هدف از خلقت ناقص الخلقه ها و منگل ها چیست؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هدف از خلقت ناقص الخلقه ها و منگل ها چیست؟

هدف از خلقت ناقص الخلقه ها و منگل ها چیست؟ آیا به آنها روح دمیده میشود؟ اگر بله به چه شکلی محشور میشوند؟

کارشناس بحث : اندیشمند

با سلام خدمت شما و عرض ادب


طبق بیان آیات و روایات، فطرت انسان بر نیكی و خیر بنا نهاده شده است و بشر با فطرت و سرشت نیكوی الهی خلق شده است و هیچ فطرت بد و سرشت ناروا در كار نیست؛ زیرا هدف خداوند از خلقت انسان، تكامل و رشد او است و نیز او ارحم الراحمین است و با هیچ كس دشمنی ندارد.


خداوند درباره آفرینش انسان می‌فرماید:


«لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقویم»؛ [1]«ما انسان را به بهترین شكل آفریدیم.‌»
و نیز می‌فرماید: «اَلّذی اَحْسَنَ كُلَّ شَیءٍْ خَلْقَهُ»؛ [2]«او همان كسی است كه هر چه را آفرید نیكو آفرید.‌»



در نظام احسن آفرینش، با این همه لطف و مهر و بزرگواری خالق، چرا كسی ناقص شود و از نعمتها محروم گردد. خدا كه فیض بخش مطلق است، چرا فیض و لطفش را دریغ می‌نماید؟


خداوند بدبختیها و زشتیها را از خود انسان می‌داند و می‌فرماید: «ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّه وَما أصابَكَ مِنْ سَیئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكْ»؛ [3]«هر احسان و نیكی كه به تو می‌رسد از جانب خداست، و هر بدی و زشتی كه به تو می‌رسد از خود توست.‌»


از آیات و روایات به دست می‌آید كه اصل، در آفرینش انسان، بی عیب و نقص بودن است و اگر انسانی فاقد بعضی كمالات باشد، وجود او استثنایی بوده و جنبه ثانوی دارد كه بر قانون خلقت وارد شده است، و نیز بیانگر آن است كه تمام بدیها، پلیدیها، نقصها و صفات زشت و ناهنجاریها، همه از خود انسان است.


آنچه از روایات اسلامی و ره آورد دانش بشری به دست می‌آید این است كه بخش مهمی از این نقیصه‌ها مربوط به جهل و نادانی والدین درباره وظایف همسری، نحوه آمیزش، كیفیت پرورش فرزندان و تغذیه مادران هنگام بارداری و نیز ناشی از اموری مانند مصرف شراب، مواد مخدر، سیگار، آمیزشهای حرام و تا حد زیادی وراثت است. به دیگر سخن آن نقیصه‌ها و كمبودها، غرامتی است كه پدران و مادران به جهت نادانی خود می‌پردازند. البته علل پیدایش این استثناها منحصر در عوامل یاد شده نیست.[4] به عنوان نمونه در حدیثی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله آمده که حضرت فرمودند: «یكْرَهُ أنْ یغْشَی الرَّجُلُ الْمَرْأَةُ وَقَدْ اِحْتَلَمَ حتّی یغْتِسلَ مِنْ اِحْتِلامِهِ الَّذی رَأی، فَإِنْ فَعَلَ فَخَرَجَ الْوَلَدُ مَجْنُونا فَلا یلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ؛ [5] كراهت دارد كه مرد محتلم قبل از غسل [جنابت] از احتلامی كه دیده است با همسرش نزدیكی كند. اگر چنین كرد و فرزند دیوانه‌ای به وجود آمد، فقط خود را ملامت كند.‌»



هر معلولى، علتى خاص و هر علتى، معلول مخصوص دارد. در حقيقت هر موجودى در نظام علت و معلول، جاى مشخص و مقامى معلوم دارد؛ يعنى، آن معلول، معلول شى‏ء معين و آن علت، علت شى‏ء معين است.تأثیر علل و اسباب طبیعی، یك امر قهری است و به اراده و خواست ما تعلق ندارد. ما خواه بدانیم یا ندانیم، هر علت طبیعی نتیجه خاصی را به دنبال دارد. پيدايش افراد ناقص الخلقه علاوه بر مساله امتحان و آزمايش تابع نظام ضروري علت و معلولي است كه نظامي ذاتي و تكويني است و تخلف نايذير .


