آيا معلولين و بيماران شفاعت مي شوند؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا معلولين و بيماران شفاعت مي شوند؟

بسم الله
سلام يك سوال
من چون قطع نخاع هستم و معلول و مريض ميخواستم ببينم شفاعت براي بيمار است ؟
چون ديدم بعضي ها به من ميگن اون دنيا شفاعت ميشي
موفق باشيد
يا حق و يا علي ع

کارشناس بحث : عبدالرحمان

حسن69;297637 نوشت:
بسم الله
سلام يك سوال
من چون قطع نخاع هستم و معلول و مريض ميخواستم ببينم شفاعت براي بيمار است ؟
چون ديدم بعضي ها به من ميگن اون دنيا شفاعت ميشي
موفق باشيد
يا حق و يا علي ع

کارشناس بحث : عبدالرحمان


با سلام خدمت شما

" شفاعت" از ماده شفع به معنى" ضميمه كردن چيزى به چيز ديگر" است، و مفهوم اين سخن آن است كه شخص شفاعت شونده قسمتى از راه را با پاى خود پيموده، و در فراز و نشيبهاى سخت وامانده، شخص شفاعت كننده به او ضميمه مى‏ شود و او را يارى مى‏ كند تا بقيه راه را بپيمايد.(تفسير نمونه، ج‏25، ص 256.)

همچنین باید توجه کرد که شفاعت یک قانون کلی و عام است و هر انسانی (اعم از زن ، مرد، سالم و کم توان ، معلول و ...) می تواند با به دست آوردن شرایط شفاعت در دنیا در آخرت از شفاعت بهره مند شود.

از جمله شرایط شفاعت شوندگان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

انجام دستورات الهی

فِی جَنَّاتٍ یتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِینَ مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ حَتَّی أَتَانَا الْیقِینُ فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ
(مدثر/40-48)
از اهل دوزخ سؤال می کنند: چه چیزی شما را جهنمی کرد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و بینوا را اطعام نمی کردیم، و با اهل باطل، همراه و همصدا بودیم، و روز پاداش را دروغ می انگاشتیم؛ تا اینکه مرگ ما فرا رسید. پس شفاعت شافعان به حال آنان سودی نمی بخشد».

رضایت خداوند

وَلا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَی (انبیاء/28)
و شفیعان شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت و پسند خداوند باشد.


ارتضاء به معناى داشتن دينى صحيح و مورد رضاى خدا است‏. (ترجمه الميزان، ج‏14، ص389.)

-----------------------------------------------
برای مطالعه بیشتر:
تفسير نمونه، ج‏1، ص223-246.

بسم الله
يا علي ع

حالا بريم سر بحث
.........................
چند سوال ديگر
من جواب هاي سوال هايم را ميدانم ميپرسم چون ميدانم بعضي از دوستان نميدانند .(البته بعضي هاشو خودم هم كم ميدانم)
سوال
آيا در عالم برزخ نيز شفاعت هست؟
چند نكته در مورد شفاعت نكردن؟
شفاعت سبب نجات هر گناهكاري ميشود؟

اگر وقت كردم دوباره سوال ميگذارم .
...........
دوستان در قرآن حدود سی مرتبه واژه شفاعت و هم خانواده هایش تكرار شده است.
موفق باشيد
يا حق و ياعلي ع

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد شفاعت در عالم برزخ توجه به این مطالب لازم است :

شفاعت داراي دو معناي عام و خاص است. حال براي روشن تر شدن بحث بايد ديد مراد از شفاعت به كدام معنا است.
شفاعت به معناي عام قرار گرفتن دو چيز در كنار هم و موجودي قوي‌تر و برتر، در كنار موجود ضعف تر و كمك كردن به او براي پيمودن مراتب كمال است.‌(1)
با اين نگاه‌، شفاعت در هر سه عالم‌، دنيا، برزخ و آخرت‌، صورت مي‌پذيرد. قرآن مي‌فرمايد:
"وَلَوْ أَنَّهُم‌ْ إِذ ظَّـلَمُوَّاْ أَنفُسَهُم‌ْ جَآءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّه‌َ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم‌ُ الرَّسُول‌ُ لَوَجَدُواْ اللَّه‌َ تَوَّابًا رَّحِيمًا؛(2)
اگر آن‌ها هنگامي كه به خود ستم كردند، به نزد تو مي‌آمدند و از خدا طلب آمرزش مي‌كردند و پيامبر براي آن ها استغفار مي‌كرد; خدا را توبه‌پذير و مهربان مي‌يافتند."
استغفار حضرت يعقوب(ع) براي فرزندانش‌ نوعي شفاعت است كه در دنيا رخ داده است:
"قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم(3)؛
به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است".
اما در مورد شفاعت به معناي خاص كه ائمه ‌و صلحا از گنهكاران شفاعت مي‌كنند، اين نوع شفاعت مربوط به قيامت است‌. مرحوم علامه طباطبايي‌ مي‌فرمايد:
شفاعت در آخرين موقف از مواقف قيامت ‌است تا بدين وسيله گنهكار وارد دوزخ نشود يا به كمك شفاعت او، بعضي از كساني كه وارد دوزخ‌ شده اند، خارج شوند.(4)
رواياتي از ائمه معصوم‌ نيز، موئد اين بيان مي باشد، چنان كه از امام صادق‌(ع)نقل شده است :
"و الله ما اخاف عليكم إلاّ البرزخ فاذا صار الامر الينا فنحن اولي بكم‌"(5) ؛به خدا سوگند! تنها از برزخ بر شما مي‌ترسم‌، ولي هنگامي كه كار به دست ما آيد، ما به شما سزاوارتريم‌(يعنى آن گاه كه در قيامت اجازه شفاعت به ما بدهند، غير از شما را مقدم نمى‏داريم‏) .


