جمع بندی ​چگونه می توانم عارف بشوم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
​چگونه می توانم عارف بشوم؟

​چجوری میتونم عارف بشم؟

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

shayan As;498579 نوشت:
[=arial black]​چه جوری میتونم عارف بشم؟

سلام و عرض ادب؛
عرفان به عنوان یک رشته علمی دارای دو بخش عملی و نظری است.
بخش عملی آن عبارت است از آن قسمت که روابط و وظایف انسان را با خود و با جهان و با خدا بیان می‌کند. در این بخش عرفان شبیه به اخلاق است که علم عملی است. عرفان عملی را علم سیر و سلوک نیز می‌نامند.
بخش نظری عرفان، شبیه به فلسفه است، چون عرفان نظری به تفسیر هستی می‌پردازد و درباره خدا و جهان و انسان بحث می‌نماید
.

کسانی که می‌خواهند وارد عرفان شوند، باید ابتدا با علم اخلاق آشنا شوند.
در علم اخلاق می‌آموزیم که صفات خوب و بد کدامند و انجام چه کارهایی نیک یا بد است، تا خوب‌ها را انجام دهیم و بدها را ترک کنیم و خود را از صفات ناپسند پاک نموده و به صفات پسندیده بیاراییم. یعنی :
اول خود را از رذایل اخلاقی تخلیه کنیم . بعد تجلیه (زنگارزدایی ) کنیم . بعد تحلیه (آرایش ) کنیم؛ و این به معنای آن است که سالک باید پله به پله نردبان خودسازی را طی کند.

بر این اساس، اندیشه وران فن برای خودسازی چند مرحله ذکر کرده ­اند :
در مرحله اوّل (تخلیه )، سالک مأموریت دارد باطن خود را از اخلاق و صفات زشت و رذیله مانند بخل و حسد و کبر و غرور و ریا و دنیا خواهی خالی کرده و ویروس‌های فساد را از آن بزداید.
در مرحله دوم (تجلیه ) وظیفه دارد درون را جلا داده و صیقلی کند، تا آماده دریافت فضایل و صفات شایسته و پاک گردد.
در مرحله تحلیه به جای ویروس‌های وجین شده، باغچه دل و درون را با صفاتی مثل تقوا و تواضع و فروتنی و ایثار و فداکاری و شجاعت و حقیقت خواهی زینت دهد . درخت‌های پاک را در آن کشت نماید.(1)
بالاخره بعد از طی مراحل سه گانه کارش به جایی می‌رسد که به قرب خدا می رسد . در نهایت نیز همه چیز را فانی در حق می ببیند.
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بینم

اگر این مراحل را در نفس انسانی انجام دادیم، می­ توانیم بگوییم یک انسان وارسته و اخلاقی شده­ ایم.
مسلّماً هر انسان دارای اخلاق ناجور و ناپسند مانند تکبر و خودخواهی و حسادت و... است. ابتدا باید با آموختن علم اخلاق آن‌ها را از نفس بزداید . دل را جلا دهد . آماده کِشت فضائل اخلاقی نماید. تواضع در مقابل خدا و دستورهای او و پیامبران در برابر بندگان خدا و خیرخواهی برای دیگران مانند پدر و مادر و برادر و خواهر و همسایه‌ها و مؤمنان را بر خود ترجیح دادن، مقدمات کار است. آن وقت دل انسان در سایه اخلاق خوب و عبادت پروردگار، به مراحلی از یقین می‌رسد که عاشق خدا می‌شود.
این انسان حاضر نیست ظلمی به کسی بکند . خود را به خاطر دیگران به زحمت می‌اندازد. او شخصیت دیگران را تخریب نمی ­کند، تا آقا شود . قضاوت بی جا و حقّ کشی نمی­ کند . به جان و مال و ناموس مردم احترام می‌گذارد. به خواست خدا و مردم احترام می‌گذارد . دستور خدا را خوب انجام می‌دهد.
البته انجام این کارها شاید مدّت‌ها طول بکشد. عالِمی را دیدند که خوشحال بود، به او گفتند: چه خبر شده است ؟ گفت: امروز بعد از سی سال مبارزه با نفس فهمیدم حسود نیستم !
ادامه دارد ....

پی‏ نوشت‏ :
1. علی فایضی ، مبانی تربیت و اخلاق اسلامی ، انتشارات مسعی ، 1377، ص 345ـ 346.

