جمع بندی چیکار کنم با طعنه ها ؟؟؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چیکار کنم با طعنه ها ؟؟؟

سلام

نمیدونم یه همچین اتفاقی واسه شمام افتاده یا نه ؟؟

نمیدونم شمام مورد تمسخر و طعنه قرار گرفتین یا نه ؟؟؟

اما واسه من یه سری اتفاقا افتاده که میخوام کمکم کنید

اول از خودم بگم بعد دوستام :

من 21 سالمه و دانشجو هستم همه جور رفیق هم دارم قهوه خونه ای فشن روشن فکر دختر باز و ..... نماز میخونم و
قبلا قران میخوندم اما الان نه تقریبا هر روز نهج البلاغه میخونم سعی میکنم تا میتونم گناه نکنم هیئت هم میرم (شور بلوز هامون رو درمیاریم) و خودم طرفدار ولی فقیه و اینا.... و به اعتقاداتم و هیئتی که میرم خیلی تعصب دارم و دوس ندارم کوچکترین اهانتی بشه حتی به شوخی
من دوس دارم به همه کمک کنم دوس دارم بتونم با همه رابطه بر قرار کنم همه جور رفیق داشته باشم دوس دارم بهم اعتماد کنن دوس دارم مستقل باشم دوس دارم رو پای خودم باشم
یه بار با یه آخوندی صحبت میکردم بهش گفتم که من عبادت یا کارایی که میکنم میترسم ریا بشه چیکار کنم این آخونده بهم گفت که هر کاری میکنی با ریا انجام بده مثلا نماز که میخوای بخونی آستینات رو بده بالا خلاصه کاری کن که همه بفهمن
اوایل خوب بود بالاخره یه عده منو به اسم مذهبی آدم خوب واینا شناختن

اما اما اما.....

یه سال و نیم که گذشت همه چیز بر عکس شد الان چند ماهی(7 یا 8 ماه) میشه که همه چیز عکس شده و بیشتر مورد تمسخر قرار گرفتم بیشتر منو بی اراده میشناسن بی عرضه ((آدم یک بام و دو هوا البته اگه درست استفاده کرده باشم))تا آدمی که بتونن روش حساب کنن پیش رفیقای جلف :: این که بابا عبادتشم فلان شکلیه
پیش رفیقای قهوه خونه ای ای بابا این به هیچ جا نمیرسه بی ارادس پیش رفیقای هیئتی این هیئتشم هیئت نیست
خلاصه نشدم اون آدمی که میخواستم خیلی خوارتر شدم بیشتر سوژه خنده شدم تا (((((رفیق)))))

یه چیزایی هم در مورد دوستام بگم :
کل دوستای من تو دانشگاه و محله و فامیل و قهوه خونه اینا مثلا اگه 30 نفر باشن

همش 5نفرشون نماز میخون اونام 3 یا 4 نفرشون اصلا با رهبری و اینا مشکل دارن 25 نفر دیگه هم یا دختر بازن یا اصلا
اهل نماز و اینا نیستن یا مخالف آخوند و رهبر اینان دیگه خیلی معمولی باشن قبول دارن دین و اینارو ولی تو عمل ضعیفا
حالا من چیکار کنم

بعضی اوقات میخوام واسه این که مسخره نکنن مثه خودشون بشم مثلا با چش چروناشون مثله خودشون با بد دهناشون مثه اونا خلاصه با هر آهنگشون برقصم تا مسخره نشم تا خوار و کوچیک نشم ولی دوست ندارم اینطوری باشم دوست دارم راهی رو که بهش علاقه دارم و ایمان دارم و با اراده و محکم برم جلو ولی با طعنه نمیشه با تمسخر نمیشه با کوچیک شدن نمیشه .............

چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تنها بشم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد بصیر


