مشکل با بی انگيزه و منفعل بودن همسرم (خانم طلبه سطح 2)

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکل با بی انگيزه و منفعل بودن همسرم (خانم طلبه سطح 2)

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم .
من دانشجوی کارشناسی ارشد هستم ، خانم م هم طلبه سطح 2 حوزه علمیه است .
اما اصلا از دست اوضاع این روزهای همسرم راضی نیستم ، خیلی وقتش رو الکی میگذرونه .
برای من خیلی مهمه که خانمم چطوری زندگی کنه . اما همسر من معلوم نیست تو زندگی چکار مکینه ؟!!!
یک سره پای تلویزیون ، مهمترین کارش شده تلویزیون نکاه کردن و فیلم دیدن اون هم با این سریال های خنک وبی محتوا .
تازه من رو هم اجبار میکنه که حتما بیا و بشین و با من فیلمن ببین .
حتی در این بین وظیفه ی نظم و نظافت در زندگی هم به تعویق می افته و کاهای روزمره ی زندگی رو هم انجام نمیده !
من حرفی ندارم ،تلویزیون هم نگاه بکنه ، اما چقدر ؟!!! چه اندازه !!!
همسر من اواخر سطح 2 حوزه علمیه هم هست .
من ازش نمیخوام مثل یک مرد کار کنه ، شغل داشته باشه ، پول در بیاره !
ازش میخوام هدف داشته باشه ، فعالیت داشته باشه ، انگیزه و عشق داشته باشه .
دنبال مشکل بگرده و حلش کنه ، دلش برای کم و کاستی های زندگی و انقلاب و اسلام جوش بزنه و در این مسیر کار فعالیت کنه !
منفعل و فشل نباشه ، والبته که سر موقعش تلویزیون هم ببینه و هر نوع تفریح مفید دیگه ای رو انجام بده !

من به عنوان شوهر میتونم خیلی موثر باشم .
اما حقیقتا نمیدونم چطوری باید با همسرم برخورد و رفتار کنم که به سمت و سوی انسان فعال و با انگیزه حرکت کنه و از این حالت منعل در بیاد .
بحث فقط سرگرمی همسر هم نیست ، بحث اینه که جلوی من رو هم تو کارها میگیره .
مثلا من چند هفته ای است که در حال انجام یک پروژه بزرگ هستم ، خب نیاز هست که وقت بیشتری رو در یک موقع از زمان بذارم و مثلا تا بعد از ظهر روی پروژه کار کنم ، هر دفعه با ناراحتی از منزل میرم بیرون و ناراحتی مزاعف همسر برمیگیردم خونه .
خودش هم میگه خب تو خونه تنها چکار کنم ؟
حالا موندم با این همه پتانسل که همسر من به لحاظ فکری و کاری داره ، و اینکه من چجوری این پتانسیل ها رو در وجود همسرم باور کنم !
راهنمایی بفرمایید لطفا

ان شالله خدا زندگی ما را پیوسته با معرفت بگرداند .