انسان های ناقص الخلقه نیز طبق عمومات آیات و روایات که در مورد دمیده شدن روح به انسان است ، آن ها نیز روح دارند ولی به علت محدودیت های جسمی و رابطه ای که روح با بدن دارد بسیاری از قابلیت های روح در آن ها در این دنیا امکان بروز ندارد.


كسانى كه معلول جسمى به دنيا مى ‏آيند، مانند: كور و كر و ناقص‏ الخلقه‏ كه اگر به خدا و روز قيامت ايمان آوردند و دوستدار اولياى خدا باشند و بر نقص عضو خويش براى خدا شكيبائى ورزند، چنين كسانى را خداوند در زندگى جاويد آخرت پاداشى مى‏دهد كه با اين كمبود دنيائى و رنج و زحمتى كه براى آن در راه خدا تحمل كرده، قابل قياس نباشد.[6]


در چندين روايت اين مسئله مطرح شده (بدين تفاوت كه در بعضي روايات سخني از اطفال كفار است و در برخي مطلق آمده) كه در قيامت براي كودكان نابالغ و كساني كه در دنيا گرفتار نارسايي هاي فكري و ذهني اند و يا كساني كه در عصر فترت بوده اند زماني كه حجت و پيامبري نبوده مثل فاصله زمان حضرت عيسي و پيامبر اسلام ) در قيامت آتشي افروخته مي شود و به آنها دستور داده مي شود كه داخل آتش بروند. كساني كه از دستور پيروي كرده و داخل آتش شوند آتش بر آنها گلستان مي گردد و افرادي كه تمرد مي كنند به آنها گفته مي شود كه چون از حكم حق تمرد نموده ايد پس معصيت كرده ايد و بايد كيفر ببينيد.[7]







بعد از جداشدن روح از بدن و انتقال به عالم ديگر، بدن در نظام مادي در شرايط جديدي قرار مي‌گيرد و مبدل به خاك مي‌گردد و به صورت ذرات در مي‌آيد و در نظام مادي باقي است تا وقتي كه نظام مادي در اوايل قيامت شروع به تحول كلي نموده و حركت جديدي را آغاز كند، حركتي كه در حقيقت سرفصل ديگري از حقيقت نظام مادي است. بر اساس آيه قرآن كه فرمود: «يوم تبدّل الارض غيرالارض»؛[8] يعني روزي كه اين زمين به زمين ديگر تبديل مي‌شود.
در اين انقلاب و تحول كلي زمين ذرات بدني انسان كه به صورت خاك و ذرات خاكي و زميني است نيز متبدل مي‌شود و به صورت ديگر كه صورت بالاتر و كاملتر و لطيف‌تر است در مي‌آيد با اين بيان معلوم خواهد شد كه بدن اخروي و بدن ساخته شده در آخرت و در حشر، در عين اين كه همين جسم و بدن است و در عين اين كه از همان ذرات بدني هر انساني، بدن اخروي او تشكيل شده است، در عين حال در اثر تبدلّات داراي احكام و آثار جديد خواهد بود و آثار بدن دنيوي و مادي طبيعي را نخواهد داشت، ‌لذا به آساني مي‌توان گفت: بدن دنيوي و مادي در اثر همان مادي بودن يك سلسله آثار و خواص به خصوص از باب كون و فساد واجد است كه اين آثار و خواص را در نظام اخروي و در عوالم بالا و در بهشت و جهنم ندارد [9]