موفق باشید

1. مكارم شيرازي، پيام قرآن،چ دارالكتب الاسلاميه،قم ،بي تا ،ج 6،ص 256 .
2. نسأ(4)آيه 64‌.
3-يوسف(12)آيه 98.
4- موسوى همدانى ، ترجمه تفسير الميزان، چ دفتر انتشارات اسلامى ،قم، 1374ش، ج 1، ص 264.
5-مجلسي،بحارالانوار، چ الوفاء -بيروت، 1404ق، ج 6، ص 214 .

با سلام خدمت شما دوست گرامی

شرایط شفاعت چنین است:

1- رضايت خداوند: بايد توجه داشت كه شفاعت از سوى خداوند آغاز مى‏شود. شفاعت فيض مغفرت الهى است كه مانند تمام فيوضات از جانب خدا اعطا مى‏شود و شفيعان اسباب و وسائط ومجارى اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. به‏ همين جهت در آيات و روايات شرط اصلى و اساسى شفاعت اين است كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كسانى هستند كه خداوند آنان را براى اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است «يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضى له قولا؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر كسى‏كه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد»(1) . شفاعت شوندگان نيز كسانى هستند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند «ولا يشفعون الا لمن ارتضى؛ (شفيعان) شفاعت نمى‏كنند مگر براى كسى كه‏مورد رضايت و پسند خداوند باشد»(2) . يعنى شفاعت شفيعان در حق كسى موءثر واقع مى‏شود كه به مقام ارتضاى الهى نايل آمده باشد. يعنى هم‏اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى اوست و هم شفيعان را خداوند براى‏اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كسانى هستند كه خداوند مى‏خواهد.
2- گنه‏كارانى مورد شفاعت قرار مى‏گيرند كه گناهان آنان اصل‏ ايمانشان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع دينى آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نمى‏ شوند و شفاعت شفاعت‏ كنندگان به‏ حال آنان سودى نخواهد داشت. قال رسول الله(صلي الله عليه و آله): «الشفاعة لاتكون لاهل‏الشك والشرك و لا لاهل الكفر والجحود بل يكون للموءمنين من اهل التوحيد؛ شفاعت براى ترديد كنندگان و مشركين و كافرين نيست بلكه براى موءمن‏موحد است»(3).
3- گنه‏كارانى مورد شفاعت قرار مى‏گيرند كه مطيع دستورات خدا و رسول و امامان باشند. در منابع دينى شرط‏ اين كه شفاعت شامل حال بنده گنه‏كار بشود عمل كردن به احكام و دستورات‏ دين ذكر شده است. كسى كه روش و بناى عملى‏ اش اطاعت از خدا و فرستادگان او بوده لكن گهگاهى دچار لغزش و خطا شده است قابليت و استحقاق شمول‏ رحمت مغفرت و آمرزش الهى را در روز قيامت از طريق وسائط و مجارى آن يعنى شفاعت شفيعان خواهد داشت. امام صادق(عليه السلام) مى‏فرمايد: «هر كس‏ دوست دارد شفاعت شافعين در مورد او سودمند واقع شود بايد در صدد جلب‏ رضايت خداوند برآيد و بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياى الهى از آل محمد»(4) . اهميت عمل به احكام و وظايف دينى در شمول شفاعت به حدى‏است كه حتى سبك شمردن و اهميت ندادن به آن سبب محروميت از شفاعت‏مى‏شود. رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) مى‏فرمايد: «لاينال شفاعتى من استخف بصلوته؛ شفاعت من به كسى كه نمازش را سبك بشمارد نمى‏رسد»(5). همچنین امام صادق(عليه السلام) مى‏فرمايد: «لاتنال شفاعتنا من استخف بالصلوة؛ شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نمى‏رسد»(6).
4- وجود رابطه روحى و معنوى ميان شافع و شفاعت شونده. اگر اولياى الهى‏ در روز قيامت از عده‏اى شفاعت مى‏كنند و در حقيقت واسطه فيض مغفرت و آمرزش الهى مى‏شوند اين شفاعت بى‏ حساب و گزاف نيست. بلكه ناشى ازرابطه معنوى خاصى است كه در دنيا ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده‏ برقرار شده است. بر اين اساس وقتى كسى در زندگى دنيوى با اولياى الهى هم‏ عقيده و هم‏فكر و هم‏راه است و تحت جذبه هدايت‏گرى آنان قرار گرفته وآنان را امام و پيشواى خود قرار داده است درجه‏ اى از وحدت و هم‏سنخى و محبت ميان آنان ايجاد شده است. اين رابطه روحى و معنوى ميان‏ شفاعت‏ كننده و شفاعت‏ شونده در اين دنيا پايه و اساس شفاعت در آخرت‏ خواهد بود. بنابراين شفاعت اولياى الهى شامل حال كسانى كه در دنيا چنين رابطه روحى و معنوى با انبيا و اوصيا و ائمه معصومين نداشته‏ اند نخواهد شد.