هدف نهایی عرفان، کسب معرفت برای اصلاح نفس و تزکیه روح است . رسیدن به این مقصد جز پیمودن یک راه ممکن نیست . هر چند روش ها متفاوت باشد. البته ارائه برنامه ها باید متناسب با سن و شرایط طرف مقابل باشد که متاسفانه در این زمینه چیزی ننوشته اید.
در عین حال دانشمندان اخلاق برای پیمودن این راه، شرایط و مراحلی را برای عموم افراد ذکر کرده اند که به بعضی اشاره می شود اما توصیه ما این است قبل از ورود به عرصه عمل با همکاران گروه اخلاق بخش تلفنی این مرکز به شماره ((96400) صحبت کنید:

1- تصمیم بر خودسازی:
کسی که می‌خواهد در این وادی وارد شود، باید عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تکالیف الهی باشد، چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی .هر قدمی که بر می دارد و هر سخنی که می گوید و هر برنامه ای که دارد، نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن می باشد؟
و این به معنای آن است که انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید . پس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد، خود را مقید به انجام استحباب و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدم های اولیه آثار سوئی به دنبال خواهد داشت . به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحله ای ، زمینه ساز درک بیش تر و توفیق افزون تر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود.

2- شناخت فضائل و رذایل:
شناخت خوبی‌ها و فضایل و پستی‌های اخلاقی، از شروط مهمّ خودسازی است.چه بسا افرادی بر اثر عدم تشخیص خوبی‌ها از بدی‌ها به بیراهه روند. برای شناخت صفات نیکو و زشت، باید به علم اخلاق رو آورد. از کتاب های اخلاقی مانند جامع السعادات از مرحوم ملا مهدی نراقی و جهاد با نفس، از آیت اللّه مظاهری و معراج السعاده، از مرحوم ملا احمد نراقی و اخلاق عملی، از آیت اللّه مهدوی کنی استفاده کنید.

3- مراقبت در عمل کردن به دستورها:
علم باید همراه با عمل باشد. هر کس علم آموخت، باید عمل کند. بدون عمل به دستورها، ایمان حاصل نمی‌شود . عمل کردن جزء ایمان است . ایمان در دل رسوخ نمی‌کند مگر با عمل ؛ یعنی عمل باعث ایجاد روحیه ایمان و تثبیت آن در دل می‌شود، مثلاً اگر کسی می‌داند دروغ یک صفت زشت است و به این علم، عمل کرد و دروغ نگفت، کم کم روحیه ایمان در او قوی می‌شود. همین طور وقتی انسان بداند نماز و تواضع در مقابل پروردگار از صفات خوب است و به آن عمل کرد، کم کم به درجه بالاتری از ایمان دست می‌یابد.

4- اخلاص در عمل:
اخلاص و پاکی نیز از شرایط اساسی سیر و سلوک است . بدون این مرحله کسی نمی‌تواند پا به مراحل عالی بگذارد. باید خدا را مخلصانه عبادت کرد .(1)
اخلاص پاک کردن نیت از آلودگی های شرک است؛ ‌یعنی تمام کارها و اعمال برای خاطر خدا باید انجام شود. در مذمت کسانی که اخلاص ندارند، همین آیه بس است که می‌فرماید: «بیش تر افراد، مشرک به خدا هستند، با این که ایمان به او آورده اند».(2)

5- محاسبه :
یعنی هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسی نماید . به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته ای انجام داده، سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد . اگر مرتکب خلافی شده، استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.

6- بهره گیری از قرآن کریم و انس با آن :
چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت می دهد ؛ هم آشنایی با معارف آن (هر کسی در حد خودش حتی در حد ترجمه ) موجب رشد روحی می باشد.

7- بهره گیری از ائمه هدی(ع ) و توسل به ایشان :
توسل به حضرات معصومین توجه به حق تعالی و عالم ملکوت است . زمینه ساز بهره گیری بیش تر از فیض ربوبی و کسب توفیقات بیش تر, بنابراین نمی توان چنین پنداشت که به ائمه توسل داشته ، ولی جوابی نگرفته ایم . زیرا توفیق توسل ، توجه به حق بوده است و مایه دوری از غفلت .

پی‏ نوشت‏ ها:
1. بینه (95) آیه 5.
2. یوسف (12) آیه 106.

​پرسش :
چگونه می توانم عارف بشوم؟

پاسخ :
عرفان به عنوان یک رشته علمی دارای دو بخش عملی و نظری است.
بخش عملی آن عبارت است از آن قسمت که روابط و وظایف انسان را با خود و با جهان و با خدا بیان می‌کند. در این بخش عرفان شبیه به اخلاق است که علم عملی است. عرفان عملی را علم سیر و سلوک نیز می‌نامند.
بخش نظری عرفان، شبیه به فلسفه است، چون عرفان نظری به تفسیر هستی می‌پردازد و درباره خدا و جهان و انسان بحث می‌نماید.