از آنچه درباره بدن برزخي و بدن اخروي گفته شد به آساني مي‌توان گفت كه پيري، معلوليت، بيماري و ساير مشكلات از اين قبيل كه از آثار و خواص بدن عنصري و مادي است در بدنهاي اخروي و برزخي نخواهد بود.
امّا نكته‌اي كه بايد بدان توجه داشت اين است كه گرچه بيماري‌هاي جسم طبيعي و بدن مادي در آن عالم (برزخ و قيامت) براي انسان نخواهد بود. امّا نقايص متناسب با بدن و خواص آن عالم براي عده‌اي از انسانها وجود دارد، به عنوان نمونه برخي با اين كه در دنيا بينا بوده و چشم او سالم بوده است، ‌امّا در قيامت كور و نابينا محشور مي‌شوند. قرآن كريم در اين باره مي‌گويد: «من اعرض عن ذكري فان له معيشةً ضنكاً و نحشره يوم القيامة اعمي»؛ يعني كسي كه از ياد حق اعراض كند دچار زندگي تنگ شده و هميشه در فشار است و در قيامت كور محشور مي‌شود.[10] اين افراد وقتي مي‌بينند كورند سؤال مي‌كنند با اين كه در دنيا بينا بوده چرا كور محشور شده‌اند، مگر قرار نبود كه هر كس هر چه است به همان صورت در قيامت زنده شود؟ از اين مسئله به تجسم اعمال در معارف ديني نام برده شده است.
جواب داده مي‌شود: در اين جا جز حقايق چيزي ديگر نيست، همين حقايق به صورت دستورات و معارف و احكام و آيات براي شما آمد ولي تو آنها را نديدي. همانها در قيامت ظهور كرده، حالا نيز آنها را نمي‌بيني.[11]

برای اطلاع بیشتر ر.ک:



شهيد مطهرى، عدل الهى، بحث راز تفاوت‏ها، تهران: صدرا
مقاله علل وجود انسانهای ناقص الخلقه ، اکبر اسد علیزاده ، ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره60
منشور عقايد الاماميه، استاد جعفر سبحاني، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع).

پی نوشت:


