خانواده ام فردی رو پسندیدند ولی من با خانواده طرف نمی تونم کنار بیام

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خانواده ام فردی رو پسندیدند ولی من با خانواده طرف نمی تونم کنار بیام

سلام

من 26 سالمه و چند ماه دیگه درسم تموم میشه و باید تا حداکثر 1 سال دیگه برم خدمت.
قصد دارم قبل از سربازی ازدواج کنم ...
برای ازدواج ملاک اول من ویژگی های خانواده طرف هستش، و من خانواده ای مد نظرم هست خصوصیات اخلاقی خودم رو داشته باشند و اهل مسجد و نماز باشند، زندگی ساده و بی دغدقه ای داشته باشند. کم جمعیت باشند و ... ترجیحا پسری همسن خودم هم وجود داشته باشه توی این خانوده.

یه مورد رو که دقیقا همین خصوصیات که مدنظر خودم بود و شناخت داشتم نسبت به پسر (همکلاسی قدیمی) و پدر خانواده (برادر شهید)، پیشنهاد دادم و پدرم باهاشون صحبت کردند و ظاهرا به دلیل اینکه فرد دیگری که از اقوام نزدیک و مورد علاقه خودشون بود خواستگار طرف بوده، [شاید] به بهانه اینکه فعلا در حال تحصیل هست و قصد ازدواج نداره پیشنهاد رو رد کردند تقریبا. البته پدر و مادر من و مخصوصا پدر چون شناخت آنچنانی نداشتند از این خانواده ای که پیشنهاد دادم، خیلی راضی نبودند.

از طرفی ما همسایه ای داریم که به شدت مورد علاقه پدر و مادر هستند و از نطر مالی هم شرایط بسیار عالی دارند. و حتی همین دیروز هم پدرم با وجود آگاهی از مخالفت من باهاشون صحبت کردند و گفتند احتمالا جلسه ای برگزار می کنند برای صحبت های بیشتر ... اما من چیزی که در ظاهر دیدم از پدر خانواده طرف و برخوردهایی که داشتم خیلی تمایل ندارم به سمتشون. ضمن اینکه تمام اقوامشون هم در روستا زندگی می کنند و حس می کنم تفاوت فرهنگی هم وجود داشته باشه (حداقل با اقوام). توی این خانواده هم یه پسر بچه 6-7 ساله هست و 3 تا دختر تقریبا هم سن و سال که یک کدوم ازدواج کرده و فرد مورد نظر دختر دوم خانواده هستش.
البته این رو هم بگم که من خود دختر رو تابحال ندیدم اما اونطور که پدر و مادر تعریف می کنند هم از نظر ظاهری و هم ایمان و ... و کاملا مورد تایید هستش.

من هم چون هنوز درسم تا پایان سال ادامه داره خیلی عجله ای برای ازدواج ندارم و میخوام درست انتخاب کنم.
رضایت پدر و مادر برام اهمیت داره و اما من دوست دارم اول خانواده طرف و و دختر مورد تایید خودم باشه و بعد نظر پدر و مادر رو در موردشون بدونم.

الان پدر و مادرم پاشون رو کردند توی یک کفش که این مورد چند وقت دیگه از دست میره و اگه رفت دیگه ما کاری بهت نداریم و از این جور حرف ها ...

واقعا موندم چیکار کنم ...

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد حامی

سلام دوست گرامی
خدا رو شکر که تلاش دارید ازدواج تان عاقلانه باشد و حساب شده.
هر کسی در زندگی ناچار است عملا مثل دانشمندان کار کند. مثلا پدیده ای را در اطراف مان می بینیم به نام طلاق یا مشاجرات و ناسازگاری در خانواده ها. خب ازدواج برای رسیدن به آرامش است طلاق نقض غرض با اصل ازدواج است و عاقلانه نیست با این مخارج سنگین زندگی را شروع کنیم و ضرر اقتصادی و زخم روحی بخوریم و جدا شویم. مشاجرات هم با آرامش که دنبالش بودیم ناسازگاری دارد.
خب چه کنیم که زندگی ما از این آسیب ها مصون باشد؟
از قدیم گفته اند ره چنان رو که رهروان رفته اند.
ازدواج موفق
ازدواج موفق همه اش به طورف مقابل شما بستگی ندارد. شما هم باید شرایطس داشته باشید مثل بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری و اعتقادی، بلوغ جنسی.
فردی که نمی تواند جلوی خشمش را بگیرید و زود به زود به هم می ریزد و به طرف مقابل فحش و ناسزا می گوید و او را می زند بالغ نیست.
کسی که نمی تواند تدابیری به کار ببرد که مداخلات آسیب زای خانواده در زندگی را با هنر خنثا کند بالغ نشده است و....
یکی از مهم ترین عواملی که سبب ازدواج موفق می شود «همتایی و تناسب» است.
برخی مثلا خودشان ایمان خوبی ندارند با نامحرم راحت اند و..... ولی دنبال زنی عفیفی می گردند این گزینش خوبی نیست به قول قدیمی در و تخته باید به هم بخوردند در غیر این صورت طرف مقابل یا همیشه زجر می کشد یا او هم اهل ارتباط راحت مثلا با نامحرم می شود و....
همتایی
در درجه اول همتایی دختر و پسر مهم است و بعد همتایی خانواده ها
الف)همتایی دختر پسر در باورهای دینی، ارزش ها، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اخلاقی، هوش و استعداد، تحصیلات، سلامت جسمی و روانی، چاقی و لاغری و قد و قامت.
ب) همتایی خانواده ها در شرایط اقتصادی، باورهای دینی، شأن اجتماعی

