قفل شده است