کسانی که می‌خواهند وارد عرفان شوند، باید ابتدا با علم اخلاق آشنا شوند.
در علم اخلاق می‌آموزیم که صفات خوب و بد کدامند و انجام چه کارهایی نیک یا بد است، تا خوب‌ها را انجام دهیم و بدها را ترک کنیم و خود را از صفات ناپسند پاک نموده و به صفات پسندیده بیاراییم.
یعنی :
اول خود را از رذایل اخلاقی تخلیه کنیم . بعد تجلیه (زنگارزدایی ) کنیم . بعد تحلیه (آرایش ) کنیم؛ و این به معنای آن است که سالک باید پله به پله نردبان خودسازی را طی کند.
بر این اساس، اندیشه وران فن برای خودسازی چند مرحله ذکر کرده ­اند :
در مرحله اوّل (تخلیه )، سالک مأموریت دارد باطن خود را از اخلاق و صفات زشت و رذیله مانند بخل و حسد و کبر و غرور و ریا و دنیا خواهی خالی کرده و ویروس‌های فساد را از آن بزداید.
در مرحله دوم (تجلیه ) وظیفه دارد درون را جلا داده و صیقلی کند، تا آماده دریافت فضایل و صفات شایسته و پاک گردد.

در مرحله تحلیه به جای ویروس‌های وجین شده، باغچه دل و درون را با صفاتی مثل تقوا و تواضع و فروتنی و ایثار و فداکاری و شجاعت و حقیقت خواهی زینت دهد . درخت‌های پاک را در آن کشت نماید.(1)
بالاخره بعد از طی مراحل سه گانه کارش به جایی می‌رسد که به قرب خدا می رسد . در نهایت نیز همه چیز را فانی در حق می ببیند.

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم /// به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت /// نشان از قامت رعنا تو بینم

اگر این مراحل را در نفس انسانی انجام دادیم، می­ توانیم بگوییم یک انسان وارسته و اخلاقی شده­ ایم.
مسلّماً هر انسان دارای اخلاق ناجور و ناپسند مانند تکبر و خودخواهی و حسادت و... است. ابتدا باید با آموختن علم اخلاق آن‌ها را از نفس بزداید . دل را جلا دهد . آماده کِشت فضائل اخلاقی نماید. تواضع در مقابل خدا و دستورهای او و پیامبران در برابر بندگان خدا و خیرخواهی برای دیگران مانند پدر و مادر و برادر و خواهر و همسایه‌ها و مؤمنان را بر خود ترجیح دادن، مقدمات کار است. آن وقت دل انسان در سایه اخلاق خوب و عبادت پروردگار، به مراحلی از یقین می‌رسد که عاشق خدا می‌شود.

این انسان حاضر نیست ظلمی به کسی بکند . خود را به خاطر دیگران به زحمت می‌اندازد. او شخصیت دیگران را تخریب نمی ­کند، تا آقا شود . قضاوت بی جا و حقّ کشی نمی­ کند . به جان و مال و ناموس مردم احترام می‌گذارد. به خواست خدا و مردم احترام می‌گذارد . دستور خدا را خوب انجام می‌دهد.
البته انجام این کارها شاید مدّت‌ها طول بکشد. عالِمی را دیدند که خوشحال بود، به او گفتند: چه خبر شده است ؟ گفت: امروز بعد از سی سال مبارزه با نفس فهمیدم حسود نیستم !
هدف نهایی عرفان، کسب معرفت برای اصلاح نفس و تزکیه روح است . رسیدن به این مقصد جز پیمودن یک راه ممکن نیست . هر چند روش ها متفاوت باشد. البته ارائه برنامه ها باید متناسب با سن و شرایط طرف مقابل باشد که متاسفانه در این زمینه چیزی ننوشته اید.
در عین حال دانشمندان اخلاق برای پیمودن این راه، شرایط و مراحلی را برای عموم افراد ذکر کرده اند که به بعضی اشاره می شود:
تصمیم بر خودسازی؛
شناخت فضائل و رذایل؛
مراقبت در عمل کردن به دستورها؛
اخلاص در عمل؛ محاسبه؛
بهره گیری از قرآن کریم و انس با آن؛
بهره گیری از ائمه هدی(ع ) و توسل به ایشان

پی‏ نوشت‏ :
1. علی فایضی ، مبانی تربیت و اخلاق اسلامی ، انتشارات مسعی ، 1377، ص 345ـ 346.

موضوع قفل شده است