تحلیل سود زیان
زندگی طوری است که انسان همیشه به آن چه تمایل دارد کمال و تمام نمی رسد. در ازدواج باید از برخی خواسته های جانبی صرف نظر کنید. اشکال ندارد اگر وقت داشته باشید و به دنبال خواسته خود باشید و به گناه نیفتید ولی اگر وقت نیست و احتمال دارد شرایط را ازدست بدهید از مسالئل جانبی مثل داشتن برادر هم سن و سال شما صرف نظر کنید. چون اساس زندگی شما دختر است.

احترام به پدر و مادر
به پدر و مادرتان فوق العاده احترام بگذارید ولی این به معنی این نیست که اگر دختری مطابق میل شما نیست را به خاطر احترام قبول کنید. چون اگر دختری مورد علاقه شما نباشد و زندگی تان گرفتار ناملایمات شوند همین پدر و مادرتان هم گرفتار استرس ها و فشارهای روانی ان می شوند.
اما بدون دلیل هم سخنان ایشان را رد کنید. خانواده ای را که معرفی می کنند مورد بررسی قرار دهید شرایط و تناسب ها به خصوص همتایی خودتان با دختر را در مرتبه اول بسنجید. برای این که بدانید چه قدر همتایی دارید از عقد کردن بدون شناخت کافی اجتناب کنید و در جلسات مختلف در رابطه با نگرش به زندگی و علاقه ها و....صحبت کنید. تفاوت ها و اشتراکات فرهنگی را دقت کنید. بهتر است از مشاوره ازدواج حضوری هم کمک بگیرید.
برای مطالعه بیشتر
کتاب مطلع مهر و کتاب رهنمودهایی برای ازدواج را از کتابخانه سایت دانلود کنید و مطالعه موفق باشید

من پیشنهاد می کنم رو اخلاق و رفتار و شخصیت دختر خانم زیاد زوم کن.
چون بعد ازدواج هر کسی میره دنبال زندگی خودش و شما میمونی و دختر خانم
و هر از گاهی یه دیداری بین شما و اقوام خانمتون صورت میگیره
پس: زیاد روی دختر خانم زوم کن.

سلام
به نظر من شما اولا" دارین پیش داوری می کنین. چون زیاد از خانواده خانوم چیزی نمی دونین و خودشونم که اصلا" ندیدین. به نظرم بذارین یه کم شناختتون کامل تر بشه، یه کم تحقیق کنین بعدبگین نمی تونین کنار بیاین. اینا که گفتین روستایی ان اقوامشون و کم جمعیت بودن و پسر همسن شما داشتن ملاک های خوبی نیستن برای نظر کلی دادن و رد کردن.
با همه ی احترامی که برای کاربر "ابوالفضل" قایلم ولی با نظرشون مخالفم . اینکه بگیم رو خود دختر خانوم زوم کنین درسته ولی اینکه بگین قراره با دخترشون زندگی کنین و خانواده رو هر چندوقت یکبار می بینین درست نیست. شما بعد ازدواج میشین پسر اون خانواده و پدرشون حق پدری دیگه به گردن شما دارن. چطور میشه آدم خودشو جدای از خانوادش بدونه. بعلاوه این خانوم تو این خانواده بزرگ شده و تحت تربیت این خانواده بوده. پس همه ی خوبی ها و بدی هایی که دارن رو، روی هم در نظر بگیرین و ببینین که چقدر از ایده آل هاتون رو دارن.
ان شالا که خداوند بهترین سرنوشت ها رو برتون رقم بزنه.

سلام مجدد
ممنون از دوستان بابت پاسخگویی و اظهار نظرشون

خانواده ای که مد نطر پدر مادرم بود فعلا با اصرار زیاد راضیشون کردم که صحبتی باهاشون نشه.

اما اون خانواده ای که مد نطر خودم بود رو این یک ماهه چند باری مادرم - که راضیه به این وصلت - از طریق واسطه پیگیر بودند تا اینکه گفتند خود خانواده طرف کاملا رضایت دارند به این وصلت اما مشکل فقط خود دختر هست که پاش رو کرده تو یک کفش و به هیچ خواستگاری جواب نمیده و دلیلش هم فقط اینه که میخواد ادامه تحصیل بده و 2-3 ترم دیگه داره واسه لیسانس.
این در حالیه که من هیچ مشکلی با این قضیه ندارم و به خانواده ش هم اعلام کردیم اما میگند اصلا نمیخواد به ازدواج فکر کنه. میگند خواستگار فراوون داشته و به همه همین جواب رو داده. حتی پدر مادرش هم از این قضیه خیلی ناراحت هستند ... حس می کنم فقط برای فرار و ترس از ازدواج داره این بهانه رو میاره و شاید نیاز باشه یه فردی باهاش صحبت کنه و نظرش رو عوض کنه.