[1] سوره تین ، آیه 2
[2] سوره سجده ، آیه 7
[3] سوره نساء ، آیه 79
[4] در اینجا فقط به فهرست برخی از عوامل نارساییها و نقصها اشاره می‌كنیم: 1. بیماری پدر و پدران. 2. بیماریهای روانی پدر و مادر. 3. غذای پدر و مادر. 4. حالات غیرعادی پدر، مستی و... 5. آمیزش در حال حیض (عادات ماهانه) . 6. عكس العمل گناه پدر و مادر. 7. رفتار ناهنجار مادر در دوران بارداری. 8. كمبود مواد غذایی در دوران بارداری. 9. ترس و وحشت مادر در دوران حاملگی و شیردادن. 10. دلهره و نگرانیهای مادر در دوران بارداری. 11. غم و اندوه و غصه‌های مادران. 12. تحركات شدید در دوران بارداری. 13. مسمومیتهای غذایی مادر. 14. اعتیاد مادر به الكل و سیگار. 15. ناسازگاریهای خونی. 16. لقمه‌های حرام و نطفه‌های حرام. 17. نقصهای موروثی. 18. عوارض ناشی از سلاحهای مخرب جنگی و شیمیایی. 19. وجود جنگ و نگرانیهای ناشی از آن و... در توضیح عوامل فوق و اطلاع بیشتر در این زمینه می‌توانید به كتابهای زیر مراجعه كنید: - عدل الهی، استاد شهید مرتضی مطهری. ـ مسئولیت تربیت، محمد دشتی. ـ حلیة المتقین، علامه محمدباقر مجلسی. ـ اعجاز خوراكیها، دكتر غیاث الدین جزایری. ـ علل كال زایی زنان، بنیامین اسپاك. ـ جنگ شیمیایی، سروان محمود كسری. ـ اصول بیماریهای ارثی، دكتر مولوی. ـ كودك، ج1 و 2، محمدتقی فلسفی. ـ آیین تربیت، ابراهیم امینی. ـ تعالیم بهداشتی اسلام، دكتر صفدر صانعی. ـ زندگی و پرورش كودك، ژان پیاژه. ـ تغذیه و تربیت كودك، بنیامین اسپاك. ـ اسلام و اطفال عقب مانده، قدسیه حجازی. ـ همخونی از نظر ژنتیك در اسلام، دكتر اردوباری.)
[5] من لا یحضره الفقیه، ج3، باب 121، ح7/1212 نویسنده:شیخ صدوق، بیروت، دارالاضواء، الطبعة الثانیه، 1413 ق
[6] به ثواب الاعمال صدوق رحمه اللّه باب: ثواب كسى كه خدا را در حال كورى ملاقات كند و آن را براى خدا تحمل كرده باشد، حديث 21. و نيز، به معالم المدرستين. جلد اول بحث شفاعت- روايت كورى كه نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد و از آن حضرت خواست تا دعا كند خدا شفايش دهد- مراجعه گردد.
[7] مجلسي، بحارالانوار، ج 5، باب 13، حديث 14، ص 293، حديث 15، ص 293، حديث 22، ص 295، نشر دار احياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق. از امام باقرعليه السلام نقل شده است كه فرمود: خداونددر قيامت بر هفت دسته از انسانها احتجاج مي‏كند يكي كودكان و ديگري كسي كه بين دو پيامبر مرده است (زمان فترت مي‏زيسته است). سوم پيرمردي كه پيامبر را وقتي درك كرده است كه فرتوت شده و قوه عاقله‏اش از دست رفته است. چهارم انسان ابله (يا همان ساده لوح‏ها). و پنجم ديوانگان. و ششم و هفتم: انسانهاي كر و يا لالي كه قدرت تشخيص از آنها سلب شده است و هر كدام از اينها كه با خدا احتجاج كنند. خدا رسولي به سوي آنها فرستاده و آتش را براي آنها شعله ور مي‏نمايد و مي‏گويد پروردگار شما دستور مي‏دهد داخل اين آتش شوي و هر كسي كه داخل شد آتش براي او سرد و سلامت است و هر كس كه عصيان كرد به سوي آتش سوق داده مي‏شود.
[8]سوره ابراهيم،آیه 48.
[9] محمد شجاعي، معاد يا بازگشت به سوي خدا، نشر شركت سهامي انتشار، چ اوّل، سال 1362.
[10] سوره طه،آیه 124.
[11] جوادي آملي، يادمعاد، ص 268، مركز نشر فرهنگي رجاء، چ 3، 1375.

هدف خداوند از خلق دایاناسورها چی بوده .
هدف خداوند از خلق قمر 14 ام برای سیاره p123-a712 که در فاصله 3 میلیون سال نوری از زمین قرار داره چی بوده .
هدف خذا از خلق آقا خرگوشه چی بوده .
هدف خدا از خلق هلال دور زخل چی بوده .

میخوای بازم بگم !!!

a1ireza;301086 نوشت:
هدف از خلقت ناقص الخلقه ها و منگل ها چیست؟ آیا به آنها روح دمیده میشود؟ اگر بله به چه شکلی محشور میشوند؟

سلام
هدف خلقت کامل و ناقص یکی است و همانطور که جمع اسبابی باعث کمال یک موجود است عدم بعضی اسباب هم موجب نقص بعض دیگر است اما هدف همان هدف است هرچند رسیدن این دو به آن هدف و مقصد به یک نحو و یک جور و یک اندازه نیست .
ناقص الخلقه اگر به حد دمیدن روح برسد به او روح دمیده می شود اما اگر نه ، نه . هرچند اغلب ناقص الخلقه ها پس از مدت کوتاهی می میرند

ftmh_mohammadi;302801 نوشت:
هدف خداوند از خلق دایاناسورها چی بوده . هدف خداوند از خلق قمر 14 ام برای سیاره p123-a712 که در فاصله 3 میلیون سال نوری از زمین قرار داره چی بوده . هدف خذا از خلق آقا خرگوشه چی بوده . هدف خدا از خلق هلال دور زخل چی بوده .

هدف از خلقت همه اینها جلوه گری آن سرّ هستی است که عالمی در نفی و اثبات او حیران شده اند
والله الموفق
موضوع قفل شده است