موفق باشید

1.طه آيه 109
2.انبيأ آيه 28
3.ميزان‏ الحكمه ج 5 ص 117
4.بحارالانوار ج 78ص 220
5.ميزان‏ الحكمه ج 5ص 117
6. كافى ج 3 ص 270

به نام خدا

سلام علیکم

سوال :
آيا معلولين و بيماران شفاعت مي شوند؟

پاسخ:
در مورد شفاعت تفاوتی بین معلولین و بیماران با افراد دیگر وجود ندارد اما در مورد شفاعت توجه به مطالب ذیل حایز اهمیت است:
در مورد شفاعت در عالم برزخ توجه به این مطالب لازم است :

شفاعت داراي دو معناي عام و خاص است. حال براي روشن تر شدن بحث بايد ديد مراد از شفاعت به كدام معنا است.
شفاعت به معناي عام قرار گرفتن دو چيز در كنار هم و موجودي قوي‌تر و برتر، در كنار موجود ضعف تر و كمك كردن به او براي پيمودن مراتب كمال است.‌(1)
با اين نگاه‌، شفاعت در هر سه عالم‌، دنيا، برزخ و آخرت‌، صورت مي‌پذيرد. قرآن مي‌فرمايد:
"وَلَوْ أَنَّهُم‌ْ إِذ ظَّـلَمُوَّاْ أَنفُسَهُم‌ْ جَآءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّه‌َ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم‌ُ الرَّسُول‌ُ لَوَجَدُواْ اللَّه‌َ تَوَّابًا رَّحِيمًا؛(2)
اگر آن‌ها هنگامي كه به خود ستم كردند، به نزد تو مي‌آمدند و از خدا طلب آمرزش مي‌كردند و پيامبر براي آن ها استغفار مي‌كرد; خدا را توبه‌پذير و مهربان مي‌يافتند."
استغفار حضرت يعقوب(ع) براي فرزندانش‌ نوعي شفاعت است كه در دنيا رخ داده است:
"قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم(3)؛
به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است".
اما در مورد شفاعت به معناي خاص كه ائمه ‌و صلحا از گنهكاران شفاعت مي‌كنند، اين نوع شفاعت مربوط به قيامت است‌. مرحوم علامه طباطبايي‌ مي‌فرمايد:
شفاعت در آخرين موقف از مواقف قيامت ‌است تا بدين وسيله گنهكار وارد دوزخ نشود يا به كمك شفاعت او، بعضي از كساني كه وارد دوزخ‌ شده اند، خارج شوند.(4)
رواياتي از ائمه معصوم‌ نيز، موئد اين بيان مي باشد، چنان كه از امام صادق‌(ع)نقل شده است :
"و الله ما اخاف عليكم إلاّ البرزخ فاذا صار الامر الينا فنحن اولي بكم‌"(5) ؛به خدا سوگند! تنها از برزخ بر شما مي‌ترسم‌، ولي هنگامي كه كار به دست ما آيد، ما به شما سزاوارتريم‌(يعنى آن گاه كه در قيامت اجازه شفاعت به ما بدهند، غير از شما را مقدم نمى‏داريم‏) .