میدونید شرایط یه طوری هست که من علاقه خیلی زیادی به وصلت با این خانواده دارم و در حال حاضر هیچ خانواده ی دیگه ای با شرایط مورد نظر من وجود نداره انگار، و از طرفی من میخوام توی همین چند ماه آینده و قبل از سربازی ازدواج کنم ... به نظرتون چه باید بکنم؟ تو این یک ماهه و از اول مهر ایشون دانشگاه هستند و اگر هم صحبتی باهاشون شده تلفنی بوده. به نظرتون صبر کنم تا یه روز مادرم یا فرد دیگه ای رو در رو باهاشون صحبت کنه و قضیه رو مطرح کنه؟
کلا بهترین راه چیه؟

ببين اقاي محترم منظورت از روستايي بودن و فرهنگ چي بود؟منم روستايي ام اگه فرهنگو شهريا دارند بقول شما با فرهنگ هستند كه براتون متاسفم با اين طرز فكرت.. اگه فرهنگ به بي غيرتي و بي حجابي يه كه شما شهريا دارين ديدم داريد بافرهنگااااااااااااا
شما ارزش اون دخترو نداري برو دنبال با فرهنگ بگرد دوباره در مورد روستايي ها و فرهنگشون صحبت نكني كه بد ميبيني اگه ماي روستايي نباشم شما شهريا از گرسنگي...........
بماند حالا فكر كردي كي هستي چهار سال رفتي دانشگاه فك كردي خبريه
جهت اطلاع داداش بنده تو ازمون كارشناسي ارشد رتبش شد 5 يادت باشه فرهنگ به شهري و روستايي بودن نيست فرهنگو ولش كن غيرررررررررررررررررررررت رو بچسب
يا علي

به نام خدا
سلام

پسر شيعه;412916 نوشت:
ببين اقاي محترم منظورت از روستايي بودن و فرهنگ چي بود؟منم روستايي ام اگه فرهنگو شهريا دارند بقول شما با فرهنگ هستند كه براتون متاسفم با اين طرز فكرت.. اگه فرهنگ به بي غيرتي و بي حجابي يه كه شما شهريا دارين ديدم داريد بافرهنگااااااااااااا
شما ارزش اون دخترو نداري برو دنبال با فرهنگ بگرد دوباره در مورد روستايي ها و فرهنگشون صحبت نكني كه بد ميبيني اگه ماي روستايي نباشم شما شهريا از گرسنگي...........
بماند حالا فكر كردي كي هستي چهار سال رفتي دانشگاه فك كردي خبريه
جهت اطلاع داداش بنده تو ازمون كارشناسي ارشد رتبش شد 5 يادت باشه فرهنگ به شهري و روستايي بودن نيست فرهنگو ولش كن غيرررررررررررررررررررررت رو بچسب
يا علي

همه ی اقوام با هم برابرند.
قطعا و حتما همین طور هست.

اما

در امر ازدواج نیاز هست که شباهت هایی بین طرفین وجود داشته باشه.

قطعا این شباهت ها بین کسانی که در دو مکان مختلف زندگی می کنند کمتر هست!

می خواید بهش بگید فرهنگ، می خواید هر اسم دیگری روش بذارید.

یعنی بیش تر با نظر Mreza در این باره موافقم.

نقل قول:

ببين اقاي محترم منظورت از روستايي بودن و فرهنگ چي بود؟منم روستايي ام اگه فرهنگو شهريا دارند بقول شما با فرهنگ هستند كه براتون متاسفم با اين طرز فكرت.. اگه فرهنگ به بي غيرتي و بي حجابي يه كه شما شهريا دارين ديدم داريد بافرهنگااااااااااااا
شما ارزش اون دخترو نداري برو دنبال با فرهنگ بگرد دوباره در مورد روستايي ها و فرهنگشون صحبت نكني كه بد ميبيني اگه ماي روستايي نباشم شما شهريا از گرسنگي...........
بماند حالا فكر كردي كي هستي چهار سال رفتي دانشگاه فك كردي خبريه
جهت اطلاع داداش بنده تو ازمون كارشناسي ارشد رتبش شد 5 يادت باشه فرهنگ به شهري و روستايي بودن نيست فرهنگو ولش كن غيرررررررررررررررررررررت رو بچسب
يا علي

با سلام خدمت برادر گرامی

من فکر میکنم شما بد برداشت کردید، ایشون منظورشون بی فرهنگ بودن روستایی ها نبود

منظور تفاوت های فرهنگی هست ، که واقعا توی امر ازدواج خیلی مهمه

موفق باشید:Gol:

سلام در کشور ما پیوند منحصر فقط به دختر وپسر نیست بلکه دو خانواده بهم میرسن واین یعنی باید از هر جهت بهم نزدیک باشن و بهترین قاضی خودت وخانواده ای که باید تشخیص بدید البته باهم ن جدا از هم ...متشکرم

موضوع قفل شده است