سؤال:
من انسان متدین و هیئتی هستم؛ ولی با طعنه و تمسخر دیگران چه باید بکنم؟
پاسخ:
هیچ وقت شما نمی‌توانید دل همه را بدست بیاورید و همه را از خود راضی نگه دارید، این فکر را از سرِ خود بیرون کنید. انسان‌های دنیا، یا از جهت اعتقاد و یا از جهت سلیقه با هم متفاوت هستند و نمی‌شود کاری کرد که همه از انسان راضی باشند و همه یک عقیده و یک سلیقه داشته باشند. بالاخره یک عده‌ای پیدا می‌شوند که با عقیده یا سلیقه شما مخالف باشند و انسان موفق، انسانی است که بتواند با سلایق و عقاید مختلف بسازد و کنار بیاید و در عین حال، دست از عقاید صحیح خود برندارد.
به عبارتی دیگر، انسان‌هایی که چنین روحیه‌ای دارند، یعنی می‌خواهند همه را از خود راضی کنند، نمی‌توانند اراده قوی‌ای داشته باشند.
اگر با اهل دین نشست و برخواست داشته باشید، بی‌نمازها شما را مسخره می‌کنند، اگر با بی‌نمازها بپرید، متدینین از دست شما ناراحت می شوند.
شما باید به یک اعتقاد واحد برسید و بر آن پایبند باشید. نه تنها من و شما و بلکه تمام انبیاء و هر کسی که بخواهد حرف از دین بزند، مورد تمسخر عده‌ای بی‌دین واقع خواهد شد، خداوند متعال هم در آیه «وَ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُن‏» (1) فرمود: هیچ پیغمبری نیامد مگر این که او را مورد تمسخر قرار می‌دادند.
حال که انبیاء الهی مورد تمسخر واقع می‌شوند، با این که انسان‌های بی‌نقصی بوده اند، چه جای توقعی است که ما را مورد تمسخر قرار ندهند، مائی که سرتاسر وجودمان نقص است، پس نباید دنبال این باشیم که رضایت همه انسانها را بدست بیاوریم، بلکه باید رضایت خدا، پیامبر و اولیای الهی و انسان‌های صاحب عقل و خرد را حاصل کنیم؛ و کارهایمان نزد عقلا مورد تحسین واقع شود، نه نزد هر شخصی.

منبع:
1. حجر: 15/ 11.

سلام دوست هاخیلی روی انسان تاثیردارن بیشترازاون چیزی که فکرشوبکنین وقتی کنارشون هستی میخوای همرنگشون بشی اما1.بهتره دوستایی اهل نمازوبااعتقادترداشته باشین نه دوستای چشم چران و.....چون خود ادم هم هرچقدرخوب باشه بازاطرافیان روش تاثیردارن دوتادوست باایمان واهل نمازوخدادوست به از50تادوست بی نمازوبی اعتقادو.....2.سعی کنیم بقیه رومثل خودمون کنیم نه مامثل اونابشیم3.داشتن جسارت ،مثلاادم جلوشون خجالت میکشه بگه نمازبخونن چشم چرونی نکن اونوقت بجااینکه دیگران رانصیحت کنه خودشومثل اونامیکنه پس جسارت وخجالت نکشیدن ازداشتن اخلاقیاتتون واعتقاداتتون خیلی مهمه.وامربه معروف اونهااین شعرم یادتون باشه کمال هم نشین درمن اثرکردوگرنه من همان خاکم که هستم ببینیم چقدرکمال هم نشین درانسان تاثیرداره.من خودم دوستای مدرسه امودانشگام بعضیاشون اینطوربودن اهل دوست پسرو....اماتاحدممکن خودموخداروشکرحفظ کرده بودم امادرباره ی حجاب دررفتن به عروسیایامثلارعایت نکردن نوبت و....تحت تاثیرشون قرارگرفته بودم اما خداروشکرزودخودمواصلاح کردم بعد اتمام درسم کم کم رابطموباهاشون کم رنگ کردم دیدم چقدربهترشدم سطح مطالعموبردم بالادیدم چقدرجاهل بودم وتازه میفهمم هرجاپیش هرکس بایدرضای خداوندواهل بیت ع رادرنظرگرفت

دوست عزیز منم بقیه زیاد شده که مسخره کنن!
هم از کسی که معتقد بود و هم از اون کسی که اصلا به هیچ اعتقاد نداشته!
راه رو که پیدا کنی دیگه بقیه واست محو میشن و فقط مقصد رو میبینی...
سعی کن فقط هدف رو مد نظر داشته باشی و مطمعن باش تو این راه تنها نیستی .
خودم سعی میکنم اکثرا خودِ واقعیم باشم نه اینکه خودمو همرنگ جماعت کنم چون اینطوری شخصیت آدم رو داغون میکنه و آرامش نمیزاره واست...
قطعا رضایت خدا برات مهم تر از بقیه چیزاس پس تمام شد رفت هرچی میبینی اون میگه بر طبق همون پیش برو و شاید کمی سختی هم داشته باشی تو این راه ولی می ارزه.:Gol:

موضوع قفل شده است