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام دوست بزرگوارم
سخن شما من را ياد بحث هايي انداخت كه با طلاب مي كرديم. برخي مي گويند ما تا زماني كه داخل حجره بوديم همه برنامه هايمان(عبادت، مطالعه، معاشرت و تفريح) منظم و به جا بود ولي وقتي ازدواج كرديم گره به كارمان افتاد و چون خودمان را منظم مي ديديم اين افت را به همسر نسبت مي دهيم....
راستش خوابگاه دانشجويي و حجره مقدمه اي است براي ورود به جامعه اي بزرگتر و آن خانواده با اقوام خود و همسر است. طبيعي است كه خودسازي ها و تمرين ها بي اثر نيست ولي درخانواده و بعد از آن جامعه ارتباطات رنگي قوي تر و متنوع تري به خود مي گيرد. با افراد مختلف با روحيات و افكار متفاوتي در ارتباط هستيم اگر فضاي مجازي هم به اين ارتباطات متصل شود به اقيانوس متصل شده ايم و طبيعي است ذهن با سيل اطلاعات و شبهات مواجه مي شود.
توصيه بزرگان اخلاق اين است كه در خودسازي برخود تمركز داشته باشيم آن وقت مانند خورشيد مي شويم رفتارمان بيش از زبانمان رهنمايي مي كند و تاريكي ها را رفع مي كند. قرآن هم مي فرمايد قوا انفسكم و اهليكم نارا؛ اول خودتان را و بعد خانواده خودتان را از آتش جهنم نجات دهيد.
همسر شما هوش متوسط به بالايي داشته كه توانسته تا اين حد تحصيلات داشته باشد بنابراين در توانايي او شكي نيست ولي اين كه چرا انگيزه اش سست شده دلائل مختلفي مي تواند داشته باشد. خودتان را جايي ايشان فرض كنيد و اين علل را دقت كنيد:
1- بي مهري هاي مردم و حتي اقوام نسبت به طلاب و نسبت دادن اموري كه ربطي به ايشان ندارد به آنها( كسي از بانك دزدي مي كند طوري با طلاب صحبت مي كنند كه گويي او آن دزد را منصوب كرده .نيروي انتظامي بد عمل مي كند با شخصي انگاري طلاب دستور صادر كرده اند، تورم مي شود گويي آنها مسؤلند و...)
برخي هم طلاب را مانع هوسهاي خود مي دانند و گير مي دهند و....
2- گاهي زمينه فعاليت در زمينه تحصيلات نيست مثلا تصور كنيد فردي با زحمت زياد در زبان انگليسي تخصص گرفته ولي جايي هست كه كسي از تخصص او استفاده نمي كند.
3- افراد استعداد و علاقه و توانايي هاي مختلفي دارند هركسي وقتي مي درخشد كه در مسير توانايي ها و استعدادهايش قرار گيرد يادم هست روزي خانم و آقاي براي مشاوره آمده بودند خانم به تفسير علاقه داشت ولي شوهرش به زور مي گفت بايد در زمينه مسائل روز سياسي و كلام جديد كار كنيد و با هم بحث كنيم....
خب اين درست نيست كه ما ذائقه خود را بر ديگري تحميل كنيم.
بايد متوجه شويم در چه زمينه اي علاقه دارد و توانايي و استعداد در همان راستا تقويت و تشويق كنيم
نبايد طوري رفتار كنيم كه گويي همسرمان شاگرد ما است و ما بايد پيوسته بگوييم اين كار را بكن آن را كار را نكن اگرچه از روي اجبار يا احترام ممكن است مدتي دوام داشته باشد ولي
آب كم جوي تشنگي آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
4- بهترين راه كمك به ايشان همراهي است. [HL]همراه(در مسائل مشروع و معقول) شو تا همراهت شود[/HL](البته اين نوعي همدلي است كه يكي از مهم ترين عوامل در ارتباط موثر است ) اجازه دهيد در گفتگوهاي روزانه مانند گروه تفحص در درون ايشان بگردد تا نيازها و نقص ها و ...را بدانيد و بعد برايش برنامه بريزيد.
5- گاهي منفعل بودن نوعي اعتراض ناهشيار به سبك زندگي يا نوع رفتار يا ناديده گرفته شدن ها و فرياد براي جلب توجه است. گاهي ممكن است آن قدر كه به فكر اصلاح جامعه باشيم به فكر مسائل درون خانوادگي نباشيم
بزرگان دين با آن هم تلاش علمي كه داشته اند از همدلي و همنشيني با خانواده غافل نبودند و با ابتكار عمل جلسات كشكولي پرباري داشتند هم شوخ طبعي بوده و بحث علمي و باخبر شدن از احوال همديگر و تثبيت باورهاي ديني و تعميق عواطف به همديگر.
6- دروس حوزه بسيار گسترده است در دانشگاه بعد از ديپلم فرد رشته خاصي را دنبال مي كند ولي در حوزه بيش ده سال هم كه درس بخواني هنوز در تخصص خاصي وارد نشده اي(مگر اين كه وارد رشته هاي تخصصي حوزه شوي)
7- ايام ماهانه به خصوص پريود همراه با درد، كم خوني شديد، نامنظمي غده تيروئيد و...در حوزه جسم و اضطراب و افسردگي، مشكلات خانواده و... در حيطه ذهن نيز تأثير زيادي در بي انگيزه بودن دارد كه بايد يك يك بررسي تخصيصي شود.
موفق باشيد
اللهم وفقنا لما تحب و ترضا

موضوع قفل شده است