شرایط شفاعت چنین است:

1- رضايت خداوند: بايد توجه داشت كه شفاعت از سوى خداوند آغاز مى‏شود. شفاعت فيض مغفرت الهى است كه مانند تمام فيوضات از جانب خدا اعطا مى‏شود و شفيعان اسباب و وسائط ومجارى اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. به‏ همين جهت در آيات و روايات شرط اصلى و اساسى شفاعت اين است كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كسانى هستند كه خداوند آنان را براى اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است «يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضى له قولا؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر كسى‏كه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد»(6) . شفاعت شوندگان نيز كسانى هستند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند «ولا يشفعون الا لمن ارتضى؛ (شفيعان) شفاعت نمى‏كنند مگر براى كسى كه‏مورد رضايت و پسند خداوند باشد»(7) . يعنى شفاعت شفيعان در حق كسى موءثر واقع مى‏شود كه به مقام ارتضاى الهى نايل آمده باشد. يعنى هم‏اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى اوست و هم شفيعان را خداوند براى‏اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كسانى هستند كه خداوند مى‏خواهد.
2- گنه‏كارانى مورد شفاعت قرار مى‏گيرند كه گناهان آنان اصل‏ ايمانشان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع دينى آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نمى‏ شوند و شفاعت شفاعت‏ كنندگان به‏ حال آنان سودى نخواهد داشت. قال رسول الله(صلي الله عليه و آله): «الشفاعة لاتكون لاهل‏الشك والشرك و لا لاهل الكفر والجحود بل يكون للموءمنين من اهل التوحيد؛ شفاعت براى ترديد كنندگان و مشركين و كافرين نيست بلكه براى موءمن‏موحد است»(8).
3- گنه‏كارانى مورد شفاعت قرار مى‏گيرند كه مطيع دستورات خدا و رسول و امامان باشند. در منابع دينى شرط‏ اين كه شفاعت شامل حال بنده گنه‏كار بشود عمل كردن به احكام و دستورات‏ دين ذكر شده است. كسى كه روش و بناى عملى‏ اش اطاعت از خدا و فرستادگان او بوده لكن گهگاهى دچار لغزش و خطا شده است قابليت و استحقاق شمول‏ رحمت مغفرت و آمرزش الهى را در روز قيامت از طريق وسائط و مجارى آن يعنى شفاعت شفيعان خواهد داشت. امام صادق(عليه السلام) مى‏فرمايد: «هر كس‏ دوست دارد شفاعت شافعين در مورد او سودمند واقع شود بايد در صدد جلب‏ رضايت خداوند برآيد و بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياى الهى از آل محمد»(9) . اهميت عمل به احكام و وظايف دينى در شمول شفاعت به حدى‏است كه حتى سبك شمردن و اهميت ندادن به آن سبب محروميت از شفاعت‏مى‏شود. رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) مى‏فرمايد: «لاينال شفاعتى من استخف بصلوته؛ شفاعت من به كسى كه نمازش را سبك بشمارد نمى‏رسد»(10). همچنین امام صادق(عليه السلام) مى‏فرمايد: «لاتنال شفاعتنا من استخف بالصلوة؛ شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نمى‏رسد»(11).
4- وجود رابطه روحى و معنوى ميان شافع و شفاعت شونده. اگر اولياى الهى‏ در روز قيامت از عده‏اى شفاعت مى‏كنند و در حقيقت واسطه فيض مغفرت و آمرزش الهى مى‏شوند اين شفاعت بى‏ حساب و گزاف نيست. بلكه ناشى ازرابطه معنوى خاصى است كه در دنيا ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده‏ برقرار شده است. بر اين اساس وقتى كسى در زندگى دنيوى با اولياى الهى هم‏ عقيده و هم‏فكر و هم‏راه است و تحت جذبه هدايت‏گرى آنان قرار گرفته وآنان را امام و پيشواى خود قرار داده است درجه‏ اى از وحدت و هم‏سنخى و محبت ميان آنان ايجاد شده است. اين رابطه روحى و معنوى ميان‏ شفاعت‏ كننده و شفاعت‏ شونده در اين دنيا پايه و اساس شفاعت در آخرت‏ خواهد بود. بنابراين شفاعت اولياى الهى شامل حال كسانى كه در دنيا چنين رابطه روحى و معنوى با انبيا و اوصيا و ائمه معصومين نداشته‏ اند نخواهد شد.

1. مكارم شيرازي، پيام قرآن،چ دارالكتب الاسلاميه،قم ،بي تا ،ج 6،ص 256 .
2. نسأ(4)آيه 64‌.
3-يوسف(12)آيه 98.
4- موسوى همدانى ، ترجمه تفسير الميزان، چ دفتر انتشارات اسلامى ،قم، 1374ش، ج 1، ص 264.
5-مجلسي،بحارالانوار، چ الوفاء -بيروت، 1404ق، ج 6، ص 214 .
6.طه آيه 109
7.انبيأ آيه 28
8.ميزان‏ الحكمه ج 5 ص 117
9.بحارالانوار ج 78ص 220
10.ميزان‏ الحكمه ج 5ص 117
11. كافى ج 3 ص 270

موضوع قفل شده است